قلقهاي تصميمگيري بر سر دوراهي
ترجمه: دکتر سيداحسان بيکايي
حتما خانمهايي را ديدهايد که مايه عذاب فروشندهها و مغازههادارها هستند و تا بيست قلم جنس را از ويترين مغازه روي پيشخوان رديف نکنند، خريد نميکنند. اغلب اين خانمها هميشه بين دو يا سه انتخاب متعدد مردد هستند و نميتوانند تصميم بگيرند. خيلي از اوقات هم اصلا بيخيال خريد ميشوند و به بهانه ديدن جنسهاي ديگر مغازه را ترک ميکنند. اما واقعيت اين است که آنها نتوانستهاند به راحتي تصميم بگيرند. بعضي از فروشندههاي باتجربه به اين خانمها پيشنهاد ميکنند که سريع تصميم بگيرند و زياد به تمام شرايط فکر نکنند. در واقع نظر اين فروشندهها بهطور دقيق مشابه نظر روانشناساني است که تحقيقي را در همين زمينه انجام دادهاند.
طبق مطالعات انجام شده روانشناسان معتقدند در موارد تصميمگيريهاي مهم و حياتي هنوز هيچ روش تصميمگيري نتوانسته است جاي روش قديمي «تفکر آگاهانه و تصميم منطقي» را بگيرد اما در بعضي موارد کماهميتتر بهتر است افراد زياد ذهن خود را درگير تصميمگيري نکنند و به جاي تلف کردن زمان يا به تعويق انداختن تصميمگيري سريعتر يک راهحل را انتخاب کنند. اين روش، (تصميمگيري ناخودآگاه) بيشتر در مواردي که انتخاب بين دو گزينه همتراز است توصيه ميشود و آسانتر است.
توصيههاي روانشناسان
روانشناسان توصيه ميکنند در موارد سردرگمي بين چند انتخاب، افراد تصميمگيري سريع و بر اساس انتخاب ناخودآگاه را روش خود قرار دهند. دکتر نيوويل، روانشناس دانشگاه ولز جنوبي، براي تحقيق در مورد اين مساله از چند نفر خواست تا در آزمايشي به همين منظور شرکت کنند. به اين افراد گزينههايي براي انتخاب داده شد و از آنها درخواست شد تا بعضي از آنها را پس از تفکر و ارزيابي و برخي ديگر را به صورت سريع و ناخودآگاه انتخاب کنند. در اغلب اين افراد، نتيجه به دست آمده اين بود که انتخاب آگاهانه و بر اساس تفکر در بيشتر موارد بهتر و نزديکتر به واقعيت است. در بعضي موارد هم نتايج به نفع انتخاب ناآگاهانه بوده است. در مواجهه با انتخابهايي مانند خريد ماشين يا اجارهخانه، بسياري از شرکتکنندگان بر اساس توجه به اطلاعاتي مانند امنيت، قيمت، ايمني خانه و زيبايي آن تصميمگيري کردند اما بعضي هم فقط با توجه به انتخاب ناخودآگاه و انتخاب سريع تصميمگيري کردند. بررسي روانشناسان نشان داد که افراد دسته دوم انتخابهاي آسانتر و بهتري داشتند چون افراد دسته اول به هيچوجه نميتوانستند تمام اطلاعات راجع به گزينههايشان را تحليل کنند. علاوه بر اين، اضافه شدن به حجم دادههايي که مغز بايد براي يک انتخاب پردازش کند موجب ميشود تا قدرت تصميمگيري کاهش پيدا کند.
تصميمگيري در شرايط سخت
به عقيده روانشناسان در مواردي که يک انتخاب سخت باشد، شرايط متعدد وجود دارد و بهترين کار، تکيه بر ناخودآگاه است چون اين انتخاب نسبت به اطلاعات غيرضروري حساستر است و به راحتي از کنار آن ميگذرد در حالي که در انتخاب آگاهانه و بر اساس تفکر، بسياري از موارد تاثيرگذار فقط بر اساس زمان وارد شدن آنها به مغز درجهبندي ميشوند و اهميت آنها زياد در نظر گرفته نميشود. بنا بر بررسيهاي انجام شده، در زمان انتخابهايي مانند خريد لباس يا موارد مشابه انتخاب کساني که آگاهانه و پس از بررسي زياد تصميمگيري کردهاند بسيار شبيه کساني است که سريع و بر اساس ناخودآگاه خود تصميم گرفتهاند. نتايج اين مطالعه به هيچ وجه براي تصميمگيريهاي حياتي و پراهميت صادق نيست اما روانشناسان پيشنهاد ميکنند افراد در امور روزمره زندگي خود و بر سر انتخابهاي کم اهميت از تصميمگيريهاي سريع استفاده کنند و انرژي اضافه تلف نکنند.
منبع:http://www.salamat.com
/ج
طبق مطالعات انجام شده روانشناسان معتقدند در موارد تصميمگيريهاي مهم و حياتي هنوز هيچ روش تصميمگيري نتوانسته است جاي روش قديمي «تفکر آگاهانه و تصميم منطقي» را بگيرد اما در بعضي موارد کماهميتتر بهتر است افراد زياد ذهن خود را درگير تصميمگيري نکنند و به جاي تلف کردن زمان يا به تعويق انداختن تصميمگيري سريعتر يک راهحل را انتخاب کنند. اين روش، (تصميمگيري ناخودآگاه) بيشتر در مواردي که انتخاب بين دو گزينه همتراز است توصيه ميشود و آسانتر است.
توصيههاي روانشناسان
روانشناسان توصيه ميکنند در موارد سردرگمي بين چند انتخاب، افراد تصميمگيري سريع و بر اساس انتخاب ناخودآگاه را روش خود قرار دهند. دکتر نيوويل، روانشناس دانشگاه ولز جنوبي، براي تحقيق در مورد اين مساله از چند نفر خواست تا در آزمايشي به همين منظور شرکت کنند. به اين افراد گزينههايي براي انتخاب داده شد و از آنها درخواست شد تا بعضي از آنها را پس از تفکر و ارزيابي و برخي ديگر را به صورت سريع و ناخودآگاه انتخاب کنند. در اغلب اين افراد، نتيجه به دست آمده اين بود که انتخاب آگاهانه و بر اساس تفکر در بيشتر موارد بهتر و نزديکتر به واقعيت است. در بعضي موارد هم نتايج به نفع انتخاب ناآگاهانه بوده است. در مواجهه با انتخابهايي مانند خريد ماشين يا اجارهخانه، بسياري از شرکتکنندگان بر اساس توجه به اطلاعاتي مانند امنيت، قيمت، ايمني خانه و زيبايي آن تصميمگيري کردند اما بعضي هم فقط با توجه به انتخاب ناخودآگاه و انتخاب سريع تصميمگيري کردند. بررسي روانشناسان نشان داد که افراد دسته دوم انتخابهاي آسانتر و بهتري داشتند چون افراد دسته اول به هيچوجه نميتوانستند تمام اطلاعات راجع به گزينههايشان را تحليل کنند. علاوه بر اين، اضافه شدن به حجم دادههايي که مغز بايد براي يک انتخاب پردازش کند موجب ميشود تا قدرت تصميمگيري کاهش پيدا کند.
تصميمگيري در شرايط سخت
به عقيده روانشناسان در مواردي که يک انتخاب سخت باشد، شرايط متعدد وجود دارد و بهترين کار، تکيه بر ناخودآگاه است چون اين انتخاب نسبت به اطلاعات غيرضروري حساستر است و به راحتي از کنار آن ميگذرد در حالي که در انتخاب آگاهانه و بر اساس تفکر، بسياري از موارد تاثيرگذار فقط بر اساس زمان وارد شدن آنها به مغز درجهبندي ميشوند و اهميت آنها زياد در نظر گرفته نميشود. بنا بر بررسيهاي انجام شده، در زمان انتخابهايي مانند خريد لباس يا موارد مشابه انتخاب کساني که آگاهانه و پس از بررسي زياد تصميمگيري کردهاند بسيار شبيه کساني است که سريع و بر اساس ناخودآگاه خود تصميم گرفتهاند. نتايج اين مطالعه به هيچ وجه براي تصميمگيريهاي حياتي و پراهميت صادق نيست اما روانشناسان پيشنهاد ميکنند افراد در امور روزمره زندگي خود و بر سر انتخابهاي کم اهميت از تصميمگيريهاي سريع استفاده کنند و انرژي اضافه تلف نکنند.
منبع:http://www.salamat.com
/ج