
فلسفه آزمایش و امتحان
برخی از مهمترین فلسفههای آزمایش خدا عبارتند از:
1. زمینه سازی برای شکوفایی استعداد انسان
همانا خداوند دنیا را برای آخرت قرار داده و مردم را در دنیا به آزمایش گذاشت تا روشن شود کدام یک نیکوکارتر است. ما را برای دنیا نیافریدهاند و تنها برای دنیا به تلاش فرمان داده نشدیم؛ به دنیا آمدیم تا در آن آزمایش گردیم و همانا خداوند مرا به تو و تو را به من آزمود و یکی از ما را بر دیگری حجت قرار داد.1
2. آگاهی بندگان به چگونگی اعمال و ایمانشان
وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ (عنکبوت: 3)
ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم. تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد.
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسد:
مراد از اینکه میفرماید: تا خدا بداند که چه کسانی راست میگویند و چه کسانی دروغ میگویند، این است که آثار صدق وکذب آنان به وسیله امتحان در مقام عمل ظاهر شود؛ چون امتحان است که باطن انسانها را ظاهر میکند و لازمه این ظهور این است که آنهایی که ایمان واقعی دارند،ایمانشان پا برجاتر شود و آنها که ایمانشان صرف ادعاست، همان صرف ادعا هم باطل گردد.2
همچنین امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهج البلاغه در تفسیر آیه شریفه «مَنْ ذَا الَّذی يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضاعِفَهُ لَهُ و له اجرّ کریم؛ کیست که به خدا قرض نیکو دهد تا خداوند چند برابر عطا فرماید و برای او پاداش بیعیب و نقصی قرار دهد؟» (حدید: 11) فرمود:
درخواست یاری از شما، به جهت ناتوانی نیست و قرض گرفتن از شما برای کمبود نمیباشد... در حالی طلب وام از شما دارد که گنجهای آسمان و زمین از آن اوست. بلکه خواسته است شما را بیازماید که کدام یک از شما نیکوکارترید.3
3. پالایش جان و دل از گناهان
گناهانی که تنها موجب انحراف فرد هستند، مانند ترک عبادتها و گناهانی که افزون بر ایجاد انحراف شخصی سبب بازداشتن فرد از رسیدن به مقصد، و موجب تجاوز به حقوق دیگران و مانعی برای سلوک معنوی انسانهای دیگری نیز میشوند، همگی زمینههای سقوط انسان را فراهم میکنند. به همین دلیل در منابع اسلامی بر ترک گناه و توبه و بازگشت تأکید بسیار شده است.
یکی از وسایل و اسباب بیداری و توبه، تذکر و یادآوری امتحان الهی است. بندهای که بداند همواره در حال آزمایش است، نه در فقر و تنگدستی پردهدری میکند و نه به هنگام رفاه خدا فراموشی؛ نه به هنگام قدرت طغیان میکند و نه در هنگام ضعف زیر بار ظلم و ستم میرود. او همیشه عالم را محضر خدا میداند و خویشتن را در محضر پروردگار حاضر مییابد و سراسر زندگی و حالات خود را امتحان و آزمایش او میداند. امیر مؤمنان حضرت علی علیهالسلام میفرماید:
خداوند بندگان خود را که گناهکارند، با کمبود میوهها و جلوگیری از نزول برکات و بستن در گنجهای خیر آزمایش میکند؛ برای آن که توبه کنندهای باز گردد و گناهکار، دل از معصیت بکند و پند گیرنده، پند گیرد و بازدارنده، راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد.4
4. امتحان؛ مقیاس و معیار پاداش و کیفر
آگاه باشید که خداوند از درون بندگان پرده برمیگیرد، نه آن که بر اسرار پوشیده آنان آگاه نیست و بر آن چه در سینهها نهفته دارند، بیخبر است، بلکه خواست آنان را آزمایش کند تا کدام یک، اعمال نیکو انجام میدهد و پاداش برابر نیکوکاری و کیفر مکافات در خور بدیها باشد.5
همچنین حضرت در تفسیر آیه «وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ(انفال: 28)» فرمود:
معنی آیه این است که خدا انسانها را با اموال و فرزندانشان میآزماید... تا کرداری که استحقاق پاداش یا کیفر دارد آشکار نماید.6
5. امتحان و شناخت واقعیتها
در جامعه ما نیز هم در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی و هم در دوران دفاع مقدس و پس از آن، مدعیان دروغینی بودند که وقتی دشمن چشم طمع به میهن اسلامی و انقلاب شکوهمند ملت ایران دوخته بود، از صحنه مبارزه و رویارویی با دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب خارج شدند؛ در حالی که سالها خود را مدعی مبارزه با کفر و شرک و استکبار قلمداد میکردند. بنابراین، امتحان و آزمایش، نقاب از چهره دروغ پردازان و ریاکاران کنار میزند و نیک و بد و حق و باطل را جدا میکند تا واقعیات بر همگان آشکار شود.
قرآن کریم، بهترین وسیله شناختن واقعیات و تمییز و جدا سازی حق از باطل را امتحان میداند:
ما کانَ اللّهُ لِيَذَرَ الْمُؤمِنینَ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّی يَمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّيِّبِ (آلعمران: 179)
هرگز خداوند مؤمنان را بر آن چه که هستند، وا نمیگذارد تا ناپاک را از پاک جدا کند.
6. یادآوری و قدرشناسی نعمت
امتحان و آزمایش پروردگار، گاهی به این دلیل است که انسان، از کفران نعمت به شکران نعمت روی آورد و همواره خداوند را سپاس گوید.
انسان غافل میپندارد اگر ما او را از نعمت برخوردار کردیم، وی را گرامی داشته و اگر در تنگی قرار دادیم، به او توهین روا داشتهایم. هرگز اینچنین نیست؛ نه رفاه نشانه کرامت شخص مرفه است و نه رنج زمینه تحقیر انسان رنجور.
فَأَمَّا اْلإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبّی أَكْرَمَنِ وَ أَمّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبّی أَهانَنِ کلاّ. (فجر: 15 و 16)
امّا انسان هنگامی که پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام میکند و نعمت میبخشد (مغرور میشود و) میگوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است! و امّا هنگامی که برای امتحان، روزی اش را را بر او تنگ میگیرد (مأیوس میشود و) میگوید: پروردگارم مرا خوار کرده است! چنان نیست که شما میپندارید.
درس دیگری که انسان از آزمایش زوال نعمت میگیرد، توجه به این واقعیت است که همه نعمتها از خداست؛ ازاینرو، نباید از زوال نعمت ناراحت شود، بلکه تلاش کند تا همواره به هنگام بودن نعمت، شاکر و به هنگام نبودن آن، صابر باشد. در آموزههای دینی اسلام و در توصیههای پیشوایان دین آمده است که انسان به هنگام برخوداری از نعمتها، حتی یک لباس و یا کفش تازه، با نام خداوند آن را بپوشد و یا هنگام خوردن و آشامیدن، نام خدا را بر زبان جاری کند. این توصیهها این حقیقت را به انسان میآموزد که همیشه به یاد منعم باشد و سپاس او را به جای آورد.
7. تشخیص میزان تحمل و شکیبایی انسان
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید
فقیر و محتاج آزموده میشود که آیا در هنگام محرومیت، به اموال دیگران چشم میدوزد و ثروتمند نیز آزموده میشود که آیا ثروت خود را به درستی و در راه حلال مصرف میکند؟
موارد بالا و نمونههای دیگر، همه و همه امتحان خداست. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید:
خداوند روزی گسترده را با فقر و بیچارگی در آمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد؛ دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت؛ اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرار داد... تا آزمایش گردند.7
8. عبرت از گذشتگان
وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ(عنکبوت: 3)
ما پیشینیان آنان را امتحان کردیم تا خدا راستگویان و دروغگویان آنان را معلوم دارد.
عوامل موفقیت و یا شکست گذشتگان، میتواند برای نسلهای بعدی، درس عبرت باشد. امام علی علیهالسلام به فرزند خود امام حسن علیهالسلامسفارش میفرمود که همواره در تاریخ گذشتگان اندیشه کن که چه نامی از آنان باقی مانده است و به کجا رفتهاند؟8 امیرمؤمنان علیهالسلامآزمایش شیطان را مایه عبرت همه انسانها میداند؛ زیرا او در اثر غرور خود، اعمال فراوانش را نابود کرد:
از آن چه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید؛ زیرا اعمال فراوان و کوششهای مداوم او را با تکبّر از بین برد.9
9. اتمام حجت پروردگار
خداوند مرا به تو، و تو را به من آزموده و یکی از ما را بر دیگری حجت قرار داده است.10
همچنین برخی از آیات قرآن کریم بیان میکنند که خداوند برای اتمام حجت خود بر مردم، پیامبران و راهنمایانی را فرستاد تا از این طریق امتحان کند که آیا هدایت میشوند یا نه؟ تا فردای قیامت کسی ادعا نکند که اگر ما هم پیامبرانی داشتیم، هدایت یافته تراز اقوام دیگر بودیم و هرگز گمراه نمیشدیم. خداوند در سوره نساء میفرماید:
رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللّهُ عَزیزًا حَکیمًا(نساء: 165)
پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند و خداوند، توانا و حکیم است.
پينوشتها:
1. نهج البلاغه، ترجمه: دشتى، نامه 55، ص 592.
2. المیزان، ترجمه: موسوى همدانى، ج 16، ص 147.
3. نهج البلاغه، ترجمه: دشتى، خطبه 183، ص 354.
4. نهج البلاغه، ترجمه: دشتى، خطبه 143، ص 263.
5. همان، ص 265.
6. همان، حکمت 93، ص 644.
7. نهج البلاغه، ترجمه: دشتى، خطبه 91، ص 169.
8. اخبار گذشتگان را به او عرضه دار و از آن چه بر سر پیشینیان تو رفته است آگاهش ساز. به خانهها و آثارشان بگذر و در آنچه کردهاند، از آن جاهایى که رفتهاند و آن جاهایى که فرود آمدهاند نظر کن. خواهى دید که از جمع دوستان بریدهاند و به دیار غربت رخت کشیدهاند و تو نیز یکى از آنان خواهى بود، پس منزلگاه خود را نیکو دار و آخرتت را به دنیا مفروش. نهج البلاغه، وصیت على علیهالسلام به امام حسن علیهالسلام.
9. نهج البلاغه، ترجمه: دشتى، ص 380.
10. همان، ص 592.
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج