کسب حرام و پیامدهای شوم آن

آفت زدایی از کسب و درآمد

با در نظر گرفتن موضوع مقاله که پیرامون آفات کسب و درآمد از نظر اسلام است مفهوم آفت که به معنی ان چیزی است که در مسیر رشد و تعالی مانع حرکت است و درآمد که به معنی رزق و روزی . معیشت است
شنبه، 6 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
آفت زدایی از کسب و درآمد

آفت زدایی از کسب و درآمد (کسب حرام و پیامد های شوم آن)
 

نویسنده: روح اله مظاهری
منبع اختصاصی : راسخون
 
آفت زدایی از کسب و درآمد

چکیده :
 

با در نظر گرفتن موضوع مقاله که پیرامون آفات کسب و درآمد از نظر اسلام است مفهوم آفت که به معنی ان چیزی است که در مسیر رشد و تعالی مانع حرکت است و درآمد که به معنی رزق و روزی . معیشت است و به واسطه کار و تلاش بدست می آید. از نظر اسلام برای روزی آفات و موانعی است که در حقیقت مسائلی از جمله رزق حرام از این آفات می باشد. هر چیزی که باعث شبه در کار و تلاش و رزق و روزی شود خود عاملی در جهت حرام کردن روزی می شود. در این تحقیق از آیات و روایات و کتابهای مربوطه استفاده شده است. از جمله موانع این تحقیق کمبود منابع معتبر تاریخی و روایی و قرآنی موجود در تحقیقات به عمل آمده هدف از این تحقیق گام نهادن در مسیر پاکی اقتصاد در جامعه که در پی آن پاکی نفوس و روح به وجود خواهد آمد. از جمله مطالب کلی این مقاله، صفات رذیله اخلاقی را چگونه با روزی حرام ارتباط دارد؟ کسب حلال در پرتوی رعایت چه چیزهایی است؟ وظایف مالی مسلمانان نسبت به هم چگونه است؟ و .... از دیگر مطالب مورد بحث، دروغ گویی و پیامدهای آن، دور شدن از کرامت ها، سرزنش و پشیمانی، کاهش روزی و .... . نتیجه کلی بحث این است که برای داشتن جامعه سالم باید به آفت شناسی روز را در رأس امور قرار داده و روح عبادت را در روزی حلال جستجو کنیم.
کلید واژه : آفت ، کسب ، درآمد ، اقتصاد ، اسلام

مقدمه :
 

در این مقاله که پیرامون آفات کسب و درآمد از نظر اسلام است مفهوم آفت که به معنی ان چیزی است که در مسیر رشد و تعالی مانع حرکت است و درآمد که به معنی رزق و روزی . معیشت است و به واسطه کار و تلاش بدست می آید. از نظر اسلام برای روزی آفات و موانعی است که در حقیقت مسائلی از جمله رزق حرام از این آفات می باشد. هر چیزی که باعث شبه در کار و تلاش و رزق و روزی شود خود عاملی در جهت حرام کردن روزی می شود. در این تحقیق از آیات و روایات و کتابهای مربوطه استفاده شده است. از جمله موانع این تحقیق کمبود منابع معتبر تاریخی و روایی و قرآنی موجود در تحقیقات به عمل آمده هدف از این تحقیق گام نهادن در مسیر پاکی اقتصاد در جامعه که در پی آن پاکی نفوس و روح به وجود خواهد آمد. از جمله مطالب کلی این مقاله، صفات رذیله اخلاقی را چگونه با روزی حرام ارتباط دارد؟ کسب حلال در پرتوی رعایت چه چیزهایی است؟ وظایف مالی مسلمانان نسبت به هم چگونه است؟ و ....

آفت زدایی از کسب درآمد
 

کسب مال حرام، انباشتن، خوردن و ساختن از حرام، پیامدهای ناگوار و خطرناکی در ابعاد مختلف زندگی انسان در پی خواهد داشت که به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

1. عمر بیهوده
 

انسانی که بر سر دو راهی حلال و حرام، جاده حرام را انتخاب می کند، خداوند او را به گونه‌ای سرگرم مادیات و هوی و هوس هایش می نماید که از عمرش نتواند به خوبی و در جهت رشد و کمال بهره ای ببرد. روز و شب های چنین انسانی می گذرد، اما به واسطه افتادن در دام کسب حرام، از حرکت و رشد و سعادت محروم مانده و تنها به تنوع ها و رنگ عوض کردن ها دل خوش می دارد، تا این که روزی مرغ بیچاره، روحش، از قفس آتشین بدنش پر می کشد و این چیزی جز بی‌ برکتی عمر نخواهد بود. الإمام الصادق (علیه السلام): مَنْ کَسَبَ مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّ سَلَّطَ الله عَلَیِه الَبَناءَ وَ المَاءُ و الطْینْ(1) هر کس مالی را از راه غیر حلال به دست آورد، خداوند ساختمان سازی و آب و گل را بر او مسلط می کند؛ کنایه از این که چنین شخصی پیوسته به دنبال تعمیر، تعویض و یا تکمیل وسایل زندگی مادی اش است و بدین گونه عمرش بدون آسودگی و آسایش به پایان می رسد.

2. سرمایه بیهوده
 

ممکن است حرام خوار، مال و ثروت را در چنگ بگیرد و از آن بهره برداری کند، اما هرگز کفایتش نمی کند و دائم در تلاش و تکاپو برای پُر کردن خلأهای جدید بر می آید. انسانی که از حرام روزی می خورد، هیچ گاه سیری ندارد و دائم فریاد (هل من مزیدش) بلند است. حال و روز این گروه برخلاف عده ای است که به برکت کسب حلال، استمرار و دوام نعمت های خدایی را حس کرده اند و با چشمان خود دیده و باور کرده اند که حتی اندکی مال حلال، گره‌های بزرگ را باز می کند و آرامش و آسایش را برای اهلش، به هدیه می آورد.
نمی دانم تا به حال پای درد دل انسان هایی که نسبت به حلال و حرام بی تفاوتند نشسته ای یا نه؟ غم و حسرت سرتاسر گفته ها و حتی نگاهشان را گرفته است، آن ها به ظاهر مال و دارایی دارند، ولی می نالند و می سوزند! اما برخی دیگر را می بینی که با سختی لقمه های نان حلال، برای خانواده اش به ارمغان می آورد و با همان درآمد اندک چراغ آسایش خانه را روشن نگاه می دارد.
 
آیا این تفاوت ها را با چیزی به غیر از «برکت» و «بی برکتی» می توان توجیه کرد؟ الإمام علی (علیه السلام): اِنَ اَلحَرامَ لَایُنْمَی وَ اِنَ نَمیَ لَمْ یُبارِکُل ْفیْه(2) مال حرام رشد نمی کند و اگر رشدی هم داشته باشد، در آن برکتی نخواهد بود. محمّد بن أحمد، عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: دَخَلَ عَلَیِه قَومِ مِنْ أَهْل خُراسان، فَقالَ اِبتِداءُ مِنْ غَیْرِ مَسْأَلَه: مِنْ جَمْعِ ماَلَاً مِنْ مشهاوِشَ أَذْهَبَه اَلله فِی نَهابَر. فَقالُوا: جَعَلنَا فِداکَ! لاَنْفَهَمَ هَذا اَلکَلاَمْ. محمّد بن احمد از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که گروهی از اهل خراسان خدمت آن جناب رسیدند. قبل از اینکه سؤال کنند فرمود: مَنْ جَمَعَ مَالَاً مِن مَهاوَشَ أَذْهَبَه اَللهَ فِی نَهابِرَ. خراسانیان عرض کردند: آقا ما نفهمیدیم چه فرمودید (چون به زبان عربی آشنا نبودند) به زبان ایرانی فرمود: از باد آید بدم بشود «باد آورده را باد می برد».(3) آری اگر انسانی به حرام خواری عادت کرد و با درآمدهای سیاه، برج هایی سفید و سر به فلک کشیده احداث کرد، باز هم سفیدی و برکت زندگی را نخواهد دید و طعم واقعی آرامش را نخواهد چشید.

3. نسل مسموم
 

پیامدهای کسب حرام در وجودِ شخصی و زندگی فردیِ حرام خوار خلاصه نمی شود، که او آب و دانه آلوده و فاسد به زن و فرزندش نیز داده است و لذا در نسل او نیز اثرات شوم آن بر جای خواهد ماند. الإمام الصادق (علیه السلام): کَسْبُ الْحَرَامِ بَبِیبَنُ فِی الذُّرِّیَّةِ (4) کسب حرام در نسل انسان خودش را نشان داده و ظاهر می شود. پدری که حاضر نمی شود خاری به پای کودکش بنشیند، پدری که او را از سرمای زمستان حفظ می کند و نسبت به وزن و قد کودکش حساسیت نشان می دهد، چگونه دلش می آید او را بر سر سفره مسموم و آتشین مهمان کند و مقدمات انحراف او را فراهم آورد؟!

4. عدم استجابت دعا
 

النبیّ (ص): مَنْ اَحَبَّ اَنْ یُسْتَجابَ دُعاؤُهُ فَلْیُطَیِّبْ مَطْعَمَهُ وَمَکْسَبَهُ، هرکس دوست دارد که دعایش مستجاب شود خوراک و کسبش را پاکیزه کند.(5) و قال (ص) لمن قال له: أحبّ آن یستجاب دعائی. قال له: طهّر مأکلک و لاتدخل بطنک الحرام.(6) به کسی که عرضه داشت: دوست دارم که دعایم مستجاب شود، فرمود: خوراکت را پاکیزه کن و در شکمت حرام داخل مکن.

5. بطلان عبادت
 

مصرف غیر حلال در برخی موارد سبب بطلان عبادت می شود. به عنوان مثال به مسائل زیر توجه کنید:
10.وضو با آب غصبی و یا آبی که معلوم نیست صاحب آن راضی باشد یا نه، حرام و باطل است.
11.اگر بخواهد پول حرام یا پولی که خمسش را نداده به حمامی بدهد غسل او باطل است.
12.اگر با عین پولی که خمس یا زکات آن را نداده اند لباس بخرد، نماز خواندن در آن لباس باطل است.
13.اگر با عین پولی که خمس و زکات آن را نداده ملکی بخرد، تصرف او در آن ملک حرام و نمازش باطل است. النبیّ (صلی الله علی آله): مَنِ اکْتَسَبَ مَالًا حَرَاماً؛ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ صَدَقَةً وَ لَا عِتْقاً وَ لَا حَجّاً وَ لَا اعْتِمَاراً؛ ، وَ کَتَبَ اللَّهُ بِعَدَدِ أَجْزَاءِ ذَلِکَ أَوْزَاراً؛ مَنْ قَدَرَ عَلَیْهَا وَ تَرَکَهَا مَخَافَةَ اللَّهِ ؛ کَانَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ وَ یُؤْمَرُ بِهِ إِلَى الْجَنَّة.(7) هرکس مالی حرام کسب کند، خدا نه صدقه او را می پذیرد و نه بنده آزاد کردن و نه حج گذاردن و نه عمره انجام دادن او را؛ و به اندازه پاداش این اعمال برای او گناهانی سنگین می‌نویسد؛ و آنچه از وی پس از مرگش بر جای بماند، توشه راه جهنّم او خواهد بود. هر شخصی که بر حرام دست یابد و از ترس خدا آن را رها کند، خداوند او را مورد دوستی و رحمت قرار می دهد و می فرماید تا او را به بهشت ببرند.

6. مردگی عبادت
 

تا به حال دیده ای انسان روی خاک نرم یا شن و ماسه، خانه بسازد؟! انسان عاقل هیچ گاه دست به چنین کاری نمی زند؛ زیرا این ساختمان نه تنها به پایان نخواهد رسید و سودی در بر نخواهد داشت، بلکه بودجه و مصالح آن به هدر خواهد رفت. النبیّ (صلی الله علی آله): العِبَادَةُ مَعَ أکلِ الحَرََامِ کَالبِنَاءِ عَلیَ الرَّمل (8) پیامبر خاتم (صلی الله علی آله) عبادت شخص حرام خوار را به چنین عمارتی تشبیه کرده و می فرماید پرستش همراه با تغذیه حرام، همچون بنایی کردن ساختمان روی شن می باشد. به همین خاطر است که روایات، می فرماید: النبی (صلی الله علی آله): تَرْکُ لُقْمَةِ حَرَامٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ صَلَاةِ أَلْفَیْ رَکْعَةٍ تَطَوُّعاً (9) ترک لقمه حرام نزد خدا دوست داشتنی تر از هزار رکعت نماز مستحبی است. آری، آن ها که ماهیت واقعی خود را در زیر پرده ایمان و تقوی و حج و نماز و تلاوت قرآن پنهان می کنند، در واقع به اعمال حرام و کسب های فاسدی هم چون کم کاری، گران فروشی، رباخواری، دریافت و پرداخت رشوه، احتکار و... می پردازند، باید بدانند تا دست از انحرافات خود بر ندارند، عبادت هایشان همچون نقش روی یخ در زیر آفتاب تیرماه، خواهد بود. پیامبر اعظم (صلی الله علی آله) و دیگر معصومین (علیه السلام) چنین تأثیراتی را در حرام خواری می دیدند که به روش های گوناگون، مسلمانان را از آن باز داشته و به کسب روزی حلال، تشویق و ترغیب می‌کردند. سیره پیامبر مهربانی ها، در قبول کردن هدیه از مسلمانان بود،(10) اما با این حال اگر کسی آن حضرت را به خوردن چیزی دعوت می کرد، تا از حلال و طیب بودنش اگاهی پیدا نمی کرد، لب به آن غذا نمی گذاشت و از آن پرهیز می نمود.(11) و می فرمود: إِنَّ العِبادَةَ عَشَرَةُ أَجزاءَ: تِسعَةٌ مِنها طَلَبُ الحَلالِ (12) عبادت ده جزء دارد که نه جزء آن در طلب روزی حلال قرار دارد. به درستی که از این گفتارهای نورانی نباید تعجب کند، زیرا همان طور که بیان شد، روزی حلال زیر بنای تمام عبادت های ما قرار دارد، به همین دلیل اگر خدای ناکرده حرام و حرام خواری در زندگی راه پیدا کند، اندک اندک از عبادت ها و اطاعت ها کاسته می شود، تا جایی که دیگر تنها در مقابل درهم و دینار و دنیا تسلیم می شود و بس. البته این سقوط ها و افول ها به صورت نامحسوس اتفاق می افتد و زمانی شخص متوجه می شود که دیگر کار از کار گذشته و شاید بیچارگی اش در این راه و به خاطر استفاده مال حرام و شبه ناک به حدی برسد که شمشیر برهنه را در متقابل امام زمانش قرار دهد!

کوفیان حرام خوار
 

این مطالب خواب و خیال نیست، بلکه واقعیت زندگی مردان نامرد کوفه است، آن ها که به ظاهر اهل عبادت بودند اما کم کم سر از مخالفت و عصیان در آوردند. پسر فاطمه هنگامی که مخالفت شدید کوفیان از خدا بی خبر را دید، پس از آن که نصیحت را به نهایت رساند و از بازگشت آن ها ناامید شد، کلامی فرمود که برای من و تو هم می تواند درس عبرتی باشد. سپاه کوفه! می دانید چرا با این که حسب و نسبم را می شناسید، در مقابلم صف کشیده اید و بر من راه بسته اید؟ می دانید چرا شمایی که در ابتدا با نامه فدایت شوم ها و دعوت کردن ها، ما را به اینجا کشانده اید، اکنون کارتان به جایی رسیده است که تیر و سنگ و نیزه به سویم پرتاب می‌کنید؟ می دانید چه آفتی به جانتان افتاده و خود غافل هستید؟ مگر شما در نامه هایتان ننوشته بودید: باغ هایمان به میوه نشسته و فصل برداشت است، اما پا به آن نمی گذاریم تا تو با قدم های مبارکت، قدم در باغ ما بگذاری و مایه‌ی برکت آن شوی!(13) اما اکنون می بینم که آن درخت ها را تیر و نیزه کرده اید و به جای میوه ها سنگ در دست گرفته‌اید و می خواهید از ما پذیرایی کنید، می دانید چرا؟ چون « فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ » «شکم هایتان از حرام پر شده است» و أحاطوا بالحسین من کلّ جانب حتّی جعلوه فی مثل الحلقه، فخرج (ع) حتّی أتی الناس، فاستنصتهم فأبوا أن ینصتوا حتّی قال لهم: و یلکم! ما علیکم أن تنصتوا إلیَّ فتسمعوا قولی، و إنّما أدعوکم إلی سبیل الرشاد، فمن أطاعنی کان من المرشدین و من عصانی کان من المهلکین، و کلّکم عاص لأمری، غیر مستمع قولی، فقد ملئت بطونکم من الحرام، و طبع علی قلوبکم، ویلکم! ألا تنصتون؟ ألا تسمعون؟(14) هنگامی که ابن سعد اصحاب خود را برای کارزار با امام حسین (علیه السلام) آماده و هر کدام را به جای خود مرتب و منظم کرد و پرچم ها را در موضع خود جایگزین نمود و گروه میمنه و میسره لشکر را برقرار کرد به افرادی که در قلب لشکر بودند گفت: شما در جای خود ثابت باشید. سپس آن مردم از خدا بی خبر از هر طرفی امام حسین (علیه السلام) را احاطه کردند و نظیر حلقه در اطراف آن حضرت گرد آمدند. امام حسین (علیه السلام) خارج شد و نزد آن گروه خونخوار آمد و از آنان خواست تا ساکت شوند، ولی ایشان ساکت نشدند کار به جایی رسید که امام فرمود: وای بر شما! چه مانعی دارد که ساکت شوید و سخن مرا گوش کنید؟ جز این نیست که من شما را به راه هدایت دعوت می کنم، کسی که از من اطاعت کند هدایت می شود و کسی که نافرمانی نماید کافر خواهد بود. شما عموماً امر مرا اطاعت نمی کنید، گوش به سخن من نمی دهید زیرا شکم های شما از حرام پر شده و به قلب های شما مهر (قساوت) زده شده است، وای بر شما! آیا ساکت نمی شوید؟! آیا نمی شنوید؟ این کلام پسر فاطمه در کربلا است، با این حساب آیا دیگر نماز و روزه و عبادت این قوم گمراه، که راه بر کاروان حسینی می بندند، قبول درگاه حق بوده و عبادت محسوب می شود؟! این جریان به خوبی مفهوم کلام رسول الله (صلی الله علی اله) را روشن می کند که، نُه قسمت از ده قسمت عبادت، در کسب حلال است.

آفات کسب درآمد (ربا کاری)
 

در این جا به برخی از انحراف هایی که آفت تولید و توزیع و مصرف است و کسب حلال را خدشه دار می کند، اشاره خواهیم کرد.

رباکاری
 

یکی از بلاهای خانمان سوزی که در دنیا و آخرت فرد و حتی اطرافیانش را در اتش خود می سوزاند و هیچ نتیجه ای جز لعن و نفرین خدا و رسول در پی نخواهد داشت، گناه بزرگ و پر عقوبت «رباخواری» است. البته از این آتش خسارت آفرین، علاوه بر «دهنده ربا»، «شاهدین» و حتی «کاتب» آن هم بی بهره نخواهند بود و مورد لعن و نفرین خدا قرار گرفته اند. النبیّ (صلی الله علی آله): إنّ اللّه‏َ عز و جل لَعَنَ آکِلَ الرِّبا ومُوکِلَهُ وکاتِبَهُ (15) به برخی از هشدارها و پیامدهای ربا توجه نمایید: هنگامی که مشغول تلاوت قرآن هستی، در ایات دقت کن، می بینی که چگونه خداوند دلسوز، برای به سلامت رسیدن و رشد من و تو، ما را از چاه ها و چاله های نکبت و بدبختی، آگاه کرده و با تعبیرات مختلف، ما را از نزدیک شدن به آن ترسانده است. اما وقتی به آیات مربوط به ربا و رباخواری در سوره بقره می رسی، می بینی که خدا برای بیان نکبت و بزرگی و شیطانی بودن این گناه، از تعابیری استفاده کرده که در مورد کمتر گناهی دیده می شود!

2- اعلان جنگ با خدا:
 

قرآن خطاب به مسلمانانی که تا آن روز، بر سفره کثیف رباخواری نشسته بودند، می گوید: فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُم فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُم لاتَظْلِمُونَ وَ لاتُظْلَمُونَ (بقره/278-279) آنچه به عنوان ربا می پردازید تا در اموال مردم فرو نمی یابد نزد خدا فروش نخواهد یافت و آنچه را بعنوان زکات می پردازید تنها رضای خدا را می طلبید کسی که چنین می کنند دارای پاداش مضاعفند. دیگر به مسلمان رباخواری که طبق فرموده خداوند در قرآن به جنگ خدا و رسول آمده، چه امیدی است؟!

3. ربا و محو برکت
 

یَمْحَقُ اللهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللهُ لایُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثیم (بقره/276) خداوند ربا را نابود می کند و صدقات را افزایش می دهد و خداوند هیچ سپاس گنهکاری را دوست ندارد وَ ما آتَیْتُم مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فی أمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِندَ اللهِ وَ ما آتَیْتُم مِنْ زَکاتٍ تُریدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُون (روم/39) اگر چنین نمی کنید ربا می خورید بدانید خدا و رسولش به شما اعلان جنگ می کنند و اگر توبه کنید سرمایه هایتان از آن شماست و ستم می کنید و برشما قسم می شود. درباره معنای «ربا» و مقصود از آن در این آیه دو قول است، یکی این که مراد از آن، بخشش و هدیه ای است که کسی به دیگری بدهد، تا در عوض آن، چیز بیشتری به دست آورد، و چنین کاری نه پاداشی دارد نه کیفری. دیگر این که مراد همین ربای معروف است؛ و این مالی است که برکت و افزایشی ندارد، بلکه خداوند آن را بی برکت و نابود می کند (یمحق الله الربا...)

4. مؤمن و رباخواری؟!
 

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین (بقره/278) ای کسانی که ایمان آورده اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و آنچه را از ربا باقی ماند رها کنید اگر ایمان دارید. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَهً وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفْلِحُون (آل عمران/130) ای کسانی که ایمان آورده اید ربا را چند برابر نخورید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید.

5. رباخواری، سیرتیان یهودی
 

فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللهِ کَثیراً * وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أُکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلیما (نساء/160-161) بخاطر ظلمی که از یهود صادر شد و بخاطر باز داشتنی فراوان آنها از راه خدا بخشی از چیزها پاکیزه را که برای آنها حلال شده است برآنان حرام کردیم.

6. بدترین و پلیدترین درآمدها
 

النبی (صلی الله علی آله): وَشَرُّ الْمَکَاسِبِ کَسْبُ الرِّبا.(16) بدترین کسب ها، کسب از راه رباست. الإمام الباقر (علیه السلام): أخبَثُ المَکاسِبِ کَسبُ الرِّبا؛ (17)

7. بزرگ ترین وبال
 

النبیّ (صلی الله علی آله) فیما أوصی به علیّاً (علیه السلام): یا علیّ! اَلرِّبا سَبْعُونَ جُزْءاً اَیْسَرُهُ اَنْ یَنْکِحَ الرَّجُلُ اُمَّهُ فى بَیْتِ اللّهِ الْحَرامِ.. یا علیّ! دِرْهَمُ رِبا أَعْظَمُ عِنْدَ اللّه مِنْ سَبْعینَ زِنْیَةً بِذاتِ مَحْرَمٍ فى بَیْتِ اللّه الْحَرامِ.
از توصیه های پیامبر اکرم (ص) به امام علی بن ابی طالب (علیه السلام): ای علی! ربا (و پلیدی آن) هفتاد مرحله دارد، ساده ترین این مراحل بدان می ماند که کسی در خانه کعبه با مادر خود درآمیزد.ای علی! گناه درهمی از ربا بزرگتر است از هفتاد بار زنا کردن با یکی از محارم در خانه خدا. الإمام الصادق (علیه السلام): دِرْهَمُ رِبا أَعْظَمُ عِنْدَ اللّه‏ِ مِنْ سَبْعینَ زِنْیَةً بِذاتِ مَحْرَمٍ فى بَیْتِ اللّه‏ِ الْحَرامِ. امام صادق (علیه السلام): یک درهم ربا خوردن در نزد خداوند بدتر است از هفتاد زنای با محارم در خانه خدا.
 

8. ترسناک ترین خطر برای امت اسلامی
 

الإمام الکاظم (علیه السلام) – عن آبائه: قال رسول الله (صلی الله علی آله): اِنَّ اَخْوَفَ مَا اَخَافُ عَلَی اُمَّتِی مِنْ بَعْدِی هَذِهِ الْمَکَاسِبُ المُحَرَّمَةُ وَ الشَّهْوَةُ الخَفیَّةُ وَ الرِّبا. پیامبر خدا فرمود: ترسناک ترین چیزی که درباره امتم از آن بیمناکم، این کسب های حرام است و شهوت های نهانی و ربا.

9. همسو با شرک
 

الإمام الصادق (علیه السلام) فیما روی عن الإمام الباقر (علیه السلام) أنَّهُ أَتِی َبِآکلِ الرِبا فَاسْتتَابَه فَتابَ، ثُمَّ خَلَّی سَبْیلهُ، ثمَُّ قالَ: یَسْتتابَ آَکَلَ الرَبا، کَماَ یَسْتَتابَ مِنَ الشِّرْکَ. امام صادق (علیه السلام)می فرماید: رباخواری را نزد امام باقر (علیه السلام) آوردند، ایشان از او خواستند که توبه کند و چنین کرد، آن گاه رهایش کردند، بعد فرمودند: «رباخوار را چنان باید توبه داد که مشرک را توبه می دهند.»

10. چهره های آخرتی هراسناک
 

النبیّ (صلی الله علی آله) فیما رواه الإمام الصادق (علیه السلام): لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ رَأَیْتُ أَقْوَاماً یُرِیدُ أَحَدُهُمْ أَنْ یَقُومَ وَلَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ عِظَمِ بَطْنِهِ فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ یَا جَبْرَئِیلُ قَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا... پیامبر (صلی الله علی آله) به روایت امام صادق (علیه السلام): چون مرا شبانه به آسمان بردند، کسانی را دیدم که می خواستند از جای برخیزند ولی توانایی آن را نداشتند و این به سبب بزرگی شکم آنان بود. گفتم: ای جبرئیل! اینان چه کسانی هستند؟ گفت: اینان رباخواران می باشند.

11. نابودی دین
 

الإمام الصادق (علیه السلام) – فی قوله تعالی: یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ ، قیل للصادق (ع): قَدْ نَرُِیَ الرَجُلَ یَرْبی وَ مَالهُ یُکثَر؟ فَقالْ: یَمْحَقُ الله دْینَهُ، وَ ِإنْ کانَ مَالَهُ یَکثَرْ. امام صادق (علیه السلام) – درباره این آیه «یمحق الله الربا و یربی الصدقات...» فرمود: خداوند ربا را نابود می کند و صدقات را فزونی می بخشد، امام صادق (علیه السلام) فرمودند: می بینیم که مردی ربا می‌خورد و مالش افزون می شود؟ فرمود: «دینش را خدا نابود می کند، هر چند مالش افزایش یابد». بدین گونه – و بنابراین حدیث- معنای آیه این می شود که خداوند، به سبب ربا و رباخواری، دین شخص رباخوار را نابود می کند، یعنی سرمایه واقعی و ابدی او – که اعتقاد به دین حق و عمل بر طبق آن است- از دستش می رود (و چه زیانی از این بالاتر)، هرچند مال دنیوی و از دست رفتنی او به ظاهر زیاد گردد. بیچاره زن و فرزندی که باید بر سر این سفره به جای غذای حلال و پاک، غذای کثیف و متعفّن آغشته به ربا را در جسم و جان خود بریزند.

علت تحریم ربا
 

مهم ترین علت تحریم ربا این است که رباخواری موجب افزایش فاصله طبقاتی و تراکم ثروت در دست عده ای محدود و محرومیت اکثر اعضای جامعه می شود. در چنین معاملاتی، همواره سود با اصل سرمایه ضمیمه شده و سرمایه جدیدی را تشکیل می دهد. سرمایه جدید مجدداً مورد ربا قرار می گیرد و سود افزون تری را موجب می شود و به این ترتیب فرد رباخوار، در مدتی کوتاه، بدون آن که کار مثبتی و تلاش واقعی انجام دهد، از راه تراکم سود، ثروت هنگفتی به دست می آورد و در مقابل، بدهی بدهکار نیز به چند برابر اصل، افزایش می یابد و در نتیجه به تدریج او را از هستی ساقط می کند. شاید شما هم سراغ داشته باشید انسان هایی را که به خاطر قانع نبودن به زندگی خود، خود را به این بازی مرگ بار، آلوده ساخته اند، تا جایی که چندین برابر اصل بدهی خود را به صورت سود، به رباخوار پرداخت کرده، اما هنوز بدهکاری شان به حال خود باقی است. ربا، مایه تباهی اموال است، زیرا اگر انسان یک درهم را به دو درهم بخرد، بهای درهم، درهم است و بهای درهم دیگر، باطل و ناحق خواهد بود؛ پس معامله همراه با ربا در هر حال برای فروشنده و خریدار زیانبار خواهد بود. شاید برخی بگویند در زیان بار بودن معاملات ربوی برای ربا دهنده تردیدی نیست، زیرا به روشنی می توان پیش بینی کرد که در ارتباط با یک سرمایه دار رباخوار، ده ها نفر پس از چند سال زمین گیر شده و از هستی ساقط می شوند؛ اما چگونه می توان نابودی و زیانی را که در آیات و روایات برای شخص رباخوار بیان شده، تصور کرد؟ زیرا در معاملات ربوی، مال رباخوار نه تنها نابود نمی شود، بلکه زیادتر هم می شود. پس چطور قرآن کریم می فرماید: یَمْحَقُ اللهُ الرِّبا (بقره/276) خداوند ربا را نابود می سازد. در جواب می توان گفت: ربا موجب فساد مالی، رکود اقتصادی و کندی تولید می شود. وقتی ربا بر تار و پود زندگی فرد و یا حتی جامعه ای حاکم شد، به تدریج ارزش های معنوی بی‌فروغ می گردد. دیگر ثروتمندان برای امور خیر دست به جیب نمی شوند و مردم چیزی به یکدیگر قرض نمی دهند، چنان مست پول و سرمایه می شوندکه برای رسیدن به آن، از هیچ ظلم و فساد کوتاه نمی آیند و حتی حاضر می شوند دین خود را فدای دنیای خود کنند! پر واضح است، دود ناشی از آتش گرفتن خرمن معنویات و ارزش های انسانی، گریبان رباخواران جامعه را خواهد گرفت، رباخواری موجب سستی پیوندهای اجتماعی و عواطف شده، بذر کینه و دشمنی را در دل ها می پاشد، زیرا بدهکار هرچند در اثر نیازهای مادی، خود را ناگزیر از پرداخت مبلغی به عنوان ربا می داند، اما رفته رفته فشار پنجه رباخوار را بر گلوی خود احساس می کند و او را عامل همه بدبختی های خود می پندارد، در نتیجه کینه اش را به دل می گیرد و تشنه خون او می شود. این جاست که ربا چهره کریه خود را نشان می دهد و به این صورت، ده ها جنایت وحشتناک رخ می نماید. جنایتی که رباخوار نیز از آن بی نصیب نخواهد ماند. از سوی دیگر قرآن کریم نابودی سرمایه رباخوار را وعده داده است. شاید این نابودی به یکی از طرق زیر اتفاق بیفتد:
1.دارایی چند خانوار یک جا نابود می شود و اگر صورت مال از بین نرود، برکاتش از بین می رود و دیگر شخص بهره و لذتی از دارایی اش نمی برد، بلکه با هزار دردسر و گفتاری زندگی می کند و آخر هم با حسرت تمام سرمایه اش را می گذارد و می رود.
2.مراد آیه این است که «سرمایه دین» اش را نابود می کند. زیرا مال حرام، قلب را سیاه می کند و شیطان را مسلط، دل قساوت پیدا می کند و موعظه و حرف دین در آن وارد نمی شود.
3.به علت رباکاری اش، سرمایه های عبادی که کسب کرده، در آخرت نابود می شود، زیرا در آن دنیا، به اندازه هر درهمی، چه اندازه از عبادات او را به صاحب مال می دهند و چه اندازه زشتی های او را بر این بار کنند؛ با این حال دیگر چه انسان عاقل مسلمانی رغبت پیدا می کند به سمت و سوی ربا دادن و ربا گرفتن سوق پیدا کند؟!

نتیجه :
 

جمع بندی مقاله که پیرامون آفات کسب و روزی از نظر اسلام است ما را به این نتیجه می رساند که ریشه بیشتر ناملایمات اجتماعی درکسب و روزی حلال قابل حل است. اگر هر کسی به روزی خود قانع باشد و در مسائل مادی به پائین دست خود نگاه کند و احکام شرعی اسلام را رعایت کند آرامش روحی و روانی در جامعه حکم فرما خواهد شد و این زمینه ساز جامعه مهدوی و ظهور خواهد بود. به امید چنین روزی إن شاءا...

پی‌نوشت‌ها:
 

1. بحارالانوار، ج 73، ص 150، ح 8.
2. کافی، ج 5، ص 125، ح 7.
3. بحارالانوار، ج 47، ص 84.
4. همان، ح 4.
5. الحکم الزاهره، ص 504.
6. عده الداعی، ص 139.
7. بحارالانوار، ج 90، ص 373.
8. همان، ج 81، ص 258، ح 56.
9. بحارالانوار، ج 74، ص 88.
10. همان، ج 72، ص 45، ح 6.
11. الدرر المنثور، ج 6، ص 102.
12. بحارالانوار، ج 74، ص 27.
13. همان، ج 45، ص 7.
14. همان، ص 8.
15. الحیاه، ج 5، ص 405.
16. بحارالانوار، ج 74، ص 135.
17.الحیاه، ج 5، ص 607.
 

منابع :
1. قرآن
2. الحیاه – حکیمی-محمدرضا-جامعه مدرسین حوزه علمیه قم – دفتر انتشارات اسلامی-قم-1360
3. بحارالانوار – مجلسی-محمدباقر-دارالحیاه التراث الربی-بیروت-1403 ق
4. تفسیرنمونه- مکارم شیرازی-ناصر-دارالکتب السلامیه- تهران -1372
5. تفسیر نور – قرائتی-محسن-مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن-تهران-1379
6. کافی-کلینی-محمد بن یعقوب بن اسحاق – دارالکتب الاسلامیه – تهران
7. صحیفه سجادیه – علی بن حسین زین العابدین-ترجمه صلواتی-نشر مبارک- 1381
8. نهج البلاغه – امیرالمؤمنین- مرکز البعوث السلامیه- بیروت – 1387 ق
9. مجمع البیان-طبری – انتشارات دارالمعرف - قم - 1367




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما