مؤثرترین ابزاردر جهت اقناع مخاطب رسانه است و انسانها معمولاً اتفاقات رخداده را آن گونه تفسیر میکنند که رسانههای مسلط بر آنها میخواهند. رسانهها وقایع را طوری جلوه میدهند که مخاطب برداشت مد نظر آنها را داشته باشد. بزرگنمایی، گفتن بخشی از حقایق و در برخی موارد کتمان و انکار، ابزارهای متداول در این عرصه است. رسانهها در جوامع امروزی طیف بسیار گستردهای از اهداف را دنبال میکنند که عدم آگاهی نسبت به آنها میتواند ما را نسبت به این پدیده تأثیرپذیرتر سازد؛ اهدافی همچون جامعهپذیر کردن، سرگرمی،[1] نظارت و اطلاعرسانی، تفسیر، پیوند انسانها و...
در این مقاله، تحلیلی از عملکرد رسانهها، اعم از داخلی و خارجی، نسبت به مقولهی «اقتصاد مقاومتی» ارائه میشود. با این توضیح که مطابق اعتقاد مک لوهان، رسانه در هر تعریفی، یا خود پیام است یا اصلاً برای پیامرسانی به وجود آمده است. پیام نیز یا خود فرهنگ است یا برای انتقال فرهنگ انتشار یافته است.
اقتصاد مقاومتی به مثابهی دکترین کشور برای مواجهه با تحریمها و پیشرفت در شرایط فعلی است که توسط مقام معظم رهبری (دام ظله) مطرح شده است. مردمی کردن اقتصاد، کاهش وابستگی به نفت، مدیریت مصرف، استفادهی حداکثری از زمان، منابع و امکانات، حرکت بر اساس برنامه، وحدت و همبستگی، حمایت از تولید ملی و مدیریت منابع ارزی را میتوان استراتژی اصلی این مفهوم نوظهور دانست.
رسانه در جوامع امروزی
در عصر جهانیسازی، ارتباطات و اطلاعرسانی در شناخت و ادراک مردم از تنوع فرهنگی میتواند تحول ایجاد کند و با ایجاد شبکههای محلی رادیویی و تلویزیونی در مناطق متفاوت، میتوان به ارزیابی و بازسازی خردهفرهنگها کمک کرد. به طور کلی در جوامع، رسانهها سازوکار مؤثر جامعهپذیریاند. رسانهها ابزار عمدهای هستند که توسط آنها مردم ساختارها و حوادث جامعه را شناسایی و تفسیر میکنند و افراد به گونهای نقشآفرینی خود را بر اساس آنها سامان میبخشند که در تعارض اساسی با رفتار مورد انتظار دیگر افراد جامعه قرار نگیرد.طلوعی (1385، ص 75) معتقد است که بررسی ماهیت و طبیعت رسانهها بدون مراجعه به تفکرات مک لوهان،[2] صرفنظر از مسئلهی پذیرفتنی یا ناپذیرفتی بودن آنها، اگر ناممکن نباشد، بسیار نارسا خواهد بود. بر این اساس، تمامی رسانهها (در میان سایر ویژگیها) از ویژگی پیامرسانی برخوردارند. تمامی رسانههای همگانی، بنا به ویژگی دارا بودن مخاطبین انبوه و امکان گسترش شبکهی ارتباطی (امکان تکنولوژیکی)، استعداد جهانی شدن را دارند. پروژهی جهانیسازی فرهنگ قرنهاست که آغاز شده، اما آنچه تحقق آن را به چنین شتابی رسانده است وجود همین رسانههای همگانی یا به عبارت امروزی، استفادهی همگانی از بزرگراههای ارتباطی است که بر خلاف گذشته، مخاطب خود پیامگذار نیز میشود. مجرای ارتباطی ترکیبی بسیار پیچیده از انواع تکنولوژیهای ارتباطی کامپیوتری است. بعضی از رسانهها اصلاً ویژهی اطلاعرسانی و بعضی دیگر ویژهی تفریح و سرگرمیاند. برخی از رسانهها به عقل و اندیشهی مخاطب متوسل میشوند و برخی دیگر به احساسات او. بعضی وسایل برتر و پیشرفتهتر برای تبلیغ و ترویج تجاریاند و بعضی دیگر چنین نیستند.
رسانههای داخلی
رسانههای داخلی را میتوان در دو زمینه تحلیل نمود. اول اینکه رسانههای داخلی باید نقش خود را در تبیین و اطلاعرسانی اقتصاد مقاومتی به خوبی ایفا نماید و دوم اینکه خودِ رسانههای داخلی تا آنجا که میتوانند عامل به اقتصاد مقاومتی باشند. نکتهی مهم اینجاست که اگر این دو ویژگی همزمان در رسانههای داخلی وجود داشته باشد، گفتمانسازی در زمینهی اقتصاد مقاومتی رخ میدهد. در این میان، نقش صداوسیما به عنوان فراگیرترین رسانهی داخلی، که به تعبیر مقام معظم رهبری (دام ظله) «دانشگاهی برای تدریس اصول اسلامیـانقلابی» است، دوچندان میشود.در مورد اول، با بررسی عملکرد رسانههای داخلی، جای خالی برنامههای تخصصی در زمینهی اقتصاد مقاومتی به شدت احساس میشود. میزگردها، کرسیهای آزاداندیشی، ویژهبرنامههای تخصصی و... ضروری است در تبیین اقتصاد مقاومتی صورت پذیرند. در مورد دوم، یعنی عاملیت به اقتصاد مقاومتی، ضعفهای بیشتری به چشم میخورد. اگر بنا به تعریف مک لوهان، رسانه را پیام بدانیم، آیا تا کنون پیامی در زمینهی «مدیریت مصرف» توسط رسانههای داخلی به ویژه رسانههای بصری به مخاطب منتقل شده است؟ تبلیغات محصولات خارجی، به ویژه در روزنامهها و سایتها، ترویج مدگرایی در سینما، مصرفگرایی و عادی جلوه دادن آن در صداوسیما، استفاده و ترویج تولیدات خارجی و... همگی از مصادیق عامل نبودن رسانهی داخلی به اقتصاد مقاومتی است.
رسانههای خارجی
با بررسی عملکرد رسانههای خارجی در زمینهی اقتصاد مقاومتی، درمییابیم که رسانههای خارجی، در راستای پروژهی «تهاجم فرهنگی»، بیشتر به صورت نرم و ضمنی به تخریب و تبلیغات منفی در زمینهی «اقتصاد مقاومتی» میپردازند. برای مثال، تلاش برای «کاهش وحدت ملی»، «مصرفگرایی» و «تضعیف تولید ملی در برابر تولیدات خارجی» مواردی است که به صورت غیرمستقیم اقتصاد مقاومتی را دچار تهدید میسازد.توضیح اینکه پژوهش در واکنشهای تماشاگران سینما و تلویزیون در قبایل غیرمتمدن نشان داده است که این تماشاگران، فیلم را آن طور که مثلاً اروپاییان میبینند، نمیبینند و تنها عوامل و اشیای آشنا را تعقیب میکنند و به آنها مشغول میشوند و ارتباط صحنهها و پیگیری خط داستانی برایشان مطرح نیست. کودکان نیز به همین ترتیب، اغلب بر جزئیات، بیشتر از کل صفحهی تلویزیون نظر دارند.
بنابراین رسانه، صرفنظر از محتوا، به صورت پیام انتقال مییابد و میتواند نقش مهمی در اقناع اذهان مخاطبین داشته باشد. بسیاری از مخاطبین رسانههای جمعی، بدون اینکه خود بدانند، مورد هجمهی اطلاعاتی قرار میگیرند و دچار تزلزل در عقاید و تشکیک در معلومات میشوند (واعظی، 1388، 107) که اقتصاد مقاومتی یکی از این موارد است.
البته نباید از مواجههی مستقیم، اما اندک رسانههای خارجی با مقولهی اقتصاد مقاومتی غافل بود. رسانههای خارجی، با هدف کمرنگ ساختن اعتراضات مردم اروپا به طرحهای ریاضتی، از یک سو و تخریب مفهوم اقتصاد مقاومتی، از سوی دیگر، به شباهتسازی میان این دو پرداختهاند. این پیام رسانهای این گونه قابل تحلیل است که اقتصاد مقاومتی تافتهای جدابافته از اقتصاد ریاضتی نیست، همچنین مشکلات اقتصادی ایران دستکمی از بحران اقتصادی اروپا ندارد.
در تلاشی دیگر، روزنامهی واشنگتنپست، در تحلیلی از اقتصاد مقاومتی، میخواهد این گونه ذهن مخاطبان خود را متأثر سازد که اقتصاد مقاومتی هرچند تدبیری در زمینهی مقابله با تحریمهاست، اما با توجه به وضعیت اقتصادی و فرهنگی حاکم در ایران، موفقیت این استراتژی در هالهای از ابهام قرار دارد. در این گزارش (به نقل از فارس) آمده است: در حالی که اقتصاد ایران با تحریمهای اقتصادی روبهروست، اما این کشور برای تأمین نیازهای اساسی خود به داخل چشم دارد و تلاش میکند تا عادتهای مصرفی جامعه را، که به استفاده از برخی از محصولات خارجی خو گرفته است، تغییر دهد.
به نوشتهی این گزارش، مقامات ایران این اقدام را «اقتصاد مقاومتی» مینامند و این اقدام آنها نشاندهندهی مقاومت در برابر تلاشهای غرب برای متوقف ساختن برنامهی هستهای این کشور است. این تلاشها با اینکه ثابت شده چالشانگیز است، سبب میشود ایران از واردات بینیاز شود و محصولات بیشتری را در داخل تولید کند. به نوشتهی این گزارش، اما ایرانیها برای اعتماد به تمام محصولات داخلی آماده نیستند، حتی اگر آنها ارزانتر باشند.
پیشنهادات
رسانههای داخلی، به ویژه رسانهی ملی، نقش تعیینکنندهای در گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی دارد. همان طور که ضعف در تبیین و عدم عاملیت به اقتصاد مقاومتی میتواند این مقوله را به حاشیه براند، تبیین دقیق و پیگیری استراتژیهای آن، در عمل میتواند برکات فراوانی داشته باشد. ماتریس ذیل، چارچوب پیشنهادی در زمینهی گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی است که بیشتر پیرامون رسانهی ملی است.
|
استراتژیهای کوتاهمدت |
استراتژیهای بلندمدت |
استراتژیهای ملی و منطقهای |
- تبیین دقیق از اقتصاد مقاومتی و رصد اخبار آن |
- سیاستگذاری در زمینهی عاملیت به اقتصاد مقاومتی: پرهیز از اشاعهی تجملگرایی |
استراتژیهای فراملی |
- تبیین دقیق از اقتصاد مقاومتی به عنوان راهحل مقابله با سلطهی اقتصادی، به ویژه در کشورهای مستضعف و توسعهنیافته |
- سیاستگذاری در زمینهی نشان دادن اقتصاد مقاومتی به عنوان استراتژی نو و متمایز به دنیا و جلوگیری از مصادرهی آن توسط رسانههای بیگانه |
پینوشتها:
[1]. Entertainment
[2]. مارشال مک لوهان، پروفسور مرکز مطالعات رسانهای تورنتو و مطرحکنندهی مفهوم «دهکدهی جهانی» و جملهی معروف «پیام خود رسانه است» میباشد و از نظر توجه به فناوریهای ارتباطی، جزء چهرههای پیشتاز در این قلمرو به حساب میآید.
1. خبرگزاری فارس.
2. سایت مقام معظم رهبری (دام ظله).
3. علی طلوعی، جهانیسازی و رسانههای محلی (چِل پَرو)، تهران، مؤسسهی فرهنگیمطبوعاتی جامجم. 1385.
4.حسن واعظی، استعمار مدرن، جهانیسازی و انقلاب اسلامی، قم، انتشارات مؤسسهی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1388.
www.borhan.ir
/ج