روش شناسی و جایگاه آن در سیاست گذاری دولتی (1)

دانشمندان بر این باورند که پیشرفت های شگرف بشر در علوم گوناگون، از جمله سیاست گذاری ها در سطح دولت، مرهون استفاده از روش های تحقیق مناسب در آنهاست؛ اما اینکه چه روش هایی
پنجشنبه، 4 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روش شناسی و جایگاه آن در سیاست گذاری دولتی (1)
 روش شناسی و جایگاه آن در سیاست گذاری دولتی (1)

نویسنده: قادرعلی واثق غزنوی*



 

چکیده

دانشمندان بر این باورند که پیشرفت های شگرف بشر در علوم گوناگون، از جمله سیاست گذاری ها در سطح دولت، مرهون استفاده از روش های تحقیق مناسب در آنهاست؛ اما اینکه چه روش هایی وجود دارند و کدام روش، متناسب با کدام علوم است، به مباحث روش شناسی نیاز دارد تا از طریق آنها و ارائه اصول و مبانی، روش متناسب با علوم را مشخص کرد. دراین نوشتار ابتدا مکاتب روش شناسی- روش شناسی اثبات گرایی- روش شناسی تفسیری و روش شناسی انتقادی- و مبانی فلسفی آنها- هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی- بررسی، و به تأثیر این مکاتب بر سیاست گذاری دولتی پرداخته شده است. روش شناسی اثبات گرایی مقتضی این نوع سیاست گذاری است که سیاست ها و قوانین حاکم بر رفتار اجتماعی انسان ها در عالم خارج وجود دارند و کار سیاست گذاران این است که آنها را کشف کنند و در اختیار مراکز مرتبط برای مشروعیت بخشیدن به آنها قرار دهند؛ اما روش های تفسیری و انتقادی که تقریباً نتایج مشابه دارند، مقتضی سیاست هایی است که از طریق تعامل میان صاحبان قدرت و گروه های سیاسی و یا از طریق طبقه حاکم وکسانی که ابزار تولید را دراختیار دارند، به دست می آیند.
کلید واژه ها: روش، روش شناسی، اثبات گرایی، روش شناسی تفسیری، روش شناسی انتقادی، سیاست گذاری.

مقدمه

امروزه موضوع روش و روش شناسی ابعاد گسترده ای پیدا کرده است. دانشمندان ابعاد مختلف مانند تولید کالا، ارائه خدمات و به ویژه در علوم انسانی و شاخه ها و فروعات آن، در مورد روش بسیار سخن گفته اند؛ مانند: روش تحقیق، روش تدریس، روش مطالعه، روش یادداشت برداری، روش تندخوانی، روش خلاصه نویسی، روش نگارش، روش ترجمه، روش کتاب شناسی، روش کلاس داری، روش خطابه و سخنوری،(1) روش های تولید، روش های ارائه خدمات و.. هدف نگارنده در این نوشتار، بررسی «روش شناسی» در علوم انسانی، با تأکید بر سیاست گذاری است. با توجه به این امر پرسش های بنیادین در اینجا عبارت اند از: مکاتب عمده روش شناسی چیست؟ این روش شناسی ها چه تأثیرهایی بر سیاست گذاری دولتی دارند؟ به عبارت دیگر مکاتب روش شناسی در علوم انسانی کدام اند و هرکدام از آنها چه ویژگی ها و مبانی ای دارد و دارای چه حوزه کاری می باشند؟ آیا یک روش می تواند در تمامی علوم، اعم از طبیعی و انسانی و یا حتی در همه علوم اجتماعی کارایی داشته باشد یا خیر؟
موضوع «روش» و «روش شناسی» در علوم جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا اگر انسان بتواند این روش ها را برای دستیابی به حقیقت درست شناسایی کند، به یقین کامل تر و سریع تر می تواند به این حقیقت دست یابد؛ اما اگر انسان برای دستیابی به حقیقت روش نداشته باشد و یا دارای روش باشد ولی نتواند از این روش ها و ارتباط آن با علوم آشنایی لازم را پیدا کند- یعنی نتواند متناسب با آن علوم روشی را شناسایی و انتخاب کند- نه تنها انسان در طی پژوهش هایش به حقیقت نمی رسد، بلکه چه بسا محقق گمراه شود و دیگران را نیز گمراه سازد.

تعریف روش و روش شناسی

روش

تعریف های مختلفی برای روش ذکر شده است. برخی روش را فرایند عقلایی با غیر عقلانی ذهن برای دستیابی به شناخت یا توصیف واقعیت می دانند. (2) برخی دیگر، روش را ابزار مناسب برای رسیدن به مقصود تلقی می کنند. گروه سوم روش را مجموعه راه هایی می دانند که انسان را به کشف مجهولات هدایت می کند یا مجموع قواعدی که هنگام
بررسی و پژوهش به کار می روند و یا در مجموعه ابزار و فنونی که آدمی را از مجهولات به معلومات راهبری می کنند. (3) گروه چهارم، روش را عبارت از شیوه های درست انجام دادن کار براساس اصول، قوانین و قواعد مشخص، و وسیله مناسب به صورت آگاهانه برای دستیابی به حقیقت می دانند. (4)
همانگونه که در تعریف های مزبور فوق ملاحظه می شود، مفاهیم «راه»، «ابزار» و «قواعد»، «واقعیت»، «هدف و مقصود» از مفاهیم اساسی تعریف روش هستند. به این ترتیب، می توان روش را به این صورت تعریف کرد. روش عبارت است از مجموع راه هایی که با استفاده از ابزار و قواعد خاص ما را به سوی واقعیت رهنمون می سازد یا مسئله مورد نظر را حل می کند.
گفتنی است اعتبار دستاوردهای هر دانش که از طریق پژوهش به دست می آید، به استحکام روش هایی که در آن استفاده شده است، بستگی دارد؛ به هر اندازه که این روش ها استحکام داشته باشد، آن علوم نیز استحکام بیشتری خواهد یافت؛ از این روی، دانشمندان تأکید می کنند که روش باید از یک نوع نظم، عقلانیت، روح علمی و واقعیت گرایی برخوردار باشد و از عواطف، تخیل، توهم و بی طرفی برحذر باشد. از نظر اندیشمندان، کار اصلی و عمده روش شناسی این است که این موضوع ها را از نظر منطقی بررسی کند.

روش شناسی

یکی از انواع فلسفه های مضاف، «فلسفه علم» است. دانشمندان فلسفه علم را به دو دسته تقسیم کرده اند: معرفت شناسی و روش شناسی. (5) بنابراین، روش شناسی یکی از دو شاخه فلسفه علم است که ماهیت و حدود معرفت و پیشرفت ها و مبانی آن را بررسی می کند و قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می سنجد. (6) به عبارت دیگر، اعتبار قوانین هر علمی به روش شناسی آن بستگی دارد؛ زیرا روش شناسی از کاربرد اصول و روندهای منطقی در موضوع های علمی به منظور ادراک، ایجاد و ارزیابی شناخت سخن می گوید. به این ترتیب، می توان گفت روش شناسی عبارت است از شناخت نظری و عملی روش آشکارسازی واقعیت. به عبارت دیگر، روش شناسی عبارت است از شناخت و بررسی کارآمدی ها و ناکارآمدی های روش های گوناگون. با وجود این، در روش شناسی باید به روش، اصول، قواعد، ابزار و معیار شناخت توجه ویژه کرد. با توجه به تعریف هایی که از روش و
روش شناسی ارائه شد، معلوم می شود که روش از دانش درجه اول روش شناسی از دانش درجه دوم به شمار می آیند؛ زیرا تا «روش» نباشد، بحث از «روش شناسی» بی معنا خواهد بود.

اهمیت روش و روش شناسی

روش و روش شناسی در همه امور، به ویژه در علوم انسانی با توجه به گستره آن، اهمیت ویژه ای دارد. دکارت بنیان گذار روش شناسی در قرون اخیر می گوید: «تنها برای هدایت درست عقل، ذهنی قوی داشتن کافی نیست؛ بلکه علاوه بر آن، باید از ذهن استفاده درست نیز بشود که این تنها با اطلاع کامل از روش استفاده از ذهن امکان پذیر است». از نظر دکارت، بدون روش، همه تلاش های پژوهشی ناموفق است و صرفاً موجب خستگی پژوهشگر می شود. پیشنهاد دکارت این است که محقق بدون داشتن روش خاص، به امر تحقیق نپردازد؛ زیرا تحقیقات بدون روش، نور طبیعی و عقل را مختل، و ذهن را کور می کند. (7) اندیشمندان معاصر نیز بر این باورند که رشد و توسعه علمی در نیمه اول قرن بیستم، بیش از همه دوره های تاریخ بوده است. آنان دلیل این امر را استفاده از روش صحیح تحقیق علمی می دانند. (8) افزون بر این، اندیشمندان یکی از راه های تمایز علوم را تمایز در روش دانسته اند که این خود بیانگر اهمیت مباحث روشی است. البته عده دیگری تمایز آنها را در هدف و موضوع می دانند. (9) لازم به ذکر است که تمایز علوم در روش، ما را از تمایز آنها بر مبنای موضوع و غایت بی نیاز نمی کند.

هدف از مباحث روش شناسی

هدف از طرح مباحث روش شناسی این است که از طریق آن بتوانیم راه مناسب تری برای رسیدن به واقعیت بیایم تا در پرتو آن تحقیقات علمی از خطا و لغزش مصون بمانند. به عبارت دیگر، هدف از روش شناسی، نشان دادن یا شناساندن روش های مناسب پژوهش در علوم مختلف، نقد و تحلیل توانمندی ها و نارسایی های روش متداول، و رسیدن به روش های متنوع تر است. روش هایی که در کمترین زمان و با کمترین هزینه ما را به مقصود، یعنی شناخت و حل مسائل برساند. (10)

موضوع روش شناسی

همانگونه که ذکر شد، روش شناسی ناظر بر روش است؛ یعنی موضوع مورد مطالعه روش شناسی مقوله روش در علوم می باشد. روش شناسی علمی است که می کوشد تا از منظر بالاتر، روش و مولفه های آن را بررسی کند. روش شناسی با بررسی مولفه هایی مانند تفکر و بینش و منطق حاکم بر پژوهش، خط مشی و مسیر تحقیقات علمی، قواعد و هنجارهای تحقیق، نظم و قواعد حاکم بر تحقیق، برنامه عملی و ابزارها و منابع تحقیق و نیز مقصد و نتیجه تحقیق، معیارها و مبانی آنها را بازشناسی می کند و در نهایت، کارآمدی و ناکارآمدی ضعف ها و قوت های آنها را می سنجد. در واقع، روش شناسی به این پرسش ها پاسخ می دهد که:
1- روش های کسب علم کدام اند؟
2- داده ها و دستاوردهای هر علمی بر چه مبنایی پذیرفته می شوند ودر بازنمایی حقیقت تا چه حدی اطمینان بخشند؟
3- این حقیقت نمایی با کدام معیارها سنجیده می شود؟
4- آیا از روش های هر علمی به درستی استفاده می شود؟
5- علوم از نظر روش، چه تفاوت هایی با هم دارند؟ آیا روش های موجود پاسخ گوی نیازها هستند؟ (11)
لازم به یادآوری است که برخی از نویسندگان بر این باورند که مسائل و موضوعات روش شناسی عبارت اند از: علم و تعریف آن، موضوع هر علم، روش های کسب، کشف و شناخت در علوم مختلف، طبقه بندی علوم و تعیین جایگاه هر علم از منظر روش شناسی، قلمرو هر علم، مبنا و معیار اعتبار علوم، میزان بازنمایی حقیقت یا واقعیت در هر علمی و میزان اطمینان و اعتماد به آن ها، ابزار و منابع شناخت در علوم مختلف، تفاوت ها و شباهت های علوم از نظر موضوع و روش، نقد روش های موجود و بیان کاستی ها و نارسایی های آن، و طرح روش های بدیل. (12) البته نگارنده ضمن مخالفت با این نویسندگان، بر این باور است که این موضوعات موضوع «فلسفه علم» است نه روش شناسی که یکی از شاخه ها و فروعات فلسفه علم به شمار می آید؛ نگارنده هماهنگ با برخی از نویسندگان دیگر موضوع روش شناسی را به سه حوزه زیر خلاصه می کند:
1- راه هایی که انسان را به کشف مجهولات و حل مسائل هدایت می کند؛
2- مجموعه قواعدی که در بررسی های علمی واقعیات به کار می روند؛
3- مجموعه ابزارها یا فنونی که آدمی را از مجهولات به سوی معلومات راهبری می کند. (13)

پی نوشت ها :

*دانش آموخته جامعه المصطفی العالمیه و دانشجوی دکتری مدیریت. دریافت: 89/5/19- پذیرش 89/8/12
vasegh2003@ YAHOO. COM
1- جواد محدثی، روش ها، ص 1
2- ر. ک به : سید صادق حقیقت، «بحران روش شناسی در علوم سیاسی» علوم سیاسی، ش 22
3- کریستین ای هالت، پژوهش و پژوهش نویسی، ترجمه خلیل میرزایی و مابک میرهاشمی و حمید فاطمی پور، ص 5.
4- حسن میرزایی اهرنجائی، زمینه های روش شناختی تئوری سازمان، ص 10.
5- علیرضا ملایی توالی «پرسش ها و مسائل مهم در حوزه روش شناسی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» پژوهشنامه متین، ش 38، ص 126.
6- همان، ص 126.
7- فیلپین شاله، فلسفه علمی با شناخت روش علوم، ترجمه تحی مهدوی، ص 21.
8- اکبر گنجی، «روش شناسی علوم» کیهان اندیشه، ش 15، ص 75
9- همان. ص 76
10- همان، ص 127.
11- محمود توالی، فلسفه علوم و متدولوژی، ص 7 و 8.
12- علیرضا ملایی توالی، «پرسش ها و مسائل مهم در حوزه روش شناسی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی» پژوهشنامه متین، ش 38، ص 130.
13- همان.

منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما