گفتنيها و نگفتنيهاي جلسه خواستگاري
جلسه خواستگاري از جلسات تعيينكننده در زندگي آينده جوانان است. اگر هدف ما از برگزاري جلسات خواستگاري به دست آوردن آشنايي اوليه با كسي باشد كه قرار است به همسري خود انتخاب كنيم پس بايد براي اين جلسه برنامه مشخصي داشته باشيم كه ما را به اين هدف برساند. برخي نكات به شما كمك ميكند كه بتوانيد با هدايت بحثها به هدفتان كه شناخت بيشتر از خصوصيات طرف مقابل و شناساندن خودتان و خواستهها و ايدههايتان به او است موفقتر عمل كنيد.
بهتر است از طرح پرسشهاي كلي خودداري كنيد. پرسشهاي كلي اغلب شما را به هدف نميرساند. دريافت پاسخهاي كلي در برابر سوالات كلي چشم انداز روشني به شما نميدهد و رفتارها و ويژگيها در ابهام باقي ميماند. بهعنوان يك اصل اساسي، مهم است كه شما ابعاد زندگي و ميزان اهميت هر بعد را براي خود سطحبندي كنيد. براي مثال وضعيت اقتصادي فرد از ابعادي است كه بر زندگي شما تاثير ميگذارد. نوع نگاه طرف مقابل به زندگي، روابط فردي و اجتماعي، نوع برخوردهاي او با محيط اطراف، جامعه و نزديكان اصولي هستند كه بايد از طريق سوالات عملي آنها را بشناسيد. برخي از اين سوالات به توصيه كارشناسان به شرح زير است:
همچنين سوال از رابطههاي عاطفي او به طور مشخص مهم است. آيا او خواستگاران ديگري داشته است يا به خواستگاري دختران ديگر نيز
رفته است؟ تا چه اندازه به رفاقت در چارچوب روابط خانوادگي وفادار است؟ اين سوالات نوع نگاه او را به روابط عاطفي و همچنين ميزان پايبندي او را به تعهدات عاطفي و اخلاقي مشخص ميكند.
به اين سوال توجه کنيد: ما آماده شده ايم که راس ساعت 18 به يک مسافرت برويم، ناگهان تلفن زنگ ميزند و يکي از اقوام که از شهرستان آمده، خواهان آدرس دقيق منزل ما است که به ميهماني ما بيايد، در اين هنگام شما چه کار ميکنيد؟
شيوه پاسخگويي به اين سوال مهم است نه خود جواب.اگر فرد بگويد: «به آنها ميگوييم برنامه مسافرت داريم و نميتوانيم در خدمت شما باشيم.» نشانه انعطافناپذيري است. اگر فرد بگويد: «به آنها ميگوييم قدمتان روي چشم بفرماييد.» اين هم نشانه انعطافناپذيري است. در حالي که فرد منعطف به راههاي ديگري به غير از بلي يا خير نيز توجه دارد. براي مثال ميگويد: «بايد ببينم سفر ما چقدر اهميت دارد؟ آن فاميل کيست؟ ضرورت ميهماني آمدن او چيست؟ اهميت رفتن به اين سفر براي ما چقدر است؟»، يعني بررسي همه جوانب.
منبع: http://www.salamat.com
بهتر است از طرح پرسشهاي كلي خودداري كنيد. پرسشهاي كلي اغلب شما را به هدف نميرساند. دريافت پاسخهاي كلي در برابر سوالات كلي چشم انداز روشني به شما نميدهد و رفتارها و ويژگيها در ابهام باقي ميماند. بهعنوان يك اصل اساسي، مهم است كه شما ابعاد زندگي و ميزان اهميت هر بعد را براي خود سطحبندي كنيد. براي مثال وضعيت اقتصادي فرد از ابعادي است كه بر زندگي شما تاثير ميگذارد. نوع نگاه طرف مقابل به زندگي، روابط فردي و اجتماعي، نوع برخوردهاي او با محيط اطراف، جامعه و نزديكان اصولي هستند كه بايد از طريق سوالات عملي آنها را بشناسيد. برخي از اين سوالات به توصيه كارشناسان به شرح زير است:
• مسووليتپذيري و انجام وظايف فرد:
• ثبات فکري و احساسي فرد:
همچنين سوال از رابطههاي عاطفي او به طور مشخص مهم است. آيا او خواستگاران ديگري داشته است يا به خواستگاري دختران ديگر نيز
رفته است؟ تا چه اندازه به رفاقت در چارچوب روابط خانوادگي وفادار است؟ اين سوالات نوع نگاه او را به روابط عاطفي و همچنين ميزان پايبندي او را به تعهدات عاطفي و اخلاقي مشخص ميكند.
• انعطافپذيري:
به اين سوال توجه کنيد: ما آماده شده ايم که راس ساعت 18 به يک مسافرت برويم، ناگهان تلفن زنگ ميزند و يکي از اقوام که از شهرستان آمده، خواهان آدرس دقيق منزل ما است که به ميهماني ما بيايد، در اين هنگام شما چه کار ميکنيد؟
شيوه پاسخگويي به اين سوال مهم است نه خود جواب.اگر فرد بگويد: «به آنها ميگوييم برنامه مسافرت داريم و نميتوانيم در خدمت شما باشيم.» نشانه انعطافناپذيري است. اگر فرد بگويد: «به آنها ميگوييم قدمتان روي چشم بفرماييد.» اين هم نشانه انعطافناپذيري است. در حالي که فرد منعطف به راههاي ديگري به غير از بلي يا خير نيز توجه دارد. براي مثال ميگويد: «بايد ببينم سفر ما چقدر اهميت دارد؟ آن فاميل کيست؟ ضرورت ميهماني آمدن او چيست؟ اهميت رفتن به اين سفر براي ما چقدر است؟»، يعني بررسي همه جوانب.
• تقسيم وظايف و نقش زن و مرد:
• مسايل اقتصادي خانواده:
• ميزان استقلال يا وابستگي فرد:
• صفات شخصي و رواني:
• مسايل اعتقادي و اخلاقي:
• دوستان:
• خانواده فرد:
• بيماريهاي جسمي، معلوليتها و... در فرد و خانواده او:
منبع: http://www.salamat.com