زندگي نامه، ديدگاه ها و تلاش هاي چهارمين شهيد محراب(2)

جامع علم مفيد
 

علم مفيد، علمي است که عالم به علم خود عمل کند ونيزعملش براي آخرت وهدايت مردم، نافع باشد.اولين فايده علم به عالم برمي گردد؛وقتي که به علمش عمل کند.
شهيد محراب،ضمن اين که خودرااززلال علم اهل بيت(ع) سيراب کردوعلاوه برمقام منيع اجتهاد وفقاهت وعلميت،صاحب تأليفات وزيني چون"مجمع الشتات" درهفت مجلد،"برهان قرآن"دريک مجلد تقريرات ونوشته هاي چاپ نشده ديگري شد. ايشان، خود،دراين باره گفته است:
"درقم که بوديم،سطوح عالي را تدريس مي کرديم.به کرمانشاه هم که آمديم، تايکي دوسال قبل که چشمان مان ضعيف نشده بود،همين سطوح عالي ،مثل رسائل ومکاسب وکفايه را تدريس مي کرديم. ودرماه مبارک رمضان وغيرازآن جلسات تبليغي هم داشتيم.البته ،بنده ،علاقه ام اين است که مطالبي را که عنوان مي کنم،جنبه تفسيري داشته باشند".
ايشان تسلط خاص وممتازي برآيات قرآن داشت، تا آن جا که درخطبه هاي نمازجمعه وسخنراني ها، تاحد امکان ،ازآيات کريمه قرآن استفاده مي کرد.
حضرت امام(ره)، دربخش ديگري ازپيام شان ، شهيد محراب را عالمي خدمت گزار معرفي مي کنند که عبارتي است جامع ودرخور توجه خاص ونيز حاوي نکات مهمي از زندگي آيت الله اشرفي اصفهاني است.
با نگاهي کوتاه به زندگي ايشان،درمي يابيم که اززمان به ثمرنشستن تا لحظه شهادت، به صورت مداوم،درخدمت اسلام وشريعت ناب محمدي (ص)بوده است.شهيد،وقتي درقم ومحضراساتيد بزرگواري هم چون آيت الله العظمي بروجردي(ره) اقامت داشت وضمن تحصيل معارف الهي، خود نيز ازاستادان برجسته حوزه علميه قم بود وخويش راوقف مکتب نوراني حضرت امام صادق(ع) کردوبه عنوان استادي عالي رتبه ودلسوز به تعليم علوم اهل بيت(ع) به طلاب تشنه معرفت، همت گمارد وازابتدا تا سطوح عالي حوزه را تدريس مي کرد.وخدمات شايسته اي در اين سنگر براي تربيت طلاب ارائه داد وزماني که به دستور استاد عزيزش، راهي کرمانشاه شدو27-8 سال از عمر پربارش را درآن منطقه سپري کرد، وجود مبارکش ، منشأ خدمات مؤثر وبرکات زيادي بود که ازجمله آن ها مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:
1-تدريس علوم ومعارف اسلامي درسطوح مختلف حوزه علميه آيت الله العظمي بروجردي(ره).
2-اقامه نمازجماعت درمسجد آيت الله بروجردي (ره).
3-برگزاري جلسات تفسير قرآن کريم درشب هاي شنبه .
4-برگزاري جلسات اخلاق.
5-اهتمام خاص به رفع مشکلات منطقه(درحد توان).
6- تأسيس حوزه علميه حضرت امام خميني(ره)کرمانشاه.
7-تأسيس مسجد النبي(ص) تاق بستان کرمانشاه.
8-تأسيس حوزه علميه مکتب الزهرا(س) درخميني شهراصفهان.
9-ساخت مسجد امام حسين(ع)درخميني شهراصفهان .
10-تجديد بناي مسجد ولي عصر (عج) خميني شهر.
11-تأسيس مجتمع فرهنگي ودانشگاه علوم قرآني کرمانشاه (که بعدازشهادت ايشان، به نام شهيد محراب مورد استفاده قرارگرفت).
اين همه برکات وآثار،نتيجه تقوا و پارسايي کم نظيرآن پير فرزانه است.بزرگي که با اين همه تلاش تا مدتها درهمين شهر کرمانشاه، درمنزلي اجاره اي سکونت داشت وبعدها تعدادي ازمؤمنان، با قرض فراوان برايش منزلي فراهم کردندوپرداخت ديون وبدهکاري ها ، به اصرار شهيد به خودش واگذارشد، اما کثرت بدهي وي-بابت منزل مسکوني وسنگين آن -موجب شد تا حضرت امام (ره) درنامه پنجم جمادي الاولي سال 1358 به شهيد دستور دهند تااز سهم امام، همه قرض ها وديون را پرداخت کنند. عين کلام حضرت امام (ره) اين است:
«جناب عالي، مجاز هستيد قروض خودتان را ازوجوهي که مي رسد،پرداخت فرماييد وزائد را به قم ايصال نماييد».
پس از صدرواين فرمان نيمي از مبلغ خانه پرداخت شد،اما با همه اين که شهيد مجاز به هزينه کردن اين مبلغ بود( ودرواقع مبلغ، بلاعوض بوده است)،دروصيت نامه اش آمده است :«نصف منزل مسکوني،متعلق به امام امت است وپس ازمرگ من، ورثه بايد پول آن را به امام بدهند».
اين شخصيت ممتاز وبرجسته،عالمي بود که تمام عمر مبارکش را وقف اعتلاي کلمه الله کردومصدر فيوضات بسيار ارزش مندي شد. امام خميني(ره)درهمان نامه درمقام دعا براي شهيد محراب فرموده اند:«از خداي تعالي ادامه فيوضات حضرت عالي رادراعلاي کلمه طيبه اسلام مسألت دارم».

مجاهد متعهد قوي النفس
 

«او درجبهه دفاع ازحق، ازجمله اشخاصي بود که مايه دلگرمي جوانان مجاهد بود». اين بخش ازپيام الهي امام(ره)،دربرگيرنده يکي از برجسته ترين صفات شهيد محراب است که از اهميت بالايي برخوردار است.حضور اين پيرمرد هشتاد ساله، درصحنه هاي دفاع از اسلام وانقلاب،بي اختيار،انسان رابه ياد پيرسالار سپاه امام شهيدان،حضرت حسين بن علي(ع) مي اندازد.سلام خدا برحبيب وسلام خداورسولش برشهيد محراب اشرفي اصفهاني که وجودش همواره زنده کننده ياد حبيب است.
يکي ازمهم ترين فرازهاي زندگاني شهيد محراب، مبارزه فعال با مظاهر ظلم وجوراست که ازدوبخش تشکيل شده است.

مبارزات قبل ازانقلاب
 

درزمان حاکميت طاغوت برسرزمين اسلامي مان،شهيد عزيز، در پيروي از رهبر محبوبش امام خميني(ره) لحظه اي دست از مبارزه عليه رژيم منحوس پهلوي برنداشت وسختي شکنجه وزندان را،براي رضاي خدا، با جان ودل پذيرفت .چنان که خوددرباره زندان کميته شهرباني گفته است:"درايامي که در زندان بوديم؛ نمي فهميديم که چه وقت شب است و چه وقت روز. براي انجام نمازهاي واجب نمي توانستيم اوقات را تشخيص بدهيم.مأموران،اوقات نمازرااز پشت درزندان،اعلام مي کردند که الان ظهراست وياشب يا صبح.براي وضو گرفتن هم بايد درزندان را مي زديم، تامأموران زندان بيايند ودررا باز کنند ودروقت بيرون رفتن، يک پارچه برسر ما مي انداختند تادروقت رفت وآمد همديگر را نبينيم".
ازويژگي هاي بارزشهيد، دراين دوره،شجاعت وصلابت اوست که از اين شخصيت معنوي ، مجاهدي قوي النفس ساخته بود.آيت الله اشرفي،درتمامي راه پيمايي هاي مردمي کرمانشاه،پيشاپيش مردم حرکت مي کرد.وحتي دريکي ازاين تظاهرات،مورد حمله گارد ومأموران ساواک قرارگرفت. ومجروح شد.بارديگر،زماني بود که ازسوي ساواک ،تهديدبه مرگ شد،اما شجاعانه درمقابل آن ددمنشان ايستادگي کرد.

پس ازانقلاب و دفاع مقدس
 

به محض پيروزي انقلاب اسلامي، شهيد بزرگوار درکنار حضرت امام (ره) وديگر ياران با وفاي معظم له،به دفاع از آرمان هاي بلند اسلامي ناب محمدي پرداخت واز نخستين روزهاي شروع جنگ تحميلي، درکنار رزمندگان ، درجبهه ها حضوريافت.شرح فعاليت هاي شهيد،درجبهه هاي نبردونيزعيادت ايشان ازمجروحان جنگي و حضوردرتشييع پيکرهاي پاک شهيدان، به تفصيل درگفت وگوهاي همين ويژه نامه آمده است.
مصداق"رجال صدقوا ماعاهدوا الله..."
ازلطيف ترين نکات پيام تاريخي امام(ره)،اشاره به اين آيه شريفه است:«من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه ومنهم من ينتظر ومابدلوا تبديلا؛ درميان مؤمنان، مرداني هستند که برسر عهدي که با خداوند بستند. صادقانه ايستاده اند؛ بعضي پيمان خود رابه آخر بردند- ودرراه شربت شهادت نوشيدند.- و بعضي ديگر در انتظارند وهرگز تغيير وتبديلي درعهدوپيمان خودندادند»[احزاب،آيه 23]
اين آيه شريفه،درباره مجاهدان في سبيل الله است که پيمان مي بندند که تا آخرين نفس ازاسلام ومکتب پيامبر(ص) دفاع کنند.وصحنه نبرد را خالي نکنند. بالاترين مصاديق اين آيه، وجود مبارک اميرالمؤمنين(ع)،حمزه سيد الشهدا وجعفر بن ابي طالب درصدراسلام هستندوامام خميني (ره)، چه نغز وزيبا،شهيد اشرفي اصفهاني را در زمره مصاديق اين آيه جاودانه مي دانند.هم چنان که خودشهيد دراين باره مي فرمايد:"دراسلام،مافوق شهادت،ماديگر مقامي بالاتر نداريم.براي اين که خداوند عالم؛درقرآن،درچندجا،خطاب به مردم ونيزخطاب به اين که شهداي راه خدا، آن هايي که جان خودشان رادرراه خداداده اند وهدف شان اسلام بوده وحفظ اسلام عزيز وقرآن، مرده اند، بله اين ها زنده اند... "
شهيد،درجاي ديگري، با اشاره به ترور ناموفق منافقين درخصوص خودش، مي فرمايد:"بنده،اولاً که خودرا لايق شهادت نمي دانم. براي اين که مقام شهادت ، يک مقامي است که همه کس نصيبش نمي شود.يک نوبت،مادرمعرض،واقع شديم.نسبت به بنده، منافقين مي خواستند مارا هدف قرار بدهند.ماه مبارک رمضان بودوافتخاري ديگر از اين بالاتر نبود.درحال طهارت،رفتن به طرف خانه خدا ودرحال روزه،وما اگر هر آينه دعوت خدارا لبيک گفته بوديم،اين افتخاري بود براي ما وبراي خانواده مان،وليکن نشد وما تسليم قضا وقدر الهي هستيم،
وليکن اميدواريم ما چهارمين شهيد محراب باشيم وخداوند ازما بپذيرد ودرآن حال اخلاصي هم باشد؛ ثابت قدم وثبات درايمان؛که عهد همان است. من مکرر گفته ام به اين که اگر خداوند، شهادتي نصيب ماکرد،درآني است که ايمان ما ثابت باشد، يعني ثابت قدم باشيم درايمان وتوجه به خداوندعالم،وهدف مان از شهادت اين نباشد که بعد از کشته شدن مان، مثلاً بگويند جزو شهداست؛هدف خداباشد ومنظور خداباشد...
وبامرور همين سخنان شهيد است که فرموده امام درخصوص ايشان ، مصداق پيدا مي کند:«چه سعادتمندند آنان که عمري را درخدمت به اسلام ومسلمين بگذرانند،ودرآخرعمر فاني، به فيض عظيمي که دل باختگان به لقاءالله آرزو مي کنند نائل آيند...»
سلام برتواي عطاي خدا، اي شهيد محراب،روزي که خداوند مقدر فرمود به دنيا بيايي،روزي که مقدرفرمودبه زيباترين وجهي- شهادت- از دنيابروي وروزي که دوباره برانگيخته خواهي شد. وخندان وشادان زندگي اخروي راشروع خواهي کرد؛ هم چنان که در زندگي دنيوي نيز- فارغ از هر قيد وبند مادي وعسرتي- اين چنين بودي.
با نگاهي به کتاب«اخلاق ازديدگاه شهيد اشرفي اصفهاني»نوشته مجتبي عزيزي
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 44