جهانگردي در تاريخ و آيات و روايات

جهانگردي در متون قرآني و حديثي با تعبير هجرت و مهاجرت آمده است و آن براي نخستين بار در تاريخ اسلام در اوايل بعثت اتفاق افتاد; اما به تدريج‏به يک سنت تبديل شد و آثار مطلوبي به جا نهاد که در اين مقاله تفصيل آن خواهد آمد . کليد واژه‏ها: جهانگردي، هجرت، مهاجرت، سفر، سياحت .
چهارشنبه، 21 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جهانگردي در تاريخ و آيات و روايات

جهانگردي در تاريخ و آيات و روايات
جهانگردي در تاريخ و آيات و روايات


 

نويسنده:آيت الله محمد هادي معرفت - استاد حوزه و دانشگاه




 

چکيده
 

جهانگردي در متون قرآني و حديثي با تعبير هجرت و مهاجرت آمده است و آن براي نخستين بار در تاريخ اسلام در اوايل بعثت اتفاق افتاد; اما به تدريج‏به يک سنت تبديل شد و آثار مطلوبي به جا نهاد که در اين مقاله تفصيل آن خواهد آمد .
کليد واژه‏ها: جهانگردي، هجرت، مهاجرت، سفر، سياحت .

مقدمه
 

هجرت و جهانگردي يک سنت ديرينه اسلامي است و آثار مطلوبي درپي دارد و بايد شرايط مساعد توسعه آن را فراهم آورد; منتها بايد از آن به نحو شايسته‏اي بهره برداري کرد .

1 . پيشينه جهانگردي در اسلام
 

جهانگردي در اسلام از همان آغاز که با نام هجرت شروع شد . همواره در طول تاريخ اسلام ادامه داشت . گرچه در آغاز براي رهايي از شکنجه و آزار دشمنان صورت مي‏گرفت، ولي بيشتر هدف از آن تقويت اسلام و نشر آثار و فرهنگ اسلامي بوده‏است .
نخستين هجرتي که در اسلام رخ داد، هجرت حدود 85 نفر از جوانان تازه‏مسلمان بود که با دستور پيامبر اسلام مکه را به قصد حبشه ترک گفتند (سيره ابن هشام، ج‏1 ص‏344 - 360) و آيين اسلام به دست اين مهاجرين در ديار حبشه شهرت يافت . در دوران خلفا پس از رحلت پيامبر، هجرت به اطراف کشور و آگاهي از اوضاع و احوال کشورهاي مجاور صورت مي‏گرفت و از جانب خلفا هيئت‏هاي رسمي گسيل مي‏شوند تا کسب اطلاع کرده، ضمنا زمينه را براي توسعه و نشر فرهنگ اسلامي آماده سازند . علاوه بر هيئت‏هاي سياسي که به منظور بر قراري روابط ديپلماتي اعزام مي‏شدند، در قرن سوم و چهارم هجري شخصيات بارزي به جهانگردي دست زدند و آثار گران‏بهايي از خود به يادگار گذاردند .
از جمله احمد بن ابي يعقوب ابن واضح يعقوبي (ت حدود 290ق) که او را بحاثة في التاريخ و اخبار البلدان ياد مي‏کنند . او در دو زمينه تاريخ و جغرافي محقق فرزانه‏اي به شمار مي‏رود . شرق و غرب کشورهاي آسياي ميانه و دور را گرديده و اطلاعات زيادي فراهم ساخته‏است . او به تمامي بلاد فارس و ارمنستان و سپس شبه قاره هند و کشورهاي عربي و افريقايي، مغرب و اندلس (اسپانيا) سفرکرده بود و عادت او بر اين بود که از چگونگي احوال و اوضاع اجتماعي - سياسي کشورها به خوبي آگاه شود . از جمله آثار وي تاريخ گسترده اوست که در آن رخدادهاي تاريخي را تا پايان سال 259 آورده‏است . ديگر کتاب البلدان است که در شناخت اوضاع اجتماعي و فرهنگي و جغرافي شهرها از منابع ارزشمندي به شمار مي‏رود و نيز کتاب اخبارالامم و مشاکلة الناس لزمانهم و کتاب الممالک و المسالک و جز اينها .
ابوالحسن علي بن حسين مسعودي (ت‏346ق) صاحب مروج الذهب از بزرگترين جهانگردان اسلامي به شمار مي‏رود . او را با عنوان الرحالة الکبير والمورخ الخبير ياد مي‏کنند . او بيشترين کشورهاي مجاور را گرديده و با شخصيات و رجال بزرگ ملاقات داشته و اخبار دست اول رااز افراد ذيربط به دست آورده‏است .
ولادت او در بغداد بود و به مصر و بلاد مغرب سفر نمود و در راه تحصيل دانش تا اقصي بلاد را پيمود . از همان ابتداي قرن چهارم به تمامي بلاد فارس، سپس شبه قاره هند تا آسياي دور و حتي جزيره سيلان و درياي هند سفر کرد . کشور پهناور چين و ماوراي آن را ديد و در اواخر نيمه اول همين قرن تمامي کشورهاي عربي و آسياي ميانه را پيمود و همواره در کسب اطلاعات بود .
او در اين زمينه آثار گران‏بهايي از خود باقي گذارد که از جمله آنها مروج الذهب، اخبار الزمان، التنبيه و الاشراف، و جز آنهاست که امروزه مورد بهره‏برداري بسيار است .
عبيد الله بن خرداد به (ت‏300/280) از ايرانيان دانشمند و جغرافي‏دان بزرگ به شمار مي‏رود . در دائرة‏المعارف اسلامي از او با عنوان جغرافي عظيم من اصل فارسي ياد شده است (ج‏1، ص‏149) . کتاب او المسالک و الممالک و نيز جمهرة انساب الفرس از بهترين کتاب‏ها در اين زمينه شناخته شده‏است . در دائرة‏المعارف آمده است: «او از معتبرترين افراد مورد وثوق آن زمان بهره گرفته‏است . سر پرستي پست ويژه در خطه طبرستان و جمع آوري اخبار بلاد و شهرها به دو واگذار شده بود .
بلخي ابوزيد احمد بن سهل (ت‏322ق) جغرافي‏دان معروف در شهرکي به نام شاستيان نزديکي بلخ ديده به جهان گشود . او از دانشمندان به نام و بر مذهب تشيع بود . او و کندي فيلسوف معروف فلسفه و جغرافيا را نزد ابي علي جيهاني فراگرفت . کتاب او به نام صور الاقاليم معروف‏است .
اصطخري ابو اسحاق ابراهيم بن محمد فارسي (ت‏340ق) جغرافي‏دان نامي کتابي با نام تقويم البلدان نگاشته که به نام المسالک و الممالک معروف گشته است . او اين کتاب را مانند سابقين خود با گشت و سياحت در بلاد جمع و تدوين کرده‏است .
ابن حوقل ابوالقاسم محمد بن حوقل (ت حدود350ق) که با عنوان رحاله جهانگرد سخت‏کوش و جغرافي‏دان فرزانه، مشهور گشته‏است، تمامي کشورهاي اسلامي را شرقا و غربا پيموده و با دقتي کامل معلومات فراواني از اين کشورها فراهم آورده و از نوشته‏هاي پيشين خود، مانند نوشته‏هاي ابن خرداد به و وزير جيهاني و قدامه نيز بهره گرفته‏است . اصطخري از او خواست تا نقشه‏هاي جغرافي او را تنظيم دهد و دقت‏بيشتري بخشد که ابن حوقل تقريبا همان نوشته‏ها را با معلومات فرآهم آورده خود تکميل و کتاب المسالک والممالک را از رهگذر آن تاليف نمود .
ابو دلف مشعر بن مهلهل خزرجي (ت حدود390ق) شاعري نغز نمکين گفتار که شهره آفاق بود و بيشتر با صاحب بن عباد رفت و آمد داشت و از مساعدت‏هاي وي برخوردار بود و در سفرها از کتاب‏هاي او بهره‏مند مي‏شد . او شاعر رحاله وصف شده و او اولين جهانگرد اسلامي به شمار آمده است . بيشتر عمر خود را که از نود سال گذشت، در سفرهاي دور و دراز صرف نمود . شوق فراواني در آگاهي يافتن از عادات و رسوم و آداب ملت‏هاي مختلف داشت . عمان و رامهرمز و هند و کشمير و افغانستان را گرديد . سفرنامه او به نام عجائب البلدان معروف‏است . ياقوت حموي و قزويني صاحب کتاب عجائب المخلوقات از آن بهره جسته‏اند . ياقوت حموي در وصف شهرک دورق در خوزستان مشاهدات قابل توجهي از کتاب او نقل مي‏کند که از دقت کاملي حکايت دارد .
حکيم ناصر خسرو قبادياني (394 - 481ق) از حکما و متکلمين نامي در قباديان حوالي بلخ تولد يافت . از اوان جواني به تحصيل و علوم و معارف و تحقيق پرداخت و اديب و شاعري فرزانه بود . نخست‏به کارهاي ديواني مشغول و سپس رها کرد و به جهانگردي و سير در آفاق و انفس پرداخت . در سفر هفت‏ساله خود حجاز، آسياي صغير، سوريه و مصر را ديد و به خطه خراسان رحل اقامت گزيد; ولي آزارها ديد و به ناچار به کنج عزلت در يمکان بدخشان خزيد و سفرنامه معروف خود را در آنجا به سال 444 به رشته تحرير در آورد و ديگر کتاب زادالمسافرين است که پس از مراجعت از سفر خراسان و مازندران و طبرستان نگاشت .
ابوريحان محمد بن احمد بيروني رياضي دان و فيلسوف نامي (362 - 440ق) در بيرون يکي از قلعه‏هاي داخل حدود خوارزم به دنيا آمد . او را با نام الفيلسوف الرياضي الفلکي الجواب ياد مي‏کنند . «جواب‏» به معناي جهانگرد سخت کوش‏است . ولع شديدي به سير و سياحت و سفر در آفاق داشت . دوستار آگاهي از اوضاع جغرافي و بهره‏گيري از مظاهر طبيعت‏بود . سفر پر ثمري به شبه‏قاره هندوستان داشت و تمامي نواحي آن را گرديد و با آداب و فرهنگ مردم آن زمين پهناور از نزديک آشنا شد و کتاب تحقيق ماللهند او از گران‏بهاترين منابع شناخت احوال و اوضاع هند در آن زمان به شمار مي‏رود .
ابو عبيد بکري عبدالله بن عبدالعزيز اندلسي (ت 487ق) پس از سفرهاي طولاني در شرق و غرب کتابي در شناخت‏شهرها و کشورها و احوال و اوضاع بلاد به نام المسالک والممالک نگاشت .
ابن جبير ابوالحسن محمد بن احمد کناني اندلسي (540 - 614ق) اديب و شاعري فرزانه و دوستار علم و شناخت آثار و احوال بلاد بود . او را با عنوان رحالة اديب ياد کرده‏اند . به سير و سياحت علاقه فراوان داشت . سه مسافرت کنجکاوانه به شرق کشورهاي اسلامي دارد که در سفر سوم در اسکندريه بدرود حيات گفت و در همين سفر اخير سفرنامه خود را به نام رحلة ابن جبير با عباراتي نغز و شيوا و پرمحتوا به رشته تحرير در آورد . امتياز آن بر رحله ابن‏بطوطه صداقت و دقت فراوان و خالي از مبالغه بودن گزارش‏هاي آن است .
ابن سعيد مغربي علي بن موسي ابوالحسن (ت‏685ق) از نواده‏هاي صحابي جليل عمار بن ياسر مورخ، شاعر، اديب و دانشمندي فرزانه بود . زادگاه او شهرکي در نزديکي غرناطه (اندلس) و در آن ديار شهره آفاق گشت . علاقه فراوان به گشت و سياحت داشت . به کشورهاي اسلامي مصر و عراق و شام سفر طولاني داشت و گزارش‏هاي خود را در اين سفر در کتابي به نام المغرب گردآوري نمود و پيوسته در سير و سفر بود تا در 75 سالگي در دمشق بدرود حيات گفت .
ابن بطوطه محمد بن عبدالله بن محمد (703 - 779ق) جهانگرد نامي تمامي کشورهاي اسلامي و آسياي دور را در مدت 27 سال گرديد و معلومات ارزنده‏اي از اين کشورها و آداب و رسوم ملت‏هاي گوناگون فراهم آورد . او را با نام اميرالرحالين (سرآمد جهانگردان) ياد مي‏کنند . سفرنامه او نياز به وصف ندارد و از شهرت به سزايي برخوردار است و با ارزشترين سفرنامه‏هاي علمي به شمار مي‏رود که تا امروز از معلومات و مندرجات آن بهره‏مند مي‏شوند . بسياري از مشاهدات او امروزه در شناخت‏برخي حيوانات و گياهان، علاوه بر مسايل جغرافي و فرهنگي مورد استفاده‏است . غربيان به اين سفرنامه عنايت‏خاصي دارند و اين کتاب شهرت جهاني يافته‏است .
اينها نمونه هايي‏است از جهانگردان جهان اسلام که جهانگردي را وسيله شناخت و نشر معارف و تبادل افکار و انديشه‏هاي علمي و فرهنگي قرار داده‏اند و «فسيحوا في الارض; به گشت و گذار در پهناي زمين بپردازيد» (توبه، آيه 2) را به منظور «فانظر الي آثار رحمت الله; آثار گستره رحمت الهي را مشاهده کنيد» (روم، آيه 50) انجام داده‏اند و آيه «ا فلم يسيروا في الارض فتکون لهم قلوب يعقلون بها; آيا در زمين گردش نکرده‏اند، تا دلهايي داشته باشند که با آن بينديشند» (حج، آيه 46) و آيه «قل سيروا في الارض فانظروا کيف بدا الخلق; بگو: در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز کرده است‏» (عنکبوت، آيه 20) را نصب العين خود قرار داده‏اند .

2 . آثار مطلوب جهانگردي
 

قرآن کريم و روايات، از جهانگردي با نام مهاجرت ياد کرده و به آن ترغيب نموده و آن را از اسباب توسعه فرهنگي و اقتصادي شمرده است: «و من يهاجر في سبيل الله يجد في الارض مراغما کثيرا و سعة; هرکه در راه خدا مهاجرت کند، در پهناي زمين آسايش بيشتر و گشايشي به دست‏خواهد آورد» (نساء، آيه 100) . اين آسايش و گشايش، هر دو جهت مادي و معنوي را شامل مي‏شود . گسترش اقتصادي (تجارت و صنعت) هماهنگ با گسترش فرهنگي و علمي و سياسي پيش مي‏رود .
جهانگردي در گذشته با عنوان روابط تجاري و اقتصادي صورت گرفته است . تجار مسلمان، پيام اسلام را نيز با خود همراه مي‏بردند و بسياري از ملتها در افريقا و آسياي دور از همين راه به آيين اسلام تشرف يافتند . پس از آن اهداف سياسي و علمي و فرهنگي نيز در جهانگردي مسلمانان مطرح شد و از اين سفرها و جهانگردي‏ها ذخاير فراوان حاصل شد . مسلمانان به مصداق آيه کريمه «يا ايها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثي و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا» (حجرات، آيه 12) نسبت‏به تمدن ملت‏هاي گوناگون آشنايي حاصل کردند و با بهره‏گيري از دستاوردهاي مختلف جهانيان تمدني گسترده و استوار براي خود فراهم ساختند .
در اين آيه يادآور مي‏شود همه مردم از يک پدر و مادر پديد آمده‏اند; لذا همه برادر و برابرند، و اين اختلاف نژادها و مليت‏ها که جهانيان را به دسته‏ها و گروه‏هاي گوناگون در آورده، هرگز آنها را از هم جدا نساخته‏است; بلکه هر گروه بر حسب استعدادها و شرائط موجود خود دستاوردهايي دارند که بايد مورد مبادله قرار گيرد و هر گروه با آشنا شدن با فرهنگ و تمدن ديگر گروه‏ها، بهترين و شايسته‏ترين را براي خود انتخاب کنند و با اين انتخاب متقابل، سطح فرهنگ و علم بشري گسترش يافته، روز به روز ارتقا پيدا کند . آيه «فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه; بشارت باد بندگان شايسته مارا که گوش فرا مي‏دهند و بهترين را انتخاب کرده، پيروي مي‏کنند» (زمر، آيه 17 و 18) به همين حقيقت اشارت دارد . اين که آدمي با دستاوردهاي ديگران آشنا شود و بهترين و شايسته‏ترين آنها را تشخيص داده، برگزيند، انتخاب‏است; نه تقليد .
زنده‏کردن جهانگردي، اين‏گونه نتايج نيک و شايسته و بلکه ضروري را به دنبال دارد . آورده‏اند که در سفر پنج فايده‏است: زدودن غم از دل، کسب معيشت، به دست آوردن علم، آشنايي با فرهنگ‏هاي گوناگون، دوست‏يابي، آن هم با افراد شايسته که در سفر شناخته مي‏شوند .
در روايات، تعابيري از قبيل سفر و سير و سياحت و هجرت در طلب علم و کسب معيشت‏بسيار به چشم مي‏خورد . امام صادق (ع) مي‏فرمايد: «سافروا تصحوا سافروا تغنموا; مسافرت کنيد تا سالم باشيد و مسافرت کنيد تا استفاده ببريد» (محاسن برقي، ج‏2، ص‏345) .
در حديث از پيامبر اکرم (ص) آمده‏است: «اوصي امتي بخمس: بالسمع، والطاعة، والهجرة، والجهاد، والجماعة; من امتم را به پنج چيز سفارش مي‏کنم: به گوش‏فرادادن، فرمانبرداري، جهانگردي، جهاد و وحدت‏» (مستدرک الوسائل، ج‏11، ص‏9) . بي‏ترديد در اين روايت مراد از هجرت هجرت از مکه به مدينه نيست; زيرا «لا هجرة بعدالفتح; پس از فتح مکه هجرت معنا ندارد» (سنن ترمذي، ج‏3، ص‏75) ; لذا مقصود، هجرت از مناطق جهل‏زده به مراکز علمي‏است .

3 . جلب جهانگرد
 

در جلب جهانگردان دو هدف اساسي يعني آشنايي با فرهنگ و تمدن ملت‏ها، و نشر تعاليم اسلامي و تبليغ بايد منظور باشد . البته پي‏آمدهاي اقتصادي و سياسي هم به دنبال دارد; ولي هدف اصلي يک کشور اسلامي که داعيه تبليغ رسالت دارد، همان آشنا کردن بيگانگان با فرهنگ و تمدن اسلامي‏است و اهداف ديگر بايستي در رتبه دوم قرار گيرند .
بسياري از بيگانگان آوازه اسلام را از دور شنيده‏اند; ولي نمي‏دانند چقدر در پيشرفت تمدن بشري تاثيرگذار بوده، و چه نوآوري‏هايي براي بهتر ساختن حيات جامعه انساني به ارمغان آورده‏است . آنان نمي‏دانند، اسلام تنها براي ساختن حيات پس از مرگ نيست . «و ابتغ فيما آتاک الله الدار الآخرة و لا تنس نصيبک من الدنيا; و با آنچه خدايت داده سراي آخرت را بجوي و سهم خود را از دنيا فراموش مکن‏» (قصص، آيه 77) .
خداوند انسان را آفريده است تا حيات دنيا را، پيش از حيات آخرت، آباد سازد و آباد ساختن حيات آخرت به آباد ساختن حيات دنيوي بستگي دارد . «هو انشاکم من الارض و استعمرکم فيها; او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را براي آبادساختن آماده کرد .» (هود، آيه 61) ; پس آدمي وظيفه دارد تا در آبادي زمين بکوشد و اين هدف و خواسته خدايي را جامه عمل بپوشاند .
ذوق سرشار و خلاقيت و هنر اسلامي - که بر دست تواناي اسلام‏باوران فرزانه و فرهيختگان شايسته جهان اسلام، چه در رشته ادب يا فرهنگ يا هنر يا علم يا صنعت و آثار هنري و نوشتاري مسلمانان در طول تاريخ با شکوه اسلامي پديد آمده و در ساختن تمدن بشري نقش اساسي داشته و اسلام را دين زندگان معرفي مي‏کند، نه دين مردگان، بايد در معرض و ديد شيفتگان تمدن‏هاي اصيل، و پويندگان آثار هنري و علمي بشر قرار گيرد و اين تنها با جلب جهانگردان شيفته ميسراست . خداوند درباره بيگانگان از دين توحيدي که به محيط اسلامي روي مي‏آورند، مي‏فرمايد: «و ان احد من المشرکين استجارک فاجره حتي يسمع کلام الله ثم ابلغه مامنه ذلک بانهم قوم لا يعلمون ; و اگر يکي از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود; سپس او را به مکان امنش برسان، چرا که آنان قومي نادانند .» (توبه، آيه‏6)
نيز اسلام تحت عنوان مؤلفة قلوبهم سهمي از زکات را براي کساني که خارج ملت‏اند قرار داده تا دل‏هاي آنان را به سوي اسلام جذب کند و گرايش ديني و اسلامي در درونشان ايجاد نمايد; لذا وظيفه دولت اسلامي‏است تا امکانات جلب جهانگردان را به سرزمين اسلامي - که اصالت اسلامي بر آن حاکم‏است - فراهم سازد .
ضمنا بايستي برنامه جلب جهانگردان بيگانه به گونه‏اي تنظيم شود که بيشتر تحت تاثير قرار گيرند . اگر جلب جهانگردان به گونه‏اي باشد که احيانا فرهنگ منحط خود را در معرض نمايش دلباختگان اجانب قرار دهند و از اين راه عده‏اي فريب خورده شوند و گمان برند فرهنگ و تمدن و آزادي همان‏است که آنان همراه خود آورده‏اند، در آن صورت خطر عظيمي جامعه اسلامي را تهديد خواهد نمود و مخصوصا قشر زودباور که هنوز در حالت‏خامي به سر مي‏برند، تحت تاثير قرار گرفته، خواه و ناخواه، گرايش‏هاي اسلامي و ملي آنان به سستي مي‏گرايد .

4 . نتيجه
 

جهانگردي که در آيات و روايات از آن به هجرت و مهاجرت تعبير شده، پيشينه آن به صدر اسلام مي‏رسد که براي اولين‏بار شماري از مسلمان به منطور حفظ جان خود از مکه به حبشه نزد نجاشي رفتند; اما بعد هجرت به يک سنت جاري اسلامي تبديل شد و از اين رهگذر عالمان و جغرافي‏دانان بسياري در ميان مسلمانان ظاهر شدند و آثار گران‏سنگي به جا نهادند . هجرت و جهانگردي با اهداف مختلفي صورت گرفته است . گاهي به قصد حفظ جان و گاهي به منظور تجارت و زماني به نيت طلب علم و باري به جهت تبليع دين بوده است . اين پديده مي‏تواند آثار مطلوبي بر جاي نهد . از سويي رونق اقتصادي و از سويي ديگر تبادل علمي و فرهنگي به دنبال داشته باشد . منتها نبايد وسيله هجمه فرهنگي قرار بگيرد; بلکه بايد از رهگذر آن فرهنگ قرآني و اسلامي ترويج پيدا کند .
منابع
قرآن کريم
نهج‏البلاغة، تحقيق شيخ محمد عبده، بي‏چا، بيروت، دار المعرفة، بي‏تا
دائرة‏المعارف الاسلامية، ترجمه عربي
آقابزرگ تهراني، محمدمحسن; الذريعه الي تصانيف الشيعه، چ‏3، بيروت، دارالاضواء، 1403ق
ابن‏الاثير، علي بن‏ابي الکرم; الکامل في التاريخ، بي‏چا، بيروت، دارصادر، بي‏تا، افست‏بيروت، دارالفکر، 1402 ق
ابن حجر، احمد بن علي; تهذيب التهذيب، بي‏چا، بي‏جا، دارالکتاب الاسلامي لاحياء و نشر التراث الاسلامي، بي‏تا
ابن‏خلدون، عبدالرحمن (ت‏808ق)، مقدمة ابن‏خلدون، بي‏چا، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، بي‏تا
ابن‏کثير، اسماعيل بن عمر; البداية والنهاية، ط‏1، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق
ابن‏هشام حميري، عبدالملک; سيرة النبي (ص)، بي‏چا، مصر، مکتبة محمد بن علي صبيح، و اولاده، 1383ق
امين عاملي، سيد محسن; اعيان الشيعة، بيروت، دارالتعارف، بي‏تا
برقي، احمد بن محمد بن خالد; المحاسن، بي‏چا، تهران، دار الکتب الاسلامي، بي‏تا
بغدادي، اسماعيل پاشا; ايضاح المکنون، بي‏چا، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‏تا
ترمذي، عيسي بن محمد; سنن الترمذي، ج‏5، بي‏چا، استانبول، گاگري يايينلار، 1401ق
حاجي خليفه; کشف الظنون عن اسامي الکتب و الفنون، بي‏چا، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‏تا
حر عاملي، محمد بن‏حسن; وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، ط‏5، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1403 ق
خطيب بغدادي، احمد بن‏علي; تاريخ بغداد، بي‏چا، بيروت، دارالکتب العلميه، بي‏تا
ذهبي، محمد بن‏احمد; سير اعلام النبلاء، ط‏7، بيروت، مؤسسة الرساله، بي‏تا
زرکلي، خيرالدين; الاعلام، ط‏7، بيروت دارالعلم للملايين، 1986م
سهيلي; الروض الانف، بي‏چا، القاهرة، مکتبة ابن‏تيمية، 1410ق
کحاله، عمررضا; معجم المؤلفين، بي‏چا، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‏تا
مجلسي، محمد باقر; بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمة الاطهار، ط‏2، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق و ط‏3، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‏تا
مسعودي، علي بن‏حسين; مروج الذهب و المعاون الجواهر، ج‏2، ط‏2، مصر، موسسة السعادة، 1384ق
نديم، محمد بن‏اسحاق; الفهرست، تحقيق رضا تجدد، بي‏چا، تهران، بي‏نا، 1350ش و بي‏چا، بيروت، دارالمعرفه، بي‏تا
نوري، ميرزاحسين; مستدرک الوسائل و مستبط الوسائل، بي‏چا، بيروت، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، بي‏تا
منبع: فصلنامه هفت آسمان شماره 1

ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : mohammad_43



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط