نويسنده: مهندس عقيل صفاپذير (1)
بناهاي تاريخي ايران به لحاظ فرهنگي و زيبايي شناسي ازاهميت زيادي برخوردارند. اين بناها هويت فرهنگي گذشتگان را در خود حفظ کرده اند و عامل مهمي جهت تحکيم وحدت ملي، جذب توريست و گسترش اين صنعت در کشور است. اين آثار پرارزش با عوامل طبيعي و غير طبيعي در دوره هاي گذشته مورد تهديد قرار گرفته اند، چه بسا بناهايي که امروزه، هيچ اثري از آن ها وجود ندارد. بدين ترتيب دور از تصور نخواهد بود که در آينده ي دور يا نزديک بناهاي تاريخي موجود، بدون تدابير لازم در خصوص حفظ آن ها، از حيّز انتفاع خارج و يا بر اثر عوامل طبيعي تخريب و نابود گردند. از جمله عواملي که به طور غيرمنتظره اين بناها را مورد هجوم خود قرار مي دهند زمين لرزه ها هستند. از آن جا که مشخصاً در طول طرح وساخت اين بناها اثرات زلزله ملاحظه نشده است، بنابراين بايد اين آثار جهت مقابله با اين پديده ي طبيعي مقاوم سازي و در مواردي بازسازي شوند. با توجه به اين که بناهاي تاريخي با مصالح و فرم هاي سازه اي و هندسي خاصي ساخته شده اند و بعضاً شرايط فيزيکي مناسبي هم ندارند، به جاست که نگرش متفاوتي نسبت به مقاوم سازي آن ها اتخاذ گردد. ازآن جايي که در سطح کشور در اين مورد کار انسجام يافته اي صورت نگرفته است و اغلب طرح ها بيش تر جنبه ي مرمتي داشته اند، داشتن نگرشي جامع و منطبق با اصول علمي و مهندسي در زمينه ي حفظ بناهاي تاريخي ايران در برابر زلزله امري ضروري به نظر مي رسد.
بحث مقاوم سازي ساختمان ها به ويژه پس از زمين لرزه ي بم به طور گسترده در کشور مطرح شده است. حدود هفتاد درصد ساختمان هاي پايتخت، در ميان گسل هاي شمالي و جنوب شهر قرار دارند و در برابر زلزله کاملاً آسيب پذيرند. ساير شهرهاي کشور نيز وضع چندان بهتري ندارند. با اين حال به نظر مي رسد که هنوز اقدامي عملي در جهت مقاوم سازي ساختمان هاي مسکوني کشور صورت نگرفته است.
همواره پس از وقوع يک زمين لرزه ي بزرگ و تلفات سنگين آن، مردم و مسئولان حساس شده و سعي مي کنند تا حدي ضوابط ايمني را بيش تر رعايت کنند، ولي بهبود شرايط نامطلوب اين بخش مستلزم تغيير عمده در کل نظام ساخت و ساز کشور است. در ميان حوادث طبيعي، زلزله معمولاً بيش ترين صدمه را بر بناهاي تاريخي وارد مي کند. اين امر صرفاً به دليل شدت امواج ناشي از زلزله نيست، بلکه در طراحي و ساخت بناهاي تاريخي و مقابله با نيروهاي افقي، اصول فني مورد توجه قرار نگرفته، همچنين اين آثار تاريخي عمدتاً از مصالح بنايي (آجري، سنگي و خشتي) که مقاومت کشش اندکي دارند، ساخته شده اند.
با توجه به نحوه ي اثرگذاري زلزله بر بناها، امروزه راه حل ها و تدابير متعددي در مورد مقاوم سازي بناهاي جديد، حتي در جزئي ترين مقياس با کمک فن آوري هاي نوين پيشنهاد و اجرا گرديده است. هر چند که اصول مقاوم سازي در مورد بناهاي جديد و تاريخي يکسان هستند اما بايد توجه کرد که اولاً روش هاي پيشنهادي بيش تر طي مراحل ساخت بنا قابل اجرا هستند. ثانياً به دليل ضروت حفظ اصالت و ارزش هاي بناهاي تاريخي امکان مداخله ي گسترده در آن ها وجود ندارد. همچنين پيچيدگي و ضرورت دقت عمل دراين گونه اقدامات آن ها را بسيار پر هزينه مي سازد، به نحوي که عملاً اجراي کامل آن ها ممکن نيست. به طور کلي دخالت در بناهاي خشتي که به شيوه ي سنتي ساخته شده اند مستلزم دقت و حوصله ي فراوان است تا از صدمه ديدن آن ها جلوگيري شود. اصول مقاوم سازي بناهاي خشتي در برابر زلزله همانند ساير بناهاي ساخته شده از مصالح بنايي است، ولي مقاوم سازي اين بناها با توجه به ماهيت کم دوام خشت، دشوارتراز آن هاست. بر اساس مطالعات انجام شده مي توان دو شيوه يا روش کلي را براي مقاوم سازي بنا در مقابل زلزله پيشنهاد کرد:
1- تقويت و تحکيم رفتار سازه در برابر زلزله
2- کاهش اثرات زلزله در بنا
به هر شکل آن چه مهم به نظر مي رسد اين است که بايد اقداماتي وسيع تر و برنامه ريزي شده تر در خصوص زلزله انجام گيرد. تاکنون فعاليت هاي مثبتي در اين زمينه انجام شده است اما نمي توان آينده ي روشني را متصور شد. بي ترديد اولين قدم براي آمادگي در برابر زلزله فرهنگ سازي است، زيرا متأسفانه هنوز معناي آمادگي در برابر زلزله، به درستي براي مردم تفهيم نشده است. اما اميدواريم که در آينده ي نزديک شاهد اقدامات موثرتر و مفيدتري دراين زمينه باشيم.
بر اساس مطالعات انجام شده عموماً علت يا علل آسيب پذيري يک بناي تاريخي در اثر زلزله را مي توان در يکي از سه گروه اصلي ذيل جست و جو کرد:
1- جنسيت خاک و ميزان مقاومت آن
2- نقاط ضعف دروني يا ذاتي اثر (شکل، طرح اتصالات و اجراي ضعيف آن ها، مصالح و ...)
3- نقاط ضعف بروني يا خارجي بنا (تعمير نکردن به موقع و مستمر، دخالت هاي نادرست و ...)
حفاظت ازبناهاي تاريخي امري ميان رشته اي است و مشارکت تخصص هاي مختلف را مي طلبد. درامر مقاوم سازي نياز به انجام مطالعه ي جامع به منظور شناخت ويژگي هاي معماري و سازه اي بنا داريم. بسياري از بناها و مجموعه هاي تاريخي کشور در دوره هاي مختلف شکل گرفته اند و هر چند که شاهد هماهنگي و استمرار اصول معماري در آن ها هستيم ولي ازنقطه نظر سازه اي، تفاوت هاي آشکاري درآن ها به چشم مي خورد. در اين خصوص علاوه بر توجه به جنبه هاي تاريخي، آگاهي از وضعيت تعمير و نگهداري بنا و نيز سابقه ي مداخلات انجام شده اهميت دارد. جمع آوري اطلاعات زمين شناسي و زلزله شناسي منطقه نيز بسيار ضروري است تا بتواند تصوير درستي از احتمال وقوع زلزله، شدت آن و همچنين ميدان مقاومت پي بنا ارائه دهد.
افسوس، بعد از تخريب بناي تاريخي
بحث مقاوم سازي ساختمان ها به ويژه پس از زمين لرزه ي بم به طور گسترده در کشور مطرح شده است. حدود هفتاد درصد ساختمان هاي پايتخت، در ميان گسل هاي شمالي و جنوب شهر قرار دارند و در برابر زلزله کاملاً آسيب پذيرند. ساير شهرهاي کشور نيز وضع چندان بهتري ندارند. با اين حال به نظر مي رسد که هنوز اقدامي عملي در جهت مقاوم سازي ساختمان هاي مسکوني کشور صورت نگرفته است.
همواره پس از وقوع يک زمين لرزه ي بزرگ و تلفات سنگين آن، مردم و مسئولان حساس شده و سعي مي کنند تا حدي ضوابط ايمني را بيش تر رعايت کنند، ولي بهبود شرايط نامطلوب اين بخش مستلزم تغيير عمده در کل نظام ساخت و ساز کشور است. در ميان حوادث طبيعي، زلزله معمولاً بيش ترين صدمه را بر بناهاي تاريخي وارد مي کند. اين امر صرفاً به دليل شدت امواج ناشي از زلزله نيست، بلکه در طراحي و ساخت بناهاي تاريخي و مقابله با نيروهاي افقي، اصول فني مورد توجه قرار نگرفته، همچنين اين آثار تاريخي عمدتاً از مصالح بنايي (آجري، سنگي و خشتي) که مقاومت کشش اندکي دارند، ساخته شده اند.
با توجه به نحوه ي اثرگذاري زلزله بر بناها، امروزه راه حل ها و تدابير متعددي در مورد مقاوم سازي بناهاي جديد، حتي در جزئي ترين مقياس با کمک فن آوري هاي نوين پيشنهاد و اجرا گرديده است. هر چند که اصول مقاوم سازي در مورد بناهاي جديد و تاريخي يکسان هستند اما بايد توجه کرد که اولاً روش هاي پيشنهادي بيش تر طي مراحل ساخت بنا قابل اجرا هستند. ثانياً به دليل ضروت حفظ اصالت و ارزش هاي بناهاي تاريخي امکان مداخله ي گسترده در آن ها وجود ندارد. همچنين پيچيدگي و ضرورت دقت عمل دراين گونه اقدامات آن ها را بسيار پر هزينه مي سازد، به نحوي که عملاً اجراي کامل آن ها ممکن نيست. به طور کلي دخالت در بناهاي خشتي که به شيوه ي سنتي ساخته شده اند مستلزم دقت و حوصله ي فراوان است تا از صدمه ديدن آن ها جلوگيري شود. اصول مقاوم سازي بناهاي خشتي در برابر زلزله همانند ساير بناهاي ساخته شده از مصالح بنايي است، ولي مقاوم سازي اين بناها با توجه به ماهيت کم دوام خشت، دشوارتراز آن هاست. بر اساس مطالعات انجام شده مي توان دو شيوه يا روش کلي را براي مقاوم سازي بنا در مقابل زلزله پيشنهاد کرد:
1- تقويت و تحکيم رفتار سازه در برابر زلزله
2- کاهش اثرات زلزله در بنا
به هر شکل آن چه مهم به نظر مي رسد اين است که بايد اقداماتي وسيع تر و برنامه ريزي شده تر در خصوص زلزله انجام گيرد. تاکنون فعاليت هاي مثبتي در اين زمينه انجام شده است اما نمي توان آينده ي روشني را متصور شد. بي ترديد اولين قدم براي آمادگي در برابر زلزله فرهنگ سازي است، زيرا متأسفانه هنوز معناي آمادگي در برابر زلزله، به درستي براي مردم تفهيم نشده است. اما اميدواريم که در آينده ي نزديک شاهد اقدامات موثرتر و مفيدتري دراين زمينه باشيم.
بر اساس مطالعات انجام شده عموماً علت يا علل آسيب پذيري يک بناي تاريخي در اثر زلزله را مي توان در يکي از سه گروه اصلي ذيل جست و جو کرد:
1- جنسيت خاک و ميزان مقاومت آن
2- نقاط ضعف دروني يا ذاتي اثر (شکل، طرح اتصالات و اجراي ضعيف آن ها، مصالح و ...)
3- نقاط ضعف بروني يا خارجي بنا (تعمير نکردن به موقع و مستمر، دخالت هاي نادرست و ...)
حفاظت ازبناهاي تاريخي امري ميان رشته اي است و مشارکت تخصص هاي مختلف را مي طلبد. درامر مقاوم سازي نياز به انجام مطالعه ي جامع به منظور شناخت ويژگي هاي معماري و سازه اي بنا داريم. بسياري از بناها و مجموعه هاي تاريخي کشور در دوره هاي مختلف شکل گرفته اند و هر چند که شاهد هماهنگي و استمرار اصول معماري در آن ها هستيم ولي ازنقطه نظر سازه اي، تفاوت هاي آشکاري درآن ها به چشم مي خورد. در اين خصوص علاوه بر توجه به جنبه هاي تاريخي، آگاهي از وضعيت تعمير و نگهداري بنا و نيز سابقه ي مداخلات انجام شده اهميت دارد. جمع آوري اطلاعات زمين شناسي و زلزله شناسي منطقه نيز بسيار ضروري است تا بتواند تصوير درستي از احتمال وقوع زلزله، شدت آن و همچنين ميدان مقاومت پي بنا ارائه دهد.
پي نوشت:
1- کارشناس عمران از دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرکرد، دانشجوي کارشناسي ارشد مهندسي زلزله.
منبع: نشريه دانش نما، شماره 176-178