گفتگو با دکتر نصرتالهپور افکاري، استاد روانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي تبريز
فصلها بر خلق و خوي ما تاثير ميگذارند؛ مثلا همين بهار، شايد فکر ميکنيد فقط سرسبزي گياهان و درختانش اينقدر شاديآفرين است اما روانپزشکان معتقدند که نور آفتاب و طولاني شدن روزها نيز در افزايش شادابي و نشاط انسانها تاثير به سزايي دارد و خلق انسان را بالا ميبرد. به همين دليل به سراغ دکتر نصرتاله پورافکاري رفتيم تا اطلاعاتمان از اين پديده علمي بيشتر شود.
از نظر روانپزشکان، خلق انسان چگونه تعريف ميشود؟
خلق انسان به مجموعهاي از هيجانات مستمر شخص در برابر افکار و رويدادها گفته ميشود. در حالي که هيجان ممکن است فقط چند لحظه يا چند دقيقه باشد اما خلق ميتواند ساعتها و ماهها پايدار باشد، البته خلق افراد ميتواند در زمانهايي بالا يا پايين برود.
بالا و پايين بودن خلق چه مشکلاتي ايجاد ميکند؟
اگر خط تعادل خلق را ترسيم کنيم خلق بسيار بالا ميتواند بيماريهايي مرسوم به مانيک و هيپومانيک را ايجاد کند. پايين بودن خلق، فرد را افسرده ميکند. اين افسردگيها نيز ميتواند به دو نوع افسردهخويي يا ديستايمي يا نوع پيشرفتهتر و عميق تقسيمبندي شود.
آيا فصول متفاوت سال در تشديد مشکلات خلقي تاثيرگذار است؟
بله، ما در روانپزشکي از اصطلاحي موسوم به اختلال عاطفي فصلي استفاده ميکنيم که نشان دهنده اين مطلب است که اختلالات خلقي يا فصلي تغيير ميکند. به طوري که چند دهه گذشته، متخصصان علم روانپزشکي متوجه شدند که اختلالي موسوم به مانيک دپرسيو در فصل بهار و تابستان بيشتر ظاهر ميشود. همچنين مشخص شد که اختلالات عاطفي پاييز و زمستان ميتواند افسردگي زمستاني ايجاد کند.
افسردگي زمستاني چه زماني بروز و ظهور بيشتري دارند؟
نام اين اختلال نشاندهنده اين مطلب است که اين بيماري در فصول سرد سال بيشتر بروز ميکند يعني اينکه هنگامي که روزها کوتاه ميشوند و مواجهه افراد با نور آفتاب کم ميشود، اين افسردگي ظاهر ميشود که علايم آن نيز مشابه افسردگي اساسي است.
افراد مبتلا به افسردگي زمستاني چه علايمي دارند؟
همانطور که گفته شد، خلق اين افراد در فصل سرما پايينتر از فصول گرم سال است. ميل و علاقه اين افراد به طور محسوسي کاهش مييابد و احساس لذت نميکنند. همچنين از لحاظ رواني ممکن است اين افراد بيشتر از معمول حرف بزنند و بيقرار شوند و برخي نيز به گوشهگيري روي ميآورند و احساس خستگي، بيارزشي، نااميدي و درماندگي کنند و در موارد پيشرفتهتر نيز ممکن است افکار مرگ و مردن به سرشان بزند.
چطور اختلال عاطفي فصلي را از افسردگي تمايز دهيم؟
برخي علايم کمک کننده در اختلال عاطفي فصلي به اين صورت است که اين دورهها در پاييز و زمستان ظاهر ميشود و شکايت عمده بيماران در روزهاي کوتاه و بهويژه ابري سال است. اين بيماران فاقد انرژي کافي هستند و زود خسته ميشوند. همچنين پرخواب هستند، در حالي که افراد مبتلا به افسردگي اساسي دچار کمخوابي هستند. بيماران مبتلا به اختلال عاطفي فصلي پس از ساعتها خوابيدن، هنگام بيداري هنوز خسته و خوابآلود هستند. علامت ديگر افراد مبتلا اين است که غذا خوردن اين افراد افزايش مييابد و در نتيجه وزنشان بالا ميرود و به مواد قندي و به ويژه شيرينيها تمايل شديدي پيدا ميکنند. ويژگي ديگر اين افراد، تحريکپذيري است، به طوري که زود عصباني ميشوند. از همه انتقاد ميکنند اما از هر گونه انتقادي ناراحت ميشوند. در روانپزشکي از چنين افرادي با عنوان فلج سربي هم ياد ميکنند زيرا بيمار حس ميکند همانند سرب سنگين است.
اين اختلالات در چه افرادي بيشتر مشاهده ميشود؟
اختلال عاطفي فصلي به طور عمده در خانمهاي 20 تا 30 سال مشاهده ميشود، به طوري که 60 تا 90 درصد موارد افسردگي فصلي در اين گروه مشاهده ميشود بنابراين دانشآموزان سال آخر دبيرستان و دانشجويان بيشتر از همه به چنين مشکلاتي دچار هستند و به اين گروه بايد توجه خاصي نمود زيرا اين علايم ميتواند سبب افت تحصيلي آنان شود.
بنابراين از اين لحاظ بايد به دانشجويان دختر و خانوادههايشان اطلاعرساني بهتري صورت گيرد؟
بله، سن شروع متوسط اين اختلال از حدود 23 سالگي آغاز ميشود و از نظر شيوع نيز در خانمها بيشتر مشاهده ميشود، به طوري که در آمريکا 11 ميليون نفر به اين اختلال دچار هستند يعني 4 تا 6 درصد جمعيت جهان دچار اين نوع افسردگي هستند. بنابراين اگر والدين اين گروه از افراد مشاهده کردند که فرزندشان زياد غذا ميخورد، تمرکز کافي ندارد، دچار افت تحصيلي شده است و با ديگران معاشرت نميکند و يا معتقد است که ديگران به او احترام نميگذارند نشان دهنده بروز چنين اختلالي است.
اختلال عاطفي فصلي در چه مناطقي بيشتر ديده ميشود؟
اختلال عاطفي فصلي در مناطقي که از سطح دريا بالاتر هستند، بيشتر مشاهده ميشود و در مناطق گرم کمتر روي ميدهد. به طور مثال، در اين اختلال در فلوريدا 4/1 درصد گزارش شده است اما در نيوهمشاير که از سطح دريا بالاتر است، 7/9 درصد است.
با توجه به آماري که فرموديد، فکر ميکنيد الگوي ايران چگونه باشد؟
در اين زمينه آمار مستندي وجود ندارد اما به نظر من اين اختلال در اهواز و بندرعباس کمتر است و احتمالا در مناطق شمال يعني تبريز و مشهد بايد بيشتر باشد.
چه دلايلي سبب بروز اين اختلال در بدن ميشود؟
دو هورمون مهم بدن انسان، ملاتونين و سروتونين است. هورمون ملاتونين با چرخه خواب و بيداري شب و روز و در تاريکي و شب ترشح ميشود، بنابراين افزايش بيش از حد ملاتونين و کاهش سروتونين ميتواند عامل بروز چنين اختلالي باشد.
درمانهايي براي رفع چنين اختلالي وجود دارد؟
بهترين روش درماني، استفاده از نور است، به طوري که شخص مبتلا در معرض نور درخشان 10 هزار لوکس قرار ميگيرد. البته همين منابع نوري حتما بايد فيلترهايي داشته باشند تا سبب آزار و اذيت بيمار نشوند.
آيا نور بايد از چشم نيز عبور کند؟
بله، نور تابيده شده از اين دستگاه بايد از چشم بگذرد. البته در جلسات نخست بيمار بيش از 15 دقيقه تحت تابش نور قرار نميگيرد اما به تدريج زمان استفاده از آن افزايش مييابد و در نهايت بعد از چهار تا پنج روز بهبودي حاصل ميشود. البته استفاده از اين دستگاه عوارضي نيز دارد. به طور مثال، ممکن است سبب ترس از نور، سردرد، احساس خستگي و گاهي اوقات هيپومانيا شود.
آيا در کشور ما از چنين شيوهاي استفاده ميشود؟
اين دستگاه تکنولوژي چندان پيچيدهاي ندارد اما فکر نميکنم که در ايران از اين شيوه استفاده شود و اغلب از دارو درماني استفاده ميکنيم که تاثير مناسبي دارد.
هميشه در اين گروه بيماران به مواردي برخورد ميکنيم که افسردگيهاي شديدي پيدا ميکنند، بهطوري که از خوردن دارو امتناع ميکنند، براي آنها چه راههاي درماني وجود دارد؟
سوال خوبي پرسيديد، زيرا برخي از بيماران که افسردگيهاي تکرار شونده دارند اعتقاد دارند که داروهاي ضدافسردگي، شيميايي هستند و تمايلي به استفاده از آنها ندارند و برخي نيز دچار افکار خودکشي ميشوند و هذيان و توهم پيدا ميکنند بنابراين استفاده از الکتروشوک و شناخت درماني به اين افراد کمک زيادي ميکند.
درباره روشهاي غيردارويي چه توصيهاي داريد؟
بهترين روش درماني غيردارويي ورزش کردن در هواي آزاد است زيرا اين افراد هر چه بيشتر در معرض نور طبيعي خورشيد قرار گيرند، بهبودشان زودتر حاصل ميشود. همچنين اگر در کلاس درس هستند، پيشنهاد ميکنم کنار پنجره بنشينند و يا اينکه در محل کارشان لامپهاي پر نور بگذراند. همچنين پيروي از الگوي منظم خواب و پوشيدن لباسهاي گرم نيز کمک کننده است. همچنين اين افراد براي گذراندن تعطيلات زمستاني حتما بايد به مناطق گرمسيري بروند. نکته مهم ديگر اينکه چنين افرادي تصميمگيري مهم زندگيشان را به زمستان و پاييز محول نکنند و از فصل بهار و تابستان به بهترين نحو استفاده کنند.
با توضيحات شما، اين تصور پيش ميآيد که انسانهاي سالم و احتمالا افرادي که چنين مشکلاتي ندارند در بهار و تابستان خلق بالاتري دارند. نظر شما چيست؟
بله، اغلب افراد در فصول گرم سال خلق بهتري دارند و شادتر از فصول سرد هستند.
منبع: http://www.salamat.com