زنان منتظر در جهان معاصر
نویسنده : حجتالاسلام والمسلمین سید محمدمهدی میرباقری*
اشاره:
ضرورت هدف گذاری صحیح برای بانوان منتظر
انتظار یعنی حرکت در مسیر تحول جهانی
مروری بر شکلگیری و تسلط فرهنگ ضد دینی غرب
ارزشهايي كه تمدن جدید غرب بر محور آن شكل گرفته، عبارت است از انسانمحوري، آزاديهاي فردي و اجتماعي، البته از نوع آزادي از تقيّدات معنوي و امثال آن. دانشمندان غرب بر محور اين ارزشها، فلسفه، دانش، علم، عقلانيّت، تكنولوژي و فناوري را تولید و انقلاب علمي و صنعتي ايجاد كردند؛ آنها همه ساختارها و حتي مفاهيمي را كه در زندگي اجتماعي انسانها جاري است، تحت تأثير همان مفاهيم ارزشي خودشان بازتوليد و در جهان منتشر کردند به طوری که شما الآن به هر زاويهاي از زواياي زندگي خودتان كه بنگیرید حتي زندگي مسلمانها و موحدين و شيعيان ـ به روشنی ميبينيد که تحت تأثير آن فرهنگ هستند. الآن الگوي خوراك و پوشاك و مسكن ما به شدت، تحت تأثير آن موج جهاني است؛ حتی نحوه رضايتمندي ما از زندگي دقيقاً بر محور طراحي و مديريت غرب بعد از رنسانس، شكل گرفته است. بنابراين میبینید که آنها ارزشهاي خودشان را به نوع زندگي ما و به ارزشهايي تبديل كردند كه ما در عرصه زندگيمان به آن پایبند هستيم. حتی شرافت و تحقير انسان بر مبناي آنها تعريف ميشود.
آنها نه فقط ارزشها، بلکه حتي ذائقه و ذهنیت ما را هم تغيير دادند؛ الآن بسياري از چيزهايي كه در ذهن ما ارزش دارد، ارزشهايي است كه بعد از رنسانس توليد و بعد در جامعه جهاني گسترش داده شده و هم اکنون الآن هم دنبال گسترش بيشتر و جهاني سازي همان ارزشها هستند.
بعد از ماجراي 11 سپتامبر ـ كه غرب يك جنگ نظامي تمام عيار را عليه دنياي اسلام شروع كرد ـ متفكرين غرب نامه نوشتند و از اقدامات نظامي بوش دفاع كردند، چرا که استدالال آنها اين بود كه ما بايد ارزشهاي امريكايي را در جهان، تعميم و توسعه بدهيم و در همین راستا اگر جايي هم لازم باشد براي گسترش اين ارزشها جنگ نظامي به راه میاندازیم. از نظر آنها حتي جنگیهای نظامی ـ كه به كشتارهاي جمعي بر اساس استفاده از سلاحهاي غير متعارف، مثل سلاح شيميايي و اتمي منتهي بشود ـ كاملاً امري اخلاقي است.
غربیها به شدت دنبال اين مطلب هستند كه ارزشهاي خودشان را در همه عرصههاي زندگي ما وارد کنند حتی در تعیین رنگ لباس، مدل راه رفتن، مدل درست كردن مو و آرايش ظاهري، اما باید بدانیم آنها وقتي میتوانند مدل لباس يك جوان، يا زيباشناسياي كه از نوع آرايش شخصي یک نفر را تغییر دهند که قبلاً فكر و روح او را تصرف کرده باشند.
از اين گستردهتر مدلهايي است كه براي زندگيِ ما درست کردهاند. فرض كنيد مدل مطلوبي كه بانوان بايد در زندگي اجتماعي خودشان دنبال كنند، چه مدلی است؟ چقدر بايد درس بخوانند و چگونه درس بخوانند؟ اشتغال و پوشششان چگونه باید باشد؟ ارتباطشان با اقشار ديگر چگونه باید تعریف شود؟ روابط عاطفي و فيزيكيشان با مردها چطور بايد باشد؟
سیاستمداران غربی، همه اينها را ارزش سازي و به جامعه جهاني منتقل کردهاند و الآن بسياري از چيزهايي كه ما ارزش ميدانيم همان بازتوليد شده ارزشهاي محوري در حوزه حقوق بانوان است. آنها ارزشها را به حقوق، ساختارهای اجتماعي، هنر و زيباشناسي و زيباپسندي و امثال اينها تبديل کردهاند؛ حتی نوع تحصيل بانوان دنياي اسلام نیز بر این محور استوار شده است. باید بدانیم اصلاً مسئله اين نيست كه بانوان تحصيل كنند يا نه؟ معلوم است که عالِم و آگاه بودن، خوب است؛ اما مسئله این است که نگاه ما به علم، تعليم و تعلّم و نیز مأموريت ما در حوزه آگاهي يافتن، آموزشها و به كارگيريِ اين آموزشها و حرفهها در زندگي اجتماعي و فردي، تابع يك سری ارزشها و به تبع آن، برنامهريزي خاصی است كه تمام آن مبتني بر فرهنگ مدرن غرب است.
لزوم انتظار برنامهریزی شده
ما نیز باید در مقابل غرب همین گونه عمل کنیم، يعني اگر منتظر يك تحوّل همه جانبه و فراگير در همه ابعاد حيات انسان هستيم، بايد بتوانيم ارزشهایی را که منتظر تحققش هستيم، مديريت كنيم تا آرام آرام وارد زندگي ما شده و به مدل زندگي ما تبديل شوند؛ يعني الگوي خوراك، پوشاك، مسكن، ارتباطات، اشتغال، خانهداري، حضور در محيط اجتماعي و... را بر اساس آن ارزشها شكل دهيم.
ضرورت بازنگری مفهوم انتظار
فرهنگ انتظار و تدوین نظام جامع
اگر شما در ميداني بجنگید كه دشمن با يك نقشه كلان و از زواياي مختلف، شما را در معرض تهديد و هجوم قرار داده، برنامهریزی شما براي فتح يك سنگر و يك ضلع، بدون توجه به هجوم همه جانبه، قطعاً ناكارآمد خواهد بود. اتفاقاً يكي از نكات ضعف برخورد ما با تهاجم فرهنگيِ غرب همين است كه نقشه آنها جامع، فراگير، دورنگرانه و برای همه عرصههاي حيات است و ميخواهند يك توسعه پايدار و همه جانبه را در مقياس جامعه جهاني مديريت كنند، اما ما در مواجهه با آن، در مقياس خُرد، برنامهريزي ميكنيم. مثلاً آنها وقتی براي تغيير اخلاق و فرهنگِ تأمين غرائز انسان برنامهريزي ميكنند، میخواهند نگاه انسان را به اين غريزه و كارآمدي و نوع بهرهمندي و فعالسازياش و نوع ارتباط اقشار و اخلاق و عاطفهاي كه بايد در اين زمينه حاكم باشد، تغيير دهند. بر این اساس، هم مبانياش را توليد ميكنند و هم آن را از طریق هنر به محصولات فرهنگي تبدیل کرده و بعد هم در زندگي بشر جاري ميكنند؛ ارتباط اقشار و مفهوم ارتباط زن و مرد و ارتباطات عاطفي و غريزي آنها را تغيير ميدهند؛ معناي نيازمندي انسان را در اين عرصه عوض ميكنند و مقياس احساس نياز را به شكل مغالطه آميزي بالاتر ميبرند تا همه افرادي را كه تشكيل خانواده دادهاند دچار بحران کرده و به این وسیله مفهوم خانواده را عوض كنند. آنها این طور عمل میکنند ولی ما ميخواهيم با وام ازدواج اين مشكل را حل كنيم! نه اینکه اين اقدام نشود، اگر اين اقدام درون يك نقشه جامع و تعريف شده باشد، بسيار خوب است؛ ولي اگر ما خيال کنیم كه خطر دشمنی که با هجوم فرهنگي و در قالب جنگ نرم به سراغ ما آمده را ميتوانيم فقط با وام ازدواج، رفع كنيم؛ نگاهی کوتهبینانه است! دشمن، اخلاق را به صورت نسبي، تابع تكامل و تكنولوژي تعريف ميكند و به دنبال تغيير مفهوم اخلاق و ارزشها با يك برنامهريزي جامع است، اما ما ميخواهيم اين را از طريق يك برنامهريزي خُرد حل كنيم.
اگر ما مأموريت خودمان را بازتوليد حقيقت انتظار و لوازم آن در حوزه فرهنگ و اقتصاد و همه عرصههاي حيات بانوان بدانيم و بخواهيم اين مفهوم و ارزشهايي را ـ كه نمايانگر انتظار هستند و در دل يك انسان منتظر به عنوان ارزشهاي محوري دنبال ميشوند ـ محقق كنيم، نبايد فقط در حوزه خصوصي خودمان برايش برنامهریزی كنيم. اینکه یک آدمِ اخلاقي بشويم، كافي نيست. ما بايد براي تحقق اين ارزشها در عرصه حيات اجتماعي و فردي و همه ساحتها و زمانهاي زندگي، از طفوليت تا هنگام مرگ، تلاش و برنامهریزی کنیم و در اين بازتوليد، در يك نقشه جامع عمل نماییم.
حاصل سخن
خود بانوان هستند كه بايد با اين سيطره فرهنگ غرب بر زندگي و هويّت جمعي آنها به شدت مبارزه كنند؛ خودشان مفاهيم را بازتوليد و براي تحقّق و عملياتي و اجرايي شدنش در همه عرصههای زندگي، تلاش كنند.1
پينوشتها:
* . رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم.
1. سخنرانی در همایش زنان منتظر، مسجد مقدس جمکران، 31/4/89، با تلخیص و تغییر در سجاوندی جملات.
/ج