خودشيفتگي دارو دارد؟
نويسنده: دکتر سيدوحيد شريعت/ روانپزشک
چبراي درمان خودشيفتگي زياد دنبال دارو نگرديد
براي فردي که هوش چندان بالا و امکانات خاصي ندارد و بنابراين چيز زيادي براي نمايش يا قدرتي براي مانور ندارد، ابتلا به بيماريهاي روانتني گزينه مناسبي به نظر ميرسد که علايمي غريب و درماني دشوار دارد و شايد حس خاص بودن را به آدم بدهد. يک بيماري با علايم جسمي (مثل درد، تهوع و ضعف) که هر چه بگرديد هيچ منشأ جسمي برايش پيدا نميشود و همه مات و مبهوت ميمانند که از کجا آمده و بالاخره خواهند گفت: «از اعصابته!» براي اينکه کمي به واقعيت نزديکتر شويم، ناچارم به خصوصيات نارسيسيستيک يا خودشيفته نيز اشاره کنم. ترکيب خودشيفتگي با خصوصيات نمايشي، معجون خاصي ميشود که اثراتشان را مضاعف ميکند. احساس خاص بودن توي خون آدم خودشيفته است. خود را بسيار باهوش، توانا، قدرتمند، زيبا و اثرگذار ميداند.
حال بياييد اين خودبزرگ بيني را با تمايل به جلب توجه و در مرکز توجه بودن ترکيب کنيم. يکي از نتايج اين ترکيب نامناسب، برنامههاي خلقالساعه و عجيب و غريبي است که مثلا قرار است يک مشکل را به شکل معجزهآسايي حل کند. از يک سو، اصل تضاد، استفاده از روشهاي نامعمول و غيرقابل پيشبيني را توجيه ميکند و از سوي ديگر خودشيفتگي، اعتماد به نفس کاذبي ايجاد ميکند که به درست بودن روش منتخب اطمينان ميدهد. پس بزن بريم، دو روزه همه چي حله! البته به شرطي که اين و آن بگذارند. شايد الان بهتر بتوانيم بفهميم که اين افراد، چرا اين و آن را مانع خود ميبينند؟ چون فرافکني يکي از فرآيندهاي موثر در اين پديده است. فرافکني يعني احساسي که خودت داري را به ديگري نسبت دهي. اگر از ديگري بدت ميآيد و عصباني هستي، بگويي او با من بد است و ميخواهد به من صدمه بزند. فرافکني براي فرد خودشيفته مثل نقل و نبات خوراک هر روز و هر لحظهاش است. براي درمان اين افراد نبايد زياد به دنبال دارو گشت؛ بلکه اگر درماني باشد، غيردارويي است و البته که لازم است خود فرد نياز به تغيير را در خودش احساس کرده و حاضر باشد براي آن تلاش کند.
منبع:www.salamat.com