پنج افسانه رايج درباره ي فيس بوک
نويسنده: ديويد کرک پاتريک
ديويد کرک پاتريک نويسنده ي کتاب تاثير فيس بوک: داستان پنهان شرکتي که جهانيان را به هم پيوند مي دهد است. او در مطلب حاضر، که در واشنگتن پست منتشر شده، درباره ي پنج نکته اي که به اشتباه درباره ي سايت فيس بوک رواج يافته، توضيح مي دهد.
فيس بوک در کشورهاي مختلف آن قدر به عنوان بخشي از زندگي اجتماعي اهميت پيدا کرده که اگر شما- با هر سن و سالي- عضو آن نباشيد به احتمال زياد ارتباط چندان نزديکي با دوستان تان نداريد. براي مثال، در تحقيقاتي که من انجام دادم، متوجه شدم که ارسال پيغام از طريق فيس بوک در ميان قشر تحصيل کرده ي ايتاليا و بازرگانان کلمبيايي جاي ارسال ايميل را گرفته است. در اندونزي هم، که سومين کشور با بالاترين تعداد کاربر فيس بوک است، اگر شما اهل استفاده از اينترنت باشيد، به احتمال زياد عضو فيس بوک هم هستيد: از سي ميليون نفري که در اندونزي از اينترنت استفاده مي کنند، 27/8 ميليون نفر عضو فيس بوک هستند.
منتقدان اين تغييرات مداوم فيس بوک مي گويند که انگيزه ي اصلي سردمداران سايت از اين کارها کسب سود بيشتر است؛ به گفته ي آنها در دسترس قرار دادن اطلاعات شخصي کاربران اين شانس را به بازرگانان مي دهد که تبليغات تجاري خودشان را به سمت آنها سرازير کنند. ممکن است اين طور باشد اما از دل گفتگوهاي متعدد من با زوکربرگ دليل ديگري براي اين تغييرات سر بر مي آورد. از يک نظر، او در وهله ي اول همه چيز را در سود بيشتر نمي بيند؛ به نظر او سود بايد براي تامين هزينه هاي سايت و گسترش بيشتر آن مصرف شود. ( اگر هدف اصلي زوکربرگ کسب در آمد بيشتر و موفقيت تجاري کوتاه مدت بود، پيشنهاد کمپاني مايکروسافت در سال 2007 را قبول مي کرد. مايکروسافت به او پيشنهاد داده بود که در ازاي خريد سهم اش از فيس بوک مبلغ 4 ميليارد دلار به او بدهد. زوکربرگ در سن 23 سالگي حتي به اين پيشنهاد فکر هم نکرد).
زوکربرگ بيشتر از آنکه خود را کارآفرين به حساب بياورد به جنبه ي انقلاب اجتماعي کارش توجه دارد. شعار کمپاني او اين است که بياييد جهاني آزادتر با انسان هاي در ارتباط با هم بسازيم. به نظر او حضور کاربران در فيس بوک محلي براي عرضه ي استعدادهايشان در اختيار آنها قرار مي دهد و اميدوار است که حضور در اين سايت باعث شود آنها شهروندان تاثيرگذارتري باشند. در نتيجه، تمامي تصميماتي که درباره ي تغييرات سايت فيس بوک گرفته مي شود، بيشتر به خاطر ارائه ي خدمات بيشتر به کاربران است، نه اينکه سوددهي کوتاه مدت مدنظر باشد. کارمندان فيس بوک بدون هيچ رودرواسي به من مي گفتند که هدف اصلي سايت آنها « فراگير شدن» است. عزم راسخ زوکربرگ براي اعمال تغيير در فيس بوک ريشه در جنبه هاي پارانويي شخصيت زوکربرگ هم دارد. در طول گفتگوهايمان او مدام به من مي گفت که اگر روزي روزگاري فيس بوک دست از تغيير بکشد، رقيب کوچک تر و چالاک تري- درست مثل همان حالتي که فيس بوک در ابتداي کار داشته- سر مي رسد و در اين شبکه ي اجتماعي را تخته مي کند.
يکي ديگر از مواردي که نشان مي دهد کاربران فيس بوک آن قدرها هم نگران يک سري از اطلاعات شخصي شان نيستند اين است که بسياري از آنها درخواست هاي دوستي از سوي افرادي که اطلاعات کمي از آنها دارند- يا اصلا آنها را نمي شناسند – را هم تاييد مي کنند. دليل اين امر اين است که ايده ي جذب دوست بيشتر به مفهوم فعاليت بيشتر در فيس بوک به باوري همگاني بين اعضا تبديل شده است. بعضي ها هم هستند که دودل مانده اند که آيا مي توان مودبانه درخواست دوستي را رد کرد يا خير. با وجود اين، دوست شدن با کسي در فيس بوک به اين معني است که به او اجازه مي دهيد به اطلاعات شخصي شما دسترسي داشته باشد. در يکي از آزمايش هايي که شرکت امنيتي سوفوز انجام داد، پروفايلي خالي از اطلاعات و صرفاً همراه با عکس قورباغه ي پلاستيکي کوجک سبزرنگي ساخته و از اطراف آن براي کاربران سايت درخواست دوستي اعلام شد. 41 درصد از کاربران آن درخواست را تاييد کردند.
اما کمي پيش زمينه درباره ي موضوع روشنگر است. زوکربرگ و دوستانش به ميزان بسياري از شبکه هايي که در آن زمان در حال فعاليت بودند، مثل فرندستر ( Friendster) که از مارس 2003 راه اندازي شد، الهام گرفتند. سواي اين موضوع، در طول سال تحصيلي در دانشگاه هاي مختلف آمريکا، از جمله بيل، کلمبيا و بيلور، شبکه هاي اجتماعي متفاوتي راه اندازي مي شد. به عنوان مثال در سال 2001 در دانشگاه استنفورد شبکه اجتماعي گسترده و پيشرفته اي به نام کلاب نکسوس (Club Nexus) شروع به فعاليت کرد. به همين خاطر، اگر هم اين حرف درست باشد که زوکربرگ ايده ها يي را از طراحي سايت دوستانش برداشته، بسياري از اين ايده ها قبلا در شبکه هاي اجتماعي فرندستر و کلاب نکسوس پياده شده بودند.
تمامي اينها به اين معناست که فيس بوک به پديده اي فراتر از هوسي زودگذر تبديل شده است. البته شايد روزي روزگاري به وسيله ي شبکه ي اجتماعي ديگري کنار زده شود اما بدون شک اين اتفاق بدون نبردي سهمگين رخ نخواهد داد.
منبع:دنياي تصوير شماره 197
/ج
1- عمده ترين مخاطبان فيس بوک دانشجويان هستند.
فيس بوک در کشورهاي مختلف آن قدر به عنوان بخشي از زندگي اجتماعي اهميت پيدا کرده که اگر شما- با هر سن و سالي- عضو آن نباشيد به احتمال زياد ارتباط چندان نزديکي با دوستان تان نداريد. براي مثال، در تحقيقاتي که من انجام دادم، متوجه شدم که ارسال پيغام از طريق فيس بوک در ميان قشر تحصيل کرده ي ايتاليا و بازرگانان کلمبيايي جاي ارسال ايميل را گرفته است. در اندونزي هم، که سومين کشور با بالاترين تعداد کاربر فيس بوک است، اگر شما اهل استفاده از اينترنت باشيد، به احتمال زياد عضو فيس بوک هم هستيد: از سي ميليون نفري که در اندونزي از اينترنت استفاده مي کنند، 27/8 ميليون نفر عضو فيس بوک هستند.
2- تغييرات فيس بوک به منظور جذب آگهي هاي بيشتر است.
منتقدان اين تغييرات مداوم فيس بوک مي گويند که انگيزه ي اصلي سردمداران سايت از اين کارها کسب سود بيشتر است؛ به گفته ي آنها در دسترس قرار دادن اطلاعات شخصي کاربران اين شانس را به بازرگانان مي دهد که تبليغات تجاري خودشان را به سمت آنها سرازير کنند. ممکن است اين طور باشد اما از دل گفتگوهاي متعدد من با زوکربرگ دليل ديگري براي اين تغييرات سر بر مي آورد. از يک نظر، او در وهله ي اول همه چيز را در سود بيشتر نمي بيند؛ به نظر او سود بايد براي تامين هزينه هاي سايت و گسترش بيشتر آن مصرف شود. ( اگر هدف اصلي زوکربرگ کسب در آمد بيشتر و موفقيت تجاري کوتاه مدت بود، پيشنهاد کمپاني مايکروسافت در سال 2007 را قبول مي کرد. مايکروسافت به او پيشنهاد داده بود که در ازاي خريد سهم اش از فيس بوک مبلغ 4 ميليارد دلار به او بدهد. زوکربرگ در سن 23 سالگي حتي به اين پيشنهاد فکر هم نکرد).
زوکربرگ بيشتر از آنکه خود را کارآفرين به حساب بياورد به جنبه ي انقلاب اجتماعي کارش توجه دارد. شعار کمپاني او اين است که بياييد جهاني آزادتر با انسان هاي در ارتباط با هم بسازيم. به نظر او حضور کاربران در فيس بوک محلي براي عرضه ي استعدادهايشان در اختيار آنها قرار مي دهد و اميدوار است که حضور در اين سايت باعث شود آنها شهروندان تاثيرگذارتري باشند. در نتيجه، تمامي تصميماتي که درباره ي تغييرات سايت فيس بوک گرفته مي شود، بيشتر به خاطر ارائه ي خدمات بيشتر به کاربران است، نه اينکه سوددهي کوتاه مدت مدنظر باشد. کارمندان فيس بوک بدون هيچ رودرواسي به من مي گفتند که هدف اصلي سايت آنها « فراگير شدن» است. عزم راسخ زوکربرگ براي اعمال تغيير در فيس بوک ريشه در جنبه هاي پارانويي شخصيت زوکربرگ هم دارد. در طول گفتگوهايمان او مدام به من مي گفت که اگر روزي روزگاري فيس بوک دست از تغيير بکشد، رقيب کوچک تر و چالاک تري- درست مثل همان حالتي که فيس بوک در ابتداي کار داشته- سر مي رسد و در اين شبکه ي اجتماعي را تخته مي کند.
3- کاربران فيس بوک درباره ي حفظ اطلاعات شخصي شان آماده ي نبرد هستند.
يکي ديگر از مواردي که نشان مي دهد کاربران فيس بوک آن قدرها هم نگران يک سري از اطلاعات شخصي شان نيستند اين است که بسياري از آنها درخواست هاي دوستي از سوي افرادي که اطلاعات کمي از آنها دارند- يا اصلا آنها را نمي شناسند – را هم تاييد مي کنند. دليل اين امر اين است که ايده ي جذب دوست بيشتر به مفهوم فعاليت بيشتر در فيس بوک به باوري همگاني بين اعضا تبديل شده است. بعضي ها هم هستند که دودل مانده اند که آيا مي توان مودبانه درخواست دوستي را رد کرد يا خير. با وجود اين، دوست شدن با کسي در فيس بوک به اين معني است که به او اجازه مي دهيد به اطلاعات شخصي شما دسترسي داشته باشد. در يکي از آزمايش هايي که شرکت امنيتي سوفوز انجام داد، پروفايلي خالي از اطلاعات و صرفاً همراه با عکس قورباغه ي پلاستيکي کوجک سبزرنگي ساخته و از اطراف آن براي کاربران سايت درخواست دوستي اعلام شد. 41 درصد از کاربران آن درخواست را تاييد کردند.
4- زوکربرگ ايده ي فيس بوک را از هم دانشگاهي هايش در هاروارد دزديده است.
اما کمي پيش زمينه درباره ي موضوع روشنگر است. زوکربرگ و دوستانش به ميزان بسياري از شبکه هايي که در آن زمان در حال فعاليت بودند، مثل فرندستر ( Friendster) که از مارس 2003 راه اندازي شد، الهام گرفتند. سواي اين موضوع، در طول سال تحصيلي در دانشگاه هاي مختلف آمريکا، از جمله بيل، کلمبيا و بيلور، شبکه هاي اجتماعي متفاوتي راه اندازي مي شد. به عنوان مثال در سال 2001 در دانشگاه استنفورد شبکه اجتماعي گسترده و پيشرفته اي به نام کلاب نکسوس (Club Nexus) شروع به فعاليت کرد. به همين خاطر، اگر هم اين حرف درست باشد که زوکربرگ ايده ها يي را از طراحي سايت دوستانش برداشته، بسياري از اين ايده ها قبلا در شبکه هاي اجتماعي فرندستر و کلاب نکسوس پياده شده بودند.
5- فيس بوک هم به زودي به سرنوشت فرندستر و ماي اسپيس دچار مي شود.
تمامي اينها به اين معناست که فيس بوک به پديده اي فراتر از هوسي زودگذر تبديل شده است. البته شايد روزي روزگاري به وسيله ي شبکه ي اجتماعي ديگري کنار زده شود اما بدون شک اين اتفاق بدون نبردي سهمگين رخ نخواهد داد.
منبع:دنياي تصوير شماره 197
/ج