وقتي بچه ها سوال هاي سخت مي پرسند
فرض كنيد سر ميز شام نشسته ايد و با فرزندتان مشغول شام خوردن هستيد. ناگهان پسر 4 ساله تان از شما مي پرسد:«مامان! من چطور رفتم توي شكم تو؟ يعني من مثل يك دونه كوچولو بودم كه تو قورتش دادي؟» لقمه در گلوي تان گير مي كند و ديگر پايين نمي رود. گيج مي شويد. چون نمي دانيد چه پاسخي به فرزند كنجكاوتان بدهيد. سوالات جنسي كودكان اغلب از حدود 3-4 سالگي آغاز مي شود. آنها نيازمند اطلاعات صحيح بوده و سوالات خود را تا رسيدن به جواب قطعي و به بهانه هاي مختلف تكرار مي كنند. معمولا والدين ناآگاه در اين مورد به 2 شيوه برخورد مي كنند يا جوابي به سوال نمي دهند يا ذهن كودك را با انبوه اطلاعات پر مي كنند. اما 2 قاعده براي ارائه اطلاعات جنسي يا اطلاعاتي در مورد مرگ، طلاق و موارد مشابه به كودكان بايد رعايت شود:
1.كشف و درك آنچه بچه ها مي دانند و نحوه نگرش آنها
2.صداقت در بيان مطلب
نكته اول
ما نمي توانيم سر در بياوريم كه كي و كجا و در چه شرايطي بچه ها سوالات سخت مي پرسند. بيشتر پدر و مادرها فكر مي كنند كه بچه ها در اوقاتي كه خيلي سر والدين شلوغ است سوالات سخت مي پرسند. اما سوالاتي نظير آنچه در بالا مطرح شد مي توانند خيلي سخت باشند چون هر كدام از ما نگراني ها و تفكر خاص خودمان را در خصوص اين مسائل داريم. بعضي ها دوست ندارند كه اين سوالات را پاسخ دهند. بعضي دوست دارند پاسخ دهند اما نمي دانند چگونه. بعضي پاسخ مي دهند و اما روش درست را بلد نيستند و كار را خراب مي كنند و آنچه نبايد بگويند مي گويند. مخصوصا در جوامعي مثل ايران كه ارزش هاي اخلاقي بيشتري وجود دارند، پاسخ دادن به اين قبيل سوال ها كمي دشوارتر است.
راه حل هاي ديگر
به ياد داشته باشيد وقتي مي خواهيد پاسخ سوالات اينگونه اي فرزندتان را بدهيد يا با او در خصوص روابط زناشويي صحبت كنيد تا ابهاماتش برطرف شود، حتما اين مسائل را در چارچوب ازدواج و زن و شوهري مطرح كنيد. به كودك اجازه ندهيد فكر كند كه اين مسائل در چارچوبي ديگر نيز قابل وقوع است.
به طور كلي بچه ها در 4 تا 7 سالگي با توضيحات اندك قانع مي شوند. هرگز سعي نكنيد در جواب بچه ها وارد جزئيات شويد و همه چيز را براي بچه ها شرح دهيد. چون آنها اصولا هيچ تصوري از واقعيت قضيه ندارند.
عباراتي كه براي پاسخ دادن بايد از آنها استفاده كنيد
1.مي دوني، سوال خوبي پرسيدي. خوشحالم كه اين سوال رو از من پرسيدي.
بگذاريد فرزندتان از همان ابتدا بداند كه شما در خصوص اين قبيل سوالات عصباني نمي شويد. اين مسئله موجب مي شود كه بچه براي گرفتن پاسخ سوالات خود به منابع ديگري رجوع نكند و همه سوالاتش را از شما بپرسد. اگر فرزندتان براي گرفتن پاسخ سوالات يا ارضاي حس كنجكاوي اش به منابع ديگري غير از شما رجوع كند، بدانيد كه كنترل فرزند خود را از دست داده ايد و فرزندتان از جايي ديگر كنترل خواهد شد و ذهنش شكل خواهد گرفت.
2.تعجب مي كنم كه تو ذهنت به اينجا قد داد كه چطور بچه ها داخل شكم مادرشون قرار مي گيرند.
سعي كنيد به گونه اي به فرزندتان بفهمانيد كه او در خصوص سوالي كه پرسيده است، خوب مي داند. اين روش موجب مي شود كه وقتي وارد مرحله پاسخ دادن به سوال شديد، نگراني پيش رفتن در موضوع از ميان برود.
3.من و بابات به اين نتيجه رسيديم كه خيلي بچه دوست داريم. اينطوري بود كه تو اومدي تو زندگيمون.
اين مسئله براي كودك خيلي مهم است كه ديگران به بودنش اهميت بدهند و از بودنش در جمع خانواده خوشحال باشند. همچنين با اين عبارت در واقع شما پيام هايي به صورت پنهان براي ذهن و فرزندتان مي فرستيد كه به وجود آمدن بچه به دخالت پدر و مادر ربط دارد.
4.براي به وجود آمدن يك بچه، پدر و بادر بايد با هم باشند.
فرزندتان مي فهمد كه براي به وجود آمدن يك بچه پدر و مادر بايد در كنار هم باشند و هر 2 در اين مسئله نقش دارند.
5.مي توانيد با ادبيات پزشكي به سوال كودك پاسخ دهيد. مثلا بگوييد:«مردها موجودات زنده كوچكي در بدنشان دارند كه اسپرم نام دارد. زن ها هم ماده اي در بدنشان دارند كه تخمك نام دارد. در ضمن زنها فضاي خاصي در شكم شان براي نگهداري بچه دارند كه بچه در آن مي تواند رشد كند. اسپرم مردها و تخمك زن ها وقتي با هم تركيب مي شوند، يك بچه كوچولو درست مي شود كه اين بچه كوچولو بعدها بزرگ مي شود و به دنيا مي آيد.»
هميشه در اين موارد لغات درست و صحيح را به كودكان بياموزيد تا بفهمند و اگر خواستند در خصوص اين مسئله صحبت كنند بدانند كه بايد از چه لغاتي استفاده كنند.
بچه ها در مقابل توضيحات به انواع مختلفي پاسخ مي دهند. البته ممكن است اين اطلاعات براي بعضي بچه ها كافي باشد و سوال ديگري نپرسند. بعضي ديگر از بچه ها ممكن است سوالات بيشتري بپرسند. مثلا بپرسند:«اسپرم چطور به تخمك مي رسد؟ من هم اسپرم دارم؟» در اين موارد بهتر است پاسخ را صادقانه و بدون شرمساري بگوييد. البته توجه داشته باشيد كه نيازي به طرح كردن جزئيات نيست. مثلا كافي است بگوييد پدر و مادر چون كنار هم هستند اين اتفاق مي افتد.
1.هميشه هر سوالي در اين مورد داشتي از خودم بپرس.
به فرزندتان اطمينان بدهيد. همه بچه ها در خصوص اين موارد سوالاتي دارند. به ياد داشته باشيد كه اين مسئله جزئي از زندگي آينده فرزندتان خواهد شد. هيچ كسي بهتر از شما نمي تواند اينگونه سوالات فرزندتان را پاسخ دهد.
عباراتي كه مي توانيد براي پاسخ دادن از آنها استفاده كنيد.
با اين ترفند مي توانيد بهفميد كه اطلاعات فرزندتان در خصوص سوالي كه مطرح كرده است تا چه حد است. ممكن است در تلويزيون، مجله يا كتابي چيزي در اين خصوص خوانده باشد. دانستن اينكه فرزندتان خودش تا چه اندازه اطلاعات دارد به شما كمك مي كند كه با او راحت تر صحبت كنيد.
2.اين سوال خيلي مهمه.دوست دارم جواب سوالت را به خوبي بدهم. پس بگذار كمي درباره اش فكر كنم.
اگر براي پاسخ به سوال فرزندتان احساس ناخوشايندي داشتيد يا اينكه نمي دانستيد چطور بايد جوابش را بدهيد و از چه كلماتي استفاده كنيد، ترديد به خود راه ندهيد و از فرزندتان وقت بخواهيد تا كمي درباره سوالش فكر كنيد. با اين كار مي توانيد با همسرتان مشورت كنيد يا از يك كارشناس كمك بخواهيد.
3.تو در سني هستي كه به زودي سوال هاي زيادي در خصوص روابط زناشويي توي ذهنت ايجاد مي شه. من خيلي خوشحال مي شم به اين سوال ها جواب بدم.
اينطوري بچه ها مي فهمند كه سوالي كه برايشان ايجاد شده، طبيعي است و شما انتظار مطرح شدن چنين سوالي را داشته ايد. به اين ترتيب در خصوص اين مسئله كنجكاوي بيش از اندازه و منحرف كننده براي بچه ها ايجاد نمي شود.
8 تا 10 سال
1.دختران در اين سن، به سن بلوغ نزديك مي شوند و اندام تناسلي شان رشد مي کند و تصورشان از جنسيت به تدريج كامل مي شود.
2.برخي تغييرات هورموني در كودكان در اين سنين رخ مي دهد كه ممكن است موجب ترس آنها شود. معمولا درک اين تغييرات براي كودكان كمي دشوار است.
3.در فضاي جامعه امروزي و با گسترش دامنه نفوذ رسانه هاي ديداري، نوشتاري و شنيداري، كودكان كاملا در معرض استفاده از رسانه ها هستند.
4.در اين سن معمولا كودكان تشويق مي شوند كه مانند كودکان بزرگ تر از خودشان لباس بپوشند. اين مسئله به خصوص در كودكان دختر بايد مورد توجه بسيار والدين قرار بگيرد.
منبع:نشريه شهرزاد، شماره 19.
/ج