نویسنده: حسین اندام
بر طبق نظریه همگرایی کلارک کر ، صنعتی شدن نیروی عمده شکل دهنده دنیای امروز است که در راستای آن، جوامع، از برخی جهات به یکدیگر شبیه می شوند. به عقیده او، "منطق صنعت گرایی" باعث می شود توسعه اجتماعی، یک سلسله تغییرات معین در نهادهای اجتماعی را پدید آورد. بعدها نظریه او به خاطر محدودیت هایش به چالش کشیده شد؛ از آن جمله که هرچند صنعتی شدن تأثیر فراگیری دارد، اما تنها یکی از تأثیراتی است که به توسعه جوامع مدرن شکل می دهد.
همگرایی را در هر دو منظر نامگذاری سال 1392 توسط رهبر معظم انقلاب چه از نظر منظر اقتصادی و منظر سیاسی میتوان مشاهده کرد. از منظر اقتصادی، نظریه همگرایی به یک رشته سیاستهایی اطلاق میشود که محدودیتهای تجاری و موانع و تبعیضات موجود بر سر راه روابط اقتصاد بینالملل را حذف و یا به حداقل ممکن تقلیل دهد. هدف از همگرایی اقتصادی، گسترش تولید جهانی و به تبع آن، تخصص در تولید داخلی، کسب درآمدهای ارزی، کاهش هزینههای تولید در سطح منطقه، افزایش تجارت، صرفهجویی در منابع کمیاب داخلی، توزیع بهینه درآمد، افزایش کارایی در تولید و تجارت، افزایش سرمایهگذاریهای خارجی و استفاده از مزیتهای نسبی میباشد. البته از جهتی دیگر همگرایی اقتصادی به دنبال آزادسازی تجاری است و در نهایت ایده «جهانی شدن اقتصاد» را در سر میپروراند. می توان با پشت سرگذاردن تحریم ها و برقرری روابط مناسب بین المللی با کشورهای دوست و کشورهای اسلامی و علی الخصوص کشورهای عضو جنبش عدم تعهد که ایران به عنوان رئیس آن می باشد، با ایجاد همگرایی در تجارت بین المللی راه را برای شکوفایی اقتصادی هموار نمود.
اکنون اتحادیه اروپا تنها بلوک اقتصادی و تا اندازهای سیاسی منطقهای است که نسبتاً از نفوذ و نقشآفرینی آشکار جهانی برخوردار است. در حقیقت، روند همگرایی اقتصادی و سیاسی موجود میان دول اروپایی عضو این اتحادیه، در مباینت با اصول و قواعد حاکم بر سیاست بینالملل که از بافت رئالیستی برخوردار هستند، به سر میبرد. در بخش همگرایی اقتصادی، اتحادیه اروپا توانسته است در مقام یک قدرت جهانی ظاهر شده و به واسطه این جایگاه، نقش مؤثر و تعیینکنندهای در نظام تصمیمگیری بینالمللی در قلمرو اقتصاد داشته باشد. هماکنون اتحادیه اروپا بزرگترین معاملهگر تجاری جهانی است. جنبش عدم متعهدها نیز می تواند با استفاده از تجارب اتحادیه اروا و با استفاده از همگرایی منطقه ای در اقتصاد و سیاست نقش مهمی در توسعه کشورهای عضو ایفا کند.
از منظر سیاسی باید همه واحدهای سیاسی کشور و تمامی احزاب به طور داوطلبانه از اعمال اقتدار تام خویش برای رسیدن به هدفهای مشترک صرفنظر کرده از یک قدرت فوق ملی به نام رهبری پیروی کنند. همچنین تعامل و ایجاد رابطه صلح آمیز میان اقشار مختلف جامعه و سیاستمداران و احزاب مختلف در یک کشور و روابط بین المللی دولت با سایر کشورها در عصر کنونی که بسیاری از معادلات سیاسی را متأثر ساخته و فاصلة میان ملتها و دولت ها را به حداقل ممکن تقلیل داده است، امری اجتناب ناپذیر و از ضروریات می باشد. بسیاری از مسائل از جمله مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، زمینهساز اختلافاتی است که مانع از همگرایی احزاب، رجال سیاسی و قوای سه گانه است که باید با نگاهی ملی به مسائل از بروز این اختلافات جهت رسیدن به همگرایی سیاسی و اقتصادی جلوگیری نمود.
نامگذاری حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی توسط رهبر انقلاب به گونه ای هوشمندانه است که پس از بررسی ها و به زعم نگارنده بدون همگرایی سیاسی و برقراری شاخص های آن، همگرایی اقتصادی امکانپذیر نیست. تجربه همگرایی های موفق و "مؤثر" نشان دادهاند که قبل از آن، کشورها مبادرت به ایجاد همگرایی سیاسی میان خود مبادرت ورزیده و بسیاری از اختلافات تأثیرگذار را حل و فصل نمودند و شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که بدون همگرایی سیاسی، کشورها هرگز نخواهند توانست از همگرایی اقتصادی پایدار و دامنهدار برخوردار شوند. کشورهای عضو « آ سه آن » قبل از ایجاد همگرایی اقتصادی، سال ها برای ایجاد یک همگرایی سیاسی موفق تلاش کردند و بالاخره، پس از موفقیت نسبی در برقراری شاخص های همگرایی سیاسی، یک همگرایی "مؤثر" اقتصادی را پایهریزی کردند. هر چند اندیشه همگرایی از اوایل قرن نوزدهم در اروپا شروع شد ولی تا قبل از جنگ جهانی دوم، بسیاری از موضوعات همگرایی منطقهای محصول تفکر گروههای سیاسی بود. پس از جنگ، اندیشة حکومت جهانی، ذهن بسیاری از متفکرین و نظریه پردازهای غربی را به خود مشغول کرد. اما امروزه، نظریه همگرایی را تنها در قالب یک نظریه سیاسی نباید پنداشت که باید بخش مهمی از راهبرد دیپلماسی کشورها باشد. همانگونه که روابط اقتصادی و مبادلات انرژی سه جانبه میان جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان را می توان نمونه ای از تلاش در جهت همگرایی اقتصادی تصور کرد که منجر به روابط سیاسی خوبی بین این کشورها شده است.
دولت و ملت ایران با مبنا قرار دادن نامگذاری سال 1392 و در نظر گرفتن سیاست های کلان و نامگذاری های چند سال اخیر در خصوص مسائل سیاسی و و اقتصادی همانگونه که مصدق با ملی کردن صنعت نفت به یک حماسه سیاسی و اقتصادی در تاریخ ایران معاصر دست زد دوره ای که شرایط در آن بسیار مشابه با شرایط فعلی بود و تحریم نفت ایران از سوی انگلیس منجر به آن شده بود که شرایط اقتصادی کشور بسیار وخیم باشدو با تکیه بر شرایط منطقه ای و استعدادهای موجود در ایران می توانند زمینه ساز حماسه سیاسی و اقتصادی در سال 1392 باشند.
منبع:رویش نیوز
همگرایی را در هر دو منظر نامگذاری سال 1392 توسط رهبر معظم انقلاب چه از نظر منظر اقتصادی و منظر سیاسی میتوان مشاهده کرد. از منظر اقتصادی، نظریه همگرایی به یک رشته سیاستهایی اطلاق میشود که محدودیتهای تجاری و موانع و تبعیضات موجود بر سر راه روابط اقتصاد بینالملل را حذف و یا به حداقل ممکن تقلیل دهد. هدف از همگرایی اقتصادی، گسترش تولید جهانی و به تبع آن، تخصص در تولید داخلی، کسب درآمدهای ارزی، کاهش هزینههای تولید در سطح منطقه، افزایش تجارت، صرفهجویی در منابع کمیاب داخلی، توزیع بهینه درآمد، افزایش کارایی در تولید و تجارت، افزایش سرمایهگذاریهای خارجی و استفاده از مزیتهای نسبی میباشد. البته از جهتی دیگر همگرایی اقتصادی به دنبال آزادسازی تجاری است و در نهایت ایده «جهانی شدن اقتصاد» را در سر میپروراند. می توان با پشت سرگذاردن تحریم ها و برقرری روابط مناسب بین المللی با کشورهای دوست و کشورهای اسلامی و علی الخصوص کشورهای عضو جنبش عدم تعهد که ایران به عنوان رئیس آن می باشد، با ایجاد همگرایی در تجارت بین المللی راه را برای شکوفایی اقتصادی هموار نمود.
اکنون اتحادیه اروپا تنها بلوک اقتصادی و تا اندازهای سیاسی منطقهای است که نسبتاً از نفوذ و نقشآفرینی آشکار جهانی برخوردار است. در حقیقت، روند همگرایی اقتصادی و سیاسی موجود میان دول اروپایی عضو این اتحادیه، در مباینت با اصول و قواعد حاکم بر سیاست بینالملل که از بافت رئالیستی برخوردار هستند، به سر میبرد. در بخش همگرایی اقتصادی، اتحادیه اروپا توانسته است در مقام یک قدرت جهانی ظاهر شده و به واسطه این جایگاه، نقش مؤثر و تعیینکنندهای در نظام تصمیمگیری بینالمللی در قلمرو اقتصاد داشته باشد. هماکنون اتحادیه اروپا بزرگترین معاملهگر تجاری جهانی است. جنبش عدم متعهدها نیز می تواند با استفاده از تجارب اتحادیه اروا و با استفاده از همگرایی منطقه ای در اقتصاد و سیاست نقش مهمی در توسعه کشورهای عضو ایفا کند.
از منظر سیاسی باید همه واحدهای سیاسی کشور و تمامی احزاب به طور داوطلبانه از اعمال اقتدار تام خویش برای رسیدن به هدفهای مشترک صرفنظر کرده از یک قدرت فوق ملی به نام رهبری پیروی کنند. همچنین تعامل و ایجاد رابطه صلح آمیز میان اقشار مختلف جامعه و سیاستمداران و احزاب مختلف در یک کشور و روابط بین المللی دولت با سایر کشورها در عصر کنونی که بسیاری از معادلات سیاسی را متأثر ساخته و فاصلة میان ملتها و دولت ها را به حداقل ممکن تقلیل داده است، امری اجتناب ناپذیر و از ضروریات می باشد. بسیاری از مسائل از جمله مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، زمینهساز اختلافاتی است که مانع از همگرایی احزاب، رجال سیاسی و قوای سه گانه است که باید با نگاهی ملی به مسائل از بروز این اختلافات جهت رسیدن به همگرایی سیاسی و اقتصادی جلوگیری نمود.
نامگذاری حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی توسط رهبر انقلاب به گونه ای هوشمندانه است که پس از بررسی ها و به زعم نگارنده بدون همگرایی سیاسی و برقراری شاخص های آن، همگرایی اقتصادی امکانپذیر نیست. تجربه همگرایی های موفق و "مؤثر" نشان دادهاند که قبل از آن، کشورها مبادرت به ایجاد همگرایی سیاسی میان خود مبادرت ورزیده و بسیاری از اختلافات تأثیرگذار را حل و فصل نمودند و شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که بدون همگرایی سیاسی، کشورها هرگز نخواهند توانست از همگرایی اقتصادی پایدار و دامنهدار برخوردار شوند. کشورهای عضو « آ سه آن » قبل از ایجاد همگرایی اقتصادی، سال ها برای ایجاد یک همگرایی سیاسی موفق تلاش کردند و بالاخره، پس از موفقیت نسبی در برقراری شاخص های همگرایی سیاسی، یک همگرایی "مؤثر" اقتصادی را پایهریزی کردند. هر چند اندیشه همگرایی از اوایل قرن نوزدهم در اروپا شروع شد ولی تا قبل از جنگ جهانی دوم، بسیاری از موضوعات همگرایی منطقهای محصول تفکر گروههای سیاسی بود. پس از جنگ، اندیشة حکومت جهانی، ذهن بسیاری از متفکرین و نظریه پردازهای غربی را به خود مشغول کرد. اما امروزه، نظریه همگرایی را تنها در قالب یک نظریه سیاسی نباید پنداشت که باید بخش مهمی از راهبرد دیپلماسی کشورها باشد. همانگونه که روابط اقتصادی و مبادلات انرژی سه جانبه میان جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان را می توان نمونه ای از تلاش در جهت همگرایی اقتصادی تصور کرد که منجر به روابط سیاسی خوبی بین این کشورها شده است.
دولت و ملت ایران با مبنا قرار دادن نامگذاری سال 1392 و در نظر گرفتن سیاست های کلان و نامگذاری های چند سال اخیر در خصوص مسائل سیاسی و و اقتصادی همانگونه که مصدق با ملی کردن صنعت نفت به یک حماسه سیاسی و اقتصادی در تاریخ ایران معاصر دست زد دوره ای که شرایط در آن بسیار مشابه با شرایط فعلی بود و تحریم نفت ایران از سوی انگلیس منجر به آن شده بود که شرایط اقتصادی کشور بسیار وخیم باشدو با تکیه بر شرایط منطقه ای و استعدادهای موجود در ایران می توانند زمینه ساز حماسه سیاسی و اقتصادی در سال 1392 باشند.
منبع:رویش نیوز
/ج