ارتباط ميان سبك هاي عشق و ويژگي هاي شخصيتي (1)
چكيده
كليد واژه ها:سبك هاي عشق پرشور، نمايشي، دوستي، منطقي، وابسته وسواسي، ايثارگرانه.
مقدمه
ضرورت اين تحقيق، و جوانه هاي فكر نخستين آن در اتاق درمان و مشاوره زده شد؛ زيرا بسياري خواسته يا ناخواسته درگيرچنين علاقه هايي مي شوند كه رهايي از آن براي آنها به آساني ميسور نيست و در بسياري از اوقات آسيب هاي سنگيني رابه خود و خانواده شان وارد مي نمايند. چه بسيار دانشجوياني كه درگيرروابط عاشقانه شده وازادامه ي تحصيل بازمانده اند و چه بسيار زنان و مردان متاهل كه در دام عشق گرفتار شده اند و زندگي خانوادگي آنها دچار آسيب جدي شده است. لذا اين افراد اگر متوجه شوند كه رابطه ي آنها يك رابطه ي پاتولوژيك است براي خلاص شدن از آن يا از بين بردن آثار تخريبي شكست هاي ناشي از آن به مراكز مشاوره مراجعه مي كنند و طالب درمان خواهند بود.
اين اطلاعات در آموزش هاي بهداشت روان، آموزش مهارت هاي ارتباطي و مهارت هاي مقابله اي نيزمي تواند مفيد باشد. اگر دانشجويان يك دانشگاه دربدو ورود به دانشگاه، ازحيث شخصيتي طبقه بندي، و شخصيت هايي كه زمينه مشكلات ارتباطي دارند شناسايي شوند، سپس آموزش هاي لازم براي ارتباط بين فردي مؤثر و صحيح به آنها داده شود و مشكلات احتمالي آنها دراين دوره هاي آموزشي گوشزد گردد، بسياري از مشكلات اين گروه هاي هدف مرتفع خواهد شد. چنان كه تحقيقات بسياري از آموزش هاي از اين دست رامفيد مي دانند. (3)البته تحقيق حاضر تنها به رابطه ي سبك هاي عشق و شخصيت مي پردازد. موارد بالا تنها به اين دليل ذكرشد تا گستره ي اين مسئله و ضروري بودن آن آشكار گردد.
رويكرد تاريخي به پژوهش هاي عشق
رابين
البته كار رابين به عنوان يكي از تلاش هاي سرسختانه براي اندازه گيري تجربي عشق به شمار مي رود. تحقيقات اوبه جاي عشق شهواني به عشق رمانتيك متمركز شده است و تمركز بر حالت غير جنسي حكايت از آن دارد كه اين تحقيق از اين حيث با تحقيقات كنوني مغايرت دارد. (4)
رابرت استرنبرگ
«صميميت»جزء عاطفي است وشامل احساس نزديكي و اشتراك احساسات است. «شور، هيجان و شهوت»جزئي انگيزشي و شامل جاذبه جنسي و احساس شاعرانه ي«عاشق بودن»است. «تعهد»جزء شناختي و بازتابي است و از نيت شخص خبر مي دهد كه از رابطه ي پايدار حكايت دارد. (5)
او معتقد بود كه اگر تعادل اين سه عامل به هم بخورد مفهوم جديدي از عشق شكل مي گيرد كه با مفهوم عشق كامل تفاوت دارد. مثلا اگر فردي نسبت به فرد ديگرفقط احساس صميميت داشته باشد، اينجا بين دو نفر تنها رابطه ي دوستي به وجود خواهد آمد واگر تنها شور، هيجان و شهوت باشد، عشق خياباني شكل مي گيرد. اگر شور، هيجان و شهوت و صميميت باشد و تعهد نباشد، درآن صورت شاهد عشق رمانتيك هستيم واگر رابطه ي صميميت و تعهد بالا و شور و هيجان ضعيف باشد، درآن صورت عشق مشفقانه شكل گرفته است.
اريك فروم
جان لي
- عشق پرشور:جذابيت بدني و عاطفي شديد؛
- عشق نمايشي:نمايش عشق را بازي كردن؛
- عشق دوستانه:عشق مبتني بر دوستي.
عشق هاي ثانوي كه از تركيب اين سه عشق اولي تشكيل شده است به سه نوع تقسيم مي شوند:
1. عشق منطقي:تركيبي از سبك عشق نمايشي و سبك عشق دوستانه است. اين افراد ارزيابي معقول انجام مي دهند؛ مثل اينكه صفاتي را كه يك ازدواج خوب به آن احتياج دارد مطالبه مي كنند و معشوق خود را مطابق معيارهايشان.
2. عشق وابسته ي وسواسي:تركيبي از سبك عشق پرشور وسبك عشق نمايشي است و مستلزم انحصار، وسواس، اضطراب و رفتارهاي پرشور است.
مسائل جنسي بيمه ي اين عشق است. آنها اغلب مضطرب يا ناايمن هستند و مي توانند به صورت افراطي حسود باشند. عاشقان وابسته وسواسي به خوبي به درمان پاسخ مي دهند و اغلب ازاين سبك رهايي پيدا مي كنند.
از ويژگي هاي عشق وابسته ي وسواسي، سختي كشيدن، حسادت، وسواس و سيري ناپذيري است. آنها اغلب عزت نفس پايين دارند و اهميت زيادي به روابطشان مي دهند. آنها در رابطه بامعشوقشان از صفات ملكي و صفات تفضيلي استفاده مي كنند، احساس مي كنند كه آنها به معشوقشان احتياج دارند. آنها معشوقشان را به شيوه اي اتفاقي پيدا مي كنند. اين سبك ازعشق رايج ترين سبك هاي عشق است كه معمولاً در نوجواني و اوايل بزرگسالي بيشترين بسامد را دارد و تقريباً مي توان گفت معادل همان عشق هاي آتشين دوران جواني است كه در دانشگاه ها، مدارس در كل سطح جامعه شاهد آن هستيم و مقاله ي حاضر نيز عمدتاً به همين نوع از عشق نظر دارد. لذا نبايد با سبك هاي ديگر دوستي ها خلط شود.
3. عشق ايثارگرانه:تركيبي ازسبك عشق پرشور وسبك عشق دوستانه مي باشد كه معمولاً بشردوستانه، رفاقتي و البته شديد است. لي يادآوري كرد كه اين نوع عشق با ايدئولوژي مسيحي هم آهنگ است، اما در جوامع سكولار امروز غربي بسيارنادر است؛ با وجود اين ممكن است در جوامع ديگر يافت شود.
عشق ايثارگرانه، قرباني و محاصره كردن تمام عيار خود است. عشاق ايثارگر، اغلب، گرايش هاي معنوي دارند. عاشقان ايثارگر، معشوقشان رابه عنوان قديس مشاهده و آرزو مي كنند كه درخدمتشان باشند. عاشقان ايثارگر سرانجام مي توانند به اين احساس برسند كه از آنان سوء استفاده شده است. حالت پيشرفته عشق ايثارگرانه دربخشندگي آن است. (7)
سوزان هندريك و كلايد هندريك
سبك هاي عشق ممكن است تغيير كند، همان طور كه روابط تحول پيدا مي كند؛ مثلاً با نزديك شدن به آخر عمر سبك هاي عشق از سبك عشق پرشور به سوي سبك هاي عشق دوستانه و منطقي حركت مي كند. (8)
پي نوشت ها :
* دانشجوي دكتري پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
** استاد دانشگاه علامه طباطبايي.
1. Erose, Ludus, Storge, pragma, mania,Agape.
2. Subjective Well being.
3. ر.ك: دانيل گلمن، هوش هيجاني، ترجمه پارسا.
4.Rubin, Z, "Measurment of romantic love" , Journal of personality & social psychology, 16, p.265-273.
5. sternberg, R. et al,. The psychology of love, p 253.
6. ر.ك: اريك فروم، هنر عشق ورزيدن، ترجمه پوري سلطاني، چاپ هيجدهم.
7. Lee,J. A, colours of lofe: An exploration of the ways of loving, p.250-263.
8. Hendrick , s& Hendrick, C, "A Theory and Method of love", Journal of personality social psychology,v50, p. 2.