پس از طلاق راحت زندگی کنید
شاید نتوان در دنیا کسی را پیدا کرد که بعد از طلاق و شکست در زندگی مشترک دچار مشکلات عاطفی نشده باشد. دوران بعد از طلاق اصلا راحت نیست. اما چاره ای جز زندگی کردن نیست و تنها اقدام موثر این است که تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا هویت مان را دوباره بازسازی کنیم. مشکل این جاست که سال ها با هم بودن را تجربه کرده و تمام اهداف و شخصیت مان به صورت دوتایی شکل گرفته اما بعد از طلاق انگار نیمی از هویت مان پاره پاره شده و باید خودمان را از نو بسازیم.
بخشی از بازسازی وجود خودتان در این است که یاد بگیرید چگونه با بازسازی همسر سابق تان کنار بیایید. شاید تعجب کنید که چرا باید درگیر مسائل همسر سابق تان شوید که هیچ دل خوشی هم از او ندارید اما اگر به هردلیلی ناچار شوید همچنان دورادور هم که شده با او ارتباط داشته باشید؛ آن وقت می بینید که مجبور هستید درگیر مسائل او هم باشید! در این بین هیچ چیز تنش زاتر از این نیست که مجبور شوید با شریک جدید زندگی همسر سابق تان هم روبه رو شوید!
ضمنا این نکته را هم فراموش نکنید که همسر سابق تان و شریک جدید زندگی او هم نسبت به شما احساس خوبی ندارند! هرچقدر حس شما به این جریان ناخوشایند باشد برای فرزندتان ۰۱ برابر سخت تر و ناخوشایندتر است و تنها به همین دلیل نباید بگذارید او درگیر این موضوعات شود.
تنها موضوع مهم برای شما این است که شأن و مقام خود را حفظ و هویت و قابلیت های خود را پیدا کنید و بدانید که قطعا برای شما هم شریک جدیدی در این دنیای بزرگ وجود دارد.
سرتان را حسابی شلوغ کنید و مولد باشید. شاید دائم تحریک می شوید که بنشینید و در مورد خودتان افکار منفی داشته باشید اما اصلا تسلیم این تحریک نشوید چون هیچ نتیجه ای جز افسردگی و افت قابلیت های تان ندارد. با کارکردن، ادامه تحصیل، ورزش، کارهای هنری یا هر موضوعی که مهارت های تان را افزایش دهد وقت تان را کاملا پر کنید تا فرصتی برای پرورش افکار منفی نباشد. اگر فرزند دارید و با شما زندگی می کند کنترل شما روی افکار منفی باید چند برابر باشد چون علاوه بر تاثیر منفی روی فرزندتان، ممکن است حس حسادت یا کینه را در او تقویت کند که عواقب بسیار بدی روی آینده او خواهد داشت که کمترین آن یک زندگی تلخ سرشار از حس کینه و انتقام است که آرامش در آن مثل یک رویاست. اگر چنین شود زندگی فرزندتان خراب شده و ازدواج او در آینده هم با مشکلاتی همراه می شود.
به جای آنکه دائما بنشینید و به زندگی آن ۲ نفر فکر کنید (که شاید به آن شیرینی نباشد که شما فکر می کنید) اگر تمایل قلبی دارید یا شرایط تان مهیاست شما هم به ازدواج دوباره فکر کنید. البته در این موضوع اصلا عجله نکنید و با قصد انتقام گیری تصمیم نگیرید بلکه سر فرصت و با درنظر گرفتن تمام شرایط با عقل و درایت کامل برای ازدواج فکر کنید و راه را برای عشق مجدد باز بگذارید. تا زمانی که تمام تمرکزتان را روی قابلیت ها و نقاط مثبت وجودتان بگذارید خودتان متوجه می شوید برای آن که وقت تان را روی دشمن خانمان برانداز حسادت صرف کنید، فرصتی وجود ندارد!
منبع:bartarinha.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
بخشی از بازسازی وجود خودتان در این است که یاد بگیرید چگونه با بازسازی همسر سابق تان کنار بیایید. شاید تعجب کنید که چرا باید درگیر مسائل همسر سابق تان شوید که هیچ دل خوشی هم از او ندارید اما اگر به هردلیلی ناچار شوید همچنان دورادور هم که شده با او ارتباط داشته باشید؛ آن وقت می بینید که مجبور هستید درگیر مسائل او هم باشید! در این بین هیچ چیز تنش زاتر از این نیست که مجبور شوید با شریک جدید زندگی همسر سابق تان هم روبه رو شوید!
● احساسات را پنهان نکنید
● چگونه با همسر جدیدش رفتار کنید؟
ضمنا این نکته را هم فراموش نکنید که همسر سابق تان و شریک جدید زندگی او هم نسبت به شما احساس خوبی ندارند! هرچقدر حس شما به این جریان ناخوشایند باشد برای فرزندتان ۰۱ برابر سخت تر و ناخوشایندتر است و تنها به همین دلیل نباید بگذارید او درگیر این موضوعات شود.
تنها موضوع مهم برای شما این است که شأن و مقام خود را حفظ و هویت و قابلیت های خود را پیدا کنید و بدانید که قطعا برای شما هم شریک جدیدی در این دنیای بزرگ وجود دارد.
● چگونه شرایط را عادی کنید؟
● روشی برای پذیرفتن حقیقت
● خودتان را با همسر جدیدش مقایسه نکنید
● درگیر زندگی تازه شوید
سرتان را حسابی شلوغ کنید و مولد باشید. شاید دائم تحریک می شوید که بنشینید و در مورد خودتان افکار منفی داشته باشید اما اصلا تسلیم این تحریک نشوید چون هیچ نتیجه ای جز افسردگی و افت قابلیت های تان ندارد. با کارکردن، ادامه تحصیل، ورزش، کارهای هنری یا هر موضوعی که مهارت های تان را افزایش دهد وقت تان را کاملا پر کنید تا فرصتی برای پرورش افکار منفی نباشد. اگر فرزند دارید و با شما زندگی می کند کنترل شما روی افکار منفی باید چند برابر باشد چون علاوه بر تاثیر منفی روی فرزندتان، ممکن است حس حسادت یا کینه را در او تقویت کند که عواقب بسیار بدی روی آینده او خواهد داشت که کمترین آن یک زندگی تلخ سرشار از حس کینه و انتقام است که آرامش در آن مثل یک رویاست. اگر چنین شود زندگی فرزندتان خراب شده و ازدواج او در آینده هم با مشکلاتی همراه می شود.
به جای آنکه دائما بنشینید و به زندگی آن ۲ نفر فکر کنید (که شاید به آن شیرینی نباشد که شما فکر می کنید) اگر تمایل قلبی دارید یا شرایط تان مهیاست شما هم به ازدواج دوباره فکر کنید. البته در این موضوع اصلا عجله نکنید و با قصد انتقام گیری تصمیم نگیرید بلکه سر فرصت و با درنظر گرفتن تمام شرایط با عقل و درایت کامل برای ازدواج فکر کنید و راه را برای عشق مجدد باز بگذارید. تا زمانی که تمام تمرکزتان را روی قابلیت ها و نقاط مثبت وجودتان بگذارید خودتان متوجه می شوید برای آن که وقت تان را روی دشمن خانمان برانداز حسادت صرف کنید، فرصتی وجود ندارد!
منبع:bartarinha.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج