مقام پدر و مادر (1)
بخش اوّل، شامل بیان مقام پدر و مادر در اسلام است و صرفا مسائلی را مطرح می سازد که درباره مقام و منزلت پدر و مادر از نظر قرآن و روایات است.
بخش دوم، شامل مسائل مربوط به حقوق پدر و مادر نسبت به فرزندان و همچنین حقوق فرزندان نسبت به والدین و مطالب مربوط به عقوق والدین و احکام اولاد است که روی هم رفته، این بخش به گونه ای تنظیم شده است که می تواند پاره ای از مسائل تربیتی را هم ارائه دهد و بنمایاند که والدین در تربیت فرزندان، چه وظایفی را بر عهده دارند.
اهمّیت این بحث به اندازه ای است که خداوند متعال در بیش از 23 آیه در قرآن مجید، صراحتا و یا به طور ضمنی فرزندان را به احسان و نیکی نسبت به پدر و مادر، امر نموده است:
وَ قَضی رَبُّک اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِیاهُ وَ بِالْوالِدَینِ اِحْسانا.(1)
پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر، نیکی کنید.خداوند متعال در این آیه شریف، بعد از اصل توحید (که از اساسی ترین اصول اسلام است)، به یکی دیگر از تعلیمات انبیا، یعنی نیکی به پدر و مادر اشاره می کند. خداوند در آیه ای دیگر می فرماید:
وَ وَصَّینَا الاِْنْسانَ بِوالِدَیهِ حُسْنا.(2)
ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند.همان طور که ملاحظه می شود، احسان و تکریم به پدر و مادر، یک قانون کلّی برای تمام انسانهاست که این قانون، مخصوص دسته یا گروه خاصّی نیست.
و نیز در گفتار و بیانات زیادی که از ائمّه معصومین علیهم السلام نقل شده، به فرزندان سفارش زیادی درباره نیکی به والدین شده است و لذّت زندگی و رونق نظام خانواده در خدمت به والدین است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
نظر الولد الی والدیه حبّا لهما عبادة.(3)
نگاه با محبّت و دوستانه به پدر و مادر، عبادت است.اهمّیت این عمل، به قدری است که بزرگترین واجب شمرده شده است و همچنین باعث افزایش عمر و زیادی روزی دانسته شده است و در دنیا موجب راحتی انسان و خشنودی خداوند و به هنگام مرگ، باعث راحت جان دادن و در آخرت، سپر آتش جهنّم و سبب رحمت خداوند است. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
رحم اللّه امرءً أعان والده علی برّه.(4)
خداوند، رحمت کند کسی را که پدرش را بر نیکی، کمک کند.به امید آنکه این نوشتار، مورد رضای حق قرار بگیرد و ذخیره ای باشد برای «یوْمَ لا ینْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ اِلاّ مَنْ اَتَی اللّه بِقَلْبٍ سَلیمٍ».(5)
بخش اوّل: نیکی به پدر و مادردین مبین اسلام، برای زنده ماندن ملّتها همبستگی خاصّی را بین افراد آنها لازم دانسته است و از افراد جامعه، نسبت به پدر و مادر که شعاع بستگی انسان به آنها نزدیک تر است، بیشتر سفارش شده است.
پروردگار عالم در وجود فرزندان، عاطفه و علاقه خاصّی نسبت به والدین قرار داده است. این علاقه خاص را ممکن نیست که بتوان از انسان سلب نمود و خداوند در آیات قرآن، به محبّت فرزندان نسبت به پدر و مادر، سفارش نموده است.
هیچ فداکاری یی بالاتر از خدمت نسبت به پدر و مادر نیست و خدمت به آنان بزرگترین خدمتی است که فرد می تواند درباره کسی انجام دهد.
در کشورهای غیراسلامی، بر اثر کم بودن عواطف، فرزندان بعد از بلوغ، محیط خانواده را ترک می کنند و جدا از پدر و مادر زندگی می کنند و این چنین زندگی یی، کانون خانواده ها را سرد نموده است و گاه زمانی طولانی، پدران و مادران روی فرزندان خود را نمی بینند. لذا سپردن
فرزندان به کودکستان(6) و یا محیطهای دیگر، ریشه عواطف را می سوزاند و از رشد و نموّ آنها جلوگیری می کند.
متأسفانه می بینیم که بعضی از جوانان، پدر و مادر پیرِ خود را مزاحم و دست و پا گیرِ زندگی خویش می بینند و سعی در دور شدن از آنها دارند.
در قطب مخالف این بی حرمتی ها افرادی بوده اند و هستند که در سایه تربیت قرآنی، حتی والدین خود را در سنین پیری بهتر از فرزندان خود نگه می دارند که این خود، یک نوعی از احساسات و عواطف الهی است. حتی این روابط پس از مرگ هم با انسان همراه است و از پرجوش ترین احساسات انسانی، روابط والدین و اولاد است و همه اینها بدون جلب منفعت است،(7) و همین ویژگی است که قداست خاصّی به این علاقه می بخشد.
هر چند فرزندان نمی توانند حق احترام به پدر و مادر را ادا کنند؛ ولی باید به مقدار امکان، سعی کنند تا رضایت آنها را که رضای الهی است، کسب کنند.
سیمای والدین در قرآن
اکنون برای روشن شدن چهره فروزانِ والدین، قبل از هر چیز دستِ مدد به سوی قرآن دراز می کنیم؛ همان کتابی که رهگشای زندگی انسانها در دنیاست و اگر مسلمانان در تمام امور، چه فرهنگی و چه اقتصادی یا امور دیگر، قرآن را سرلوحه زندگی خود قرار بدهند، از سعادت دنیا و آخرت برخوردار خواهند شد.قرآن مجید، در آیات متعددی دستور می دهد که به والدین نیکی کنیم که همه اینها به مقام والای والدین اشاره دارد. اینک به برخی از این آیات اشاره می کنیم.
1 - وَ اِذْ اَخَذْنا میثاقَ بَنی اِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ اِلاَّ اللّه وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی...(8)
و به یاد آورید زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و نسبت به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان، نیکی کنید.احسان به پدر و مادر بعد از پرستش خداوند
اینکه بعد از امر به عبادت خداوند، نیکی به پدر و مادر ذکر شده است، به چند جهت است.اوّل نعمتهای خداوند، بالاترین نعمتها بر بنده است و بعد از پروردگار عالم، پدر و مادر، سبب وجود فرزند هستند.
دوم خداوند، مؤثّر واقعی و حقیقی در وجود انسان است و پدر و مادر به حسب ظاهر در وجود او مؤثّرند. در جایی که مؤثّر حقیقی ذکر شده است، بعد از آن، مؤثّر ظاهری ذکر می شود.
سوم خداوند، در مقابل نعمتهایش از بنده اش چیزی نمی خواهد. پدر و مادر هم در مقابل نعمت خود، از فرزند چیزی طلب نمی کنند؛ حتی پدر و مادر غیر مسلمان به فرزند خود مهربانی می کنند. لذا این نعمت آنها شبیه نعمت خداوند است.
چهارم خداوند نعمت خود را از بنده اش دریغ نمی کند؛ اگر چه بنده دارای گناهان زیاد باشد؛ همچنین پدر و مادر، فداکاری های خود را از فرزند دریغ نمی دارند، اگر چه به آنها بد کرده باشد.
پنجم پدر مهربان، در مال فرزند تصرف می کند تا سود بیشتری عاید فرزندش شود و از ضایع شدن مال او جلوگیری می کند. خداوند نیز اعمال عبادی بنده اش را از آفت دور می سازد و زیاد می کند و اعمال فانی او را جاودانی می سازد.
ششم نعمت وجود خداوند، بالاتر از نعمت پدر و مادر است و با دلیل و برهان، ثابت می شود؛ امّا نعمت والدین از جهت ضرورت، معلوم و مشهود است؛ امّا در مقایسه به نسبتِ نعمت خداوند، کم است.(9)
2 - وَ اعْبُدُوا اللّه وَ لا تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً و بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(10)
و خداوند را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید.خداوند متعال، نخست، مردم را به عبادت و بندگی پروردگار، دعوت می کند. سپس به حقّ پدر و مادر اشاره می کند که نسبت به آنها نیکی کنید.
حقّ پدر و مادر، از مسائلی است که در قرآن مجید، بسیار روی آن تکیه شده است و در چند مورد، در قرآن بعد از دعوت به توحید قرار گرفته است.
از این تعبیرهای مکرّر استفاده می شود که میان این دو، ارتباط و پیوندی است؛ چون بزرگترین نعمت، نعمت هستی و حیات است که در درجه اوّل، از ناحیه خداست و در مراحل بعد به پدر و مادر بر می گردد. پس ترک حقوق پدر و مادر، همدوش شرک به خداست.
3 - ألاّ تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(11)
چیزی را شریک خدا قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید.پروردگار عالم، از تحریم شرک شروع کرده است که در واقع، سرچشمه همه مفاسد اجتماعی و محرّمات الهی است و بعد بلافاصله، بعد از مبارزه با شرک، حقّ پدر و مادر در دستورهای اسلامی آمده است. در این آیه به جای تحریمِ آزار پدر و مادر (که هماهنگ با سایر تحریمهای این آیه است) موضوع احسان و نیکی کردن ذکر شده؛ و جالب تر اینکه کلمه احسان به وسیله «ب» متعدی شده و آمده: و «بالوالدین احسانا» که معنای آن، نیکی کردن به طور مستقیم و بدون واسطه است. این آیه تأکید می کند که موضوع نیکی به پدر و مادر، آن قدر اهمّیت دارد که شخصاً و بدون واسطه به آن اقدام شود.
4 - وَ قَضی رَبُّک اَلاّ تَعْبُدُوا اِلاّ اِیاهُ وَ بِالْوالِدَینِ اِحْساناً.(12)
پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر، نیکی کنید.در این آیه هم خداوند متعال بعد از فراخواندن به اصل توحید، به یکی از اساسی ترین تعلیمات انسانی انبیا، یعنی نیکی به پدر و مادر اشاره می کند. که «قضی»، مفهوم مؤکدتری از «امر» دارد و فرمان قطعی و محکم را می رساند و قرار دادن توحید در کنار نیکی به پدر و مادر، تأکیدی است بر اهمّیت این دستور اسلامی.
مطلق بودن احسان که هرگونه نیکی را در برمی گیرد و همچنین اطلاق والدین که مسلمان و کافر را شامل می شود، اینها همه تأکید در این مسئله را می رساند و نکره بودن احسان در این گونه موارد (احساناً) برای بیان عظمت آیه می آید. قرطبی در تفسیر خود، در ذیل آیه شریفه 23 سوره اسراء شانزده مسئله را بیان کرده که ما بعضی از آنها را به طور اختصار بیان می کنیم:
1 - کلمه «قضی» در آیه به معنای امر و لزوم و وجوب است. پس «قضی» به معنای امر است و خداوند، امر فرموده که نسبت به پدر و مادر، احسان و نیکی کنید.
2 - در این آیه شریفه، خداوند سبحان به عبادت و توحید امر فرموده و نیکی به پدر و مادر را قرین این امر مهم قرار داده؛ کما اینکه شکر والدین را قرین شکر خودش قرار داده است:
ان اَشکر لی و لوالدیک الی المصیر.
و در روایتی آمده است:
سئلت النبی صلی الله علیه و آله : «أی العمل احبّ الی اللّه عزّ و جلّ؟» قال:
«الصلاة علی وقتها»، قال: «ثم ای؟»، قال: «ثم برّ الوالدین»، قال: «ثم ای؟»، قال: «الجهاد فی سبیل الله»؛ فأخبر صلی الله علیه و آله اَن برّ الوالدین أفضل الأعمال بعد الصلاة التی هی أعظم دعائم الاسلام، و رتّب ذلک «ثم» التی تعطی الترتیب و المهلة.
شخصی از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال کرد: «محبوبترین عمل نزد خداوند متعال کدام است؟». فرمود: «خواندن نماز در وقت خودش و بعد از آن، نیکی به پدر و مادر و بعد از آن، جهاد در راه خدا است»؛ و پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داد که نیکی به پدر و مادر، افضل اعمال است بعد از نماز که نماز از بزرگترین ارکان اسلام است.
3 - از نیکی به پدر و مادر و احسان نسبت به آنان، این است که فرزند، آنان را دشنام نگوید و مورد عاق قرار ندهد که این عمل، از گناهان کبیره محسوب می شود.
4 - نیکی و احسان به پدر و مادر، فقط به این نیست که آنها مسلمان باشند، بلکه اگر کافر هم باشند، باید به آنها مهربانی نمود.
5 - محبّت و مودّت به والدین در سن پیری باید بیشتر باشد، چون در این زمان به نیکی فرزند بیشتر نیاز دارند.
6 - گرچه در این آیه خطاب به نبی اکرم صلی الله علیه و آله است؛ ولی مراد، امّت پیامبر صلی الله علیه و آله است.
7 - در این آیه، خداوند، تربیت فرزند را متذکر شده تا تذکری باشد برای فرزند که پدر و مادر در تربیت او زحمت و مشقّت های زیادی متحمّل شده اند.
اهمّیت این موضوع تا آنجاست که هم قرآن و هم روایات، توصیه می کنند که اگر پدر و مادر کافر هم باشند، رعایت احترام آنها لازم است:
وَ اِنْ جاهَداک عَلی اَنْ تُشْرِک بِی ما لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفَاً.(13)
اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوی، اطاعتشان مکن؛ ولی در زندگی دنیا به نیکی با آنها معاشرت نما.
5 - وَ وَصَّینَا الاِْنْسانَ بِوالِدَیهِ حُسْناً.(14)
ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند.خداوند متعال، نیکی به پدر و مادر را به صورت یک قانون کلّی برای همه انسانها بیان می کند. لذا تعبیر به انسان در این آیه می فهماند که این قانون، مخصوص مؤمنان نیست؛ بلکه بر همه انسانهاست احترام و نیکی به آنها را در برنامه زندگی خود قرار دهند، هر چند با این اعمال هرگز نمی توانند دِین خود را به آنها ادا کنند.
در دنبال این آیه برای اینکه تصوّر نشود که پیوند با پدر و مادر می تواند بر پیوند انسان با خدا حاکم گردد، یک استثنا را در این زمینه روشن شده که:
وَ اِنْ جاهَداک لِتُشْرِک بی ما لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما.(15)
اگر آنها (پدر و مادر) تلاش کنند که برای من شریکی قائل شوی که بر آن علم نداری، از آنها اطاعت مکن.
در شأن نزول آیه مذکور آمده است که سعد وقّاص، نسبت به مادر خود خیلی مهربان بود و به او نیکی می کرد. وقتی که خورشید تابناک اسلام ظاهر شد، سعد هم از کسانی بود که برخلاف آیین مادرش بتها را ترک کرد و مسلمان شد؛ ولی باز هم به خدمت و نیکی به مادرش ادامه می داد؛ امّا مادرش که از مسلمان شدن فرزندش ناراحت شده بود، هر چه اصرار کرد که پسرش دست از اسلام بردارد، سودی نبخشید. او سرانجام دست به ابتکار تازه ای زد.
مادر سعد، وقتی دید پسرش از اسلام بر نمی گردد، ولی نسبت به او خیلی مهربان است، از راه تحریک عواطف او وارد شد و دست به اعتصاب غذا زد و دیگر نه آب می آشامید و نه غذا می خورد.
روز اوّل و دوم گذشت و چیزی نخورد و چون از گرسنگی بی حال شد، گفت: فرزندم! اکنون که از اسلام بر نمی گردی، من چیزی نمی خورم تا بمیرم. آن وقت مردم تو را ملامت کنند که باعث مردن مادرت شده ای.
سعد که نور اسلام در دلش تابیده بود و سخت به اسلام علاقه داشت، با لحنی جدّی گفت: مادر جان! اگر صد جان داشته باشی و در اثر غذا نخوردن همه آنها را از دست بدهی و بمیری، من دست از اسلام بر نمی دارم.
مادر سعد وقتی این استقامت فرزندش را در راه اسلام مشاهده کرد، اعتصاب خود را شکست و آب و غذا خورد. آن گاه این آیه نازل شد.(16)
اساس دعوت انبیا بر این است که انسانها را به توحید و خداشناسی دعوت کند و آنها را از پرستش غیرخدا بپرهیزند. در مقام و عظمت پدر و مادر می بینیم که خداوند، در چند جا پس از دستور به یکتاپرستی، مسئله نیکی به پدر و مادر را پیش می کشد و به آن فرمان می دهد.
پی نوشت ها :
1 - سوره اسراء(17)، آیه 23.
2 - سوره عنکبوت(29)، آیه 8.
3 - بحارالأنوار، ج 71، ص 81.
4 - همان، ص 65.
5 - سوره شعراء(26)، آیه 88 - 89.
6 - البته منظور ما آن است که والدین، فرزندان خود را از محیط خانواده دور نگه دارند و مراقب تعلیم و تربیت آنها نباشند، و گر نه سپردن فرزندان به کودکستان، در صورتی که منافاتی با نظارت و تربیت پدر و مادر نداشته باشد، اشکالی ندارد.
7 - احترام به پدر و مادر، زمانی از قداست برخودار است که بر پایه اسلام و به نیت رضای الهی انجام گیرد، نه اینکه خدای ناکرده طمع مال دنیا و محروم نماندن از ارث به والدین احترام و احساسات ظاهری نشان دهد.
8 - سوره بقره (2)، آیه 83.
9 - تفسیر فخر رازی، ج 1، ص 100.
10 - سوره نساء (4)، آیه 36.
11 - سوره انعام (6)، آیه 151.
12 - سوره اسراء (17)، آیه 23.
13 - سوره لقمان (31)، آیه 15.
14 - سوره عنکبوت (29)، آیه 8.
15 - سوره عنکبوت (29)، آیه 8.
16 - مجمع البیان، ج 8، ص 430 (ذیل آیه 7 سوره عنکبوت).
ادامه دارد
/ع