
تشبيهات و تمثيلات قرآن و فرهنگ زمانه(1)
نويسندگان: دکتر فتحيه فتاحي زاده (1) و نجميه افشاري (2)
چکيده
کليدواژه ها: قرآن، جاودانگي/ قرآن، تشبيه ها / قرآن، تمثيلها / فرهنگ عصر نزول.
1. مقدمه و پيشينه
کلام خداوند که مسائل گوناگون علمي، اخلاقي، اجتماعي و فرهنگي را مورد توجه قرار مي دهد، از تشبيه و تمثيل خالي نبوده، بلکه به طور قابل توجه، از اين دو استفاده کرده و مسائل معنوي، عقيدتي و عقلي را - که از محسوسات نبوده- به اشياء حسّي و قابل درک تشبيه و تمثيل کرده است؛ زيرا انسان غالباً با اشياء محسوس و ملموس، مأنوس تر است. در اين ميان، تشبيهات و تمثيلاتي به کار رفته که جلوه عربي دارد و در فضاي فرهنگي عصر نزول نازل شده است و صبغه اين تشبيهات نزديک به ادبيات مردم عصر بعثت است تا جايي که عده اي وحي را بازتاب فرهنگ زمانه دانسته اند.
آيا در اين ادبيات تمثيلي، زبان فراگير و گوهر مشترک وجود ندارد؟ آيا با همه رنگ تاريخي، زبان اين تمثيلها براي همه مخاطبان گسترده نيست؟ آيا چنين ادبياتي به جاودانگي قرآن آسيب مي رساند؟
موضوع مثالها و تشبيهات قرآن از ديرباز مورد توجه انديشمندان و قرآن پژوهان بوده و تأمل در لطائف و ظرائف تشبيهات و تمثيلات، مبدأ خلق آثار گرانسنگي در عالم اسلام بوده است؛ اما بيشتر اين آثار به بررسي اين مطالب از منظر ادبي، بلاغي، بررسي ابعاد تربيتي و شرح آنها پرداخته اند.
در زمينه ارتباط تشبيهات قرآن با فرهنگ زمانه، تنها «واجده مجيد الأطرقچي»
در کتاب «التشبيهات القرآنيه و البيئه العربيه» به صورت مستقل، به اين مسئله پرداخته و گزارشي از تشبيهات و تمثيلات مرتبط با فرهنگ زمانه را با ذکر توضيح و استناد به تشبيهات و تمثيلات و اشعار عرب، عرضه کرده است.
«سيد محمدعلي ايازي» در کتاب «قرآن و فرهنگ زمانه» در ضمن بحث پيرامون رابطه قرآن و فرهنگ زمانه، به صورت پراکنده، به رابطه تشبيهات و تمثيلات قرآن با فرهنگ زمانه اشاره نموده است.
«حسن رضا رضايي» نيز در کتاب «بررسي شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، به صورت مختصر، در دو عنوان مجزا به رفع شبهه اقليمي بودن تشبيهات و تمثيلات قرآن پرداخته است.
در اين پژوهش، بعد از ذکر کلياتي در باب مَثَل و تشبيه، به دو ديدگاه درباره رابطه قرآن و فرهنگ زمانه به صورت مختصر اشاره مي شود. در اين ميان، نظريه دوم، يعني استفاده از زبان قوم براي برقراري ارتباط با مخاطبان را ترجيح داديم. در ذيل آن، به نمونه هايي از آيات تشبيهات و تمثيلات متناسب با فرهنگ زمانه پرداخته، نحوه ارتباط را به صورت اجمالي بيان نموده ايم. در ادامه، به هدف قرآن از آوردن تشبيهات و تمثيلات با جلوه عربي پرداختيم. در نهايت، اثبات مي شود که در قرآن، در کنار اين تشبيهات و تمثيلات، تشبيهات و تمثيلات عام نيز وجود دارد و ذکر اين گونه از تشبيهات با صبغه عربي و جغرافيايي، با جاودانگي قرآن منافاتي ندارد و زبان هدايتيِ آنها، براي همه مخاطبان گسترده است.
2. معاني لغوي و اصطلاحي و قرآني تمثيل و تشبيه
2-1- معناي لغوي مَثَل
2-1-1- مِثل و شبه ] راغب اصفهاني[. (18: ص 759)
2-1-2- مِثل و نظير ] زمخشري[. (21: ج1، ص 72)
2-1-3- صفت ]زرکشي[.(20:ج1، 490)
2-1-4- عبرت و آيه ] ابن منظور[. (2: ج4، ص 3657)
2-1-5- حجت و حديث ] فيروزآبادي[. (29: ج4، ص 49)
2-1-6- امر عجيب و غريب ] علي اصغر حکمت[. (15: ص 332)
2-1-7- قصه و داستان ] لوييس معلوف[. (32: ج2، ص 1868)
2-2- معناي اصطلاحي مَثَل
2-2-1- مَثَل عبارت از قولي است درباره چيزي که شبيه است به قولي درباره چيز ديگر که بين آنها مشابهتي است، تا يکي آن ديگري را بيان کند. (18: ص 759)
2-2-2- مَثَل عبارت است از کلمه اي که در ظاهر آن حقيقتي نيست، ولي در باطن در بر دارنده معاني عاليه و تعاليم پر مغز است. (15: ص 1 به نقل از شريشي شارح مقامات حريري)
2-2-3- مَثَل در اصل تشبيهي است که در آن، حالت دومي به اولي تشبيه شده است. (33: ص 25)
2-2-4- مَثَل به معناي وصفي است که چيزي را در آن حالي که هست مجسم کند؛ چه اينکه آن وصف واقعيت خارجي داشته باشد و چه اينکه صِرف فرض و خيال باشد؛ مانند مثلهايي که در قالب گفتگوي حيوانات يا جمادات با يکديگر آورند. (15: ج14، ص 605)
بنابراين، مَثَل، گفته اي است که مانند يک گفته ديگر باشد و مفهوم آن را واضح کند؛ وصف يک کميت يا کيفيت يا صورت يا سيرت از روي ستايش ي نکوهش، و مانند کردن چيزي به چيزي. (11: ص14)
2-3- معناي لغوي تشبيه
2-4- معاني اصطلاحي تشبيه
2-4-1- قديمي ترين تعريف آن است که قدامه بن جعفر بيان داشته است. وي مي گويد: «تشبيه ميان دو چيزي تحقق مي يابد که در معناهايي که هر دو را فرا مي گيرد و به آن موصوف مي شوند، شرکت دارند، و در اموري که اتّصاف به آنها مخصوص يکي از آن دو مي باشد، متمايزند.» (8: ص12)
2-4-2- تشبيه بر مشارکت چيزي با چيز ديگر در معني، دلالت دارد. ] تفتازاني، سکّاکي[ (9: ص 187؛ 24: ج4، ص114 به نقل از سکّاکي)
2-4-3- تشبيه نزديک کردن امر معقول به محسوس يا نزديک کردن امر محسوس به محسوسي ديگر و سنجيدن يکي از آن دو با ديگري است. ] الجوزيه[ (14:ص15)
2-4-4- تشبيه عبارت است از اينکه يکي از دو شيء به جاي ديگري، در امري مشترک ميان آن دو قرار گيرد که آن امر مشترک در دومي، گوياتر است. ] ابوزهره[ (3: ص307)
وجه مشترک تعاريف مذکور اين است که: تشبيه بيان مشارکت دو شيء است در صفتي از صفات توسط الفاظ مخصوص؛ به عبارت ديگر تشبيه اتفاق مشبّه و مشبّه به در وصفي است که آن دو را جمع مي کند.
2-5- مَثَل در قرآن
2-6- اهداف امثال قرآن کريم
از مثالهاي قرآن، اهداف و امور بسياري استفاده مي گردد؛ مانند: تذکر، موعظه، برانگيختن، بازداشتن، عبرت گرفتن، تقرير و نزديک کردن مقصود به عقل و... (20: ج1، ص 572؛ 24: ج2، ص 412) خود آيات قرآن کريم نيز به زيبايي ما را به اهداف و مقاصد امثال قرآن رهنمون مي شود؛ براي مثال: «متذكر»شدن مردم»(ابراهيم(14):25)،«وادار كردن مردم به تفكر»(حشر(59):21)،«تفكر عالمانه». (عنکبوت (29): 43)
2-7- رابطه تشبيه و تمثيل
1. شبه و مثل در لغت يکي هستند و در هر دوي آنها مقصود، تساوي در صفت است.
2. معمولاً تشبيه و تمثيل به امور محسوس نزد مردم صورت مي گيرد.
3. حد فاصلي بين تشبيه و تمثيل وجود ندارد. معناي تشبيه همان تمثيل و معناي تمثيل همان تشبيه است.
ابوعبيده معمربن مثني در «مجاز القرآن»، و فرّاء در «معاني القرآن» در موارد بسياري تمثيل را مرادف تشبيه به کار برده اند. (5: ص 19)
در قرآن نيز ميان استعمال واژه مَثَل و مِثل با تشبيهات قرآن ارتباط وجود دارد.
لفظ مَثَل و مِثل از يک ريشه و در يک معنا هستند؛ اما در کاربرد قرآني با يکديگر متفاوت اند. لفظ مِثل از ادات تشبيه است و در قرآن همواره بر سر مشبه آمده است (بقره (2): 113 و 214 و 228 233؛ آل عمران (3): 73؛ نساء (4): 11 و 76؛ انعام (6): 93 و...)؛ اما لفظ مَثَل برخلاف لفظ مِثل، از ادات تشبيه به حساب نمي آيد. لفظ مَثَل در قرآن در سه مورد بر مشبه (حديد (57): 20؛ حشر (59): 15)، هفت جا بر مُشبه بِه (يونس (10): 24؛ هود (11): 24؛ ابراهيم (14): 17 و 18؛ کهف (18): 45؛ نور (24): 35؛ فتح (48): 29)، و ده جا بر سر طرفين تشبيه آمده است. (بقره (2): 17 و 171 و 261 و 264 و 265؛ آل عمران (3): 59 و 117؛ اعراف (7): 176؛ عنکبوت (29): 41؛ جمعه (62): 5) هر جا اين لفظ بر سر مشبه وارد شده است، کاف تشبيه نيز آمده؛ در حالي که اگر لفظ مَثَل از ادات تشبيه بود، نيازي به کاف تشبيه نداشت.
بر اساس مطالب ذکر شده در باب رابطه تشبيه و تمثيل، در اين مقاله، دو کلمه تشبيه و تمثيل، مترادف با يکديگر به کار رفته و برخي از آياتي که به شکلي از شباهت دادن چيزي به چيز ديگر و مثليّت و برابري دو امر سخن گفته و با موضوع ما در ارتباط بوده، مورد بررسي قرار گرفته است.
پي نوشت ها :
1- استاديار دانشگاه الزهرا(س) و عضو هيئت علمي گروه علوم قرآن و حديث.
2- دانشجوي كارشناسي ارشد علوم و قرآن و حديث.