فتح خرمشهر؛ نقطه آغاز تزلزل دشمن
نويسنده:عليرضا سجاديفر
روز سوم خرداد سالگرد حماسه آزادي و فتح خرمشهر پس از بيش از يك سال و نيم اشغال به دست بعثيان است. خرمشهر براي ملت ايران تنها يك شهر نيست، بلكه تاريخ گوياي پايداري، ايثار، مقاومت و جاودانگي انقلاب است.
عراق پس از تمهيدات سياسي و نظامي با 563 مورد تجاوز زميني، 221 مورد تجاوز هوايي و 24 مورد تجاوز دريايي، در ساعت 14:15 بعدازظهر 31 شهريور 59 با سه فروند ميگ 23 فرودگاه بينالمللي تهران را به تقليد از حمله نيروي هوايي اسراييل در جنگ شش روزه عليه اعراب (مصر) مورد تجاوز قرار داد و به اين ترتيب خوي توسعهطلبانه و تجاوزگري خود را آشكار كرد و جنگ تحميلي عراق عليه ايران رسماً آغاز شد. صدام در اين روز به مركز فرماندهي ارتش آمد تا در اتاق ويژه عمليات از نزديك در جريان اولين روز جنگ با ايران قرار گيرد. او در حالي كه چفيه قرمز رنگي بر سر داشت و نوار فشنگي به دور كمرش بسته بود، وارد اتاق اصلي هدايت عمليات ميشود. ژنرال عدنان خيرالله، وزير دفاع عراق به استقبال صدام آمده و به او ميگويد: سرورم! جوانان ما بيست دقيقه قبل به پرواز درآمدند.
صدام در پاسخ به او ميگويد: نيم ساعت ديگر كمر ايران را خواهند شكست.
بعدازظهر 31 شهريور ماه سال 59 خرمشهر زير آتش سنگين ارتش عراق قرار گرفت. انبوهي از آتش خمپارهها و توپهاي دشمن روي شهر، همه غافلگير شده بودند و حيران. شهر در آتش ميسوخت و صداي انفجار لحظهاي قطع نميشد. طولي نكشيد كه بيمارستان پر شد از انبوه مجروحان و شهيدان. زنان و كودكان و سالخوردگان، آواره بيابانها و جادهها شده بودند. مردم به خصوص جوانان روي به مسجد جامع (نماد مقاومت) و ديگر پايگاهها آوردند تا براي مقاومت سازماندهي شوند.
34 روز مقاومت و تلاش در اين وضعيت اگر چه بسياري از مدافعان شهر را به كام شهادت كشاند ولي دشمن را در دستيابي سريع به اهدافش و اشغال سريع خوزستان ناكام گذاشت. هر چند كه خرمشهر خونينشهر شد و به دست دشمن افتاد.
چهارم آبان 59 را بايد روز پايان حماسه خونين شهر ناميد؛ حماسهاي كه در 34 روز جلوه كرد. اين روز، روز اشغال شهري است كه مدافعانش طي 34 روز نبرد و تلاش شبانهروزي كوشيدند با اداي تكليف الهي خود دشمن را از گسترش تجاوز به ايران اسلامي باز دارند.
خرمشهر اشغال شد، لكن حماسهها، ايستادگيها و جانبازيهايي آفريد كه اولاً افتخاري بزرگ را در تاريخ اين مرز و بوم به ثبت رساند، ثانياً باعث شد دشمن بيش از اين خطرپذيري نكند و ثالثاً اين مقاومت اعتماد به نفسي را براي اردوي خودي به ارمغان آورد كه دستمايه رزمندگان براي بيرون راندن دشمن از سرزمين اسلامي شد.
عراق با تداوم اشغال خرمشهر ميکوشيد آخرين و مهمترين اهرم فشار خود را براي واداشتن ايران به شرکت از موضع ضعف در مذاکرات صلح، حفظ کند.
متقابلا آزادسازي اين شهر ميتوانست نماد تحميل اراده جمهوري اسلامي ايران بر متجاوز و اثبات برتريش در جنگ باشد.
هدف اساسي عمليات بيت المقدس تداوم رزم عليه دشمن، تهديد بصره، کاهش توان رزمي دشمن، آزادسازي خرمشهر و خارج نمودن اهواز از برد توپخانه بود. البته ملاحظات سياسي در رابطه با بي ثبات نشان دادن رژيم صدام، وادارنمودن عراق به پذيرش شرايط ايران براي پايان جنگ، کاهش فشار مشکلات مهاجرين جنگي در داخل کشور و ايجاد زمينه براي فعاليت هاي کشاورزي در مناطق حاصلخيز خوزستان نيز مورد توجه بوده است.
بدين ترتيب عمليات ثامن الائمه (ع)” در ۵ مهر ۱۳۶۰ در محور آبادان و با هدف شکستن محاصره اين شهر، با موفقيت کامل انجام شد. پس از اين عمليات نيروهاي خودي بدون از دست دادن زمان و با جمع کردن نيرو و تجهيزات، عمليات دوم را با نام طريق القدس” در محور بستان و در ۸ آذر ۱۳۶۰ انجام دادند. پيروزي در آزادسازي شهر بستان فرماندهان ارتش و سپاه را بر آن داشت که به اجراي عمليات ادامه دهند و از شوک وارد شده به دشمن به گونهاي شايسته بهرهبرداري کنند. از اين رو ، طي ۳ ماه ، سپاه تلاش زيادي براي افزايش تيپ ها و لشکرهاي خود به کار بست تا نبرد بعدي بزرگتر از عمليات گذشته طراحي و اجرا شود. فرماندهان مصمم شدند در اسفند ماه ۱۳۶۰ عمليات ديگري را آغاز کنند؛ اما پيشدستي عراق و حمله به چزابه” موجب به تعويق افتادن زمان عمليات شد.
دشمن بعثي از وحشت تکرار عمليات آبادان و بستان دست نياز به سوي متحدان خود و استکبار جهاني دراز کرد و پس از اطلاع از تمرکز قواي ايران در غرب دزفول و شوش توسط ماهوارههاي آمريکا تلاش کرد جبهه فعال جديدي را مقابل قواي ايران گشوده و علاوه بر بازپس گيري بستان از وقوع عمليات فتح المبين جلوگيري نمايد.
صدام سرانجام در مورخه ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ در منطقه تنگه چزابه حمله سنگيني را با حمايت شديد نيروي هوايي و آتش سنگين توپخانه آغاز کرد، اما عليرغم پيشروي اوليه نيروهاي بعثي، دشمن با مقاومت جانانه نيروي زميني سپاه و بسيج مواجه گرديد و حملات پي در پي هوايي و توپخانه صدام بعثي پس از اندکي موفقيت با جانفشاني حماسه آفرينان تنگه چزابه براي چندين بار عقيم ماند.
به دنبال اين موفقيتها عمليات مولاي متقيان” در اول اسفند۱۳۶۰ با رمز يا علي (ع) ادرکني” و با هدف انهدام نيروهاي دشمن و خنثي کردن تحرکات عراق (براي جلوگيري از عمليات فتح المبين) و همچنين حفظ بستان آغاز شد و پس از ۱۴ روز نبرد سخت و کم نظير در حالي که تنگه چزابه مملو از اجساد دشمن شده بود، شکست تلخي به عراق تحميل شد و نيروهاي دشمن بر اثر اين شکست مجبور به عقب نشيني شدند. در اين عمليات، ۱۰ تيپ از نيروهاي ارتش متجاوز عراق به استعداد ۳۰ گردان به طور کامل منهدم و ۴۵۰۰ تن کشته و زخمي شدند و ۱۰۰ نفر به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
سرانجام با تلاش نيروهاي مخلص ارتش و سپاه، عمليات فتح المبين” در بامداد دوم فروردين ۱۳۶۱در جبهه جنوب (منطقه غرب شوش و دزفول و غرب رود کرخه) با رمز يا زهرا (س)” آغاز شد و رزمندگان اسلام با در هم کوبيدن ماشين جنگي صدام در عملياتي ۱۰ روزه، ۲۵۰۰ کيلومتر مربع از خاک ميهن اسلامي را که شامل دشت عباس، دهلران، رقابيه، عين خوش و دهها روستاي مرزي و همچنين سايت هاي موشکي و رادار ۴ و ۵ بود، آزاد کرده و علاوه بر انهدام ۲۶ هواپيما و بالگرد و ۶۶۱ تانک و نفربر و خودرو، ۸۲۰ تانک و نفربر و خودرو به غنيمت گرفته شد و ۴۰ هزار بعثي را اسير، کشته و زخمي نمودند. شوق و شور ناشي از اين فتح بزرگ نظامي تمام کشور را فرا گرفت و امام خميني (ره) اين حماسه بزرگ را فتح الفتوح” ناميدند.
پس از عمليات فتح المبين، يک گام ديگر تا آزادسازي کامل مناطق استراتژيک ايران باقي مانده بود و آن، آزادي خرمشهر به عنوان نماد توازن سياسي - نظامي بود.
در واقع بيش از ۲۰ ماه از آغاز تجاوز عراق به خاک ايران نميگذشت که عمليات بيت المقدس” با مشارکت ارتش و سپاه و هدايت قرارگاه مرکزي کربلا به فرماندهي شهيد سپهبد صياد شيرازي (فرمانده وقت نيروي زميني ارتش) و محسن رضايي (فرمانده وقت کل سپاه) و همراهي چهار قرارگاه فتح، نصر، قدس و فجر در منطقهاي به گستردگي ۵۷۰۰ کيلومتر مربع با موفقيت انجام گرفت.
در عمليات آزادسازي خرمشهر که در ۴ مرحله اجرا شد، نيروهاي مسلح ايران که شامل، ۱۳۵ گردان متشکل از ۴۵ گردان ارتش، ۹۰ گردان از سپاه و بسيج به علاوه نيروهاي ژاندارمري، کميته انقلاب اسلامي، شهرباني و جهاد سازندگي بودند، در برابر ۷ لشکر دشمن به علاوه نيمي از ادوات، توپخانه، امکانات مهندسي و زرهي ارتش عراق قرار گرفتند، ضمن اينکه ارتش عراق با کمک عوارض طبيعي موجود در منطقه (رودخانه کارون، اروند، کرخه، هورالهويزه) به دفاع از موقعيت خود در اين عمليات پرداخت.
صدام حسين، رئيس جمهور معدوم رژيم بعث عراق و حاميان وي که بازپسگيري خرمشهر توسط ايران را غير ممکن ميدانستند و اعلام کرده بودند: ...در صورتي که ايرانيها آن را پس بگيرند، عراقي ها کليد بصره را به ايران خواهند داد.” در آغاز عمليات خطاب به نيروهاي تحت فرمانش، دفاع از خرمشهر را همانند دفاع از بغداد و بصره خوانده و گفت: ... خرمشهر تکيه گاه بصره به شمار مي رود، بنابراين بايد پيروزي در نبرد آينده را با هر قيمتي به دست آورد و نيروهاي ايراني را منهدم نمود.”
در اين عمليات، عراق براي حفظ خرمشهر هر چه در توان داشت به کار گرفت، چندان که غرب جاده اهواز- خرمشهر را در ابعاد يک کيلومتر از موانعي نظير خودرو، تير آهن و حتي دکلهاي برق را به طور عمود پر کرد و با مينگذاري در اين منطقه امکان هليبرد نيروها را غير ممکن نمود، اما سرانجام با مجاهدت و ايثار رزمندگان اسلام، عراق به دليل ناتواني در حفظ برتري نظامي و اميد به تحميل شرايط جديد سياسي به ايران، ناچار به عقب نشيني از خرمشهر شد.
تدبير پدافندي دشمن در ضلع شمالي مثلث که شامل شرق هورالعظيم، ساحل رودخانههاي نيسان و کرخه و ادامه خط دفاعي در حوالي آبادي مليحان و به طرف جنوب تا پادگان حميد مي شد، چنين بود: ايجاد استحکامات فشرده، بهره برداري از موانع هورالعظيم و مناطق آب گرفتگي، تهيه قدرت آتش متراکم و انبوه و پيشبيني احتياطهاي قوي براي انهدام رخنههاي احتمالي؛ با استقرار دست کم دو لشکر تقويت شده 5 مکانيزه و 6 زرهي در دشت جفير.
اساسا تدبير پدافندي دشمن در اين منطقه مبتني بر اين باور بود که سمت اصلي تهاجم نيروهاي ايراني از جاده اهواز - خرمشهر خواهد بود، زيرا - برپايه روشهاي کلاسيک - وجود اين جاده به عنوان عقبه مطمئن، بهترين راه کار شناخته ميشد. بنابراين، دشمن علاوه بر استقرار دو لشکر تقويت شده 5 مکانيزه و 6 زرهي، در دشت جفير واقع در منطقه جنوب غربي اهواز و جاده استراتژيک اهواز به خرمشهر، استحکامات و مواضع بسياري را با بهره برداري از موانع طبيعي ايجاد کرده بود.
بايد به اين واقعيت مهم اشاره کرد که تدبير پدافندي فرماندهي ارتش عراق در ضلع شرقي منطقه، در امتداد رودخانه کارون - با توجه به ناآگاهي دشمن از سمت اصلي تک نيروهاي خودي - بسيار ضعيف بود و تنها در برخي از نقاط، مواضعي را به وجود آورده و با اتکا به يگان هاي سبک تاميني و پوششي، به احتياط هاي متحرک و غير متحرک بسنده کرده بود.
لشکر 3 زرهي سپاه سوم ارتش عراق با استقرار در سه محل جداگانه در غرب جاده اهواز - خرمشهر، وظيفه دفاع را به عهده داشت.
فاصله نيروهاي تاميني و پوششي دشمن از ساحل غربي رودخانه کارون سبب شد که نيروهاي خودي با تدبير عمليات عبور از رودخانه، نيروهاي دشمن را غافلگير کنند.
در ضلع جنوبي (منطقه خرمشهر) دشمن با نيرويي به استعداد 17 گردان در دو سمت شرقي و شمالي شهر اشغالي خرمشهر آرايش گرفته بود تا هرگونه عمليات عبور از رودخانه در تک جبههاي به داخل خرمشهر و يا ورود به اين شهر از سمت شمال را مهار کند. ايجاد استحکامات در خرمشهر با تخريب ساختمان ها براي جلوگيري از فراهم شدن زمينه مناسب جهت وقوع جنگ شهري و نبرد تن به تن، بخش ديگري از تلاش دشمن به منظور حفظ خرمشهر بود.
استعداد سپاه سوم ارتش عراق در اين منطقه تا پيش از آغاز عمليات الي بيت المقدس چنين بود:
- لشکر 6 زرهي از جنوب رودخانه کرخه تا شهر اشغالي هويزه
- لشکر 5 مکانيزه از غرب اهواز تا روستاي سيد عبود
- لشکر 11 پياده از سيد عبود تا خرمشهر (تيپ هاي 22، 48 و 44 از لشکر 11 پياده، و نيز تيپ 33 نيرو مخصوص مامور حفاظت از خرمشهر بودند(
- لشکر 3 زرهي در شمال خرمشهر
- تيپ مستقل 10 زرهي، يگان در احتياط نزديک سپاه سوم، در شرق بصره مستقر.
- جاده مهم و تداركاتي اهواز- خرمشهر- كرخه نور
- جاده سوسنگرد- هويزه
- خارج شدن بخش وسيعي از جنوب ميهن اسلامي از زير آتش دشمن
- تصرف و تأمين هشت پاسگاه مرزي
500 دستگاه خودرو
دهها قبضه توپ سبك و سنگين
مقدار زيادي از انواع تيربار و سلاحهاي سبك و سنگين
ده ها انبار مهمات
40 فروند هواپيما
دو فروند هليكوپتر
چندين دستگاه لودر و ماشينآلات مهندسي
ده ها انبار مهمات
95000عدد انواع مين
صدها دستگاه خودرو سبك و سنگين
30 دستگاه جيپ حامل توپ 106 ميليمتري
تعداد زيادي لودر وبولدوزر و ماشينآلات مهندسي
18 قبضه توپ 130 ميليمتري
هزاران قبضه سلاح انفرادي
منبع: http://www.ido.ir
ارسال توسط کاربر محترم:amindadaadad
عراق پس از تمهيدات سياسي و نظامي با 563 مورد تجاوز زميني، 221 مورد تجاوز هوايي و 24 مورد تجاوز دريايي، در ساعت 14:15 بعدازظهر 31 شهريور 59 با سه فروند ميگ 23 فرودگاه بينالمللي تهران را به تقليد از حمله نيروي هوايي اسراييل در جنگ شش روزه عليه اعراب (مصر) مورد تجاوز قرار داد و به اين ترتيب خوي توسعهطلبانه و تجاوزگري خود را آشكار كرد و جنگ تحميلي عراق عليه ايران رسماً آغاز شد. صدام در اين روز به مركز فرماندهي ارتش آمد تا در اتاق ويژه عمليات از نزديك در جريان اولين روز جنگ با ايران قرار گيرد. او در حالي كه چفيه قرمز رنگي بر سر داشت و نوار فشنگي به دور كمرش بسته بود، وارد اتاق اصلي هدايت عمليات ميشود. ژنرال عدنان خيرالله، وزير دفاع عراق به استقبال صدام آمده و به او ميگويد: سرورم! جوانان ما بيست دقيقه قبل به پرواز درآمدند.
صدام در پاسخ به او ميگويد: نيم ساعت ديگر كمر ايران را خواهند شكست.
بعدازظهر 31 شهريور ماه سال 59 خرمشهر زير آتش سنگين ارتش عراق قرار گرفت. انبوهي از آتش خمپارهها و توپهاي دشمن روي شهر، همه غافلگير شده بودند و حيران. شهر در آتش ميسوخت و صداي انفجار لحظهاي قطع نميشد. طولي نكشيد كه بيمارستان پر شد از انبوه مجروحان و شهيدان. زنان و كودكان و سالخوردگان، آواره بيابانها و جادهها شده بودند. مردم به خصوص جوانان روي به مسجد جامع (نماد مقاومت) و ديگر پايگاهها آوردند تا براي مقاومت سازماندهي شوند.
34 روز مقاومت
34 روز مقاومت و تلاش در اين وضعيت اگر چه بسياري از مدافعان شهر را به كام شهادت كشاند ولي دشمن را در دستيابي سريع به اهدافش و اشغال سريع خوزستان ناكام گذاشت. هر چند كه خرمشهر خونينشهر شد و به دست دشمن افتاد.
چهارم آبان 59 را بايد روز پايان حماسه خونين شهر ناميد؛ حماسهاي كه در 34 روز جلوه كرد. اين روز، روز اشغال شهري است كه مدافعانش طي 34 روز نبرد و تلاش شبانهروزي كوشيدند با اداي تكليف الهي خود دشمن را از گسترش تجاوز به ايران اسلامي باز دارند.
خرمشهر اشغال شد، لكن حماسهها، ايستادگيها و جانبازيهايي آفريد كه اولاً افتخاري بزرگ را در تاريخ اين مرز و بوم به ثبت رساند، ثانياً باعث شد دشمن بيش از اين خطرپذيري نكند و ثالثاً اين مقاومت اعتماد به نفسي را براي اردوي خودي به ارمغان آورد كه دستمايه رزمندگان براي بيرون راندن دشمن از سرزمين اسلامي شد.
اهداف عمليات
عراق با تداوم اشغال خرمشهر ميکوشيد آخرين و مهمترين اهرم فشار خود را براي واداشتن ايران به شرکت از موضع ضعف در مذاکرات صلح، حفظ کند.
متقابلا آزادسازي اين شهر ميتوانست نماد تحميل اراده جمهوري اسلامي ايران بر متجاوز و اثبات برتريش در جنگ باشد.
هدف اساسي عمليات بيت المقدس تداوم رزم عليه دشمن، تهديد بصره، کاهش توان رزمي دشمن، آزادسازي خرمشهر و خارج نمودن اهواز از برد توپخانه بود. البته ملاحظات سياسي در رابطه با بي ثبات نشان دادن رژيم صدام، وادارنمودن عراق به پذيرش شرايط ايران براي پايان جنگ، کاهش فشار مشکلات مهاجرين جنگي در داخل کشور و ايجاد زمينه براي فعاليت هاي کشاورزي در مناطق حاصلخيز خوزستان نيز مورد توجه بوده است.
شكلگيري عمليات فتح خرمشهر
بدين ترتيب عمليات ثامن الائمه (ع)” در ۵ مهر ۱۳۶۰ در محور آبادان و با هدف شکستن محاصره اين شهر، با موفقيت کامل انجام شد. پس از اين عمليات نيروهاي خودي بدون از دست دادن زمان و با جمع کردن نيرو و تجهيزات، عمليات دوم را با نام طريق القدس” در محور بستان و در ۸ آذر ۱۳۶۰ انجام دادند. پيروزي در آزادسازي شهر بستان فرماندهان ارتش و سپاه را بر آن داشت که به اجراي عمليات ادامه دهند و از شوک وارد شده به دشمن به گونهاي شايسته بهرهبرداري کنند. از اين رو ، طي ۳ ماه ، سپاه تلاش زيادي براي افزايش تيپ ها و لشکرهاي خود به کار بست تا نبرد بعدي بزرگتر از عمليات گذشته طراحي و اجرا شود. فرماندهان مصمم شدند در اسفند ماه ۱۳۶۰ عمليات ديگري را آغاز کنند؛ اما پيشدستي عراق و حمله به چزابه” موجب به تعويق افتادن زمان عمليات شد.
دشمن بعثي از وحشت تکرار عمليات آبادان و بستان دست نياز به سوي متحدان خود و استکبار جهاني دراز کرد و پس از اطلاع از تمرکز قواي ايران در غرب دزفول و شوش توسط ماهوارههاي آمريکا تلاش کرد جبهه فعال جديدي را مقابل قواي ايران گشوده و علاوه بر بازپس گيري بستان از وقوع عمليات فتح المبين جلوگيري نمايد.
صدام سرانجام در مورخه ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ در منطقه تنگه چزابه حمله سنگيني را با حمايت شديد نيروي هوايي و آتش سنگين توپخانه آغاز کرد، اما عليرغم پيشروي اوليه نيروهاي بعثي، دشمن با مقاومت جانانه نيروي زميني سپاه و بسيج مواجه گرديد و حملات پي در پي هوايي و توپخانه صدام بعثي پس از اندکي موفقيت با جانفشاني حماسه آفرينان تنگه چزابه براي چندين بار عقيم ماند.
به دنبال اين موفقيتها عمليات مولاي متقيان” در اول اسفند۱۳۶۰ با رمز يا علي (ع) ادرکني” و با هدف انهدام نيروهاي دشمن و خنثي کردن تحرکات عراق (براي جلوگيري از عمليات فتح المبين) و همچنين حفظ بستان آغاز شد و پس از ۱۴ روز نبرد سخت و کم نظير در حالي که تنگه چزابه مملو از اجساد دشمن شده بود، شکست تلخي به عراق تحميل شد و نيروهاي دشمن بر اثر اين شکست مجبور به عقب نشيني شدند. در اين عمليات، ۱۰ تيپ از نيروهاي ارتش متجاوز عراق به استعداد ۳۰ گردان به طور کامل منهدم و ۴۵۰۰ تن کشته و زخمي شدند و ۱۰۰ نفر به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
سرانجام با تلاش نيروهاي مخلص ارتش و سپاه، عمليات فتح المبين” در بامداد دوم فروردين ۱۳۶۱در جبهه جنوب (منطقه غرب شوش و دزفول و غرب رود کرخه) با رمز يا زهرا (س)” آغاز شد و رزمندگان اسلام با در هم کوبيدن ماشين جنگي صدام در عملياتي ۱۰ روزه، ۲۵۰۰ کيلومتر مربع از خاک ميهن اسلامي را که شامل دشت عباس، دهلران، رقابيه، عين خوش و دهها روستاي مرزي و همچنين سايت هاي موشکي و رادار ۴ و ۵ بود، آزاد کرده و علاوه بر انهدام ۲۶ هواپيما و بالگرد و ۶۶۱ تانک و نفربر و خودرو، ۸۲۰ تانک و نفربر و خودرو به غنيمت گرفته شد و ۴۰ هزار بعثي را اسير، کشته و زخمي نمودند. شوق و شور ناشي از اين فتح بزرگ نظامي تمام کشور را فرا گرفت و امام خميني (ره) اين حماسه بزرگ را فتح الفتوح” ناميدند.
پس از عمليات فتح المبين، يک گام ديگر تا آزادسازي کامل مناطق استراتژيک ايران باقي مانده بود و آن، آزادي خرمشهر به عنوان نماد توازن سياسي - نظامي بود.
طراحي عمليات بيتالمقدس
در واقع بيش از ۲۰ ماه از آغاز تجاوز عراق به خاک ايران نميگذشت که عمليات بيت المقدس” با مشارکت ارتش و سپاه و هدايت قرارگاه مرکزي کربلا به فرماندهي شهيد سپهبد صياد شيرازي (فرمانده وقت نيروي زميني ارتش) و محسن رضايي (فرمانده وقت کل سپاه) و همراهي چهار قرارگاه فتح، نصر، قدس و فجر در منطقهاي به گستردگي ۵۷۰۰ کيلومتر مربع با موفقيت انجام گرفت.
در عمليات آزادسازي خرمشهر که در ۴ مرحله اجرا شد، نيروهاي مسلح ايران که شامل، ۱۳۵ گردان متشکل از ۴۵ گردان ارتش، ۹۰ گردان از سپاه و بسيج به علاوه نيروهاي ژاندارمري، کميته انقلاب اسلامي، شهرباني و جهاد سازندگي بودند، در برابر ۷ لشکر دشمن به علاوه نيمي از ادوات، توپخانه، امکانات مهندسي و زرهي ارتش عراق قرار گرفتند، ضمن اينکه ارتش عراق با کمک عوارض طبيعي موجود در منطقه (رودخانه کارون، اروند، کرخه، هورالهويزه) به دفاع از موقعيت خود در اين عمليات پرداخت.
صدام حسين، رئيس جمهور معدوم رژيم بعث عراق و حاميان وي که بازپسگيري خرمشهر توسط ايران را غير ممکن ميدانستند و اعلام کرده بودند: ...در صورتي که ايرانيها آن را پس بگيرند، عراقي ها کليد بصره را به ايران خواهند داد.” در آغاز عمليات خطاب به نيروهاي تحت فرمانش، دفاع از خرمشهر را همانند دفاع از بغداد و بصره خوانده و گفت: ... خرمشهر تکيه گاه بصره به شمار مي رود، بنابراين بايد پيروزي در نبرد آينده را با هر قيمتي به دست آورد و نيروهاي ايراني را منهدم نمود.”
در اين عمليات، عراق براي حفظ خرمشهر هر چه در توان داشت به کار گرفت، چندان که غرب جاده اهواز- خرمشهر را در ابعاد يک کيلومتر از موانعي نظير خودرو، تير آهن و حتي دکلهاي برق را به طور عمود پر کرد و با مينگذاري در اين منطقه امکان هليبرد نيروها را غير ممکن نمود، اما سرانجام با مجاهدت و ايثار رزمندگان اسلام، عراق به دليل ناتواني در حفظ برتري نظامي و اميد به تحميل شرايط جديد سياسي به ايران، ناچار به عقب نشيني از خرمشهر شد.
و خونينشهر؛ شهر خونآزاد شد
وضعيت دشمن
تدبير پدافندي دشمن در ضلع شمالي مثلث که شامل شرق هورالعظيم، ساحل رودخانههاي نيسان و کرخه و ادامه خط دفاعي در حوالي آبادي مليحان و به طرف جنوب تا پادگان حميد مي شد، چنين بود: ايجاد استحکامات فشرده، بهره برداري از موانع هورالعظيم و مناطق آب گرفتگي، تهيه قدرت آتش متراکم و انبوه و پيشبيني احتياطهاي قوي براي انهدام رخنههاي احتمالي؛ با استقرار دست کم دو لشکر تقويت شده 5 مکانيزه و 6 زرهي در دشت جفير.
اساسا تدبير پدافندي دشمن در اين منطقه مبتني بر اين باور بود که سمت اصلي تهاجم نيروهاي ايراني از جاده اهواز - خرمشهر خواهد بود، زيرا - برپايه روشهاي کلاسيک - وجود اين جاده به عنوان عقبه مطمئن، بهترين راه کار شناخته ميشد. بنابراين، دشمن علاوه بر استقرار دو لشکر تقويت شده 5 مکانيزه و 6 زرهي، در دشت جفير واقع در منطقه جنوب غربي اهواز و جاده استراتژيک اهواز به خرمشهر، استحکامات و مواضع بسياري را با بهره برداري از موانع طبيعي ايجاد کرده بود.
بايد به اين واقعيت مهم اشاره کرد که تدبير پدافندي فرماندهي ارتش عراق در ضلع شرقي منطقه، در امتداد رودخانه کارون - با توجه به ناآگاهي دشمن از سمت اصلي تک نيروهاي خودي - بسيار ضعيف بود و تنها در برخي از نقاط، مواضعي را به وجود آورده و با اتکا به يگان هاي سبک تاميني و پوششي، به احتياط هاي متحرک و غير متحرک بسنده کرده بود.
لشکر 3 زرهي سپاه سوم ارتش عراق با استقرار در سه محل جداگانه در غرب جاده اهواز - خرمشهر، وظيفه دفاع را به عهده داشت.
فاصله نيروهاي تاميني و پوششي دشمن از ساحل غربي رودخانه کارون سبب شد که نيروهاي خودي با تدبير عمليات عبور از رودخانه، نيروهاي دشمن را غافلگير کنند.
در ضلع جنوبي (منطقه خرمشهر) دشمن با نيرويي به استعداد 17 گردان در دو سمت شرقي و شمالي شهر اشغالي خرمشهر آرايش گرفته بود تا هرگونه عمليات عبور از رودخانه در تک جبههاي به داخل خرمشهر و يا ورود به اين شهر از سمت شمال را مهار کند. ايجاد استحکامات در خرمشهر با تخريب ساختمان ها براي جلوگيري از فراهم شدن زمينه مناسب جهت وقوع جنگ شهري و نبرد تن به تن، بخش ديگري از تلاش دشمن به منظور حفظ خرمشهر بود.
استعداد سپاه سوم ارتش عراق در اين منطقه تا پيش از آغاز عمليات الي بيت المقدس چنين بود:
- لشکر 6 زرهي از جنوب رودخانه کرخه تا شهر اشغالي هويزه
- لشکر 5 مکانيزه از غرب اهواز تا روستاي سيد عبود
- لشکر 11 پياده از سيد عبود تا خرمشهر (تيپ هاي 22، 48 و 44 از لشکر 11 پياده، و نيز تيپ 33 نيرو مخصوص مامور حفاظت از خرمشهر بودند(
- لشکر 3 زرهي در شمال خرمشهر
- تيپ مستقل 10 زرهي، يگان در احتياط نزديک سپاه سوم، در شرق بصره مستقر.
نتايج عمليات
مناطق و تأسيسات آزادشده
- جاده مهم و تداركاتي اهواز- خرمشهر- كرخه نور
- جاده سوسنگرد- هويزه
- خارج شدن بخش وسيعي از جنوب ميهن اسلامي از زير آتش دشمن
- تصرف و تأمين هشت پاسگاه مرزي
تجهيزات منهدم شده دشمن
500 دستگاه خودرو
دهها قبضه توپ سبك و سنگين
مقدار زيادي از انواع تيربار و سلاحهاي سبك و سنگين
ده ها انبار مهمات
40 فروند هواپيما
دو فروند هليكوپتر
چندين دستگاه لودر و ماشينآلات مهندسي
غنايم
ده ها انبار مهمات
95000عدد انواع مين
صدها دستگاه خودرو سبك و سنگين
30 دستگاه جيپ حامل توپ 106 ميليمتري
تعداد زيادي لودر وبولدوزر و ماشينآلات مهندسي
18 قبضه توپ 130 ميليمتري
هزاران قبضه سلاح انفرادي
منبع: http://www.ido.ir
ارسال توسط کاربر محترم:amindadaadad