رمز موفقيت سپاه پاسداران در جنگ تحمیلی

سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از زمان شكل گيري و تأسيس در دوم ارديبهشت سال 1358 تاكنون، همواره در راستاي رسالت خود كه همانا پاسداري از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن مي باشد، موفق عمل كرده و كارنامه اي درخشان از خود بر جاي نهاده است.
يکشنبه، 10 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رمز موفقيت سپاه پاسداران در جنگ تحمیلی

رمز موفقيت سپاه پاسداران در جنگ تحمیلی
رمز موفقيت سپاه پاسداران در جنگ تحمیلی


 





 
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از زمان شكل گيري و تأسيس در دوم ارديبهشت سال 1358 تاكنون، همواره در راستاي رسالت خود كه همانا پاسداري از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن مي باشد، موفق عمل كرده و كارنامه اي درخشان از خود بر جاي نهاده است.
نقش سپاه در دفاع از منافع ملي و در رأس آن تأمين امنيت ملي، نقش سپاه در دفاع از ارزش هاي والاي انقلاب اسلامي و همچنين نقش سپاه در پيشبرد آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامي در داخل و خارج از كشور، بر هيچ كس پوشيده نيست. كليد خوردن پروژه سپاه هراسي از سوي نظام سلطه با محوريت آمريكا در امتداد پروژه هاي اسلام هراسي و ايران هراسي، به خوبي جايگاه سپاه از منظر دشمنان را نشان مي دهد.
دشمنان به درستي دريافته اند كه اگر طي 33 سال گذشته همه سياست ها و راهبردهاي آن براي متوقف ساختن حركت پرشتاب انقلاب اسلامي با شكست مواجه شده، سپاه پاسداران از جمله عوامل اصلي تحميل اين ناكامي ها به آنها بوده است. به عبارت ديگر، آن نگاه حكيمانه حضرت امام خميني(ره) در مورد سپاه مبني بر اينكه، «اگر سپاه نبود كشور هم نبود...»، با گذر زمان از سوي دشمنان نيز فهم شده و بر همين اساس آنان با پروژه سپاه هراسي، به دنبال تخريب چهره سپاه در داخل و خارج كشور هستند.
بنابراين اگر سپاه از منظر دوست و دشمن يك مجموعه اي است كه موفق عمل كرده، بايد براي تداوم اين موفقيت ها، به علل و عوامل آن توجه گردد. نگارنده با اعتقاد به وجود عوامل متعدد و گوناگون در شكل گيري موفقيت هاي سپاه، سه عامل اصلي معنويت، بصيرت و ولايتمداري را رمز موفقيت اين نهاد انقلابي دانسته و مادام كه اين سه عنصر اصلي از ويژگي هاي سپاه باشد، موفقيت هاي آن نيز تداوم خواهد يافت.

1- معنويت
 

قرآن كريم، مومنان واقعي را شكست ناپذير معرفي كرده و پيروزي كامل را در پرتو ايمان به خدا و اعتماد به نصرت او مي داند. انسان هاي مومن كه گروندگان واقعي به الله باشند، همواره خود را در محضر حق ديده و بر اين اساس ضمن پرهيز از هر گناه و آلودگي، خود را به تمامي خصلت ها و فضيلت ها مي آرايند. خداوند به اين گروه از انسان هاي با ايمان مي فرمايد: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مومنين» يعني نه سستي كنيد و نه اندوهناك باشيد، چرا كه اگر شما مومن باشيد، پيروز و برتريد.
قدرت خداوند، قدرت فراگير، اصالت دار، مطلق و شكست ناپذير است. خداوند بر انجام هر كاري قادر و توانا است. صاحب چنين قدرتي، ياري كردن مومنان را به عنوان يك سنت الهي به مومنان وعده داده و مي فرمايد: «و كان حقا علينا نصر المومنين» و همواره ياري مومنان به عهده ما است. اخلاص، زهد، پارسايي، صبر، توكل، آرامش روحي، ايثار و فداكاري، صدق، ذكر و نيايش از آثار و پيامدهاي ايمان است و اين آثار مي تواند شاخص ها و سنجه هايي براي ارزيابي ايمان هر كس باشد.

2- بصيرت
 

بصيرت به معناي داشتن قدرت تشخيص حق از باطل، درست از نادرست و راه از بيراهه ها، يكي از شروط لازم براي موفقيت و پيروزي در صحنه هاي گوناگون است. حضرت علي(ع)، بصيرت را شرط نجات يافتن دانسته و كساني را موفق به دفاع از حق و عدالت مي دانند كه از دو ويژگي صبر و بصيرت برخوردار باشند و مي فرمايند: «و لايحمل هذاالعلم الا اهل البصر و الصبر»
بصيرت داشتن در مسير دفاع از حق و مقابله با دشمنان دين و ارزش ها، يك عنصر اساسي و تعيين كننده است.
اين مهم را حضرت علي(ع) اينگونه بيان مي فرمايند: «ان القتال ليس بالكثره بل بالبصيره» يعني همانا نبرد با كثرت نيرو نيست، بلكه با بصيرت و آگاهي و بينش كامل است. در جنگ بدر كه مسلمانان با وجود كمي نيرو بر سپاه سه برابري دشمن پيروز شدند، آنچنان با بصيرت بودند كه حضرت امير علي(ع) در وصف آنان مي فرمايند: «... و حملوا بصائرهم علي اسيافهم» ... آنان آگاهي هاي شان را بر شمشيرهاشان حمل مي كردند. نقش و اهميت و ضرورت داشتن بصيرت و آگاهي براي جبهه پيروان حق كه همين عامل در صحنه هاي نبرد آنان را به پيروزي مي رساند آنگونه است كه حضرت علي(ع) در عبارت زيبايي مي فرمايند: «انما كنا تقاتل بالبصيره» يعني ما تنها در سايه بصيرت و آگاهي بود كه به نبرد مي پرداختيم. اهميت بصيرت در شرايط پيچيده فتنه ها مضاعف مي گردد و اساساً در چنين شرايطي نمي توان بدون بصيرت از فتنه ها به درستي عبور كرد و گرفتار آن نشد.

3- ولايتمداري
 

پيروان جبهه حق كه همانا مومنين واقعي هستند، ولايت الله را پذيرفته و خداوند را محور تمامي اعمال و رفتارهاي خود قرار مي دهند. در واقع يك انسان ولايتمدار، يك انسان خدامحور است. پيروي و تبعيت كامل از پيامبر(ص) و ائمه معصومين (عليهم السلام) در زمان حضور آنان در واقع همان تبعيت از خداوند است. در دوره غيبت ولايت مطلقه فقيه جامع الشرايط در سلسله مراتب طولي ولايت خدا، نبي و امام(ع) قرار گرفته و مومنين موظف به تبعيت از آن هستند. ولي فقيه در واقع به نيابت از امام زمان(عج) رهبري جامعه اسلامي را برعهده دارد. تمامي انسان هاي با ايمان و با بصيرت، ولايتي جز ولايت الله را نمي پذيرند و تجلي پذيرش اين ولايت الهي در دوره غيبت، تبعيت از ولي فقيه است.
اگر سپاه پاسداران طي 33 سال گذشته همواره موفق عمل كرده، دليل اصلي آن را بايد برخورداري اين نهاد انقلابي از سه عنصر ذكر شده ايمان و معنويت، بصيرت و ولايتمداري دانست. از آنجا كه اين عناصر سه گانه داراي مراتب است، هر چه سپاه و پاسداران از مراتب بالاتر آنها برخوردار باشند بديهي است كه از قدرت، استحكام و انسجام بيشتري برخوردار خواهند بود و از هر مانعي براي رسيدن به آرمان ها و تحقق اهداف عبور خواهند كرد.
تعميق معنويت، ارتقاي بصيرت نافذ و ولايتمداري را مي توان به عنوان فلسفه وجودي نمايندگي ولي فقيه در سپاه قلمداد كرد. بنابراين رسالت نماينده ولي فقيه و مجموعه نمايندگي در سپاه با فلسفه وجودي سپاه گره خورده و به عبارتي مي توان گفت: موفقيت سپاه در انجام رسالتي كه بر دوش دارد، در گرو موفقيت نمايندگي در انجام وظايفي است كه براي او تعريف شده است.
منبع:سایت تبیان زنجان
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط