بر سفره رنگين رمضان(4)
بازتاب حقوق انساني در ماه مبارك رمضان
بخشي از دعاهاي ماه رمضان درباره حقوق انسانهاست. خواندن اين دعاها، در عين حال كه ثواب و پاداش الهي دارد، دعاخوان را از تنگناي خويشتننگري و توجه صرف به منافع خويش فراتر ميبرد، دغدغه همنوعان را در وي ايجاد ميكند و درس دگرگرايي و مهرورزي به او ميآموزد. آموزههاي اجتماعي برخي از اين دعاها، غير مستقيم است و اين دعاخوان است كه با دقت در مضامين آن، از وظيفه خويش در رعايت حقوق ديگران آگاهي مييابد. براي مثال، وقتي در دعاهاي همه روزه ماه رمضان ميخوانيم:
«اللهم اغن كل فقير اللهم اشبع كل جائع اللهم اكس كل عريان اللهم اقض دين كل مدين؛ پروردگارا! همه فقيران را بينياز فرما! پروردگارا همه گرسنگان را سير گردان! خدايا! همه برهنگان را بپوشان! خدايا! بدهي همه بدهكاران را ادا كن!» اين دعاها به طور غير مستقيم ما را از گرفتاري ديگر انسانها باخبر ميكند و ما را در برابر آنان داراي مسئوليت و وظيفه ميكند؛ چرا كه سنت خداوند بر اين است كه گرههاي كار بندگانش را به دست بندگان ديگرش باز ميكند و همواره از راه اسباب و وسايل كه همانا بندگان متمكن او باشند، در كار فروافتادگان و تهيدستان گشايش پديد ميآورد. بدينگونه روزهدار با خواندن اينگونه دعاها از حقوقي كه جامعه بر گردن او دارد، آگاه ميشود و براي اداي آنها اقدام ميكند. البته مضامين برخي دعاها نيز به طور مستقيم، شخص روزهدار را از حقوقي كه مردم جامعه در او دارند، آگاه ميكند. در اينگونه دعاها، شخص دعاخوان، از خدا ميخواهد او را در اداي وظيفهاي كه در برابر ديگران دارد، ياري فرمايد. براي نمونه، در دعاي روز هشتم ماه مبارك رمضان چنين ميخوانيم: «اللهم ارزقني فيه رحمه الايتام؛ پروردگارا! در چنين روزي، ترحم بر يتيمان را روزيام فرما!» همچنين از امام سجاد عليه السلام نقل شده است كه چون ماه مبارك رمضان فرا ميرسيد، چنين دعا ميكرد: «و وفقنا فيه آن نتعاهد جيراننا بالافضال و العطيّه؛ ما را توفيق ده كه در اين ماه، با فضل و بخشش با همسايگانمان رابطه دوستي برقرار كنيم».1
در يكي ديگر از دعاهاي ماه مبارك رمضان ميخوانيم: «و وفقنا فيه لان نصل ارحامنا بالبرّ و الصله؛ توفيقمان ده كه در اين ماه، با نيكي و خوبي، نسبت به خويشان خود صلهرحم به جاي آوريم.» اين سه فراز از دعاهاي ماه مبارك رمضان، نمونههايي از دعاهاي اجتماعي است كه در آنها روزهدار از خدا ميخواهد به او توفيق دهد حقوق يتيمان، همسايگان، بستگان و خويشاوندان را ادا كند و در اينباره هيچ كوتاهي روا ندارد.
شيوه سوم آگاهي دادن به روزهدار درباره حقوقي كه ديگران بر وي دارند، سفارشهاي بزرگاني چون رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله است كه در اين ماه، روزهدار را به رعايت حقوق ديگران و پرهيز از پايمال كردن آنها فرا ميخواند. در بخشي از اين سخنان ميخوانيم:
اي مردم! در اين ماه بر فقرا و بينوايان خودتان صدقه دهيد و بزرگان خود را احترام و به كوچكترهاي خود ترحم كنيد و صله ارحام به جا آوريد و بر يتيمان مردم ترحم و مهرباني كنيد تا بر يتيمان شما ترحم شود... . اي مردم! هر كس از شما كه در اين ماه خُلق خود را عجل الله تعالي فرجه الشريف در برخورد با ديگران] نيكو سازد، به او جواز عبور از پل صراط ميدهند؛ در روزي كه قدمها در آن لغزان است. هر كس از شما بار غلام و زيردست خود را سبك گرداند و به كار او تخفيف دهد، خداوند حساب را بر او سبك ميگرداند و هر كس شر خود را از مردم نگه دارد، خداوند غضب خود را در روز رستاخيز از او نگه خواهد داشت و هر كس در اين ماه يتيمي را گرامي دارد، خداوند در روز قيامت او را گرامي خواهد داشت و هر كس در اين ماه، صله رحم كند، خداوند در روز رستاخيز با رحمت خويش به او ميپيوندد و هر كس ارتباط خويش را با ارحام و بستگان قطع كند، خداوند در روز قيامت، رحمت خويش را از او دريغ خواهد داشت.2
با توجه به آنچه گفته شد، دعاها و رهنمودهاي بزرگان دين در اين ماه عزيز و درباره وظايف روزهداران، به گونهاي تنظيم شده است كه آنها را از تنگناي خويشتننگري بيرون برده است؛ از اينكه فقط مواظب و مراقب خويش باشند؛ بازداشته، گستره نگاهشان را از خويش تا ديگران فراتر برده و در آنها حس مسئوليت در برابر ديگران و اهتمام درباره حقوق مردمان و مراقبت از آبرو و حرمت آدميان ايجاد كرده است.
در كتاب ارزشمند اين برگهاي پير ميخوانيم: «كمترين حرمت ماه رمضان آن است كه همچنان كه طعام خوردن حرام است از روي شريعت، آزردن مؤمنان نيز حرام است از روي حرمت؛ هم حرمت مؤمن، هم حرمت رمضان و چنانكه به اندك طعام خوردن، روزه بشكند، به اندك مايه آزار مؤمن، حرمت وي سلب شود... . عجل الله تعالي فرجه الشريف پس] جهد كن تا حرمت ضايع نكني... و حرمت ضايع كردن، آن بُوَد كه با روزه و روزهدار جفا كني و مسلماني را بيازاري».3
منافات نداشتن روزه با كار و كوشش
برخي ميپندارند روزه، به كار و تلاش آنها آسيبي جدي وارد ميكند و موجب كاهش محسوس ساعات كاري آنها ميشود. اين انديشه، تلقين دروغيني بيش نيست و فقط از اين رو كه تلقينها روي انسان اثر ميگذارند، بر آنها اثر ميگذارد. بر اين اساس، چون شخص خود را دستكم ميگيرد، از اين باور نادرست خويش آسيب ميبيند و گمان ميكند روزه موجب ناتواني او در كار كردن شده است. استاد شهيد مطهري در اينباره ميگويد:
شخصي به نام حبيب بورقيبه هر سال يك بار عليه روزه قيام ميكند و ميگويد مردم روزه نگيريد؛ چرا كه از نيروي كار كارگر كاسته ميشود. البته وي به اين موضوع، جنبه اسلامي هم ميدهد؛ به اين عنوان كه اسلام به كار اهميت ميدهد، كار در اسلام محترم است. پس روزه نگيريد؛ براي اينكه بايد كار بكنيد. وقتي بشر بايد كار بكند، پس هر چيزي كه از نيروي كار ميكاهد، خوب نيست... . اشتباه حبيب بورقيبه از اينجاست كه خيال كرده است انسان؛ يعني ماشين، انسان جز اين نيست كه بايد مانند يك ماشين، همواره كار تحويل بدهد، از ماشين هر چه بيشتر بتوان كار گرفت، بهتر است. اساساً اين شخص حساب نكرده است كه آن اشخاصي كه روزه گرفتند، ولي روزه واقعي، در همان حالي كه روزه گرفتند، نيروي كارشان ده برابر روزهخورها بود. او از نيروي روحي بشر غافل است. هر كدام از ما در شرايطي كه الان داريم و برنامه زندگي خودمان قرار دادهايم كه مثلاً بايد فلان مقدار نان بخوريم يا فلان مقدار غذاهاي ديگر بخوريم، اگر يك شبانه روز اين برنامه به هم بخورد، ديگر قدرت راه رفتن نداريم و خيلي به زحمت راه ميرويم، ولي ايا قانون قطعي و غير قابل تخلف زندگي بشر همين است؟ نه، ما الان با اين برنامه كه زندگي ميكنيم، اين اندازه اسير غذا و شكم هستيم. بشر اگر برنامه زندگياش را عوض كند، ممكن است طوري بشود كه نصف اين غذا بخورد و دو برابر اين نيرو را به دست آورد. ممكن است انسان در شبانهروز، دو تا مغز بادام بخورد و به اندازه انساني كه روزي يك كيلو غذا ميخورد، نيرو داشته باشد. بشر اگر برگردد و مسيرش را عوض كند، حالت ديگري پيدا ميكند و برنامه زندگي او به كلي عوض ميشود. پس كاملاً ممكن است كه هم شخص، روزه داشته باشد و هم به همان اندازه كه روزهاي قبل از ماه مبارك رمضان، كار ميكرد، اكنون كار كند و هيچ آسيبي هم نبيند... . مالك اشتر نخعي كه آن شجاعتها را در جنگ صفين از خود نشان داده بود، پيرمردي است كه حدود شصت سال دارد. در جنگ جمل، همين مالك و عبدالله بن زبير كه جوان بود و بسيار هم شجاع بود، با يكديگر نبرد كردند، اينقدر يكديگر را زدند و دفاع كردند كه ديگر از شمشير، كاري ساخته نبود. آخر كار به كشتيگيري رسيد. در اينجا مالك، عبدالله را به زمين زد تا اينكه بالاخره اينها را از يكديگر جدا كردند. بعدها مالك براي عايشه تعريف كرده بود كه من در آن روز كه با عبدالله بن زبير وارد جنگ شده بودم، سه شبانه روز بود كه غذا نخورده بودم. بنابراين، اگر انسان تواناييهاي خويش را اندك نشمارد و از قدرت انبوه درون خويش باخبر باشد، براي او از نظر كار كردن، ميان ماه مبارك رمضان و غير آن تفاوتي نخواهد داشت.4
نگاه ويژه به خوردن در ماه مبارك رمضان
از آموزهها و پيامهاي ماه مبارك رمضان، اعتدال و ميانهروي در غذا و نگاه درست داشتن به آن است؛ روزهدار از اذان صبح تا اذان مغرب، اجازه غذا خوردن ندارد. بديهي است در اين منع شرعي، حكمتهايي نهفته است كه برخي از آنها تضمين سلامت جسماني ـ بر اثر كنترل شكم ـ و نيز باز شدن دريچههاي معنوي به روي انسان است. افزون بر آموزههاي ديني، از ديدگاه علم پزشكي نيز بسياري از بيماريها، استرسها و افسردگيها، از بدغذايي، زيادهروي در غذا خوردن و استفاده مدام از غذاهاي چرب و لذيذ است. در حقيقت، بسياري از انسانها قرباني شكمپرستي و بدغذايي خويش هستند و با اين كار، جسم و روح خويش را گرفتار انواع بيماريها ميكنند.
«ماه مبارك رمضان، فرصت مناسبي است براي پيبردن به اسرار عالم. بايد به همان مقدار غذايي كه نيروي انسان را تأمين كند، بسنده كرد. هيچ كس با پرخوري به جايي نميرسد. شكم كه پر شد، راه فهم مسدود ميشود. انسان پرخور نميتواند به اسرار و باطن عالم پي ببرد. شكمبارگي، بيارادگي و خمودي ميآورد و رعايت اعتدال در خوردن، سلامتي، طول عمر و نورانيت دل ميبخشد. خوردن بيش از حد، هم روح را سرگرم ميكند تا غذاي زايد هضم شود و هم بدن را به سوخت و ساز بيشتري وادار ميسازد و سرانجام، انسان را زودتر از موعد از پا درميآورد. نوعاً انسانهاي پرخور، عمر طولاني ندارند».5
حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: «من زاد شبعه لظته البطنه؛ هر كه سيري خود را زياد كند، شكم پُر، او را به رنج و تعب و اندوه مياندازد.»6 آن حضرت در كلامي ديگر فرموده است: «من كظته البطنه حجته عن الفطنه؛ هر كه پُري معده، او را به رنج اندازد، مانع از زيركي او خواهد شد.»7 آن حضرت در اينباره ميفرمايد: «من قل اكله صفي فكره؛ هر كس غذا كم بخورد، انديشه او صفا مييابد».8
«اگر آداب روزه، همانطور كه شارع مقدس تكليف فرموده و رسول خدا صلي الله عليه و آله براي ما سنت قرار داده، به جا آورده شود، ميتواند بهترين روش درماني با گرسنگي باشد.» روشي كه اروپاييان در اين اواخر به اهميت آن پي بردهاند. در همين رابطه، يك پزشك اتريشي به نام بارسيلوس ميگويد: «ممكن است فايده گرسنگي در معالجه، برتر از كاربرد دارو باشد.» علت كارايي روزه در معالجه را ميتوان به دليل روي آوردن بدن به مصرف مواد غذايي ذخيره شده در خود دانست. در صورت كاهش ورود مواد غذايي از خارج به بدن، رژيم غذايي شديدي در بدن حكمفرما خواهد شد. سپس بدن براي زنده ماندن، خودخوري را آغاز خواهد كرد و اين كار را به ترتيب با مصرف ذخاير مواد قندي، چربيها و بافتهاي پروتئيني از كار افتاده شروع خواهد كرد. ملاحظه ميكنيم كه درمان با روزه، بر از بين بردن بافتهاي مريض و از كار افتاده تكيه دارد كه بعد از روزه، مجدداً ترميم خواهد شد. شايد به همين دليل است كه كساني چون دكتر باشوتين معتقدند كه روزه، ميتواند جواني را به انسان بازگرداند. از سوي ديگر، روزه ميتواند تأثيرات نيكويي بر روح انسان نيز داشته باشد كه به صورت رقت احساس و عواطف، خيرخواهي، دوري از جدل و درگيري و دشمني با ديگران ظاهر ميشود. روزهدار احساس ميكند روح متعالي و فكري بلند دارد».9
براي اينكه از روزه بهره كامل بريم، بايد آداب آن را به طور صحيح به جا آوريم؛ براي نمونه اسراف نكردن در خوردن غذا. نبايد زياد غذا خورد، همچنين نبايد در خوردن غذاهاي متنوع افراط كرد. امروزه نگاه مردم به روزه، مانند ديدشان به ديگر اسمها و مظاهر است و به روح و هدف آن توجهي ندارند. از اينرو، اسراف در غذا خوردن، در ماه رمضان به صورت عادت درآمده است و از اين ماه مبارك، ماهي براي پرخوري و خوشگذراني ساختهاند، در حاليكه اين ماه براي پدران و اجداد ما، ماهي براي تقويت ايمان، جهاد، صبر و استقامت بوده است. اين ماه بركات فراواني براي اسلام به همراه داشته است. در اين ماه، جنگ بدر به سود مسلمانان پايان يافت؛ رسول اكرم صلي الله عليه و آله و مسلمانان، مكه را فتح كردند و وقايع يرموك و قادسيه در اين ماه اتفاق افتاد. با پيروزي مسلمانان بر تاتارها در عين جالوت، چهره تاريخ در اين ماه دگرگون شد و سرانجام در اين ماه، لشكر اسلام به فرماندهي صلاحالدين ايوبي بر سپاه صليبي در جنگ حطين به پيروزي رسيد.10
آفت علم و حكمت است شكم
هركه او خورد بيش، دانش كم
مرد بايد كه كم خورش باشد
تا درونش به پرورش باشد
لقمهاي كم خوري ز كسب حلال
بِه بوَد از عبادت ده سال
نظر از كام و از گلو بگسل
هر چه آن نيست حق، ازو بگسل11
بخشي از دعاهاي ماه رمضان درباره حقوق انسانهاست. خواندن اين دعاها، در عين حال كه ثواب و پاداش الهي دارد، دعاخوان را از تنگناي خويشتننگري و توجه صرف به منافع خويش فراتر ميبرد، دغدغه همنوعان را در وي ايجاد ميكند و درس دگرگرايي و مهرورزي به او ميآموزد. آموزههاي اجتماعي برخي از اين دعاها، غير مستقيم است و اين دعاخوان است كه با دقت در مضامين آن، از وظيفه خويش در رعايت حقوق ديگران آگاهي مييابد. براي مثال، وقتي در دعاهاي همه روزه ماه رمضان ميخوانيم:
«اللهم اغن كل فقير اللهم اشبع كل جائع اللهم اكس كل عريان اللهم اقض دين كل مدين؛ پروردگارا! همه فقيران را بينياز فرما! پروردگارا همه گرسنگان را سير گردان! خدايا! همه برهنگان را بپوشان! خدايا! بدهي همه بدهكاران را ادا كن!» اين دعاها به طور غير مستقيم ما را از گرفتاري ديگر انسانها باخبر ميكند و ما را در برابر آنان داراي مسئوليت و وظيفه ميكند؛ چرا كه سنت خداوند بر اين است كه گرههاي كار بندگانش را به دست بندگان ديگرش باز ميكند و همواره از راه اسباب و وسايل كه همانا بندگان متمكن او باشند، در كار فروافتادگان و تهيدستان گشايش پديد ميآورد. بدينگونه روزهدار با خواندن اينگونه دعاها از حقوقي كه جامعه بر گردن او دارد، آگاه ميشود و براي اداي آنها اقدام ميكند. البته مضامين برخي دعاها نيز به طور مستقيم، شخص روزهدار را از حقوقي كه مردم جامعه در او دارند، آگاه ميكند. در اينگونه دعاها، شخص دعاخوان، از خدا ميخواهد او را در اداي وظيفهاي كه در برابر ديگران دارد، ياري فرمايد. براي نمونه، در دعاي روز هشتم ماه مبارك رمضان چنين ميخوانيم: «اللهم ارزقني فيه رحمه الايتام؛ پروردگارا! در چنين روزي، ترحم بر يتيمان را روزيام فرما!» همچنين از امام سجاد عليه السلام نقل شده است كه چون ماه مبارك رمضان فرا ميرسيد، چنين دعا ميكرد: «و وفقنا فيه آن نتعاهد جيراننا بالافضال و العطيّه؛ ما را توفيق ده كه در اين ماه، با فضل و بخشش با همسايگانمان رابطه دوستي برقرار كنيم».1
در يكي ديگر از دعاهاي ماه مبارك رمضان ميخوانيم: «و وفقنا فيه لان نصل ارحامنا بالبرّ و الصله؛ توفيقمان ده كه در اين ماه، با نيكي و خوبي، نسبت به خويشان خود صلهرحم به جاي آوريم.» اين سه فراز از دعاهاي ماه مبارك رمضان، نمونههايي از دعاهاي اجتماعي است كه در آنها روزهدار از خدا ميخواهد به او توفيق دهد حقوق يتيمان، همسايگان، بستگان و خويشاوندان را ادا كند و در اينباره هيچ كوتاهي روا ندارد.
شيوه سوم آگاهي دادن به روزهدار درباره حقوقي كه ديگران بر وي دارند، سفارشهاي بزرگاني چون رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله است كه در اين ماه، روزهدار را به رعايت حقوق ديگران و پرهيز از پايمال كردن آنها فرا ميخواند. در بخشي از اين سخنان ميخوانيم:
اي مردم! در اين ماه بر فقرا و بينوايان خودتان صدقه دهيد و بزرگان خود را احترام و به كوچكترهاي خود ترحم كنيد و صله ارحام به جا آوريد و بر يتيمان مردم ترحم و مهرباني كنيد تا بر يتيمان شما ترحم شود... . اي مردم! هر كس از شما كه در اين ماه خُلق خود را عجل الله تعالي فرجه الشريف در برخورد با ديگران] نيكو سازد، به او جواز عبور از پل صراط ميدهند؛ در روزي كه قدمها در آن لغزان است. هر كس از شما بار غلام و زيردست خود را سبك گرداند و به كار او تخفيف دهد، خداوند حساب را بر او سبك ميگرداند و هر كس شر خود را از مردم نگه دارد، خداوند غضب خود را در روز رستاخيز از او نگه خواهد داشت و هر كس در اين ماه يتيمي را گرامي دارد، خداوند در روز قيامت او را گرامي خواهد داشت و هر كس در اين ماه، صله رحم كند، خداوند در روز رستاخيز با رحمت خويش به او ميپيوندد و هر كس ارتباط خويش را با ارحام و بستگان قطع كند، خداوند در روز قيامت، رحمت خويش را از او دريغ خواهد داشت.2
با توجه به آنچه گفته شد، دعاها و رهنمودهاي بزرگان دين در اين ماه عزيز و درباره وظايف روزهداران، به گونهاي تنظيم شده است كه آنها را از تنگناي خويشتننگري بيرون برده است؛ از اينكه فقط مواظب و مراقب خويش باشند؛ بازداشته، گستره نگاهشان را از خويش تا ديگران فراتر برده و در آنها حس مسئوليت در برابر ديگران و اهتمام درباره حقوق مردمان و مراقبت از آبرو و حرمت آدميان ايجاد كرده است.
در كتاب ارزشمند اين برگهاي پير ميخوانيم: «كمترين حرمت ماه رمضان آن است كه همچنان كه طعام خوردن حرام است از روي شريعت، آزردن مؤمنان نيز حرام است از روي حرمت؛ هم حرمت مؤمن، هم حرمت رمضان و چنانكه به اندك طعام خوردن، روزه بشكند، به اندك مايه آزار مؤمن، حرمت وي سلب شود... . عجل الله تعالي فرجه الشريف پس] جهد كن تا حرمت ضايع نكني... و حرمت ضايع كردن، آن بُوَد كه با روزه و روزهدار جفا كني و مسلماني را بيازاري».3
منافات نداشتن روزه با كار و كوشش
برخي ميپندارند روزه، به كار و تلاش آنها آسيبي جدي وارد ميكند و موجب كاهش محسوس ساعات كاري آنها ميشود. اين انديشه، تلقين دروغيني بيش نيست و فقط از اين رو كه تلقينها روي انسان اثر ميگذارند، بر آنها اثر ميگذارد. بر اين اساس، چون شخص خود را دستكم ميگيرد، از اين باور نادرست خويش آسيب ميبيند و گمان ميكند روزه موجب ناتواني او در كار كردن شده است. استاد شهيد مطهري در اينباره ميگويد:
شخصي به نام حبيب بورقيبه هر سال يك بار عليه روزه قيام ميكند و ميگويد مردم روزه نگيريد؛ چرا كه از نيروي كار كارگر كاسته ميشود. البته وي به اين موضوع، جنبه اسلامي هم ميدهد؛ به اين عنوان كه اسلام به كار اهميت ميدهد، كار در اسلام محترم است. پس روزه نگيريد؛ براي اينكه بايد كار بكنيد. وقتي بشر بايد كار بكند، پس هر چيزي كه از نيروي كار ميكاهد، خوب نيست... . اشتباه حبيب بورقيبه از اينجاست كه خيال كرده است انسان؛ يعني ماشين، انسان جز اين نيست كه بايد مانند يك ماشين، همواره كار تحويل بدهد، از ماشين هر چه بيشتر بتوان كار گرفت، بهتر است. اساساً اين شخص حساب نكرده است كه آن اشخاصي كه روزه گرفتند، ولي روزه واقعي، در همان حالي كه روزه گرفتند، نيروي كارشان ده برابر روزهخورها بود. او از نيروي روحي بشر غافل است. هر كدام از ما در شرايطي كه الان داريم و برنامه زندگي خودمان قرار دادهايم كه مثلاً بايد فلان مقدار نان بخوريم يا فلان مقدار غذاهاي ديگر بخوريم، اگر يك شبانه روز اين برنامه به هم بخورد، ديگر قدرت راه رفتن نداريم و خيلي به زحمت راه ميرويم، ولي ايا قانون قطعي و غير قابل تخلف زندگي بشر همين است؟ نه، ما الان با اين برنامه كه زندگي ميكنيم، اين اندازه اسير غذا و شكم هستيم. بشر اگر برنامه زندگياش را عوض كند، ممكن است طوري بشود كه نصف اين غذا بخورد و دو برابر اين نيرو را به دست آورد. ممكن است انسان در شبانهروز، دو تا مغز بادام بخورد و به اندازه انساني كه روزي يك كيلو غذا ميخورد، نيرو داشته باشد. بشر اگر برگردد و مسيرش را عوض كند، حالت ديگري پيدا ميكند و برنامه زندگي او به كلي عوض ميشود. پس كاملاً ممكن است كه هم شخص، روزه داشته باشد و هم به همان اندازه كه روزهاي قبل از ماه مبارك رمضان، كار ميكرد، اكنون كار كند و هيچ آسيبي هم نبيند... . مالك اشتر نخعي كه آن شجاعتها را در جنگ صفين از خود نشان داده بود، پيرمردي است كه حدود شصت سال دارد. در جنگ جمل، همين مالك و عبدالله بن زبير كه جوان بود و بسيار هم شجاع بود، با يكديگر نبرد كردند، اينقدر يكديگر را زدند و دفاع كردند كه ديگر از شمشير، كاري ساخته نبود. آخر كار به كشتيگيري رسيد. در اينجا مالك، عبدالله را به زمين زد تا اينكه بالاخره اينها را از يكديگر جدا كردند. بعدها مالك براي عايشه تعريف كرده بود كه من در آن روز كه با عبدالله بن زبير وارد جنگ شده بودم، سه شبانه روز بود كه غذا نخورده بودم. بنابراين، اگر انسان تواناييهاي خويش را اندك نشمارد و از قدرت انبوه درون خويش باخبر باشد، براي او از نظر كار كردن، ميان ماه مبارك رمضان و غير آن تفاوتي نخواهد داشت.4
نگاه ويژه به خوردن در ماه مبارك رمضان
از آموزهها و پيامهاي ماه مبارك رمضان، اعتدال و ميانهروي در غذا و نگاه درست داشتن به آن است؛ روزهدار از اذان صبح تا اذان مغرب، اجازه غذا خوردن ندارد. بديهي است در اين منع شرعي، حكمتهايي نهفته است كه برخي از آنها تضمين سلامت جسماني ـ بر اثر كنترل شكم ـ و نيز باز شدن دريچههاي معنوي به روي انسان است. افزون بر آموزههاي ديني، از ديدگاه علم پزشكي نيز بسياري از بيماريها، استرسها و افسردگيها، از بدغذايي، زيادهروي در غذا خوردن و استفاده مدام از غذاهاي چرب و لذيذ است. در حقيقت، بسياري از انسانها قرباني شكمپرستي و بدغذايي خويش هستند و با اين كار، جسم و روح خويش را گرفتار انواع بيماريها ميكنند.
«ماه مبارك رمضان، فرصت مناسبي است براي پيبردن به اسرار عالم. بايد به همان مقدار غذايي كه نيروي انسان را تأمين كند، بسنده كرد. هيچ كس با پرخوري به جايي نميرسد. شكم كه پر شد، راه فهم مسدود ميشود. انسان پرخور نميتواند به اسرار و باطن عالم پي ببرد. شكمبارگي، بيارادگي و خمودي ميآورد و رعايت اعتدال در خوردن، سلامتي، طول عمر و نورانيت دل ميبخشد. خوردن بيش از حد، هم روح را سرگرم ميكند تا غذاي زايد هضم شود و هم بدن را به سوخت و ساز بيشتري وادار ميسازد و سرانجام، انسان را زودتر از موعد از پا درميآورد. نوعاً انسانهاي پرخور، عمر طولاني ندارند».5
حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: «من زاد شبعه لظته البطنه؛ هر كه سيري خود را زياد كند، شكم پُر، او را به رنج و تعب و اندوه مياندازد.»6 آن حضرت در كلامي ديگر فرموده است: «من كظته البطنه حجته عن الفطنه؛ هر كه پُري معده، او را به رنج اندازد، مانع از زيركي او خواهد شد.»7 آن حضرت در اينباره ميفرمايد: «من قل اكله صفي فكره؛ هر كس غذا كم بخورد، انديشه او صفا مييابد».8
«اگر آداب روزه، همانطور كه شارع مقدس تكليف فرموده و رسول خدا صلي الله عليه و آله براي ما سنت قرار داده، به جا آورده شود، ميتواند بهترين روش درماني با گرسنگي باشد.» روشي كه اروپاييان در اين اواخر به اهميت آن پي بردهاند. در همين رابطه، يك پزشك اتريشي به نام بارسيلوس ميگويد: «ممكن است فايده گرسنگي در معالجه، برتر از كاربرد دارو باشد.» علت كارايي روزه در معالجه را ميتوان به دليل روي آوردن بدن به مصرف مواد غذايي ذخيره شده در خود دانست. در صورت كاهش ورود مواد غذايي از خارج به بدن، رژيم غذايي شديدي در بدن حكمفرما خواهد شد. سپس بدن براي زنده ماندن، خودخوري را آغاز خواهد كرد و اين كار را به ترتيب با مصرف ذخاير مواد قندي، چربيها و بافتهاي پروتئيني از كار افتاده شروع خواهد كرد. ملاحظه ميكنيم كه درمان با روزه، بر از بين بردن بافتهاي مريض و از كار افتاده تكيه دارد كه بعد از روزه، مجدداً ترميم خواهد شد. شايد به همين دليل است كه كساني چون دكتر باشوتين معتقدند كه روزه، ميتواند جواني را به انسان بازگرداند. از سوي ديگر، روزه ميتواند تأثيرات نيكويي بر روح انسان نيز داشته باشد كه به صورت رقت احساس و عواطف، خيرخواهي، دوري از جدل و درگيري و دشمني با ديگران ظاهر ميشود. روزهدار احساس ميكند روح متعالي و فكري بلند دارد».9
براي اينكه از روزه بهره كامل بريم، بايد آداب آن را به طور صحيح به جا آوريم؛ براي نمونه اسراف نكردن در خوردن غذا. نبايد زياد غذا خورد، همچنين نبايد در خوردن غذاهاي متنوع افراط كرد. امروزه نگاه مردم به روزه، مانند ديدشان به ديگر اسمها و مظاهر است و به روح و هدف آن توجهي ندارند. از اينرو، اسراف در غذا خوردن، در ماه رمضان به صورت عادت درآمده است و از اين ماه مبارك، ماهي براي پرخوري و خوشگذراني ساختهاند، در حاليكه اين ماه براي پدران و اجداد ما، ماهي براي تقويت ايمان، جهاد، صبر و استقامت بوده است. اين ماه بركات فراواني براي اسلام به همراه داشته است. در اين ماه، جنگ بدر به سود مسلمانان پايان يافت؛ رسول اكرم صلي الله عليه و آله و مسلمانان، مكه را فتح كردند و وقايع يرموك و قادسيه در اين ماه اتفاق افتاد. با پيروزي مسلمانان بر تاتارها در عين جالوت، چهره تاريخ در اين ماه دگرگون شد و سرانجام در اين ماه، لشكر اسلام به فرماندهي صلاحالدين ايوبي بر سپاه صليبي در جنگ حطين به پيروزي رسيد.10
آفت علم و حكمت است شكم
هركه او خورد بيش، دانش كم
مرد بايد كه كم خورش باشد
تا درونش به پرورش باشد
لقمهاي كم خوري ز كسب حلال
بِه بوَد از عبادت ده سال
نظر از كام و از گلو بگسل
هر چه آن نيست حق، ازو بگسل11
پينوشتها:
1. صحيفه سجاديه، دعاي چهل و سوم.
2. وسائل الشيعه، ج 10، صص213 و 214.
3. اين برگهاي پير، (مجموعه بيست اثر چاپنشده)، مقدمه، تصحيح و تعليقات: نجيب مايل هروي، ص115.
4. مرتضي مطهري، اسلام و مقتضيات زمان، ج1، صص74 و 75.
5. حکمت عبادات، ص 126.
6. آمدي، غرر الحکم و درر الکلم، ج4، ص 298، ح 8458.
7. همان، ص 299، ح 8459.
8. همان، ح 8462.
9. دکتر عبدالحميد دياب، طب در قرآن، ص213.
10. نک: همان، ص 216.
11. حکيم سنايي غزنوي، طريق التحقيق، مقدمه و تعليقات: دکتر علي محمد مؤذني، صص 78 و 79.
منبع: www.pajuhesh.irc.ir
ادامه دارد...
/ج