گفتني‌ها و نگفتني‌هاي جلسه خواستگاري

جلسه خواستگاري از جلسات تعيين‌كننده در زندگي آينده جوانان است. اگر هدف ما از برگزاري جلسات خواستگاري به دست آوردن آشنايي اوليه با كسي باشد كه قرار است به همسري خود انتخاب كنيم پس بايد براي اين جلسه برنامه مشخصي داشته باشيم كه ما را به اين هدف برساند. برخي نكات به شما كمك مي‌كند كه بتوانيد با هدايت
چهارشنبه، 11 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گفتني‌ها و نگفتني‌هاي جلسه خواستگاري

گفتني‌ها و نگفتني‌هاي جلسه خواستگاري
گفتني‌ها و نگفتني‌هاي جلسه خواستگاري


 






 
جلسه خواستگاري از جلسات تعيين‌كننده در زندگي آينده جوانان است. اگر هدف ما از برگزاري جلسات خواستگاري به دست آوردن آشنايي اوليه با كسي باشد كه قرار است به همسري خود انتخاب كنيم پس بايد براي اين جلسه برنامه مشخصي داشته باشيم كه ما را به اين هدف برساند. برخي نكات به شما كمك مي‌كند كه بتوانيد با هدايت بحث‌ها به هدفتان كه شناخت بيشتر از خصوصيات طرف مقابل و شناساندن خودتان و خواسته‌ها و ايده‌هايتان به او است موفق‌تر عمل كنيد.
بهتر است از طرح پرسش‌هاي كلي خودداري كنيد. پرسش‌هاي كلي اغلب شما را به هدف نمي‌رساند. دريافت پاسخ‌هاي كلي در برابر سوالات كلي چشم انداز روشني به شما نمي‌دهد و رفتارها و ويژگي‌ها در ابهام باقي مي‌ماند. به‌عنوان يك اصل اساسي، مهم است كه شما ابعاد زندگي و ميزان اهميت هر بعد را براي خود سطح‌بندي كنيد. براي مثال وضعيت اقتصادي فرد از ابعادي است كه بر زندگي شما تاثير مي‌گذارد. نوع نگاه طرف مقابل به زندگي، روابط فردي و اجتماعي، نوع برخوردهاي او با محيط اطراف، جامعه و نزديكان اصولي هستند كه بايد از طريق سوالات عملي آنها را بشناسيد. برخي از اين سوالات به توصيه كارشناسان به شرح زير است:

• مسووليت‌پذيري و انجام وظايف فرد:
 

بهتر است كه در اين زمينه نپرسيم آيا شما مسووليت‌پذيريد يا نه، ما مي‌توانيم سوالات ديگري مطرح كنيم كه در نتيجه آن به همين شناخت برسيم؛ براي مثال: شما در چه تاريخي سرباز شديد؟ کي به سربازي رفتيد؟ آيا غيبت هم داشتيد؟ آيا در انجام کارها در خانواده با پدر و مادرتان مشاجراتي داشتيد؟ آيا آنها کارهايي را به زور از شما مي‌خواستند؟ رفتار همکاران‌تان با شما چگونه است؟ (اغلب افرادي که با خانواده، همکاران و ديگران مشاجره دارند و ناسازگارند، کساني هستند که نسبت به انجام وظايف و مسووليت‌هاي خود کوتاهي مي‌کنند).

• ثبات فکري و احساسي فرد:
 

با سوالاتي متوجه شويد که آيا او شغل عوض کرده است؟ رشته تحصيلي خود را جابه‌جا کرده؟ آيا با دوستان هر چند وقت يکبار قطع رابطه مي‌کند؟ به تناسب سنش چه چيزي اندوخته؟ براي مثال يک آقاي 27 ساله چه ميزان تحصيلات دارد، چه ميزان تخصص دارد و ميزان موفقيت او در محيط كاري‌اش چقدر است؟
همچنين سوال از رابطه‌هاي عاطفي او به طور مشخص مهم است. آيا او خواستگاران ديگري داشته است يا به خواستگاري دختران ديگر نيز
رفته است؟ تا چه اندازه به رفاقت در چارچوب روابط خانوادگي وفادار است؟ اين سوالات نوع نگاه او را به روابط عاطفي و همچنين ميزان پايبندي او را به تعهدات عاطفي و اخلاقي مشخص مي‌كند.

• انعطاف‌پذيري:
 

اين بند هم بسيار مهم است، ما بايد با طرح سوالاتي متوجه بشويم اين فرد چقدر انعطاف‌پذير است و مي‌تواند تغييرات را قبول كند.
به اين سوال توجه کنيد: ما آماده شده ايم که راس ساعت 18 به يک مسافرت برويم، ناگهان تلفن زنگ مي‌زند و يکي از اقوام که از شهرستان آمده، خواهان آدرس دقيق منزل ما است که به ميهماني ما بيايد، در اين هنگام شما چه کار مي‌کنيد؟
شيوه پاسخ‌گويي به اين سوال مهم است نه خود جواب.اگر فرد بگويد: «به آنها مي‌گوييم برنامه مسافرت داريم و نمي‌توانيم در خدمت شما باشيم.» نشانه انعطاف‌ناپذيري است. اگر فرد بگويد: «به آنها مي‌گوييم قدمتان روي چشم بفرماييد.» اين هم نشانه انعطاف‌ناپذيري است. در حالي که فرد منعطف به راه‌هاي ديگري به غير از بلي يا خير نيز توجه دارد. براي مثال مي‌گويد: «بايد ببينم سفر ما چقدر اهميت دارد؟ آن فاميل کيست؟ ضرورت ميهماني آمدن او چيست؟ اهميت رفتن به اين سفر براي ما چقدر است؟»، يعني بررسي همه جوانب.

• تقسيم وظايف و نقش زن و مرد:
 

شما مي‌توانيد با مثال‌هايي، كارها و مسووليت‌هاي خانه را مطرح کنيد و از او بپرسيد به نظر شما چه کسي اين کارها را بايد انجام دهد. خريد، تصميم‌گيري، کارهاي منزل، نگهداري بچه، ادامه تحصيل، تفريحات و...

• مسايل اقتصادي خانواده:
 

اين بند هم بايد با سوالات ريز و جزيي همراه باشد. براي مثال ميزان خرجي که براي جشن عروسي در نظر داريد و نوع تالار آن را مشخص کنيد؟ محل مسکوني چگونه و کجاست؟ مشترک، شخصي يا اجاره‌اي است؟ درآمدهاي زن و مرد چگونه در خانواده هزينه مي‌شود؟ تصميم گيرنده کيست؟

• ميزان استقلال يا وابستگي فرد:
 

مثال‌هايي فرضي بزنيد که براي مثال شما دوست داريد در شهر ديگري زندگي کنيد و نظر او را جويا شويد؟ سوال‌هاي فرضي مطرح کنيد که مادر و پدر شما يا مادر و پدر وي توصيه‌اي به شما دارند، شما بايد چگونه با آنها برخورد کنيد. يا سوال‌هايي از اين قبيل: فکر مي‌کنيد هر چند روز يک‌بار بايد به خانواده‌هايمان يا اقوام خود سر بزنيم؟

• صفات شخصي و رواني:
 

افسردگي، پرخاشگري، اضطراب، وسواس، سوءظن، زودرنجي، کج‌خلقي، تنهايي، ترس‌ها، سابقه‌هاي بستري و درمان و... جزو مهم‌ترين مسايلي است که بايد بررسي شود. بهتر است با نشانه‌هاي اين اختلالات آشنا باشيد و با سوال و دقت در نشانه‌ها اگر مشكلي وجود دارد به آن پي ببريد. همچنين صفاتي مانند خسيس بودن (حسابگر)، ولخرج بودن (دست و دلباز)، بي‌خيال بودن (اجتماعي بودن)، منزوي و بي‌علاقه به تفريح بودن (اهل تفکر و مطالعه بودن)، پيگير بودن (سمج)، سهل‌انگار بودن (سخت‌گير نبودن) و... جزو مسايلي است که مي‌تواند با مثال‌هاي عملياتي پرسيده شود. براي مثال از او سوال كنيد شما بيشتر حسابگر هستيد يا دست و دلباز ؟ تا فرد هر کدام را انتخاب کرد احساس بدي نداشته باشد.

• مسايل اعتقادي و اخلاقي:
 

اين سوالات را بايد بر اساس آنچه خود هستيد، طراحي کنيد، اگر به مواردي اعتقاد نداريد، بايد با طرح سوال‌هاي متناسب و ريز بررسي کنيد که فرد مقابل در اين زمينه در تعارض با شما نباشد.

• دوستان:
 

شناسايي دوستان فرد و خصوصيات اين دوستان، مسايل زيادي را درباره همسر آينده شما مشخص مي‌كند. سوالاتي مانند اينکه چند تا دوست صميمي‌داري؟ (تعداد زياد آن نشانه برونگرا بودن و تعداد کم آن نشان دهنده حساسيت، زودرنج بودن و درونگرا بودن است)، با کدام دوستت صميمي‌ هستي و او چه خصوصيت جالبي دارد؟ (پيش‌بيني اينکه اگر بخواهي در آينده خيلي خوب در کنار آن طاقت بياوري بايد چنين باشي)، با کدام دوستت ارتباط کمتري داري، يا آن‌که از او خوشت نمي‌آيد، چه صفاتي دارد؟ (مهم از اين نظر که اگر چنين هستي، در زندگي با اين فرد مشکل‌دار خواهي شد).

• خانواده فرد:
 

سوالات دقيق از خصيصه‌هاي متعدد خانواده و تعلقات آنها، تحصيلات، فرهنگ، شغل و فرزندان ديگر خانواده که ازدواج کرده‌اند و شيوه ارتباط عروس‌ها و دامادهاي آنها با خانواده و...، هم به شناسايي شما نسبت به اين خانواده بيشتر کمک مي‌کند.

• بيماري‌هاي جسمي، معلوليت‌ها و... در فرد و خانواده او:
 

اين مورد بايد مستقيم سوال شود. خيلي‌ها در جلسات شناسايي دروغ نمي‌گويند اما ملزم به اين نيستند که همه چيز را بگويند. براي مثال اگر بپرسيد شما بيماري مزمن يا حادي داشته‌ايد؟ جواب صحيح مي‌دهند اما اگر نپرسيد ضرورتي براي توضيح اين موارد در خود نمي‌بينند.
منبع: http://www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط