گام اول: خودشناسي
دوره پرشور نوجواني، سرشار از فرصت ها و تجربه هاست. با عبور موفق از مراحل اين دوره، به ويژه در نبرد با موانعي که سر راه موفقيت قرار مي گيرند، اندک اندک حس خوبي به سراغ شما مي آيد. شما در لابه لاي اين فرصت ها، با خودتان، توانايي هايتان و نقاط ضعف و قوت خود بيشتر از پيش آشنا مي شويد. درصدد بر مي آييد که جنبه هاي خوبتان را تقويت کنيد و براي جلوگيري از شکست هاي بعدي و بستن دروازه هاي ورود ناکامي، هر چه سريع تر و دقيق تر، نقطه ضعف ها را شناسايي و برطرف کنيد. همچنين از ويژگي هاي دوره سني خودتان و تغيير و تحولاتي که در آن مي افتد، اطلاعات بيشتري به دست آورده و نيازهاي اين دوره را به درستي شناسايي مي کنيد. نتيجه اين تلاش و نبرد، رسيدن به خودشناسي است. شناختن خود، کار آساني نيست. اگر شما خودتان را به درستي نشناسيد، يا دچار خود باختگي مي شويد و يا خودخواهي. از اين رو، با بررسي تجربه هاي گذشته، نظرات ديگران درباره خودتان و نيز نمره اي که از خود مي گيريد، مي توانيد گام هاي اوليه را در اين مسير برداريد.
با پرسش هاي زير مي توانيد در راه شناخت بهتر خود گام برداريد.
- آيا به روشني مي دانم که چه جنبه هاي خوب و سازنده اي در شخصيت من وجود دارد؟
- آيا توانسته ام اين جنبه هاي مورد نظر را پرورش داده و به تقويت و توسعه آنها اقدام کنم؟
- تا چه اندازه به جنبه هاي منفي خود آگاهي دارم؟
- آيا شجاعت روحي لازم را براي پذيرفتن آنها دارم؟
- آيا سعي مي کنم که هر روز يکي از اين جنبه هاي منفي را در وجود خود محو نموده و مجموعه آنها را کاهش دهم؟
- آيا در تفکرات خود بيشتر به ديگران مي انديشم و يا در افکار شخصي خود غوطه ورم؟
- آيا چنانچه تذکر خيرخواهانه اي از يکي از دوستانم در مورد نقاط منفي ام، دريافت نمايم،با روي خوش از آن استقبال خواهم نمود؟
- آيا توانايي آن را دارم که افکار خود را مرتب نموده و اولويت آنها را مشخص کنم؟
گام دوم:خودباوري
اين فقط يک واژه نيست. يک کليد طلايي براي ورود به بزرگراه موفقيت است. اگر توانايي هايي که خداوند به شما داده را بشناسيد و از آن استفاده کنيد،باور خواهيد کرد که شما هم مي توانيد. اين باور به تدريج در شما يک نيروي جديد توليد مي کند که نام آن خودباوري است. براي شکوفايي استعدادها و به کارگيري آنها نياز به اين خودباوري داريد. کساني که خودشان را باور نداشته باشند، دچار مشکلاتي مي شوند. مثلاً به جاي استفاده از مهارت ها، به دنبال کلاس گذاشتن با تلفن همراه، جديدترين پيامک ها و بلوتوث ها، تيپ زدن هاي جور واجور، جلب توجه کردن هاي منفي و... مي روند. از طرف ديگر، گروهي که خودشان را زيادتر از توانايي واقعي قبول دارند، ممکن است دچار خودخواهي و خودستايي شوند. پس براي دستيابي به اين گام، بايد مراقب ليزخوردن ها هم باشيد و با کمک ديگران و نيز افزايش معلومات خودتان،به آن دست يابيد.
گام سوم: خودشکوفايي
تمام تلاش ها، براي رسيدن به خودشکوفايي است. مي دانيم که نيروهايي از طرف خداوند در ما قرار داده شده است. اگر مسير درست را طي کنيم، مي توانيم اين نيروها را در خود رشد داده و شکوفا کنيم. شکوفه هاي درخت موفقيت، با شناختن توانايي ها و باور کردن آنها،تبديل به ميوه موفقيت و کاميابي مي شوند. البته از ويتامين هاي معنوي هم بايد استفاده کرد. ما از لابه لاي صحبت خوبان و افرادي که در قلّه ي موفقيت ايستاده اند، چند ويتامين سفارشي را به شما هديه مي کنيم.
1. تصميم:
امام علي(ع): «از راه تصميم راسخ گرفتن، با سستي نبرد کنيد».
2. تلاش:
امام علي (ع): «آنکه نهايت کوشش خود را به کار گيرد، به نهايت خواسته هايش مي رسد».
3. بلند همتي:
امام علي(ع): «هيچ چيز آدمي را چون همت، بلند مرتبه نمي گرداند و هيچ چيز او را مانند شهوت، خوار نمي سازد».
4. عزت:
امام صادق(ع): «هر کس عزت و آقايي بدون تبار و بي نيازي بدون ثروت و هيبت بدون قدرت و سلطنت را مي خواهد، بايد خود را از خواري گناه و نافرماني خدا به عزت پيروي از او بکشاند».
5. بي نيازي از ديگران:
امام سجاد(ع): « تمام خير و برکت را در بريدن طمع از آنچه دست مردم است، يافتم».
6. پايداري:
امام علي(ع): «آنکه پيوسته پايداري کند،آرامش و سلامت، پيوسته با اوست».
7. توکل:
امام جواد(ع): «اعتماد به خداوند، بهاي هر گران قيمتي و نردبان هر بلند مرتبگي است».
نکته آخر
شاه و اطرافيانش، به خاطر تلقين غريبه ها، گمان مي کردند توانايي اداره کشور خود را ندارند. آنها منتظر بودند تا اربابان انگليسي و آمريکايي براي آنها تصميم بگيرند و اينها مثل عروسک خيمه شب بازي، فقط بازي کنند. اين فکر به عده زيادي از مردم هم سرايت کرده بود. نوجوان و جوان ايراني، با تمام توانايي ها و استعدادهايي که داشت، باور نمي کرد که بتواند کارهاي بزرگ انجام دهد. خودش تصميم بگيرد و با توکل بر خدا، پيشرفت هاي بزرگي را براي خود بيافريند مثلاً دانشمند هسته اي شود، در علم از بسياري از کشورهاي مدعي جلو بزند و خيلي کارها که آن زمان به خارجي ها مثال مي زدند.
امام خميني(ره) که خود با بهره گيري از دستورات ديني، توانسته بود به فرمول هاي موفقيت دست پيدا کند، به ميدان آمد. همه مردم را جمع کرد و تمام واقعيت ها را به آنها گفت. امام به مردم اعلام کرد که تمام اين مدت، فريب شاه و اربابان او را خورده اند و از آنها خواست که خودشان را باور داشته باشند و دست در دست يکديگر، کشورشان را به اوج موفقيت برسانند. الان ما به اين موفقيت ها رسيده ايم و براي سال هاي آينده خودمان هم نقشه موفقيت هاي بيشتر را طراحي کرده ايم. امروز ديگر، تمام لحظه هاي شما نوجوان عزيز،براي موفقيت اين کشور بزرگ و مهم دنيا،استفاده خواهد شد.
منبع:نشريه باران- ش،176.
/ج