اختلال هاي رفتاري رواني در نوجوانان
نويسنده: فريده سوداگري
دوره ي نوجواني و جواني، از آن جهت يکي از بحراني ترين دوران زندگي به شمار مي رود که فرد در حال عبور از مرز کودکي به مرحله ي نويني ست که عميق ترين تغييرات شخصيتي و فيزيولوزيکي را به همراه دارد و هواره براي سازگاري با موقعيت هاي جديد تلاش مي کند.
مشکلات اين دوره، مورد توجه بسياري از متخصصان قرار گرفته و خوشبختانه اين ديدگاه ها هر يک، مکمل ديگري ست. مهم ترين اقدام در جهت حل مشکلات نوجوانان و جوانان، "تشخيص" آن است.
غالباً رفتار دشوار براي سنين پان تر، کاملاً هنجار است و بيش تر اوقات، نوجوانان، تنها به اين دليل به رفتارهاي ناپخته دست مي زنند که ياد نگرفته اند نيازهاي خويش را با شيوه هاي درست برآورده کنند.
بايد توجه داشت که شکل ها مختلفي از رفتر که برا سني خاص رخ مي دهد، هنجار است و نبايد براي سن هاي بالاتر تحمل شود و حتي گاهي بايد اصلاح هم بشود زيرا رفتارهاي فرد کم کم بايد بعد اجتماعي و جامعه پسند به خود بگيرد.
هيچ يک از رفتارها نادرست نوجوان را نبايد به صرف آن که از نوع مشکلات سني اوست و از بين خواهد رفت، کم اهميت و ناديده گرفت چرا که احتمل بقاي هر نوع رفتاري وجود دارد. از طرفي، اگر اين گونه رفتارها ناديده گرفته شود، نوجوان گمان مي کند رفتارش پسنديده است و به آن ادامه خواهد داد.
در قضاوت رفتاري کودکان و نوج.انان، بايد به انگيزه ها توجه داشته باشيد زيرا ممکن است فرد، کار ضعيف را با انگيزه ي جلب توجه، جلب محبت و تأييد اجتماعي گروه هم سن خود انجام دهد.
واکنش هاي زير مي تواند نشان دهنده ي يکي از اختلال هاي رواني باشد:
ادمه ي عادت هاي کودکي: در هر مرحله از ندگي، عادت ها و رفتارهايي وجود دارد که مخصوص همان زمان است و پس از طي آن زمان، بايد آن عادت ها و رفتارها هم از بين برود و يا شکل تکاملي خود را پيدا کند. ادامه ي عادت هاي کودکي در سنين بالاتر، مانند جويدن ناخن، مکيدن شست، شب ادراري و... نشانه ي وجود مشکلاتي ست.
واکنش هاي علامتيک راه رفتن در خواب (خواب گردي)، پرخوابي يا کم خوابي، بي نظمي در خواب، وجود کابوس و تيک که اين واکنش ها به طور معمول از دوران کودکي و نوجواني شروع مي شود.
اختلال هاي عملکردي:" تنبلي، تقلب، دزدي، دروغ گويي، آزاررساني، تخريب، صدمه رساندن به اشياء و اشخاص، توهين به هم سالان، غيبت هاي مکرر و طولاني از منزل يا مدرسه، رفتارهاي ضد اجتماعي، پرخاش گري، خطاهاي جنسي و اعتياد
اختلال هاي عاطفي: واکنش هاي اضطرابي همراه با ترس هاي بي مورد، کابوس ها شبانه و افراط در ابراز علاقه يا تنفر، ترس و خشم، حساسيت فراوان، علائم افسردگي و نيز خجالت بيش از حد
اختلال هاي ارتباطي: انزواطلبي، وابستگي، ناتواني در برقراري روابط و انجام فعاليت هاي درون گروهي، ناتواني در سازگاري با موقعيت جديد، پرهيز از روابط چهره به چهره و...
اختلال ها خاص يادگيري: عقب افتادگي درسي، عدم يادگيري مهار ها، هم چنين عدم رشد قدرت هاي تکلمي، تصوري، تخيلي و...
اختلال هاي تغذيه اي: اين گونه اختلال ها اگر منشأ عضوي نداشته باشند، غالباً از وجود اختلال هاي ديگر خبر مي دهند مانند بي اشتهايي، پرخوري، سيري ناپذيري و...
مردم به طور معمول، کسي را "غير عادي" مي دانند که رفتار، تفکر و عواطف عجيب و غيرمعمولي و تفاوت هاي محسوسي با ديگران داشته باشد. در ميان متخصصان نيز تعريف مشخص و محدودي براي اختلال رفتاري وجود ندارد اما از آن جا که بيش تر تعريف ها در مورد کج روي ها و رفتارهاي غير عادي، روي کلمه ي "رفتار" تأکيد دارد، اختلال رفتاري را با هنجارهاي موجود و مربوط به آن م سنجند. رفتار غير عادي کودک، ممکن اسن ذهني يا عيني (شديد يا خفيف) باشد و به صورت اختلال در رفتارهاي شناختي يا کنش هاي عاطفي ظاهر گردد و يا ناهنجاري هايي در سيستم ادراکي، انگيزش، حسي و حرکتي، کلامي و روابط بين فردي و اجتماعي را شامل شود. عوامل ارثي، اجتماعي، فرهنگي، عقلي و عاطفي، هر يک به تنهخايي و يا در ارتباط با يکديگر مي توانند سبب بروز رفتارهاي غير عادي گردند، در نتيجه اين رفتارها، بيش تر وقت ها به آساني قابل تشخيص نيستند و بايد با آگاهي و شناخت دقيق تر، به نشانه ها که در حقيقت همان رفتارها هستند، نگريست تا بتوان قدرت تميز رفتر عادي از غير عادي را به دست آورد و آن را مبناي قضاوت خويش قرار داد.
نشانه هاي عيني: به وسيله ي متخصصان باليني مشاهده مي شود و علائم بارز و اشکار ناسازگاري مي باشد. رفتارهاي عجيب و غريب،تندخويي، عصبانيت، شب ادراري و... مثال هايي از نشانه هاي عيني هستند.
رعايت بهداشت، به تندرستي و شادابي کامل جسم و روح مي انجامد. مهم ترين وظيفه ي هر فردي، "پيش گيري" است. فرد همان طور که از ورود عوامل بيماري زا به بدنش جلوگيري مي کند، بايد براي سلامت روح و روان خود نيز اقداماتي انجام دهد تا از نابساماني هاي روحي ش کاسته شود.
پيشرفت تکنولوژي، تحولات سريع و دائم آن، موجب تشويش، اضطراب و احساس عدم رضايت در نوجوان شده و در بسياري افراد، منجر به کشمکش و فشار رواني مي گردد. وقتي اضطراب و نگراني از حد معيني فراتر رود و دوام يابد، ممکن است نظم بدن را بر هم بزند و به بيماري هاي جسمي و ضايعه ي بدني تبديل شود. از اين رو مي توان گفت بسياري از بيماري هاي جسمي انسان، منشأ رواني دارد.
عارضه ي رواني، به سادگي قابل ر<يت نيست. براي رسيدن به حقيقت مشکل رواني در يک نوجوان، بايد از روش هاي علمي کمک گرفت. بنابراين نمي توان به سادگي، حالت هاي رواني يک نوجوان را تشريح نمود و نسخه اي را در اختيار او گذاشت.
منبع: نشريه شادکامي- مارهش: 75
مشکلات اين دوره، مورد توجه بسياري از متخصصان قرار گرفته و خوشبختانه اين ديدگاه ها هر يک، مکمل ديگري ست. مهم ترين اقدام در جهت حل مشکلات نوجوانان و جوانان، "تشخيص" آن است.
نکات قابل توجه والدين و مربيان در تشخيص نوع رفتار
غالباً رفتار دشوار براي سنين پان تر، کاملاً هنجار است و بيش تر اوقات، نوجوانان، تنها به اين دليل به رفتارهاي ناپخته دست مي زنند که ياد نگرفته اند نيازهاي خويش را با شيوه هاي درست برآورده کنند.
بايد توجه داشت که شکل ها مختلفي از رفتر که برا سني خاص رخ مي دهد، هنجار است و نبايد براي سن هاي بالاتر تحمل شود و حتي گاهي بايد اصلاح هم بشود زيرا رفتارهاي فرد کم کم بايد بعد اجتماعي و جامعه پسند به خود بگيرد.
هيچ يک از رفتارها نادرست نوجوان را نبايد به صرف آن که از نوع مشکلات سني اوست و از بين خواهد رفت، کم اهميت و ناديده گرفت چرا که احتمل بقاي هر نوع رفتاري وجود دارد. از طرفي، اگر اين گونه رفتارها ناديده گرفته شود، نوجوان گمان مي کند رفتارش پسنديده است و به آن ادامه خواهد داد.
در قضاوت رفتاري کودکان و نوج.انان، بايد به انگيزه ها توجه داشته باشيد زيرا ممکن است فرد، کار ضعيف را با انگيزه ي جلب توجه، جلب محبت و تأييد اجتماعي گروه هم سن خود انجام دهد.
نشانه هاي وجود مشکل در نوجوانان
واکنش هاي زير مي تواند نشان دهنده ي يکي از اختلال هاي رواني باشد:
ادمه ي عادت هاي کودکي: در هر مرحله از ندگي، عادت ها و رفتارهايي وجود دارد که مخصوص همان زمان است و پس از طي آن زمان، بايد آن عادت ها و رفتارها هم از بين برود و يا شکل تکاملي خود را پيدا کند. ادامه ي عادت هاي کودکي در سنين بالاتر، مانند جويدن ناخن، مکيدن شست، شب ادراري و... نشانه ي وجود مشکلاتي ست.
واکنش هاي علامتيک راه رفتن در خواب (خواب گردي)، پرخوابي يا کم خوابي، بي نظمي در خواب، وجود کابوس و تيک که اين واکنش ها به طور معمول از دوران کودکي و نوجواني شروع مي شود.
اختلال هاي عملکردي:" تنبلي، تقلب، دزدي، دروغ گويي، آزاررساني، تخريب، صدمه رساندن به اشياء و اشخاص، توهين به هم سالان، غيبت هاي مکرر و طولاني از منزل يا مدرسه، رفتارهاي ضد اجتماعي، پرخاش گري، خطاهاي جنسي و اعتياد
اختلال هاي عاطفي: واکنش هاي اضطرابي همراه با ترس هاي بي مورد، کابوس ها شبانه و افراط در ابراز علاقه يا تنفر، ترس و خشم، حساسيت فراوان، علائم افسردگي و نيز خجالت بيش از حد
اختلال هاي ارتباطي: انزواطلبي، وابستگي، ناتواني در برقراري روابط و انجام فعاليت هاي درون گروهي، ناتواني در سازگاري با موقعيت جديد، پرهيز از روابط چهره به چهره و...
اختلال ها خاص يادگيري: عقب افتادگي درسي، عدم يادگيري مهار ها، هم چنين عدم رشد قدرت هاي تکلمي، تصوري، تخيلي و...
اختلال هاي تغذيه اي: اين گونه اختلال ها اگر منشأ عضوي نداشته باشند، غالباً از وجود اختلال هاي ديگر خبر مي دهند مانند بي اشتهايي، پرخوري، سيري ناپذيري و...
رفتارهاي هنجار و ناهنجار
مردم به طور معمول، کسي را "غير عادي" مي دانند که رفتار، تفکر و عواطف عجيب و غيرمعمولي و تفاوت هاي محسوسي با ديگران داشته باشد. در ميان متخصصان نيز تعريف مشخص و محدودي براي اختلال رفتاري وجود ندارد اما از آن جا که بيش تر تعريف ها در مورد کج روي ها و رفتارهاي غير عادي، روي کلمه ي "رفتار" تأکيد دارد، اختلال رفتاري را با هنجارهاي موجود و مربوط به آن م سنجند. رفتار غير عادي کودک، ممکن اسن ذهني يا عيني (شديد يا خفيف) باشد و به صورت اختلال در رفتارهاي شناختي يا کنش هاي عاطفي ظاهر گردد و يا ناهنجاري هايي در سيستم ادراکي، انگيزش، حسي و حرکتي، کلامي و روابط بين فردي و اجتماعي را شامل شود. عوامل ارثي، اجتماعي، فرهنگي، عقلي و عاطفي، هر يک به تنهخايي و يا در ارتباط با يکديگر مي توانند سبب بروز رفتارهاي غير عادي گردند، در نتيجه اين رفتارها، بيش تر وقت ها به آساني قابل تشخيص نيستند و بايد با آگاهي و شناخت دقيق تر، به نشانه ها که در حقيقت همان رفتارها هستند، نگريست تا بتوان قدرت تميز رفتر عادي از غير عادي را به دست آورد و آن را مبناي قضاوت خويش قرار داد.
نشانه هاي رفتار ناهنجار:
نشانه هاي عيني: به وسيله ي متخصصان باليني مشاهده مي شود و علائم بارز و اشکار ناسازگاري مي باشد. رفتارهاي عجيب و غريب،تندخويي، عصبانيت، شب ادراري و... مثال هايي از نشانه هاي عيني هستند.
چگونگي تشخيص و راه کارهاي رفع اختلال هاي رواني:
رعايت بهداشت، به تندرستي و شادابي کامل جسم و روح مي انجامد. مهم ترين وظيفه ي هر فردي، "پيش گيري" است. فرد همان طور که از ورود عوامل بيماري زا به بدنش جلوگيري مي کند، بايد براي سلامت روح و روان خود نيز اقداماتي انجام دهد تا از نابساماني هاي روحي ش کاسته شود.
پيشرفت تکنولوژي، تحولات سريع و دائم آن، موجب تشويش، اضطراب و احساس عدم رضايت در نوجوان شده و در بسياري افراد، منجر به کشمکش و فشار رواني مي گردد. وقتي اضطراب و نگراني از حد معيني فراتر رود و دوام يابد، ممکن است نظم بدن را بر هم بزند و به بيماري هاي جسمي و ضايعه ي بدني تبديل شود. از اين رو مي توان گفت بسياري از بيماري هاي جسمي انسان، منشأ رواني دارد.
عارضه ي رواني، به سادگي قابل ر<يت نيست. براي رسيدن به حقيقت مشکل رواني در يک نوجوان، بايد از روش هاي علمي کمک گرفت. بنابراين نمي توان به سادگي، حالت هاي رواني يک نوجوان را تشريح نمود و نسخه اي را در اختيار او گذاشت.
منبع: نشريه شادکامي- مارهش: 75