والدين؛ بهترين الگو براي كودكان
كودكان از والدين خود الگوبرداري مي كنند. اين موضوع كاملاً به اثبات رسيده است و غير قابل انكاراست مگر در موارد بسيار نادر . كودكان با تقليد از پدر و مادر خود و همانند سازي الگوها از ديگران آن چه را مي بينند و مي شنوند مي آموزند.
كودكان از همان سنين 2 يا 3 ، طي فرآيندي رواني تقليد را شروع مي كنند. گاهي كودكي از يك والدين خود تقليد مي كند كه طبق تحقيقات كودكان معمولاً بيشتر از والدين هم جنس خود تقليد مي كنند.
پدر و مادر بيش از هر فرد و يا عامل ديگري در شكل گيري شخصيت كودك نقش دارند. شايد شما هم ديده باشيد همسران موفقي كه كودكان موفقي در همه امور در آينده داشته اند. در واقع همسراني كه زندگي توأم با عشق و محبت را سپري مي كنندو به موفقيت هاي زيادي در زندگي دست يافته اند ، كودك خود را به كسب موفقيت در عرصه هاي مختلف زندگي مخصوصاً زندگي مشترك در آينده سوق مي دهند.
پدران و مادراني كه به عنوان اگلوي مناسبي براي فرزندشان به شمار مي روندو نسبت به توانمندي هاي خود احساس رضايت دارند. مي توانند الگوي مثبتي براي فرزند خود باشند. ولي آن چه در اكثر خانواده ها به چشم مي خورد اين كه والدين در مقابل كودكان كمتر ابراز احساسات مي كنند ويا بسيار كم از موفقيت هاي خود و انگيزه هاي خود سخن مي گويند و ترجيح مي دهند در مواقعي كه كودك خواب است و يا دراتاق حضور ندارد پيرامون اين مهم بپردازند . در صورتي كه كودك آن چه را مي بيند و مي شنود مي آموزد . لذا ابراز احساسات در حد متعارف و مناسب و نيز پررنگ جلوه دادن موفقيت ها و انگيزه هاي مهم زندگي بايد در حضور كودك باشد . ولي متأسفانه معمولاً كودكان بيشتر شاهد آه و ناله والدين و ابراز خستگي آن ها هستند تا ... .
به اثبات رسيده است كه كمي غفلت باعث مي شود والدين به الگوي نامناسب و منفي براي كودك خود مبدل شوند. يك مثال ساده اين كه وقتي والدين به راحتي نسبت به ديگران بدگويي مي كنند ،دشنام مي دهند، بدون هيچ استدلالي نسبت به مسائل زندگي ديگران ابراز نظر مي كنند، از شكست ها و تنفرها سخن مي گويند ، به بزرگترها بي احترامي مي كنند و... نبايد از كودك انتظار داشت كه از پدر و مادر همانند سازي مثبت داشته باشد.
چه خوب است كه با كودكتان پيرامون نقاط مثبت مشترك خود سخن بگوييد و او را به سوي كسب موفقيت هاي اخلاقي ، تربيتي ، اجتماعي و تحصيلي سوق دهيد .
منبع:نشريه تغذيه وسلامتي،شماره 80.
كودكان از همان سنين 2 يا 3 ، طي فرآيندي رواني تقليد را شروع مي كنند. گاهي كودكي از يك والدين خود تقليد مي كند كه طبق تحقيقات كودكان معمولاً بيشتر از والدين هم جنس خود تقليد مي كنند.
پدر و مادر بيش از هر فرد و يا عامل ديگري در شكل گيري شخصيت كودك نقش دارند. شايد شما هم ديده باشيد همسران موفقي كه كودكان موفقي در همه امور در آينده داشته اند. در واقع همسراني كه زندگي توأم با عشق و محبت را سپري مي كنندو به موفقيت هاي زيادي در زندگي دست يافته اند ، كودك خود را به كسب موفقيت در عرصه هاي مختلف زندگي مخصوصاً زندگي مشترك در آينده سوق مي دهند.
پدران و مادراني كه به عنوان اگلوي مناسبي براي فرزندشان به شمار مي روندو نسبت به توانمندي هاي خود احساس رضايت دارند. مي توانند الگوي مثبتي براي فرزند خود باشند. ولي آن چه در اكثر خانواده ها به چشم مي خورد اين كه والدين در مقابل كودكان كمتر ابراز احساسات مي كنند ويا بسيار كم از موفقيت هاي خود و انگيزه هاي خود سخن مي گويند و ترجيح مي دهند در مواقعي كه كودك خواب است و يا دراتاق حضور ندارد پيرامون اين مهم بپردازند . در صورتي كه كودك آن چه را مي بيند و مي شنود مي آموزد . لذا ابراز احساسات در حد متعارف و مناسب و نيز پررنگ جلوه دادن موفقيت ها و انگيزه هاي مهم زندگي بايد در حضور كودك باشد . ولي متأسفانه معمولاً كودكان بيشتر شاهد آه و ناله والدين و ابراز خستگي آن ها هستند تا ... .
به اثبات رسيده است كه كمي غفلت باعث مي شود والدين به الگوي نامناسب و منفي براي كودك خود مبدل شوند. يك مثال ساده اين كه وقتي والدين به راحتي نسبت به ديگران بدگويي مي كنند ،دشنام مي دهند، بدون هيچ استدلالي نسبت به مسائل زندگي ديگران ابراز نظر مي كنند، از شكست ها و تنفرها سخن مي گويند ، به بزرگترها بي احترامي مي كنند و... نبايد از كودك انتظار داشت كه از پدر و مادر همانند سازي مثبت داشته باشد.
چه خوب است كه با كودكتان پيرامون نقاط مثبت مشترك خود سخن بگوييد و او را به سوي كسب موفقيت هاي اخلاقي ، تربيتي ، اجتماعي و تحصيلي سوق دهيد .
منبع:نشريه تغذيه وسلامتي،شماره 80.
/ج