شهيد آیت الله صدوقي و امام راحل
محمدرضا كلانتري سرچشمه
آيت الله صدوقي در سال 1360 در سمينار تبيين جايگاه ولايت فقيه در نظام اسلامي در شهرستان بندرعباس شركت و نظرات خود را پيرامون ولايت فقيه چنين ابراز داشتند:
«ولايت فقيه كه از زمان غيبت صغري تا به حال برقرار است به اين معنا كه «النبي اولي بالمومنين من انفسهم، پيغمبر تمام اختيارات را از جان مردم و مال مردم داشت.»
ولايت، اولا و بالذات مال خداست «الله ولي الذين آمنوا» (چون) آفريدگار و خالق ماست، پس كسي كه ما را آفريده، همه گونه اختياري را هم درباره ما دارد و اختيار تامه اي را كه خداوند متعال نسبت به بشر دارد و نسبت به عبادتش تفويض شده است به پيغمبرش: «النبي اولي بالمومنين من انفسهم»... در برابر پيامبر تمام امت بايد تسليم باشد و اين ولايت را خداي متعال داده است به پيامبرش، حتي اگر به فردي بگويد از مالت جدا شو، از زن و بچه ات جدا شو، وظيفه اش اين است كه جدا شود. هر دستوري كه پيامبر بدهد، بايد عمل بكنند.
اين جنگ ها كه مي شد به وسيله رسول خدا بود، به امر رسول خدا بود. 84 غزوه سريه كه براي رسول خدا پيدا شد و پيغمبر با كفار و قريش مي جنگيد، با ولايتي بود كه خدا به او داده بود، ولايتش را اعمال مي كرد، بعدا هم اين ولايت را داده به جانشينش. به علي(عليه السلام) و... تا رسيده به حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم وقتي غيبت كبري شروع شده، به وسيله توقيع شريفش كه به آخرين نماينده اش فرمود، ديگر جانشين براي خود معين نكن و فرمود: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواه احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليكم»
پس ولايت فقيه از جانب ولي عصر(عجل الله تعالي عليه) است، ولي عصر(عجل الله تعالي عليه) هم از جانب پيغمبر است و پيغمبر از جانب خداست، پس اين ولايت را خدا داده به فقيه، منتها در دوران قدرت طواغيت و شاهنشاهي نمي گذاشتند كه اين همه قدرت اعمال بشود... منتهي كارهاي كلي را دولت هاي وقت به واسطه قدرت هايي كه در دست داشتند، نمي گذاشتند كه فقيه اجرا كند؛ ولي حالا كه ديگر قدرت در دست مردم مسلمان است، فقيه هم در راس است به امر امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم به امير پيامبر(صلي الله عليه و آله)، و پيامبر(صلي الله عليه و آله) هم به امر خداست، پس ولايت فقيه يك امري نيست كه مردم به فقيه داده باشند. اين امري است الهي كه خدا به او داده، و اگر هم مسلمان، مسلمان باشد بدون ولايت فقيه، اصل كارش درست نيست.
تمام امور در دست فقيه جامع الشرايط است و اگر كسي زيربار ولايت فقيه نباشد، زير بار اسلام هم نيست، نمي شود گفت مسلمان، نمي شود گفت مؤمن، هر مقامي مي خواهد باشد، اگر ولايت فقيه را قبول ندارد، ما در اسلامش شك داريم و در ايمانش به خدا، نه شك، بلكه مي گوئيم مؤمن نيست، مسلمان نيست.
و در مجلس خبرگان هم گفته شد كه حالا كه ولايت فقيه را اين قدر بحث مي كنيد، امام هست و صلاحيت دارد. بعد چه مي كنيد؟ بنده يكي از جواب هايي كه دادم، گفتم زمان تربيت مي كند، شما كارتان اين فضولي ها نباشد، ولايت فقيه از جانب خداست، حال بعد چه مي شود، خدايي كه فقيه را ولايت داده، فقيهش را هم تربيت مي كند و بعد از اين هم چون بناست ان شاءالله كار در دست فقيه جامع الشرايط باشد، هميشه يك اشخاصي كه صلاحيت و لياقت داشته باشند، در هر دوره زمانه اي پيدا خواهند شد.»
ارتباط شهيد صدوقي با حضرت امام خمینی(ره)
سابقه دوستي و آشنايي شهيد صدوقي با حضرت امام (رحمه الله عليه) به سال 1310 هجري شمسي مي رسد كه در آن ايام آيت الله صدوقي با آن حضرت روابط دوستانه و خانوادگي داشتند و در يكي از همين مجالس انس تاريخي ترين سند مبارزاتي حضرت امام (رحمه الله عليه) به ثبت مي رسد. در تاريخ يازدهم جمادي الاول سال 1363 هجري قمري مطابق با 1319 هجري شمسي حجت الاسلام سيد علي محمد وزيري موسوي از وعاظ شهير استان يزد براي ديدار آيت الله صدوقي به قم تشريف مي برند و در منزل آيت الله صدوقي بودند كه حضرت امام (رحمه الله عليه) تشريف آوردند و ايشان از حضرت امام (رحمه الله عليه) درخواست مي كنند كه دستخطي را براي «مجمع الجواهر» مرقوم فرمايند. حضرت امام آن سند تاريخي را مي نويسند و در آن مرقومه همه علماي كشور را به اتحاد و اتفاق و قيام عليه ظلم و بيداد دعوت مي كنند. سال ها مي گذرد و قيام 15 خرداد سال 1342 با رهبري حضرت امام صورت مي گيرد. شهيد صدوقي كه همواره يار فداكار و مشاور امين براي آن حضرت بودند، طي نامه اي از طرف روحانيون استان يزد خطاب به حضرت امام اعلام پشتيباني و حمايت مي نمايد و حضرت امام نيز در جواب به اظهار لطف آنها پاسخ دادند.
در ايام انقلاب شهيد صدوقي به عنوان محور اصلي هدايت در داخل كشور فعاليت مي كند و اعلاميه هاي حضرت امام از نجف و پاريس به صورت تلفني براي آن حضرت خوانده مي شود و به وسيله ياران شهيد صدوقي اطلاعيه ها چاپ و تكثير مي شود و يا به صورت تلفني به استان هاي ديگر كشور اعلام مي شود. قبل از فرار شاه معدوم، آيت الله صدوقي به پاريس مي روند و با حضرت امام ملاقات مي كنند و در روز ورود امام به كشور آيت الله صدوقي در بهشت زهرا سخنراني كوتاهي ايراد مي فرمايند و پس از آن علامه شهيد مرتضي مطهري سخنراني مي كنند و سپس حضرت امام نطق تاريخي خود را در بهشت زهرا ايراد مي فرمايند.
امام طي حكمي به آيت الله صدوقي دستور اقامه نماز جمعه را ابلاغ مي كنند، در بخشي از آن فرمان آمده است: «در اين موقع حساس كه لازم است مسائل اجتماعي و سياسي گوشزد ملت شود، مقتضي است جناب عالي در يزد اقامه نماز جمعه نموده و مردم را به وظايف شرعي و ملي آنان آشنا فرماييد.»
در تاريخ 6/9/1359 آيت الله صدوقي به همراه استاندار يزد با حضرت امام به صورت خصوصي ملاقات مي كنند و بعد از آن در تاريخ 23/12/1359 آيت الله صدوقي به همراه امام جمعه اصفهان با حضرت امام ملاقات و پس از اين ملاقات، اطلاعيه مشتركي صادر و توطئه منافقين، جبهه ملي و بني صدر خائن را محكوم كرد.
در نوروز سال 1360، آيت الله صدوقي بازديدي طولاني از جبهه هاي غرب و جنوب داشتند و به دنبال آن در تاريخ 27/1/1360 به صورت خصوصي با حضرت امام ملاقات و گزارشي از بازديد جبهه ارائه كرد. در پي وقوع زلزله در استان كرمان، حضرت امام طي فرماني در تاريخ 22/3/1360 ايشان را مامور رسيدگي به وضع زلزله زدگان استان كرمان كردند.
در اوايل تيرماه 1360 آيت الله صدوقي سفري به گيلان داشت و سپس به تهران عزيمت كرد و در تاريخ6/4/1360به ملاقات خصوصي با حضرت امام مشرف مي شود و گزارشي از منطقه زلزله زده گلبافت كرمان و سفر به گيلان را ارائه مي كند.
در اوايل مرداد ماه 1360 زلزله ديگري دركرمان رخ مي دهد و حضرت امام (رحمه الله عليه) آيت الله صدوقي را مسئول رسيدگي به زلزله زدگان مي كنند. در بخشي از آن پيام آمده است: «جناب عالي تحمل زحمت فرموده با همكاري علماي محترم كرمان ايدهم الله تعالي و مردم مبارز و شريف آن ديار، هر چه سريعتر اقدامات لازم را جهت رفع كمبودها بنماييد و نتيجه را به اطلاع اينجانب برسانيد تا تصميمات لازم اتخاذ گردد...»
در تاريخ 10/9/1360 ائمه جمعه اهل تشيع و تسنن استان هاي يزد و هرمزگان به ديدار حضرت امام خميني مشرف مي شوند و ايشان در بخشي از فرمايش هاي خويش چنين مي فرمايند: «ايران يكي از ويژگي هاي بزرگش اين است كه الان ما يك دولت و يك ملتي جداي از هم نداريم... در كرمان، اين زلزله اي كه پيش آمد، ديديد كه با فعاليت حضرت آقاي صدوقي و توجه مردم، بسياري از مشكلات رفع شدد و من الان هم اين معنا را دارم كه چون مردم حاضر در صحنه هستند، مشكلات برطرف بشود.»
پس از آن تاريخ هاي 5/11/1360، 27/2/1361 و 19/3/1361 آيت الله صدوقي ديدار خصوصي با حضرت امام داشتند كه آخرين ديدار 22 روز قبل از شهادت ايشان بود.
ايام مي گذرد و جمعه خونين دهم رمضان فرا مي رسد، محراب نماز جمعه مسجد ملااسماعيل به خون يكي از استوانه هاي ارزشمند انقلاب گلگون مي شود و صدوقي عزيز با لبان عطشان و با دهان روزه به معراج الهي پر مي كشد. حضرت امام دردمندانه قلم را به دست مي گيرند و در رئاي صدوقي عزيز چنين مي نويسند: «شهيد بزرگوار ما و فقيه متعهد و فداكار اسلام شهيد صدوقي عزيز، رضوان الله عليه، شهيد بزرگواري كه در تمامي صحنه هاي انقلاب حضور داشت و يار و مددكار گرفتاران و مستمندان بود و وقت عزيزش در راه پيروزي اسلام و رفع مشكلات انقلاب صرف مي شد و براي خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمي شناخت. هر جا زلزله مي شد شهيد صدوقي براي ترميم خرابي ها آن قدر كه در توان داشت حاضر بود، هر جا كه سيل مي آمد او بود كه در صف مقدم براي دستگيري خلق خدا خلق بود. در جبهه ها او و امثال او بودند كه هر چند وقت يك بار سركشي مي كردند و آرامش قلب خلق الله بودند... ما در عين حال كه از شهادت و فقدان اين بزرگان خدمتگزار به اسلام و محرومين در سوگيم، از نزديك شدن به هدف اعلا كه قطرات خون اين شهيدان را نويد مي دهند، دلگرم و خرسنديم. اينجانب دوستي عزيز را كه بيش از سي سال با او آشنا بودم و روحيات عظيمش را از نزديك درك كردم، از دست دادم و اسلام، خدمتگزاري متعهد و ايران فقيهي فداكار و استان يزد، سرپرستي دانشمند را از دست داد.»
حضرت امام در پاسخ به تلگراف حضرت آيت الله مرعشي نجفي به مناسبت شهادت صدوقي عزيز چنين مرقوم مي فرمايند: « تلگرام محترم در تسليت شهادت شهيد محراب و فرزند اسلام حضرت حجت الاسلام والمسلمين مرحوم شهيد صدوقي موجب تشكر گرديد. اينجانب متقابلاً به جناب عالي و عموم ملت عزيز و حوزه هاي علميه تسليت عرض و از خداوند متعال رحمت براي اين سرباز فداكار اسلام كه عمري در خدمت به حوزه هاي علميه و خدمت به محرومان گذراند... مسئلت مي نمايم.»
حضرت امام چند ماه پس از شهادت صدوقي عزيز در تاريخ 3/7/1361 در ديدار مسئولان ادارات استان يزد و فرزند شهيد صدوقي با ايشان ضمن تمجيد از مردم متدين استان يزد فرمودند: «رفتن آقاي صدوقي كه شخص متعهد و عاقل و فعال و از همه جهات انگشت شمار بود، براي ما باعث كمبود است و ما امثال ايشان را كم داريم. خداوند ايشان را رحمت كند.»
ارتباط شهيد صدوقي با حضرت امام در موضع دفاع مقدس
آيت الله صدوقي كمتر از دو سال از شروع جنگ تحميلي در قيد حيات دنيوي بودند و در اين دوره زماني ارتباط بسيار گسترده تر و منسجمي با امام و هميشه در سخنراني ها، پيام ها و نامه ها بر تبعيت مطلق از حضرت امام تاكيد داشتند. مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي در اين مورد چنين مي فرمايند:
«يك خصوصيت ديگر ايشان اين بود كه تسليم و مطيع امام بود. فكرش و عقيده اش و عملش در جهت و در خط فكر و عقيده و عمل امام بود و هيچ گونه راي و فكري را بر راي و فكر امام، ترجيح نمي داد. به همين دليل بود كه مواضع ايشان از اول انقلاب تا زمان شهادتشان يك مواضع صددرصد صحيح و درست بود و آن روح نظرات امام را مي فهميد و همان جور عمل مي كرد و همان جور اظهار نظر مي كرد.»
آيت الله صدوقي در تمامي مراحل دفاع مقدس از فعاليت هاي سياسي و اجتماع تا اعزام نيرو و عمليات هاي نظامي، هميشه حول محور حضرت امام فعاليت مي كرد و ارتباط تنگاتنگي با حضرت امام داشت و در اين دوران در شش مرحله با حضرت امام ملاقات خصوصي داشت.
در تاريخ 5/7/1359 يعني در ششمين روز شروع جنگ تحميلي آيت الله صدوقي طي پيامي به حضرت امام، آمادگي مردم استان يزد را براي مقابله با كفار بعثي اعلام كرد و چنين مرقوم فرمود: «مردم مبارز اين استان بي صبرانه در انتظار فرمان مطاع آن حضرت و آماده جانبازي در راه اسلام عزيز و ميهن اسلامي خويش هستند، كراراً مراتب آمادگي خود را جهت شركت در جبهه جنگ با دشمنان اسلام اعلام كرده و مهياي فداكاري مي باشند و از زعيم عاليقدر و رهبر عظيم الشأن خويش عاشقانه مي خواهند مراتب حمايت و ايثار آنها را به برادران مبارز ارتشي و سپاهيان عزيز پاسدار ابلاغ فرمايند.»
در تاريخ 26/7/1359 آيت الله صدوقي با ارسال تلگرافي به محضر امام امت، صدام را غلام حلقه به گوش و سگ زنجيري صهيونيست ها معرفي نموده و پيشنهاد خود را چنين مرقوم مي فرمايند: «چنانچه آن حضرت صلاح بدانند، روز عيد قربان را روز وحدت و پشتيباني ملت از قواي مسلح جمهوري اسلامي ايران اعلام راهپيمايي فرمايند تا بار ديگر دشمنان اسلام به كلي از تلاش اي بي نتيجه خود مايوس گردند.»
در تاريخ 16/4/1359 به مناسبت پيروزي رزمندگان اسلام در جبهه جنوب، آيت الله صدوقي طي تلگرافي به محضر امام امت از رهبر معظم انقلاب و مجلس شوراي اسلامي كه راي بر بي كفايتي بني صدر و عزل وي از مقام رياست جمهوري دادند، تشكر نمود و اين عمل انقلابي را موجب ياس و نااميدي جهانخواران از سلطه بر كشور امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) دانستند. در تاريخ6/7/1360به مناسبت پيروزي رزمندگان اسلام در شكستن حصر آبادان آيت الله صدوقي طي تلگرام تبريكي به محضر مبارك امام امت چنين مرقوم فرمودند:
لقد نصركم الله في مواطن كثيره
محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران حضرت آيت الله العظمي امام خميني دام ظله الشريف
پيروزي اخير رزمندگان اسلام كه منجر به شكست محاصره آبادان و به اسارت در آمدن تعداد كثري از سپاهيان كفر صدامي گرديد، قلوب همه ارادتمندان به اسلام و انقلاب و كشور جمهوري اسلامي ايران را مسرور و شاد ساخت. اينجانب اين پيروزي بزرگ و عزيز را به پيشگاه مقدس حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا فداه به حضور آن حضرت، فرماندهي كل قوا و به همه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي تبريك عرض نموده، موفقيت هرچه سريعتر و پيروزي صددرصد و نصرت سپاهيان اسلام را از درگاه ايزد منان مسئله نموده، دوام و بقاء وجود شريف آن حضرت را براي رهبري جهان اسلام و عظمت مسلمين از خداي تعالي خواهانم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
يزد، محمد صدوقي 6/7/1360
در پي پيروزي هاي رزمندگان اسلام در عمليات بيت المقدس در تاريخ 20/20/1361 آيت الله صدوقي طي پيامي به محضر امام امت چنين مرقوم نمودند:
باسمه تعالي
محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي الامام خميني دام ظله الشريف.
پيروزي هاي اخير سپاهيان اسلام در حمله بيت المقدس كه با رمز يا علي بن ابي طالب(عليه السلام) در ماه اميرالمؤمنين و قرين روز ولادت آن حضرت آغاز شد. اين پيروزي هاي بزرگ را به ساحت مقدس حضرت بقيه الله ارواحنا فداه و به محضر مبارك آن حضرت و ملت غيور ايران و حماسه سازان و افتخار آفريناني كه با ايثارگري ها و جانفشاني هاي خود انقلاب اسلامي ما را با خون هاي پاك و مقدسشان بيمه كردند و موجبات تداوم اين انقلاب بزرگ و رهايي بخش اسلامي را در سرتاسر دنيا فراهم نمودند، تبريك عرض مي نمايم. ملت شريف ايران مي داند كه با رهبري هاي داهيانه و انفاس قدسيه و دعاهاي نيمه شب آن حضرت و ديگر اولياء خدا بود كه توانست اين انقلاب را از همه خطرات و توطئه هاي بين المللي جهانخواران نجات دهد و جوانان عزيز ما را آسان متحول و تزكيه سازد كه رهروان راه معرف و عبوديت الله كه سال هاي سال در اين مسير زحماتي كشيده اند، خود را در فضايي تاريك تر از فضاي جبهه ها و صفاي باطني جوانان ببينند.
رجاء واثق داريم كه انقلاب با داشتن اين سرمايه هاي بزرگ معنوي همچنان برق آسا به پيش خواهد رفت و در ايفاي نقش و رسالت جهاني اش بزرگ ترين تحولات تاريخي را در جوامع بشري به وجود آورده و خواهد آورد.
ان شاءالله با عون و نصرت الهي جنگ تحميلي عراق عليه ايران به پايان خواهد رسيد و در چهره هاي ملكوتي جوانان متعهد و مسلمانان ما مشهود است كه آن عزيزان مصمم اند تا كشتي طوفان زده مسلمين جهان را با هدايت و رهبري آن حضرت از دست قاسطين و جنايتكاراني كه سرنوشت آن كشتي را با اميال و هوس هاي شيطاني و پليد خود دچار امواج ظلماني و كفر و الحاد جهاني كرده اند، آزاد نموده و به صاحبان واقعي آن مسلمين مستضعفي كه تا كنون زير چكمه هاي جهانخواران خصوصا آمريكا و ولد نامشروع وي، اسرائيل غاصب و غلامان حلقه به گوش آنها يعني حكام خود فروخته اي كه شرف و عزت مسلمين را به باد فنا داده اند بسپارد.
در پايان دوام و بقاي وجود شريف را براي زعامت عالم اسلام و رهبري ملت مسلمان و همه مستضعفين جهان از خداي تعالي خواهانم
ايام بركات مستدام
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
محمد صدوقي
آنگاه كه نصرت الهي بر رزمندگان دلاور ايران زمين سفره رحمت خود را گشود و خرمشهر اين شهر آسماني از لوث كافران متجاوز پاك گرديد و پيروزي بزرگ جنود الهي بر جهانيان آشكار گشت، در همان روز يعني مورخ 1361/2/3 آيت الله صدوقي طي تلگرام تبريكي به محضر امام امت چنين مرقوم فرمودند:
باسمه تعالي
محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي الامام خميني دام ظله الوارف
با اهداء سلام و تحيات وافره، صحت و سلامت وجود مبارك را از درگاه خداي تعالي خواهانم. بالاخره خونين شهر، شهر حماسه و خون بعد از آنكه ماه ها در اشغال متجاوزين بعث بود فداكاري و ايثار فرزندان شما، آن حماسه آفريناني كه سراسيمه براي عزت و شرف مسلمين و عظمن ميهن اسلامي خود در خون خويش غوطه ور شدند، آزاد گرديد. اين آزادي بزرگ، سپاهان اسلام را به ساحت مقدس حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و به محضر مبارك آن حضرت، فرمانده، فرمانده محترم كل قوا و كليه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و سپاهيان پاسدار، عشاير، نيروهاي مردمي و ملت شهيد پرور ايران كه جان بر كف در راه آزادي خونين شهر جنگيده اند، تبريك عرض مي نمايد. در حالي اين شهر آزاد مي شود كه هزاران نفر از بهترين جوانان اين ملت در راه آزادي آن فدا شده اند و ميلياردها تومان بر دو ملت ايران و عراق اين صدام بدكيش و بعثيون خسارت و حاميان وي در منطقه ضرر و زيان و خسارات جبران ناپذيري وارد نموده اند. خداوند روي اين خيانتكاران تاريخ را سياه فرمايد.
اي امام عزيز، مردم عاشق پيشه و خانواده هاي شهداي ما در عشق زيارت حضرت اباعبدالله الحسين سيدالشهداء عليه السلام و ديگر ائمه بزرگوارمان مي سوزند و در انتظار سقوط رژيم بعثي - صهيونيستي صدام مي باشند و ملت مظلوم عراق هم چشم به نصر الهي و رهبري هاي پيامبرگونه آن حضرت دارند، بلكه هر چه زودتر اين كشور اسلامي از دست جنايتكاران بعثي غفلتي رهايي يابد و دو ملت ايران و عراق در كنار هم برادروار و در سايه قرآن كريم و اسلام عزيز به زندگي شرافتمندانه اسلامي خود ادامه دهند و با هم به سوي بيت المقدس و آزادسازي سرزمين هاي اشغالي مسلمين آواره فلسطيني به پيش روند و آن چنان به صهيونيسم و امپرياليست جهاني درس تلخي دهيم كه ديگر خيال تجاوز به مسلمين را رد سر نپروراند و جنايتكاران در منطقه خصوصاً دولت هاي مرتجع عرب كه باعث ذلت و خواري مسلمين گرديده اند، از صحنه روزگار براندازد. مقدمات ظهور اسلام عزيز بر ديگر اديان كه با خون جوانان جانباز ما فراهم گرديد، در جهت توسعه و فرهنگ انقلاب اسلامي برآييم و وعده حق خداوندي را در سرتاسر گيتي محقق سازم و حكومت جهاني مستضعفين را تحت پرچم حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا فداء تشكيل دهيم.
ايام بركات مستدام باد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.
يزد، محمد صادقي
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 34
آيت الله صدوقي در سال 1360 در سمينار تبيين جايگاه ولايت فقيه در نظام اسلامي در شهرستان بندرعباس شركت و نظرات خود را پيرامون ولايت فقيه چنين ابراز داشتند:
«ولايت فقيه كه از زمان غيبت صغري تا به حال برقرار است به اين معنا كه «النبي اولي بالمومنين من انفسهم، پيغمبر تمام اختيارات را از جان مردم و مال مردم داشت.»
ولايت، اولا و بالذات مال خداست «الله ولي الذين آمنوا» (چون) آفريدگار و خالق ماست، پس كسي كه ما را آفريده، همه گونه اختياري را هم درباره ما دارد و اختيار تامه اي را كه خداوند متعال نسبت به بشر دارد و نسبت به عبادتش تفويض شده است به پيغمبرش: «النبي اولي بالمومنين من انفسهم»... در برابر پيامبر تمام امت بايد تسليم باشد و اين ولايت را خداي متعال داده است به پيامبرش، حتي اگر به فردي بگويد از مالت جدا شو، از زن و بچه ات جدا شو، وظيفه اش اين است كه جدا شود. هر دستوري كه پيامبر بدهد، بايد عمل بكنند.
اين جنگ ها كه مي شد به وسيله رسول خدا بود، به امر رسول خدا بود. 84 غزوه سريه كه براي رسول خدا پيدا شد و پيغمبر با كفار و قريش مي جنگيد، با ولايتي بود كه خدا به او داده بود، ولايتش را اعمال مي كرد، بعدا هم اين ولايت را داده به جانشينش. به علي(عليه السلام) و... تا رسيده به حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم وقتي غيبت كبري شروع شده، به وسيله توقيع شريفش كه به آخرين نماينده اش فرمود، ديگر جانشين براي خود معين نكن و فرمود: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواه احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجه الله عليكم»
پس ولايت فقيه از جانب ولي عصر(عجل الله تعالي عليه) است، ولي عصر(عجل الله تعالي عليه) هم از جانب پيغمبر است و پيغمبر از جانب خداست، پس اين ولايت را خدا داده به فقيه، منتها در دوران قدرت طواغيت و شاهنشاهي نمي گذاشتند كه اين همه قدرت اعمال بشود... منتهي كارهاي كلي را دولت هاي وقت به واسطه قدرت هايي كه در دست داشتند، نمي گذاشتند كه فقيه اجرا كند؛ ولي حالا كه ديگر قدرت در دست مردم مسلمان است، فقيه هم در راس است به امر امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم به امير پيامبر(صلي الله عليه و آله)، و پيامبر(صلي الله عليه و آله) هم به امر خداست، پس ولايت فقيه يك امري نيست كه مردم به فقيه داده باشند. اين امري است الهي كه خدا به او داده، و اگر هم مسلمان، مسلمان باشد بدون ولايت فقيه، اصل كارش درست نيست.
تمام امور در دست فقيه جامع الشرايط است و اگر كسي زيربار ولايت فقيه نباشد، زير بار اسلام هم نيست، نمي شود گفت مسلمان، نمي شود گفت مؤمن، هر مقامي مي خواهد باشد، اگر ولايت فقيه را قبول ندارد، ما در اسلامش شك داريم و در ايمانش به خدا، نه شك، بلكه مي گوئيم مؤمن نيست، مسلمان نيست.
و در مجلس خبرگان هم گفته شد كه حالا كه ولايت فقيه را اين قدر بحث مي كنيد، امام هست و صلاحيت دارد. بعد چه مي كنيد؟ بنده يكي از جواب هايي كه دادم، گفتم زمان تربيت مي كند، شما كارتان اين فضولي ها نباشد، ولايت فقيه از جانب خداست، حال بعد چه مي شود، خدايي كه فقيه را ولايت داده، فقيهش را هم تربيت مي كند و بعد از اين هم چون بناست ان شاءالله كار در دست فقيه جامع الشرايط باشد، هميشه يك اشخاصي كه صلاحيت و لياقت داشته باشند، در هر دوره زمانه اي پيدا خواهند شد.»
ارتباط شهيد صدوقي با حضرت امام خمینی(ره)
سابقه دوستي و آشنايي شهيد صدوقي با حضرت امام (رحمه الله عليه) به سال 1310 هجري شمسي مي رسد كه در آن ايام آيت الله صدوقي با آن حضرت روابط دوستانه و خانوادگي داشتند و در يكي از همين مجالس انس تاريخي ترين سند مبارزاتي حضرت امام (رحمه الله عليه) به ثبت مي رسد. در تاريخ يازدهم جمادي الاول سال 1363 هجري قمري مطابق با 1319 هجري شمسي حجت الاسلام سيد علي محمد وزيري موسوي از وعاظ شهير استان يزد براي ديدار آيت الله صدوقي به قم تشريف مي برند و در منزل آيت الله صدوقي بودند كه حضرت امام (رحمه الله عليه) تشريف آوردند و ايشان از حضرت امام (رحمه الله عليه) درخواست مي كنند كه دستخطي را براي «مجمع الجواهر» مرقوم فرمايند. حضرت امام آن سند تاريخي را مي نويسند و در آن مرقومه همه علماي كشور را به اتحاد و اتفاق و قيام عليه ظلم و بيداد دعوت مي كنند. سال ها مي گذرد و قيام 15 خرداد سال 1342 با رهبري حضرت امام صورت مي گيرد. شهيد صدوقي كه همواره يار فداكار و مشاور امين براي آن حضرت بودند، طي نامه اي از طرف روحانيون استان يزد خطاب به حضرت امام اعلام پشتيباني و حمايت مي نمايد و حضرت امام نيز در جواب به اظهار لطف آنها پاسخ دادند.
در ايام انقلاب شهيد صدوقي به عنوان محور اصلي هدايت در داخل كشور فعاليت مي كند و اعلاميه هاي حضرت امام از نجف و پاريس به صورت تلفني براي آن حضرت خوانده مي شود و به وسيله ياران شهيد صدوقي اطلاعيه ها چاپ و تكثير مي شود و يا به صورت تلفني به استان هاي ديگر كشور اعلام مي شود. قبل از فرار شاه معدوم، آيت الله صدوقي به پاريس مي روند و با حضرت امام ملاقات مي كنند و در روز ورود امام به كشور آيت الله صدوقي در بهشت زهرا سخنراني كوتاهي ايراد مي فرمايند و پس از آن علامه شهيد مرتضي مطهري سخنراني مي كنند و سپس حضرت امام نطق تاريخي خود را در بهشت زهرا ايراد مي فرمايند.
امام طي حكمي به آيت الله صدوقي دستور اقامه نماز جمعه را ابلاغ مي كنند، در بخشي از آن فرمان آمده است: «در اين موقع حساس كه لازم است مسائل اجتماعي و سياسي گوشزد ملت شود، مقتضي است جناب عالي در يزد اقامه نماز جمعه نموده و مردم را به وظايف شرعي و ملي آنان آشنا فرماييد.»
در تاريخ 6/9/1359 آيت الله صدوقي به همراه استاندار يزد با حضرت امام به صورت خصوصي ملاقات مي كنند و بعد از آن در تاريخ 23/12/1359 آيت الله صدوقي به همراه امام جمعه اصفهان با حضرت امام ملاقات و پس از اين ملاقات، اطلاعيه مشتركي صادر و توطئه منافقين، جبهه ملي و بني صدر خائن را محكوم كرد.
در نوروز سال 1360، آيت الله صدوقي بازديدي طولاني از جبهه هاي غرب و جنوب داشتند و به دنبال آن در تاريخ 27/1/1360 به صورت خصوصي با حضرت امام ملاقات و گزارشي از بازديد جبهه ارائه كرد. در پي وقوع زلزله در استان كرمان، حضرت امام طي فرماني در تاريخ 22/3/1360 ايشان را مامور رسيدگي به وضع زلزله زدگان استان كرمان كردند.
در اوايل تيرماه 1360 آيت الله صدوقي سفري به گيلان داشت و سپس به تهران عزيمت كرد و در تاريخ6/4/1360به ملاقات خصوصي با حضرت امام مشرف مي شود و گزارشي از منطقه زلزله زده گلبافت كرمان و سفر به گيلان را ارائه مي كند.
در اوايل مرداد ماه 1360 زلزله ديگري دركرمان رخ مي دهد و حضرت امام (رحمه الله عليه) آيت الله صدوقي را مسئول رسيدگي به زلزله زدگان مي كنند. در بخشي از آن پيام آمده است: «جناب عالي تحمل زحمت فرموده با همكاري علماي محترم كرمان ايدهم الله تعالي و مردم مبارز و شريف آن ديار، هر چه سريعتر اقدامات لازم را جهت رفع كمبودها بنماييد و نتيجه را به اطلاع اينجانب برسانيد تا تصميمات لازم اتخاذ گردد...»
در تاريخ 10/9/1360 ائمه جمعه اهل تشيع و تسنن استان هاي يزد و هرمزگان به ديدار حضرت امام خميني مشرف مي شوند و ايشان در بخشي از فرمايش هاي خويش چنين مي فرمايند: «ايران يكي از ويژگي هاي بزرگش اين است كه الان ما يك دولت و يك ملتي جداي از هم نداريم... در كرمان، اين زلزله اي كه پيش آمد، ديديد كه با فعاليت حضرت آقاي صدوقي و توجه مردم، بسياري از مشكلات رفع شدد و من الان هم اين معنا را دارم كه چون مردم حاضر در صحنه هستند، مشكلات برطرف بشود.»
پس از آن تاريخ هاي 5/11/1360، 27/2/1361 و 19/3/1361 آيت الله صدوقي ديدار خصوصي با حضرت امام داشتند كه آخرين ديدار 22 روز قبل از شهادت ايشان بود.
ايام مي گذرد و جمعه خونين دهم رمضان فرا مي رسد، محراب نماز جمعه مسجد ملااسماعيل به خون يكي از استوانه هاي ارزشمند انقلاب گلگون مي شود و صدوقي عزيز با لبان عطشان و با دهان روزه به معراج الهي پر مي كشد. حضرت امام دردمندانه قلم را به دست مي گيرند و در رئاي صدوقي عزيز چنين مي نويسند: «شهيد بزرگوار ما و فقيه متعهد و فداكار اسلام شهيد صدوقي عزيز، رضوان الله عليه، شهيد بزرگواري كه در تمامي صحنه هاي انقلاب حضور داشت و يار و مددكار گرفتاران و مستمندان بود و وقت عزيزش در راه پيروزي اسلام و رفع مشكلات انقلاب صرف مي شد و براي خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمي شناخت. هر جا زلزله مي شد شهيد صدوقي براي ترميم خرابي ها آن قدر كه در توان داشت حاضر بود، هر جا كه سيل مي آمد او بود كه در صف مقدم براي دستگيري خلق خدا خلق بود. در جبهه ها او و امثال او بودند كه هر چند وقت يك بار سركشي مي كردند و آرامش قلب خلق الله بودند... ما در عين حال كه از شهادت و فقدان اين بزرگان خدمتگزار به اسلام و محرومين در سوگيم، از نزديك شدن به هدف اعلا كه قطرات خون اين شهيدان را نويد مي دهند، دلگرم و خرسنديم. اينجانب دوستي عزيز را كه بيش از سي سال با او آشنا بودم و روحيات عظيمش را از نزديك درك كردم، از دست دادم و اسلام، خدمتگزاري متعهد و ايران فقيهي فداكار و استان يزد، سرپرستي دانشمند را از دست داد.»
حضرت امام در پاسخ به تلگراف حضرت آيت الله مرعشي نجفي به مناسبت شهادت صدوقي عزيز چنين مرقوم مي فرمايند: « تلگرام محترم در تسليت شهادت شهيد محراب و فرزند اسلام حضرت حجت الاسلام والمسلمين مرحوم شهيد صدوقي موجب تشكر گرديد. اينجانب متقابلاً به جناب عالي و عموم ملت عزيز و حوزه هاي علميه تسليت عرض و از خداوند متعال رحمت براي اين سرباز فداكار اسلام كه عمري در خدمت به حوزه هاي علميه و خدمت به محرومان گذراند... مسئلت مي نمايم.»
حضرت امام چند ماه پس از شهادت صدوقي عزيز در تاريخ 3/7/1361 در ديدار مسئولان ادارات استان يزد و فرزند شهيد صدوقي با ايشان ضمن تمجيد از مردم متدين استان يزد فرمودند: «رفتن آقاي صدوقي كه شخص متعهد و عاقل و فعال و از همه جهات انگشت شمار بود، براي ما باعث كمبود است و ما امثال ايشان را كم داريم. خداوند ايشان را رحمت كند.»
ارتباط شهيد صدوقي با حضرت امام در موضع دفاع مقدس
آيت الله صدوقي كمتر از دو سال از شروع جنگ تحميلي در قيد حيات دنيوي بودند و در اين دوره زماني ارتباط بسيار گسترده تر و منسجمي با امام و هميشه در سخنراني ها، پيام ها و نامه ها بر تبعيت مطلق از حضرت امام تاكيد داشتند. مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي در اين مورد چنين مي فرمايند:
«يك خصوصيت ديگر ايشان اين بود كه تسليم و مطيع امام بود. فكرش و عقيده اش و عملش در جهت و در خط فكر و عقيده و عمل امام بود و هيچ گونه راي و فكري را بر راي و فكر امام، ترجيح نمي داد. به همين دليل بود كه مواضع ايشان از اول انقلاب تا زمان شهادتشان يك مواضع صددرصد صحيح و درست بود و آن روح نظرات امام را مي فهميد و همان جور عمل مي كرد و همان جور اظهار نظر مي كرد.»
آيت الله صدوقي در تمامي مراحل دفاع مقدس از فعاليت هاي سياسي و اجتماع تا اعزام نيرو و عمليات هاي نظامي، هميشه حول محور حضرت امام فعاليت مي كرد و ارتباط تنگاتنگي با حضرت امام داشت و در اين دوران در شش مرحله با حضرت امام ملاقات خصوصي داشت.
در تاريخ 5/7/1359 يعني در ششمين روز شروع جنگ تحميلي آيت الله صدوقي طي پيامي به حضرت امام، آمادگي مردم استان يزد را براي مقابله با كفار بعثي اعلام كرد و چنين مرقوم فرمود: «مردم مبارز اين استان بي صبرانه در انتظار فرمان مطاع آن حضرت و آماده جانبازي در راه اسلام عزيز و ميهن اسلامي خويش هستند، كراراً مراتب آمادگي خود را جهت شركت در جبهه جنگ با دشمنان اسلام اعلام كرده و مهياي فداكاري مي باشند و از زعيم عاليقدر و رهبر عظيم الشأن خويش عاشقانه مي خواهند مراتب حمايت و ايثار آنها را به برادران مبارز ارتشي و سپاهيان عزيز پاسدار ابلاغ فرمايند.»
در تاريخ 26/7/1359 آيت الله صدوقي با ارسال تلگرافي به محضر امام امت، صدام را غلام حلقه به گوش و سگ زنجيري صهيونيست ها معرفي نموده و پيشنهاد خود را چنين مرقوم مي فرمايند: «چنانچه آن حضرت صلاح بدانند، روز عيد قربان را روز وحدت و پشتيباني ملت از قواي مسلح جمهوري اسلامي ايران اعلام راهپيمايي فرمايند تا بار ديگر دشمنان اسلام به كلي از تلاش اي بي نتيجه خود مايوس گردند.»
در تاريخ 16/4/1359 به مناسبت پيروزي رزمندگان اسلام در جبهه جنوب، آيت الله صدوقي طي تلگرافي به محضر امام امت از رهبر معظم انقلاب و مجلس شوراي اسلامي كه راي بر بي كفايتي بني صدر و عزل وي از مقام رياست جمهوري دادند، تشكر نمود و اين عمل انقلابي را موجب ياس و نااميدي جهانخواران از سلطه بر كشور امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) دانستند. در تاريخ6/7/1360به مناسبت پيروزي رزمندگان اسلام در شكستن حصر آبادان آيت الله صدوقي طي تلگرام تبريكي به محضر مبارك امام امت چنين مرقوم فرمودند:
لقد نصركم الله في مواطن كثيره
محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران حضرت آيت الله العظمي امام خميني دام ظله الشريف
پيروزي اخير رزمندگان اسلام كه منجر به شكست محاصره آبادان و به اسارت در آمدن تعداد كثري از سپاهيان كفر صدامي گرديد، قلوب همه ارادتمندان به اسلام و انقلاب و كشور جمهوري اسلامي ايران را مسرور و شاد ساخت. اينجانب اين پيروزي بزرگ و عزيز را به پيشگاه مقدس حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا فداه به حضور آن حضرت، فرماندهي كل قوا و به همه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي تبريك عرض نموده، موفقيت هرچه سريعتر و پيروزي صددرصد و نصرت سپاهيان اسلام را از درگاه ايزد منان مسئله نموده، دوام و بقاء وجود شريف آن حضرت را براي رهبري جهان اسلام و عظمت مسلمين از خداي تعالي خواهانم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
يزد، محمد صدوقي 6/7/1360
در پي پيروزي هاي رزمندگان اسلام در عمليات بيت المقدس در تاريخ 20/20/1361 آيت الله صدوقي طي پيامي به محضر امام امت چنين مرقوم نمودند:
باسمه تعالي
محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي الامام خميني دام ظله الشريف.
پيروزي هاي اخير سپاهيان اسلام در حمله بيت المقدس كه با رمز يا علي بن ابي طالب(عليه السلام) در ماه اميرالمؤمنين و قرين روز ولادت آن حضرت آغاز شد. اين پيروزي هاي بزرگ را به ساحت مقدس حضرت بقيه الله ارواحنا فداه و به محضر مبارك آن حضرت و ملت غيور ايران و حماسه سازان و افتخار آفريناني كه با ايثارگري ها و جانفشاني هاي خود انقلاب اسلامي ما را با خون هاي پاك و مقدسشان بيمه كردند و موجبات تداوم اين انقلاب بزرگ و رهايي بخش اسلامي را در سرتاسر دنيا فراهم نمودند، تبريك عرض مي نمايم. ملت شريف ايران مي داند كه با رهبري هاي داهيانه و انفاس قدسيه و دعاهاي نيمه شب آن حضرت و ديگر اولياء خدا بود كه توانست اين انقلاب را از همه خطرات و توطئه هاي بين المللي جهانخواران نجات دهد و جوانان عزيز ما را آسان متحول و تزكيه سازد كه رهروان راه معرف و عبوديت الله كه سال هاي سال در اين مسير زحماتي كشيده اند، خود را در فضايي تاريك تر از فضاي جبهه ها و صفاي باطني جوانان ببينند.
رجاء واثق داريم كه انقلاب با داشتن اين سرمايه هاي بزرگ معنوي همچنان برق آسا به پيش خواهد رفت و در ايفاي نقش و رسالت جهاني اش بزرگ ترين تحولات تاريخي را در جوامع بشري به وجود آورده و خواهد آورد.
ان شاءالله با عون و نصرت الهي جنگ تحميلي عراق عليه ايران به پايان خواهد رسيد و در چهره هاي ملكوتي جوانان متعهد و مسلمانان ما مشهود است كه آن عزيزان مصمم اند تا كشتي طوفان زده مسلمين جهان را با هدايت و رهبري آن حضرت از دست قاسطين و جنايتكاراني كه سرنوشت آن كشتي را با اميال و هوس هاي شيطاني و پليد خود دچار امواج ظلماني و كفر و الحاد جهاني كرده اند، آزاد نموده و به صاحبان واقعي آن مسلمين مستضعفي كه تا كنون زير چكمه هاي جهانخواران خصوصا آمريكا و ولد نامشروع وي، اسرائيل غاصب و غلامان حلقه به گوش آنها يعني حكام خود فروخته اي كه شرف و عزت مسلمين را به باد فنا داده اند بسپارد.
در پايان دوام و بقاي وجود شريف را براي زعامت عالم اسلام و رهبري ملت مسلمان و همه مستضعفين جهان از خداي تعالي خواهانم
ايام بركات مستدام
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
محمد صدوقي
آنگاه كه نصرت الهي بر رزمندگان دلاور ايران زمين سفره رحمت خود را گشود و خرمشهر اين شهر آسماني از لوث كافران متجاوز پاك گرديد و پيروزي بزرگ جنود الهي بر جهانيان آشكار گشت، در همان روز يعني مورخ 1361/2/3 آيت الله صدوقي طي تلگرام تبريكي به محضر امام امت چنين مرقوم فرمودند:
باسمه تعالي
محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي الامام خميني دام ظله الوارف
با اهداء سلام و تحيات وافره، صحت و سلامت وجود مبارك را از درگاه خداي تعالي خواهانم. بالاخره خونين شهر، شهر حماسه و خون بعد از آنكه ماه ها در اشغال متجاوزين بعث بود فداكاري و ايثار فرزندان شما، آن حماسه آفريناني كه سراسيمه براي عزت و شرف مسلمين و عظمن ميهن اسلامي خود در خون خويش غوطه ور شدند، آزاد گرديد. اين آزادي بزرگ، سپاهان اسلام را به ساحت مقدس حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و به محضر مبارك آن حضرت، فرمانده، فرمانده محترم كل قوا و كليه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و سپاهيان پاسدار، عشاير، نيروهاي مردمي و ملت شهيد پرور ايران كه جان بر كف در راه آزادي خونين شهر جنگيده اند، تبريك عرض مي نمايد. در حالي اين شهر آزاد مي شود كه هزاران نفر از بهترين جوانان اين ملت در راه آزادي آن فدا شده اند و ميلياردها تومان بر دو ملت ايران و عراق اين صدام بدكيش و بعثيون خسارت و حاميان وي در منطقه ضرر و زيان و خسارات جبران ناپذيري وارد نموده اند. خداوند روي اين خيانتكاران تاريخ را سياه فرمايد.
اي امام عزيز، مردم عاشق پيشه و خانواده هاي شهداي ما در عشق زيارت حضرت اباعبدالله الحسين سيدالشهداء عليه السلام و ديگر ائمه بزرگوارمان مي سوزند و در انتظار سقوط رژيم بعثي - صهيونيستي صدام مي باشند و ملت مظلوم عراق هم چشم به نصر الهي و رهبري هاي پيامبرگونه آن حضرت دارند، بلكه هر چه زودتر اين كشور اسلامي از دست جنايتكاران بعثي غفلتي رهايي يابد و دو ملت ايران و عراق در كنار هم برادروار و در سايه قرآن كريم و اسلام عزيز به زندگي شرافتمندانه اسلامي خود ادامه دهند و با هم به سوي بيت المقدس و آزادسازي سرزمين هاي اشغالي مسلمين آواره فلسطيني به پيش روند و آن چنان به صهيونيسم و امپرياليست جهاني درس تلخي دهيم كه ديگر خيال تجاوز به مسلمين را رد سر نپروراند و جنايتكاران در منطقه خصوصاً دولت هاي مرتجع عرب كه باعث ذلت و خواري مسلمين گرديده اند، از صحنه روزگار براندازد. مقدمات ظهور اسلام عزيز بر ديگر اديان كه با خون جوانان جانباز ما فراهم گرديد، در جهت توسعه و فرهنگ انقلاب اسلامي برآييم و وعده حق خداوندي را در سرتاسر گيتي محقق سازم و حكومت جهاني مستضعفين را تحت پرچم حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا فداء تشكيل دهيم.
ايام بركات مستدام باد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.
يزد، محمد صادقي
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 34
/ج