نگاه ژئوپلیتیک به روایات آخرالزمان (3)

سفياني شخصي زشت‌رو و از نسل بني اميه، ابوسفيان و يزيد است که درباره نام، نسب و سيمايش از حضرت علي(ع) نقل شده که فرمودند: «پسر هند جگرخوار (سفياني) از بيابان يابس (خشكي) بيرون مي‏آيد، او مردي متوسط القامه، صورتش وحشتناك و سرش ضخيم و آبله‏رو است. اگر او را ببيني خيال مي‏كني كه يك چشمي است. اسمش عثمان و پدرش
جمعه، 19 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاه ژئوپلیتیک به روایات آخرالزمان (3)

نگاه ژئوپلیتیک به روایات آخرالزمان (3)
نگاه ژئوپلیتیک به روایات آخرالزمان (3)


 

نویسنده : حاتم جدیدی
منبع : سایت راسخون




 

4ـ نام و نسب سفیانی
 

سفياني شخصي زشت‌رو و از نسل بني اميه، ابوسفيان و يزيد است که درباره نام، نسب و سيمايش از حضرت علي(ع) نقل شده که فرمودند: «پسر هند جگرخوار (سفياني) از بيابان يابس (خشكي) بيرون مي‏آيد، او مردي متوسط القامه، صورتش وحشتناك و سرش ضخيم و آبله‏رو است. اگر او را ببيني خيال مي‏كني كه يك چشمي است. اسمش عثمان و پدرش عنبسه و او از اولاد ابوسفيان است. او خروج مي‏كند و به زمين آرام مي‏آيد و بر منبر آن مي‏نشيند».
به تصريح روايات معتبر او اولين نشانه حتمي و قطعي ظهور است. او هرگز سر به بندگي خداوند نساييده است و زنازاده و دشمن اهل بيت(ع) و پيروان ايشان است. البته او در مقطعي براي بهره‌مندي از همراهي غربيان صليب به گردن مي‌آويزد. (12)
بنابر مشهور نام سفياني «عثمان بن عنبسه» و لقبش «سفیانی» است. او از تبار ابوسفیان است. سفیانی از بطن هند جگرخواره، به نقلی از صلب یزید بن معاویه و به نقلی دیگر از تبار عقبـة بن ابی‌سفیان و بر اساس نقل سوم از تبار خالدبن یزید بن ابی سفیان است. شیخ صدوق با سند صحیح از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: «اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین انسان‌ها را دیده‌ای، او بور، سرخ روی، و زاغ چشم است». امیرمؤمنین(ع) در همین رابطه می‌فرماید: «پسر هند جگرخواره از «وادی یابس» خروج می‌کند، او مردی میان‌بالا، دارای چهره‌ای وحشتناک، سرستبر و آبله روی می‌باشد، چون او را ببینی او را یک چشم می‌پنداری».در احادیث عامه (اهل سنّت) آمده است: «سفیانی از تبار خالدبن یزیدبن ابی سفیان، سرستبر، در چهره‌اش آثار آبله و در چشمش نقطة سپیدی است». (13)

5 ـ مختصات شورش سفیانی
 

سفیانی پس از تسلط بر ژئوپلیتیک شام، تلاش می‌کند تا حوزة سلطة ژئوپلیتیکی خود را به خاورمیانه گسترش دهد.
پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: ( مردی از درون دمشق خروج می‌کند که او را سفیانی گویند؛ پیروانش از تیره کلب هستند، آنقدر کشتار می‌کند، که حتی شکم زنان را می‌شکافد و کودکان را از دم تیغ می‌گذراند. (14) )
در این روایت اشاره به حمایت بنی کلب از سفیانی شده است. تیره بنی کلب که به عنوان دائیان سفیانی در روایات از آنها یاد شده است. (15) در حال حاضر به عنوان پیروان فرقه دروزی در سوریه، لبنان ، اردن و فلسطین پراکنده‌اند.
پیامبر اکرم می‌فرمایند: ( سفیانی با 360 سوار شورش می‌کند تا اینکه به دمشق می‌رسد و در ماه رمضان هم بیست هزار نفر از قبیله بنی‌کلب با او بیعت می‌کنند. (16) ) حمایت منطقه‌ای از سفیانی، در این روایات بیان شده است.
(یخرج السفیانی فی ستین و ثلاثمئه حتی یاتی دمشق. فلا یاتی علیهم شهر رمضان حتی یبایعه من کلب ثلاثون الفاً. فیبعث جیشاً الی العراق فیقتل بالزوار مئه الف،و ینجرون الی الکوفه فینهبونها. (17) )
سفیانی با 360 اسب سوار حرکت کرده وارد دمشق می‌شود و ماه رمضان فرا نمی‌رسد جز اینکه سی هزار نفر از قبیلة کلب با او بیعت می‌کنند. آنگاه سپاه مجهزی را به عراق ارسال می‌دارد و صد هزار نفر را در بغداد طعمه شمشیر می‌سازد. سپس دامنة جنگ به سوی کوفه کشیده می‌شود و شهر کوفه به دست آنها تاراج می‌شود.
در این روایات شکل‌گیری و مراحل گسترش جریان سفیانی در خاورمیانه بیان گردیده است.
تجهیز شدن سپاه سفیانی به 360 سوار، نشان از تجهیز و تدارکات قبلی این جریان می‌باشد. در واقع جریان زمینه ساز سفیانی، قبل از خروج وی مقدمات حمایت از وی را فراهم نموده است تا زمانی که وی خروج می‌کند، 360 سوار از وی حمایت می‌کند، که می‌تواند منظور از سوار، واحد نظامی امروزی یا وسایل جنگی امروزی باشد.
تجهیز سپاه سفیانی و خبر از آن در روایات، الزاماً سلطه و غلبة سفیانی را قطعی نمی‌داند، بلکه اطلاعات استراتژیکی است برای ما جهت مقابلة با جریان سفیانی قبل از شکل‌گیری آن.
اینکه در روایات احتمال ظهور حضرت را بدون خروج سفیانی و علائم حتمی ممکن دانسته‌اند و مسئله بداء را مطرح نموده‌اند، گویای این احتمال می‌باشد. (18) در واقع ما می‌توانیم با بستر سازی ظهور و ایجاد شرایط ظهور و مقابلة با دشمنان حضرت و خاموش کردن جریان آن در نطفه، شرایط ظهور حضرت را تسهیل نماییم و از گسترش جریان سفیانی درمنطقه جلوگیری نماییم.

* قرقيسيا
 

اندکي پس از مسلط شدن سفياني بر شام، در منطقه قرقيسيا (منطقه مرزي کشورهاي عراق، ترکيه و سوريه و نزديک شهر ديرالزور)، گنج و ثروت قابل توجهي (که ممکن است جواهرات، معادن کاني ارزشمند يا نفت و امثال آن باشد) نمايان مي‌شود. سپاهيان بي‌شماري از آسياي ميانه و ترکيه (ترک‌ها)، اروپا (روميان)، عراق، مصر و ...به اين منطقه سرازير مي‌شوند. جنگ بزرگي در اين منطقه رخ مي‌دهد و سفياني با کشتن حدود صد يا چهارصد هزار نفر فاتحانه رقباي خويش را از ميدان بيرون مي‌کند. جنگ به نحوي است که امکان دفن يا انتقال کشته‌ها وجود ندارد و از همين رو بدن کشتگان، خوراک درندگان مي‌شوند. روايات تأکيد مي‌کنند در اين جنگ شيعيان حداقل حضور و تلفات را خواهند داشت. اين اولين پيروزي سفياني در خارج از منطقه شام است که پشتوانه اقتصادي حکومت او را تأمين مي‌کند.

* جنايات عراق
 

سفياني با به دست آوردن پيروزي در قرقيسيا بر رقباي شرقي و غربي خود و با استفاده از بي‌ثباتي سياسي موجود در عراق حرکت خود را به مناطق مرکزي عراق شروع مي‌کند. او که در ماه ذي‌قعده با سپاهي صد و سي هزار نفري به بغداد مي‌رسد. در دهه سوم اين ماه در عراق کشتارگاهي به راه مي‌اندازد که بوي خون و تعفن همه جا را فرامي‌گيرد و تا مدت‌ها دجله رنگ خون به خود دارد. ضمن اين ماجرا به بيش از دوازده هزار دوشيزه تجاوز مي‌شود و حداقل شصت هزار نفر در مدتي کمتر از سه هفته تنها روي پل بغداد کشته مي‌شوند. انگيزه سفياني صرفاً کشتار شيعيان است و براي سر هر شيعه رقمي را به عنوان جايزه تعيين مي‌کند، ولی با توجه به مشکلات اقتصادي موجود در عراق، مردم حتي به همسايه‌هاي خويش نيز رحم نمی‌كنند و آنها را به اتهام تشيع (که شايد صحت نداشته باشد) مي‌کشند و سر آنان را براي گرفتن هداياي نقدي سفياني به او تقديم مي‌کنند. سفياني مشابه ماجراي بغداد را در کوفه نيز به راه مي‌اندازد با اين تفاوت که علاوه بر مردم عادي، هفتاد عالم شيعي به دست او در اين شهر به شهادت مي‌رسند و هفتاد هزار دختر را اسير مي‌کنند. تعداد سپاه سفياني به هنگام حمله به کوفه هفتاد هزار نفر بيان شده است. او آرام آرام بر تمام عراق مسلط مي‌شود.

* حمله به ايران و عربستان
 

به دنبال پيروزي‌هاي عراق، سفياني براي تسلط بر کلّ منطقه خاورميانه، سپاهش را به سه دسته تقسيم مي‌کند: ـ دسته‌اي در عراق باقي مي‌مانند؛ اينان به طور طبيعي همان جنايات پيشين را ادامه مي‌دهند و به تاراج مردم بيچاره و نفرين شده عراق مي‌پردازند. ـ دسته‌اي به ايران حمله‌ور مي‌شوند؛ اينان تا منطقه اصطخر (شيراز يا اهواز کنوني) پيش مي‌آيند که در آنجا با سپاه خراساني روبه رو شده و اولين شکست خود را تجربه مي‌کند. ـ دسته‌اي به شبه جزيره عربستان حمله ور مي‌شوند.اين دسته به راحتي تا مدينه پيش مي‌آيند و در طول دو روز و سه شب به حريم نبوي نهايت گستاخي را روا مي‌دارند و حرم، مسجد و منبر رسول خدا(ص) را ويران کرده و مسجد را آلوده و نجس مي‌سازند و روي وهابيان را در جسارت به آثار اسلامي سفيد و خاطرات واقعه طف را زنده مي‌کنند.همزمان با اقدامات سپاه سفياني، حکام مکه بي‌آنکه نگران اقدامات آنان باشند، فرستادة امام عصر(ع) را شهيد مي‌کنند. امام عصر(ع) و ياران ايشان در آستانه عاشورا به مکه مي‌آيند و حاکمان مکه را سرنگون مي‌سازند. اخبار ظهور و سلطه بر مکه به گوش همه مردم جهان و خصوصاً سفياني و سپاهش مي‌رسد. او دوازده هزار نفر از سپاهيانش را که در مدينه به جنايت و تاراج مشغولند روانة مکه مي‌سازد. (19)

6 ـ بررسی ابعاد ژئواستراتژیک حرکت سفیانی
 

فتنه جریان سفیانی از استراتژهای مختلفی برخوردار است و با توجه به منطقه خاورمیانه طراحی شده است. الگوی عملکرد سفیانی در آخرالزمان همان روش مقابله جبهه شیطان با انبیاء بوده است. جبهه باطل برای مقابله با مهدویت همواره تلاش داشته است تا بر جغرافیای خاورمیانه سلطه داشته باشد. این استراتژی را در زمان حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع) ، حضرت یعقوب(ع) ،حضرت یوسف(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) ، توسط جبهه باطل و حزب شیطان مشاهده می‌نماییم.
سلطه قوم منحرف نوح نبی، بر عراق و خاورمیانه بوده است. سلطه نمرود بر عراق و بین النهرین بوده‌است. سلطه فرعون، روم و یهودیان بر شام، مصر و فلسطین بوده است. سلطه روم و یهود و بنی امیه نیز در زمان پیامبر اسلام بر شام بوده است. این استراتژی توسط جریان سفیانی برای مقابله با مهدویت دنبال می‌گردد.
جریان سفیانی چهار قطب اصلی خاورمیانه را هدف می‌گیرد و گام به گام برای سلطه بر آن پیش می‌آید. در گام نخست منطقه شام می‌باشد که پل ارتباطی نهضت مهدویت با جهان می‌باشد. جریان سفیانی در گام نخست سعی می‌کند تا ارتباط مهدویت را با خارج از خاورمیانه قطع نماید و این نهضت را در درون منطقه از بین ببرد. حرکت سفیانی از شام در جهت محدود کردن ظهور و نهضت زمینه‌ساز در جغرافیای خاورمیانه است.سفیانی از سالها قبل به تدارک و زمینه سازی و کادر سازی برای مقابله خود مشغول بوده است.
ارتباط بنی کلب با سفیانی و شیوه شکل گیری فرقه دروزیان بواسطه تعالیم و روش‌های یهودی، از جمله این زمینه‌سازی‌ها ست. ارتباطی که میان شیطان و سفیانی در روایات آمده و یارانی که قبل از خروج به سراغ سفیانی می‌روند، گویای حرکت سازمان یافته و مخفی شیطان در مدیریت نیروهای خود در مقابله با مهدویت می‌باشد. سوأل استراتژیکی که می‌توان مطرح نمود این است که زمانی که نیروهای شیطان در حال زمینه سازی خروج سفیانی هستند، نهضت زمینه ساز و دولت ممهد چه استراتژی برای مقابله با آن دارد؟ یا اساساً متوجه این سازماندهی و تدارک می‌گردد؟
انتخاب منطقة وادی یابس برای خروج سفیانی اتفاقی نمی‌باشد. جغرافیای وادی یابس و قرار داشتن میان سوریه، عراق،اردن و فلسطین ، دارای هدف می‌باشد. بویژه جایگاه اردن در طول تاریخ و در آخرالزمان جای بررسی و تأمل دارد.
سفیانی پس از شام به سراغ عراق می‌آید. بیشترین جنایات سفیانی در عراق و برعلیه شیعیان و محبان اهل‌بیت می‌باشد. علت اهمیت عراق برای سفیانی، قرار داشتن مرکز حکومت حضرت در کوفه می‌باشد. در واقع سفیانی در یک حرکت پیشگیرانه قبل از تشکیل حکومت حضرت، پایتخت و مرکز حکومت ایشان را تصرف میکند.
قابل تذکر است بیان این پیشگویی‌ها در روایات اهل بیت دلیل بر قطعیت وقوع آن نیست بلکه اهل بیت این حوادث را اطلاع می‌دهند تا ما قبل از وقوع آن، با آنها مقابله نماییم. جلوی جریان سفیانی را در شام بگیریم، اگر نشد در عراق، اگر نشد در مرز ایران، و نهایتاً اگر کوتاهی ما ادامه داشت لشگر سفیانی در بیداء در زمین فرو خواهد رفت و توسط سپاه حضرت از بین میرود.
سفیانی پس از عراق به سراغ ایران می‌آید که یکی از اصلی‌ترین مراکز مقابله با جریان اوست. علت مقابله سفیانی با سید خراسانی بسیار جای بررسی دارد. ایران چه جایگاهی در نهضت ظهور و زمینه‌ساز دارد که پس از سلطه سفیانی بر نیمی از خاورمیانه، به سراغ ایران می‌آید؟
ایران چه‌ ارتباطی با نهضت مقابله با سفیانی دارد که مهمترین جنگ سفیانی بعد از جنگ با حضرت، با ایرانیان است؟
جریان سفیانی بعد از حمله به ایران ، به سمت حجاز می‌رود تا با حضرت مقابله نماید. روند حرکت سفیانی کاملاً شبیه حرکت بنی امیه در مقابل حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین می‌باشد. معاویه در زمان حضرت امیر (ع) سلطه برشام را عملیاتی نمود، در زمان امام حسن (ع)، سلطه بر عراق و در زمان یزید ملعون سلطه بر حجاز را رقم زد.
تفاوت در روند حرکت سفیانی و معاویه، در جایگاه ایرانیان در این دو مقطع تاریخی می‌باشد. در زمان بنی امیه و صدر اسلام ایرانیان در پایین‌ترین سطح قدرت قرار می‌گیرند تا در معادلات منطقه دخالت نکنند و اعراب امتحان خود را پس دهند. اما در آخرالزمان ایرانیان به اوج قدرت تاریخی خود می‌رسند و مهم‌ترین نقش را در معادلات منطقه ایفا می‌نمایند و باعث موفقیت و پیروزی نهضت زمینه ساز می‌گردند. در واقع آخرالزمان ، زمان امتحان قوم آخرالزمانی ایرانی می‌باشد.
رویکرد جریان سفیانی در حمله به ایران، ناشی از شناخت جایگاه ایران در نهضت مهدویت و زمینه‌ساز ، از سوی جریان سفیانی دارد. چرا سفیانی در جهت حرکت خود به سمت شمال شام ، یعنی ترکیه یا به سمت اروپا نمی‌رود؟ چرا به سمت کشورهای قفقاز و روسیه و اروپای شرقی نمی‌رود؟ چرا مهم‌ترین هدف این جریان تسلط بر کشورهای مهم خاورمیانه، خصوصاً ایران است؟

پی نوشت ها :
 

12 – مطهری نیا ، محمود ، گفته ها و ناگفته ها درباره سفیانی ( موعود ، ش97 )
13 – مهدی پور ، علی اکبر ، شام در گذر تاریخ ( ماهنامه موعود شماره 98 )
14 – مجلسی ، بحارالانوار ، ج 52 ، 186 ؛ ماهنامه موعود ، ش 98 ، ص 18
15 – خوارزمی ، محدثه ، بنی کلب و یاری سفیانی ، ماهنامه موعود ، ص 33 ، ( ش 98 ، 1388 )
16 – سلیمان ، کامل ، یوم الخلاص ، روزگار رهایی ، ص 671
17 – الحاوی للفتاوی ، ج 2 ، ص 134
18 – کافی ، ج 1 ، باب بداء ؛ ارشاد مفید ، ج2 ، ص60
19 – مطهری نیا ، پیشین
 

ادامه دارد ...



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما