نویسنده: امام موسی صدر
هنگامی که ماه رمضان و روز عید به روزمرگی و عادت تبدیل میگردند، طبیعی است که از مظاهر زندگی عادی تجاوز نمیکنند و در ظرفِ زمانی محدود خود متوقف میشوند. اما ماه رمضانی که از ارکان اسلام است و عید فطری که از اعیاد اسلامی است، خصوصیاتی کاملاً متفاوت دارند. رفتارهای سطحی و رسوم و عادتها را درمی نوردند و از محدوده زمانی خارج میشوند. انسانِ جدیدِ ما که به موفقیتِ خود باور دارد، مردم را دوست میدارد؛ حتی منحرفان را، و برای درمان آنها تلاش میکند. محرومان را دوست دارد و برای درمان درد آنها تلاش میکند. با قلبی دردمند اما امیدوار، به دیدار نسل گمکرده راه میشتابد؛ با برخوردی مثبت، نه با اتهام زدن به دیگران. با این اوصاف متوجه میشویم که هدف این عبادات، پس از عید است. ماه رمضان زمانِ آماده سازی و روز عید آغاز عمل است. در حقیقت، ماه رمضان برههای است که مابَعدِ خود را تولید میکند و در روز عید، انسانی جدید زندگی تازه خویش را آغاز میکند. ابعادِ وجودی این انسان با انسانِ پیشین متفاوت است. او با درک و فهمِ گسترده تری که به سببِ یک ماه آموزش و ممارست، عمق و امتدادِ بیشترى یافته است؛ زندگی میکند.
او از احساسی رقیقتر، که از روزه کسب کرده، برخوردار شده است. روزه اى که او را با درد و رنجِ رنجدیدگان آشنا کرده است. او با نیرویی که آن را در تمرینِ الهی خود به دست آورده است، حرکت میکند. بنابراین، پایداری و ثباتِ او افزونتر شده و صبر و اعتدالش رشد کرده است.
این انسان بزرگ، با تحول عمیقی که در وجود خویش احساس میکند، در صبح روز عید، هنگامی که زکات میپردازد و نام پروردگار خویش را یاد میکند و نماز میگزارد؛ در این هنگام، جشن میگیرد تا خدا را شکر گزارَد و شادمان باشد. آنگاه زندگی جدید خویش را آغاز میکند. این زندگی با حیات عادی او، آن زمان که در محدوده مسائل شخصی خود به سر میبُرد و روحِ خویش را در پیله منیتِ خود محبوس کرده بود، متفاوت است. بدین گونه، احساسات و فعالیتهای خویش را مهار میکند.
او در ظاهر فردی از امّت است، ولی در حقیقت، خودْ یک امت است. او موجودی نامتجانس و قطعهای غریب و ناهماهنگ در پیکر جامعه بود. چیزی بود غیر از آنچه الآن شده است. اینک جزیی است حقیقی از امّت خویش که ابعاد وجود خود را با وجودِ همنوعانش پیوند میزند و افق فهم و احساس خویش را به فهم و احساس دیگران نزدیک میسازد. در نتیجه، پیوندِ امّت مستحکمتر و کنش و واکنش میان آن بیشتر و بازدهی آن افزونتر خواهد بود.
اینک، پس از عید، دردهای نیازمندان، رنجدیدگان و محرومان را حس میکند و برای کاهش باری که بر پشت آنها سنگینى میکند، چاره میاندیشد و در این راه میکوشد. او اینک از مشاهدة بیسواد، بیمار، و منحرف، دردمند میشود.
این انسانِ جدیدِ ما احتکار را نمیپسندد، پس خود احتکار نمیکند و اجازه نمیدهد در میان امتش احتکار کنند. احتکاری که مورد قبول او نیست، به احتکارِ کالا و نیازمندیهای مادی مردم محدود نمیشود، بلکه او با احتکارِ علم، احتکارِ مقام، احتکارِ سازندگی و حتی احتکارِ دین و بهشت هم به شدت مخالفت میورزد. او انسانها، همه انسانها را دوست دارد. و انحراف، کجروی، الحاد، و بیمبالاتی انسان را نمیپسندد و برای درمان آن تلاش میکند؛ آنچنان که فرزندانِ بیمارِ خود را درمان میکند.
این است مسیر و خط مشی مسلمان پس از عید فطر: تلاشِ دائمی برای درمانِ مشکلاتِ اجتماعی، تلاش برای احقاق حقوق طبقات محروم، کوشش مستمر برای ارتقای سطح زندگی اقشار محروم و توسعة همه مناطق مظلوم. تلاشی دائمی، پس از شناختِ ابعاد و دامنه مشکلاتِ جامعه و پس از شناسایی کسانی که از این مشکلات رنج میبرند و پس از آمادگی روحی صابرانه و خللناپذیر. تلاشی که از فعالیت اجتماعی وسیلهای برای خدمت به انسان میسازد، و وسیلهای برای عبادت خداوند. خدا را میتوان با خدمت به بندگانش نیز عبادت کرد.
انسانِ جدیدِ ما که به موفقیتِ خود باور دارد، مردم را دوست میدارد؛ حتی منحرفان را، و برای درمان آنها تلاش میکند. محرومان را دوست دارد و برای درمان درد آنها تلاش میکند. با قلبی دردمند اما امیدوار، به دیدار نسل گمکرده راه میشتابد؛ با برخوردی مثبت، نه با اتهام زدن به دیگران.
با این ثروت، و با این سلاح؛ یعنی با انسانِ پس از عید، وطنِ خود را میسازیم و بساطِ ظلم و تبعیض را از جامعه خود بر میچینیم و به انسان خدمت میکنیم و اینچنین عبادت میکنیم پروردگار بخشنده و مهربانمان را.
منبع:http://www.ettelaat.com
او از احساسی رقیقتر، که از روزه کسب کرده، برخوردار شده است. روزه اى که او را با درد و رنجِ رنجدیدگان آشنا کرده است. او با نیرویی که آن را در تمرینِ الهی خود به دست آورده است، حرکت میکند. بنابراین، پایداری و ثباتِ او افزونتر شده و صبر و اعتدالش رشد کرده است.
این انسان بزرگ، با تحول عمیقی که در وجود خویش احساس میکند، در صبح روز عید، هنگامی که زکات میپردازد و نام پروردگار خویش را یاد میکند و نماز میگزارد؛ در این هنگام، جشن میگیرد تا خدا را شکر گزارَد و شادمان باشد. آنگاه زندگی جدید خویش را آغاز میکند. این زندگی با حیات عادی او، آن زمان که در محدوده مسائل شخصی خود به سر میبُرد و روحِ خویش را در پیله منیتِ خود محبوس کرده بود، متفاوت است. بدین گونه، احساسات و فعالیتهای خویش را مهار میکند.
او در ظاهر فردی از امّت است، ولی در حقیقت، خودْ یک امت است. او موجودی نامتجانس و قطعهای غریب و ناهماهنگ در پیکر جامعه بود. چیزی بود غیر از آنچه الآن شده است. اینک جزیی است حقیقی از امّت خویش که ابعاد وجود خود را با وجودِ همنوعانش پیوند میزند و افق فهم و احساس خویش را به فهم و احساس دیگران نزدیک میسازد. در نتیجه، پیوندِ امّت مستحکمتر و کنش و واکنش میان آن بیشتر و بازدهی آن افزونتر خواهد بود.
اینک، پس از عید، دردهای نیازمندان، رنجدیدگان و محرومان را حس میکند و برای کاهش باری که بر پشت آنها سنگینى میکند، چاره میاندیشد و در این راه میکوشد. او اینک از مشاهدة بیسواد، بیمار، و منحرف، دردمند میشود.
این انسانِ جدیدِ ما احتکار را نمیپسندد، پس خود احتکار نمیکند و اجازه نمیدهد در میان امتش احتکار کنند. احتکاری که مورد قبول او نیست، به احتکارِ کالا و نیازمندیهای مادی مردم محدود نمیشود، بلکه او با احتکارِ علم، احتکارِ مقام، احتکارِ سازندگی و حتی احتکارِ دین و بهشت هم به شدت مخالفت میورزد. او انسانها، همه انسانها را دوست دارد. و انحراف، کجروی، الحاد، و بیمبالاتی انسان را نمیپسندد و برای درمان آن تلاش میکند؛ آنچنان که فرزندانِ بیمارِ خود را درمان میکند.
بیشتر بخوانید: ره توشه هایی از عید سعید فطر
این است مسیر و خط مشی مسلمان پس از عید فطر: تلاشِ دائمی برای درمانِ مشکلاتِ اجتماعی، تلاش برای احقاق حقوق طبقات محروم، کوشش مستمر برای ارتقای سطح زندگی اقشار محروم و توسعة همه مناطق مظلوم. تلاشی دائمی، پس از شناختِ ابعاد و دامنه مشکلاتِ جامعه و پس از شناسایی کسانی که از این مشکلات رنج میبرند و پس از آمادگی روحی صابرانه و خللناپذیر. تلاشی که از فعالیت اجتماعی وسیلهای برای خدمت به انسان میسازد، و وسیلهای برای عبادت خداوند. خدا را میتوان با خدمت به بندگانش نیز عبادت کرد.
انسانِ جدیدِ ما که به موفقیتِ خود باور دارد، مردم را دوست میدارد؛ حتی منحرفان را، و برای درمان آنها تلاش میکند. محرومان را دوست دارد و برای درمان درد آنها تلاش میکند. با قلبی دردمند اما امیدوار، به دیدار نسل گمکرده راه میشتابد؛ با برخوردی مثبت، نه با اتهام زدن به دیگران.
با این ثروت، و با این سلاح؛ یعنی با انسانِ پس از عید، وطنِ خود را میسازیم و بساطِ ظلم و تبعیض را از جامعه خود بر میچینیم و به انسان خدمت میکنیم و اینچنین عبادت میکنیم پروردگار بخشنده و مهربانمان را.
منبع:http://www.ettelaat.com