خشونتهاي فوتبال از کجا ميآيد؟
گفتگو با دکتر مجيد صادقي
همين چند وقت پيش بود که يکي از مربيان ليگ برتر، دست روي بازيکن تيم خود بلند کرد و گفت قصد داشته است به او شوک وارد کند. پيش از اين نيز همين مربي سابقه برخورد فيزيکي با يک بازيکن داشته و عنوان کرده بود که قصد تنبيه وي را داشته است. حتي ماجراي ضرب و شتم يک خبرنگار توسط خداداد عزيزي هنوز سر زبانها است و مردم رفتار وي را فراموش نکردهاند اما واقعا اين خشونتهاي فيزيکي در ورزش چه منشايي دارد؟ براي دريافت پاسخ اين سوال، گفتگوي ما را با دکتر مجيد صادقي، روانپزشک و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران بخوانيد.
ميثاقيان- دغاغله: اکبر ميثاقيان از آن دست مربيهايي است که هنوز تبليغ «چوب معلم گل است» را ميکند. او مدعي است لگد و توسري زدنش به بازيکن سابق راهآهن موجب شده تا اين بازيکن الان آقاي گل آذربايجان باشد. چند هفته قبل هم او با يک کشيده محکم به گوش دغاغله بازيکن جوان تيمش، خبرساز شد اما مدعي شد اين کار را به توصيه پزشک تيم انجام داده است.
بازيکنان ايراني به کتک خوردن از ميثاقيان عادت کردهاند اما انگار ناصر شکرون مهاجم عراقي تيم استقلال اهواز زياد از لگدکاريهاي آقاي مربي راضي نبود و مدتي از تيم قهر کرد.
رحمان رضايي- بداوي: در جريان مسابقات آسيايي دوره گذشته، فوتبال ايران شاهد يکي ديگر از صحنههاي آموزشي خاص خود بود. رحمان رضايي که از حرکت اشتباه بداوي در دفاع تيم و بعد از جوابهاي سربالاي او خوشش نيامده بود جلوي دوربينهاي تلويزيوني سعي کرد با يک کشيده و توسري، بداوي را تنبيه کند که اين حرکت موجب محروم شدن هر دو شد. شيشههاي شکسته اتوبوسها و صندليهاي کنده شده استاديوم آزادي، بهترين شاهد براي اين ادعا هستند که چه آسان خشونت بين دو بازيکن حرفهاي در وسط زمين ميتواند پسلرزههاي ويرانکنندهتري در بين تماشاچيها و حتي بعد از پايان بازي داشته باشد.
گتوزو - مارچلو ليپي: تيم ملي ايتاليا در بازيهاي جام جهاني 2002 گل ميزند و همه بازيکنان خوشحاليشان را به نوعي نشان ميدهند اما گناره گتوزو هافبک خشن ايتاليا روش عجيبي را براي ابراز خوشحالياش انتخاب ميکند که نشاندهنده روحيه خشن اوست. او به سمت مارچلو ليپي مربي پير ايتاليا ميرود و با دست گلوي او را ميفشارد. خشونت گتوزو در فوتبال اروپا معروف است و بسياري از اوقات تماشاچيها هم تحت تاثير او قرار ميگيرند. بعد از انواع اتفاقات و درگيريهاي مختلف بين بازيکنان و تماشاگران ديگر تقريبا همه کارشناسان به اين نتيجه رسيدهاند که خشونت و درگيريهاي داخل زمين به سرعت به تماشاچيها و حاشيه بازي منتقل ميشود و اثر تحريکي شديدي دارد. به غير از نمونههاي خارجي در فوتبال ايران هم ميتوان از اين جور حوادث ناخوشايند پيداکرد.
پايان رافت ـ پرويز برومند: داور کرهاي که چيزي از زبان فارسي نميدانست و هنوز بقيه بازيکنان و تماشاچيها هم نميدانند که در دقايق آخر داربي سال 79 پايان رافت به پرويز برومند چه گفت که باعث شد برومند با مشت به صورت وي بکوبد. درگيري حتي بعد از اخراج برومند هم ادامه پيدا کرد و شب بازي برومند، استيلي و نوازي در بازداشت به سر بردند.
منبع:http://www.salamat.com
همين چند وقت پيش بود که يکي از مربيان ليگ برتر، دست روي بازيکن تيم خود بلند کرد و گفت قصد داشته است به او شوک وارد کند. پيش از اين نيز همين مربي سابقه برخورد فيزيکي با يک بازيکن داشته و عنوان کرده بود که قصد تنبيه وي را داشته است. حتي ماجراي ضرب و شتم يک خبرنگار توسط خداداد عزيزي هنوز سر زبانها است و مردم رفتار وي را فراموش نکردهاند اما واقعا اين خشونتهاي فيزيکي در ورزش چه منشايي دارد؟ براي دريافت پاسخ اين سوال، گفتگوي ما را با دکتر مجيد صادقي، روانپزشک و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران بخوانيد.
آقاي دکتر! آيا خشونتهاي فيزيکي در ورزش ريشههاي رواني دارد؟
سلامت : حالا اين خشونتهاي (مثلا فيزيکي در فوتبال) منشأ رواني دارند يا خير؟
سلامت : چرا گاهي اين خشونتها قابل کنترل نيستند؟
سلامت : و اين قضيه چه تاثيري بر رفتار طرفداران اين جماعت ورزشکار خواهد داشت؟
سلامت : اصولا چه افرادي براي رسيدن به هدف خود دست به خشونت فيزيکي ميزنند؟
سلامت : حرف آخر؟
5 سکانس از خشونتهاي فوتبالي
ميثاقيان- دغاغله: اکبر ميثاقيان از آن دست مربيهايي است که هنوز تبليغ «چوب معلم گل است» را ميکند. او مدعي است لگد و توسري زدنش به بازيکن سابق راهآهن موجب شده تا اين بازيکن الان آقاي گل آذربايجان باشد. چند هفته قبل هم او با يک کشيده محکم به گوش دغاغله بازيکن جوان تيمش، خبرساز شد اما مدعي شد اين کار را به توصيه پزشک تيم انجام داده است.
بازيکنان ايراني به کتک خوردن از ميثاقيان عادت کردهاند اما انگار ناصر شکرون مهاجم عراقي تيم استقلال اهواز زياد از لگدکاريهاي آقاي مربي راضي نبود و مدتي از تيم قهر کرد.
رحمان رضايي- بداوي: در جريان مسابقات آسيايي دوره گذشته، فوتبال ايران شاهد يکي ديگر از صحنههاي آموزشي خاص خود بود. رحمان رضايي که از حرکت اشتباه بداوي در دفاع تيم و بعد از جوابهاي سربالاي او خوشش نيامده بود جلوي دوربينهاي تلويزيوني سعي کرد با يک کشيده و توسري، بداوي را تنبيه کند که اين حرکت موجب محروم شدن هر دو شد. شيشههاي شکسته اتوبوسها و صندليهاي کنده شده استاديوم آزادي، بهترين شاهد براي اين ادعا هستند که چه آسان خشونت بين دو بازيکن حرفهاي در وسط زمين ميتواند پسلرزههاي ويرانکنندهتري در بين تماشاچيها و حتي بعد از پايان بازي داشته باشد.
گتوزو - مارچلو ليپي: تيم ملي ايتاليا در بازيهاي جام جهاني 2002 گل ميزند و همه بازيکنان خوشحاليشان را به نوعي نشان ميدهند اما گناره گتوزو هافبک خشن ايتاليا روش عجيبي را براي ابراز خوشحالياش انتخاب ميکند که نشاندهنده روحيه خشن اوست. او به سمت مارچلو ليپي مربي پير ايتاليا ميرود و با دست گلوي او را ميفشارد. خشونت گتوزو در فوتبال اروپا معروف است و بسياري از اوقات تماشاچيها هم تحت تاثير او قرار ميگيرند. بعد از انواع اتفاقات و درگيريهاي مختلف بين بازيکنان و تماشاگران ديگر تقريبا همه کارشناسان به اين نتيجه رسيدهاند که خشونت و درگيريهاي داخل زمين به سرعت به تماشاچيها و حاشيه بازي منتقل ميشود و اثر تحريکي شديدي دارد. به غير از نمونههاي خارجي در فوتبال ايران هم ميتوان از اين جور حوادث ناخوشايند پيداکرد.
پايان رافت ـ پرويز برومند: داور کرهاي که چيزي از زبان فارسي نميدانست و هنوز بقيه بازيکنان و تماشاچيها هم نميدانند که در دقايق آخر داربي سال 79 پايان رافت به پرويز برومند چه گفت که باعث شد برومند با مشت به صورت وي بکوبد. درگيري حتي بعد از اخراج برومند هم ادامه پيدا کرد و شب بازي برومند، استيلي و نوازي در بازداشت به سر بردند.
منبع:http://www.salamat.com