تحلیل محتوا(2)

معمول ترین استفاده از تحلیل محتوایی، توصیف خصوصیات پیام است. به عنوان مثال، برای فهم درست متون درسی، سخنرانی ها، روزنامه ها و مجلات، می توان آنها را تحلیل محتوا نمود
پنجشنبه، 4 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تحلیل محتوا(2)
 تحلیل محتوا(2)

نویسنده: روح الله رضوانی*



 

کاربرد تحلیل محتوا

1- معمول ترین استفاده از تحلیل محتوایی، توصیف خصوصیات پیام است. به عنوان مثال، برای فهم درست متون درسی، سخنرانی ها، روزنامه ها و مجلات، می توان آنها را تحلیل محتوا نمود تا بتوان ارزش ها و نظریات به کار رفته در آنها را بدست آورد.
2- تحلیل محتوا به ما کمک می کند تا اهداف فرستنده پیام را به دست آوریم و دلایل ارسال پیام و نتایج مترتب بر آن را مورد بررسی قرار دهیم. از این رو، تحلیل متون برای فهم و درک پیام و بیان دلایل ارسال کنندگان پیام و هدفی که بر آن مترتب می باشد، لازم به نظر می رسد. به عنوان نمونه، با تجزیه و تحلیل محتوای پیام، رهبر یک حزب سیاسی به مخاطبان خود، می توان به راحتی اهداف آن را بدست آورد.
3- در تحلیل محتوا، پژوهشگران به دنبال شناخت اثر پیام بر روی مخاطبان و گیرنده آن می باشند. مثلاً، افرادی که پیام برای آنها ارسال می شود، مورد مطالعه قرار می گیرند تا میزان تأثیر پیام بر افراد اندازه گیری شود و اثر مثبت و یا منفی آن بدست آید. و در صورت لزوم، به اصلاحات پیام پرداخته شود.
4- شناخت و اثر نویسنده آن، در این روش، پژوهشگر محور فعالیت خود را متمرکز بر واژه های به کار رفته در متن می کند که تحلیل محتوا بر روی آن انجام می گیرد. مثلاً، افراد با توجه به ویژگی های شخصیتی خود از واژگانی خاص در نوشتار خود سود می جویند. فراوانی واژه ها و نحوه ترکیب آنها در میان افراد متفاوت می باشد. بنابراین، با در دست داشتن اثری از افرادی که احتمال دارد اثر مجهول الهویت به او تعلق داشته باشد، به شناسایی صاحب اثر پی برد.
5- از تحلیل محتوا می توان برای پاسخ به پرسش هایی که ممکن است پژوهشگران مطرح نمایند نیز استفاده نمود.
6- کاربرد تحلیل محتوا می تواند برای بررسی جنبه های از فرهنگ و تغییرات فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، می توان اشعار، ادبیات و هنر یک فرهنگ را در زمان خاصی مورد تحلیل قرار داد تا ارزش های موجود در آن عصر بدست آید و یا به مقایسه ارزش ها در زمان متعدد مبادرت ورزید و دگرگونی ارزش ها را در طول زمان اندازه گیری نمود. به عنوان مثال، می توان از پژوهشی نام برد که توسط شخصی
به نام «دیوید مک کله لند» انجام گرفته است. ایشان «توفیق افراد در فرهنگ های مختلف» را از طریق تحلیل محتوای ادبیات آنان مورد ارزیابی قرار داد و بدین نتیجه رسید که افراد موفق دارای اراده قوی هستند و برای به دست آوردن موفقیت تلاش می کنند. این گونه افراد معمولاً از ناهمنوایی های بیشتری برخوردار می باشند. از این رو، دست به فعالیت هایی می زنند که دارای خطرزیادی می باشد. (1)
7- از طریق تحلیل محتوا می توان به خصوصیات و ویژگی های اجتماعی زمانی خاص دست یافت؛ زیرا بیشتر نویسندگان در آثار خود به انعکاس مسائل و امور با اهمیت زمان خود می پردازند. با محور بندی ویژگی های اثر و بیان شاخص های به کار رفته در آن، می توان به بعد نامحسوس و پنهان مسایل اجتماعی زمان نویسنده دست یافت.
8- با تحلیل نامه، نوار، نوشه و سفرنامه می توان به بیماری، خصوصیات روحی و ذهنی افراد پی برد. از طریق روش روانکاوی، پژوهشگر در تحلیل محتوای خود به دنبال شناخت عوامل مختلفی است که شامل خطوط کلی بر فکر، اندیشه، جهان بینی، دنیای ذهنی و نگرش های ایده آلیستی صاحب محتوای آن می باشد. به علاوه، از طریق تحلیل محتوا می توان به شناخت جریان های عمیق و پنهان اجتماعی دوره ای که نویسنده در آن می زیسته دست یافت. در سال 1966 تحقیقاتی برای شناخت خصوصیات افراد مبتلا به اسکیزوفرنی انجام گرفت که هدف شناخت زبان افراد سالم و بیمار بود، در تحلیل اسناد به دست آمده از افراد دو گروه، بدین نتیجه دست یافتند که افراد سالم از کلمات وصفی (به صورت مفعولی) کمتر استفاده می کردند. در حالی که، افراد بیمار کلمات وصفی بیشتری به کار می بردند. (2)

واحدها و طبقات

1- واژه «کلمه» یا اصطلاح، کوچک ترین واحدی است که در تحلیل محتوا به کار گرفته می شود. به واسطه آن می توان فهرستی از فراوانی واژگان مورد نظر در متن را معین نمود. مثلاً، واژه «صلح» و کلمات وابسته به آن را می توان در یک پیام بر شمرد و از طریق تحلیل آن، به نتایجی دست یافت.
2- موضوع ها: واحد مناسب تری جهت ثبت داده هاست و معمولاً یک جمله ساده است که از ترکیب نهاد و گزاره، مبتدا و خبر بدست می آید. برای مطالعه رفتار، تصاویر، بندها
ارزش ها و تبلیغات بیشتر کاربرد دارند. آنچه در موضوع ها ضروری به نظر می رسد، باید مشخص شود که کدام یک از مکان ها مورد جستجو قرار گیرد و یا کدام بخش از پیام مورد نظر است؛ زیرا موضوع ها در جمله واره ها بسیار به کار گرفته می شوند.
3- شخصیت ها یا اسامی: در بعضی مطالعات از شخصیت ها و اسامی به جای جملات و واژه ها استفاده می شود. پژوهشگر می تواند از طریق ثبت اسامی افراد و اشخاص استفاده شده در متن های مختلف، به نتایج مورد نظر دست یابد.
4- پاراگراف ها یا بندها: این واحد کمتر مورد استفاده قرار می گیرد؛ زیرا به سختی می توان از طریق پاراگراف چیزهای مختلف را طبقه بندی و کدگذاری نمود.
5- مقولات یا مورد: واحدی کلی است که توسط فرستنده پیام به کار گرفته می شود که ممکن است کتاب، مقاله و سخنرانی باشد. استفاده از مقولات برای تجزیه و تحلیل مناسب می باشد؛ زیرا انواع کتاب ها در کتابخانه ها به صورت موضوعی طبقه بندی شده است که می تواند مفید باشد. (3)

مقوله های تحلیل محتوا

در تحلیل محتوا می توان از مقوله های مختلفی سود جست. بنابراین، تحلیل محتوا منحصر به مقوله خاص نمی باشد، بلکه با توجه به متن محور پژوهش، سلایق و توانایی محقق می توان از مقوله های مختلف استفاده نمود. در اینجا به عنوان نمونه به برخی از این مقوله ها اشاره می شود.
الف. مقوله از حیث ساختی: در این گونه مقوله ها نظر پژوهشگر به شدت، به بیانات یا عقایدی که در متن ابراز شده معطوف می باشد. مثلا؛ در تحلیل متن می توان به بررسی عواطف و میزان شدت خشم، بدبینی یا خوش بینی، که در رابطه با موضوع خاصی ابراز می شود، پرداخت تا به گرایش ها و شدت و ضعف آن پی برد.
ب. سبک شناسی متن: معمولاً اظهار نظرها با علائم و کلمات گوناگون صورت می گیرد. از این رو، می توان گفت: هر فرد سبک خاصی در کاربرد و نحوه استفاده از کلمات دارد، بنابراین، می توان از این طریق به قالب بندی سبک ها پرداخت، مثلاً، افراد در گفتارشان از کلمه من، ما، بنده، اینجانب، در نوشتار از کلمات مردم، اکثریت قریب به اتفاق
مردم و واژگانی از این قبیل استفاده می کنند که بیان گر معنای خاصی است. می توان از طریق سبک شناسی به لایه های زیرین مقصود گوینده دست یافت.
ج. موضوع بندی مقوله ها: براساس معیاری خاص با توجه به اهداف مترتب بر آن صورت می گیرد. مثلاً، یک متن مذهبی را در مقوله های کلامی، فقهی، فلسفی و غیره می توان دسته بندی کرد. یا یک سخنرانی سیاسی را می توان به به سیاست داخلی، خارجی و این گونه موارد دسته بندی نمود.
د. مقوله بندی ارزشی: در این نوع مقوله ها، هدف معطوف به قضاوت های ارزشی گفتار، متن و به طور کلی پیام ها می باشد. چنانچه بعضی از سیاستمداران کلمات مردم سالاری، حکومت مردمی، آزادی سیاسی و عدالت محوری را در سخنان خود زیاد به کارمی برند. باید توجه نمودکه آنها کلمات را در جهت مثبت یا منفی به کار می گیرند یا میزان علاقه و تنفر ایشان نسبت به این کلمات چه مقدار می باشد از آن مهم تر، باید به علاقه یا تنفر درونی سیاستمداران، نسبت به واژگان پی برد تا از روی ظاهر سازی یا به خاطر مصلحت اندیشی سیاسی خود آنها را به کار نبرند. (4)

رده های دلالتی پیام

به اختصار گونه های دلالتی پیام عبارتند از:
1- موضوع پیام و این که پیام درباره چیست؟ در مورد امور سیاسی، اخبار، اقتصادی، بازرگانی اعتقادی، عمومی.
2- نحوه برخورد و جهت گیری نسبت به موضوعی که می تواند مثبت یا، منفی یا حالت خنثی داشته باشد.
3- اصولاً جهت گیری برچه اساسی شکل گرفته است. مثلاً، در مخالفت با یک اظهار نظر چگونه، برخورد صورت می گیرد: تردید به لحاظ اخلاقی، تردید در صداقت، تمسخر و نفی اعتبار، تردید در درستی و پیشرفت، تردید در روش، فقدان اصالت و اموری از این سنخ ها.
4- ارزش: باید توجه داشت که پیام حاوی کدام ارزش ها، باورها، آرمان ها و نیازها است. عزت نفس، اقتدار، آسایش، مهر و محبت، مهارت، دوستی، پیشرفت، استقلال، چیرگی، آزادی، پرخاشگری، عشق، و امثال اینها.
5- ویژگی هایی که پیام برای توصیف مردم یا سازمان ها به کار می برند، کدامند؟ تعلقات سیاسی، دینی، مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و یا موارد دیگر.
6- عامل: باید دید که چه کسانی عامل و مسبب عمل معرفی می شوند. گروه های داخلی، احزاب، روحانیون، اقوام، عوامل خارجی یا عوامل ذی نفوذ دیگر.
7- استناد مطالب ابراز شده به چه کسانی نسبت داده می شود؟ گروه های سیاسی، رهبران دینی، اقلیت های مذهبی، دانشمندان علوم طبیعی و غیره.
8- برای رسیدن به هدف چه روشی باید دنبال شود. راه های قانونی، خشونت، عطوفت مهربانی، روش درمانی، مذاکره، مصالحه، پرداخت جرایم و امور دیگری که کارایی دارند.
9- منشأ: پیام از کجا سرچشمه گرفته است؟ کدام ارگان های سیاسی یا نظامی دست به این کار زده، یا کدام رسانه خبری منشأ این کار بوده است.
10- مخاطب شناسی پیام: این که پیام ها برای چه کسانی ارسال شده است؟ چه گروه هایی را در بر می گیرد؟ همه مردم، فرهنگیان، نخبگان یا سازمان های دولتی و غیره.
11- ماهیت پیام: در تحلیل محتوا یکی از امور مهم توجه به ماهیت پیام می باشد. باید دید ماهیت پیام چیست؟ تا به تحلیل آن پرداخت.
12- زمان: ماجرا در چه زمانی رخ داده است و در کدام عصر به وقوع پیوسته است.
13- محل: حادثه درکجا به وقوع پیوسته است؟ در داخل کشور یا در خارج، در منزل یا در خیابان، محفل سیاسی یا مکان های دیگر.
14- ستیز: سرچشمه و نوع ستیزها چیست؟ در میان اقوام، ملل، گروه ها، طبقات اجتماعی و غیره.
15- پایان: سرانجام ستیز به کجا منتهی می شود، پایان خوبی دارد یا بد؟ (5)

پی نوشت ها :

*دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران. دریافت: 89/5/3 پذیرش: 89/8/13
rlorezvani @ yahoo.com
1- چاوا فرانکفورد، دیوید نچمیاس، روش های پژوهش در علوم اجتماعی، ص 470-472؛ طالقانی محمود، روش تحقیق نظری، ص 98-99.
2- باقر ساروخانی، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، ج2، ص 286- 290؛ طالقانی محمود، روش تحقیق نظری، ص 98-99.
3- چاوا فرانکفورد، دیوید نچمیاس، روش های پژوهش در علوم اجتاعی، ص 472- 473؛ طالقانی محمود روش تحقیق نظری، ص 97؛ یارول مانهایم و ریچارد ریچ، روش های تحقیق در علوم سیاسی، ترجمه لیلا سازگار، ص 283- 285.
4- باقر ساروخانی، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، ج2، ص 301- 302؛ سرمد زهره و همکاران، روش های تحقیق در علوم رفتاری، ص 135. موریس دوورژه، روش های علوم اجتماعی، ترجمه خسرو اسدی، ص 127- 130.
5- جمع نویسندگان کتاب آگاه، ج1، ص 223-224؛ پاول ماتهایم و ریچارد ریچ، روش های تحقیق در علوم سیاسی، ص 286- 292.

منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط