مقرراتي براي زن ها و مردها

از شوهرتان بخواهيد با شما يك قرار ملاقات بگذارد جايي را در نظر بگيريد كه او عاشق رفتن به آنجا باشد. به او بگوييد برنامه خاصي برايش داريد. براي او پيراهن نو بخريد. خودتان لباسي واقعاً معركه بپوشيد، عطر خوبي بزنيد. به او بگوييد خوش تيپ شده، به او نگوييد كجا مي رويد. يه ميز آرام در جايي آرام درخواست كنيد. نوشيدني سفارش بدهيد، غذاي تان را با هم تقسيم كنيد، دسر صرف كنيد. صورت حساب را شما بپردازيد و به او بگوييد كه چقدر دوستش داريد.
يکشنبه، 30 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
موارد بیشتر برای شما
مقرراتي براي زن ها و مردها

 مقرراتي براي زن ها و مردها
مقرراتي براي زن ها و مردها


 

ترجمه: سهيلا موسوي رضوي




 

از شوهرتان بخواهيد با شما يك قرار ملاقات بگذارد
 

جايي را در نظر بگيريد كه او عاشق رفتن به آنجا باشد. به او بگوييد برنامه خاصي برايش داريد. براي او پيراهن نو بخريد. خودتان لباسي واقعاً معركه بپوشيد، عطر خوبي بزنيد. به او بگوييد خوش تيپ شده، به او نگوييد كجا مي رويد. يه ميز آرام در جايي آرام درخواست كنيد. نوشيدني سفارش بدهيد، غذاي تان را با هم تقسيم كنيد، دسر صرف كنيد. صورت حساب را شما بپردازيد و به او بگوييد كه چقدر دوستش داريد.

به شوهرتان بنازيد
 

چرا كه نه؟ او احتمالاً بهترين كسي است كه مي شناسيد. اين را به تمام دنيا بگوييد.

سعي نكنيد تغييرش بدهيد
 

او يك شخص است نه يك شيء. سعي نكنيد يك كمي به او اضافه يا از او كم كنيد. همان طور كه هست از او قدرداني كنيد. انسان، عاشق شما، عاطفي، غيرقبل پيش بيني و واقعي.
او در عدم کمال خودش کامل است، درست مثلِ خود شما.

دست يكديگر را بگيريد
 

با اين كار احساس خوبي خواهيد كرد. از اين كار خوشتان خواهد آمد. او هم خوشش خواهد آمد، اين كار را بكنيد.

با هم برويد بيرون و قدم بزنيد
 

بدون حضور كس ديگه اي بيرون برويد.

با هم حرف بزنيد
 

تا موقعي كه حرف مي زنيد همه چيز رو به راه است.

مراقب ميدان مين باشيد
 

هيچ وقت اين سؤال كه «آيا من چاق شدم؟» را نده، مگر اينكه از جانتان سير شده باشيد.

كنترل از راه دور نشان مردانگي شما نيست
 

عاشق قدرتي، آن وسيله بلند، صاف، باريك، مردافكن و جادويي تو دستت. بهش اشاره كن. تصاوير جلوي چشم هات تغيير مي كنند. كليكش كن و اين تو هستي كه سرنوشت هر نمايشي را تعيين مي كني. شبكه خريد؟ امكان نداره. برنامه آخرين مد؟ فراموشش كن. برنامه اپرا؟ نه،نه،نه. سي.ان.ان؟ فقط در مواقع جنگ. برنامه سيمپسون؟ خيلي خوب؛ برنامه تكراري. قانون و نظم عمومي؟ هووم.اي.سي.پي.ان؟ بله.بله.بله!
ولي معني زندگي زناشويي سهيم شدن است و معني اش اين است كه گاهي بگذاري او كنترل را دست بگيرد... و به اون اشاره كنه و كليكش كنه... بله، تصميم بگيره كه چي تماشا كنين، حتي اگر يكي از اون فيلم ها مربوط به شبكه زندگي باشد.

في البداهه باشيد... دست كم سه ماه يك بار
 

او را با چيزهاي كوچك غافلگير كن: شام، هديه و يا كارت ناقابل. فقط چون به فكرش بودي، بي مقدمه باش و براي اينكه مطمئن شوي، اونو در راهنماي كف دستت يا تقويمت بنويس.

يك كار روشنفكرانه مثل رفتن به موزه انجام بدهيد
 

به زنت نشان بده كه تو متفكر، حساس و اهل هنري و از نظر فرهنگي از اين پيشنهاد كه دوتايي، بعدازظهر خودتان را در موزه بگذرانيد، قدرشناسي مي كني. سالن بيس بال معروف ارزشي ندارد.

گاهي اوقات او نظر شما را نمي خواهد
 

وقتي زن شما يكي از سؤال هاي زير را مي پرسد:
چطورم؟
اين لباسم چطوره؟
موهام چطوره؟
اين كفش به اين لباس مياد؟
تو اين شلوارم چطورم؟
در واقع از شما سؤال نمي كند. او يك ارزيابي صادقانه، يك بررسي، يا پيشنهاد نمي خواهد، سؤال او اين است كه آيا دوستش داري.
هر سؤال و تمام سؤال هايي كه در آن كلمه «چطور» هست را تو با «عالي» جواب بده. اين تنها جواب خوبه و فقط زماني خوب است كه سريع و محكم بيان بشه. ترديد نكن. ترديد بيانگر شكه؛ شك بيانگر اينه كه احتمال داره كس ديگري بهتر به نظر برسد؛ و تو در فكر او هستي. اين طور نيست، مارمولك نفرت انگيز؟

تاريخ هاي كليدي را به خاطر بسپاريد
 

مردها در به ياد نداشتن تاريخ هاي مهم در روابط شان، رسواي خاص و عام اند. تولد او؛ سالگرد عروسي تان؛ كِي نامزد كرديد؛ روزي كه دوستت به تو تلفن كرد و پيشنهاد داد كه به او تلفن كني و از او بخواهي كه با هم بيرون برويد؛ تاريخ و روز، مكان و وقت دقيق اولين ملاقاتتان؛ دومين، سومين، چهارمين و پنجمين قرار ملاقاتتان؛ اولين سالگرد اولين قرار ملاقاتتان؛ پنجمين سالگرد پنجمين قرار ملاقاتتان...
اين ها مواردي هستند كه خاطرات را تشكيل مي دهند. اگر آن ها را به خاطر نسپاري، پس توجه نداري. اگر برايت مهم نيست... خُب، حتي نمي خواهد آنجا بروي.
فقط يك راه براي به خاطر داشتن تمام اين تاريخ ها وجود دارد؛ همان راهي كه اين تاريخ ها را در درس تاريخ دوره دبيرستان به خاطر مي سپرديم.
منبع: بت اندروز و جيمز ديل
منبع: نشريه راه کمال، شماره 34.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط