هفت راز عاشق ماندن
نويسنده: عبدالرسول كريمي
بسياري از زوجهاي جوان پس از گذشت مدت زماني که چندان طولاني، احساس مي کنند شريک زندگيشان ديگر مثل روزهاي اول زندگي آنها را دوست ندارند و نسبت به او بي اعتنا هستند، اما زوجهايي هم پيدا مي شوند که همواره از بودن در کنار هم لذت مي برند. اين مقاله هفت راز براي ادامه ي عشق بادوام را براي شما مي گشايد.
اگر خويشتن واقعي خود را منکر نشويم و تفاوت هاي موجود در يکديگر را درک کرده و خود را با آنها تطبيق دهيم به عشق پر دوام تري دست خواهيم يافت.
جامه ي عمل پوشاندن به خواسته هاي متفاوت و مختص مرد در راستاي عقايد او از طرف زن از يک سو و متقابل اين اصل از طرف مرد براي زن و خواسته هاي او از سويي ديگر، هدفمندي زندگي و به دنبال آن برآورده شدن خواسته هاي دو طرف را در بر خواهد داشت که نتيجه اي به جز تداوم عشق و گرمي زندگي را در پي نخواهد داشت. هيچ يک از زوجين هرگز نبايد در راستاي تغيير ديگري بر مبناي خواسته ها و عقايد خود گام بردارد، چرا که در غير اين صورت همچون قطبهاي متجانس آهن ربا يکديگر را دفع خواهند کرد و نيروي جاذبه ي بين آنها تبديل به دافعه خواهد شد. طلاق عاطفي نتيجه اي از اين نيروي دافعه خواهد بود.
زن و شوهر بايد يکديگر را همانطور که هستند و با همان ويژگي هاي مختص و متفاوت پذيرفته و براي بر آورده کردن خواسته هاي يکديگر گام بردارند.
به کمک برقراري ارتباط صحيح و با قدرداني از کارهاي يکديگر مي توانيم ديوار دور قلبمان را خراب کرده و مهر و عشق از دست رفته را باز يابيم.
در اين مواقع بايد از خود مراقبت يا حتي در صورت لزوم به روان درمانگر مراجعه کنيم. در اين هنگام، با بخشش و چشم پوشي کردن از بي مهري هاي گذشته، هم خويشتن خويش را التيام بخشيده ايم و هم همسرمان را از آماج سرزنش هاي خود مشاجره هاي مجدد مي کنيم.
- عشق و مهر و محبت
زنها بيشتر، زماني احساس محبت مي کنند که از ناحيه ي شوهرشان حمايت عاطفي شوند. زن وقتي عشق را احساس مي کند که دريابد عشق و محبت شوهرش ادامه دار است. ممکن است مسائلي مانند سالگرد ازدواج، تاريخ تولد يا حتي وقايع مهم زندگي براي مرد اهميتي نداشته باشد و حتي به دست فراموشي سپرده شود، اما براي اغلب زنان اين مسأله در درجه ي بالايي از اهميت قرار دارد چرا که استمرار عشق و محبت شوهر را برايشان به اثبات مي رساند. اغلب زنان احساسات شنيداري و کلامي را بهتر درک مي کنند. جملاتي مانند: «من به تو علاقه دارم»، «احساست را درک مي کنم.» «مي دانم از چه خوشت مي آيد.» و«هميشه در کنارت خواهم بود» اگرچه جملات ساده اي هستند، اما اگر از جانب مرد به زن اعلام شوند در جلب مهر و محبت از جانب مرد متفاوت است. او در صورتي احساس مهر و عشق مي کند که زنش پيوسته از کارهايي که او انجام مي دهد قدرداني و تعريف و تمجيد کند. مرد زماني شاد مي شود که همسرش راضي باشد. در حالي که زن از گرفتن حتي يک شاخه گل سرخ به عنوان هديه احساس مهر و عشق مي کند، مرد از مورد قدرداني واقع شدن به اين احساس مي رسد.
وقتي مرد براي همسرش کارهاي کوچک انجام مي دهد و زنش از او تشکر مي کند، مرد احساس محبت مي کند. زن مدبر کسي است که به لحن غير متوقعانه موضوع را به او يادآور شود و مرد متعهد کسي است که به محض يادآوري، همسرش را مورد دلجويي و محبت قرار داده و سهل انگاري خود را از دلش در آورد. در غير اين صورت، اين بي مهري ها به مرور زمان انباشته شده و به جايي مي رسد که حتي حمايت و دلجويي و تدبير نيز کاري از پيش نبرده، سبب طلاق عاطفي زوجين خواهد شد.
بدون داشتن مهارت هاي جديد ارتباطي با آنکه ممکن است ازدواج پا بر جا بماند، مهر و عشق صحنه را خالي مي کند و زندگي زناشويي فقط جنبه ي فيزيکي به خود گرفته و همان طلاق عاطفي را منجر خواهد شد.
وقتي زني به همسرش علاقه دارد اما به او براي حمايت از خود کمک نمي کند، در واقع به روابط زناشويي خود آسيب مي رساند. مرد تنها زماني در روابط زناشويي خود موفق ظاهر مي شود که بتواند خواسته ها و نيازهاي همسرش را برآورده کند.
منبع: 7روز زندگي شماره -82
- تفاوت ها را بفهميم
اگر خويشتن واقعي خود را منکر نشويم و تفاوت هاي موجود در يکديگر را درک کرده و خود را با آنها تطبيق دهيم به عشق پر دوام تري دست خواهيم يافت.
جامه ي عمل پوشاندن به خواسته هاي متفاوت و مختص مرد در راستاي عقايد او از طرف زن از يک سو و متقابل اين اصل از طرف مرد براي زن و خواسته هاي او از سويي ديگر، هدفمندي زندگي و به دنبال آن برآورده شدن خواسته هاي دو طرف را در بر خواهد داشت که نتيجه اي به جز تداوم عشق و گرمي زندگي را در پي نخواهد داشت. هيچ يک از زوجين هرگز نبايد در راستاي تغيير ديگري بر مبناي خواسته ها و عقايد خود گام بردارد، چرا که در غير اين صورت همچون قطبهاي متجانس آهن ربا يکديگر را دفع خواهند کرد و نيروي جاذبه ي بين آنها تبديل به دافعه خواهد شد. طلاق عاطفي نتيجه اي از اين نيروي دافعه خواهد بود.
زن و شوهر بايد يکديگر را همانطور که هستند و با همان ويژگي هاي مختص و متفاوت پذيرفته و براي بر آورده کردن خواسته هاي يکديگر گام بردارند.
- تغيير و رشد
- احساسات، نيازها و آسيب پذيري ها
به کمک برقراري ارتباط صحيح و با قدرداني از کارهاي يکديگر مي توانيم ديوار دور قلبمان را خراب کرده و مهر و عشق از دست رفته را باز يابيم.
- مسؤوليت شخصي و التيام نفس
در اين مواقع بايد از خود مراقبت يا حتي در صورت لزوم به روان درمانگر مراجعه کنيم. در اين هنگام، با بخشش و چشم پوشي کردن از بي مهري هاي گذشته، هم خويشتن خويش را التيام بخشيده ايم و هم همسرمان را از آماج سرزنش هاي خود مشاجره هاي مجدد مي کنيم.
- احترام متقابل به يکديگر
- عشق و مهر و محبت
زنها بيشتر، زماني احساس محبت مي کنند که از ناحيه ي شوهرشان حمايت عاطفي شوند. زن وقتي عشق را احساس مي کند که دريابد عشق و محبت شوهرش ادامه دار است. ممکن است مسائلي مانند سالگرد ازدواج، تاريخ تولد يا حتي وقايع مهم زندگي براي مرد اهميتي نداشته باشد و حتي به دست فراموشي سپرده شود، اما براي اغلب زنان اين مسأله در درجه ي بالايي از اهميت قرار دارد چرا که استمرار عشق و محبت شوهر را برايشان به اثبات مي رساند. اغلب زنان احساسات شنيداري و کلامي را بهتر درک مي کنند. جملاتي مانند: «من به تو علاقه دارم»، «احساست را درک مي کنم.» «مي دانم از چه خوشت مي آيد.» و«هميشه در کنارت خواهم بود» اگرچه جملات ساده اي هستند، اما اگر از جانب مرد به زن اعلام شوند در جلب مهر و محبت از جانب مرد متفاوت است. او در صورتي احساس مهر و عشق مي کند که زنش پيوسته از کارهايي که او انجام مي دهد قدرداني و تعريف و تمجيد کند. مرد زماني شاد مي شود که همسرش راضي باشد. در حالي که زن از گرفتن حتي يک شاخه گل سرخ به عنوان هديه احساس مهر و عشق مي کند، مرد از مورد قدرداني واقع شدن به اين احساس مي رسد.
وقتي مرد براي همسرش کارهاي کوچک انجام مي دهد و زنش از او تشکر مي کند، مرد احساس محبت مي کند. زن مدبر کسي است که به لحن غير متوقعانه موضوع را به او يادآور شود و مرد متعهد کسي است که به محض يادآوري، همسرش را مورد دلجويي و محبت قرار داده و سهل انگاري خود را از دلش در آورد. در غير اين صورت، اين بي مهري ها به مرور زمان انباشته شده و به جايي مي رسد که حتي حمايت و دلجويي و تدبير نيز کاري از پيش نبرده، سبب طلاق عاطفي زوجين خواهد شد.
- دوستي، استقلال و تفريح
بدون داشتن مهارت هاي جديد ارتباطي با آنکه ممکن است ازدواج پا بر جا بماند، مهر و عشق صحنه را خالي مي کند و زندگي زناشويي فقط جنبه ي فيزيکي به خود گرفته و همان طلاق عاطفي را منجر خواهد شد.
وقتي زني به همسرش علاقه دارد اما به او براي حمايت از خود کمک نمي کند، در واقع به روابط زناشويي خود آسيب مي رساند. مرد تنها زماني در روابط زناشويي خود موفق ظاهر مي شود که بتواند خواسته ها و نيازهاي همسرش را برآورده کند.
منبع: 7روز زندگي شماره -82