وظيفه روحانيت همان وظيفه پيامبران است
روايت آيتالله دستغيب از حيات خويش و اولويتهاي نظام اسلامي در واپسين روزهاي زندگي
يادش گرامي باد
حضرت آيتالله مشخصات خودتان را ذكر نمائيد.
دوران كودكي، نوجواني و جواني را چگونه گذرانديد و در اين دوران تحصيلات شما به چه صورت و در چه جاهايي بوده است.
بنده تا سنه 1343 كه پدر ما مرحوم شد، مقداري از مقدمات را خدمت ايشان خواندم. هنگام فوت والده تقريباً بنده 11-12 ساله بودم. ادامه تحصيلات را در شيراز که عبارت بودند از صرف و نحو بيان و منطق و فقه و اصول و ... به علت اينکه مصادف بود با اوايل سلطنت رضاخان قلدر ملعون و جنگ با روحانيت، از بين بردن روحانيت و اينکه نميگذاشتند کسي طلبه شود تحصيل علم بکند فشارهايي که ميآوردند که گفتني نيست کمتر کسي ديگر حاضر ميشد تحصيل علم کند و در رشته طلبگي بيايد.
به طوري اين ملعون جو را برعليه روحانيت درست کرده بود که ميگفتند روحاني عضو فلج اجتماع است که کسي اصلاً رغبت نکند، لکن در همان حال خداي تعالي شوقي عنايت کرده بود که ما به همه سختيها ساختيم و با همه فشارهايي که بود تحمل کرديم و بحمدالله ادامه داديم تحصيلات را و در همان اوقات هم دوش به دوش تحصيلات که ميکرديم در مسجد باقرخان آنجا مشغول بوديم و بعد از نماز به تبليغ و بر عليه دستگاه پهلوي، لذا در همان وقت چند بار ما را زندان كردند و يك دفعه هم بناشان تبعيد بود و بعد فشار آوردند كه اصلاً بايد از روحانيت بيرون بروي و 24 ساعت مهلت دادند که بنده خلع لباس کنم و از روحانيت بيرون روم و مسجد و منبري نباشد. بنده بناچار فرار كردم رفتم نجف اشرف. البته اين هم وسيلهاي بود. خداي تعالي خيري ميخواست براي ما كه آنجا مشرف شويم و آنجا هم مدتي خدمت آيتالله شيخ محمد كاظم شيرازي و مرحوم آيتالله اصطهباناتي خدمت اين بزرگان استفاده ميکردم تا بعد از شهريور 20 و سقوط پهلوي و آنجا در سنه 21 بنده مراجعت کردم به شيراز.
به شيراز كه آمدم دوستانمان آمدند براي اينکه يک محلي كه اقامه جماعت بشود منبر در آن بشود اين مسجد جامع عتيق در آن وقت از طرف پهلوي دستور داده شده بود كه مصالحش را بفروشند و اگر بشود اينجا را يک ادارهاي بکنند و شبستانهايش تمام خراب، صحن مسجد تمام خراب، فقط قسمت شبستان وسطي كه منبر بزرگ درش هست سالم بود. خوب پهلوي هم ساقط شده بود واينها کسي مانع نشد. رفقا آمدند و ما رفتيم شبستان وسط و تنظيف کردند ديگر بعد ماه رمضان، مومنين هم روز به روز اجتماع زيادتر و هر روز مقداري از سطح مسجد را تسطيح ميکردند كه نماز خوانده شود. بعد هم در ماه مبارك تشويق كرديم مردم را به اينكه اينجا تعميري بشود. پولهايي جمع شد و مشغول شدند و بحمدالله از همان سنه 21 ماه رمضان شبستانهايش را تعمير کردند و بعد هم بحمدالله ما از همان سنه 21 موفق بوديم. هر شب بعد از نماز يك ساعت تفسير قرآن مجيد و بيان اخلاق و قوائد و اينها وقتي از سنه 46 که حضرت امام خميني اطال الله عمره شريف در قم نهضت فرمود و امر فرمود که همه قيام کنند، ما هم اجابت کرديم و اينجا مشغول شديم به مبارزات و آن پيشامدهايي که شد.
اوقات فراغت خودتان را چه درگذشته و چه در حال چگونه سپري ميکنيد؟
قسمت اعمالكم الجنه
هر نفس ز انفاس عمرت گوهري است
آن نفس سوي خدايت رهبري است
انسان عاقل نبايد يک لحظه هم به بيهوده بگذراند تا بتواند همه عمرش از اين سرمايه عزيز بهره ببرد، به اندازهاي كه بتواند خدمتي به اسلام کند، خدمتي به مسلمين كند، خدمتي به مستضعفين کند، در عمل صالح و ذخيره آخرت من اهتدي انما يبجي لنفسه. هر كس كاري كند براي خودش است. خودش بهره ميبرد، وقتش را بيهوده نگذراند بي نتيجه نباشد
خداوند انشاءالله همه ما را موفق بدارد كه از اين سرمايه عزيز بهره ببريم.
با توجه به موقعيت حساسي که هم اکنون در آن قرار گرفتهايم فكر ميكنيد، به نظر جنابعالي خدمات روحانيت بايد در چه زمينههايي باشد؟
اولين وظيفه روحانيت آموزش است و تعليم و آگاه ساختن جامعه به معارف و آنچه را كه بايد بفهمد و بشناسد شناخت خدا، شناخت خود، شناخت راه سعادت. دومين وظيفه روحانيت پرورش است يعني جامعه را تهذيب كند، آنها را از رذائل اخلاقي باز دارند، از حرص و حسد خودخواهي و خودبيني، شهوتپرستي، دنبال مال و ثروت رفتن، دنبال مقام رفتن و همه چيزهايي که وسيله ميشود که آدمي اسير دشمن ميشود، اسير شيطان داخلي و خارجي. الان هر قومي كه اسير اين شيطانهاي بزرگ که در راس آنها آمريكاست، در اثر همين است که اينها مهذب نشدند. الان سران كشورها بر اين مقام دو روزه دنيايشان ديديم كه چطور اسير آمريکا هستند. بايد روحانيون هر كشوري، ملتشان، دولتشان را پرورش دهند كه اينها نبايد اسير شهوات باشند، اسير مقام و مال و خوشگذراني باشند.
ديگر از وظايف مهم روحانيون جلوگيري از طاغوت است. نگذارند طاغوت بر ملت مسلط شود. شما ملاحظه کنيد جناب موسي (ع) خداي تعالي ميفرمايد برو پيش فرعون اين طاغوت را اين سرکش را دعوتش كن و اگر چنانچه هدايت نشد، تهديدش كن. وظيفه روحاني همين است، روحاني بايد دست طاغوتهاي زمان را قطع كند و نگذارد رشد کنند، چون اين طاغوتها سد عن سبيل اللهاند. طاغوت هيچ وقت نميخواهد که جامعهاش هوشيار باشد. اگر هوشيار شد که اطاعتش نميکند. طاغوت ميخواهد سلطه پيدا كند. ملت اسيرش باشند. ملت بايد آزاد باشد و فقط تابع قانون خدا باشد و بس. تسليم هيچ بشري نشود، جلوگيري کنند از طاغوت. طاغوت يعني هر قدرت ستمگر و معرفي هر سلطهجويي ولو مثل بنيصدر باشد. اين بنيصدر خائن که علما وظيفه خود دانستند وقتي ديدند اين شخص را رسوا کنند که ملت در دام او قرار نگيرد، او هم طاغوت بود. بنده شايد چند ماه پيش از عزل بهش نامه نوشتم. نوشتم اين راهي كه تو گرفتي راه طاغوت است و ما وظيفه خود ميدانيم كه به ملت بفهمانيم که از طاغوت تو بيرون بروند، منتها جواب نامه بنده را نداد، نصيحت بنده را نشنيد.
غرض از وظايف مهمه روحانيت اين است که نگذارند که ملت اسير يک طاغوت بشود، اسير يک سلطهجوي ستمگر شود. اگر امام ميخواست نغوذبالله رفاه و راحتطلبي را، اگر ميخواست بهترين وسايل برايش فراهم ميشد، لكن خوب آن وظيفه الهي را چه کار کند. روحانيون هم در هر زماني برايشان واجب است که مبادا سازش با طاغوت کنند. يک جامعهاي را اسير يک طاغوتي ولو به قيمت جانشان هم تمام بشود حرام است سازش کردن و اما مبارزه ومقابله با طاغوت ملت هم تابع او هستند و اين ملت هم همراهش هستند ـ آن وقت مبارزه بكند سازش به طور كلي حرام است، يعني اگر يک وقتي طاغوتي باشد، روحاني حرام است سر سوزن ميل به اوكردن، سر سوزن تائيد کردنش حرام است و اما مبارزه با او موقوف به قدرت است که اگر قدرتي پيدا شد آن وقت ديگر مبارزه کنيد.
همين حضرت امام اطالالله شريف مد نظرم هست كه از اول پهلوي سرسوزني اين بزرگوار سازش نکرد. اوائل همين مردک محمد رضا هم همين قسم. بعد که ديگر در سنه 42 كه ديگر ملت آمادگي پيدا کرد و هيجان عمومي شد ايشان ديگر شروع کرد به مبارزه انجام وظيفه داد بر همه علماء و بر همه ملت واجب شد كه ايشان را ياري کنند در کمک اسلام، در اينکه طاغوت آن هم نه تنها محمد رضا بود، آمريکا و چهل هزار آمريكايي بودند پشت پرده اين مردک، والا آنها بودند، مسلط بودند و بحمدالله نتيجه هم گرفته شد. الان هم واجب است استمرار آن. اگر يک روحاني سر سوزني ميل به آمريكا، ميل به بنيصدر، ميل به رجويها اين طاغوتها پيدا كرد، اين منحرف شده از راه انبياء. اين روحاني اگر سر سوزني سازش کرد، مطرود است. مبارزه هم الان باز واجب است چون ملت آمادهاند، چون همه ملت در صحنهاند، هيچ آخوندي عذر ندارد. در زمان پهلوي بر آخوندي که چي ميگفتند ميگفت بابا مردم که با ما نيستند، ما چي چي بگوئيم؟ ولي حالا بحمدالله ملت که همه در صحنهاند، پس يک آخوندي اگر ساکت باشد از روحانيت بيرون رفته است، انجام وظيفه نکرده است.
در گذشته کسي نفس نميتوانست بکشد از روحانيون، حالا كه عكسش شده است. حالا اگر يک روحاني ساكت باشد، خود ملت بهش اعتراض ميکنند. چه نعمتي شده است الحمدالله رب العالمين. من اميدوارم که انشاءالله همه روحانيون همه با هم در صحنه مبارزه باشند، مثل ملت عزيز که همه در صحنهاند، جوانهاي عزيز همه در صحنهاند، همه پشت سر رسولاللهاند، پشت سر حسيناند، پشت سر امام مانند همان خط انبياء. (و ان هذا صراطي مستقيماً فاتبعوه) همه در يک خط واحد كه آن اسلام و روياروئي با کفر است. خط اسلام نه معنياش اين است كه مسلمانيم و نمازي ميخوانم (اشداء علي الكفار رحماء بينهم) اگر چنانچه بگوئيد من قبول دارم، ولي جهاد را قبول ندارم، نومن به بعض ونكفر ببعض، نصف دين را قبول دارم و نصف ديگر را قبول ندارم و آن نصف هم كه قبول دارم، بي ديني است، بيهوده است. در يك آيه شريفه ميفرمايد: (اولئك هم الكافرون) حق اگر كس بگويد به بعضي كتاب را قبول دارم و بعضي قرآن را قبول ندارم، اين كافر است. اگر يك آيه قرآن را قبول نكرد، اين كافر است، اگر گفت من قصاص را قبول ندارم، تا گفت قبول ندارم از اسلام بيرون است.
امروز به نظر شما، مردم از انقلاب اسلامي ما چه توقعاتي دارند؟
فکر ميکنيد با دشمنان دين اعم از کافرين و منافقين و غيره چه بايد کرد؟
نظرتان راجع به جنگ تحميلي عراق و سرانجام اين جنگ چيست؟
تمام اين جوانان عزيز که سلام خدا بر روحشان باد به عين مثل کم من فئه قليله غلبت فئه کثيره باذن الله. در جنگ بدر 13 تا شمشير مسلمين بيشتر نداشتند و هفت تا مرکب، ولي بحمدالله فاتح شدند و غلبه کردند الان به عين همان ايمان صدر اسلام وآن ايمان و همان عين ايمان آن طور که آنها به رسول خدا تکيه داشتند، الان اينها هم به امام خميني همان تکيه را دارند. اين هم آخر نماينده آنهاست. امام هم اطالالله عمره شريف همان نماينده رسولالله است، نماينده امام زمان است، بيعت با اين بيعت با امام زمان است، بيعت با ايشان بيعت رسولالله است اطاعت از ايشان اطاعت از خدا و رسول خداست، اين ايمان است که توي جبهه همچون سد عظيمي را اين ملت با زيان کمي با خسارتهاي كمي در برابر آنچه را كه نصيب شده است، آن همه غنائم كه نصيب شده است بزرگترين بشارتي به اينكه انشاءالله تمامش به دست همين جوانان عزيز انشاءالله فتح خواهد شد و ملت عراق هم نجات پيدا ميکند کشورهاي ديگر هم انشاءالله ملتهايشان حرکت ميکنند و همه ميآيند رو به قدس و قدس عزيز هم از شر صهيونيسم خلاص ميشود و همهاش طليعه ظهور حضرت مهدي (عج) است و وعده خدا. و لقد ك کتبنا في الزبور من بعد الذكران الارض يرثها عبادي الصالحون. تمام مستکبران از بين ميروند مستضعفين هم انشاءالله صالحين کشورهاي خودشان را اداره ميکنن
عقيده شما راجع به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي چيست؟
منبع: ماهنامه شاهد ياران53_54