بازتاب هاي بين المللي عمليات بيت المقدس
نويسنده: سرتيپ نصرت الله وزيري
نتايج عمليات بيت المقدس و به ويژه فتح خرمشهر انعكاسي جهاني داشت و اخبار مربوط به اين پيروزي در صدر گزارشات و تفسيرهاي سياسي و نظامي رسانه هاي گروهي جهان قرار گرفت. ناظران وتحليل گران رويداهاي جنگ تحميلي، اين عمليات را به عنوان نقطه عطفي در جنگ ايران و عراق مي شناختند و بر اين امر اذعان داشتند كه ايران از نظر نظامي در موضع برتري نسبت به عراق قرار گرفته است. عدم پذيرش شرايط بر حق ايران براي آتش بس از سوي عراق و تسامح مجامع بين المللي و وجود جريانات سياسي و نظامي در منطقه و جهان، كه تلاش مي كردند تا جمهوري اسلامي ايران به حقوق حقه خود نرسد، لزوم تعقيب متجاوز و مجازات او را پيش از پيش آشكار ساخت.
روز 15 خرداد ماه سال 1361 و پس از چند روز سكوت، نيروي هوايي عراق مناطق مسكوني چند شهر از جمله ايلام را بمباران نمود و در اين شهر مردم بي دفاع را كه به مناسبت سالگرد پانزدهم خرداد راهپيمايي مي كردند، به خاك و خون كشيد. در اين روز ارتش صهيونيستي رژيم اشغالگر قدس، تجاوز گسترده خود را به جنوب لبنان و به ويژه اردوگاه هاي فلسطيني آغاز كرد و روز بعد اين مناطق را اشغال نمود.
روند رو به رشد پيروزي هاي نظامي ايران بر نيروهاي متجاوز عراق امري نبود كه از ديد دشمنان انقلاب اسلامي مخفي مانده باشد و بعد از پيروزي رزمندگان اسلام در عمليات بيت المقدس، موفقيت جمهوري اسلامي ايران در تعقيب متجاوز در آن سوي مرزها بسيار محتمل بود و قرائن و شواهد حاكي از ضعف نيروهاي نظامي عراق در مقابله با رزمندگان اسلام بود. تجاوز اسرائيل به جنوب لبنان رويدادي بود كه مي توانست توجه ايران اسلامي را از ادامه جنگ با عراق به سوي لبنان جلب نمايد تا بدين وسيله زماني براي تنفس و تجديد قوا براي نيروهاي عراقي فراهم گردد. لذا اقدام تجاوزكارانه رژيم اشغال گر قدس به جنوب لبنان، بدون ارتباط با سرنوشت جنگ تحميلي نبود و بي ترديد چنين مسئله اي در ارزيابي ها و محاسبات طراحان تجاوز اسرائيل به لبنان، مد نظر قرار گرفته بود.
جمهوري اسلامي ايران بلافاصله اقدام اسرائيل در تجاوز به جنوب لبنان را محكوم كرد و اعلام نمود كه در حمايت از مردم لبنان و مبارزان فلسطيني آمادگي دارد تا همه گونه كمكي را به عمل آورد. رئيس جمهوري وقت ايران طي پيامي آمادگي ايران را براي همكاري نظامي با سوريه در دفع تجاوز اسرائيل اعلام كرد. در روز 17 خرداد ماه سال 1361، تيپ 58 پياده تكاور كه در حال تغيير مكان به جبهه ي كرمانشاه بود به دزفول مراجعت نمود تا براي اعزام به سوريه آماده شود. تيپ 27 پياده محمد رسول الله (ص) از سپاه پاسداران نيز براي اعزام به سوريه تعيين گرديد.
يگان هاي اعزامي به سوريه «نيروهاي قدس» نامگذاري شدند و در روز 27 خرداد ماه اولين گردان از تيپ 58 و يگان هايي از تيپ محمد رسول الله (ص) به سوريه عزيمت نمودند.
از نظر طراحان تجاوز اسرائيل به جنوب لبنان، جمهوري اسلامي ايران براي حمايت از مسلمانان لبنان و مبارزان فلسطيني، ناگزير خواهد بود قسمتي از توان نظامي خود را به مقابله با اقدامات تجاوز كارانه اسرائيل اختصاص دهد و ضرورت مبارزه با اسرائيل را بر ادامه جنگ با عراق مقدم شمارد و سركوبي رژيم صدام حسين را به بعد از دفع تجاوز اسرائيل به لبنان موكول نمايد. بديهي است كه هر گونه حركتي از اين مسير، تاثير چشمگيري در كاهش يا حتي توقف فشار نظامي ايران برعراق داشت و به رژيم بغداد فرصت و امكان مناسبي مي داد كه خود را از مهلكه نجات دهد و در صورت عدم واكنش ايران اسلامي در مقابل تجاوز اسرائيل و جنوب لبنان چنين تبليغ مي گرديد كه جمهوري اسلامي برخلاف خط مشي اعلام شده خود مبني بر لزوم مبارزه با اسرائيل حتي با درگير نگاه داشتن عراق مانع از اين گرديده كه آن كشور به كمك ساير اعراب در مبارزه با صهيونيست ها برخيزد، چرا كه عراق مدعي بود كه آماده مقابله نظامي با تجاوز اسرائيل به لبنان است اما ادامه جنگ ايران عليه عراق مانع از اين كار است و لذا عراق با توسل به اين بهانه خود را از درگيري با اسرائيل معاف مي كرد بدون آن كه از جانب ساير كشورهاي عربي مورد سرزنش قرار گيرد.
تجاوز اسرائيل به لبنان هم چنين ايران را در فشار كشورهاي همسايه و دوست خود قرار مي داد تا براي مبارزه با تجاوز اسرائيل به جنگ خود با عراق خاتمه دهد و يا قبول آتش بس همراه با ساير كشورهاي مسلمان و عرب به مبارزه با دشمن مشترك برخيزد.
در ساعت يك بامداد روز بيستم خرداد ماه راديو و تلويزيون عراق خبري منتشر كرد مبني بر اين كه مجلس شوراي انقلاب عراق تصويب نموده است كه نيروهاي عراقي بدون هيچ گونه قيد و شرطي ظرف دو هفته از ايران خارج و به طور يك طرفه اعلام آتش بس گردد و از هم اكنون به نيروهاي عراقي دستور آتش بس داده شده است. در اين خبر علت اين اقدام، فرا خواندن نيروهاي عراق براي جنگ با اسرائيل ذكر شده بود. اما گزارشاتي كه از طريق پست هاي استراق سمع و ساير منابع اطلاعاتي پس از انتشار اين خبر دريافت گرديد حاكي از آماده باش صد در صد نيروهاي عراقي در جبهه ها بود.
اما حضرت امام خميني (ره) با روش بيني پيامبر گونه خود فرمودند و هشدار دادند كه مبادا بخواهند با بازي دادن ما در مسئله لبنان، عراق را از تنگناي فعلي نجات دهند و مانع از پيروزي ايران اسلامي بر عراق شوند و لذا بايستي توجه داشت كه مسئله لبنان در موضوع جنگ ايران و عراق تاثيري نداشته باشد. ايشان سپس استراتژي «راه قدس از كربلا مي گذرد» را اعلام فرمودند.
در پي رهنمودهاي حضرت امام خميني (ره)، فرمانده نيروي زميني در جلسه توجيه گفتند: ضمن اعزام نيرو به سوريه و شركت فعال در هرگونه عمليات عليه تجاوز اسرائيل به لبنان همگام با سوريه، جنگ با عراق را نيز با سرعت و جديت دنبال نموده و تا موقعي كه عراق به شرايط ايران گردن نگذارده است در تصميم ايران داير به ادامه جنگ تغيير رخ نخواهد داد و اين موضوع كه عراق عنوان يك عمل فريب كارانه از سر موضع ضعف و اين كه خود را به شكست قطعي نزديك مي بيند، و نوعي اغتنام فرصت و گريختن از مهلكه چيز ديگري نيست، لذا ايران اسلامي ضمن پرداختن به مسئله لبنان و اعزام نيرو به سوريه مسئله اصلي را كه جنگ با عراق است فراموش نكرده و اقدامات آماده شدن براي عمليات بدون هيچ گونه وقفه و ترديدي ادامه دارد.
قرارگاه كربلا به منظور جلوگيري از هر گونه غافلگيري به يگان هاي خود در سراسر جبهه دستور داد كاملاً مراقب و هوشيار بوده و هر گونه قرايني دال بر آتش بس را در منطقه، يا عقب نشيني نيروهاي عراقي مشاهده نمودند سريعاً گزارش نمايند. بنابر گزارشات دريافتي از يگان ها، از ساعت ده و سي دقيقه بامداد روز بيستم خرداد آتش توپخانه دشمن قطع گرديد.
فرداي آن روز، نيروي زميني طي دستور العملي، در زمينه مقاصد اصلي عراق از اعلان آتش بس يك طرفه به كليه يگان ها هشدار داد. اين پيام براي پايان دادن به ابهامات و شايعات و تصوراتي به وجود آمده بود، به شرح زير منتشر گرديد:
«از بررسي مسايل سياسي چنين استنباط مي گردد كه امريكا و حكومت هاي ارتجاعي منطقه براي نجات صدام، نقشه حيله گرانه اي طرح نموده و مرتباًخروج نيروهاي عراقي را از مرزهاي ايران عنوان مي نمايند و اسرائيل نيز به منظور همكاري با آنان اقدام به حمله به لبنان را نموده و با اين عمل مي خواهند ميليون ها دلار خسارات وارده به كشور جمهوري اسلامي ايران و خون هزاران شهيد را پايمال نمايند ولي غافل از اين امر هستند كه ايثارگران ايراني نه تنها فريب اين گونه دسيسه كاري ها را نخورده بلكه ضمن آزادي مناطق تحت اشغال ارتش متجاوز عراق، براي آزادي فلسطين نيز پيش قدم خواهند بود. عليهذا دستور فرماييد ضمن ابلاغ مراتب فوق به فرد فرد پرسنل و اعلام اين كه هنوز جنگ پايان نگرفته است، يگان ها با آمادگي كامل موارد زير را مورد توجه خاص قرار داده و اخبار و اطلاعات غلط و فريبنده بيگانه درآمادگي رزمي آنان تاثيري نگذارد.
1ـ يگان هاي مستقر در مناطق عملياتي قرارگاه كربلا، قرارگاه قائم آل محمد (صلي الله عليه واله) و قرارگاه جنوب ضمن پدافند از مواضع متصرفي، آمادگي اجراي تك براي تامين خط مرز در منطقه كوشك، طلايه، شلمچه و فكه را داشته باشند.
2ـ يگان هاي مستقر در منطقه غرب ضمن گزارش هر گونه جابه جايي، آمادگي اجراي طراح هاي پيش بيني شده را بنا به دستور داشته باشند و از فعاليت ضد انقلاب در منطقه جلوگيري نموده و طرح هاي پاكسازي مناطق مربوطه را اجرا نمايند».
روز بيست و سوم خرداد ماه نيروهاي عراقي در ارتفاعات حمرين پرچم سفيد برافراشتند و شهر موسيان را تخليه و به پشت مرزهاي بين المللي و ارتفاعات حمربن عقب نشيني نمودند. قرارگاه قائم گزارش نمود قرائني دال بر عقب نشيني دشمن در منطقه چزابه نير مشاهده گرديده است و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ناحيه كرمانشاه اعلام كرد كه نيروهاي عراقي از منطقه دشت ذهاب تا پشت ميله هاي مرزي بيشگان عقب نشسته اند.
نيروي زميني به كليه يگان هاي مستقر در جبهه ها دستور داد با مراقبت دائم از منطقه فعاليت هاي دشمن را زير نظر قرار داده و مناطق تخليه شده را سريعاً اشغال و ضمن حفظ تماس خود با دشمن از عقب نشيني آزادانه آن ها جلوگيري نمايند.
از روز بيست و سوم تا 30 خرداد ماه هيچ گونه درگيري و فعاليتي در جبهه ها به جز تبادل سبك و پراكنده آتش، آن هم در بعضي از نقاط گزارش نگرديد. اما جبهه قرارگاه نصر (شلمچه) از شدت آتش بيشتري برخوردار بود. گزارشات اطلاعاتي و تفسير آخرين عكس هاي هوايي همه حاكي از تقويت نيروهاي دشمن در شلمچه، پاسگاه كيلومتر 25، كوشك و طلايه قديم بود و تجزيه و تحليل فعاليت هاي دشمن در اين منطقه نشان از تقويت و تحكيم هر چه بيشتر پدافند در شرق بصره چه از نظر نيرو چه از نظر ايجاد موانع و توسعه مواضع مي داد.
در ساعت 20:00 روز 30 خرداد ماه صدام حسين رئيس جمهوري عراق در يك سخنراني طولاني راديو تلويزيون در بغداد اعلام نمود كه رژيم اين كشور در آستانه تشكيل اجلاس سران كشورهاي غير متعهد در بغداد، به منظور نشان دادن حسن نيت خود در خاتمه دادن به جنگ با ايران و هم چنين آمادگي براي مبارزه با اسرائيل از تاريخ 31 خرداد ماه ظرف مدت ده روز نيروهاي خود را از خاك ايران خارج خواهد كرد.
صدام حسين در سخنان خود به قصد فريب مردم عراق از واقعيت جنگي كه او و رژيم حاكم بر بغداد آتش آن را برافروخته بودند رياكارانه به تحريف حقايق پرداخت و تلاش نمود شكست هايي را كه در ميدان هاي جنگ تحمل كرده و انهدام و عقب رانده شدن نيروهايش را در خوزستان به عنوان يك عقب نشيني تاكتيكي و نشان دادن حسن نيت براي آتش بس و مقاصد صلح طلبانه توجيه كند. پس از پايان سخنراني صدام حسين كه از راديو و تلويزيون عراق پخش مي شد نيروهاي عراقي در سراسر جبهه شروع به تيراندازي هوايي با سلاح هاي سبك و شليك گلوله هاي منور كردند تا بدين وسيله شادي خود را از اعلام آتش بس دروغين نشان دهند.
روز بعد فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران در يك جلسه توجيهي كه براي فرماندهان يگان ها در قرارگاه كربلا تشكيل شد ضمن اعلام اين مطلب كه جنگ هنوز پايان نگرفته است دستور داد در صورت عقب نشيني دشمن به پشت خطوط مرزي و تا زماني كه اقدام خصمانه اي از طرف نيروهاي عراقي به عمل نيامده است از اجراي آتش درگذار خط مرز خودداري گردد. اما فعاليت هاي دشمن در داخل خط مرز و مناطق اشغالي باقي مانده بايستي كماكان تحت مراقبت مداوم قرار داشته و اين فعاليت به شدت سركوب شوند و يگان ها ضمن حفظ تماس خود با دشمن مواضع تخليه شده را سريعاً اشغال نمايند.
عقب نشيني عمومي يگان هاي دشمن كه ظرف ده روز گذشته مقدمات آن فراهم شده بود از روز 31 خرداد آغاز شد و اكثر مناطق اشغالي تخليه گرديد. عقب نشيني عراق يك عقب نشيني كامل و در حقيقت به پشت خط مرز نبود بلكه نيروهاي دشمن علي رغم تبليغات و سر و صداي بسيار در اين مورد نه تنها پاره اي از مناطق اشغالي را كماكان حفظ نمودند بلكه در ساير نقاط، هم روي خط مرز و يا اندكي جلوتر مستقر شده و مناطق وسيع مرزي را به اين ترتيب با آتش و ديده باني تحت كنترل قرار دادند كه اين عمل با عقب نشيني به مفهوم واقعي آن مغايرت داشت. مناطق عمده اي كه عراق در اين عقب نشيني كماكان در اشغال خود نگه داشت در جبهه غرب عبارت بودند از ارتفاعات آهنگران، خسروي، نفت شهر، منطقه مهران و در جبهه جنوب فكه و شلمچه.
عقب نشيني تقريباً عمومي عراق از مناطق اشغالي خود در ايران، نه به منظور آماده كردن نيروهايش براي جنگ با اسرائيل و دفاع از لبنان بود و نه براي ابراز حسن نيت در آستانه اجلاس سران كشورهاي غير متعهد، بلكه علت واقعي آن بود كه متجاوز برآورد نموده بود كه ادامه توقف نيروهايش در خاك ايران دير يا زود به انهدام آن ها منجر خواهد گرديد و اين درسي بود كه از نحوه عملكرد نيروهاي عراقي در نبردهاي ثامن الائمه، طريق القدس و فتح المبين آموخته و در نبرد بيت المقدس با تلخي بسيار به اين واقعيت پي برده بود، در واقع عراق با عقب نشيني و اميد به آتش بس در صدد برآمده بود كه از انهدام بيشتر نيروهاي خود در اين جنگ جلوگيري نمايد.
با عدم قبول شرايط عادلانه جمهوري اسلامي از سوي عراق براي خاتمه دادن به جنگ تبادل آتش و درگيري ها كه فروكش كرده بود مجدداً شدت يافت و سرانجام روز 22 تير ماه سال 1361 و درست دو ماه بعد از نبرد بيت المقدس، نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران، عمليات طرح ريزي شده كربلا 4 را با نام نبرد رمضان در شرق بصره آغاز كردند.
پايان
منبع:
تحليل عمليات بيت المقدس، سرتيپ نصرالله معين وزيري، هيات معارف جنگ، سال 1382
ارسال توسط کاربر محترم سایت : j133719
روز 15 خرداد ماه سال 1361 و پس از چند روز سكوت، نيروي هوايي عراق مناطق مسكوني چند شهر از جمله ايلام را بمباران نمود و در اين شهر مردم بي دفاع را كه به مناسبت سالگرد پانزدهم خرداد راهپيمايي مي كردند، به خاك و خون كشيد. در اين روز ارتش صهيونيستي رژيم اشغالگر قدس، تجاوز گسترده خود را به جنوب لبنان و به ويژه اردوگاه هاي فلسطيني آغاز كرد و روز بعد اين مناطق را اشغال نمود.
روند رو به رشد پيروزي هاي نظامي ايران بر نيروهاي متجاوز عراق امري نبود كه از ديد دشمنان انقلاب اسلامي مخفي مانده باشد و بعد از پيروزي رزمندگان اسلام در عمليات بيت المقدس، موفقيت جمهوري اسلامي ايران در تعقيب متجاوز در آن سوي مرزها بسيار محتمل بود و قرائن و شواهد حاكي از ضعف نيروهاي نظامي عراق در مقابله با رزمندگان اسلام بود. تجاوز اسرائيل به جنوب لبنان رويدادي بود كه مي توانست توجه ايران اسلامي را از ادامه جنگ با عراق به سوي لبنان جلب نمايد تا بدين وسيله زماني براي تنفس و تجديد قوا براي نيروهاي عراقي فراهم گردد. لذا اقدام تجاوزكارانه رژيم اشغال گر قدس به جنوب لبنان، بدون ارتباط با سرنوشت جنگ تحميلي نبود و بي ترديد چنين مسئله اي در ارزيابي ها و محاسبات طراحان تجاوز اسرائيل به لبنان، مد نظر قرار گرفته بود.
جمهوري اسلامي ايران بلافاصله اقدام اسرائيل در تجاوز به جنوب لبنان را محكوم كرد و اعلام نمود كه در حمايت از مردم لبنان و مبارزان فلسطيني آمادگي دارد تا همه گونه كمكي را به عمل آورد. رئيس جمهوري وقت ايران طي پيامي آمادگي ايران را براي همكاري نظامي با سوريه در دفع تجاوز اسرائيل اعلام كرد. در روز 17 خرداد ماه سال 1361، تيپ 58 پياده تكاور كه در حال تغيير مكان به جبهه ي كرمانشاه بود به دزفول مراجعت نمود تا براي اعزام به سوريه آماده شود. تيپ 27 پياده محمد رسول الله (ص) از سپاه پاسداران نيز براي اعزام به سوريه تعيين گرديد.
يگان هاي اعزامي به سوريه «نيروهاي قدس» نامگذاري شدند و در روز 27 خرداد ماه اولين گردان از تيپ 58 و يگان هايي از تيپ محمد رسول الله (ص) به سوريه عزيمت نمودند.
از نظر طراحان تجاوز اسرائيل به جنوب لبنان، جمهوري اسلامي ايران براي حمايت از مسلمانان لبنان و مبارزان فلسطيني، ناگزير خواهد بود قسمتي از توان نظامي خود را به مقابله با اقدامات تجاوز كارانه اسرائيل اختصاص دهد و ضرورت مبارزه با اسرائيل را بر ادامه جنگ با عراق مقدم شمارد و سركوبي رژيم صدام حسين را به بعد از دفع تجاوز اسرائيل به لبنان موكول نمايد. بديهي است كه هر گونه حركتي از اين مسير، تاثير چشمگيري در كاهش يا حتي توقف فشار نظامي ايران برعراق داشت و به رژيم بغداد فرصت و امكان مناسبي مي داد كه خود را از مهلكه نجات دهد و در صورت عدم واكنش ايران اسلامي در مقابل تجاوز اسرائيل و جنوب لبنان چنين تبليغ مي گرديد كه جمهوري اسلامي برخلاف خط مشي اعلام شده خود مبني بر لزوم مبارزه با اسرائيل حتي با درگير نگاه داشتن عراق مانع از اين گرديده كه آن كشور به كمك ساير اعراب در مبارزه با صهيونيست ها برخيزد، چرا كه عراق مدعي بود كه آماده مقابله نظامي با تجاوز اسرائيل به لبنان است اما ادامه جنگ ايران عليه عراق مانع از اين كار است و لذا عراق با توسل به اين بهانه خود را از درگيري با اسرائيل معاف مي كرد بدون آن كه از جانب ساير كشورهاي عربي مورد سرزنش قرار گيرد.
تجاوز اسرائيل به لبنان هم چنين ايران را در فشار كشورهاي همسايه و دوست خود قرار مي داد تا براي مبارزه با تجاوز اسرائيل به جنگ خود با عراق خاتمه دهد و يا قبول آتش بس همراه با ساير كشورهاي مسلمان و عرب به مبارزه با دشمن مشترك برخيزد.
در ساعت يك بامداد روز بيستم خرداد ماه راديو و تلويزيون عراق خبري منتشر كرد مبني بر اين كه مجلس شوراي انقلاب عراق تصويب نموده است كه نيروهاي عراقي بدون هيچ گونه قيد و شرطي ظرف دو هفته از ايران خارج و به طور يك طرفه اعلام آتش بس گردد و از هم اكنون به نيروهاي عراقي دستور آتش بس داده شده است. در اين خبر علت اين اقدام، فرا خواندن نيروهاي عراق براي جنگ با اسرائيل ذكر شده بود. اما گزارشاتي كه از طريق پست هاي استراق سمع و ساير منابع اطلاعاتي پس از انتشار اين خبر دريافت گرديد حاكي از آماده باش صد در صد نيروهاي عراقي در جبهه ها بود.
اما حضرت امام خميني (ره) با روش بيني پيامبر گونه خود فرمودند و هشدار دادند كه مبادا بخواهند با بازي دادن ما در مسئله لبنان، عراق را از تنگناي فعلي نجات دهند و مانع از پيروزي ايران اسلامي بر عراق شوند و لذا بايستي توجه داشت كه مسئله لبنان در موضوع جنگ ايران و عراق تاثيري نداشته باشد. ايشان سپس استراتژي «راه قدس از كربلا مي گذرد» را اعلام فرمودند.
در پي رهنمودهاي حضرت امام خميني (ره)، فرمانده نيروي زميني در جلسه توجيه گفتند: ضمن اعزام نيرو به سوريه و شركت فعال در هرگونه عمليات عليه تجاوز اسرائيل به لبنان همگام با سوريه، جنگ با عراق را نيز با سرعت و جديت دنبال نموده و تا موقعي كه عراق به شرايط ايران گردن نگذارده است در تصميم ايران داير به ادامه جنگ تغيير رخ نخواهد داد و اين موضوع كه عراق عنوان يك عمل فريب كارانه از سر موضع ضعف و اين كه خود را به شكست قطعي نزديك مي بيند، و نوعي اغتنام فرصت و گريختن از مهلكه چيز ديگري نيست، لذا ايران اسلامي ضمن پرداختن به مسئله لبنان و اعزام نيرو به سوريه مسئله اصلي را كه جنگ با عراق است فراموش نكرده و اقدامات آماده شدن براي عمليات بدون هيچ گونه وقفه و ترديدي ادامه دارد.
قرارگاه كربلا به منظور جلوگيري از هر گونه غافلگيري به يگان هاي خود در سراسر جبهه دستور داد كاملاً مراقب و هوشيار بوده و هر گونه قرايني دال بر آتش بس را در منطقه، يا عقب نشيني نيروهاي عراقي مشاهده نمودند سريعاً گزارش نمايند. بنابر گزارشات دريافتي از يگان ها، از ساعت ده و سي دقيقه بامداد روز بيستم خرداد آتش توپخانه دشمن قطع گرديد.
فرداي آن روز، نيروي زميني طي دستور العملي، در زمينه مقاصد اصلي عراق از اعلان آتش بس يك طرفه به كليه يگان ها هشدار داد. اين پيام براي پايان دادن به ابهامات و شايعات و تصوراتي به وجود آمده بود، به شرح زير منتشر گرديد:
«از بررسي مسايل سياسي چنين استنباط مي گردد كه امريكا و حكومت هاي ارتجاعي منطقه براي نجات صدام، نقشه حيله گرانه اي طرح نموده و مرتباًخروج نيروهاي عراقي را از مرزهاي ايران عنوان مي نمايند و اسرائيل نيز به منظور همكاري با آنان اقدام به حمله به لبنان را نموده و با اين عمل مي خواهند ميليون ها دلار خسارات وارده به كشور جمهوري اسلامي ايران و خون هزاران شهيد را پايمال نمايند ولي غافل از اين امر هستند كه ايثارگران ايراني نه تنها فريب اين گونه دسيسه كاري ها را نخورده بلكه ضمن آزادي مناطق تحت اشغال ارتش متجاوز عراق، براي آزادي فلسطين نيز پيش قدم خواهند بود. عليهذا دستور فرماييد ضمن ابلاغ مراتب فوق به فرد فرد پرسنل و اعلام اين كه هنوز جنگ پايان نگرفته است، يگان ها با آمادگي كامل موارد زير را مورد توجه خاص قرار داده و اخبار و اطلاعات غلط و فريبنده بيگانه درآمادگي رزمي آنان تاثيري نگذارد.
1ـ يگان هاي مستقر در مناطق عملياتي قرارگاه كربلا، قرارگاه قائم آل محمد (صلي الله عليه واله) و قرارگاه جنوب ضمن پدافند از مواضع متصرفي، آمادگي اجراي تك براي تامين خط مرز در منطقه كوشك، طلايه، شلمچه و فكه را داشته باشند.
2ـ يگان هاي مستقر در منطقه غرب ضمن گزارش هر گونه جابه جايي، آمادگي اجراي طراح هاي پيش بيني شده را بنا به دستور داشته باشند و از فعاليت ضد انقلاب در منطقه جلوگيري نموده و طرح هاي پاكسازي مناطق مربوطه را اجرا نمايند».
روز بيست و سوم خرداد ماه نيروهاي عراقي در ارتفاعات حمرين پرچم سفيد برافراشتند و شهر موسيان را تخليه و به پشت مرزهاي بين المللي و ارتفاعات حمربن عقب نشيني نمودند. قرارگاه قائم گزارش نمود قرائني دال بر عقب نشيني دشمن در منطقه چزابه نير مشاهده گرديده است و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ناحيه كرمانشاه اعلام كرد كه نيروهاي عراقي از منطقه دشت ذهاب تا پشت ميله هاي مرزي بيشگان عقب نشسته اند.
نيروي زميني به كليه يگان هاي مستقر در جبهه ها دستور داد با مراقبت دائم از منطقه فعاليت هاي دشمن را زير نظر قرار داده و مناطق تخليه شده را سريعاً اشغال و ضمن حفظ تماس خود با دشمن از عقب نشيني آزادانه آن ها جلوگيري نمايند.
از روز بيست و سوم تا 30 خرداد ماه هيچ گونه درگيري و فعاليتي در جبهه ها به جز تبادل سبك و پراكنده آتش، آن هم در بعضي از نقاط گزارش نگرديد. اما جبهه قرارگاه نصر (شلمچه) از شدت آتش بيشتري برخوردار بود. گزارشات اطلاعاتي و تفسير آخرين عكس هاي هوايي همه حاكي از تقويت نيروهاي دشمن در شلمچه، پاسگاه كيلومتر 25، كوشك و طلايه قديم بود و تجزيه و تحليل فعاليت هاي دشمن در اين منطقه نشان از تقويت و تحكيم هر چه بيشتر پدافند در شرق بصره چه از نظر نيرو چه از نظر ايجاد موانع و توسعه مواضع مي داد.
در ساعت 20:00 روز 30 خرداد ماه صدام حسين رئيس جمهوري عراق در يك سخنراني طولاني راديو تلويزيون در بغداد اعلام نمود كه رژيم اين كشور در آستانه تشكيل اجلاس سران كشورهاي غير متعهد در بغداد، به منظور نشان دادن حسن نيت خود در خاتمه دادن به جنگ با ايران و هم چنين آمادگي براي مبارزه با اسرائيل از تاريخ 31 خرداد ماه ظرف مدت ده روز نيروهاي خود را از خاك ايران خارج خواهد كرد.
صدام حسين در سخنان خود به قصد فريب مردم عراق از واقعيت جنگي كه او و رژيم حاكم بر بغداد آتش آن را برافروخته بودند رياكارانه به تحريف حقايق پرداخت و تلاش نمود شكست هايي را كه در ميدان هاي جنگ تحمل كرده و انهدام و عقب رانده شدن نيروهايش را در خوزستان به عنوان يك عقب نشيني تاكتيكي و نشان دادن حسن نيت براي آتش بس و مقاصد صلح طلبانه توجيه كند. پس از پايان سخنراني صدام حسين كه از راديو و تلويزيون عراق پخش مي شد نيروهاي عراقي در سراسر جبهه شروع به تيراندازي هوايي با سلاح هاي سبك و شليك گلوله هاي منور كردند تا بدين وسيله شادي خود را از اعلام آتش بس دروغين نشان دهند.
روز بعد فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران در يك جلسه توجيهي كه براي فرماندهان يگان ها در قرارگاه كربلا تشكيل شد ضمن اعلام اين مطلب كه جنگ هنوز پايان نگرفته است دستور داد در صورت عقب نشيني دشمن به پشت خطوط مرزي و تا زماني كه اقدام خصمانه اي از طرف نيروهاي عراقي به عمل نيامده است از اجراي آتش درگذار خط مرز خودداري گردد. اما فعاليت هاي دشمن در داخل خط مرز و مناطق اشغالي باقي مانده بايستي كماكان تحت مراقبت مداوم قرار داشته و اين فعاليت به شدت سركوب شوند و يگان ها ضمن حفظ تماس خود با دشمن مواضع تخليه شده را سريعاً اشغال نمايند.
عقب نشيني عمومي يگان هاي دشمن كه ظرف ده روز گذشته مقدمات آن فراهم شده بود از روز 31 خرداد آغاز شد و اكثر مناطق اشغالي تخليه گرديد. عقب نشيني عراق يك عقب نشيني كامل و در حقيقت به پشت خط مرز نبود بلكه نيروهاي دشمن علي رغم تبليغات و سر و صداي بسيار در اين مورد نه تنها پاره اي از مناطق اشغالي را كماكان حفظ نمودند بلكه در ساير نقاط، هم روي خط مرز و يا اندكي جلوتر مستقر شده و مناطق وسيع مرزي را به اين ترتيب با آتش و ديده باني تحت كنترل قرار دادند كه اين عمل با عقب نشيني به مفهوم واقعي آن مغايرت داشت. مناطق عمده اي كه عراق در اين عقب نشيني كماكان در اشغال خود نگه داشت در جبهه غرب عبارت بودند از ارتفاعات آهنگران، خسروي، نفت شهر، منطقه مهران و در جبهه جنوب فكه و شلمچه.
عقب نشيني تقريباً عمومي عراق از مناطق اشغالي خود در ايران، نه به منظور آماده كردن نيروهايش براي جنگ با اسرائيل و دفاع از لبنان بود و نه براي ابراز حسن نيت در آستانه اجلاس سران كشورهاي غير متعهد، بلكه علت واقعي آن بود كه متجاوز برآورد نموده بود كه ادامه توقف نيروهايش در خاك ايران دير يا زود به انهدام آن ها منجر خواهد گرديد و اين درسي بود كه از نحوه عملكرد نيروهاي عراقي در نبردهاي ثامن الائمه، طريق القدس و فتح المبين آموخته و در نبرد بيت المقدس با تلخي بسيار به اين واقعيت پي برده بود، در واقع عراق با عقب نشيني و اميد به آتش بس در صدد برآمده بود كه از انهدام بيشتر نيروهاي خود در اين جنگ جلوگيري نمايد.
با عدم قبول شرايط عادلانه جمهوري اسلامي از سوي عراق براي خاتمه دادن به جنگ تبادل آتش و درگيري ها كه فروكش كرده بود مجدداً شدت يافت و سرانجام روز 22 تير ماه سال 1361 و درست دو ماه بعد از نبرد بيت المقدس، نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران، عمليات طرح ريزي شده كربلا 4 را با نام نبرد رمضان در شرق بصره آغاز كردند.
پايان
منبع:
تحليل عمليات بيت المقدس، سرتيپ نصرالله معين وزيري، هيات معارف جنگ، سال 1382
ارسال توسط کاربر محترم سایت : j133719
/ج