عوامل پيدايش رُنسانس اروپا
نويسنده: اکبر رضي زاده
منبع اختصاصي فارسي: راسخون
منبع اختصاصي فارسي: راسخون
رنسانس (نوزايي) تغيير و تحولاتي است که در اواخر قرن چهاردهم ميلادي در معماري، هنر و ادبيات بوجود آمد. به عبارت ديگر «رنسانس» نهضت تحولات فرهنگ و تمدن از قرون وسطي به دنياي جديد است. اين تحولات از حدود سالهاي 1350 تا سالهاي 1650 م صورت گرفت. (تقريباً 300 سال)
قرون وسطي (وسطا) به دوران واسط ميان قرون باستان (دوران تمدن يونان و روم) و عصر جديد اطلاق مي شود که سر آغاز آن را سقوط امپراتوري روم (روم غربي) به دست بَربَرها و پايان آن را سقوط قسطنطنيه ( و انقراض امپراتوري روم شرقي) به دست ترکان مي دانند.
نهضت رنسانس از کشور ايتاليا شروع شد و سپس به فرانسه، اسپانيا، آلمان، انگلستان و بقيه ي کشورها راه يافت.
طليعه ي «دوران جديد» پايان قرون وسطاست که آن را با کشف آمريکا توسط «کريستف کلمب » در سال 1492 ميلادي مقارن مي دانند.
از نظر تقويمي سالهاي قبل از 500 ميلادي را «دوران باستان» و تقريباً از سالهاي 500 م تا 1500 بعد ازميلاد را «قرون وسطا» و دوران بعد از آن تا امروز را «عصر جديد» ناميده اند. به اين ترتيب سالهاي 1500 به بعد را قرن 16، سالهاي 1600 به بعد را قرن 17، سالهاي بعد از 1700 را قرن 18، سالهاي بعد از 1800 را قرن 19، سالهاي 1900 به بعد را قرن 20 و سالهاي 2000 به بعد (يعني عصر امروز را ) قرن 21 نامگذاري کرده اند.
کوتاه سخن: رنسانس تجديد حيات علمي و هنري، و دوره ي رشد و شکوفايي شگفت انگيزي در هنر و ادبيات و آموزش و پرورش کشورهاي اروپاي غربي بود که کشورهاي اروپايي را از «قرون وسطا» به «عصر جديد» ارتقاء داد.
قرون وسطي (وسطا) به دوران واسط ميان قرون باستان (دوران تمدن يونان و روم) و عصر جديد اطلاق مي شود که سر آغاز آن را سقوط امپراتوري روم (روم غربي) به دست بَربَرها و پايان آن را سقوط قسطنطنيه ( و انقراض امپراتوري روم شرقي) به دست ترکان مي دانند.
نهضت رنسانس از کشور ايتاليا شروع شد و سپس به فرانسه، اسپانيا، آلمان، انگلستان و بقيه ي کشورها راه يافت.
نوزايي توجه شديدي بود که نسبت به هنرها و خصوصاً ادبيات يونان باستان نشان داده شد و مکتب کلاسيسيم را به وجود آورد و باعث ظهور «اومانيسم» شد. رنسانس اروپا در قرن پانزده با پيدايش صنعت چاپ کامل شد. و به نشر عقايد و دانش تازه سرعت بخشيد.
دوران قبل از قرون وسطا را اصطلاحا ً «قرون باستان» و دوران بعد از قرون وسطا را «عصر جديد» ناميده اند. هر چند که اين نامگذاري در قرن نوزدهم، يعني سه، چهار قرن بعد از دوران وسطا صورت گرفت!...طليعه ي «دوران جديد» پايان قرون وسطاست که آن را با کشف آمريکا توسط «کريستف کلمب » در سال 1492 ميلادي مقارن مي دانند.
از نظر تقويمي سالهاي قبل از 500 ميلادي را «دوران باستان» و تقريباً از سالهاي 500 م تا 1500 بعد ازميلاد را «قرون وسطا» و دوران بعد از آن تا امروز را «عصر جديد» ناميده اند. به اين ترتيب سالهاي 1500 به بعد را قرن 16، سالهاي 1600 به بعد را قرن 17، سالهاي بعد از 1700 را قرن 18، سالهاي بعد از 1800 را قرن 19، سالهاي 1900 به بعد را قرن 20 و سالهاي 2000 به بعد (يعني عصر امروز را ) قرن 21 نامگذاري کرده اند.
کوتاه سخن: رنسانس تجديد حيات علمي و هنري، و دوره ي رشد و شکوفايي شگفت انگيزي در هنر و ادبيات و آموزش و پرورش کشورهاي اروپاي غربي بود که کشورهاي اروپايي را از «قرون وسطا» به «عصر جديد» ارتقاء داد.
/ج