درآمدي بر نقش فرهنگي دولت ديني (4)
نويسنده:علي اصغر خندان/مسلم اميري طيبي
ملاحظه
البته ، بايد به منبع معرفتي مذكور ، دو منبع عقل و تجربه را نيز افزود . در اين زمينه به طور طبيعي اين پرسش خودنمايي مي كند كه سهم هر يك از عقل ، نقل ، تجربه و ربط و نسبت آنها نسبت به يكديگر چيست؟
در ادامه به نمونه كوچكي از اين دست اشاره مي كنيم .
درنگي در پيش نياز نقش آفريني دولت ديني در فرهنگ
«أَتَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ» (بقره،44) ؛ آيا مردم را به نيكي امر مي كنيد و خود از ياد مي بريد، در حالي كه كتاب را تلاوت مي كنيد.
«كونوا دعاه الناس بغير السنتكم»؛(1) مردم را به دين حق و صلاح دعوت كنيد ، اما با ابزاري غير از ابزارزبان ، يعني با ابزار عمل.
»من نصَب نفسه للناس اماماً فليبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره و ليکن تاديبه
بسيرته قبل تأديبه بلسانه ، و معلم نفسه و مودبها احقَ بالاجلال من معلم الناس و مودبهم »؛(2)آن كس كه مي خواهد پيشواي مردم باشد و مردم رابه دنبال خود به راهي دعوت كند، پيش از آنكه به ديگران ياد بدهد خود را مخاطب كند و به خودش تعليم وتلقين نمايد . پيش از آنكه مردم را با زبان خود تربيت كند ، با عمل و روش اخلاقي خوب و اخلاق صحيح ، خود را تربيت كند. آن كس كه خودش را تعليم و تربيت و تأديب مي كند ، براي احترام و تكريم شايسته تر است از آن كه ، معلم و مربي ديگران است.
به نظر مي رسد اين موضوع ، پيش نياز نقش آفريني دولت ديني در فرهنگ است . در ادامه ، با مبنا قرار دادن اين آموزه مهم اسلامي ، سعي مي كنيم تأثير آن را در موضوع وظايف دولت ديني در عرصه فرهنگ نشان دهيم . ابتدا چند اصطلاح را تعريف مي كنيم.
خودسازي : استفاده شخص از برآيند واعظ دروني و سلسله عوامل بيروني براي ارتقاي تربيت شخصي ، همراه با آشنايي مؤثر با حداقلي ازتعاليم اسلامي و ايجاد دغدغه انجام كار تربيتي؛
فعاليت تربيتي: سلسله فعاليت هايي كه با هدف ايجاد و افزايش ايمان و تعبد ديني ، و همچني التزام به اخلاق و احكام اسلامي ، و ايجاد دردمندي نسبت به مسائل و مشكلات جامعه اسلامي به صورت فردي و چهره به چهره نسبت به مخاطب يا مخاطبين محدود انجام مي شود؛
مديريت فرهنگي : برنامه ريزي و هدايت با هدف به كارگيري منابع و ابزارها براي تحقق اهداف مذكور ، در فعاليت تربيتي در مراكز فرهنگي (مراكزي مانند مساجد) ، مدارس ، كانون هاي فرهنگي و...)؛
مهندسي فرهنگي : طراحي ، سياستگذاري و هدايتِ ساختارها ، نقش ها و برنامه هاي فرهنگي نهادهاي گوناگون و عرضه ملي محصولات فرهنگي.
عرصه هاي مذكور در واقع برجسته از يك طيف مي باشند . چنان كه از تعاريف فوق بر مي آيد ، خودسازي به آستانه انجام كار تربيتي مي انجامد و فعاليت تربيتي نيز از مواجهه چهره به چهره آغاز و با گسترش مخاطبان و نظام مند شدن مواجهه ، به مديريت فرهنگي مي رسد و با گسترش نهادهاي متولي مديريت يا فعاليت فرهنگي ، نيازمند مهندسي فرهنگي مي شويم.
با عايت به درجات تشكيكي و طيف گونه مذكور موجب مي شود كه ، بتوان تعداد عرصه ها را كمتر يا بيشتر دانست . براي مثال ، مي توان ميان مراكزي كه به طور مباشر و مستقيم به فعاليت فرهنگي مي پردازند (مانند مساجد و كانون هاي فرهنگي) و مراكزي كه فعاليت آنها در مديريت فرهنگي به صورت غير مستقيم است (مانند وزارتخانه ها وسازمان هاي كلان) تفاوت قايل شد . همچنين ميان مهندسي و طراحي فرهنگ و مديريت فرهنگ تفاوت هايي بيان شده كه بيان اجمالي و طيف گونه فوق پذيراي اين تفاوت ها مي باشد.
مراحل چهارگانه ي مذكور داراي تقدم و تأخر مي باشند ؛ به اين معنا كه ، براي رسيدن به هر مرحله ، طي كردن برخي از مراحل ضرورت ، و طي كردن برخي ديگر ترجيح دارد . به نظر مي رسد ، يكي از اشكالات اساسي در عرصه تربيتي و فرهنگي كشور عدم توجه به سير مذكور است كه از يك سو ، افراد خود ساخته ، شايسته و داراي دغدغه و توان تربيت ، مجال و امكان مديريت و سياستگذاري ندارندو از سوي ديگر ، عمده مديران و سياستگذاران ما بدون طي كردن سه مرحله اول ، به مراحل چهارم مي پردازند . اين غفلت زماني اهميت مضاعف مي يابد كه ، همين مديران و سياستگذاران ، متولي مراكز آموزشي و پژوهشي و فرهنگي مي شوند . اين رويكرد غيراصولي در مطالعات ، تحقيقات و فعاليت هاي فرهنگي در متن جامعه بسط پيدا مي كند. نتيجه حاصل از آن ، يأس و سرخوردگي موجود در باب عدم موفقيت فعاليت هاي تربيتي و فرهنگي است.
دستاوردهاي پژوهشي نگاه مذكور
اول ، شناخت وضعيت موجود تربيتي ـ فرهنگي ؛
دوم ، تعريف و ترسيم وضعيف مطلوب تربيتي ـ فرهنگي ؛
سوم ، طراحي راه رسيدن به وضعيت مطلوب تربيتي ـ فرهنگي.
تفصيل اين دستآوردهاي پژوهشي را مي توان در موضوعات شش گانه زير خلاصه كرد. در ادامه ، تعريف و توضيح مختصر هر يك بيان مي گردد:
آسيب شناسي : شناسايي خطاها ، ضعف ها ، نارسايي ها و كمبودهاي موجود . لازمه دانش ارتقاي تربيت و فرهنگ و به ويژه از منظر مديريت استراتژيك آن است كه ، نسبت به آفات و آسيب هاي موجود در چهار عرصه خودسازي ، تربيت ، مديريت فرهنگي ، و مهندسي فرهنگي آگاهي اجمالي يا تفصيلي داشته باشيم.
شناخت نقاط قوت وضع موجود: شناسايي امكانات ، فرصت ها و نقاط قوت موجود ؛ ضرورت شناخت نقاط قوت از يك سو ، به دليل عدم سياه نمايي وضعيت فعلي و از سوي ديگر ، به منظور شناخت و به تبع، بهره برداري از تمام امكانات بالفعل كنوني براي نيل به وضعيت مطلوب است.
نظام آرماني : تعيين محورها و شاخص هاي وضع مطلوب ؛
شناخت وضع مطلوب از يك سو ، مبنايي براي قضاوت در باب آفات و آسيب هاي فعلي است و از سوي ديگر ، به سلسله پيشنهادهاي مطرح شده براي ارتقاي تربيت و فرهنگ در عرصه هاي مذكور سامان مي دهد . شايسته است طراحي نظام ايدئال بر مبناي آيات ، روايات و سيره معصومان (عليهم السلام) و همچنين آرا و انديشه هاي رهبران انقلاب اسلامي انجام شود.
سيرهاي مطالعاتي : معرفي آثارمفيد با هدف آموزش نظام مند به صورت خودآموز؛
يكي از عرصه هاي مهم پژوهش فرهنگي آن است كه دانش ضمني موجود ، ولي مغفول عنه ، را در چهار عرصه ي فوق به صورت نظام مند معرفي كند . براي مثال ، بهترين كتاب ها و مقالات مفيد براي افزايش آگاهي و مهارت لازم در مديريت مراكز فرهنگي ، بايد به صورت رده بندي شده و سه سطح مقدماتي ، متوسط و پيشرفته معرفي شود.
دوره ها و رشته ها : طراحي پيش نويس اهداف و محتواي آموزشي براي راه اندازي رشته هاي نظري يا عملي دانشگاهي و دوره هاي كوتاه مدت دانش افزايي يا مهارت افزايي عرصه ها ياد شده ، مصداق دوره هاي مورد نظر در عرصه خودسازي اموري مانند اعتكاف ، ماه رمضان و.. است.
بايسته هاي پژوهشي : تدوين موضوعات ،اولويت ها و الزامات پژوهش در چهار عرصه مذكور ؛ انجام اين پژوهش مي تواند آغازي براي جنبش نرم افزاري و توليد علم در عرصه دانش ، ارتقاي تربيت و فرهنگ باشد و لازمه اين امر ، تدوين سلسله موضوعات و سؤالاتي است كه با پرداختن و پاسخ دادن به آنها زمينه گسترش دانش مورد نظر فراهم مي شود.
معرفي الگوهاي موفق : شناسايي و شناساندن سخت افزارها (كتاب ، فيلم ، بسته هاي تربيتي و فرهنگي و...) ونرم افزارها (ايده ها ، راهكارها ، تحذيرها، اولويت بندي ها و...) به ويژه موارد مفيد و موفق در چهار عرصه ي ياد شده كه توسط افراد يا تشكيلاتي تجربه شده اند.
نتيجه گيري
ليبرال هستيم و در نهايت با اشاره ونقد برخي ترديدها و شبهات روشنفكران كشور خودمان در اين زمينه ، سعي كرديم به اين پرسش پاسخ دهيم كه نظر اسلام در باب نقش فرهنگي دولت ديني چيست؟ در اين باب با مراجعه و بررسي يك آيه از قرآن كريم ، يك حديث نبوي و مصاديقي از سيره فرهنگي اميرالمؤمنين علي عليه السلام به ابعادي از نقش فرهنگي دولت ديني اشاره كرديم و در پايان مبنا قرار دادن يكي ازتعاليم مهم اسلامي درباره ي ضرورت عامل بودن عالمان و مروجان موضوعات اخلاقي و تربيتي و فرهنگي ، و همچنين با ذومراتب وداراي تقدم و تأخر دانستن مراحل خودسازي فردي ، تربيت چهره به چهره ، مديريت فرهنگي مراكز و نهادها و بالاخره مهندسي فرهنگي جامعه ، براي سلسله بايسته هاي پژوهشي در ارتباط با نقش فرهنگي دولت ديني ، رويگري استراتژيك اخذ نموده و در سه عرصه ي شناخت وضعيت موجود ، تعريف و ترسيم وضعيت مطلوب ، و طراحي راه رسيد به وضعيت مطلوب ، چهارچوبي ترسيم كرديم كه مانند عنوان اين مقاله ، درآمدي است بر نقش فرهنگي دولت ديني.
پي نوشت ها :
1. ابوجعفرمحمد بن يعقوب كليني ، الكافي ، تصحيح علي اكبر ، غفاري ، ج1 ، ص 78.
2. نهج البلاغه ، حكمت 73.
ـ ابن ابي الحديد ، عبدالحميد بن هبه الله ، شرح نهج البلاغه ، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم ، بي جا، داراحياء الكتب العربيه ، ج11 ، 1961.
ـ ابوالقاسمي ، محمد جواد ، شناخت فرهنگ ، تهران ، مركز پژوهشي توسعه فرهنگ ديني جهان معاصر ، 1385.
ـ استريناتي ، دومينيك ، مقدمه اي بر نظريه هاي فرهنگ عامه ، ثريا پاك نظر ، تهران ، گام نو ، 1380.
پژوهنده ، محمد حسين ، «نظامشهر در قلمرو انديشه بشري، انديشه» حوزه ، ش 14 ، پاييز ، 1377.
ـ جونز ، ويليام تامس ، خداوندان انديشهسياسي ، ترجمه علي رامين ، تهران ، اميركبير ، جلد 2 ، 1383.
ـ حر عاملي ، محمد بن الحسن ، وسائل الشيعه ، تحقيق عبدالرحيم رباني شيرازي ، بيروت ، مكتبه الاسلاميه ، ج18 ، 1403ق.
ـ خامنه اي ، سيد علي ،(مقام معظم رهبري) ، بيانات در خطاب با شوراي عالي انقلاب فرهنگي در تاريخ 19 آذر 1379 و 23 دي 1382.
ـ سجادي ، سيد عبدالقيوم ، «جهاني شدن و مهدويت ،دو نگاه به آينده » ، قبسات ، ش 33 ، پاييز ، 1383.
ـ راغب اصفهاني ، ابي القاسم الحسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن ، بي جا ، كتابفروشي مرتضوي ، چاپ دوم ، 1362.
ـ صدر ، سيد حسن ، نهايه الدرايه ، تحقيق ماجد غرباوي ، نشر المشعر ، بي تا.
ـ عباسي حسيني ، ابراهيم ، «نقش دولت در فرهنگ » ، مشكوه ، ش 35 ، تابستان ،1371.
ـ عسگري ، علامه سيد مرتضي ، «جايگاه دولت در عرصه فرهنگ، مروري بر تئوري ها وديدگاه ها » مجموعه مقالات اولين همايش ملي مهندسي فرهنگي ، تهران ، شوراي عالي انقلاب فرهنگي ، ج1 ، 1386.
ـ قمي ، شيخ عباس ، سفينه البحار ، نجف ، چاپخانه علمي ، ج2 ، 1352.
ـ كاشفي ، محمد رضا ، «تأثير امام علي (عليه السلام) بر فرهنگ و تمدن اسلامي» دانشنامه امام علي (عليه السلام) زير نظر علي اكبر رشاد ، تهران ، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي ، ج11 ، 1380.
ـ كليني ، ابوجعفر محمد بن يعقوب ، الكافي ، تصحيح علي اكبر غفاري ، تهران ، دارالكتب الاسلاميه ، چ سوم ، ج1 ، 1388.
ـ گالستون ، ويليام ، «دين و اخلاق در دولت ليبرال» ، بازتاب انديشه در مطبوعات روز ايران ، ش 23 ، بهمن ، 1380.
ـ لاريجاني ، صادق ، كاوش هاي نظري در سياست خارجي ، تهران ، علمي و فرهنگي ، 1374.
ـ لاريجاني ، محمد جواد ، نقد دينداري و مدرنيسم ، تهران ، مؤسسه اطلاعات ، 1376.
ـ مدير شانه چي ، كاظم ، تاريخ حديث ، تهران ، سمت ، 1377.
ـ مسلم بن حجاج ، ابوحسين ، صحيح مسلم ، تصحيح محمد فؤاد عبدالباقي ، بيروت ، داراحياء التراث العربي ، ج1 ، بي تا.
ـ مطهري ، مرتضي ، خدمات متقابل اسلام و ايران ، تهران ، صدرا ، چ دوازدهم ، 1362.
ـ مظهري ، مرتضي ، سيري در سيره نبوي ، تهران ، صدرا ، چ ششم ، 1368.
ـ مهدوي كني ، محمد رضا ، نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي ، تهران ، دفتر نشر معارف اسلامي ،چاپ دوازدهم ، 1382.
ـ وارد ، هاريت ، قدرت هاي جهاني در قرن بيستم ، ترجمه جلال رضايي راد ، تهران ، بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، 1360.
منبع:نشريه معرفت سياسي،شماره1