فرهنگ فضای مجازی

آیا فضاهای ارتباطی و اجتماعی اینترنت فرهنگ دارند؟ ویژگی های آنها چیست؟ آیا نظام های ارزشی فرهنگی ملی یا قومی برفضای مجازی حاکم اند؟ هدف مقاله حاضر معرفی و بررسی رویکردهای نظری اخیر در خصوصتوصیف و یافتن...
دوشنبه، 26 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فرهنگ فضای مجازی

فرهنگ فضای مجازی
فرهنگ فضای مجازی


 






 
آیا فضاهای ارتباطی و اجتماعی اینترنت فرهنگ دارند؟ ویژگی های آنها چیست؟ آیا نظام های ارزشی فرهنگی ملی یا قومی برفضای مجازی حاکم اند؟ هدف مقاله حاضر معرفی و بررسی رویکردهای نظری اخیر در خصوصتوصیف و یافتن خاستگاه های یک فرهنگ مجازی است. همچنین این مقاله، به بررسی تأثیر فرهنگ های (دینی، قومی، ملی و غیره) بر فرهنگ های فضای مجازی پرداخته و چارچوب های نظری مربوط را برای تفکر در مورد فرهنگ در اینترنت ارایه می دهد.حرف این مقاله اساساً آن است که نظر به افزایشتعامل انسان با کامپیوتر و شبکه، دیگر صرف پرداختن به رابطه و تعامل انسان و ماشین کافی نیست. فناوری های دیجیتالی و کامپیوترها می توانند گسترش فرهنگهای ارتباطی در فضای مجازی را تسهیل کرده و حتی مانع آن شوندو این فرهنگهای رو به رشد رامی توان در هر پژوهش جامعی که درخصوص ارتباطات شبکه ای صورت می گیرد مورد توجه و بررسی قرارداد.

● مقدمه
 

رابطه کامپیوتری بین انسان ها روز به روز فراگیرتر می شود.کامپیوترهاروز به روز از طریق شبکه های محلی و جهانی و نیز از طریق فناوری بی سیم به یکدیگر پیوند می خورند.ارتباط گسترده،هر روز بیش از پیش سرعت انتقال عکس، صدا، فیلم و اطلاعات را افزایش می دهد. فناوری های کامپیوتری امکان تعامل انسان ـ ماشین را به شکلی کاملاً جدید وبدیع وهمچنین امکان تعامل انسان ـ انسان در فضایی مجازی را فراهم می کنند. تعامل انسان با انسان سنگ بنای فرهنگ است. مدل توسعه فرهنگی لوریا و ویگوتسکی نشانگر نیاز به بذل توجه به فرهنگهای فضای مجازی در هرگونه بررسی درخصوص ارتباطات انسانی کامپیوتر محور است چراکه این امر مستلزم کنش های ارتباطی و رفتاری است که انسان ها به هنگام تعامل با محیط اطراف خود انجام می دهند. پیشینه به اعتقاد لوریا و ویگوتسکی انسان ها به منظور ارتباط با خود و محیط از ساختارهای روانشناختی مختلفی استفاده می کنند.
ساختارها در قالب نشانه هایی دسته بندی می شوند که شامل مکانیزم های ارتباطی زبانی و غیرزبانی اند؛ ساختارها در قالب ابزارهایی دسته بندی می شوند که در بردارنده طیف وسیعی از الگوها و روش های رفتاری دیگری هستند که فرد به منظور ارایه عملکرد موثر درون یک فرهنگ یا جامعه آنها را فرا می گیرد و اقتباس می کند. روی هم رفته، نشانه ها و ابزارها به افراد امکان تحلیل و تفسیر اطلاعات را داده و معنا و تعامل با اشیاء، افراد و موقعیت هایی که آن ها با آن روبرو می باشند، را می سازند. زمانیکه این ابزارها، که به منظور هدایت فضایی خاص به دقت در کنار هم قرار می گیرند، با فضایی دیگری مواجه می شوند، دچار نقص شده یا کلاً از کار می افتند. در بافت اینترنت، انسان ها صرفاً با ابزارهای دیجیتالی تعامل ندارد بلکه، این ابزارها انسان ها را وارد فضایی مجازی باطیفی از امکانات ارتباطی و فرهنگی می کند که در توانایی آنهاجهت تعامل با فناوری های مختلف،فرهنگ فضاهای مجازی و افرادی که با آنها مواجه می شوند،مؤثر است. کنش های فرهنگی گروهی و فردی آنها ممکن است با فرهنگ های مجازی فضای مجازی همخوان باشد و یا حتی نباشد.
برخی محققان تا بدانجا پیش رفته اند که می گویند جوانب اجتماعی ـ فرهنگی تعامل کامپیوتر محور انسانها در انتقال معنا وایجاد ساختاری کارآمد و مؤثر بسی مهمتر از ملاحظات فنی ارتباط است. مقاله حاضر نظریات رایج درخصوص ماهیت و ساختار فرهنگ های مجازی را بررسی کرده و پیشنهادات کوتاهی در مورد اهمیت مطالعات فضای مجازی در حوزه تعامل کامپیوتر- انسان را در آینده ارایه می دهد.مباحث کلیدی در پژوهش های مربوط به فرهنگ مجازیشاید یکی از برجسته ترین ویژگیهای پیکره ادبیات رایج درفرهنگ مجازی تقریباً متضاد بودن مباحث مربوط به تمام موضوعات باشد.تعدادی از پژوهشگران این تناقض ها را به طور مستقیم بررسی می کنند. فیشر، رایت و پوستر به طور مشخص به مقایسه پیشگویی های آرمانگرایانه و غیرآرمانگرایانه در گفتمان حاکم بر اینترنت می پردازند.لوی، پوستر و جردن تا آنجا پیش رفته اند که معتقدند اینترنت ماهیتاً مهمل نما است: این وسیله جهانی اما غیرکلی، آزادی خواه و انحصار طلب، قدرتمند، شکننده و سریع، صرفاً در تحول است.از این رو بسیاری از نویسندگان مایلند در مباحث مهمل نما (مربوط به اینترنت) فقط درخصوص یک طرف، نظریه پردازی کنند. نمونه این مسأله را در مبحث بعدی می توان ملاحظه نمود.
آرمانشهر یا نا آرمانشهربرخی نویسندگان ضمن عدم دفاع آشکارا از ابزارگرایی، دیدگاه هایی آرمانشهری درخصوص به اصطلاح «گذرگاه اطلاعاتی» مطرح می کنند.این نظریه پردازان پیش بینی می کنند که توانایی رهاشدن از ارتباطات اینترنتی در پیدایش اشکال جدید دموکراسی و ادارک جمعی در دهکده جهانی فضای مجازی تأثیر بسزایی دارد.منتقدین آنها معتقدندکه این نویسندگان ازواقعیت غافلند و ارزشهای فرهنگی بطورجدایی ناپذیری با رسانه و زبان در ارتباطند و فرهنگ مجازی از ماتریکس فرهنگی و اجتماعی شناخته شده نشات گرفته است.این نظریه پردازان به طرح دیدگاه های جزمی تر فناوری و ناآرمانشهری درخصوص فضای مجازی در سطح وسیعتری پرداخته اند: در این دیدگاه ها، فرهنگ سرمایه داری و پول محور غالب است و سلسله مراتب بی عدالتی و نابرابری اقتصادی موجود را گسترش می دهد و از طرفی ارزشهای فرهنگی غربی-آمریکایی و مهارت های فنی را تقویت می کند.این مباحث و مباحثی که موضوعاتی متقابل و متضاد دارند و به فرهنگ مجازی مربوطند (نظیر اینترنت به مثابه مرکز کنترل جمعی در مقابل اینترنت به مثابه یک فضای اجتماعی جدید یا اینترنت به مثابه بافت فرهنگی در مقابل اینترنت به مثابه یکدست ساخته فرهنگی همه در مباحث فلسفی ای که مبانی اثر فهرست شده در دیگر بخش های مقاله، را تشکیل می دهند آمده اند.

● مدرن یا پسامدرن
 

از دیگر تقسیمات عمده در بحث مربوط به ماهیت و فرهنگ فضای مجازی این مسأله است که آیا اینترنت (و فناوری های وابسته به آن) پدیده ای مدرن است یا پسامدرن؟ نویسندگان بیشماری گسترش فناوری های اینترنتی و فضای ارتباطی جدید ساخته شده توسط آنها را صرفاً به مثابه تجلی ایده های مدرن به شکل ابزار و تکنیک که به طور قطع در ایده آل های جمهوری خواهانه و انقلابی، آزادی، برابری و برادری نهفته است، مورد بررسی قرار داده اند.اسکوبار با تأکید بر همخوانی فناوری های رایج با انقلابهای فرهنگی موجود، مبانی فرهنگی غربی توسعه فناوری را مورد بررسی قرار می دهد، گانکل نیز با تاکید برهمین مسأله معتقد است که منطق فضای مجازی صرفاً عبارت است از بسط و گسترش استعمار اروپایی.از نگاه کستلز فرهنگ مجازی برخاسته از فرهنگ برتر علمی و تکنولوژیکی،«در فهرست مأموریت غلبه بر جهان قرار داشت».ارول معتقد است که بحث درخصوص پسامدرن بودن، ابراز فراموشی نسبت به گذشته است و مدعی است که فضای مجازی و فناوری های مجازی دنباله همان تصویرگری رمانتیک و دهه های ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ است.او می گوید از قالب خارج کردن، محصول جدید دوران مدرن نیست بلکه (پدیده جدید) موفقیت تصویرگری رمانتیک بود.
نویسندگان متأخرتر، فضای فرهنگی فضای مجازی را کاملاً جدید و پسامدرن دانسته، آن را نشانگر گسستی عمده و اساسی در الگوهای فرهنگی جامعه،هویت و ارتباطات درنظر می گیرند.به عنوان مثال وبب معتقد است تصاویر مرزی فضای مجازی نشانه تغییری پسامدرن از انسان محصور به یک غیرانسان نامحصور مجهز به کامپیوتر است.پوستر مدعی است فناوری های اینترنتی فرهنگ دومی را پدید آورده است: «فرهنگی غیر از مبادلات همزمان نشانه ها و صداها بین افراد.در فضای واقعی و زمینی» . او پیش بینی می کند که پیامدهای فرهنگی این نوآوری، باید سبب تخریب و نابودی «مدرن» گردد، و برای این بافت گزاره هایی از نظریات پسامدرن اندیشمندانی نظیر فوکو، هایدگر، دلوزه، بادلیراد و دریدا را که عقاید مدرن درخصوص پیشرفت، شخصیت اصیل تعریف پذیر و وجود مبانی مطلق برای ساختار علم را به چالش کشیده اند،را از نو تدوین می کند. (برای مرور مختصر و اجمالی تفکر پسامدرن به ،۲۰۰۰ Schutz رجوع گردد). پوسترمعتقد است دیدگاه های پسامدرن درخصوص زندگی و فرهنگ که فراتر ازعقاید و آموزه های مربوط به ساختارهای ثابت اجتماعی ممکن است با فضای پویا، شناور و حتی به لحاظ فرهنگی متناقض با فضای مجازی، بیشترین پیوند و سازگاری را داشته باشد.

● ارزش های فرهنگ مجازی
 

آیا ارزشهای فرهنگ مجازی صرفاً ارزشهای وارد شده از فرهنگهایغیرمجازی موجودند؟یا فرهنگ مجازی فرهنگ جدید و خاص خود را دارد؟ نویسندگان بسیاری درخصوص ماهیت و خاستگاه های ارزشهای فرهنگ مجازی پژوهش کرده اند. انررسان معتقد است که «ارزش های فرهنگ مجازی،ارزش های گفتاری،قابل دسترس، آزاد و دارای واکنش سریع هستند». کستلز معتقد است که «فرهنگ هکری» اساس فرهنگ مجازی است و ارزش های شایسته سالارانه، مفهوم اولیه جامعه مجازی و آزادی فردی بالایی را به همراه دارد. جوردن مدعی است که فرهنگ مجازی، نیرویی است که فرهنگ، سیاست و اقتصاد را می سازد و «قدرت فناوری» را قدرتی تعریف می کند که نظام هنجاری فرهنگ مجازی را شکل می دهد. او در سال ۲۰۰۱ همانند کستلز، زبان انگلو- آمریکایی و فرهنگ متعصبانه فضای مجازی را که به اعتقاد او اساسش بر رقابت و صور اطلاعاتی لیبرال و ایدئولوژی های آنارشیستی استوار است را بررسی کرد. ناپفر و مورس ماهیت مردسالارانه فرهنگ مجازی را بررسی می کنند در عین حال،کولکو معتقد است که اعضای (که عمدتاً آنگلو- آمریکایی اند) جوامع مجازی جدید،ارزش هایی (عمدتاً آمریکایی) از فرهنگ بومی خود نیز با خود وارد این جوامع می کنند.
در نتیجه و همانگونه که استار نیز پیش تر خاطرنشان کرده بود،هیچ تضمینی وجودندارد که تعامل در شبکه صرفاً بی عدالتی های نژادی،جنسی و طبقاتی ای را که در اشکال دیگر ارتباطات سراغ داریم،کپی کند. مقالاتی که شیلدز در سال ۱۹۹۶ در مجموعه ای ویراستاری کرد ویژگی های مربوط به ارزشهای فرهنگ مجازی و مواردی نظیر نوع نگاه به سانسور، تعامل اجتماعی، سیاست های سلطه طلبانه و کنش های جنس مدارانه در شبکه را مورد بررسی قرار داده اند اما دیگران معتقدند که فضای مجازی محل ایجاد فرهنگی کاملاً جدید است. به عنوان مثال لوی می گوید،«فرهنگ مجازی بیانگر پیدایش یک فرهنگ متفاوت جهانی و جدید است،چراکه از عدم تعصب در فهم از جهان برگرفته شده است» و هیلی فضای مجازی را فضایی میانه میان تمدن و صحرانشینی می داندکه در آن گرایشات و گزینه های فرهنگی را می توان انتخاب کرد.
خرده فرهنگ های فضای مجازی آیا خرده فرهنگها در محیط فرهنگی فضای مجازی قابل شناسایی اند؟شماری از نظریه پردازان فرهنگهای آن لاین خرده گروه های خاص را مورد بحث و بررسی قرار می دهند:کستلز«فرهنگ هکری»را به تفصیل بررسی کرده است.لئوناردی فرهنگ آن لاین و طرحهای وب سایت اسپانیا یی های ایالات متحده را مورد مطالعه قرار می دهد و گیبس و کراس تصاویری را که خرده فرهنگهای مختلف اینترنتی بکار می برند را مورد بررسی قرار می دهد.اما شماری از پژوهش ها به جای موضوع بندی و توصیف خرده فرهنگ های فضای مجازی،به حاشیه رانده شدن یا عدم دسترسی برخی گروه های فرهنگی را به فضای مجازی مورد بررسی قرار می دهند.مثلاً هوو می گوید: تفاهم های مهم ارزش های فرهنگی، فضای مجازی را برای آمریکایی های بومی (اصیل) نامناسب می کند.
کنیستون و هال(۳۲) آماری در مورد زبان انگلیسی و غلبه غرب در اینترنت ارایه می کنند؛ آنها اظهار داشته اند که ۹۵% جمعیت هند- به دلیل اینکه از زبان انگلیسی سلیس محروم اند، عملاً از کامپیوتراستفاده نمی کنند.اندرسان معتقد است «سنت های اومانیستی لیبرال فرهنگ عربی و اسلامی» از عالم فضای مجازی محرومند نه به این دلیل که به رسانه های جدید وارد نشده اند بلکه به این دلیل که آنها به معنای دقیق کلمه تحت شعاع ارزش های فرهنگی وابسته به زبان و فرهنگ غالب فضای مجازی قرار گرفته اند. فریس،مورس،و کناپفر نیز معتقدند که فرهنگ جنسی فضای مجازی می خواهد زنان را از دنیای مجازی بیرون کند.جالب اینکه داهان از فضای عمومی آن لاین محدودی که در اختیار اسرائیلیهای وابسته به اکثریت یهودیان ساکن در اسرائیل گزارش می دهد.این نویسنده به جای آنکه به این نتیجه برسد که فرهنگ آنگلو ـ آمریکایی در اینترنت غالب است، قاطعانه می گویداین عدم تعادل نشانگرآنست که محرومیت اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه اسرائیل صرفاً در فضای مجازی،منعکس شده است.داویس از امکان محرومیت از فرهنگ ابزاری جهانی(تکنوفرهنگ) بواسطه تفاوت و تنوع ارزش ها و گرایشات انسانی حمایت می کند. در این میان، استالد و تافت چند گزارش درخصوص فعالیت های شماری از اقلیت های مشخص و مجزا در فضای مجازی تهیه کرده اند: مردان آفریقایی سیاهپوست روستایی در دانشگاهی در آفریقای جنوبی، خانواده های آچسیای جنوبی در لندن، زنان هند و مهاجران ایرانی مقیم لندن.در جستجوی آرمان شهر: تأثیر فرهنگی و طراحی فناوریاگر فرهنگ مجازی را نظام ارزشی ای بدانیم که تجسم سخن آزاد، کنترل فردی و از میان بردن فاصله ها است، آیا این بدان معناست که نابرابری های موجود را می توان با پیگیری این آرمان شهر اصلاح نمود؟
کنیستون و هال می کوشند تاموضوعاتی را که در این تلاش ها قابل بررسی است را برشمرند:توجه به واکنشهای ملی گرایانه به روشنفکران انگلیسی زبان،ایجاد صوراستاندارد برای زبانهای بومی و چالش هایی که شرکتهای نرم افزاری آمریکای شمالی به هنگام پرداختن به زبان های آسیای جنوبی با آن مواجه هستند.بنسان واستندینگ نقش سیاست در حفظ ارزشهای فرهنگی را بررسی کرده اند.آنها همچنین چارچوب جدیدی برای ارزیابی تأثیر فناوری و ارتباطات بر فرهنگ ارایه کرده اند.
ویلسون معتقد است که چارچوبی مبتنی بر تحلیل چامسکی(۱۹۸۹) از رسانه های فراگیر می تواند در تعیین میزان مشارکت آمریکاییها و میزان غلبه نهادها(و در نتیجه تعیین فرهنگ) فضای مجازی مؤثر باشد.از مسایل مربوط به حوزه HCI می توان به تلاش های اولیه در راستای تهیه فضاهای آن لاین برای گروه های فرهنگی خاص اشاره کرد.به عنوان نمونه ترک به طور خلاصه تلاش هایی را که جهت ایجاد روابط بین فرهنگ کاربران و علایق آنها به وسایل ارتباطی خاص و مدل های سایت شبکه جهانی برشمرده است، در عین حال، لئوناردی گزارشی از پژوهشی در خصوص ظهور «ویژگیهای فرهنگی اسپانیایی» در چگونگی طراحی وب سایت ارایه می دهد (خصوصیات فرهنگی در قالب بافت آمریکایی در راستای اشتقاق از فرهنگ ها درک و مشاهده می شوند) و طرهای خود را برای این جامعه ارایه می دهد. هیتون باکمک گرفتن از ایده بیجکر و لو در مورد «چارچوب تکنولوژیکی» توضیح می دهد که چگونه طراحان ژاپنی تصمیمات فنی را باتوسل به عناصر فرهنگی ژاپن توجیه می کنند. چالش های روش شناختی و نظری اینگونه رویکرد به طراحی فناوری به تفصیل در بخش «نشریه های فرهنگی مربوط به ارتباطات فکری آن لاین» (مکفادین) و درهمین دایره المعارف آمده است.

● گرایشات آینده
 

درحال حاضر در ادبیات فرهنگ مجازی موجود بین نظریاتی که بیانگر ورود فرهنگ های پیشین (به فضای مجازی) هستند و نظریاتی که انتظار ساخته شدن فرهنگی جدید را در فضای مجازی دارند،تنش وجود دارد. نظریه پردازان دسته اول، مایلند ابتدا گروه هایی که در فضای مجازی از تعاریف فرهنگی(ومعمولاً قومی) جزمی یابنیادین استفاده می کنند را شناسایی وطبقه بندی کنند، سپس به بررسی شیوه های وارد کردن،تحمیل کردن و یا از دست دادن کنشهای فرهنگی در فضای مجازی بپردازند.آنگاه تحلیل های سیاسی ـ اجتماعی بر مبنای این طبقه بندی ها صورت می گیرد.بکارگیری چنین تعاریف ثابتی از فرهنگ راه را برای برخی حملات به توسعه به اصطلاح«نسخه های» فرهنگی مناسب فضاهای آن لاین و تعامل های انسان ـ کامپیوتر هموار می کند. اما چالشی که هنوز وجود دارد، فقدان نظریه ای دقیق درخصوص فرهنگ است که تحلیل پیچیدگی های واقعی فرهنگی مجازی و جوامع مجازی را می طلبد و به علاوه این فقدان،فناوری و طراحی ابزار را هدایت می کند. اما اخیراً برخی نظریه پردازان،سودمندی الگوهای ثابت و «طبقه ای» یا تعاریف فرهنگ را زیر سوال می برند.در عین حال عبدالنور-نوسرا معتقد است که بررسی ساخت فرهنگ در شبکه دشوار است.بنسان و استندینگ نظریه سیستم های کاملاً جدید فرهنگی را ارایه کرده اندکه فرهنگ را مؤکداً سیستمی نامریی قلمداد می کند تا مجموعه ای از مقولات و طبقات.
مهم تر اینکه، نظریه پردازان پسامدرنی نظیر پوستر معتقدند که اینترنت نظریه فرهنگی و اجتماعی خاص خود را می طلبد. نظریه مشترک بین این نظریات ناظر به ماهیت پویای فرهنگ و نقش افراد به مثابه عامل های فعال در ساخت فرهنگ آن لاین یا آف لاین است.

● نتیجه گیری
 

هرگاه انسانها در خلال زمان با یکدیگرتعامل برقرار می نمایند، فرهنگهای جدید به وجود می آیند. در فضای جازی، فناوریهای کامپیوتری شبکه ای،فرایند های ساختار فرهنگی را شکل می دهند (یا مانع می گردند یا بلوکه می کنند) و شکل گیری این فرایند را تسهیل می بخشند. اگرچه مباحثات درخصوص ماهیت فرهنگ مجازی به افراط کشیده می شود،اما یک نکته به شدت واضح و مبرهن است: در حوزه تعامل کامپیوتر- انسان، دیگر زمان کافی و مقتضی برای تمرکز بر تعامل میان ماشین و انسان وجود ندارد. هر کوششی در راستای بررسی ارتباطات انسانی شبکه ای باید تعامل انسانی را با فرهنگهای فضای مجازی در نظر گیرد که فناوریهای کامپیوتری مسبب آن بوده اند.
اصطلاحات و مفاهیم فرهنگ
این واژه از چندین معنا برخوردار است:
الگویی بنیادینی که اساس آن را الگوهای مشترک،عقاید،رفتارها، دیدگاههای محافظه کارانه اجتماعی و ارزشهای اکتسابی که فرهنگ را نظامی مشترک ازحل وفصلیا ایجاد معنای جمعی می دانند، تشکیل می دهد.کلید فهم فرهنگهای آن لاین- که درآنها ارتباطات متن محور است ممکن است تعاریفی از فرهنگ باشد که بر رابطه معکوس و معنایی میان زبان و فرهنگ تاکید دارد.

● فضای مجازی
 

اینترنت به نحو آشکار به زیر ساختهای تکنولوژیکی کامپیوترهای شبکه ای اشاره دارد که ارتباطات دیجیتالی را در سطح دنیا ممکن می سازند.در عین حال فضای مجازی،مکان های مجازی به شمار می روند که در آنها افراد با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و این ارتباط توسط فناوری های اینترنتی ممکن شده است.از نگاه لوی فضای مجازی نه فقط زیرساخت ابزاری ارتباطات دیجیتالی است که اقیانوس اطلاعاتی است که انسان ها در آن زیرساخت ها را کنترل کرده و توسعه می دهند.
▪ آرمانشهر
مدینه فاضله عبارت از جامعه ای واقعی یا تصوری، مکان یا دولتی کامل یا ایده ال است.
▪ ناآرمانشهر
این مدینه از لحاظ معنایی مخالف مدینه فاضله است و به هر جامعه نامطلوبی اطلاق می شود. این اصطلاح عمدتاً برای اشاره به جامعه ای ساختگی(در آینده ای نزدیک) بکار می رود که در آن گرایشهای اجتماعی رعب آور و از لحاظ اجتماعی بی نهایت مخرب است.
▪ ابزار گرایی تکنولوژیکی
دیدگاهی که در آن صرفاً فناوریها و ابزارهایی که دخالت درفرهنگ ندارند،اهمیت داشته و مفیدند.ابزارهایی که حامل هیچگونه ارزش یا فرضیات فرهنگی در نوع طراحی و نیز درمقام تحقق نیستند.
▪ جزم گرایی تکنولوژیکی
عقیده ای است که بر اساس آن فناوری طبق قوانین درونی خود گسترش می یابد و از این رو باید به مثابه سیستمی مستقل در نظر گرفته شود که تمام عرصه های اجتماع را تحت کنترل و نظارت دارد.
▪ مدرن
اصطلاح مدرن در علوم اجتماعی به اشکال مختلف سیاسی،اجتماعی،فرهنگی (و مبانی اجتماعی و فلسفی آنها) اشاره دارد که مشخصه جامعه صنعتی و غرب امروز به شمار می رود. فرضیات فرهنگی مدرن بطور خاص در پی بسط نظریات جهانی وعقلایی هستند که جوامع انسانی را توضیح و تفسیر می کنند.
▪ پسامدرن
رویکردهای نظری که به عنوان پسامدرن شناخته شده اند، این اعتقاد را که فرضیات اجتماعی جهانی و عقلایی، مطلوب هستند را کنار گذاشته اند. نظریات پسامدرن، فرضیات بنیادین مدرن نظیر ایده پیشرفت یا آزادی را به چالش کشیده اند.
منابع: آفتاب
www.icanalyze.ir
روزنامه ابرار اقتصادی

ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : amirpetrucci0261



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما