روزه داری، خدا خواهی
منبع :اختصاصی راسخون
چکیده
کلیدواژگان: خداوند متعال، ماه مبارک رمضان، روزه، روزه دار، خداخواهی، سیره، برکت.
مقدمه
روزه در قرآن
آنچه در این آیه موردنظر است روح تقوا و پرهیزگاری است که در پیامدهای روزه گرفتن قرار دارد و سرانجام خطاب «یا أیها الذین آمنوا» آن را یک موضوع دوست داشتنی و گوارا میسازد و در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) است که فرمود:
«لِذَّةُ ما فِی النِّداءِ أزالَ تَعِبَ العِبادَةٍ و الغِناءِ»(2)؛ آن چنان است که سختی و مشقت این عبادت را از بین میبرد.
«... وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»(3)؛ کسی که کار خیری را انجام دهد، برای او بهتر است و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید.
« شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ »(4)
ماه رمضان است که در آن برای راهنمایی مردم و بیان (راه روشن) هدایت و تشخیص حقّ از باطل، قرآن نازل شده است. پس هر که این ماه را دریابد، باید که درآن روزه بدارد و هر کس که بیمار یا در سفر باشد به همان تعداد از روزهای دیگر (روزه بگیرد). خدا برای شما آسانی میخواهد و خواهان سختی برای شما نیست. و باید که آن شماره را تکمیل کنید و خدا را بدان سبب که راهنماییتان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس بگذارید.
روزه در امتهای پیشین
روزۀ اعظم با کفاره محتمل است که فقط روزه یک روز سالیانه مخصوص بود که درمیان طائفۀ یهود مرسوم بود. البته روزه های موقتی دیگر نیز از برای یادگاری خرابی اورشلیم و غیره میداشتند.» (8)
حضرت مسیح (علیه السلام) نیز چنان که از انجیل استفاده میشود چهل روز روزه داشته مینویسد: «آنگاه عیسی به دست روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را تجربه نماید و چون چهل شبانه روز روزه داشت آخر گرسنه گردید.» (9)
«و نیز از «انجیل لوقا» برمی آید که «حواریون» مسیح در بعضی از اوقات مجاز به گرفتن روزه گریده اند.» (10)
باز در «قاموس کتاب مقدس» آمده است: «بنابراین حیات حواریون ومؤمنین ایام گذشته، عمری مملوّ از انکار لذات و زحمات بیشمار و روزه داری بود.
به این ترتیب، اگر قرآن میگوید: «کما کتب علی الذین مِن قبلکم»؛ (همان گونه که بر پیشینیان نوشته شد) شواهد تاریخی فراوانی دارد که در منابع مذاهب دیگر ـ حتی بعد از تحریف ـ به چشم میخورد.
استقبال ماه رمضان
اکنون کمی اندیشه نمایید، برای بشر معمولی یک سنّت پسندیده در میان جوامع مسلمان بشری منصوب گردیده، آیا معقول است که برای ورود ماه رمضان که اسم ذات باریتعالی است هیچ استقبالی تنظیم نگردد؟
کسانی که میخواهند عمق جان خویش را به سمت لقاء الهی فانی کنند باید با انجام دستوراتی در جهت برقراری روشنایی قلب و از توجه به خدا غافل نشوند.
اصولاً انسان نیاز دارد که عواطف خود (درونی و بیرونی) را تعدیل نماید و بهترین زمان برای چنین کاری ماه مبارک رمضان است که از این طریق به سرور و شادمانی قلبی خواهد رسید. بنابراین استقبال از ماه مبارک رمضان بدین معناست که انسان جان خود را به گونهای تطهیر کند تا به تبلور عظمت و شأن والایی این ماه برسد و عواطفش تعدیل شود.
سیره رسول خدا و استقبال از ماه رمضان
1.ماه رجب و ماه شعبان را روزه میگرفت، آنگاه وارد در شهر رمضان میشد. قال رسول الله (صلی الله علیه و آ له) «إِنَّ مَن عَرَفَ حُرمَهَ رَجَبٍ وَ شَعبانٍ وَ وَصَلَهُما به شهرِ رَمَضانِ شَهرِ اللهِ الأعظم شَهَدت لَهُ هذِهِ الشُهُورُ یَومَ القِیامُة»(11)؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: هر کس احترام ماه رجب و شعبان را بشناسد و این دو را به ماه رمضان، ماه خداوند جلّ و عظمته وصل کند، برای او این سه ماه در روز قیامت شهادت میدهد.
2.مناجات و دعای مخصوصی را هنگام دیدن ماه رمضان با معبود خویش میداشت، که هر بندی ازعرض ارادتش به محضر خداوند، ارتقایی برای پیروان آن حضرت میباشد، اگر بخواهند به گفته های آن حضرت جامۀ عمل بپوشانند.
عن ابی جعفر(علیه السلام): قال: کان رسول الله صلی الله علیه و آله اذا نَظَر إلی هلال شهر رمضان، استقبل القبله بوجه ثم قال: اللّهم أهلَّة عَلَینا بالأَمن و الایمان و السَّلامُةٍ و الإسلام...»(12)
تقاضای سلامت در عبادت
در حالات مرحوم آیت الله العظمی بروجردی نقل میکنند که ایشان از خداوند خویش خواست که درمدت عمرش ماه رمضان را برای او چنان فراهم کند که روزه ای از روزهای رمضان را ترک نکند. از قبیل اینکه، به مسافرت نرود، مریض نشود، دعای آن مرد بزرگ به اجابت رسید، و تا آخرین سال پایان عمرش که در سنّ بیش از 80 سالگی بود ماه رمضان را به خوبی درک کرده و روزهای تمام ماه را موفق شد.
آری تقاضای سلامت برای عبادت نزد اربابان مکتب نه تنها مذموم نیست بلکه ازخواسته ی آنان خواهد بود.
روزۀ ایمانی و احتسابی
حضرت میفرمایند: ماه رمضان ماهی است که خداوند بر شما روزهاش را واجب کرد، پس هر کس از روی تصدیق به وعدۀ خداوند، و درخواست پاداش روزه بگیرد از گناه پاک میشود مثل آن روزی که از مادرش متولد شد.
در این روایت از طرفی روزه را زمانی روزۀ واقعی میتوان دانست که بر اساس «ایمان قلبی» استوار شده باشد، یعنی بدنی را که خداوند برای روزه گرفتن به عرصۀ نمایش گذاشته، هیچ گاه جایگاهی برای تاخت و تاز امور مادی نخواهد بود، بلکه لیاقتهای برای او گذاشته که عهدۀ لیاقتها برنامۀ صالح و درستکارانۀ اوست که اگر مبنایش ایمان به خدا و رسول خدا نباشد، اصل صلاحیّت این شخص از بین میرود، پس عمل صالح رکنی به نام «ایمان» دارد که اگر این پایه نباشد، اصل صلاحیّت این شخص از بین میرود و در پیشگاه خداوند کمترین وزن و قیمتی ندارد. از این رو روزه، زمانی روزه کاملی هست که با تصدیق قلبی به خدا و رسول خدا همراه باشدکه این همان روزۀ «ایمانی» است.
و از طرف دیگر این روایت اشاره به روزۀ «احتسابی» دارد و ابتدا واژۀ حسیب را معنا میکنیم تا بهتر موضوع نمایان گردد.
«حسیب»؛ یعنی مراقب، کسی که هر لحظه و زمانی از نفس خود مراقبت میکند او را حسب گویند «کَفَی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا»(14)
اما «احتساب» کسی که از روی اجر و ثواب بر مأمور به صبر میکند، و تحمل مشقات میکند، گویند. و لذا گفته میشود: «اِحتَسِب فُلانٌ علمه طلباً لِوَجهِ اللهِ و ثَوابُه»(15)؛ فلانی علم خودرا حساب کرد، یعنی میخواهد ببیند چه مقدار اجر و پاداش دارد.
و نکته قابل توجه این است که: دراعمال صالحه «احتساب» اطلاق میشود ولی در مکروهات «بدار» اطلاق میشود. از آن جایی که یکی از اعمال صالحه روزه میباشد، مقید به احتساب شده»(16)
هفت ویژگی برای روزۀ احتسابی
1.گوشت حرام از بدنش نابود میشود.
2.بر رحمت خداوند نزدیک میشود.
3.گناهان پوشانده میشود همچنانکه کفّاره های سه گانه روزه میپوشاند.
4.لحظات مرگ برای او آسان میشود.
5. خداوند او را از گرسنگی و تشنگی روز قیامت حفظ میکند.
6.آزادی او از جهنّم برای او نوشته میشود.
7.خداوند او را از غذاهای پاک بهشتی اطعام میکند.
ره آوردهای روزه
الف) تمنای صحیح
از این رو شادی روزه دار در تمنای رسیدن به مواهب عنایت شده در ماه مبارک رمضان است. و این تمنای صحیح، خود ره آوردی است از روزه که انسان را وا میدارد تا برای تمنا و درخواستش، امیال خسته کنندۀ پرخوری و پرخوابی را به کنار زده خود را محتاج یار بیند، نه محتاج نان. و دلش را در هوای تمنای یار متمرکز کند، نه در هوی نفس.
ب) ورود در وادی خداخواهی
در زمانی انسان عبد است، که رب در منظرش باشد. عبادتی که توجه به غیر در آن باشد، آن عبادت باز شدن دربهای رحمت و فیض الهی را خواهد داشت یکی از مسیرهای که انسان میتواند به جایی برسد که فقط خدا را بخواهد و معبودهای واهی و دروغین را کنار بگذارد «روزه» است. روزه حالتی برای انسان ایجاد میکند که او را واقع بین و حقیقت گرا قرار میدهد و هیچ چیز او را از نگاه حقیقت بین او باز نخواهد داشت. بنابراین گرسنگی و تشنگی ماه مبارک رمضان تذلیل عبد است در برابر قدرت برتر. قهراً کسانی که خداخواه شدند و بنده ای از بندگان خدا وقتی از دلنوازی دوست بهره مند میشوند آنچنان شادی جان آنها را فرا میگیرد که گرسنگی و تشنگی برای آنان لذت دوچندانی خواهد داشت.
ج) تعدیل غرائز
«خدای متعال نظام هستی را بر اصل تضّاد قرار داده، و آن را عامل رشد و نموّ موجودات دانسته، یکی از آن موجودات که بر محور قانون تضادآفریده شده، انسان است؛ زیرا انسان را دو بُعدی خلق نموده، یکی بُعد حیوانی و دیگری بُعد انسانی و قوای نطق و درک. غرائز و شهوات را در بُعد حیوانی بشر نهاده، مثل تمایل به غذا، راه رفتن، خوابیدن، مبارزه، همچنین تولید و تکثیر نسل. همۀ این خواستهها به جنبۀ حیوانی انسان برمی گردد. اگر جنبه های حیوانی بشر را آزاد بگذاری مخرّب بُعد انسانی آدمی شود. اسلام درجهت تعدیل آن غرائز برآمده و خط و مشی تمایلات درونی انسان را معیّن نموده ازا ین رو سخن از تسدید نکرده، بلکه بحث از تعدیل نموده است؟ چرا برای این که تسدید غرائز به معنای بسته شدن خواسته های انسان، مخالف با رشد و نموّ بشریت است. غرائز آثار و فوایدی دارد که اگر بسته شود همۀ آن ثمرات از دست میرود، آن وقت انسان بدون غرائز، انسان بی فایده میشود.» (19)
اسلام دو ابزار قوی در جهت تعدیل غرائز انسان ارائه داده که اگر دو وسیله دقیقاً درست به کار گرفته شود صد در صد مؤثر است. 1.به کمک نیروی عقل که حجّت باطنی بشر است، میتواند با شهوات پیکار نماید. عقل که میتواند پیچیدهترین آفریده را باز نماید، آیا نمیتواند جلوی طغیان شهوات و غرائز را بگیرد، و خواسته های نفسانی را تعدیل نماید؟ قطعاً عقل راهگشای همۀ مسائل است. 2.عباداتی همچون روزه از ابزارهای عبادی مهمی است که با تعدیل شهوات، فکر و قلب انسان را در تحت کنترل درآورده و راهی را برای ارتباط با معشوق حقیقی را هموار میسازد.
د) برابری حکیمانه
ماه رمضان، ماهی است که ثروتمند و پادشاه، رعیت و کارگر همه در گرسنگی و تشنگی برابرند. روزه فقیر را وامی دارد که احساس ثروتمند را داشته باشد، و ثروتمند را وامی دارد که به گونه ای احساس فقیر، احساس کند و لذا به یکدیگر محبّت بورزند و برای تحقق بخشیدن به آرمان برابری، اخطاری بدهند و بر سر سفرۀ طبقاتی ننشینند. در این زمینه روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که حضرت فرمودند: «عَن عٍلةَ الصیام فقال: انما فرض الله الصیام لِیَستویِ به الغنیُّ و الفقیرُ... الجائع»(20)
پیرامون فلسفۀ روزه از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: اما م فرمودند: همانا خداوند روزه را واجب کرد تا این که به برکت روزه ثروتمند و مستمند برابر باشند و دلیل برابری این است که ثروتمند گرسنگی را احساس کند تا این که به فقیر شفقت نماید. چون سرمایهدار هر وقتی چیزی خواست چون ثروت داشت تهیّه آن برای وی مقدور بود. وقتی خدای متعال خواست میان مردم برابری حکم نماید و این که سرمایه دار گرسنگی را بچشد تا این که بر ناتوان رقّت نماید و بر گرسنه ترحم کند.
درک قیامت
قیامت روز بی نظیری است، خداوند متعال تمام انسانهای باایمان و بی ایمان، نیک اخلاق و بداخلاق، درستکار و منحرف، عادل و ظالم، ظالم و مظلوم و همۀ مردمی که در طول مدت حیات قرون و اعصار به دنیا آمده و پس از گذراندن ایام عمر از دنیا رفتهاند را زنده میکند و به تمام اعمال روا و ناروای آنان رسیدگی مینماید. پاکان و نیاکان به پاداش خداوند بهره مند میشوند و ناپاکان به کیفر الهی مجازات میشوند.
قرآن نیز اشاره دارد: «وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیَامُةٍ فَرْدًا»(22)؛ تمام آنان که در قیامت محشور میشوند به تنهایی درپیشگاه الهی حضور مییابند.
مجموعه آیات و روایات را وقتی مطالعه میکنید به دو دسته برخورد میکنید؛ یک دسته به طور کلی از گرمای طاقت فرسای روز قیامت گزارش میدهد، دستۀ دیگر فریاد تشنگی جهنّمیان و گرمای سوزان جهنم را بیان میکند.
به طور نمونه امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «قَد دَلحَمَهُم العَرَق» (23)
عرق مانند لجام اطراف دهان مردم را گرفته. بیان حضرت گویای گرمای شدید و تشنگی سختی است. اکنون روزه دار با تشنگی ماه رمضان به یاد عطش بزرگ آخرت افتاده، دردِ تشنگی را احساس میکند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خداوند به روزه دار هفت خصلتمی دهد، خصلت پنجم این است که از گرسنگی و تشنگی قیامت در امان است. «...وَ الخَامٍسُةُ: أمانٌ مِنَ الجوعِ و العَطَشِ یَومَ القیامُة»(24)
پیامبر وقتی شب معراج سفر نمود، هفت در جهنّم را مشاهده نمود که بر هر دری جمله ای نوشته بود. بر در ششم نوشته بود: «أنا حرامٌ علی الصّائمین» جهنم بر روزه داران حرام است. (25)
شادی آرامش بخش
فَرَح همان شادی را گویند که در آن رضایت از پردوردگار نهفته باشد.(27) و این همان فرح ممدوح است و از نعمتهای الهی برشمرده میشود و فَرَح مذموم نیز وجود دارد که شخص شادمان میشود اما بر اساس شهوت و تکبر و اینگونه فرح را خداوند دوست نمیدارد «إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ» (28)
بنابراین روزه دار درم وقع افطارش و رسیدن به لقاء پروردگار، بجایی رسیده است که «راضیه مرضیه» هم او از خدا راضی گشته و هم خداوند از او، و به همین علت او سرگشته و نالان نیست و گرسنگی و تشنگی به او هیچ ضرری نمیرساند و در عوض فرح و شادمانی از رضایت الهی پیدا کرده و همانطور که روح سالم باشد تأثیر بر بدن میگذارد شادی او نه تنها بر روحش، بلکه به جسم او را نیز بهرهمند میسازد.
برکتهای ماه مبارک رمضان
الف) پاکسازی
روزه جسمی دارد و روحی؛ جسم روزه خودداری از خوردن و آشامیدن و سایر چیزهایی است که روزه را باطل میکند، اما روح روزه، علاوه بر خودداری از مفطرات روزه، پرهیز از تمام گناهان است، تا جایی که به تعبیر قرآن مجید صائم به قلّۀ پرافتخار تقوای الهی برسد.(30) و روشن است که جسم بی روح مجسّمه ای بیش نیست!
ب) نظارت همگانی
ج) اهمیت به قرآن
جملات سه گانۀ فوق بسیار بلند و پرمحتوا است، مخصوصاً اگر توجه داشته باشیم کسی این جملات زیبا را در توصیف قرآن مجید گفته، که در دامان قرآن پرورش یافته، و از ابتلا شروع وحی بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) تا انقطاع آن درکنار خاتم الأنبیاء و در خدمت قرآن بوده و یکی از نویسندگان وحی شمرده میشود.
در این ماه مبارک رمضان، نه تنها به تلاوت اهمیّت داده میشود بلکه یک مرتبه بالاتر، تدبر با تفکر همراه است. جلسات تفسیر قرآن به برکت ماه رمضان برپا است و مردم اصل برکت را از قرآن میجویند و سرچشمه های فیض علوم و معارف الهی را در قرآن مییابند از این رو ماه مبارک رمضان گسترۀ نورانی تفسیر قران برای بهره مند سازی مردم از دیگر ماهها بیشتر مورد اهمیت واقع میشود.
د) تحوّل در نبوغ
خودشناسی
وقتی روزه دار در نیمه شب برمی خیزد تا خلوتی با خداوند داشته باشد، سیر انگیزهاش را برای شناسایی خداوند قرار میدهد و از این رو در صدد است خود را بشناسد تا خدایش را بشناسد. و با مناجات با خود نفس را که حایل بین خدا و انسان است را به کنار واداشته به خودنشاسی کلان دست زند. و در این میان خودی نمیبیند و آنچه دریافت میکند «تحوّل درونی یا «خودشناسی» است که او را با رابطه با خداوند بدست آورده است.
انفاق
فرزند تهیدستان همچون ثروتمندان لباس نو بر تن کرده و در صفوف سایر کودکان نشسته، و شادی مینمایند و از جشن بزرگ خداوند بی بهره نیستند.
نتیجه
پينوشتها:
1. بقره، آیه 183.
2. مجمع البیان، ذیل آیه مورد بحث.
3. بقره، آیه 184.
4. بقره، آیه185.
5. تفسیر نمونه، ج1، ص 714؛ به نقل از «قاموس کتاب مقدس، ص 428»
6. همان، به نقل از «تورات» سفر نثنیه، فصل 9، شماره 9، ص288.
7. همان، ص 714.
8. همان، ص 714؛ به نقل از قاموس کتاب مقدس، ص 428.
9. انجیل متی، باب4، شمارۀ 1 و 2.
10. انجیل لوقا، باب5، شماره33 ـ 35.
11. بحارالأنوار، ج97، ص 38، ص 23.
12. بحارالأنوار، ج96، ص 378، ح1.
13. بحارالأنوار، ج46، ص 375، ح 63.
14. اسراء، آیه 14.
15. مجمع البحرین، ج2، ص 41.
16. ر.ک: سیرۀ ماه رمضان و روزه داران، احدی، مهدی، ص 41.
17. اختصاص شیخ مفید، ص 38.
18. وسائل الشیعه، ج7، ص 3، ح 3.
19. ر.ک: سیرۀ ماه رمضان و روزه داران، ص 121.
20. من لایحضرالفقیه، ج2، ص 73.
21. بحارالأنوار، ج96، ص 356، ح 25.
22. سوره مریم، آیه 95.
23. نهج البلاغه فیض الاسلام، خ101، ص 300.
24. بحارالأنوار، ج9، ص 299، ح5.
25. سیره ماه رمضان، ص 100.
26. کافی، ج4، ص 65.
27. ر.ک: مصباح المنیر، ج2، ص 466.
28. سوره قصص، آیه 76.
29. میزان الحکمه، ح10952،ص 471.
30. همان گونه که در آیه 183 سوره بقره به این مطلب اشاره شده است.
31. سیرۀ روزه داران، ص 238.
32. نهج البلاغه، خطبه 176.
1. قرآن مجید
2. نهج البلاغه
3. بحارالأنوار، مجلسی، محمدباقر، نشر الوفاء، چاپ بیروت، سال 1403ق.
4. مجمع البیان، طبرسی،فضل بن حسن، نشر ناصر خسرو، ده جلدی، چاپ تهران،سال 1372ش.
5. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، نشر دار الكتب الاسلاميه ،قم ،1386ش
6. اختصاص شیخ مفید، محمد بن محمد، مفید، نشر المؤتمر العالمی، چاپ، قم، 1413ق.
7. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، نشر آل البیت، چاپ قم، سال 1409ق.
8. من لایحضرالفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، نشر جامعه مدرسین حوزۀ علمیه قم، سال 1413ق، چاپ دوم.
9. کافی، ابوجعفر، محمد بن یعقوب بن اسحاق، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم، 1388ه.
10. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، محمد، نشر دارالحدیث، چاپ سوم، قم، سال 1381ش.
/ج