مدیر حوزه علمیه احناف خواف
ویژگی های سیره پیامبر اعظم (ص)
ما إن مدحتُ محمداً بمقالتی
لکن مدحت مقالتی بمحمد
یکی از بزرگترین مواهب الهی و عطایای ربّانی برای بشریت، همانا سیره و عملکرد پیامبران الهی است. براستی اگر سیرت و حیات طیبه پیامبران را از مجموعه فرهنگی جهان حذف نماییم، دامن بشریت چنان از فضایل و خوبی ها تهی و خالی می گردد که چیزی برای افتخار بر سایر موجودات زنده باقی نمی ماند. در واقع مدار عزت و آبروی بشریت، سیره و زندگانی پاک ترین انسان ها یعنی پیامبران الهی است. آری اگر سیره پاک انبیای - علیهم السلام - را از بشریت بگیریم، تاریخ انسانی به مجموعه ای از هواهای نفسانی، خودخواهی، جنگ طلبی، خرافات، جهالت، ضلالت و سردرگمی تبدیل می گردد.
می توان ادعا کرد در هر نقطه جهان اگر نوعی خوبی و زیبایی اعتقادی و اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به نظر می رسد؛ قطعاً مرهون سیره و تلاش پیامبران خدا است؛ چه انسان ها به آن اعتراف نمایند یا انکار ورزند.
خداوند تباک و تعالی جهان خلقت را بسی شگفت انگیز و زیبا آفریده است و از میان همه مخلوقات، انسان ها را زیباتر قرار داده است: «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم» (1)
سپس از میان انسان ها، پیامبران را در همه صفات برتری و امتیاز بخشیده و الگوی جهانیان قرار داده است و از میان پیامبران، حضرت ختمی مرتبت، صاحب خلق عظیم، محمد مصطفی (ص) را بهترین پیامبران، سید الاولین و الآخرین و سیره و اخلاق او را نمونه ترین الگوی بشریت معرفی نموده است؛ چنانچه می فرماید: «و انک لعلی خلق عظیم» (2) همانا تو دارای برترین اخلاق هستی.
به حق که حضرت محمد (ص) رسول بر حق، گل سر سبد انسانیت، جوهر کاینات، خاتم الرسل، مولای کل و دانای سبل بوده و سیره پاکیزه اش راهگشای هر مشکل، راهنمای هر راه گم کرده و رمز هر پیروزی و کلید هر خوشبختی است: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه» (3) همانا رسول خدا بهترین الگوی زندگی شما است.
اکنون می سزد که بشریت علی العموم و مسلمانان علی الخصوص به سیره پیامبر عطوفت و مهربانی، بازگشت نمایند و وجود و کیان خویش را از سر تعالی و ارزش بخشیده و به خوشبختی جاودانه و رستگاری دایم نایل آیند.
رسول خدا، بهترین انسان ها
پیامبراکرم، سیاست مدار حکیم، پیشوای عظیم، حاکم مهربان، تربیت دهنده امت خویش و سامان دهنده امور آنان براساس شورا بود. او مهرورزترین کسان به امت خویش بود. او جنگجوی پر عاطفه و همان کسی است که پرچم صلح را در سایه مهر و مرحمت پیامبری و همراه با عزت و اقتدار بر دوش کشید. او کسی است که نخستین گروه مؤمن را به وجود آورد و در اولین گام این بذر نیک را افشاند و این بذر نیز در محیط پاک و مناسبی که خود او ایجاد کرد، مخفیانه و از طریق هسته های مؤمنان نشو و نما کرد تا آن هنگام که ساقه از خاک برآورد و خود را نشان داد، رویاروی ناملایمتی ها ایستاد و با استفاده از ساختار استوار خویش، مظهر قدرت حق در کره خاک شد.مدح و ستایش آن حضرت (ص) با زبان و قلم مسیحیان
دفاع از اوصاف برجسته و کمالات وجودی پیامبر عظیم الشأن اسلام و طرد و تکذیب اتهامات عامیانه و کینه توزانه که با زبان و قلم مسیحیان منصف و مستقل مغرب زمین و اندیشمندان دیگر در کشورهای اروپایی منعکس و منتشر شده، بهترین دلیل بر عظمت شأن آن حضرت (ص) است. به امید این که یاوه گویان از توهین و گزافه گویی باز آمده و به خود آیند و گرنه پیامبر (ص) را نه نیازی به مدح دوستان است و نه باکی از ذمّ دشمنان. اکنون به نمونه هایی از این ستایش ها - به مصداق «الفضل ما شهدت به الاعداء» اشاره می شود:محمد (ص) به عنوان انسانی خارق العاده، در کتابش قرآن، میراثی جاودانه از خود به جای گذاشته است. (گوته، فصل هشتم، ص 338)
ارزشمندترین گوشه قلبم، مسخّر تصویری است از بهشتی که محمد (ص) در کتابش قرآن، نوید برخورداری از آن را داده است. (گوته، فصل نهم، ص 398)
درستی و صداقت محمد (ص) بود که مردم پیرامونش را تحت تأثیر قرار می داد. نوکیشان مسلمان، مسحور افسون شمشیر محمد (ص) نشده بودند، بلکه کلام تأثیرگذار، قاطع، ناب و بدیع محمد (ص) که مستقیم از قلب هستی یعنی همان آفریننده جهان برخاسته بود، آنان را شیفته و مسحور ساخته بود. جستجو برای یافتن حقیقت غایی - و نه جاه طلبی - محمد (ص) را به طرح این پرسش ها برانگیخته بود:
حیات چیست؟ مرگ چیست؟ من به چه باید باور داشته باشم؟ وظیفه من در این دنیا چیست؟ (توماس کارلایل، فصل هشتم، ص 349).
اینک می پردازیم به بیان ویژگی های فردی آن حضرت (ص) ولی قصد آن نداریم که دریا را در کوزه بریزیم؛ اما برای این که به قدر تشنگی از آن چشیده و رگ های جانمان را با جرعه های زلال وصف اخلاق آن حضرت، زندگی و طراوت بخشیده باشیم، به نقل سخنانی مختصر و مفید از سیرت رسول الله (ص) بسنده می کنیم:
ویژگی های فردی
1- اخلاق انسانی
سیدنا علی بن ابی طالب رضی الله تعالی عنه که از آگاه ترین افراد نسبت به اوصاف و اخلاق رسول الله (ص) بود و بیش از هر کس با او معاشرت داشت و نیز در وصفش تواناتر از دیگران بود، در وصف رسول گرامی (ص) چنین می فرماید:آن حضرت (ص) از بدگویی و بی عفتی بسیار به دور بود. در بازار و مجامع و اماکن عمومی صدایش را بلند نمی کرد. بدی را با بدی پاسخ نمی داد، بلکه عفو و گذشت می نمود. با دست مبارکش احدی را مورد ضرب قرار نداد، مگر در میدان جهاد در راه خدا. هیچ خدمتگزار و یا زنی را ضرب و شتم نکرد. من ندیدم که آن حضرت (ص) ظلمی روا بدارد و یا از کسی انتقام بگیرد. البته هرگاه حدود الهی پایمال می شد، آن حضرت (ص) از هر کس دیگر بیشتر خشم می گرفت. وقتی در گزینش بین دو چیز اختیار داده می شد، آسان ترین آنها را اختیار می کرد. هرگاه وارد منزلش می شد، رفتار و سلوکش همانند عامه مردم بود؛ لباس هایش را تمیز می کرد، گوسفندش را می دوشید و کارهایش را با دستان مبارکش انجام می داد. زبانش را جز به حق نمی گشود. مردم را با خود مأنوس می کرد و متنفر نمی ساخت. بزرگ هر گروهی را گرامی می داشت و او را بر آنان سرپرست قرار می داد. در برخورد با مردم، جانب احتیاط را رعایت می فرمود، بدون این که آنان را از خوشرویی و اخلاق زیبایش مرحوم کند. همواره ازاحوال یارانش جویا می شد و از مردم درباره احوالشان پرس و جو می کرد. نیکویی را تقدیر و تأیید و زشتی را تقبیح می نمود. اساس کارش مبتنی بر اعتدال و میانه روی بود و از افراط و تفریط به دور بود. آن حضرت (ص) در هیچ موردی از موارد خیر. غفلت نمی کرد تا مبادا مردم غافل شوند و احساس ملال نمایند. برای هر حالتی آمادگی داشت. در قبال حق کوتاهی نمی کرد و نیز از حق تجاوز نمی نمود. کسانی که به او نزدیک بودند بهترین مردم بشمار می آمدند و بهترین مردم نزد ایشان خیر خواه ترین آنها بود. برترین فرد از نظر منزلت نزد وی کسی بود که بیش از دیگران غمخوار و همکار مردم باشد. آن حضرت (ص) بدون یاد الهی از جایش بر نمی خواست و نمی نشست. هرگاه به مجلس و نزد گروهی تشریف می برد، در انتهای مجلس می نشست و دیگران را نیز به همین روش امر می فرمود.
در مجالس، رعایت حال همه را می کرد؛ به طوری که هیچ کس تصور نمی کرد که دیگران نزد پیامبر از او گرامی ترند. چنانچه شخصی حاجت خود را بیان می کرد، رسول اکرم (ص) با حوصله کامل به سخنش گوش می داد تا این که خود آن شخص بلند می شد و می رفت. اگر کسی درخواست و حاجت مشروعی داشت، حتماً حاجت او را برآورده می ساخت و اگر نمی توانست، با لحنی پسندیده از وی معذرت می خواست. حسن اخلاق و گشاده رویی وی چنان بود که همه اصحاب، او را پدری مهربان برای خود می پنداشتند. همه اصحاب در برابر حق از نظر رسول اکرم (ص) یکسان بودند. (4)
2- ایمان و عبودیت
حضرت رسول اکرم (ص) علی رغم این که پروردگارش او را به مقام رسالت و محبوبیت و اصطفاء مشرف نموده و لغزش هاب گذشته و آینده اش را مورد عفو قرار داده بود، اما مع الوصف او بیش از هر کسی در عبادت الهی مجاهدت می فرمود و به شدت در آن منهمک بود و به آن عشق می ورزید.مغیره بن شعبه می گوید: رسول الله چنان عبادت و شب زنده داری می فرمود که پاهای مبارک متورم می شد. گفته شد، یا رسول الله! خداوند متعال تمام گذشته و آینده شما را عفو فرموده است؟ فرمود: «افلا اکون عبداً شکورا» آیا من بنده سپاسگزاری نباشم؟
ام المؤمنین عائشه صدیقه می گوید: «قام النبی صلی الله علیه و سلم بایة من القرآن لیله» آن حضرت (ص) با یک آیه تمام شب قیام نمود.
ام المؤمنین عایشه روایت می کند: حضرت طوری روزه می گرفت که ما خیال می کردیم دیگر افطار نمی کند و وقتی افطار می کرد، می گفتیم دیگر روزه نمی گیرد.
عبدالله بن شخیر می گوید: من خدمت رسول الله (ص) شرفیاب شدم در حالی که آن حضرت مشغول نماز بود، و از سینه اش بر اثر گریه، صدایی مانند صدای دیگ در حال جوشیدن به گوش می رسید.
به غیر از نماز با چیز دیگری آرام نمی گرفت و همیشه بعد از ادای یک نماز مشتاق و منتظر نماز دیگر بود و می فرمود: «و جعل قره عینی فی الصلاه»، روشنی چشم من در نماز است. صحابه گرامی می گویند: «کان اذا حزبه أمر صلی» هرگاه مشکلی پیش می آمد، به نماز می پرداخت.
رسول الله (ص) به نماز سخت عشق و علاقه می ورزید و منتظر آن می ماند. اصلاً آرام و قرار نمی گرفت تا این که متوجه به نماز می شد. گاهی به مؤذنش بلال می فرمود: «یا بلال! اقم الصلاة، أرحنا بها» ای بلال! نماز را برپادار، ما را به وسیله آن آرامش و راحت بده.
3- رفتار خانوادگی
رسول الله (ص) با همه مناقب و مفاخری که داشت، در منزلش فردی مانند سایر افراد بشر بود، ام المؤمنین عایشه صدیقه می فرماید: خودش لباسش را تمیز می کرد، گوسفند را می دوشید، کار خودش را انجام می داد و اضافه می کند: لباس ها را وصله می زد و کفش خود را مرمت می کرد.انس می گوید: من کسی را ندیده ام که مانند رسول الله نسبت به خانواده اش مهربان باشد. ام المؤمنین عایشه می گوید: رسول الله (ص) فرمودند: بهترین شما کسی است که با خانواده اش خوب باشد و من بهترین شما نسبت به خانواده ام هستم.»
ابوهریره می گوید: رسول الله (ص) هرگز از غذا عیب نمی گرفت، اگر دوست می داشت می خورد، اگر نمی پسندید ترک می فرمود.
4- رهبری و مدیریت اجتماعی و اقتصادی، مدارا و آسان گیری و عدالت
زندگی رسول خدا (ص) را با هم مختصر مرور کردیم و سیره او را از زاویه اخلاق انسانی اختصاراً عرضه نمودیم. هم اکنون می خواهیم درخشش های نظام اقتصادی و اجتماعی او و جهات بارز و روشنی را، از آن بیان نماییم.با تفکری عمیق در نظام اقتصادی محمد (ص)، آن را نظامی آسان گیر، هم گام و هماهنگ با فطرت، می بینیم که انسان را به پیچ و خم ها نمی کشاند و در مشکلات لاینحل، وارد نمی کند و این به طور مداوم، کار و حالت او (ص) بود. چه بهتر و خوب تر، که همیشه در بین دو کار، آسان تر آن را انتخاب و اختیار می کرد.
و حضرتش (ص) وفتی که معاذ و ابوموسی را یمن اعزام می دارد، می گوید: آسان گرفتن، نه سخت گیری. شادمان کردن، نه منفور کردن. به هم پیوستن، نه اختلاف داشتن.
و کتاب او قرآن می گوید: [یُریدُ بِکُمُ الیُسْرَ و لا یُریدُ بِکُمُ العُسْرَ] (5)، خداوند، راحتی و آسایش شما را می خواهد، نه سختی و تنگی را. و [ما یَفْعَلُ اللهُ بِعَذابِکُم]، خداوند (بدون تمرد) شما را عذاب نمی دهد. نزد محمد (ص) واجب است که زندگی بر دو ستون آسان گرفتن و شادمان نمودن، پایدار باشد. به اصطلاح امروزی سهل و ساده گرفتن. همه چیز باید به سهولت زندگی مردم منجر شود. این اصولی است که محمد (ص) مقرر و تثبیت نموده است و همه چیز باید به شادمانی و سرور منتهی گردد و این چیزی است، که محمد (ص)، دوست دارد. و حضرتش (ص) این دو راه را در کل زندگی خود، معمول می داشت و این، سهولت و خیراندیشی، طبیعت اقتصادی او بود و می فرمود:
رحمت خدا بر انسانی باد که در خرید و فروش بخشنده باشد. و قرآن می گوید [وَ لا تَنْسَوا الفَضْلَ بَینَکُم] در بین خودتان بخشش را فراموش نکنید.
و هر جا این دو صفت را (سهولت و بخشش) در زندگی یافتید، روی زمین برای انسان، روشن و نورانی می شود. آسان گیری در معاملات، بسیاری از مشکلات آن را حل و فصل می کند. محبت و شادمانی، در معاملات، بسیاری از عقده های درونی را از بین می برد و لبخند به روی برادرت، صدقه محسوب می شود.
هرجا تمدن جدید، در فنون معاملات و اسلوب اداره کارها، ابداع گردد، از این دو اصل سهولت زندگی و اشاعه شادمانی یا سعادت در زندگی هرگز خارج نمی شود.
وقتی که از مختصر سیره و زندگی حضرت محمد (ص) فارغ می شویم، با سؤالی که در تمام دنیا معروفیت دارد، رو در رو خواهیم شد و آن عبارت است از این که روح اقتصادی محمد (ص) چیست؟
در جواب می گوییم: روح اقتصادی محمد (ص)، همان عدالت است و قانون که گفته خداوند بزرگ است: [اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعدلِ] آنچه که قطعی و مسلم است. خداوند به اجرای عدالت فرمان می دهد.
هر کاری که در بین مردم منجر به عدالت شود، از آنهایی است که خداوند به آن فرمان داده است و اگر به ظلم و ستم منتهی گردد، از آنهایی است که خداوند آنها را منع نموده است.
اسلام به نام ها و شعارها توجهی ندارد، بلکه واقعیت و حقیقت اشیا را می خواهد. آیا این عدل است یا ستم؟ پس هر نظام اقتصادی که عدالت را به تحقق رساند، آن حق است و هر نظامی که در بین مردم، ستم روا دارد، آن باطل است.
پس عدالت در نظام مشترک اقتصادی، اجتماعی محمد (ص) اصل ثابتی است و آن سیّال و روان است؛ متحجّر و خشک نمی باشد و با جامعه متبلور و درخشان است.
5- رهبری و مدیریت سیاسی و نظامی
بیان نمودن فعالیت های سیاسی و نظامی آن حضرت (ص) به قدری فراگیر و گسترده است که واقعاً نمی توان آن را در قالب چند سطر گنجاند. با بررسی غزوات و جنگ هایی که آن حضرت (ص) علیه مشرکین و کفار داشته اند، می توان به مدیریت سیاسی و نظامی ایشان پی برد.بنده به جهت گستردگی و شهرت این موضوع، از بیان آن صرف نظر کرده و در این راستا تنها به یک سؤال بسیار مهم پاسخ می دهم:
سؤال این است که آیا سیاست با دین ارتباط دارد یا خیر؟
مفتی محمد تقی عثمانی در کتاب تکمله فتح الملهم می نویسند:
سیاست از جایگاه ویژه ای در دین برخوردار است و بین این دو رابطه ای ژرف قرار دارد، اما مسیحیان مشهور ساخته اند که دین و سیاست دو شیء متضاد هستند و هیچ تعلق و ارتباطی با یکدیگر ندارند.
متأسفانه امروزه این نظریه در نفرت انگیزترین شکل با نام لائیک و یا سکولاریزم در حال پیشرفت است تا جایی که بدین گونه دین از تمام جوانب زندگی بیرون رانده شد.
این نظریه در واقع شرک آوردن به خدا است؛ زیرا قائلین به این ایده دین را منحصر به مساجد و عبادت خانه ها دانسته و می گویند که دین هیچ گونه مداخلتی در نظام اقتصادی و دنیایی ندارد. پس طبق نظر آنها گویا یک خدا مخصوص برنامه های عبادات و رسومات است و -نعوذبالله- برای به گردش در آمدن نظام دنیوی، خداوند دیگری نیز وجود دارد.
هر انسان دارای هر موقعیتی که باشد و در هر حالی که شب و روز خود را سپری می کند باید بداند که سیره و زندگانی حضرت محمد (ص) بهترین راهنما و سرمشق زندگی است که تاریکی های زندگی را با نور فروزان خود روشن می کند و کدورت های حیات را برطرف می سازد. نابسامانی ها را سامان می بخشد و انحرافات را اصلاح و کجی ها را راست می نماید.
6- زندگی دنیا از دیدگاه حضرت رسول الله (ص) و زهد او
مال دنیا و درهم و دینار از دیدگاه رسول الله (ص) دارای چه ارزشی بود؟ شاید بزرگ ترین مجموعه کلمات و قدرت بیان نتواند واقعیت را تعبیر نماید.گفتار معروف آن حضرت (ص)، که خودش نمونه عملی آن بود و زندگی اش بر محور آن می چرخید، این بود: «اللهم لا عیش الا عیش الآخره» بارالها! زندگی فقط زندگی آخرت است.
روزی عمربن خطاب (رض) دید که حضرت رسول اکرم (ص) بر حصیری دراز کشیده و اثر آن بر بدن مبارک دیده می شود. اشک از چشمان حضرت عمر (رض) سرازیر شد. رسول الله (ص) فرمود: عمر! چرا گریه می کنی؟ عمر گفت: یا رسول الله! شما برگزیده ترین خلق خدا هستید، حالت شما این است، اما کسری و قیصر در رفاه بسر می بردند. چهره مبارک رسول الله (ص) از سخن عمر (رض) قرمز شد، فرمود: آیا تو در شک هستی ای ابن الخطاب؟ سپس افزود: «اولئک قوم عجلت لهم طیباتهم فی حیاتهم الدنیا» آنها کسانی هستند که سهمیه خوشی هایشان در همین دنیا به آنها داده شده است و در آخرت سهمی ندارند.
آن حضرت (ص) این طرز زندگی را نه تنها برای خودش می پسندید، بلکه دوست داشت اهل و خانواده اش نیز دارای همین روش زندگی باشند.
ابوهریره می گوید: قسم به آن که جان ابوهریره در قبضه اوست، که رسول الله (ص) و خانواده اش سه روز پشت سر هم از نان گندم سیر نمی خوردند، تا این که دنیا را وداع گفتند.
عایشه (رض) می گوید: بر ما آل محمد (ص) یک ماه سپری می شد، ولی در خانه مان آتش (برای پختن) روشن نمی شد، صرفاً به دو چیز اکتفا می کردیم؛ یکی خرما، دیگری آب.
زره جنگی آن حضرت (ص) پیش یک یهودی به گرو گذاشته شده بود، چیزی نمی یافت تا آن را از دست یهودی بستاند. تا این که از دنیا رحلت فرمود. رسول اکرم (ص) وقتی به حجه الوداع رفتند، مسلمانان تا جایی که نگاه کار می کرد، با ایشان همراه بودند، تمام شبه جزیره تحت فرمان حضرت بود. اما با این وصف، حضرت بر پالانی کهنه که بر آن چادری به ارزش چهار درهم گذاشته شده بود، مسافرت نمودند و چنین دعا کردند: «اللهم اجعله حجاً لا ریاء فیه و لا سمعه» بارالها! این حج را خالی از هرگونه ریا و تظاهر بگردان.
7- عطوفت و مهرورزی آن حضرت (ص)
عبادت و زهد رسول الله (ص) و توجه همه جانبه اش به سوی خدا و مشغولیت و مناجات های وی با پروردگار خویش، هرگز مانع خوش رویی و خوشرفتاری وی با مردم نمی شد، بلکه مع الوصف از احوال مردم می پرسید. از آنان دلجویی می کرد و با ملاطفت رفتار می کرد و حق هر صاحب حق را ادا می نمود و این کاری است که از هر کسی ساخته نیست. در صورتی که می فرمود: اگر شما می دانستید آنچه را که من می دانم، کمتر می خندیدید و بیشتر گریه می کردید.رسول الله (ص) بیش از هر کس سعه صدر داشت، نرم خو و خوش معاشرت بود؛ با اصحابش مزاح می فرمود و با آنها اختلاط و گفت و گو می نمود. با کودکانشان شوخی می کرد و آنها را در آغوش خود می نشاند. دعوت آزاده، برده، کنیز و بینوا را قبول می فرمود. در اقصی نقط شهر به عیادت بیماران می رفت و عذر معذرت خواه را می پذیرفت.
عبدالله بن حارث می گوید: «ما رأیت اکثر تبسماً من رسول الله (ص)» من کسی را ندیده ام که بیش از رسول الله (ص) تبسم کند. رسول الله (ص) بسیار با محبت و خیلی مهربان بود. عواطف و احساسات لطیف بشری در زیباترین مظهر خود، در وجود آن حضرت تجلی یافته بود.
و انس بن مالک می گوید: رسول الله به فاطمه (رض) می گفت: ای فاطمه! دو فرزندم (حسن و حسین) را صدا کن، آنگاه آن ها را می بویید و به خود می چسبانید. یک بار نوه اش حسن بن علی را صدا زد، حضرت حسن (رض) با سرعت آمد و در آغوش حضرت (ص) قرار گرفت و دستش را داخل محاسن مبارک فرو برد.
اسامه بن زید روایت می کند، که دختر رسول الله (ص) به آن حضرت پیغام فرستاد که فرزندش در حال احتضار است، تشریف بیاورید. رسول الله (ص) کسی را فرستاد که به وی سلام برساند و بگوید: «ان الله ما اخذ و ما أعطی و کل شیء عنده مسمی، فلتصبر و لتحتسب» باید صبر کند و امیدوار پاداش و اجر باشد، مال خداست آنچه می گیرد و می دهد و هر چیز نزد وی میعاد معینی دارد.
اما دختر آن حضرت (ص) مجدداً کسی را فرستاد و سوگند داد که حتماً تشریف بیاورد، آن حضرت (ص) برخاست، ما هم با وی برخاستیم و رفتیم. وقتی نشست، بچه پیش وی آورده شد، بچه را در حالی که نفسش قطع می شد در آغوش خود نشاند. در این حال از چشمان مبارک اشک سرازیر شد. سعد گفت: «ما هذا یا رسول الله!» یا رسول الله این گریه چیست؟ فرمود: این نوعی رحمت است که خداوند آن را در دل های هر یک از بندگانش که بخواهد قرار می دهد و همانا خداوند بر همان بندگان ترحم می فرماید که آنها بر دیگران مهربانی و ترحم کنند.
حضرت بر کودکان بسیار عطوف و مهربان بود. انس روایت می کند، که یک بار رسول اکرم (ص) از کنار کودکانی که بازی می کردند، عبور کرد و به آنها سلام داد.
نسبت به مسلمانان بسیار رئوف بود و احوال و اوضاع آنها را خیلی مراعات می نمود و ناراحتی و ملال شان را لحاظ می کرد. ابن مسعود می گوید: رسول الله (ص) در موعظه، رعایت حال ما را می کرد؛ مبادا خسته و ملول شویم.
آن حضرت (ص) با وجود عشق و علاقه اش به نماز، هرگاه صدای گریه کودکی را می شنید، نماز را کوتاه و مختصر می کرد و می فرمود: من وقتی برای نماز می ایستم، دلم می خواهد آن را طولانی کنم، اما همین که صدای گریه کودکی به گوشم می رسد، از اندیشه این که مبادا مادرش ناراحت شود، نماز را مختصر می کنم.
خداوند متعال قلب مبارک پیامبر برگزیده اش را از حسد و کینه پاک کرده بود. نسبت به هیچ کسی در دلش بدی و کینه نداشت، می فرمود: هیچ کسی درباره یاران من چیزی به من نرساند، چرا که من دوست دارم وقتی به سوی شما می آیم، دلم کاملاً پاک و صاف باشد. آن حضرت برای مسلمانان همچون پدری مهربان بود و همه مسلمانان نزد وی مانند افراد خانواده اش بودند؛ بر آنها چنان شفقت می ورزید که زنان شیرده بر کودکی که تازه از شیرش جدا کنند، شفقت می ورزند.
حضرت به این کار نداشت که الله جل شأن به آنها چه قدر نعمت، مال و رزق ارزانی داشته است، اما در مورد بدهکاری های آنان نگران بود و مسئولیت آنها را بر دوش می گرفت و می فرمود: هر کسی مالی از خود بجای بگذارد، آن مال مربوط به وارثانش است، اما اگر بدهکاری و مسئولیتی دارد، بر عهده ما است.
خلاصه این که پیامبر گرامی اسلام متصف به همه صفات کمال بود که از بین آنها می توان به صفاتی همچون عصمت، حیا، عفو و گذشت و حلم و بردباری اشاره کرد. او از چنان تواضع و فروتنی، رحم و شفقت، اقتدار و عدالت، صبر و شکیبایی برخوردار بود که مثل آن را در هیچ کس نمی توان یافت. خداوند سبحان در کلام پاکش می فرماید: «و انک لعلی خلق عظیم».
ویژگی هایی را که ما به آن اشاره داشتیم و یا نویسندگان دیگر تاکنون آنها را بیان داشته اند، چکیده ای از دو بیت زیبا و جامع حسان بن ثابت است که می فرماید:
و أحسن منک لم تر قط عینی
و أجمل منک لم تلد النساء
خلقت مبرءاً من کل عیب
کانک قد خلقت کمال تشاء
اقبال لاهوری چه زیبا می فرماید:
در دل مسلم مقام مصطفی است
آبروی ما زنام مصطفی است
بوریا ممنون خواب راحتش
تاج کسری زیر پای امتش
در شبستان حراء راحت گزید
قوم و آیین و حکومت آفرید
ماند شبها چشم او محروم نوم
تا به تخت خسروی خوابید قوم
وقت هیجا تیغ او آهن گداز
دیده او اشکبار اندر نماز
در دعای نصرت، آمین تیغ او
قاطع نسل سلاطین تیغ او
در جهان آیین نو آغاز کرد
مسند اقوام پیشین در نورد
روز محشر اعتبار ماست او
در جهان هم پرده دار ماست او
لطف و قهر او سراپا رحمتی
آن به یاران، این به اعداء رحمتی
آن که بر اعداء در رحمت گشاد
مکه را پیغام لا تثریب داد
از خداوند منان مسئلت داریم که ما را از پیروان راستین حضرت محمد مصطفی (ص) بدارد و در آخرت ما را از شفاعت ایشان بهره مند گرداند.
پی نوشت ها :
1. سوره تین، آیه 4.
2. سوره قلم، آیه 4.
3. سوره احزاب، آیه 21.
4. برای آگاهی بیشتر رجوع شود به نهج البلاغه (خطبه های 160 و 94 و 100 و 109 و...).
5. سوره بقره، آیه 185.
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغة
3- تکمله فتح الملهم
4- قهرمان قهرمانان
5- جامعه گرایی اسلامی
6- محمد در اروپا
7- خاتم پیامبران
8- فصلنامه علمی، فرهنگی، اجتماعی ندای اسلام
9- دیوان اقبال لاهوری
منبع: جمعی از اندیشمندان؛ (1386)، ویژگی های سیره ی پیامبر اعظم «ص»: مجموعه مقالات بیستمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی- معاونت فرهنگی