نامه هاي امام راحل به شهید آیت الله سعیدی(2)
باسمه تعالي
20 ربيع الاول 87
خدمت جناب مستطاب سيد الاعلام و ثقه الاسلام آقاي سعيدي دامت افاضاته.
مرقوم شريف واصل، سلامت و توفيق جنابعالي را خواستار است. اميد است انشاء الله حال مر يض ها به كلي خوب شود. جنابعالي عيادت از آن ها بكنيد، تعويق در معالجه بيش از اين بي مورد است. از خداوند تعالي سلامت آن ها را خواستار است. از جنابعالي اميد دعاي خير براي حسن عاقبت دارم. از سلامت خودتان و حال مريض ها مطلعم نماييد. والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
11 شهر ربيع الثاني 87
به عرض مي رساند:
مرقوم شريف واصل مرقوم سابق هم واصل و جواب دادم. اميد است انشاء الله تعالي موفق و مويد باشيد. در موضوع رفتن جنابعالي به آبادان در صورتي كه تشخيص مي دهيد وجود شما در آن جا مفيدتر براي ترويج احكام اسلام باشد، مانع ندارد. اميد است خداوند تعالي توفيق خدمت به همه ما عنايت فرمايد. از جنابعالي اميد دعاي خير دارد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
13 شعبان 88
خدمت جناب مستطاب سيد الاعلام و ثقه الاسلام آقاي سعيدي دامت افاضاته.
مرقوم شريف واصل سلامت و توفيق جنابعالي را از خداوند تعالي خواستار است. راجع به مساجد، قبلا هم مطلع شده بودم. حتي گفته شد كه براي مسجد سيد عزيز الله هم تعيين شده است، ولي صحت آن را نمي دانم. در هر صورت سنگرها را حتي الامكن نبايد از دست داد و قيام به وظايف به مقدار امكان لازم است و اگر كوتاهي در آن نكنيم، باكي نيست، فرضا با شكست ظاهري مواجه شويم، لكن رضاي خداي تعالي را اگر موفق شويم جلب كنيم، امور ديگر سهل است.
اينجانب لحظات اخر عمر را مي گذرانم و از اوضاع عمومي و خصوصي حوزه هاي علميه نگرانم و نمي دانم با آن تندروي هاي آن ها و اين سهل انگاري هاي ماها، امر به كجا منجر شود. « والذي يوجب التسكين في الجمله ان للبيت ريا » و اين رشته به حمدالله گسستني نيست، هر چند باريك شود.
شما طبقه جوان مايوس نباشيد و با اراده و عزم راسخ مهياي خدمت و فرصت باشيد. سلف صالح رضوان الله عليهم فرصت عجيبي را در موقع رفتن سلف خبيث از دست دادند و پس از آن هم فرصت هايي بود و از دست رفت تا اين مصبيت ها پيش آمد. تا اين شجره خبيثه برپاست، اميد خيري نيست. از خداوند تعالي صلاح حال عموم مسلمين و خصوص حوزه هاي دينيه و بيداري آن ها را خواهانم. از جنابعالي اميد دعاي خير دارد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
خدمت ذي شرافت جناب مستطاب سيد العلماء الاعلام آقاي سعيدي دامت افاضاته.
مرقوم محترم واصل، با آن كه گمان مي كنم جواب داده ام، لكن چون در جزء مكتوبات جواب نداده بودم، احتمال عدم جواب مي رفت و در هر صورت از قراري كه بعضي از مريدهاي جنابعالي اظهار داشتند، بحمدالله تعالي توفيق كامل براي تربيت مومنين و ترويج ديانت مقدسه براي جنابعالي حاصل شده است.
من از افرادي مثل شما آن قدر خوشم مي آيد كه شايد نتوانم عواطف دروني را آن طور كه هست ابراز كنم. من قادر نيستم عواطف امثال شما را جواب بدهم، لكن خداوند تعالي قادر است كه شما خدمتگزاران به ديانت را مشمول عنايات خود فرموده و از رحمت خود همه را بهره مند فرمايد.
من در اين آستان قدس به اسلام و مسلمين عموما و به حضرات علماء اعلام و خدمتگزاران به ديانت مقدسه خصوصا دعا مي كنم و عظمت آن ها را از خداوند تعالي در جوار قبه مطهره مولي عليه الصلوه و السلام مي طلبم، رجاء آن دارم كه مشمول ادعيه خالصانه جنابعالي باشم.
والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
غره محروم 89
به عرض مي رساند:
دو طغرا مرقوم يكي بي تاريخ و مشتمل بر تقاضاي اجازه براي آقاي حسيني و ديگري مورخ11/12/ بود واصل، سلامت و سعادت جنابعالي را خواستار است.
از اوضاع شكايت نموده بوديد، آن چه مسلم است هر روز رو به وخامت است و با وضع خودمان اميدي نيست، مگر به توجه غيبي انشاء الله تعالي، لكن ما نبايد دراداء وظايف منتظر نتيجه قطعي باشيم. اگر در محضر مقدس حق تعالي، عامل به وظيفه معرفي شويم، همين نتيجه است. از خداوند تعالي توفيق عمل به وظيفه را براي كافه مسلمين و خصوصا اهل علم خواستار اس. مرقوم شده بود مي خواستم از مسجد اعراض كنم. موجب تعجب است. انسان در هر پستي كه مشغول خدمت است، بايد با هر ناملايمي پايدار باشد. در نظر دارم كه يكي از آقايان ائمه در زمان فشار براي تغيير لباس گفتم: « اگر شما را اجبار به تغيير لباس كنند، چه مي كنيد؟ » گفتند: « در منزل مي نشينم و بيرون نمي آيم. » گفتم: « اگر من را اجبار كنند و امام جماعت باشم، همان روز با لباس تازه به مسجد مي روم. بايد پست ها را نگه داشت و در وقت مقتضي، با اعتراض دسته جمعي، طرف را كوبيد، مع الاسف نه آن داريم و نه اين را.
از خداوند تعالي توفيق سعادت جنابعالي را خواستار است. اميد دعاي خير براي حسن عاقبت دارم. اجازه را اتكالا به معرفي حضرت آقاي طالقاني و جنابعالي فرستادم. اگر با معظم له ملاقات دست داد، سلام اينجانب را ابلاغ فرماييد. والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
10 جمادي الاول 89
خدمت جناب مستطاب سيد الاعلام و ثقه الاسلام آقاي سعيدي دامت افاضاته.
استفتائات نيز واصل شد. اين جانب هر چه فكر مي كنم، صلاح نمي دانم اين اوراق به اين نحو چاپ و منتشر شود، به جهاتي كه ا لان متقضي نيست تذكر دهم، جنابعالي از انتشار آن ها به اين نحو، خصوصا با عبارات پشت صفحه انشاء الله غمض عين مي نمائيد. والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
7 صيام 89
به عرض مي رساند:
مرقوم شريف واصل، سلامت و توفيق جنابعالي را خواستار است. راجع به چيزي كه در ورقه جوف بود، علي المحكي خود آقا نبوده اند و آقازاده بوده اند. همان نحو كه مرقوم شده است، اشخاص رنگ ديگر به خود گرفت اند، لكن مهم نيست، شايد در اين امور تخفيفي براي اوزار اينجانب باشد والله من ورائهم محيط.
لكن راجع به آن شخصي كه با لباس غير روحاني ترويج مي كند، مطالبي گفته شده است و من به هيچ وجه نظرم نيست كه با ايشان ملاقات كرده باشم و چيزي گفته باشم، ولي اگر مروج است و مفيد، چه دعاي است كه آقايان مخالف كنند؟ فقط يك امر هست و آن اين است كه گفته مي شود مي خواهند با اين ترتيب، بساط آخوندي را برچينند، اگر واقعا درست باشد، اين مفسده عظيمه لازم الدفع است. در هر صورت جنابعالي از قول اينجانب مطلبي نفرماييد، چون نزد من هيچ طرف قضيه روشن نيست.
راجع به حريق مسجد الاقصي و اين كه نبايد تعمير شود، تا سلطه اسرائيل در كار است، چيزي نوشته ام و در بعضي جرايد منتشر شد. از جنابعالي اميد دعاي خير دارم.
والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
روز عيد اضحي 89
معروض مي دارد:
مرقومات شريف واصل، لكن مسافر براي جواب كمياب است. اينك تصديق مي دهد: مرقوم مفصل شما را مطالعه كردم. قبلا هم تذكر دادم كه جنابعالي در اين اختلافات محلي وارد نشويد. شما مشغول كار خودتان باشيد، صلاح دين و دنياي شما نيست با اين نحو اشخاص طرف شويد.
اين جانب نمي توانم درباره اشخاص چيزي بنويسم. شما خودتان اهل تشخيص هستيد و مي دانيد اگر كسي ادعا كند كه فلاني به من ارجاع نموده، صحيح نيست. تاكنون در تهران به احدي ارجاع ننموده ام و در غير تهران ايضا، فقط همان سابقه به يكي دو تا از مراجع كه اكنون مرحوم شدته اند،ارجاع نموده ام. در اين موضوعات باور نكنيد و باز تكرار مي كنم در اين مشاجرات وارد نشويد تا بتوانيد به خدمت خودتان به اسلام ادامه دهيد. والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 32
20 ربيع الاول 87
خدمت جناب مستطاب سيد الاعلام و ثقه الاسلام آقاي سعيدي دامت افاضاته.
مرقوم شريف واصل، سلامت و توفيق جنابعالي را خواستار است. اميد است انشاء الله حال مر يض ها به كلي خوب شود. جنابعالي عيادت از آن ها بكنيد، تعويق در معالجه بيش از اين بي مورد است. از خداوند تعالي سلامت آن ها را خواستار است. از جنابعالي اميد دعاي خير براي حسن عاقبت دارم. از سلامت خودتان و حال مريض ها مطلعم نماييد. والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
11 شهر ربيع الثاني 87
به عرض مي رساند:
مرقوم شريف واصل مرقوم سابق هم واصل و جواب دادم. اميد است انشاء الله تعالي موفق و مويد باشيد. در موضوع رفتن جنابعالي به آبادان در صورتي كه تشخيص مي دهيد وجود شما در آن جا مفيدتر براي ترويج احكام اسلام باشد، مانع ندارد. اميد است خداوند تعالي توفيق خدمت به همه ما عنايت فرمايد. از جنابعالي اميد دعاي خير دارد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
13 شعبان 88
خدمت جناب مستطاب سيد الاعلام و ثقه الاسلام آقاي سعيدي دامت افاضاته.
مرقوم شريف واصل سلامت و توفيق جنابعالي را از خداوند تعالي خواستار است. راجع به مساجد، قبلا هم مطلع شده بودم. حتي گفته شد كه براي مسجد سيد عزيز الله هم تعيين شده است، ولي صحت آن را نمي دانم. در هر صورت سنگرها را حتي الامكن نبايد از دست داد و قيام به وظايف به مقدار امكان لازم است و اگر كوتاهي در آن نكنيم، باكي نيست، فرضا با شكست ظاهري مواجه شويم، لكن رضاي خداي تعالي را اگر موفق شويم جلب كنيم، امور ديگر سهل است.
اينجانب لحظات اخر عمر را مي گذرانم و از اوضاع عمومي و خصوصي حوزه هاي علميه نگرانم و نمي دانم با آن تندروي هاي آن ها و اين سهل انگاري هاي ماها، امر به كجا منجر شود. « والذي يوجب التسكين في الجمله ان للبيت ريا » و اين رشته به حمدالله گسستني نيست، هر چند باريك شود.
شما طبقه جوان مايوس نباشيد و با اراده و عزم راسخ مهياي خدمت و فرصت باشيد. سلف صالح رضوان الله عليهم فرصت عجيبي را در موقع رفتن سلف خبيث از دست دادند و پس از آن هم فرصت هايي بود و از دست رفت تا اين مصبيت ها پيش آمد. تا اين شجره خبيثه برپاست، اميد خيري نيست. از خداوند تعالي صلاح حال عموم مسلمين و خصوص حوزه هاي دينيه و بيداري آن ها را خواهانم. از جنابعالي اميد دعاي خير دارد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
خدمت ذي شرافت جناب مستطاب سيد العلماء الاعلام آقاي سعيدي دامت افاضاته.
مرقوم محترم واصل، با آن كه گمان مي كنم جواب داده ام، لكن چون در جزء مكتوبات جواب نداده بودم، احتمال عدم جواب مي رفت و در هر صورت از قراري كه بعضي از مريدهاي جنابعالي اظهار داشتند، بحمدالله تعالي توفيق كامل براي تربيت مومنين و ترويج ديانت مقدسه براي جنابعالي حاصل شده است.
من از افرادي مثل شما آن قدر خوشم مي آيد كه شايد نتوانم عواطف دروني را آن طور كه هست ابراز كنم. من قادر نيستم عواطف امثال شما را جواب بدهم، لكن خداوند تعالي قادر است كه شما خدمتگزاران به ديانت را مشمول عنايات خود فرموده و از رحمت خود همه را بهره مند فرمايد.
من در اين آستان قدس به اسلام و مسلمين عموما و به حضرات علماء اعلام و خدمتگزاران به ديانت مقدسه خصوصا دعا مي كنم و عظمت آن ها را از خداوند تعالي در جوار قبه مطهره مولي عليه الصلوه و السلام مي طلبم، رجاء آن دارم كه مشمول ادعيه خالصانه جنابعالي باشم.
والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
غره محروم 89
به عرض مي رساند:
دو طغرا مرقوم يكي بي تاريخ و مشتمل بر تقاضاي اجازه براي آقاي حسيني و ديگري مورخ11/12/ بود واصل، سلامت و سعادت جنابعالي را خواستار است.
از اوضاع شكايت نموده بوديد، آن چه مسلم است هر روز رو به وخامت است و با وضع خودمان اميدي نيست، مگر به توجه غيبي انشاء الله تعالي، لكن ما نبايد دراداء وظايف منتظر نتيجه قطعي باشيم. اگر در محضر مقدس حق تعالي، عامل به وظيفه معرفي شويم، همين نتيجه است. از خداوند تعالي توفيق عمل به وظيفه را براي كافه مسلمين و خصوصا اهل علم خواستار اس. مرقوم شده بود مي خواستم از مسجد اعراض كنم. موجب تعجب است. انسان در هر پستي كه مشغول خدمت است، بايد با هر ناملايمي پايدار باشد. در نظر دارم كه يكي از آقايان ائمه در زمان فشار براي تغيير لباس گفتم: « اگر شما را اجبار به تغيير لباس كنند، چه مي كنيد؟ » گفتند: « در منزل مي نشينم و بيرون نمي آيم. » گفتم: « اگر من را اجبار كنند و امام جماعت باشم، همان روز با لباس تازه به مسجد مي روم. بايد پست ها را نگه داشت و در وقت مقتضي، با اعتراض دسته جمعي، طرف را كوبيد، مع الاسف نه آن داريم و نه اين را.
از خداوند تعالي توفيق سعادت جنابعالي را خواستار است. اميد دعاي خير براي حسن عاقبت دارم. اجازه را اتكالا به معرفي حضرت آقاي طالقاني و جنابعالي فرستادم. اگر با معظم له ملاقات دست داد، سلام اينجانب را ابلاغ فرماييد. والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
10 جمادي الاول 89
خدمت جناب مستطاب سيد الاعلام و ثقه الاسلام آقاي سعيدي دامت افاضاته.
استفتائات نيز واصل شد. اين جانب هر چه فكر مي كنم، صلاح نمي دانم اين اوراق به اين نحو چاپ و منتشر شود، به جهاتي كه ا لان متقضي نيست تذكر دهم، جنابعالي از انتشار آن ها به اين نحو، خصوصا با عبارات پشت صفحه انشاء الله غمض عين مي نمائيد. والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
7 صيام 89
به عرض مي رساند:
مرقوم شريف واصل، سلامت و توفيق جنابعالي را خواستار است. راجع به چيزي كه در ورقه جوف بود، علي المحكي خود آقا نبوده اند و آقازاده بوده اند. همان نحو كه مرقوم شده است، اشخاص رنگ ديگر به خود گرفت اند، لكن مهم نيست، شايد در اين امور تخفيفي براي اوزار اينجانب باشد والله من ورائهم محيط.
لكن راجع به آن شخصي كه با لباس غير روحاني ترويج مي كند، مطالبي گفته شده است و من به هيچ وجه نظرم نيست كه با ايشان ملاقات كرده باشم و چيزي گفته باشم، ولي اگر مروج است و مفيد، چه دعاي است كه آقايان مخالف كنند؟ فقط يك امر هست و آن اين است كه گفته مي شود مي خواهند با اين ترتيب، بساط آخوندي را برچينند، اگر واقعا درست باشد، اين مفسده عظيمه لازم الدفع است. در هر صورت جنابعالي از قول اينجانب مطلبي نفرماييد، چون نزد من هيچ طرف قضيه روشن نيست.
راجع به حريق مسجد الاقصي و اين كه نبايد تعمير شود، تا سلطه اسرائيل در كار است، چيزي نوشته ام و در بعضي جرايد منتشر شد. از جنابعالي اميد دعاي خير دارم.
والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
روز عيد اضحي 89
معروض مي دارد:
مرقومات شريف واصل، لكن مسافر براي جواب كمياب است. اينك تصديق مي دهد: مرقوم مفصل شما را مطالعه كردم. قبلا هم تذكر دادم كه جنابعالي در اين اختلافات محلي وارد نشويد. شما مشغول كار خودتان باشيد، صلاح دين و دنياي شما نيست با اين نحو اشخاص طرف شويد.
اين جانب نمي توانم درباره اشخاص چيزي بنويسم. شما خودتان اهل تشخيص هستيد و مي دانيد اگر كسي ادعا كند كه فلاني به من ارجاع نموده، صحيح نيست. تاكنون در تهران به احدي ارجاع ننموده ام و در غير تهران ايضا، فقط همان سابقه به يكي دو تا از مراجع كه اكنون مرحوم شدته اند،ارجاع نموده ام. در اين موضوعات باور نكنيد و باز تكرار مي كنم در اين مشاجرات وارد نشويد تا بتوانيد به خدمت خودتان به اسلام ادامه دهيد. والسلام عليكم
روح الله الموسوي الخميني
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 32
