گفتگو با دکتر اکبر سلطانزاده درباره آلزايمر و راههاي پيشگيري از آن
با شنيدن كلمه آلزايمر همه ما به ياد فراموشي ميافتيم، كه در بيشتر فيلمها با فراموشي نام و نشاني به تصوير كشيده شده اما فعاليتهاي ديگري هم در اثر اين بيماري مختل ميشوند مثلاً پارك كردن خودرو. ولي اگر اين مشكل احياناً براي يكي از نزديكان و يا اعضاي خانوادهمان پيش آمد، چه كنيم و چه كمكي از ما ساخته است؟ براي آشنايي بيشتر با اين موضوع با دکتر اکبر سلطانزاده، عضو هيات علمي دانشگاه تهران گفتگويي ترتيب داديم.
آقاي دكتر! اين بيماري آلزايمر كه اين روزها خيلي هم كم نيست، چطور شروع ميشود؟
آلزايمر يك بيماري عصبي مزمن است و بهطور معمول درافراد سالمند بروز ميكند. با كوچك شدن مغز، از بين رفتن سلولهاي مغز و بروز علايم مغزي به صورت كاهش و از دست رفتن حافظه، اختلال مشاعر و به تدريج همه فعاليتهاي عاليه مغزي مانند هوش، نظم، مهارت در انجام همه كارها از بين ميرود، به طوري كه فرد هيچ كس را نميشناسد و در گوشهاي زمين گير ميشود.
علتش چيست؟چرا بعضيها مستعد ابتلا به اين بيماري هستند؟
دو دسته عوامل ژنتيكي و اكتسابي در بروز اين بيماري موثرند. درباره عوامل اكتسابي علل بسياري مقصر شناخته شده اند از جمله سن بالا، تحصيلات پايين، تاريخچه مثبت فاميلي، سابقه بيماريهاي قلبي عروقي، فشار و چربي خون بالا، ضربه قابل توجه مغزي و تماس با فلزاتي مانند آلومينيوم كه مهمترين آنها سن بالا ميباشد به طوري كه آمارهاي متعدد نشان ميدهند 10درصد همه افراد بالاي 70 سال دچار اختلال حافظه ميشوند كه 50 درصد آنها آلزايمر پيدا ميكنند اين بيماري يكي از شايعترين بيماريهاي مزمن سالمندان و چهارمين علت مرگ آنها ميباشد، اوج سني بروز علايم بين 65 تا 85 سالگي است و هر 5 سال كه از عمر بگذرد خطر آن دو برابر ميشود، به طوري كه از سن 85 سال به بالا 30 تا40 درصد افراد دچار علايم آلزايمر ميشوند. در موارد ژنتيكي و فاميلي سن بروز ممكن است پايينتر و حتي از 40 سالگي باشد.
حالا از كجا بفهميم يكي از اعضاي خانوادهمان به اين بيماري مبتلا شده است؟
شروع بيماري با اختلال حافظه ميباشد به طوري كه بيمار براي يافتن بعضي اسامي و يا ناميدن نام بعضي اشيا دچار اشكال ميشود، در موارد شديد و زودرس بيمار نام همسر و يا فرزندان خود را فراموش ميكند و حتي قادر نيست شماره تلفن و يا نشاني منزل و يا پلاك خانه خود را بيان كند.اگر چند شي را به وي نشان دهيم نميتواند نام آنها را بگويد يا ممكن است در محاسبه ساده اعداد اختلال نشان دهد و يا قادر به پارک کردن ماشين خود نباشد و يا نتواند به تنهايي لباس بپوشد. تدريجاً بيمار در جهت يابي و يافتن مكانهاي آشنا دچار اشكال ميشود به طوري كه منزل خود را گم ميكند و به تدريج در شمارش پول، خريد و پختن غذا اختلالات واضح بروز ميكند. بيماران به دليل اختلالات حافظه ممكن است در روز يك سوال را بارها پرسش كنند. بيمار ممكن است فراموش كند كه نماز خوانده و يا بايد چند بار در يك روز نماز به جا آورد. در برخي بيماران شروع بيماري با افسردگي، هذيان و اضطراب است و كمكم اختلال رفتار، توهمات بينايي و اختلالات خواب بروز ميكند.
چه عواملي از بيماري پيشگيري ميكند و يا بروز آن را به تاخير مياندازد؟
در مواردي که بيماري جنبه ژنتيکي و ارثي دارد واقعا نميتوان از آن جلوگيري کرد ولي حداقل ميتوان با روشهاي زير بروز آن را به تاخير انداخت: 1. كنترل فشار خون، 2. مصرف آنتي اكسيدانها مثلاً خوردن ميوهجات و سبزيهاي تازه به مقدار زياد، 3. پايين نگه داشتن چربي خون، 4. هورمونهاي زنانه، 5. داروهاي ضدالتهابي غيراستروئيدي، 6. به كارگيري قواي مغزي مرتب و منظم مثل مطالعه كتاب، حل جدول و محاسبات رياضي، 7. كم مصرف کردن غذاهاي كنسرو شده و غذاهاي آماده حاوي نيترات و مواد نگهدارنده، 8. حل کردن جدول و 9. ارتباط اجتماعي خوب و جلوگيري از انزواطلبي.
خانواده بيمار چه کمکي ميتواند به او بکند؟
خانواده بيمار بايد تلاش کنند او را تنها نگذارند و با او ارتباط داشته باشند. هميشه يک آدرس و شماره تلفن در جيب بيمارشان بگذارند که در صورت گم شدن او مشکلي پيش نيايد. افسردگي در سالمندان ممکن است با آلزايمر اشتباه شود بنابراين در صورت بروز هر علامت عصبي در بيماران سالمند به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنند و هر علامت مغزي را به حساب آلزايمر نگذارند. بيماران ممکن است دچار حملات صرعي شوند بنابراين بايد داروهاي بيمار را مرتبا به او بدهند.
7 توصيه براي مراقبت از بيماريي آلزايمر
• هنگاميكه بيمار راحتتر است به او سر بزنيد: وقتي كه براي بيمار مناسبتر است را براي ملاقات تنظيم كنيد و اگر نشانههاي خستگي را در او مشاهده كرديد، زمان ملاقاتتان را كوتاه كنيد.
• ارتباط راه اصلي است: با بيمار حرف بزنيد، گفتگو را پيش ببريد و به او اجازه بيان بدهيد.
• خودتان را معرفي كنيد: اگر بيمار با ديدن شما مات و مبهوت ماند، با حوصله نام و نسبت خود و اينكه به چه منظور در آنجا حاضر شدهايد را بگوييد.
• خاطره تعريف کنيد: خاطرات مشترك و جالب خود و بيمار را به او بازگو كنيد و براي او فضايي شاد را فراهم آوريد.
• غمخوار باشيد: گاهي بيمار مايل است احساسات و وضعيت خود را براي ديگران بازگو كند. سعي كنيد با دلسوزي و اشتياق به او گوش دهيد و نشان دهيد كه شرايط او را درك ميكنيد.
• همراهياش کنيد: سرگرميهاي دل خواه بيمار و خودتان را بيابيد و آنها را با هم انجام دهيد. براي مثال، با هم به موسيقي گوش كنيد و يا در پارك قدم بزنيد. تواناييها و ذوق و قريحه بيمارتان را تقويت كنيد.
• مثبت برخورد کنيد: همه ما از طريق احساس، بيان و لمس ارتباط برقرار ميكنيم. گاهي يك لبخند و يا گرفتن دست بهتر از ارتباط كلامي عمل ميكنند.
منبع: http://salamat.com