هنر تمرکز حواس
هدف مقاله این است که تمرکز را در کودکان تقویت کند چرا که تمرکز در کودکی و زمان تحصیل، در تمام مراحل زندگی راهگشا خواهد بود و برعکس عدم تمرکز موجب شکست و ناکامی خواهد شد.
تمرکز فکر حالتی از عمیق شدن در موضوع است که بدون آن ، تکالیف مدرسه ، بازیهای رایانهای و تعادل بدن امکانپذیر نیست.
چرا نبود تمرکز فکر برای خیلی از بچهها اینقدر مشکل ایجاد میکند؟ آیا انسان میتواند تمرکز فکر را یاد بگیرد؟
***
از پشت بلندگو صدای ساعت حرکت قطارهای بعدی در سالن میپیچد. از جلوی پنجرههای قطار ، تکنیسینهای برق ایستگاه قطار عبور میکنند.
در واگنهای بزرگ مسافران آماده پیاده شدن میشوند. در وسط هیاهو، یک دختر بچه نشسته. به نظر میرسد که در یک جزیره به تنهایی زندگی میکند.
خیلی آرام روی قوطی کبریت خم شده. چوب کبریت را بین انگشت سبابه و شست دارد و در دست دیگر قوطی کبریت را.
این دختر بچه کاملا غرق در افکارش خود است، با مشکل یکی شده. قوطی کبریت را مرتب پر و خالی میکند. او به تحریکات خارجی (رفت و آمد مردم در ایستگاه قطار) توجهی ندارد.
***
بیشتر انسانهایی که از کنار این دختربچه عبور میکنند برمیگردند و با تعجب به او مینگرند.
برای این که آنچه در ایستگاه قطار به راحتی برای این دختر رخ داده است، (تمرکز فکر) امروز به صورت یک استعداد کمیاب جلوه میکند.
بازار کتاب و اسباب بازی از عرضه تمرینات مختلف برای داشتن تمرکز فکر در حال اشباع شدن است.
اهمیت تمرکز فکر حتی در کودکستان هم بسیار مهم است و آن را با تعمق در مدیتیشن چینی، موزیک باروک، ورزش یوگا و بسیاری چیزهای دیگر میتوان تقویت کرد.
حتی از تمام زمینههای فرهنگی بچهها باید در بهبودتوسعه و تقویت این استعداد و تمرکز فکری آنها کمک گرفت.
وقتی در کتاب لغت یا ادبیات به صورت کلی معنی «تمرکز فکر» جستوجو میشود ۳ برابر معنی این لغت ، فضا به مشکلاتی که نبودن تمرکز فکر ایجاد میکند، اختصاص داده شده است. این نشان میدهد که ادبیات و کتابهای لغت تصویری از واقعیتها را به ما مینمایاند.
در ترافیک خیابانی، در تعادل راه رفتن روی یک دیوار باریک و برای همه کارها احتیاج به تمرکز حواس است.
حتی شاگردی که در کلاس تمام انرژی خود را مصرف میکند که بقیه شاگردان به او توجه کنند روی این مسئله تمرکز دارد.
غیبت و حضور ذهنی، هر دو، دو موقعیت مختلف تمرکز فکر هستند که بعضیها میتوانند داشته باشند.
وقتی کودک دست در دماغ میکند و یا بالا و پایین میپرد تمرکز ذهنی ندارد، در حالی که کودک بعد از ۱۰ دقیقه فارغ شدن از تحریکات بدنی به آرامش ذهنی میرسد.
تمرکز میتواند ارادی یا غیرارادی باشد. ممکن است تمرکز روی یک انسان یا شیء باشد ولی در هر حال کودک باید این قدرت را داشته باشد که روی تمام موضوعات تمرکز داشته باشد.
در حال حاضر به همان صورت که شکلهای مختلف تمرکز وجود دارد، به همان اندازه از این کلمه استفادههای مختلف میشود.
دانشمندان اعصاب و روان به جای تمرکز از واژه «دقت» نیز استفاده میکنند. عدهای دیگر براین عقیده هستند که تعمق و دقت ۲ مقوله جدا از هم هستند و دقت مربوط به اتفاقات و تحریکات خارجی افراد است.
تمرینات طناببازی، بالا و پایین پریدن، ورزشهای دفاعی مانند جودو، کاراته و کنترل شخصی را نیز انجام دهد.
با تمرینهای زیر میتوانید قدرت تصور فانتزی کودک را بالا ببرید؛ بدین صورت: تصاویری را به کودک نشان دهید تا او واقعیت تصاویر را در ابعاد مختلف تصور کند.
ماندگاری تصاویر در ذهن بیشتر از لغات است.به صورت بازی در یک پیادهروی نام اشیای قرمز رنگی را که میبیند نام ببرد. صداهایی که در خانه و یا جنگل میشنود تقلید کند.
تمام اشیای پلاستیکی در یک اتاق را نام ببرد و یا حرف مشخصی را در یک متن نشان دهد.
به بچه کمک کنید با برنامهریزی کار کند، به طوری که در ساعات مشخص کار مشخصی را انجام دهد و این کار تداوم و تکرار داشته باشد. با مدادهای رنگی قسمتهای مهم درس را خط بکشد. یادداشت کمک زیادی به تقویت حافظه آنها میکند.
برای کودکان تکالیفی را تعیین کنید که مطمئن هستید از پس انجام آن برمیآیند و برای انجام آن کودک را مامور و مسئول کنید.
برای مثال سرپرستی از یک گیاه در خانه و یا کتابخوانی برای خواهر و برادر کوچکتر را انجام دهد.
آرامش بدنی و ذهنی را با کودکان بهوسیله متدهای یوگا و یا متدهای پیشرفته آرامش عضله تمرین کنید.
به همراه کودک روی زمین دراز بکشید و چشمها را ببندید و به سفرهای خیالی (فانتزی) بروید. در پاسخ به سوال چه چیزی در مغز است که باعث میشود انسان تمرکز فکر داشته باشد؟
بین دانشمندان اختلافنظر وجود دارد. در چندین سال اخیر با تحقیقی در سیستم اعصاب مرکزی میانی مشاهده شده که مکانیسمهای عصبی برای تمرکز فکر لازم و ضروری هستند. یک متخصص اعصاب به نام «آلن زامتکین» در سال ۱۹۹۰ انرژی لازم مغز را با کمک یک دستگاه توموگرافی ثبت کرد.
او در حالی که آزمایش شوندهها تست انجام میدادند، مدت استقامت تمرکز حواس را اندازهگیری میکرد. در نتیجه مشخص شد افرادی که تمرکز حواس ضعیف داشتند انرژی کمتری مصرف کردهاند مخصوصا در قسمت جلوی مغز.
این مرکز بهعنوان «یک هنرمند ترکیباتی تحریکاتی» کار میکند و وقتی فرد تمرکز فکری بیشتری دارد فعالیتش اضافه میشود.
او میداند که در حل مشکل مطرح شده چه مسائلی نقش دارند؟ و مجبور نیست بین راه حلهای مختلف، تصمیم منطقی را پیدا کند. برای تسلط روی حل مسائل تجربه و مهارت کمک زیادی میکنند که فعالیتهای مغزی آسانتر و دقیقتر انجام شود.
متخصص اعصاب و روان دیگری بهنام «آنتونیو داماسییو» آمریکایی معتقد است که فکر کردن و احساس کردن مانند روح و بدن واحدهای جدانشدنی هستند.
مورد مهم برای این دانشمند تحریکات بدنی است که باعث جنبش مغزی میشود و بدون دقت کامل و دخالت حافظه هیچ فعالیت مغزی امکانپذیر نیست. فقط از طریق دقت است که انسان این امکان را دارد که یک تصویر ذهنی در ضمیر آگاهش داشته باشد و در طول این مدت بقیه فعالیتهای عصبی میخوابند.
این فعالیتها از طریق تجربه بهدست میآید و نشان میدهد که سیستم مرکزی اعصاب یک فرد چه هنگام احساس تحریکات مثبت و چه وقت احساس آزار میکند؟ حتی در مورد یادگیری در موقعیتهای اجتماعی مانند یادگیری در گروه.
«داماسییو» معتقد است که انسانها سعی میکنند درد و آزار را از خود دور کنند و به جای آن میل و لذت مثبت را تشویق کنند.
وقتی بدن علامتهای منفی میفرستد مغز میل ندارد روی آنها تمرکز کند.
* ترجمهایاست از مطلب مندرج در مجله GEO آلمان که تحت عنوان تمرکز حواس به چاپ رسیده است.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372
/ج
تمرکز فکر حالتی از عمیق شدن در موضوع است که بدون آن ، تکالیف مدرسه ، بازیهای رایانهای و تعادل بدن امکانپذیر نیست.
چرا نبود تمرکز فکر برای خیلی از بچهها اینقدر مشکل ایجاد میکند؟ آیا انسان میتواند تمرکز فکر را یاد بگیرد؟
***
از پشت بلندگو صدای ساعت حرکت قطارهای بعدی در سالن میپیچد. از جلوی پنجرههای قطار ، تکنیسینهای برق ایستگاه قطار عبور میکنند.
در واگنهای بزرگ مسافران آماده پیاده شدن میشوند. در وسط هیاهو، یک دختر بچه نشسته. به نظر میرسد که در یک جزیره به تنهایی زندگی میکند.
خیلی آرام روی قوطی کبریت خم شده. چوب کبریت را بین انگشت سبابه و شست دارد و در دست دیگر قوطی کبریت را.
این دختر بچه کاملا غرق در افکارش خود است، با مشکل یکی شده. قوطی کبریت را مرتب پر و خالی میکند. او به تحریکات خارجی (رفت و آمد مردم در ایستگاه قطار) توجهی ندارد.
***
بیشتر انسانهایی که از کنار این دختربچه عبور میکنند برمیگردند و با تعجب به او مینگرند.
برای این که آنچه در ایستگاه قطار به راحتی برای این دختر رخ داده است، (تمرکز فکر) امروز به صورت یک استعداد کمیاب جلوه میکند.
بازار کتاب و اسباب بازی از عرضه تمرینات مختلف برای داشتن تمرکز فکر در حال اشباع شدن است.
اهمیت تمرکز فکر حتی در کودکستان هم بسیار مهم است و آن را با تعمق در مدیتیشن چینی، موزیک باروک، ورزش یوگا و بسیاری چیزهای دیگر میتوان تقویت کرد.
حتی از تمام زمینههای فرهنگی بچهها باید در بهبودتوسعه و تقویت این استعداد و تمرکز فکری آنها کمک گرفت.
وقتی در کتاب لغت یا ادبیات به صورت کلی معنی «تمرکز فکر» جستوجو میشود ۳ برابر معنی این لغت ، فضا به مشکلاتی که نبودن تمرکز فکر ایجاد میکند، اختصاص داده شده است. این نشان میدهد که ادبیات و کتابهای لغت تصویری از واقعیتها را به ما مینمایاند.
تمرکز فکر چیست؟
در ترافیک خیابانی، در تعادل راه رفتن روی یک دیوار باریک و برای همه کارها احتیاج به تمرکز حواس است.
حتی شاگردی که در کلاس تمام انرژی خود را مصرف میکند که بقیه شاگردان به او توجه کنند روی این مسئله تمرکز دارد.
غیبت و حضور ذهنی، هر دو، دو موقعیت مختلف تمرکز فکر هستند که بعضیها میتوانند داشته باشند.
وقتی کودک دست در دماغ میکند و یا بالا و پایین میپرد تمرکز ذهنی ندارد، در حالی که کودک بعد از ۱۰ دقیقه فارغ شدن از تحریکات بدنی به آرامش ذهنی میرسد.
تمرکز میتواند ارادی یا غیرارادی باشد. ممکن است تمرکز روی یک انسان یا شیء باشد ولی در هر حال کودک باید این قدرت را داشته باشد که روی تمام موضوعات تمرکز داشته باشد.
در حال حاضر به همان صورت که شکلهای مختلف تمرکز وجود دارد، به همان اندازه از این کلمه استفادههای مختلف میشود.
دانشمندان اعصاب و روان به جای تمرکز از واژه «دقت» نیز استفاده میکنند. عدهای دیگر براین عقیده هستند که تعمق و دقت ۲ مقوله جدا از هم هستند و دقت مربوط به اتفاقات و تحریکات خارجی افراد است.
چه کنیم کودکان تمرکز داشته باشند؟
تمرینات طناببازی، بالا و پایین پریدن، ورزشهای دفاعی مانند جودو، کاراته و کنترل شخصی را نیز انجام دهد.
با تمرینهای زیر میتوانید قدرت تصور فانتزی کودک را بالا ببرید؛ بدین صورت: تصاویری را به کودک نشان دهید تا او واقعیت تصاویر را در ابعاد مختلف تصور کند.
ماندگاری تصاویر در ذهن بیشتر از لغات است.به صورت بازی در یک پیادهروی نام اشیای قرمز رنگی را که میبیند نام ببرد. صداهایی که در خانه و یا جنگل میشنود تقلید کند.
تمام اشیای پلاستیکی در یک اتاق را نام ببرد و یا حرف مشخصی را در یک متن نشان دهد.
به بچه کمک کنید با برنامهریزی کار کند، به طوری که در ساعات مشخص کار مشخصی را انجام دهد و این کار تداوم و تکرار داشته باشد. با مدادهای رنگی قسمتهای مهم درس را خط بکشد. یادداشت کمک زیادی به تقویت حافظه آنها میکند.
برای کودکان تکالیفی را تعیین کنید که مطمئن هستید از پس انجام آن برمیآیند و برای انجام آن کودک را مامور و مسئول کنید.
برای مثال سرپرستی از یک گیاه در خانه و یا کتابخوانی برای خواهر و برادر کوچکتر را انجام دهد.
آرامش بدنی و ذهنی را با کودکان بهوسیله متدهای یوگا و یا متدهای پیشرفته آرامش عضله تمرین کنید.
به همراه کودک روی زمین دراز بکشید و چشمها را ببندید و به سفرهای خیالی (فانتزی) بروید. در پاسخ به سوال چه چیزی در مغز است که باعث میشود انسان تمرکز فکر داشته باشد؟
بین دانشمندان اختلافنظر وجود دارد. در چندین سال اخیر با تحقیقی در سیستم اعصاب مرکزی میانی مشاهده شده که مکانیسمهای عصبی برای تمرکز فکر لازم و ضروری هستند. یک متخصص اعصاب به نام «آلن زامتکین» در سال ۱۹۹۰ انرژی لازم مغز را با کمک یک دستگاه توموگرافی ثبت کرد.
او در حالی که آزمایش شوندهها تست انجام میدادند، مدت استقامت تمرکز حواس را اندازهگیری میکرد. در نتیجه مشخص شد افرادی که تمرکز حواس ضعیف داشتند انرژی کمتری مصرف کردهاند مخصوصا در قسمت جلوی مغز.
این مرکز بهعنوان «یک هنرمند ترکیباتی تحریکاتی» کار میکند و وقتی فرد تمرکز فکری بیشتری دارد فعالیتش اضافه میشود.
احساس خشنودی یادگیری را افزایش میدهد
او میداند که در حل مشکل مطرح شده چه مسائلی نقش دارند؟ و مجبور نیست بین راه حلهای مختلف، تصمیم منطقی را پیدا کند. برای تسلط روی حل مسائل تجربه و مهارت کمک زیادی میکنند که فعالیتهای مغزی آسانتر و دقیقتر انجام شود.
متخصص اعصاب و روان دیگری بهنام «آنتونیو داماسییو» آمریکایی معتقد است که فکر کردن و احساس کردن مانند روح و بدن واحدهای جدانشدنی هستند.
مورد مهم برای این دانشمند تحریکات بدنی است که باعث جنبش مغزی میشود و بدون دقت کامل و دخالت حافظه هیچ فعالیت مغزی امکانپذیر نیست. فقط از طریق دقت است که انسان این امکان را دارد که یک تصویر ذهنی در ضمیر آگاهش داشته باشد و در طول این مدت بقیه فعالیتهای عصبی میخوابند.
این فعالیتها از طریق تجربه بهدست میآید و نشان میدهد که سیستم مرکزی اعصاب یک فرد چه هنگام احساس تحریکات مثبت و چه وقت احساس آزار میکند؟ حتی در مورد یادگیری در موقعیتهای اجتماعی مانند یادگیری در گروه.
«داماسییو» معتقد است که انسانها سعی میکنند درد و آزار را از خود دور کنند و به جای آن میل و لذت مثبت را تشویق کنند.
وقتی بدن علامتهای منفی میفرستد مغز میل ندارد روی آنها تمرکز کند.
* ترجمهایاست از مطلب مندرج در مجله GEO آلمان که تحت عنوان تمرکز حواس به چاپ رسیده است.
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372
/ج