تربیت جنسی کودکان از منظر اسلام

تربیت جنسی، ‌تربیت انسان‌ها در دوره های رشد کودکی، ‌ نوجوانی و جوانی است. آمادگی روانی برای ازدواج و داشتن یک زندگی سالم خانوادگی برای آنها، ضرورت توجه به احکام دینی را ایجاب می‌کند.
سه‌شنبه، 11 مهر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تربیت جنسی کودکان از منظر اسلام
دیدگاه اسلام درباره تربیت جنسی کودکان
 
چکیده
تربیت جنسی، ‌تربیت انسان‌ها در دوره های رشد کودکی، ‌ نوجوانی و جوانی است. آمادگی روانی برای ازدواج و داشتن یک زندگی سالم خانوادگی برای آنها، ضرورت توجه به احکام دینی را ایجاب می‌کند. از آن جایی که ریشه‌ی بسیاری از انحرافات جنسی در بزرگ سالی از کودکی آغاز شده است، بنابراین ضرورت توجه به تربیت جنسی کودکان اهمیت می‌یابد. در این میان این سؤال مطرح است که آیا اسلام، تربیت جنسی کودکان را مورد توجه قرار داده است؟ در این مقاله هم به شیوه های مستقیم تربیت اشاره شده و هم به راهکارهای غیر مستقیم. تحقیق حاضر درصدد است اهداف تربیت جنسی، وظایف خانواده و جامعه در قبال این موضوع و شیوه های تربیت جنسی کودکان را از منظر اسلام مورد بررسی قرار دهد. این مقاله به روش کتابخانه ای و با مطالعه و تحقیق در منابع اسلامی استخراج و تبیین شده است. با توجه به شکست‌های پیاپی نظریه‌پردازان غربی، بهترین روش تربیت، همان تربیت اسلامی است چرا که کمترین آمار جرم و جنایت را به همراه داشته است به طوری که وضع جوامع غربی و جوامع اسلامی نیز این مطلب را تأیید خواهد کرد.

تعداد کلمات 8296/ تخمین زمان مطالعه 42 دقیقه
تربیت جنسی کودکان از منظر اسلام
نویسنده: محمد رمضانلی


مقدمه

اسلام، دینی است که به همه‌ی جوانب زندگی انسان توجه دارد، ‌لذا تربیت جنسی نیز از نظر اسلام دور نمانده است و بزرگان ائمه و قرآن راهکارهایی برای تربیت جنسی کودکان ارائه کرده اند. آموزه های دینی مسائل جنسی را مورد بررسی قرار داده و با پرورش استعدادهای افراد جامعه، کمک شایانی را به ارتقای سطح سلامت و تحقق اهداف عالی تعلیم و تربیت کرده است و از انحرافات جنسی جلوگیری نموده است. هدف اصلی از تربیت جنسی قرب الهی است. فرد زمانی که از فشار غریزه‌ی جنسی در امان باشد می‌تواند با خیالی آسوده به تفکر و عبادات بپردازد. تربیت جنسی کودکان در عصر حاضر یکی از دغدغه های اصلی خانواده‌هاست این نوع تربیت زیر مجموعه ای از نظام تعلیم و تربیت است و در اسلام نیز این تربیت مورد توجه قرار گرفته است. تربیت جنسی کودکان، آموزش مسائل جنسی در حد فهم و درک آنها است به گونه ای که باعث انحراف جنسی آنها نشود. کودکان باید بدانند که روابط با همجنس و جنس مخالف چگونه است. در این آموزش باید از سخنان گهربار امامان معصوم و قرآن کریم نهایت استفاده را برد. امروزه متأسفانه در جامعه‌ی ما، منابع غیر صحیح برای پاسخ گوئی به نیازهای جنسی کودکان فراوان است به همین دلیل خانواده ها باید کودکان خود را به طریق صحیح تربیت نمایند تا به انحراف جنسی دچار نشوند. نقش دو نهاد تربیتی یعنی خانه و مدرسه در تربیت کودکان چیست؟ اهداف تربیت جنسی چیست؟ در تربیت جنسی کودکان از چه شیوه‌هایی استفاده می‌شود؟ در این مقاله درصدد یافتن پاسخی برای این سؤالات هستیم. متأسفانه فرهنگ غلط برخی خانواده ها سبب شده است که در تحقیقات تربیتی نتوان به نتایج دلخواه دست یافت. برخی از خانواده ها فکر می‌کنند که مسائل جنسی فقط مربوط به بزرگ‌سالی است و کودکان فقط باید به آموزش و تحصیل علم بپردازند و با تأسف مانعی در راه تحقیق و تربیت جنسی صحیح می‌شوند
 

مفاهیم و کلیات

در دین مبین اسلام تربیت جنسی به عنوان یک مسئله‌ی مهم زندگی، همواره مورد توجه قرار گرفته است. تربیت افرادی با ایمان و خداجو در اسلام از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل، باید سیستم آموزش و پرورش به گونه ای باشد که تربیت انسان‌ها در همه‌ی ابعاد آن، حتی تربیت جنسی به بهترین صورت انجام گیرد تا انسان‌هایی با ایمان و سالم وارد جامعه اسلامی شوند. در این مقاله، از دو بخش «جنسیت» و «تربیت» سخن به میان آمده است.
 

مفهوم جنسیت

دو جنس زن و مرد در سطح مسائل زیستی، ‌فیزیولوژیک و روان شناختی دارای تفاوت‌های بارزی هستند که باعث شده است آن دو کامل کننده‌ی یکدیگر باشند. این واقعیت مسلم است که هر کدام از زن و مرد بدون وجود دیگری، ‌نمی‌تواند نسل و بقاء زندگی اجتماعی را تداوم بخشد. زیست شناسان، معتقدند که این دو جنس، دارای تفاوت‌های بنیادینی هستند. این تفاوت‌ها در وهله‌ی اول، ‌«ارثی» ست نه «محیطی». آنها عقیده دارند که سلول‌های بدن زنان، با سلول‌های بدن مردان، متفاوت اند. (1) این تفاوت‌های جنسیتی به دلیل وجود هورمون‌های جنسی متفاوتی است که در دختر و پسر وجود دارد (آندروژن در پسر و استروژن در دختر). (2) در زمان بلوغ افراد، این هورمون‌های جنسی، فعالیت مضاعفی دارند که باعث به وجود آمدن ویژگی‌های جنسی ثانویه در مردان و زنان می‌شود. در مردان، ترشح تستسترون باعث رشد اندام‌های تناسلی، تغیر شکل بدن، پهن شدن شانه ها و رشد قفسه‌ی سینه، تغییر در رویش مو در سر و بدن، رشد حنجره و تارهای صوتی و بم شدن صدا و افزایش میل جنسی و. . . است. (3) در زنان، ‌هورمون‌های استروژن و پروژسترون علاوه بر ایجاد ویژگی‌های جنسی ثانوی، باعث آمادگی رحم برای بارداری می‌شود و دوره‌ی ماهانه جنسی را تنظیم می‌کند. استروژن‌ها ویژگی‌های جنسی ثانوی خاصی را در زنان ایجاد می‌کنند که عبارت اند از: ‌رشد سینه ها و لگن و رحم و ذخیره‌ی چربی در نواحی مختلف بدن و. . . (4). نیم کره های مخ نیز در ایجاد تفاوت‌های جنسیتی، تأثیر دارند. علم زیست شناسی، ثابت کرده است که سلول‌های برخی از بخش‌های هیپوتالاموس در زن، ‌ درشت‌تر از سلول‌های همان بخش‌ها در مرد است و وضع ارتباط موزونی این بخش در زن و مرد نیز متفاوت است.
 

غریزه‌ی جنسی

یکی از غریزه های بسیار قوی در وجود هر انسانی، ‌غریزه‌ی جنسی است. این غریزه باید از راه صحیح ارضا گردد چون اگر از راه صحیح منحرف شود، ‌به ابعاد دیگر زندگی انسان آسیب خواهد رساند. به همین دلیل، شناخت ویژگی‌های مؤثر مرد و زن در غریزه‌ی جنسی در مرحله‌ی اول و کسب مهارت‌های لازم برای برقراری ارتباط جنسی صحیح در مرحله‌ی بعد، بسیار اهمیت دارد. (5)
 

مفهوم تربیت جنسی

تعریف مناسبی که می‌توان از تربیت جنسی ارائه کرده اند این گونه است: «فرد در دوره های رشد کودکی، نوجوانی و جوانی به گونه ای پرورده شود و آموزش ببیند که با جنسیت خود آشنا گردد و آن‌ها را بپذیرد؛ قدر دان وجود خویش باشد و به آن افتخار کند: نقش مذکر یا مؤنث بودن از لحاظ اجتماعی را یاد بگیرد؛ و احکام و آداب دینی در ارتباط با مسائل جنسی مربوط به خود و روابط با همجنس و جنس مخالف را فرا گیرد؛ آمادگی روانی برای ازدواج و تشکیل خانواده را پیدا کند: با مسائل مربوط به زندگی خانوادگی و روابط با همسر آشنا گردد و در سایه‌ی آن، به آرامش برسد به گونه ای توانمند شود که عواطف و فعالیت‌های جنسی خویش را در جهت قرب الی الله و جلب خشنودی خداوند، به کار گیرد». (6)
 

اهداف تربیت جنسی

هر عملی دارای اهدافی است. تربیت جنسی نیز به عنوان زیر شاخه ای از تعلیم و تربیت باید هدفی را دنبال کند. هدف نهایی از تربیت جنسی قرب الی الله و رسیدن به کمال مطلق و خشنودی خداوند است. به همین دلیل، ‌باید تربیت جنسی در همین راستا دارای مبانی، اصول و روش‌ها و عملکردهایی باشد که خداوند متعال از یک انسان انتظار دارد. هر انسانی، با توجه به شرایط محیطی، ‌اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی، ‌فعالیت‌ها و استعدادهایش ا به گونه ای تنظیم می‌کند که خود را به این هدف عالی نزدیک‌تر کند. اما برای رسیدن به این هدف می‌توان اهداف واسطه ای دیگر نیز در نظر گرفت.
 

1- به وجود آوردن شرایط مناسب برای رشد سالم جنسی

یکی از اهداف مهم تربیت جنسی این است که رشد جنسی کودکان، در شرایطی سالم و طبیعی و به دور از هرگونه نارسائی ها، بلوغ زودرس و سایر انحرافات جنسی انجام گیرد. کودک باید همواره در شرایطی آرام و بدون استرس و اضطراب و مشغولیت‌های جنسی مراحل رشد خود را سپری کند تا بتواند در سنین نوجوانی رشدی مطلوب و طبیعی داشته باشد. اگر کودک در سنین خردسالی نتواند رشد جنسی قابل قبولی داشته باشد، انحرافات جنسی خود را به دوره‌ی نوجوانی و سپس به دوره‌ی جوانی و بزرگ‌سالی خواهد رساند. او در بزرگ‌سالی نمی‌تواند نقش پدر و مادری خود را به خوبی ایفا کند و مسلماً خانواده ای نامطلوب خواهد داشت.
 

2- شناخت و انتظار درست از هویت جنسی

تربیت صحیح جنسی، ‌باعث به وجود آمدن آگاهی صحیح و داشتن توقعات بجا از هویت جنسی کودکان است. این آگاهی صحیح می‌تواند با توانایی‌های جنسی مطابقت کامل داشته باشد. این هدف باید در دوره‌ی کودکی و نوجوانی بر آورده شود، ‌تا فرد در سنین بزرگ‌سالی بتواند مسئولیت‌های خود را مناسب با جنسیتش انجام دهد.
 

3- ارضای صحیح و به هنجار غریزه‌ی جنسی

از اهداف مهم تربیت جنسی، این است که زنان و مردان بتوانند خود را به طور صحیح و بدون استفاده از روش‌های ناسالم ارضا کنند. ارضای صحیح در دین اسلام، اهمیت فراوانی دارد و به این امر به عنوان امری مطلوب و پسندیده توجه شده است. از این دیدگاه، ارضای صحیح از طریق پیوند مقدس ازدواج صورت خواهد گرفت و مرد و زن با ازدواج می‌توانند نیازهای جنسی خود را برطرف کنند.
 

4- پیشگیری از انحرافات جنسی و ایجاد زمینه پاک دامنی در جامعه

هدف مهم دیگر تربیت جنسی، ‌ جلوگیری از انحراف افراد جامعه و حفظ آنان از فساد و آلودگی‌های جنسی است. این هدف می‌تواند جمله‌ی معروف «پیشگیری، بهتر از درمان است» برای ما تداعی کند. در مان افرادی که به بیماری‌های جنسی دچار شده اند بسیار مشکل و زمان بر و پرهزینه است. امام حسن عسکری می‌فرماید: ‌ «برگرداندن معتاد از عادتش، ‌مانند معجزه است. (7) »
 

5- آماده ساختن دختر و پسر برای زندگی سالم خانوادگی

تربیت جنسی صحیح کودکان باعث می‌شد که غریزه‌ی جنسی آنان در سنین بزرگ‌سالی به درستی اداره شود و آنان در بزرگ‌سالی با ازدواجی صحیح و پیوندی عمیق بتوانند خانواده ای سالم و در نتیجه جامعه ای سالم و به دور از فساد اخلاقی داشته باشند. از طرف دیگر، تربیت جنسی که بر پایه‌ی اصول صحیح استوار است باعث می‌شود که زوجین نیازهای جنسی یکدیگر را درک کنند و بتوانند با ایفای صحیح نقش خود در این ارتباط، باعث تحکیم هر چه بیشتر خانواده و جلوگیری از تزلزل پیوند خانوادگی شدند. در دنیای کنونی که شاهد پیشرفت سریع علم و فناوری و تبادل سریع اطلاعات و ارتباطات جهانی هستیم، تربیت مسأله ای است که همواره مورد بحث و بررسی روانشناسان و دانشمندان علوم تربیتی می‌باشد. با گسترش و تخصصی شدن علوم، ‌ لزوم تحقیق درباره‌ی تربیت نیز باید در شاخه ها و زمینه های بیشتری دنبال شود یکی از زمینه های تربیتی، تربیت جنسی کودکان است. در دنیایی که از لحاظ علمی در حال پیشرفت و از لحاظ روحی و روانی در حال تحولات بسیار زیادی است نباید از تربیت جنسی کودکان غفلت ورزید. برخی فقط به فکر پیشرفت درسی کودکان خود هستند و نمی‌دانند که کودکان علاوه بر تحصیل به آموزش جنسی نیز نیاز دارند. بنابراین خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای تربیتی موظف است مسئولیت مهم تربیت فرزندان را به عهده گیرد. در این جا مختصری از نقش خانواده در تربیت فرزندان صحبت به میان می‌آوریم.
 

نقش خانواده در تربیت کودکان

اولین و کوچک‌ترین و در عین حال مهم ترین نهاد تربیتی خانواده است. در این نهاد است که کودک آداب معاشرت، و قوانین زندگی اجتماعی، مهارت‌های زندگی و سنت را می‌آموزد. در این میان والدین به عنوان نخستین آموزگاران زندگی باید در آموزش مسائل تربیتی و از جمله مسائل جنسی به کودکان دقت لازم را بنمایند. اغلب خانواده ها تصور می‌کنند که آموزش جنسی به کودکان مسأله ای است که کودک به مرور زمان، خود می‌آموزد ولی این تصور غلطی است. خانواده ها باید در این زمینه مطالعات کافی را انجام دهند و با مراجعه به مراکز مشاوره و نهادهای تربیتی معلومات خود را بالاتر برند. روابط بین اعضاء خانواده و از همه مهم‌تر رابطه‌ی سالم و صحیح بین پدر و ماد می‌تواند در اولین مرحله کمک شایانی به تربیت کودکان کند. پدر و مادر باید محیط خانه را به محیطی سالم و امن و محیطی پر از دوستی، ‌محبت، عشق و احترام متقابل به یکدیگر تبدیل کنند تا کودکان نیز از آنان زندگی کردن را بیاموزند. والدین باید به این نکته توجه کنند که کودکان در آینده رفتارهای پدر و مادر خود را تقلید خواهند کرد بنابراین آنان مانند معلمی مهربان باید کودکان را برای زندگی پرورش دهند. به همین دلیل وجود رابطه سالم و فعال بین والدین، ‌ به انجام رساندن صحیح وظایف اجتماعی و آگاه بودن به شیوه های صحیح تربیتی و آموزش مهارت‌های زندگی، می‌توانند والدین را در تربیت صحیح کودکان کمک رسانند. والدین باید بتوانند در مسائل تربیتی به کودکان خود مشاوره دهند، ‌ تا کودکان در نتیجه‌ی عدم آگاهی والدین به تصمیمات شتاب زده دست نزنند، ‌ ما در این مختصر به نکاتی در باره ی خانواده و نقش آن در تربیت کودکان می‌پردازیم.
 

1- کمبود محبت

مسأله ای که در این مبحث توجه انسان را به خود جلب می‌کند، این است که کمبود محبت در مردان نسبت به زنان بیشتر است. شاید بتوان علت آن را در این باور اشتباه یافت که والدین فکر می‌کنند دختران فقط نیاز به محبت دارند و باید با پسران با جدیت برخورد کرد و تا بتوانند در آینده در برابر مشکلات شانه خالی نکنند. پسرانی که می‌بینند مادرشان فقط به خواهرشان توجه می‌کند و به وضع دخترشان رسیدگی می‌کند ولی توجه خاصی به پسرشان نمی‌کند، در خود احساس تنفر می‌کنند و در آینده نیز در برخورد با جنس مخالف از اعتماد به نفس کافی برخوردار نخواهد بود؛ لذا ممکن است به طرف رفتارهای انحرافی بروند و با روش‌های غلط این کمبود را جبران کنند. برخی در تنهائی و انزوا فرو می‌روند و ممکن است با خود ارضائی به فکر رفع این کمبود برآیند و گاهی نیز به مازوخیسم و سادیسم روی آورند. امام باقر، ‌ برای جلوگیری از پیامدهای ناگوار کمبود محبت و اینکه فرزندان در آینده، ‌بتواند عقده‌ی حقارت را از خود دور کنند و عکس‌العمل محیطی از خود نشان دهند می‌فرماید: «به خدا سوگند، ‌ من در ارتباط با بعضی از فرزندانم، ‌شخصیت او را می‌سازم. او را روی زانوی خود می‌نشانم و بسیار به او محبت می‌کنم. زیاد به او محبت می‌دهم و او را به عنوان نعمت خداوند بزرگ می‌بینم. با آن که این همه احترام و محبت، شایسته‌ی فرزند دیگر من است، ‌اما این نوع کارها را می‌کنم تا او به عوارضی مبتلا نشود. جان فرزند شایسته ام از شرّ او مصون باشد و با او رفتاری را که برادران یوسف با وی نمودند، ننماید. (8) » مطلب مهمی که در این جا شایان ذکر است این است که نباید کودکان را ناز پرورده و بی مسئولیت تربیت کرد. زیرا د راین موارد پسران نمی‌توانند رفتارهای مردانه را فرا گیرند و بیش از اندازه به مادرشان وابسته می‌شوند. او فردی مغرور و از خود راضی بار می‌آید و در مواجهه با مشکلات، ‌ نمی‌تواند آن چنان که شایسته است از خود عکس‌العمل نشان دهد. بنابراین احساس حقارت و ناتوانی می‌کند و مشکلات روحی – روانی زیادی به او هجوم می‌آورد. در این میان او به بیماری‌های روانی دچار می‌شود و ممکن است در حالتی نامتعادل دست به خود کشی بزند. (9) امام باقر درباره‌ی عواقب زیاده‌روی در محبت کودکان، ‌می‌فرماید: بدترین خانواده ها، خانواده‌هایی هستند که در نیکی و محبت نسبت به فرزندان، از حد تجاوز کنند و به زیاده‌روی بگرایند (10).
 

2- استبداد و سلطه گری والدین

متأسفانه در جامعه‌ی ما، شاهد والدینی هستیم که تمایل دارند فرزندانشان را تمام وقت زیر نظر بگیرند و همه‌ی رفت و آمدهای آنان را کنترل کنند. آنان به تصور اینکه فرزندانشان از درک و شعور بالایی برخوردار نیستند و نمی‌توانند در جامعه، از عهده‌ی وظایف محوله‌ی خود به نحو احسن برآیند، ‌ دائماً مراقب رفتارهای آنان بوده و اجازه‌ی هیچ گونه ابتکار عملی را به آنان نمی‌دهند. پیامبر اکرم (ص) نیز به این امر توجه کرده و می‌فرماید: «به هیچ وجه، فرزند خود را به نادانی و نفهمی متهم نکنید. (11) » روش‌های تربیتی که مبتنی بر رفتارهای خشونت آمیز و سخت‌گیرانه نسبت به کودکان است باعث می‌شود که ارتباط بین کودک و والدین کاهش یافته و در نتیجه فاصله ها افزایش یابد. در این جا است که کودک به جای اینکه محیط خانواده را، ‌محیطی امن و همراه با صمیمیت بیابد، شکنجه گاهی را می‌بیند که والدین در آن فقط به فکر مطیع کردن او هستند. او در این محیط نامناسب نمی‌تواند به بر آوردن نیازهای عاطفی خود دست یابد و به تدریج محیط خانه را مکانی خالی از محبت می‌یابد. از دیگر، عیوب روش تعلیم و تربیت استبدادی این است که کودک در این روش، ‌ به اعمالی دست می‌زند که در درون خود از آنها متنفر است. از این رو همواره در صدد این است که از محیط کناره جویی کند، که حتی اگر شیوه های تربیتی تازه ای نیز اعمال شود باز کودک در احساس آن را قبول نمی‌کند. عواقب این حالت، می‌تواند به ظهور کناره جویی عاطفی بینجامد که در آینده نتایج ناگواری به همراه دارد. این نتایج می‌تواند به صورت مشکلات روانی ظهور کند. مشکلات روانی مانند هراس عاطفی، ‌ بد بینی و منفی نگری. این جاست که انحرافات روانی شکل می‌گیرد که پیامدهای اختلالات عمومی رفتاری است و نتایج این اختلالات بزهکاری، ‌نارسائی های روانی و انحرافات جنسی خواهد بود. (12)
 

بیشتر بخوانید: تربیت جنسی کودکان


3- تحقیر

از عواملی که منجر به انحرافات جنسی می‌شود تحقیر فرزندان است. پسری که دائماً از طرف والدین سرکوفت می‌شنود، ‌ بی کفایت و بی عرضه خوانده می‌شود و به او گفته می‌شود که لیاقت مرد بودن را ندارند، ‌رشد او با اختلال همراه خواهد بود. در آینده نیز چنین فرزندانی، ‌ در برقراری ارتباط با جنس مخالف، ‌ با مشکلات زیادی رو به رو خواهد شد. افرادی که در دوران کودکی خود، دچار مشکلات پیچیده ای شده اند و در خود احساس حقارت شدید کرده اند، در بزرگ‌سالی افرادی مبتلا به انحرافات جنسی خواهند بود. آنها درک صحیحی از زندگی جنسی و عاطفی خود نخواهد داشت. (13) یکی از مهم‌ترین وظایف والدین، ایجاد شخصیت و اعتماد به نفس در کودکان است. والدین باید برنامه منظمی را برای کودکان طرح ریزی کنند تا شخصیت آنها به طور کامل شکل گیرد و از اضطراب و استرس در زندگی در امان باشند. در این میان، احترام به کودک، ‌توجه به نظرات او و خوش اخلاقی با او می‌تواند به ایجاد شخصیت در کودک کمک قابل شایانی کند (14). پیامبر نیز در به این امر مهم توجه کرده و می‌فرماید أکِرمُو أَولادَکُم و أَحسِنُوا آدَا بَهُم. به فرزندانتان احترام کنید و با آداب و روش پسندیده، با آنها معاشرت نمایید.
 

4- پنهان نداشتن روابط زناشویی از سوی والدین

نکته‌ی بسیار مهمی که باید از سوی والدین رعایت شود، این است که هرگز اجازه ندهند که کودکان روابط زناشویی آنها را ببینند. پیامبر اسلام می‌فرماید (15) سوگند به آن که جانم در دستان او است، اگر هنگام روابط زناشویی والدین در خانه، ‌کودک بیدار باشد و آنان را بنگرد و سخنانشان را بشنود و نفس آنها را احساس کند، آن کودک رستگار نخواهد شد. اگر آن کودک، ‌پسر باشد، زنا کار می‌شود، و چون دختر باشد، ‌ به زنا تن می‌دهد (16). اسلام به این مهم توجه ویژه کرده است و به والدین توصیه می‌کند که ورود کودک به اتاق آنها در ساعاتی از شبانه روز کنترل کنند. این ساعات عبارت است از پیش از نماز بامداد، ‌در نیم روز که انسان تعدادی از جامه های خود را بیرون می‌آورد و پس از شبانگاه. (17) همچنین توصیه می‌کند که بستر خواب بچه ها (چه دختر و چه پسر)، باید در ده سالگی، از هم جدا شود. از دیگر عوامل انحرافات جنسی در کودکان، ‌علاوه بر خانواده، می‌توان از عوامل اجتماعی و محیطی نام برد. جامعه نیز باید در تربیت جنسی کودکان نقش خود را به خوبی ایفا کند. به طول کلی، نهادهای اجتماعی و محیطی، که در به انحراف کشیده شدن کودکان تأثیر دارند، ‌عبارت اند از:
 

1- مدرسه

مدرسه همان طوری که می‌تواند محیطی برای آموزش و تربیت صحیح کودکان باشد، ‌ می‌تواند به محیطی ناسالم و مخرب برای کودکان تبدیل شود. اگر ارزش‌های تعریف شده در خانه با ارزش‌های تعریف شده در مدرسه هماهنگی لازم را نداشته باشند کودکان دچار سردرگمی و تضاد ارزشی می‌شوند و زمینه‌ی انحطاط اختلافی فراهم می‌شود. مثلاً معلمی که حجاب خود را به طور کامل حفظ نمی‌کند، ‌نمی‌تواند دانش آموزان خود را به حجاب توصیه کند. چون شاگردان، از رفتارهای معلم خود الگو برداری می‌کنند باید رفتار و گفتار آنها نیز شایسته و مطابق با اصول شریعت باشد. (18) امام علی در این باره می‌فرماید: کَثَرَهُ الْفُجُورِ مِنَ اْلعُلَماءُ. (19) زیادی نابهنجاری‌ها در بین مردم، ‌ ناشی از معلمان و علمای ناشایسته است.
 

2- همسالان و دوستان

کودکان به علت عدم آگاهی به مشخصات دوست واقعی اغلب دوستانی اتفاقی برای خود می‌گزینند. این وظیفه‌ی خطیر والدین است که کودکان را به سوی دوستان سالم راهنمائی کنند. کودکان از هفت سالگی، تحت تأثیر همسالان و دوستان خود واقع می‌شوند. هر چه سن کودکان بالاتر می‌رود و به نوجوانی و جوانی نزدیک‌تر می‌شوند، ‌ این تأثیر پذیری نیز به مراتب بیشتر می‌شود. از آن جا که، دوستی در دوران کودکی در سال‌های نوجوانی و جوانی نیز ادامه می‌یابد، والدین باید، دقت نمایند که کودکان خود را در چه محیط‌هایی و با چه افرادی آشنا می‌کنند. گاهی اوقات کودکان به علت سهل انگاری والدین با کودکانی ارتباط برقرار می‌کنند که آنها را با انواع عکس‌های مستهجن و زننده و اطلاعات جنسی آشنا می‌کنند. این مسائل ذهن کودکان را به شدت مشوش و منحرف می‌کند. (20) والدین باید به فرزندان خود کمک کنند تا آنها بتوانند عیوب و نواقص خود را در این مورد برطرف کنند، ‌ نواقصی که در اطلاعات و ارتباطات دوستانه به وجود آمده است. والدین باید به گونه ای عمل کنند، که بتوانند احساسات فرزندان خود را کنترل کنند و به آنها کمک کنند تا دوست خوب پیدا کنند و به اصلاح خویش بپردازند. (21) مدرسه نیز می‌تواند به انحرافات جنسی کودکان دامن زند. ممکن است کودکان در مدرسه با هم کلاسی‌هایی آشنا شوند که از لحاظ اخلاقی، ‌افرادی بی بند و بار هستند. این افراد لاابالی با صحبت‌های جنسی فکر کودکان را منحرف کرده و آنها را با اعمال جنسی آشنا می‌کنند و باعث می‌شوند که کودکان زودتر از زمان مقرر با این اعمال آشنا شوند. در نتیجه انحرافات جنسی در کودکان پدید می‌آید. (22) پیامبر (ص) با اشاره به تأثیر دوست در منش و رفتار فرد، می‌فرماید: «آدمی، ‌تحت تأثیر رفیق، ‌ از روش و عملکرد او پیروی می‌کند. از این رو، ببینید در انتخاب دوست، با چه کسی طرح رفاقت می‌ریزید. (23)
 

3- رسانه های ارتباط جمعی

رسانه های ارتباط جمعی باعث شده اند که جهان کنونی به دهکده ای کوچک تبدیل شود که اخبار و اطلاعات در کمترین زمان ممکن به دورترین نقاط جهان مخابره شوند. وسایلی چون: تلویزیون، رادیو، ویدئو، ماهواره، اینترنت و. . . ارتباط با سایر نقاط جهان را آسان کرده اند. وسایلی چون ماهواره و اینترنت علاوه بر اطلاعات و کاربردهای مفید، انحرافاتی را نیز به همراه داشته اند، افزایش روز افزون کاربران اینترنتی، باعث گسترش شبکه های رایانه ای با محتویات فساد برانگیز شده است. دوستی‌های مخرب اینترنتی باعث شده اند که نوجوانان بتوانند بدون هیچ گونه مزاحمتی با یکدیگر در هر ساعت شبانه روز ارتباط برقرار کنند و این دوستی‌های مخرب مسلماً باعث انحرافات شدید جنسی خواهد شد. نمایش تصاویر مستهجن، ایجاد شبکه‌هایی با مضامین ‌سکس، ‌هرزه گری، همجنس بازی، آمیزش با حیوانات، آزار گری جنسی، سایت‌های سوء استفاده از کودکان و قاچاق انسان همگی در جهت انحرافات جنسی کودکان و نوجوانان مؤثر هستند. خانواده ها باید استفاده از ماهواره را اصولی و به شبکه های اخلاقی محدود کنند. آنها نباید فراموش کنند که ماهواره دیر یا زود به عنوان وسیله ای ارتباطی وارد منزلشان می‌شود، اما استفاده از این وسیله نیز فرهنگ خاص خود را دارد، والدین باید با فرهنگ سازی صحیح از بروز مشکلات ماهواره ای جلوگیری کنند (24).
 

4- فیلم‌های جنسی (پورنو گرافی)

فیلم‌های پورنو گرافی، از جمله عواملی است که در جهان کنونی ما، بنیاد های اخلاقی جوامع بشری را به شدت تهدید می‌کند. این عامل مخرب که در ابتدا از فیلم‌های ساده جنسی شروع می‌شود به مرور زمان به فیلم‌هایی تبدیل می‌شود که در آن به آزار شدید قربانیان خود می‌پردازد. این فیلم‌ها که باعث به وجود آمدن بسیاری از رفتارهای ناهنجار جنسی می‌گردد که ساده ترین آنها، استمناست در نهایت قتل‌های جنسی را به دنبال داد. جای تعجب است که این فیلم‌ها جوامع خودشان را نیز به انحراف کشیده است. نهضت آزادی جنسی در جوامع غربی در طول بیست سال همه‌ی بنیادهای اخلاقی آن‌ها را به نابودی کشید و اندیشمندان غربی متوجه شدند که باید این ساختار را عوض کنند. نکته ای که در این جا گفتن آن خالی از لطف نیست این است که متأسفانه در جامعه‌ی کنونی ما، به جای اینکه از اشتباهات مجامع اروپایی و آمریکائی درس عبرت بگیریم، همان مراحل را یکی پس از دیگری تجربه می‌کنیم. باید اعتراف کنیم که صدا و سیمای کشور ما نیز در مواردی به انحرافات جنسی در کودکان و نوجوانان دامن می‌زند. مثلاً در برخی از سریال‌ها شاهد مسائلی چون: مجالس عروسی مختلط (که هر چند با حجاب در آن شرکت می‌کنند، ولی در هر صورت، ترویج اختلاط در عروسی است و کسی در عروسی مختلط، با حجاب شرکت نمی‌کند)، ارتباط نزدیک زنان و مردانی که هیچ نسبتی با یکدیگر ندارند، دوستی‌های دختران و پسران در دانشگاه، نگاه‌های هوسرانی زن و مرد به یکدیگر و. . . همگی می‌تواند از عواملی باشد که کودکان را با این فرهنگ آشنا کند که این گونه روابط باید صورت گیرد و در آینده همین روابط غلط موجب انحرافات شدید جنسی خواهد شد. (25)
 

5- هم نشینی با منحرفان

این یک امر قطعی و مسلم است که دوستان بر روی یکدیگر تأثیرات فراوانی می‌گذارند. اگر دوست، سالم باشد می‌تواند تأثیرات مثبتی به روی افراد بگذارد و اگر دوستان ناباب باشند به مراتب تأثیرات آنها منفی خواهد بود. رابطه با افرادی که بدون هیچ گونه محدودیتی مسائل جنسی را علناً مطرح می‌کنند حیا را از کودکان گرفته و ارزش‌های اخلاقی و دینی را در نظر آنان سست می‌کند و در نهایت آنان را به انحرافات جنسی می‌کشاند. امام علی (ع) در این باره می‌فرماید، «هم‌نشینی با هواپرستان، ایمان را به دست فراموشی می‌سپرد و شیطان و اعمال شیطانی را به حضور می‌کشاند» (26).
 

6- اختلاط زن و مرد

اختلاط زن و مرد در بسیاری موارد باعث انحرافات شدید جنسی در کودکان می‌شود. نباید تصور کرد که کودکان مسائل جنسی را متوجه نمی‌شوند کودکان از سنین پایین، حتی قبل از ورود به مدرسه این مسائل را کاملاً در درون خود احساس می‌کنند. باید مسائل جنسی را به طور صحیح به کودکان آموزش داد تا به انحرافات جنسی مبتلا نشوند. کودکان نیز در همان سنین کودکی، به جنس مخالف میل و گرایش دارند، باید این امیال را با نظارت صحیح در مسیرهای اخلاقی به پیش برد تا به انحرافات جنسی مبتلا نشوند (27). پیامبر اکرم به این عامل اشاره می‌کند و می‌فرماید: «هیچ چیزی را مربوط به زمان‌های بعد، خطرناک‌تر از اختلاط و ارتباط مردان با زنان، نمی‌بینم. (28) »
 

شیوه های تربیت جنسی کودکان


1- آموزش جنسیت و نقش جنسی و پرورش هویت جنسی

خصوصیات زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی دو جنس دختر و پسر و توجه به تفاوت‌های آن دو جنس، هویت جنسی نامیده می‌شود. شکل دهی هویت فرزندان به عواملی بستگی دارد، مانند: نگرش والدین در مورد دختر و پسر، فرهنگ‌های جامعه‌ی آنان و عوامل زیستی، روانی، عاطفی و اجتماعی. در این مورد توجه به نکاتی شایان ذکر است: یک: رفتار و گفتار والدین باید به گونه ای باشد که ثابت کند که هیچ جنسیتی، بر دیگری برتری ندارد و هر دوی آنها برای پدر و مادر ارزش دارند. آنها باید به فرزندان خود اعتماد دهند که هر جنسیتی قابلیت‌ها و شایستگی‌های خود را دارد. والدین باید از تبعیض جنسیتی بین دختر و پسر پرهیز کنند و به آنها آموزش دهند که هر جنسیتی دارای ارزش خاص خود است پدر و مادر باید بتوانند هویت جنسی فرزندان را به آنها تعلیم دهند تا فرزندان در آینده، انسان‌هایی کامل و با اعتماد به نفس باشند و نقش پدری و مادری را به خوبی ایفا کنند. باید این نکته را یاد آوری شد که مراحل رشد، مانند حلقه های زنجیر به هم متصل اند، به گونه ای که باید به ترتیب، کودکان را مرحله به محله تربیت کرد. (29) امام صادق (ع) می‌فرماید: دخترها نیکی هستند و پسرها نعمت. پس به درستی که [خداوند] بر نیکی‌ها پاداش می دهد و از نعمت‌ها سؤال می‌کند. (30) »دو: علاوه بر هویت جنسی، باید نقش جنسیتی دختران و پسران را به آنها تعلیم داد تا بتوانند هویت جنسی خود را بهتر بشناسند. فرزندان باید بدانند که وقتی که به جامعه وارد می‌شوند باید چگونه رفتاری را از خود به عنوان پسر یا دختر نشان دهند و از نظر گفتاری، نحوه‌ی پوشش و. . . چگونه باید عمل کنند و از به کار بردن نقش‌های جنس مخالف، پرهیز نمایند. (31) امروزه، دانشمندان روان شناس، در بررسی اختلالات جنسی به این نتیجه رسیده اند که افرادی که به انحراف نارضایتی جنسیتی» دچار شده اند، بدون استثنا، در کودکی خود، با آنها به شکل جنس مخالف رفتار شده است؛ و با ظاهری مشابه با جنس مخالف، آراسته شده اند، آموزش نقش جنسی دختران را باید مادران به عهده بگیرند. پیامبر می‌فرماید: «امور دختران را به مادران آنها واگذارید. (32) » شخصی از امام صادق سؤال کرد: مادر، پسرش را تا چند سالگی می‌تواند بشوید؟ امام جواب داد «تا سه سالگی (33)» در این احادیث شریفه، مادران را به عنوان الگوی جنسیتی برای دختران قرار داده و وظیفه‌ی آموزش نقش جنسی را به عهده‌ی آنان گذاشته است. در حدیث امام صادق که فرمودند: پسر تا سه سالگی با مادرش به حمام رود، به این نکته اشاره شده است که پسر در این سن، جنسیت و وجه تمایز خود را از جنس مخالف باز می‌شناسد و در تماس‌های مادر در حمام ممکن است از لحاظ روانی، ویژگی‌های زنانه را کسب کند. به همین دلیل، زمانی که مادران، بتوانند دختران را آموزش دهند و پدران، آموزش پسران را به عهده گیرند، می‌توان همانندسازی با والد جنسی موافق را در جامعه مشاهده کرد. ((34)
 

2- پیشگیری از زمینه های تحریک جنسی

غریزه‌ی جنسی از زمان تولد، در نهاد هر انسانی نهفته است نباید تصور کرد که کودکان تا زمان بلوغ، از رفتارهای جنسی، تأثیر نمی‌پذیرند، کودکان نیز غریزه‌ی جنسی را در وجود خود احساس می‌کنند. بنابراین کودکان نیز تحریک می‌شوند و حتی دانشمندان معتقدند، به «ارگاسم (اوج لذت جنسی) «هم می‌رسند. ارگاسم، در کودکان نیز به وجود می‌آید و به لذت نیز ختم می‌شود. البته انزال در کودکان رخ نمی‌دهد. کودکان نیز مکانیسم نعوظ و ارگاسمی شبیه بزرگ‌سالان دارند. بچه ها نیز امکان نزدیکی دارند. اما معمولاً در این عمل مهارتی ندارند و نعوظ‌هایشان پایدار نمی‌ماند. گفتیم که میل جنسی از زمان تولد در کودکان نهفته است، اما کودکان از هدف و مقصد آن بی اطلاعند و تا زمان بلوغ نمایان و سازمان یافته می‌شود. در ابتدا غریزه جنسی در کودکان، عمل جنسی یا لذت جنسی را به دنبال ندارد و باید مرحله‌ی رشد و تحول خود را طی کند تا در زمان بلوغ به رشد کامل خود برسد اما اگر این غریزه پیش از موعد تحریک شود، باعث می‌شود که کودک زودتر از وقت مناسب، نسبت به آن آگاه شود و آن گاه جبران آن بسیار سخت است. اسلام به این مسئله نیز توجه کرده است و تأکید می‌کند که کودکان هم میل جنسی دارند، اما باید به تحریک آنها نپرداخت. با توجه به عواقب ناگوار جنسی در کودکان و بلوغ زودرس آنها، والدین باید با آگاهی کامل از شیوه های پیشگیری از انحراف کودکان از بروز آن جلوگیری کنند. این شیوه ها عبارت اند از:
 

الف: جلوگیری از انجام عمل جنسی در برابر فرزندان:

والدین باید از انجام دادن عمل زناشویی در جایی که کودکان نیز حضور دارند و می‌توانند آن را درک کنند جلوگیری کنند تا از تحریکات جنسی خودداری شود. این خود داری باید از دوران نوزادی تا سنین نوجوانی و بعد از آن انجام شود (35). پیامبر می‌فرماید: «قسم به آن که جانم دردست اوست. اگر مردی با همسرش هم آغوش شود و در خانه، کودکی بیدار باشد و آنها را ببیند و صدا و نفس آنها را بشنود، هیچ گاه رستگار نمی‌شود. اگر پسر باشد یا دختر زناکار می‌شود. (36) امام صادق نیز فرمود: «در برابر دیدگان کودکان، با زنان خود نزدیکی نکنید که این کار موجب زنا کاری می‌شود. (37) همان‌گونه که گفته شد، یکی از عوامل انحراف جنسی کودکان، مشاهده‌ی والدین در حال عمل زناشویی است. دلیل این امر، آن است که کودک با دیدن این رفتارها، تحریک شده و سپس می‌خواهد، با دوستش همین عمل را انجام دهد و زمینه‌ی انحراف آن به وجود می‌آید. قبح این عمل (نزدیکی والدین در برابر فرزندان) و اثرات منفی آن بر کودکان، از نظر روان شناسان نیز دور نمانده است. کوچتکف، روان شناس مشهور کشور شوروی سابق در این زمینه می‌گوید: دیدن بوسه و در آغوش کشیدن والدین از سوی کودک، در ابتدا توجه کودک را جلب می‌کند و پس از آن کودک نسبت به آن عکس‌العمل نشان می‌دهد و می‌خواهد شخصاً در این باره اطلاعاتی کسب کند. جلوگیری کودک از دیدن این صحنه ها به آن اندازه اهمیت دارد که از لحظات پنهانی خاص زندگی والدین نیز مهم‌تر است. نبودن حیا در والدین و انجام رفتارهای جنسی عادی (مانند بوسیدن، نوازش کردن، در آغوش گرفتن و. . . ) در حضور کودکان باعث می‌شود که کودکان پیش از وقت تمایل جنسی پیدا کنند. خوابیدن پدر و مادر با کودکان خود دریک رخت خواب، باعث می‌شود که بلوغ جنسی پیش رس و تمایل جنسی فوق‌العاده فرزندان به وجود آید که تغییرات تکامل روحی بدان مربوط می‌شود. (38) امام رضا می‌فرماید: «علی (ع) هرگاه می‌خواست با همسرش هم بستر شود، درها را می‌بست، پرده ها را می‌انداخت و خدمت کاران را بیرون می‌کرد. (39)
 

ب – اجازه گرفتن فرزندان برای ورود به اتاق والدین:

از آن جا که کودکان ذهن پرسش گر و کنجکاوی دارند نباید هیچ گونه زمینه‌ی انحراف را در آنها به وجود آورد. حتی لباس خواب و یا وضعیت خاص والدین در رختخواب می‌تواند ذهن کودک را به خود مشغول کند و زمینه ساز انحراف جنسی در کودکان شود. به همین دلیل اسلام به این مسئله توجه کرده است و خداوند در قرآن می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، باید بردگان و کودکانتان که به حد بلوغ نرسیده اند، در سه وقت از شما اجازه بگیرند: قبل از نماز صبح، در نیم روز، هنگامی که لباس‌های خود را بیرون می آورید و بعد از نماز عشاء: این سه هنگام، زمان خلوت کردن برای شماست. پس از آن، نه بر شما اشکالی وارد است، نه بر آنها که بر شما وارد شوند و آمد و شد کنند. هنگامی که کودکان شما بالغ شدند، باید همانند قبل، اجازه بگیرند. خداوند، این گونه آیات خود را برای شما آشکار بیان می‌کند و خداوند، دانا و حکیم است» (40) البته بیان این سه وقت، به این معنا نیست که ورود این اوقات حرام است و اوقات دیگر جایز است. بلکه منظور این است که در ساعاتی که والدین، به استراحت مشغولند و ممکن است لباس‌های خود را بیرون آورده باشند یا لباس نازکی به تن دارند و ممکن است با یکدیگر خلوت کرده باشند، از لحاظ تربیتی نباید کودکان آنها را در این شرایط ببینند. (41) امام صادق (ع) در جواب مردی که پرسید: آیا مرد برای ورود بر پدرش باید اجازه بگیرد، جواب دادند: «بله، من هم برای ورود بر پدرم اجازه می‌گرفتم، درحالی که مادرم فوت کرده بود و پدرم همسری اختیار کرده بود و من نوجوان بودم، شاید آنها در خلوتشان رفتاری داشته باشند که دوست ندارند آنها را در آن حین، غافلگیر کنم و آنها هرگز این رفتار مرا دوست ندارند. راه درست، اجازه گرفتن و سلام کردن است. (42) »روان شناس معروف فروید درباره‌ی تأثیر مخرب دیدن عمل زناشویی توسط کودکان می‌نویسد: «مشاهده‌ی روابط جنسی بزرگ‌سالان در سنین پایین توسط کودکان (که این اتفاق، به دلیل اعتقاد والدین بر این باور که کودکان، از عمل جنسی هیچ گونه درکی ندارند، به وجود می‌آید)، آنها را به این نتیجه می‌رساند که عمل جنسی نوعی سوء رفتار یا تجاوز است؛ کودک این عمل را نوعی رفتار سادیستی تعبیر می‌کند. مطالعات روان کاوری، ثابت کرده است که به وجود آمدن چنین نگرشی در کودکان، باعث به وجود آمدن رفتارهای سادیستی در بزرگ‌سالی می‌شود. (43)
 

ج: پرهیز از برهنه شدن در برابر کودکان یا برهنه کردن آنها:

برهنه شدن در حضور کودکان، از دو جهت می‌تواند اثرات نامطلوبی بر آنها داشته باشد: از یک سو، باعث از بین رفتن حیای آنها می‌شود و از دیگر سو، تمایلات جنسی آنها را تحریک می‌کند. برهنه کردن کودکان و نگاه به عورت آنها نیز همین اثر را در مورد فرزندان دارد. امام صادق (ع) می‌فرماید: «بدترین جای خانه حمام است؛ چرا که باعث پرده دری و آشکار شدن عورت است؛ و از طرف دیگر، حمام جای خوبی است؛ چرا که آتش جهنم را به یاد انسان می‌آورد و ادب حکم می‌کند که مرد، پسرش را با خود به حمام نبرد تا چشم فرزندش به عورت پدر نیفتد. (44) »
 

د- پرهیز از دست زدن به عورت کودک:

امام علی (ع) با اشاره به این که کودکان از شش سالگی به بعد، تحریک جنسی بیشتری را تجربه می‌کنند و دستمال کردن عورت کودک، باعث انحراف جنسی او می‌شود، می‌فرماید: «دستمال کردن زن به آلت دخترش هنگامی که به شش سالگی برسد، نوعی زناست. (45)» این عمل ممکن است در آینده توسط خود کودک انجام شود و در نتیجه باعث خود ارضائی او در بزرگ‌سالی می‌شود.
 

هـ - پرهیز از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم، پس از سن معین:

با وجود این که اسلام به محبت کردن، نوازش کردن و بوسیدن کودکان توصیه کرده است، اما این رفتار، در سنین خاصی، از سوی نامحرمان منع شده است. امام علی (ع) می‌فرماید: «هنگامی که دختر به شش سالگی رسید، جایز نیست که او را مرد نامحرمی ببوسد و یا او را فشار دهد» (46)؛ و درجای دیگری نقل شده است که شخصی از امام پرسید: دختر بچه‌ی نامحرمی، خود را در آغوش من می‌اندازد و من او را بلند می‌کنم و می‌بوسم، حکمش چیست؟ امام پاسخ داد: اگر دختر، شش ساله شد، او را روی پای خود ننشان. » از پیامبر اکرم نقل شده است که: «وقتی دختر بچه ای به شش سالگی رسید، جایز نیست که پسر بچه او را ببوسد و هنگامی که پسر از سن هفت سالگی گذشت، جایز نیست. که زن [نامحرم] او را ببوسد. (47) در این حدیث شریف، پیامبر اکرم، سن دختران را یک سال کمتر از پسران ذکر کرده است، این به این علت است که سن بلوغ جنسی دختران زودتر از پسران است و دختران زودتر از پسران به این مسائل آگاه می‌شوند.
 

و – جدا سازی بستر کودکان:

با توجه به دستوری که در سوره‌ی نور، درباره‌ی لزوم اجازه گرفتن فرزندان در هنگام ورود به اتاق والدین آمده است، به طریق اولی خوابیدن کودکان، در بستر والدین جایز نمی‌باشد. از این رو، والدین باید به این امر، توجه داشته باشند که کودکان را از سنینی که می‌توانند برای ورود به اتاق اجازه بگیرند، (تقریباً از سن سه سالگی) از خوابیدن در بستر خود منع کنند و در بستری جداگانه بخوابانند. بستر کودکان دختر و پسر باید در سنین خاصی، از یکدیگر جدا شود روایاتی وجود دارد که سن جدا سازی را، شش، هفت و ده سالگی می‌داند. (48)
 

پاسخ دادن به پرسش‌های جنسی کودکان

مسائل جنسی از زمان خردسالی و حتی از ابتدای تولد با انسان همزاد است بنابراین کودکان همواره سؤالاتی درباره‌ی این مسائل در ذهن دارند. مسائلی مانند: مشاهده‌ی نوزادان و جلب توجه به آنها، توجه به مادران پس از زایمان، دیدن دوران بارداری مادران، همواره کودکان را به کنجکاوی وا می‌دارد. سؤالاتی ذهن کودکان را مشغول می‌کند که به مسائل جنسی مربوط می‌شود ولی کودکان از این مسائل ناآگاه هستند. سؤالاتی از این قبیل، بچه از کجا آمده است؟ چطور خداوند، این نوزاد را به ما داد؟ چگونه بچه از شکم مادر بیرون می‌آید؟ ممکن است برخی از پدران و مادران این سؤالات را مناسب نبینند و به گونه ای پاسخ آنان را ندهند و با تعابیری چون: این پرسش‌ها به تو نیامده! بزرگ می‌شوی، خودت می‌فهمی، بعداً برایت می‌گویم، بتوانند فعلاً کودکان را ساکت کنند، اما کودکان خواهند فهمید که این سخنان، نمی‌تواند آنها را قانع کند. به نظر می‌رسد که باید به سؤالات کودکان در سطح فهم آنان، پاسخ‌های قانع کننده و صحیح داد. چون اگر کودکان با پاسخ صحیح رو به رو نشوند ممکن است از طریق دوستان ناسالم و منابع ناصحیح به پاسخ سؤالات خود برسند که البته انحرافات جنسی نیز به همراه خواهد داشت. (49) ویلیام آلفسون، معتقد است، اگر والدین، کودکان خود را تا حد امکان، از مسائل جنسی آگاه کنند، کودکان، از این آگاهی قانع می‌شوند و برای کسب اطلاعات جنسی، تلاش و کوشش زیاد از خود نشان نمی‌دهند و زندگی‌شان در گرو غریزه جنسی به انحراف کشیده نمی‌شود. کودکان در سنین پایین، می‌خواهند بدانند که کودک چگونه به دنیا می‌آید و بدن آنها چه ویژگی‌هایی دارد. اگر والدین با پاسخ‌های منطقی و حساب شده بتوانند سؤالات کودکان را پاسخ دهند، کودکان در هنگام بلوغ، ‌خواهند فهمید که والدین چقدر حساب شده با آنها برخورد کردند والدین نیز شرمنده نخواهد شد. نکات قابل توجهی که در پاسخ گوئی باید مد نظر گرفت عبارت اند از:
الف. باید توجه داشت که در پاسخ گوئی به پرسش‌های جنسی کودکان، ‌شفافیت، تا حدی باشد که ابهام‌های ذهنی آنها را برطرف کند.
ب. نباید با پاسخ‌های غیرمنطقی، میل جنسی کودکان را تحریک کرد
ج. هر کدام از والدین بتوانند بهتر پاسخگویی سؤالات جنسی کودکان باشد، باید او جواب گوی فرزندان باشد.
د. نباید با پاسخ‌های بی‌شرمانه، حیا را در کودکان از بین برد.
ه. نباید کودکان را با پاسخ‌های نفرت انگیز از خود دور کرد. برخی از والدین به دلیل شرم و حیا یا فرهنگ خاص خود، از پاسخ دادن طفره می‌روند یا عصبانی می‌شوند. این رفتارها، ‌کودک را کنجکاوتر می‌کند. زیرا او از چیزی منع شده است. باید با پاسخ‌های منطقی کودکان را از مسائل جنسی آگاه کرد.
و. جواب‌ها باید به اندازه‌ی عقل و درک کودکان باشد و کودکان را در حد خودشان قانع کند و از توضیحات اضافی باید خودداری کرد. زیرا اگر کودک را نتوان قانع کرد، ‌ این سؤال در گوشه ای از ذهنشان باقی خواهد ماند و در وقت دیگری از افراد نامطمئن خواهد پرسید. ذکر این نکته قابل توجه است که پاسخ دادن به سؤالات جنسی کودکان و تعلیم صحیح آنان در این زمینه نباید باعث شود که بزرگ‌سالان، هرگونه سخن نسنجیده ای را در حضور کودکان مطرح کنند. والدین نباید حس کنجکاوی کودکان را برانگیزند و ذهن کودکان را مشوش کنند. اما اگر سؤالاتی از آنها پرسیده شود باید حتماً جوابی منطقی به کودکان داد تا به انحراف کشیده نشوند (50).

 

ارائه راهکارها و پیشنهادات

اما راههای دیگری نیز برای تربیت کودک وجود دارد که به طور غیرمستقیم در تربیت کودک مؤثر است، در این جا به برخی موارد اشاره می‌کنیم:
 

آموزش اعمال دینی

اعمال دینی با فطرت انسان هماهنگی کامل دارد. آموزش مسائل دینی که آکنده است از فضائل اخلاقی، پاکی و صداقت، یاد کردن خداوند به مهربانی و بخشش، می‌تواند کودکان را به مسیر صحیح زندگی، هدایت کند و از عمل به رفتارهای ناصحیح جنسی دور سازد. پیامبر اکرم والدین را توصیه می‌فرمود که از شش سالگی فرزندان خود را با اعمال دینی آشنا سازد و به نماز خواندن تشویق کنند. روزی پیامبر به کودکانی برخورد نمود که با احکام و آداب دینی آشنایی نداشتند. پیامبر ناراحت شدند و فرمودند: «وای بر فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان!» یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا! از دست پدران مشرکشان؟ ‌پیامبر فرمود: ‌«نه! بلکه از دست پدران مؤمنشان، ‌که هیچ چیز از فرائض و احکام الهی را به آنها نمی‌آموزند و حتی ممکن است اگر کودکان، خودشان یاد بگیرند؛ ولی والدین، ‌مانع آنها شوند. این والدین به اندک کارهای دنیوی از ناحیه‌ی کودکان، راضی می‌شوند و هیچ توجیهی به اخلاق و معنویت آنها نمی‌کنند. من از این‌ها بیزارم و آنها از من بیزار (51)». پیامبر درجای دیگر در مورد عادت دادن کودکان به نماز فرمودند: «ما از کودکانمان می‌خواهیم که نماز بخوانند، وقتی به پنج سالگی رسیدند. شما وقتی کودکانتان به هفت سالگی رسیدن از آنها بخواهند که نماز بخوانند. ما به فرزندانمان دستور می‌دهیم که از هفت سالگی تا هر وقت از روز که طاقت می‌آورند، روزه بگیرند. گاهی تا نصف روز می‌شود، ‌گاهی بیشتر یا کمتر. پس وقتی تشنگی و گرسنگی بر آنها فشار می‌آورد، می‌خورند تا بر روزه گرفتن عادت کنند و طاقت بیاورند. اما شما کودکانتان را از نه سالگی به روزه گرفتن وادار کنند تا هر وقت که می‌توانند، ‌روزه باشند و اگر تشنگی به آنها فشار آورد، افطار کنند. (52) »
 

آموزش دعا به کودک

دعا کردن کودکان همواره آنها را از شر شیاطین و وسوسه های آنها در امان نگه می‌دارد و باعث می‌شود که از لحاظ روانی توانمندی‌های مناسبی کسب کنند تا از انواع انحرافات (از جمله انحراف جنسی)‌ در امان بمانند. امام رضا (ع)، ‌آموزش «معوذتین» را به کودکان توصیه کرده می‌فرماید: «فردی که از سنین کودکی، ‌هر شب، سوره‌ی فلق و ناس را هر کدام سه بار بخواند و قل هو الله احد را صد بار یا اگر نتوانست، ‌پنجاه بار بخواند، خداوند – عزوجل – هر گرفتاری‌ای که بر کودکان وارد می‌شود یا بیماری‌ای مانند دل درد و. . . از او دور می‌کند تا وقتی که پیر می‌شود. پس اگر خود را به آن عادت بدهد یا خانواده ای او را عادت دهند تا روزی که فوت کند، خداوند، ‌ او را حفظ می‌کند. (53)
 

پرورش فضایل اخلاقی

آموزش فضایل اخلاقی در کودکان باعث رشد شخصیت آنها و پرورش روح و روان کودکان می‌شود. با آموزش فضایل اخلاقی می‌توان در برابر رذایل اخلاقی، ‌به خوبی مقاومت کرد و آنها را نابود ساخت. در این مبحث به برخی از فضایل اخلاقی اشاره می‌شود.
 

1- حیا:

حیا در روایات، ‌هم ردیف با دین معرفی شده است. پیامبر اکرم می‌فرماید: «حیا، ‌تمام دین است (54) » حیا، ‌ حالت روحانی است که از ترس و عفت ترکیب شده است. روان شناسان، با تأکید بر تربیت جنسی کودکان در محیط خانواده، از طریق ایجاد حیا در دختران و پسران می‌نویسد: حیا، ‌خصلتی مهم در وجود انسان و مهارت نگهداری خویشتن در اجتماع به صورت شایسته و متواضعانه و خودداری و تحمل است. اساس عفت و پاکدامنی، ‌ حیاست. حیا در گفتار و رفتار و کردار باعث بزرگ منشی و وقار است. این خصلت را باید خیلی زود در کودکان پرورش داد. برای این منظور، ‌خانواده باید دارای شرایط مساعدی باشد. حیا، باعث احترام و عفت نسبت به جنس مخالف می‌شود (55). اکنون به اختصار به شیوه های پرورش حیا نگاهی می‌اندازیم:
 

الف – الگو دهی عملی والدین:

والدین، ‌معلمان فرزندان در تعلیم آموزه های اخلاقی هستند. کودکان همواره سعی می‌کنند که خود را به پدر و مادر شبیه کنند و به آنها نزدیک‌تر شوند. والدینی که از حیا برخوردارند و این خصیصه را در وجود خود پرورش می‌دهند، زمینه‌ی رشد این صفت را در فرزندان خود نیز به وجود می‌آورند. والدین نباید اعمالی انجام دهند که حیا را در کودکان از بین ببرد. اعمالی چون، ‌ ظاهر شدن در حضور کودکان با لباس‌هایی نازک یا نیمه عریان، شوخی‌ها و خنده های زننده در برابر نامحرمان.
 

ب - تبیین پیامدهای حیا:

والدین، ‌علاوه بر اینکه خود باید الگویی عملی در مقید بودن به حیا باشند وظیفه دارند به پیامدهای خوشایند این خصلت و حکمت‌های موجود در این فضیلت در برابر کودکان اذعان کنند. امام علی (ع) می‌فرماید: حیا، انسان را از انجام دادن کارهای زشت، ‌باز می‌دارد. (56)
 

ج - اظهار انزجار از عمل قبیح:

اظهار تنفر و ناراحتی از طرف والدین، ‌ در قبال کارهای ناشایست کودکان می‌تواند شیوه‌ی خوبی برای جلوگیری از این کارهای ناشایست در آینده باشد. از این رو، زمانی که کودکان به عمل قبیحی دست می‌زنند، ‌نباید به آنها لبخند بزنند و یا حتی سکوت کنند بلکه باید از این رفتارها اظهار ناراحتی نمایند تا کودکان متوجه زشتی عمل خود شوند. البته والدین نباید در این عمل دچار افراط و تفریط شوند و کودکان را بیش از اندازه مورد آزار قرار دهند. (57)
 

2- عفت

عفت (پاکدامنی) حالت نفسانی است که باعث می‌شود شهوات و هواهای نفسانی نتوانند بر انسان غلبه کنند و عفیف، ‌یعنی خود نگهدار و با متانت. در روایات، عفت به معنای «ترک محرمات جنسی آمده است. امام علی می‌فرماید: «عفت (خود کنترلی جنسی)، شهوت را ضعیف می‌کند. »(58) ‌امام صادق در حدیثی ضمن تأکید بر «الگو گیری» فرزندان، ‌از والدین می‌فرماید، «در برخورد با زنان مردم، عفیف باشید، زنان و دختران شما هم پاک دامن می‌شوند. »(59) در این حدیث تأکید شده که پدری که عفیف باشد، حتی زن و دختر او نیز از او الگو برداری کرده و به دنبال گناه و معصیت نمی‌روند.
 

نتیجه گیری

اسلام دینی است که به همه‌ی جوانب زندگی بشر پرداخته و شرم و حیا را در مسائلی چون مسائل جنسی، ‌ کنار گذاشته است. همیشه راهکارهای اسلامی تربیت جنسی کودکان در مقایسه با راهکارهای غربی مؤثرتر و عاقلانه تر بوده است. غربیان با فاصله گرفتن از تعالیم دینی و پرداخت به اندیشه های افرادی که جز هوا پرستی به چیزی نمی‌اندیشند، ‌ در منجلابی گرفتار شدند که بیرون آمدن از آن بسیار سخت و دشوار است. اسلام با هدایت صحیح غریزه‌ی جنسی و پرورش استعدادهای طبیعی همواره راه سعادت بشر را هموار کرده است. ما باید با تعالیم روح بخش اسلام عزیز به جهت دهی و نظام بخشی این غریزه و هدایت آن در چهارچوب قوانین اجتماعی، پاکدامنی، ایمان و اخلاق را برای بشریت به ارمغان بیاوریم. در این صورت است که می‌توانیم خانواده ای سالم داشته باشیم که در سایه‌ی این خانواده به آرامش روحی مناسب دست پیدا کنیم. تفاسیر غلط اندیشمندان غربی از غریزه‌ی جنسی، چیزی جز شهوت رانی، ‌ مجرد بودن انسان‌ها، تجاوز به عنف، قتل‌های جنسی، سوء استفاده از کودکان، پریشانی روحی و. . . در برنداشته است. آیا زمان آن نرسیده است که آموزه های الهی اسلام را در جهان سراسر آشفته پیاده کنیم و به آرامش کامل برسیم؟ ‌تجربه های ناموفق جهان غرب در مورد آزادی جنسی، نباید برای ما درس عبرتی باشد! چرا جامعه‌ی اسلامی ما باید راهی را برود که قرن‌ها پیش غربی‌ها رفته اند و نتایجی جز زیان و شکست را به دست نیاوردند؟ بیائیم کودکان پاک و معصوم کشور عزیزمان ایران را با برترین فرهنگ در طول تاریخ جهان آشنا کرده و آنها را از هرگونه انحرافی در امان نگه داریم. این مهم فقط در سایه‌ی تعالیم اسلام مقدور و میسر است. اسلام دینی است که با جهان بینی صحیح و نظام تربیتی بسیار محکم توانسته است جنبه های روحی، ‌معنوی، اخلاقی و اجتماعی بشر را در این عصر پر از هیجان و استرس به خوبی بشناسد و به آن بهترین پاسخ را ارائه دهد. با تربیت صحیح می‌توانیم جامعه ای سالم و به دور از هرگونه انحرافات جنسی و بیماری‌های روانی داشته باشیم.
 

نمایش پی نوشت ها:

1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص 14.
2. روان شناسی رشد، ‌سوسن سیف، ‌ج 1، ص 243.
3. فیزیولوژی اعصاب و غدد، ص 180
4. همان، ‌ص 141
5. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص 16.
6. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ‌ص 20.
7. تحف العقول، ‌ص 489.
8. وسائل الشیعه، ‌ج 19، ص 246.
9. تربیت جنسی، ‌ص 358.
10. کودک از نظر وراثت و تربیت، ‌ج 2، ص 233.
11. الکافی، ‌ج 5، ‌ص 50.
12. روان شناسی فردی، ص 140.
13. همان، ‌ص 193.
14. تربیت جنسی، ص 360.
15. وسائل الشیعه، ‌ج 21، ص 476.
16. الکافی، ‌ج 5، ص 500.
17. ر. ک، ‌سوره‌ی نور، آیه 59- 58.
18. تربیت جنسی، ‌ص 365.
19. غررالحکم و درالکلم، ‌ج 3، ‌ص 458.
20. تربیت جنسی، ‌ص 366.
21. روانشناسی و تربیت جنسی، ‌ص 135.
22. تربیت جنسی، ‌ص 366.
23. الامالی، ‌طوسی، ‌ص 518.
24. تربیت جنسی، ص 369.
25. همان، ص 37.
26. وسائل الشیعه، ج 1، ص 300.
27. همان، ص 375.
28. مستدرک الوسایل، ج 14، ص 306.
29. تربیت جنسی، ص 105.
30. الکافی، ج 6، ص 6، ج 8.
31. تربیت جنسی، ص 107.
32. مسند احمد، ج 2، ص 34.
33. الکافی، ج 3، ص 160.
34. تربیت جنسی، ص 109.
35. تربیت جنسی، ص 113.
36. الکافی، ج 5، ص 500.
37. الکافی، ج 5، ص 499.
38. روان شناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، ص 36 و 37.
39. الکافی، ج 5، ص 500.
40. سوره‌ی نور، آیه 58 – 59.
41. تفسیر نمونه. ج 14. ص 541.
42. الکافی، ج 5، ص 528.
43. ثلاث رسائل فی نظریه
44. کتاب من لایحضر الفقیه، ج 1. ص 115.
45. من لا یحضرا لفقیه، ج 3، ص 436.
46. تهدیب الاحکام، ج 7، ص 461.
47. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 437.
48. تربیت جنسی. ص 122.
49. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص 128.
50. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ‌ص 130.
51. مستدرک الوسایل؛ ‌ج 15، ‌ص 146.
52. الکافی، ‌ج 3، ص 409.
53. الکافی، ‌ج 2، ص 623.
54. میزان الحکمه، ‌ ج 3، ص 1354.
55. پژوهشی در فرهنگ حیا.
56. الامالی، ص 301.
57. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص 207.
58. میزان الحکمه، ‌ج 6، ص 2736
59. الکافی، ‌ج 5، ص 554.

فهرست منابع:
1. قرآن کریم.
2. احمد بن محمد الشیبانی، ‌مسند أحمد، ‌ بی‌چا، ‌بیروت، دار صادر، بی تا.
3. محمد بن یعقوب الکلینی الرازی، ‌الکافی، ‌ بی‌چا، ‌تهران، دارالکتب الاسلامیه، ‌1391 ق.
4. محمد بن الحسن الطوسی، ‌الأمالی، ‌بی‌چا، قم، دارالثقاقه، 1414 ق.
5. حسن بن علی الحرانی (ابن شعبه)، ‌تحف العقول عن آل الرسول، ‌تحقیق: علی اکبر غفاری، ‌قم، کتاب فروشی اسلامیه، ‌1404 ق.
6. فقیهی، علی نقی، تربیت جنسی، مبانی، اصول و روش‌ها، از منظر قرآن و حدیث، ‌ چاپ سوم، ‌ قم، دارالحدیث، 1388.
7. مکارم شیرازی، ‌ ناصر، تفسیر نمونه (بی‌چا)، ‌ تهران، دارالاسلامیه، 1370 ش.
8. سیف، سوسن، ‌روان شناسی رشد، ‌ بی‌چا، ‌تهران، سمت، ‌1377.
9.، ‌آلفرد، ‌ روان شناسی فردی، ‌حسن زمانی شرفشاهی، ‌بی‌چا، تهران، تصویر، ‌1370 ش.
10. والنتیا میخائیلو ونالاپیک و واسیلی دمیتری یویچ، ‌کاچتکوف، ‌ روان شناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، ‌محمد تقی زاده، ‌چاپ دوازدهم، ‌تهران، افسون، ‌1381 ش.
11. حائری روحانی، ‌علی، فیزیولوژی اعصاب و غدد، ‌بی‌چا، ‌تهران، ‌سمت، 1376 ش.
12. فلسفی، ‌محمد تقی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ‌بی‌چا، ‌تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ‌1377 ش.
13. محمد بن علی ابن ‌بابویه القمی، من لایحضره الفقیه، تحقیق: ‌علی اکبر الغفاری، بی‌چا، قم، ‌موسسه النشر الاسلامی.
14. ‌النوری الطبرسی، ‌حسین، ‌ مستدرک الوسایل، ‌ بی‌چا، بیروت، ‌موسسه آل البیت الاحیاء التراث، ‌1408 ق.
15. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، بی‌چا، ‌ تهران، ‌المکتبه الاسلامیه، 1393 ق.

 


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط