معضل غریزه جنسی در نوجوانان و جوانان (3)

برقراری ارتباط با جنس مخالف بخشی از فرایند رشد است. شاید شما، علی رغم این که پذیرفته اید فرزندتان در طول نوجوانی با جنس مخالف ارتباط پیدا خواهد کرد، زیاد به آن فکر نکرده باشید. امّا لازم است که خود را واقعاً برای این مرحله از زندگی نوجوانتان آماده کنید.اجازه دهید با واقعیت مواجه شویم: زمانه تغییر کرده است. وقتی شما در
يکشنبه، 20 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معضل غریزه جنسی در نوجوانان و جوانان (3)

معضل غریزه جنسی در نوجوانان و جوانان (3)
معضل غریزه جنسی در نوجوانان و جوانان (3)


 

نویسنده : مرتضی نجفی مدیسه
منبع : اختصاصی راسخون




 

نوجوان ها و ارتباط با جنس مخالف:
 

برقراری ارتباط با جنس مخالف بخشی از فرایند رشد است. شاید شما، علی رغم این که پذیرفته اید فرزندتان در طول نوجوانی با جنس مخالف ارتباط پیدا خواهد کرد، زیاد به آن فکر نکرده باشید. امّا لازم است که خود را واقعاً برای این مرحله از زندگی نوجوانتان آماده کنید.اجازه دهید با واقعیت مواجه شویم: زمانه تغییر کرده است. وقتی شما در دوران نوجوانی بودید همه چیز با آنچه امروز وجود دارد متفاوت بود. اگر شما در گذشته در مورد شیوه ارتباط با جنس مخالف متکی به نگرش والدینتان بودید ممکن است لازم باشد با آنچه در پیش رو دارید کنار بیایید. اکنون زمان بررسی بعضی از تجارب محلی و رایج در مورد نحوه ارتباط بین دو جنس است.نوجوان بر اساس گروه¬های اجتماعی که به آن تعلّق دارد ممکن است در مورد نحوه ارتباط با جنس مخالف دارای دیدگاه های شخصی بسیار محکمی باشد مثلا در این موارد ممکن است شخصا نظراتی داشته باشد، در چنین سنی نوجوانان می توانند با جنس مخالف ارتباط برقرار کند، آیا والدین باید انتظار داشته باشند که ارتباط نوجوا¬نانشان با جنس مخالف در خانه صورت پذیرد، آیا نوجوانان می توانند در خارج از خانه با جنس مخالف ارتباط داشته باشند، نوجوانان مجازند چه کارهایی را در حین ارتباط با افرادی از جنس مخالف انجام دهند؟ آیا یک نوجوان کم سن و سال می تواند با افرادی که خیلی از او بزرگتر هستند ارتباط برقرار کنند و یا نه و خیلی مسائل دیگر.هنگامی که نوجوانان در سال¬های اولیه نوجوانی هستند احتمال دارد هیچ ارتباطی با جنس مخالف نداشته باشند. عموما آنها به خودشان علاقه مند هستند: ایجاد ارتباط نزدیک با شخصی از جنس مخالف هنوز هدف بزرگی برای آنها نیست. بله ، البته آنها نوجوانان بزرگتر از خود را می بینند و یاد میگیرند که در آینده چه توقعاتی از آنها وجود دارد و چه رفتاری باید داشته باشند. اما در این زمان، روابط دخترها و پسرها معمولا گروهی است بنابراین بدون نیاز به کارهای پیچیده نوجوان های مسن تر امنیت آنها تأمین می¬شود.در اواخر نوجوانی، زندگی اجتماعی نوجوانان هنوز هم به صورت گروهی است اما ممکن است برقراری روابط نزدیک با اشخاص مشخصی از جنس مخالف را شروع کنند. این مرحله تکامل ممکن است پرآشوب و پیش بینی نشده باشد برخی از نوجوانان خواهند کوشید که رفقای متعددی داشته باشند و از این رو که یکی از والدین آنها را با ماشین به محل قرار ببرد ناراحت می شوند. وقتی نوجوانی که در اواسط نوجوانی است بزرگتر می شود اعتماد به نفس بیشتری پیدا می¬کند و شاید دسترسی منظّمی به ماشین داشته باشد و ممکن است با افراد زیادی ارتباط برقرار کند.با وجود این طی این دوره الگوهای ارتباط با جنس مخالف ممکن است بسیار متفاوت و متضاد باشند، برخی از نوجوانان با جنس مخالف ارتباط کمی برقرار خواهند کرد.( یا اصلا هیچ ارتباطی نخواهند داشت) شاید علت این باشد که با امور دیگری مثل ورزش و یا نمایش نامه سرگرم هستند یا خیلی ساده ممکن است هنوز برای این کار احساس آمادگی نمی¬کنند. در طرف دیگر این طیف، نوجوانان هستند که در اواخر دبیرستان، عاشق دوستی می¬شوند که با او ارتباط برقرار کرده¬اند و در نتیجه تصمیم میگیرند با هم به یک دانشگاه بروند و حتی به ازدواج فکر کنند.(از طرف دیگر، برخی افراد جوان در موقعیت های مشابه ممکن است تشخیص دهند که ادامه دادن این ارتباط جدی می تواند در برنامه های آینده آنها تداخل ایجاد کند و شروع به سست کردن این پیوندها خواهند کرد.)بگذارید نوجوانانتان بدانند در خلال شروع برقراری ارتباط با جنس مخالف و ادامه دادن آن شما همیشه در دسترس خواهید بود تا توصیه¬های لازم را در اختیار آنها قرار دهید. تعداد نوجوانانی که بخواهند در مورد تمام افکار، احساسات و نظریات خود با والدینشان گفتگو کنند بسیار کم است و هنگامی که برای گرفتن اطلاعات به نوجوانان دیگر روی می آورند، بیشتر اطلاعاتی که کسب می کنند نادرست خواهد بود. بنابراین، اگر نوجوانتان در مورد مسائل جنسی با شما صحبت نکند بهتر است که خود شما گه گاه درباره این امور سر صحبت را باز کنید.احساس¬ها و کنجکاوی¬های جنسی در طول سال¬های نوجوانی عمومی هستند و نوجوانان ممکن است در ارتباط¬هایشان با افرادی از جنس مخالف کسب تجربه در مورد مسائل جنسی خود را آغاز کنند. مخصوصا مراقب نوجوانی باشید که بلوغش را زودتر از بقیه دوستانش شروع کرده است. شاید او اشتیاق بیشتری به تجربه کردن مسائل جنسی داشته باشد، در حالی که هنوز فاقد قدرت قضاوت کافی است و تنها با گذشت زمان می تواند این قدرت را کسب کند(همچنین نوجوانانی که دیر بالغ می شوند و ممکن است در حالی که دوستانشان مایل اند با افرادی از جنس مخالف ارتباط داشته باشند، آنها تمایلی به این کار احساس نکنند، یا نوجوانانی که جذابیّت کمتری دارند نیاز بیشتری به توجه شما خواهند داشت. ممکن است لازم باشد راهی پیدا کنید که این نوجوانان خارج از خانه فعالیت هایی بیشتری داشته باشند تا اعتماد به نفس شان بیشتر شود)علاوه بر رفتارهای جنسی بی پروا سایر رفتارهای خطرساز از قبیل سیگار کشیدن، استعمال مواد مخدر و استفاده از الکل در حین رانندگی ممکن است بخشی از ملاقات¬ها باشد. نکته متضاد این است که از یک طرف تقریبا تمام نوجوانان تشخیص می¬دهند که این فعالیّت¬های مضر بر خلاف خواست والدینشان است و از طرف دیگر این کارها را انجام می دهند. بیشتر این تجربه ها به خاطر ارضای حس کنجکاوی نوجوانان است، اما در برخی از موارد ممکن است راهی برای جور شدن با یک گروه باشند، راهی برای مورد قبول واقع شدن.مثل دختر 15 ساله ای که به پزشک خود گفت: «می دانید وقتی اینجا نشسته¬ام و با شما صحبت می¬کنم تشخیص اینکه چی درست است و چی غلط ساده است، اما وقتی پیش کسی هستم که واقعا همدیگر را دوست داریم، دیگر اینطوری فکر نمیکنم!»بطور خلاصه برقراری ارتباط با جنس مخالف یک بخش مهم از رشد اجتماعی نوجوانان است. این امر فرصتی که برای کسب مهارت ارتباط برقرار کردن با اشخاصی از جنس مخالف فراهم می آورد، توانایی فرد برای ایجاد دوستی سنجیده می شود، قدرت درک و تحمل وی افزایش می یابد و روابطی تجربه می شود که ممکن است بعدا منجر به ازدواج شوند. این یک فرایند یادگیری است و در خلال آن نوجوان ها موفقیت ها و شکست ها و لحظه های شاد و غمگینی را تجربه خواهند کرد، آنها به درک و توصیه والدینشان نیاز خواهند داشت با این حال، پند و اندرزها باید قبل از برقراری ارتباط با جنس مخالف به نوجوانان ارائه شود، نه بعد از آن!(مراقبت از نوجوانان صفحه 234 تا 236)

آماده سازی نوجوان برای زندگی در دنیای واقعی:
 

یکی از مهمترین هدف¬های تعلیم و تربیت در تمام سطوح، چه رسمی و چه غیر رسمی، در خانه و مدرسه و جامعه باید آماده سازی فرد برای زندگی در دنیای واقعی باشد. برای این منظور باید فرزند نوجوانتان را با واقعیت های تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی آشنا کنید و آموزشی به او بدهید که او را برای زیستن در این دنیا آماده کند.آموختن برای زیستن باید هدف همه معلمان و مربیان باشد. گاهی اوقات، نوجوانی تقاضایی از پدر و مادر می کند و بدون دلیل با مخالفت روبرو می شود. برای مثال نوجوانی دوچرخه و یا کامپیوتر می خواهد و پدر و مادر پاسخ می دهند: صلاح نیست یا نمی توانیم. نوجوان دلیل می¬خواهد و می¬پرسد چرا صلاح نیست؟ چرا نمی توانید؟ در این شرایط باید صمیمانه و مستدل با او صحبت کرد و درآمد واقعی و هزینه های واقعی خانواده را برای او تشریح کرد و توضیح داد تا او متقاعد شود. از سوی دیگر نوجوان باید صبر کردن را بیاموزد و در زندگی خانوادگی با برنامه ریزی، بودجه بندی و اولویت ها آشنا گردد و از این رو نباید انتظار داشته باشد که هرچه تقاضا کرد یا خواست، بی درنگ در اختیار او قرار گیرد. نوجوان باید صبر کردن را یاد بگیرد، موانع را بشناسد، با ناملایمات و مشکلات دست و پنجه نرم کند و یاد بگیرد که چگونه باید با وضع موجود کنار بیاید.برای اینکه نوجوان با واقعیت¬های تلخ و شیرین زندگی به تدریج آشنا بشود، باید در دنیای واقعی و شرایط طبیعی آموزش ببیند و تربیت شود. در این باره جمله معروفی است که می گوید: «گلهایی که در گلخانه پرورش می یابند، زود پرپر می شوند.» منظور این است که تعلیم و تربیت باید در دنیای واقعی صورت گیرد، نه در یک محیط محصور، قرنطینه و غیر واقعی. زمانی که فرزندان را در یک محیط گلخانه ای تربیت می کنید، میزان آسیب پذیری او بالا می رود و از واقعیت های جامعه دور می شود. پدر و مادر اجازه ندارند نوجوان را در دنیای خیالی و رویایی تربیت کنند و یا خدایی ناکرده او را فریب دهند و یا اغفال کنند. برای مثال در مواردی مانند شغل پدر، میزان درآمد خانواد، وضعیت تولد (مسئله فرزند خانواده)، فوت پدر و مادر و نظایر آن از قبل از اینکه فرزندتان حقیقت را از زبان شخص دیگری بشنود و کاخ باورهایش فرو ریزد شما خودتان سعی کنید با زمینه سازی و ایجاد آگاهی¬های لازم، به تدریج به زبان ساده، مختصر، محرمانه و صمیمانه واقعیت ها و حقایق زندگی خانوادگی را با او درمیان گذارید، تا بدین ترتیب اعتماد و اطمینان نوجوان حفظ شود. در صورت لزوم می توانید با یک فرد متخصص مانند روانشناس و یا مشاور به مشورت بپردازید.(جوانی بهار زندگانی صفحه 230 تا 232)

خويشتن دارى جوان:
 

ارزش هـر انـسـانـى قـبل از هر چيز به ميزان دلبستگى او به آرزوها و اهداف زندگى اش مربوط مى شود. مـقـيـاس تـعادل او بستگى دارد به اين كه حقيقتا او تا چه اندازه بر اعصاب خود، مسلط بوده و از اعتماد به نفس برخوردار است. هـنـگـامى جوان مى تواند خود را صاحب اراده اى قوى فرض كند كه بتواند در مقابل خواسته ها و امـيـال نفسانى اش بايستد و با صبر و بردبارى و به كارگيرى عقل و انديشه، مشكلات زندگى را يكى پس از ديگرى از سر راه خود بردارد و بر هوا و هوس خود غلبه كند. اوبـايـد بـدانـد كه همواره در معرض بزهكارى و لغزش به سوى شهوات، قرار دارد و تنها با تقويت ايـمان و رعايت تقوا مى تواند بر اهريمن درون (تمايلات شهوانى و وسوسه هاى شيطانى) و دشمن برون (عوامل منحرف و دوستان ناباب) پيروز شود. اگر جوانى غفلتا مرتكب عمل انحراف و معصيت گرديد، بايد بلافاصله در پيشگاه خدا توبه كند و تـصـميم جدى بر ترك گناه بگيرد تارفتار ناشايست به شكل يك خصلت زشت و ناروا در وجود او جايگزين نگردد و به صورت عادت ثانوى در نفسش رسوخ نكند.او بـايـد بـدانـد كه تواناييهاى لازم را براى اصلاح رفتار خويش دارد و در ضمن قدرت، پذيرش او بيشتر از افراد مسن بوده و از تعصبات بيجا به دوراست. قرآن كريم پس از بيان خطاهايى كه ممكن است انسان مرتكب آنها بشود، توبه را به عنوان راه حل اصلى اصلاح رفتارش پيشنهاد مى كند.پيامبر بزرگ اسلام مى فرمايد: توبه از گناه و خطا به اين معناست كه فرد، ديگر قصد نداشته باشد كه به سوى آن گناه ، باز گردد.جوان نبايد خطاى خودرا هرچند هم اندك باشد، كوچك شمرد، تا اين كه در او ملكه گناه پيدا نشود.از رسـول اكـرمـر نقل گرديده كه فرمود: محبوبتر از هر چيز نزد خداوند، توبه جوانى است كه از گناه پشيمان شود و از پيشگاه او آمرزش بخواهد. اگر جوان، مطيع خواسته ها و شهوات خود گرديد، خود را به هلاكت مى اندازد. اصـولا نـفس انسان ميل به بدى دارد و جوان، تنها با ايمان و توجه به خدا مى تواند آن را به طرف خوبيها بكشاند. حضرت على (ع ) مى¬فرمايد: نفس خود را به خوبيها وادار كن، زيرا نفس تو، به طرف بدی¬ها متمايل است. و آن گـاه مـى فـرمايد: آن كس كه جلو خواسته¬هاى خود را گرفت، حتما به ارزش والاى انسانى دست يافت.جـوان بـا رعـايت خويشتن دارى (تقوا) بايد خود را براى زندگى آينده آماده سازد و بداند كه اين دوران كوتاه به زودى سپرى خواهد شد و او نيز به گروه بزرگسالان خواهد پيوست و در آينده اى نه چندان دور، عهده دار مسووليت اجتماعى خواهد شد و تشكيل زندگى خانوادگى خواهد داد.بـايـد بـدانـد و هوشيار باشد، کسانى در پذيرش و انجام مسووليت اجتماعى وخانوادگى موفق خواهند بود، كه دوران بلوغ و جوانى را به پاكى وسلامتى گذرانيده واز آلودگيهاى جنسى در امـان بـوده بـاشـنـدبـكسانى كه بتوانند در فرداى زندگى خود حقوق متقابل فرد و اجتماع، خانواده و همسر رارعايت كرده و به سعادت و نيكبختى دست يابند.

جوان و دوران بلوغ:
 

يـكـى از آگاهيهاى بسيار مهم در زندگى جوان، قبل از شناختن محيط و پديده هاى پيرامونش، آشنايى با خود است. توجه به خويشتن و آگاهى درباره خود يكى از شگفتيهاى نظام آفرينش است، زيرا انسان علاوه بر علم و آگاهى به اشيا و ديگران، نسبت به خود، آگاهى و توجه حضورى دارد و در عين حال مـى¬تـوانـد تـوجـه خود را به شخصيت خويش متمركز سازد و رفتار و كردار خود را مورد ارزيابى وتـحـلـيل قرار دهد، حتى بهتر از يك پديده خارجى، خود و رفتار خود را مورد مطالعه و تجربه و جستجوى علمى قراردهد. انسان اطلاعات علميى كه از خارج دريافت مى كند، ممكن است همراه با خطا و اشتباه باشد، ولى درباره خود خطا نمى كند. در ايـن بـاره قـرآن مى فرمايد، انسان به نفس خود آگاهى دارد، اگر چه (براى خطاهايش) عذر تراشى كند. انـسـان وقـتى باطن خويش را شناخت و اصلاح كرد، رفتارى كه از او صادر مى گردد نيز اصلاح مى شود. جـوان داراى اين قدرت خواهد بود كه در برابر موفقيتها و يا شكستهاى زندگى، خود را نبازد و با تـقـويت ايمان و توكل به خدا با عزمى راسخ، درحوادث به جلو گام بردارد، زيرا غرور برخاسته از موفقيت يا نوميدى حاصل از شكست، هر دو براى وى خطرناك است . بـنـابـراين شما جوانان عزيز اگر مى خواهيد در زندگى خوشبخت و سعادتمند باشيد، بايد از هم اكنون شروع به بررسى در وجود خودتان كنيد وببينيد چه معايب و نقصهايى داريد، سپس كوشش كنيد كه آنها را يكى پس از ديگرى برطرف نماييد. بايد بدانيدكه گذشتن از مرحله كودكى و وارد شدن به دوران بلوغ و جوانى، چندان آسان نيست، بلكه اين راه پر فراز و نشيب بايد همراه با آگاهى ومراقبتهاى لازم طى شود. مطالعه فرازهاى زندگى رهبران بزرگى كه منشا خدماتى به انسانها بوده و آنان را به سوى دانش و عـدالت وخداپرستى هدايت كرده اند، ما را به اين نكته آگاه مى سازد كه: اين گونه افراد از جمله كـسـانى بوده¬اند كه دوران حساس بلوغ خود را به سلامتى و پاكى پشت سر گذاشته و ايام جوانى راآگاهانه سپرى كرده و از قدرت جوانيشان بيشترين استفاده را نموده اند.آنـان شـيـوه اى را بـرگـزيـده انـد كـه استعدادهايشان را در جهت كمال، شكوفا كرده و همواره وجودشان براى خود و ديگران منشا خير و بركت بوده است .انـديـشـيدن و درس آموزى از زندگى دانشمندان علوم و رهبران دينى بويژه پيامبران بزرگ به جـوان كـمـك مى كند كه در موقعيتها و مراحل مختلف زندگى براساس بهترين و ارزشمندترين دستاوردها عمل نمايد تا استعدادهاى خود را شكوفا سازد.امـا كـسانى كه موجب فساد و گمراهى خود و ديگران گرديده اند، بيشتر افرادى بوده اند كه در دوران مـهـم و بـحـرانى بلوغ، انحراف و آلودگى فراوان پيدا كرده و آسيبهاى جبران ناپذيرى به شخصيتشان وارد شده است .بـنـابـرايـن بـى اطـلاعـى جـوان از مسائل حساس دوران بلوغ، موجب اختلال روانى و تزلزل در شخصيتش گرديده و در نهايت، آينده اى مبهم و تاريك در انتظارش خواهد بود.آينده نگرى.جوانان عزيز! شما در آينده اوقات زيادى در پيش رو خواهيد داشت و هر وقت، فرصت دست دهد، حق داريد از آنها استفاده نماييد، ولى چگونه، چطور و با چه هدفى؟ شما كارهاى جدى و مهمى در پـيش داريد، مانند معاشرت با دوستان و همسالان، رفت و آمد با خويشاوندان و طرز رفتار باآنان، انـتخاب رشته تحصيلى، پيدا كردن شغل و كار مناسب و كسب موفقيت در آن وب و خلاصه روزى فرا مى رسد كه بايد به فكر ازدواج و تشكيل خانواده و تربيت فرزند باشيد.الـبـته ممكن است در زندگى شما پيشامدهاى ديگرى نيز رخ دهد، مانند نوميدى و دلتنگى در كـارهـا، انـدوه و غـم و بـيمارى ب و شايد شما تاكنون طعم شكست و نوميدى را چشيده باشيد اين نوميديها وغمها در دوران نوجوانى، معمولا خيلى ناگوار است، زيرا شما اين طور احساس مى كنيد كـه تـنـهـاشما ناراحت و غمگين هستيد وتصور نمى كنيد كه صدها انسان ديگر در زندگى خود، همواره با اين ناملايمات رو به رو مى شوند.پـيـشامدهاى ناگوار، بطور ناگهانى و غير منتظره در زندگى انسان رخ مى دهد، اين حقيقتى اسـت كـه نـمـى تـوان منكر آن شد، ولى اين پيشامدهاوناگواريها و بلاها در فرهنگ و جهان بينى اسلام معنا و مفهوم خاصى دارد و به عنوان يك حادثه گنگ وبى هدف مطرح نيست . يـك جـوان بـا ايـمـان، بـا بينش صحيحى كه درباره خود و اين رويدادها دارد، حوادث ناگوار و غـيراختيارى را، به عنوان يك پل و نردبان ترقى و وسيله آزمايش الهى ـ كه كمال و رشد و سعادت او درگرو آن است ـ تلقى مى كند و با عبور آگاهانه از آن، آينده تابناك خود را رقم مى زند.حـوادث و پـيـشامدهاى دوران جوانى انسانهاى بزرگ (رهبران اجتماعى و مذهبى، همچون: امام خـمـيـنـى، شيخ انصارى، علامه طباطبايى و دانشمندان علوم طبيعى، چون: انيشتين، اديسون، پاستور و ب) همه گوياى اين حقيقت است كه اينان با درك درست و بينش صحيحى كه نسبت به ناگواريهاداشته اند، به نحو شايسته اى با آن برخورد كرده و پيروزمندانه از آن گذشته¬اند. بـطـور كـلـى بايد دانست كه اگر ما داراى هدف واعتقادى صحيح و عاقلانه باشيم، آن هدف در زندگى به ما آرامش و دلگرمى و نيرو مى دهد و ما را باپشتكار زياد وارد معركه زندگى كرده و به پيش مى راند و در پايان، ما شادمانه با موفقيتى تمام به آن هدف دست خواهيم يافت.

روابط جوانان با والدين:
 

شما جوانان عزيز بايد به خاطر داشته باشيد كه والدين شما انسان معصوم نيستند. بنابر اين هم داراى صفات برجسته و نيك و هم داراى نقاط ضعفند، حال اگر نقاط ضعف آنها در خـصـوص كـار شـمـا و يا در طرز رفتارشان با شماآشكار شود، بهتر اين است كه با واقع بينى با آن برخورد كنيد و اين نقص را طبيعى بدانيد. در ضمن خصلتهاى برجسته و نيك آنان، محبت پاك و بى آلايششان به شما، بخصوص مواظبتى را كه از ابتداى طفوليت تا كنون درباره شماداشته اند، از نظر دور نداريد و آن را بخاطر داشته باشيد و همواره از آنان قدردانى نماييد.بـه هـر حال در جامعه، امكانات زندگى و تحصيل براى همه يكنواخت و يكسان نبوده و بعضى از والدين، آگاه به اين مسائل نيستند و يا آموزش لازم را در اين باره نديده اند و آشنا به مسائل جوانان نمى باشند و به رفتار و كردار صحيح، آگاهى ندارند.از طـرفـى بـايـد بـا كمال ميل و رغبت از راهنمايي¬ها و اندرزهاى دلسوزانه و مفيد آنان كه حاصل چـنـديـن سـال تـجربه گذراندن عمر است، بهره گيريد و درمواقعى كه احيانا با شما برخوردى تـنـدمـى كنند، چشم پوشى نماييد و از خود، خونسردى لازم را نشان دهيد، اگر هم لغزشى دارند محترمانه و بطورغير مستقيم به آنان گوشزد نماييد. همچنين شما دختر جوان بايد در زمينه بهداشت بدن با مادرتان مشورت كنيد و از تجربيات مفيد او در زمينه¬هاى مختلف بهره جوييد. هـرگـز نـگـذاريد كه والدين از شما آزرده خاطر شوند، چرا كه در قرآن مجيد سفارش¬هاى زيادى دربـاره احترام به پدر و مادر شده است و حتى دربرخوردها از گفتن كوچكترين سخن نامناسب، چون اُف كه حاكى از تنفر و دلتنگى از آنان است، به شدت نهى گرديده است.

ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط