چرا برخي در برابر منكرات بي تفاوتند؟

بي تفاوتي در برابر منكرات را شرع مقدس مورد نكوهش قرار داده و قرآن و روايات آن را تقبيح نموده است. قرآن كريم در مقام نكوهش اهل كتاب و احبار و راهبان كه نظاره گر منكرات بودند و از سخنان ناروا و مردمخواري هامرتكبين را نهي نمي كردند، چنين مي فرمايد: «لولا ينهاهم الربانيون والاحبار عن قولهم الاثم واكلهم السحت لبئس ما كانوا
چهارشنبه، 12 مرداد 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا برخي در برابر منكرات بي تفاوتند؟

چرا برخي در برابر منكرات بي تفاوتند؟
چرا برخي در برابر منكرات بي تفاوتند؟


 

نويسنده : حجه الاسلام و المسلمين محمد تقي رهبر



 
بي تفاوتي در برابر منكرات را شرع مقدس مورد نكوهش قرار داده و قرآن و روايات آن را تقبيح نموده است. قرآن كريم در مقام نكوهش اهل كتاب و احبار و راهبان كه نظاره گر منكرات بودند و از سخنان ناروا و مردمخواري هامرتكبين را نهي نمي كردند، چنين مي فرمايد: «لولا ينهاهم الربانيون والاحبار عن قولهم الاثم واكلهم السحت لبئس ما كانوا يصنعون» چرا عالمان ديني و روحانيان اهل كتاب آنان را از سخنان ناروا و حرام خواري برحذر نمي دارند. اين بسيار كار بدي است كه مرتكب مي شوند.
بديهي است كه پيام آيه كريمه را به زمان و مكان مورد و مخاطب خاص نمي توان محدود ساخت. بنابراين نكوهش و عتاب قرآن متوجه هر گروه يا فردي است كه شاهد اعمال ناروا و خلاف شرع باشند و مهر سكوت بر لب زنند و به معارضه با منكرات قيام نكنند و اين يك درس عبرت و دستور است براي همه عصرها و نسل ها. دليل اين فراگيري را از سخن و سيره رهبر آزادگان حسين بن علي عليه السلام مي توان دريافت كه در خطبه معروف امام درباره امر به معروف و نهي از منكر آمده است و آن حضرت عالمان مسلمان را بدان مخاطب ساخته و به آيه فوق استناد فرموده است آيات ديگر و روايات بسياري را در اين باب مي توان يافت. از جمله سخن رساي اميرمؤمنان عليه السلام: «من ترك انكار المنكر بقلبه و لسانه فهو ميت بين الاحياء» آن كس كه با قلب و زبان به نهي از منكرات نپردازد مرده اي است در ميان زندگان.
اين سخن اميرمؤمنان مبالغه نيست، بلكه بيان يك واقعيت است. اگر حيات انسان به عقيده و مجاهده در راه عقيده است، كسي كه عقيده ندارد يا در راه عقيده از مجاهده و مبارزه مي هراسد يا سستي مي كند مرده است و خصلت يك انسان زنده را ندارد كه در برابر دشمن واكنش نشان دهد، علاوه بر اين كسي كه منكرات را مي بيند و شكسته شدن حريم مقدسات شرع را به تماشا مي نشيند و با بي تفاوتي از كنار آن مي گذرد راه را براي شيوع منكرات مي گشايد و گسترش گناه را دامن مي زند و اين به معناي مشاركت در جرم و جنايت است. پس مرده است و مرده جايش در گورستان است!
اين كلي بحث، اما آنچه از وضع كنوني جامعه ما و شيوع منكرات و حاكم شدن بي تفاوتي ها بايد گفت، اولاً شيوع منكرات و رواج فساد و ابتذال در جامعه بويژه در سالهاي اخير، چيزي است كه شگفتي همگان را بر انگيخته است در اين برآيند سدها شكسته شده و خاكريزها فرو ريخته و لحظه به لحظه بر گسترش فساد افزوده مي شود. از جمله موضوع حجاب و پرده دري هاي زنان لجام گسيخته ايست كه از كشف حجاب عصر رضاخان دست كمي ندارد. مردان و زناني كه عصر پهلوي را ديده اند و وضع امروز را مي بينند كمتر ميان اين دو زمان مي توانند فرق بگذارند با اين تفاوت كه آن زمان جبر بود و امروز با اختيار و آزادي هاي اعطا شده از سوي كساني كه به ارزشهاي اسلامي چوب حراج زده و مي زنند و تساهل و تسامح را رواج داده و مي دهند. آنروز عصر ننگين ستمشاهي بود و امروز در فضاي جمهوري اسلامي!! فضائي كه با فداكاريها و ايثارگري هاي بهترين عزيزان اين ملت فراهم شده و بيشتر حاكمان كنوني ما شايستگي حراست آن را ندارند!! و فراموش كرده اند سخن قرآن را كه فرمود:«الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزكات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر» آنانكه اگر در زمين حاكميت شان داديم نماز را بپادارند و زكات را بپردازند، امر به معروف و نهي از منكر كنند.
حاكمان و مسئولان ما پاسخ دهند با كدام منكر مبارزه كردند؟ و كدام معروف را احيا نمودند؟ اگر امروز از نماز و روزه و حج اثري هست ريشه در اعتقادات ديرينه مردم دارد و مسئولان را بر آنها منتي نيست. در مسائل انقلاب و حفظ ارزشها نيز مردم پيشرو ما هستند و بسياري از مسئولان در اين ميدان از مردم عقب مانده اند.

مسئولان پاسخگوي مردم
 

برخي مسئولان حتي از اصلاح دستگاه هاي تحت فرمان خود ناتوان مانده و شايد نخواسته اند به پاكسازي محيط كار خود دست بزنند. در حالي كه اگر متعهدانه با موضوع فساد برخورد كنند بطور قطع موفق خواهند بود و مردم از آنها حمايت خواهند كرد كه عملكرد برخي شهرداري ها در گذشته و حال نمونه اي از آن است. وقتي يك مسئول مصمم مي شود براي مردم كار كند و مثلاً مشكلات شهر و شهرداري را حل نمايد، كم حرف بزند و به جاي شعار عمل كند، در زمان نه چندان طولاني آثار اصلاحي آن را مردم مشاهده خواهند كرد.
اگر خدمت و تعهد ديني و ملي دغدغه يك مسئول باشد قطعاً موفق خواهد شد و ياران بسياري خواهد يافت كه دست و بازوي او باشند تا محيط كار اداري را از كم كاري و حيف و ميل و فساد پاكسازي كنند. نيروهاي صالح از كم كاري برخي مسئولان و كوتاه آمدن آنها در برنامه هاي اصلاحي و مبارزه با مفاسد و منكرات در رنج اند. همانگونه كه توده مردم هميشه در صحنه از اين رخوت و بي تفاوتي رنج مي برند.
در هر حال، در اينجا سخن از ابتذال و فساد اخلافي و فرهنگي است كه حتي در دستگاه هاي دولتي كه در حقيقت خانواده دولت است راه نفوذ بافته و تدريجاً لوث شدن ارزشها را در اين دستگاه ها مشاهده مي كنيم. به عنوان مثال نگاهي به آموزش و پرورش و يا محيط دانشگاه هاي كشور اعم از دولتي و آزاد بيفكنيم، اين فضاهاي آموزشي افزون بر اينكه از بعد علمي افت تحصيلي و عدم ارتقاي كيفي داشته اند از بعد تعهد ديني و شئونات اسلامي نيز سير نزولي پيموده است. رنگ و بوي فضاي دانشجوئي ضعيف شده، بسياري از جوانان حالت بي تفاوتي گرفته اند.

علت چيست؟
 

آيا هيچگاه به تحليل و بررسي نشستيم كه چرا اين نوجواني كه خانواده ها با فطرت انساني به دست ما سپردند نتوانستيم او را تربيت كنيم؟ و چرا مثلاً آموزش و پرورش در يك اقدام معني دار معاونت پرورشي را حذف مي كند با اين استدلال كه همه بايد در امر پرورش نقش داشته باشند كه اگر در جاي خود سخن درستي باشد، از زاويه ديگر قابل نقد است چرا كه داشتن يك معاونت فعال در امر پرورش آثار ارزشمند بيشتري در پي دارد. در هر حال ضعف هاي آموزشي و پرورشي و بطور كلي فرهنگي و آموزشي در شرائطي كه دشمن هجوم گسترده اي را عليه ارزشهاي اسلامي آغاز كرده به هيچ وجه پذيرفتني نيست. اين قصور و تقصيري است كه مسئولان فرهنگي و متوليان آموزشي بايد در برابر نسل و نسلهاي بعدي و خون پاك شهيدان پاسخگو باشند.
اين نوجوانان و جوانان كه دستخوش ابتذال اخلاقي شده اند از همين مدارس و كلاس ها بيرون آمده اند كه متوليان فرهنگ و همچنين غالب اولياء اين كودكان و جوانان و نهاد خانواده نيز در اين جرم شريك اند...وقتي سازمان ملي جوانان آن جشنواره مبتذل را در روزهاي اخير برگذار مي كند كه تصاوير بسيار زننده آن و اختلاط پسران و دختران در آن جشنواره شگفتي همگان را برانگيخته اين تقصير متوجه متوليان جوانان نيز هست كه برگذار كننده آن با افتخار تصريح مي كند كه با اين نوع حركت ها، الگوي برتري را در فرهنگ نسل جوان ارائه مي كنيم!! و يا اگر المپياد ورزشي پسران و دختران در دانشگاه صنعتي اصفهان برگذار مي شود و به صورت ميعادگاه شبانه پسر و دختر درمي آيد اين از ضعف يا بيماري مسئولان دانشگاه و متصديان تربيت بدني و ساير دست اندر كاراني است كه نان اين ملت را مي خورند و بودجه هائي را كه از خون اين ملت فراهم شده است سخاوتمندانه در مسير ابتذال و بي بند و باري هدايت مي كنند.
و يا اگر با مجوز وزارت ارشاد كنسرت موسيقي مبتذل دائر مي گردد و به صورت پاطوق پسران و دختران بي لجام و يا مردان و زنان هوسباز در مي آيد متوليان فرهنگ و هنر مسئولند و بايد پاسخگو باشند. مجموعه هاي تفريحي ورزشي ما كه بودجه كلاني را به حلقوم مي كشد، عرصه نمايش زيبائي اندام و كشف حجاب شده و احدي پاسخگو نيست. آيا نمي توان اين محيط ها را با كنترل و نظارت اصلاح كرد؟ حقيقت اين است كه مسئولان اين مراكز خود را در حد عمله و خدمتكاري تنزّل داده اند كه سرويس مي دهند تا مشتي بلهوس و ولگرد و عياش آن اماكن را به آن صورت كه مي دانيم در آورند كار بي تفاوتي مسئولان در برابر ابتذال حاكم به آنجا كشيده كه هر جا محل حضوري و جايگاه نمايشي هست عرصه لهو و لعب و هوا و هوس و بي بند و باري مي شود نمايشگاه هاي بين المللي بيش از آنكه نمايشگاه كالاي تجاري و صنعتي يا كتاب باشد نمايشگاه جنسي و دختران بزك كرده و لاك زده با لباس هاي تنگ شده است.
آيا هيچگاه وزرا و مديران كه اين نمايشگاه ها را در حوزه مسئوليت دارند به فكر روياروئي با اين روند افتاده اند! كار دوره گردي در ترويج ابتذال به جائي رسيده كه حوزه هنري وابسته به سازمان تبليغات اسلامي بر خلاف وظائف اوليه تبليغي خود كلاس هاي آموزش موسيقي با تعليم سنتور و تنبك و گيتار دائر كرده و اين مراكز را پاتوق دختران و پسراني بي تعهد و لمپن ها ساخته است از سوي ديگر «انجيرها» كه اخيراً در حال شكل گيري با اهداف خاص كه بالمآل تشكيلاتي عليه ارزشها خواهند بود در سطح گسترده و با كمك هاي دولتي كه سرانجام در روند و آينده تشكيلاتي در خدمت استعمار خواهد بود در حال شكل گيري است. اگر مسئولان دولتي به فكر مبارزه با فساد و جلوگيري از گسترش ابتذال و پوچي و انحراف و فساد موجود نباشند در آينده جز بدنامي و در پيشگاه خدا جز خشم و نفرت چيزي در انتظار ندارند.
در اين ميان علما، نويسندگان، حوزه ها، سخنوران، اساتيد و معلمان مسئوليت بيشتري دارند كه عليه اين روند افشاگري كنند و به مقاومت بپردازند تا طرح هاي براندازي از مسير فرهنگ و هنر و فساد و ابتذال و موارد هدايت شده از سوي بيگانگان خنثي شود.

بطور خلاصه:
 

ما امروز در يك نبرد تاريخي به سر مي بريم. تعارف ندارد. سازشكاري و بي تفاوتي يعني مشاركت در مقاصد شوم دشمن. و اين همان چيزي است كه قرآن و حديث و سنت و سيره آن را محكوم مي كند. نياز امروز ما يك خيزش انقلابي است برپايه عقل و منطق و دانش و بينش و فرهنگ و جهاد و در عين حال كوبنده و قاطع عليه دشمنان اسلام و پياده نظام، آنها لحظه ها و فرصت ها سريع مي گذرد و اگر به هوش نباشيم و ميدان را به دشمن و عوامل او بسپاريم، جز خسران و ندامت دست آوردي نخواهيم داشت.
فراموش نكنيم كه امروزه ابتذال و فساد بعد سياسي نيز به خود گرفته و لذا مسائل فرهنگي را نبايد جداي از سياست نگاه كنيم. گردانندگان بسياري از جريانهاي ضدفرهنگي در حقيقت گردانندگان صحنه سياسي به نفع دشمن نيز هستند از اينرو نبايد از آنها غافل بود. همانگونه كه مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم نيز عامل فشار ديگري است تا زمينه هاي رواج فساد و سقوط اخلاقي را فراهم آورد و بعيد نيست كساني نخواهند اين وضع سامان پذيرد كه اگر چنين باشد جز انزوا و انهدام چاره ديگري براي اينها نيست.
منبع:سايت حوزه
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط