1-لزوم دانستن آیین همسرداری
برای تصدی هر مقام و انجام هرکاری، تخصص و آمادگی یک شرط اساسی محسوب می شود و کسی که اطلاعات کافی و آمادگی قبلی نداشته باشد، نمی تواند کاری را خوب انجام دهد. گاهی جهالت و نادانی زن و شوهر موجب اختلاف و کشمکش آنها می شود و مهمترین عامل ناسازگاری، آشنا نبودن آنها به وظایف زناشویی است.حضرت علی(ع)فرمود: «بالجهل یستصار کل شر». یعنی، هر شری به وسیله نادانی برانگیخته می شود.(1)
دین مقدس اسلام، برای راهنمایی و تأمین سعادت بشر نازل شده و تمامی ابعاد وجودی او را در تمام مراحل زندگی اش رعایت و او را گام به گام رهبری کرده است. زنی که نمی داند چگونه با همسرش زندگی کند، نمی تواند در عمق روح پیچیده فرزندش نفوذ کند؛ زیرا از یک طرف، بی نظمی روابط بین وی و شوهرش استعدادها و وقتش را می گیرد و از طرفی وظایف زایمان، شیر دادن و ...فرصتی برای حرکت در بعد دیگر زندگی را که ارزش بالاتری دارد، برای او باقی نمی گذارد.
آیین همسرداری جدا از کتاب تربیت نسل نمی تواند باشد؛ زیرا پدر و مادر بزرگترین الگوی تربیتی و خانوادگی فرزند هستند و فرزند، راه و رسم زندگی را از آنها می آموزد، پس فرزندی موفق است که در خانواده موفق و با روش درست تربیت یافته باشد.(2)
2-وظایف جنسی زن
1-2-تأمین نیاز جنسی شوهر
بدون تردید اگر دختران و پسران، فاقد غریزه جنسی بودند، تن به ازدواج و تشکیل خانواده نداده، هرگز از کانون گرم خانوادگی جدا نمی شدند و مسؤولیتهای دشوار زندگی مشترک را پذیرا نمی گشتند. با توجه به این نکته بخوبی درمی یابیم که همه افراد براساس کشش و جاذبه غریزه جنسی به ازدواج می پردازند. وجود همین غریزه جنسی موجب می گردد که نسل بشریت استمرار و دوام پیدا کرده و تمدن بشری کماکان در حال پیشرفت گام بر دارد...همان طور که غریزه جنسی عامل اساسی در پیدایش خانواده و زندگی مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش بسیار مهمی داراست. تحقیقات انجام شده حاکی است که بخش معظمی از طلاقها، معلول عدم ارضاء صحیح و متعادل غریزه می باشد.
سرد مزاجی زنان یا مردان و یا بی اهمیت قرار دادن ارضاء صحیح و طبیعی غریزه جنسی، خانواده تشکیل شده را در آستانه طلاق قرار می دهد...
متأسفانه درفرهنگ شرقی ما انجام عمل جنسی امری گناه آلود تلقی شده و انجام دهنده آن احساس شرمندگی و خجالت می کند. بدیهی است همین احساس برای طرفین یا یکی از آن دو مانع از تحقق ارضاء کامل خواهد بود. مهم این که وقتی مرد و زن به ارضاء کامل دست نیابند، تعادل و آرامش و سکون روحی و روانی به دست نیامده، احساس نیازمندی در آنان همچنان باقی می ماند.»(3)
بنابراین داشتن رابطه آمیزشی با زن از حقوق شوهر است و زن نمی تواند در این زمینه شوهر را مانع شود و یا عذری بیاورد، مگر این که برای او منعی شرعی و یا زیستی مطرح باشد. درسایر موارد که عذری نیست اگر زن تمکین نکند، مورد نفرت اسلام است و یکی از شرایطی که به خاطر آن نفقه زن قطع می شود، عدم تمکین است. اسلام حتی می فرماید: «اگر شوهر منتظر تمتع از زن است، همسر حق ندارد نماز خود را طولانی کند که در آن صورت حق شوهر تضییع شده است.»(4)
2-2-زیبایی و آرامش
ساختمان طبیعی زن، رسیدن به مطلوبیت و دلربایی است. زن ذاتا دوست دارد مطلوب و محبوب باشد و آرایش و زیبایی می تواند او را به این مطلوب برساند؛ البته در این خواهش طبیعی، اعتدال لازم است و باید دانست که آرایش، فقط مطلوبیت جنسی می آورد و شایستگیهای دیگر را نمی تواند تحت الشعاع قرار دهد. آرایش گری و زینت دوستی، در نهاد و سرشت زن نهفته است و دستور اسلام هم طبق نهاد اوست که می گوید:«روا نیست زن شوهر دار لحظه ای بدون زینت باشد».اسلام می گوید: «آراستگی و آرایش زن، فقط باید در خانه و در برابر شوهر باشد».
امام صادق (ع)می فرمایند: «زنی که خود را برای غیرشوهر خوشبو کند، خداوند نماز او را نمی پذیرد». رسول خدا(ص)فرمودند: «بهترین زنان شما، زنی است که مطیع شوهر باشد و برای او آرایش کند، ولی زینتش را برای بیگانگان ظاهر نسازد و بدترین آنها، زنی است که در غیاب شوهرش زینت کند».(5)
3-2-حیا
هنگامی که زن پیمان مقدس ازدواج را امضاء می کند، در حصن شوهر وارد می شود و بسیاری از تعهدات را با این امضای مقدس می پذیرد. با این امضاء پیمان می بندد که تا آخر عمر یار و مونس و همکار و غمخوار شوهرش باشد و تمام جمال و زیبایی زنانه و عواطف عاشقانه خود را به او بسپرد و به طور کلی از غیرشوهرش -از مردان بیگانه و نامحرم- چشم بپوشد. در مقابل مردان دیگر -حتی پدر و برادر خویش- در پوشش محجوب و آراسته و در هاله ای از شرم و حیا ظاهر شود که «حیا زیباترین لباسهای دنیاست» و «حیا مایه آراستگی و سبب حفظ عفت و پاکدامنی است». لباسی که برای شوهرش می پوشد، درمقابل آنها نپوشد، آن طور که با شوهرش به یگانگی و عشق می گوید و می خندد، با آنان نگوید و در یک کلام، غیرت و حساسیت شوهرش را بشناسد و احترام بگذارد و رهنمود شوهرش را بپذیرد و اطاعت کند.(6)4-2-حفظ عفت خود و شوهر
اسلام می خواهد زن عفیف و پاکدامن باشد و این پاکدامنی از یک سو برای او وظیفه اسلامی است و از سوی دیگر، چون بخشی از آثار و منافعش به شوهر برمی گردد جزء حقوق شوهر به حساب می آید. زن حق ندارد بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود(وسائل الشیعه،جلد 14)، حق ندارد پای مردی را که حتی ممکن است از بستگان او باشد ولی مورد رضای شوهر نیست، وارد خانه همسر کند(مکارم الاخلاق)و حق ندارد پای خائن به شرف و ناموس را به خانه خود بازکند(کافی)زیرا در چنین صورت حق شوهر از میان رفته است.اسلام می خواهد فرزند از آن زوجین باشد و از بستر مشترک پدید آید و بدین نظر زن را موظف کرده است که بستر شوهر را از معرض جنایتها و دستبردها دور دارد و حتی بدون اجازه شوهر کسی را در خانه نپذیرد. درمورد عفت شوهر، زن باید بداند که او در معرض لغزیدنهاست. دیدار چهره های گوناگون، زنان آلوده و هوسباز، تنوعهای گوناگون در کوچه ها و خیابانها، رزق و برق و فریبها گمراه کننده اند. زن با دل آرایی و دلداری خود، با آرایش مناسب، با عرضه خود به شوهر با تمام وجود، باید موجبات عفت و پاکی چشم شوهر را تضمین کند.(7)
5-2-حفظ حجاب
زن و مرد اگر چه در بسیاری امور اشتراک دارند، لیکن امتیازات ویژه ای نیز دارند. یکی از امتیازات مهم آنان این است که زن موجودی ظریف و لطیف و زیبا و محبوب است. زن دلبراست و مرد دلداده، زن جاذب است و مرد مجذوب ، مرد دوست دار است و زن دوست داشتنی، هنگامی که مرد با زنی ازدواج می کند، می خواهد تمام خوبیها و زیباییهای این موجود ظریف را در انحصار خویش ببیند. زنی را دوست دارد که زیباییها، دلبریها و طنازیها، شوخیها و خوشمزگیها و همه چیزش را در انحصار شوهرش قرار دهد و نسبت به مردان بیگانه جداً اجتناب کند.مرد بسیار غیوراست. امام علی (ع)می فرماید:«غیرة المراة کفر و غیرة الرجل ایمان» یعنی غیرت زن کفرآور و غیرت مرد نشانه ایمان اوست.(8) نمی تواند تحمل کند که مرد بیگانه ای به همسرش نگاه کند یا با او در ارتباط و آمیزش باشد، بگوید و شوخی کند و بخندد و چنین عملی را تجاوز به حق مشروع خویش می داند و از همسرش انتظار دارد که با رعایت پوشش و حجاب اسلامی و با تقید به ضوابط شرعی و قوانین اخلاقی و با حفظ متانت و حجب و حیای اسلامی، شوهرش را در این خواسته مشروع کمک و یاری کند.
اگر همسرش به این وظیفه اسلامی و اجتماعی عمل کرد، او نیز با آرامش خاطر زندگی می کند و برای تأمین نیازمندیهای خانواده اش تلاش می کند و بر محبتش اضافه می گردد و همین صفا و محبت سبب می شود که او نیز به زنان بیگانه بی توجه باشد. اما اگر مرد، مشاهده کرد که همسرش تقیدی به حجاب و پوشش اسلامی ندارد و زیباییهایش را در معرض دید مردان بیگانه قرار می دهد و با آنها نیز در ارتباط و تماس است، شدیدا ناراحت می شود، زیرا حق انحصاری خویش را تضییع شده و در معرض دید دیگران می بیند و مسؤولیت این امر را بر عهده همسرش می داند.
چنین مردی همواره پریشان خاطر و بدبین است و محبت و صفایش نسبت به خانواده تدریجا کم می شود. بنابراین صلاح جامعه و بانوان در این است که پوشیده و محجوب باشند و متین و بدون آرایش از منزل خارج شوند و زیباییهای خودشان را در معرض دید همگان قرار ندهند.(9)
«این که شما می بینید در اسلام، حجاب و روگیری و عدم معاشرت زن و مرد و این چیزهاست، و یک عده آدم کوته بین و کوته نظر خیال می کنند اینها یک حرفهای قشری است، نه! اینها عمیق است. این، برای این است که خانواده ها و دلهای زوجین، در جای خود بماند. این خانواده مستقر بماند. این برای اینهاست. محرم است، نامحرم است، نگاه نکن، معاشرت نکن، دست نده، نخند، جلوه گری نکن، جلوی دیگران آرایش نکن، این حرفهایی که اسلام می زند، دین می گوید، فقه به ما می گوید، این برای این است که اگر اینها را رعایت کردید، این خانواده کوچک شما، این کانون کوچکی که حالا به وجود آمده است، مستحکم خواهد ماند و از آن بلایا فارغ خواهد شد.»(10)
3-نقش عاطفی و اخلاقی زن
1-3-احترام به شوهر
هرکسی به شخصیت خویش علاقه مند است، خودش را دوست دارد، دلش می خواهد دیگران به شخصیت او احترام بگذارند. هر کس شخصیت او را محترم بشمارد، محبوبش واقع می شود. از توهین کنندگان متنفر است. حب ذات و علاقه به احترام، یک امر غریزی است، لیکن همه کس حاضر نیست احساس درونی شوهر را اشباع کند و به وی احترام بگذارد. در خارج منزل با صدها افراد گوناگون و بی ادب برخورد می کند و بسا اوقات مورد توهین قرار می گیرد و به شخصیتش لطمه وارد می شود. از شما که یار و غمخوارش هستید انتظار دارد، اقلا در خانه احترامش کنید و شخصیت تحقیر شده اش را زنده گردانید. بزرگداشت او شما را کوچک نمی کند، لیکن به او نیرو و توانایی می بخشد و برای کوشش و فعالیت آماده اش می گرداند.(11)لذا زن باید مواظب باشد به شوهرش توهین نکند؛ زیرا بی ادبی، قلبها را مکدر و کینه و نزاع به وجود می آورد. زن باید به شوهرش سلام کند، او را به اسمی که دوست دارد بخواند و به هنگام ورود شوهر به خانه از او استقبال و موقع خروج با او خداحافظی کند.
پیامبراکرم(ص)فرمودند:«وظیفه زن این است که تا در خانه به پیشواز شوهرش برود و به وی خوش آمد گوید». زن باید در خوشحالی شوهرش، شادی و در غم او همدردی کند. باید کوششی بلیغ در جلب رضایت همسر داشته باشد؛ البته این، حق طرفین است، ولی فعلا بحث در وظایف زن است.(12)
2-3-اطاعت از شوهر
برخی از فقهای ما کل حقوق شوهر را در دو کلمه خلاصه کرده اند: یکی از اطاعت و دیگری حفظ زندگی از مال و ناموس. غرض این است که مسأله اطاعت و فرمانبرداری از همسر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.شک نیست که اطاعت در چارچوب ضوابط شرعی است نه براساس آنچه که شوهر هوس کند. مثلا شوهر حق ندارد در زمینه گناه، از همسر خود اطاعت بخواهد؛ نمی تواند به او دستور دهد که مثلا خود را در برابر میهمانان بیاراید و حاضرکند، برای او و دوستانش وسائل شراب و قمار فراهم سازد. آری، شوهر می تواند در امر صواب، از همسر خود اطاعت و صمیمیت بخواهد و به فرموده رسول خدا(ص): «بر زن است که از شوهر تبعیت کند و نسبت به او ابراز خلوص نماید.» به غیر از روایات، دید اخلاقی هم این است که زن حرف شوهر را گوش دهد، به دستورات او گردن نهد، خوددار باشد و تمایلات او را برآورد. روایات اسلامی می گویند: «این امر در عین این که وظیفه ای برای زن است، سبب غفران و آمرزش او و حتی بستگان و والدین او نیز خواهد شد.»(13)
3-3-خوش اخلاقی
زن با اخلاق خوش، می تواند در برابر طوفانی از قهر و غضب بایستد و آن را رام کند؛ چون انسان تحت عواطف و احساسات است و هرچند سختگیر و خشن باشد، دربرابر محبت و گذشتها، شرمنده و تسلیم می شود. بدخلقیها و رفتار غرورآمیز، زندگی را تیره کرده، به سردی می کشاند و بر روی کودکان تأثیر منفی می گذارد و زندگی آینده آنها را تیره و تار خواهد ساخت. پیامبراکرم(ص)فرمودند:«انسان بداخلاق، نفس خودش را در رنج و عذاب دائم قرار می دهد».زن، با اخلاق خوش، می تواند فرشته رحمت باشد و خانه را غرق رحمت و صفا و دل شوهر و فرزندانش را مسرور و شاد کند.(14) و امام علی(ع)نیز می فرمایند:«حسن الخلق راس کل بر» یعنی خوشرویی، راس و ریشه هر خوبی است.(15)4-3-محبت و ایثار
خداوند در قرآن کریم، به محبت و علاقه ای که بین زن و شوهر وجود دارد، به عنوان یکی از نشانه های قدرت خود اشاره می کند؛ یکی از آیات خداوند این است که «همسرانی برایتان آفریده تا با آنها آرامش یابید و میان شما مهربانی نهاد». امام رضا(ع)فرمودند:« بعضی از زنها برای شوهرانشان غنیمت اند؛ زنانی که به شوهرانشان، اظهار عشق و محبت می کنند».انسها و الفتها براساس محبت رنگ می گیرد و گذشتها و فداکاریها از محبت سرچشمه می گیرد. زن باید با رشته محبت، شوهرش را به کسب و کار و زندگی، علاقه مند و این محبت را به او ابراز کند؛ چنان که امام صادق (ع)فرمودند:«وقتی کسی را دوست داری، به او خبربده». البته شرط محبت آن است که صادقانه و بدون هر گونه ظاهرسازی و تصنع، بدون منت و از صمیم دل و بجا و بموقع باشد.
با این که محبت امری طرفینی و وظیفه ای مشترک است، باید بگوییم که زن در این امر می تواند موفق تر باشد، زیرا با طبیعت او موافق تر است. زن با اظهار محبت می تواند در شوهرش نفوذ کند و در اعماق قلب او فرو رود و به او شادی و امید دهد. چه بسیار پرخاشگریها، تجاوزات و خودسریهایی که زن می تواند با ابراز محبت به شوهر، جلوی آنها را بگیرد و از این دید، محبت زن سازنده و موجب پیدایش نعمتهاست.(16)
«محبت ورزیدن، یک امری است که در اول کار خدای متعال این را به شما می دهد، سرمایه ای است که در اول ازدواج، خدا به دختر و پسر هدیه می کند. به یکدیگر محبت پیدا می کنند. این را باید نگه داشت. محبت همسر شما به شما، وابسته به عمل شماست. اگر بخواهید همسرتان به شما آن محبتش محفوظ بماند، باید رفتار خودتان را محبت برانگیز کنید. حالا معلوم است که ایشان چه کارباید بکند تا محبتش معلوم شود. بایستی وفاداری کند ، امانت نشان بدهید، صفا نشان بدهید، توقعات خود را خیلی بالا نبرید، باید همکاری کنید، باید اظهار محبت کنید، اینها محبت ایجاد می کند. هر دو نسبت به هم این وظیفه را دارند. محبت در زندگی باید باشد.»(17)
5-3- حسن نیت داشتن
انسان در خانه و هر محیط اسلامی دیگر، باید حسن نیت داشته باشد، مسایل را بر صحت حمل کند، به امور زندگی خوش بین باشد، بدیها و اشتباهات همسرش را با دیده عفو بنگرد و خوبیهای او را همواره در نظرداشته باشد. اصولا حسن نیت و خوش بینی، باید درزندگی حکم فرما باشد؛ زیرا آنچه مسلم است هر شخص -از جمله همسر انسان- دارای نقاط مثبت اخلاقی و امتیازهای خاصی است که اگر آنها مورد توجه قرار گیرد، زندگی پیوسته شیرین خواهد ماند...حسن نیت و نظر داشتن به خوبی افراد، نتیجه صفای دل انسان است.
امام علی(ع)فرمودند :«حسن النیة من سلامة الطویة». یعنی حسن نیت از پاکی درون است.(18) انسانی که صفات رذیله را از خود زدوده باشد و با نفس خود جهاد کرده باشد، می تواند چنین باشد. در این صورت انسان همواره در حالت آرامش نفس و طمأنینه خاطر به سر می برد و نشاطش همیشه محفوظ است. این گونه افراد هیچ گونه اختلافی در منزل پیدا نمی کنند و توقع بیجا هم از کسی ندارند.
رسول اکرم(ص)فرموده اند:«احسنوا ظنونکم باخوانکم تغتنموا بها صفاء القلب و نقاء الطبع». یعنی گمانتان را درباره برادران دینی خود نیکو بدارید تا دلهای شما صفا و طهارت پیدا کند. لذا، انسان همیشه باید به خوبیها و امتیازهای اجتماع، محیط خانه و دوستان نظر کند و کارهای دیگران را حمل بر صحت کند و اشتباهات را نادیده بگیرد.(19)
6-3-صداقت و عدم دروغگویی
دروغ تیشه ای است که بر بنیان استوار خانواده فرود می آید و ریشه پایدار خانواده را برمی کند و ستون اصلی امنیت خانه و کاشانه را می لرزاند و فرو می ریزد، مرد، دوست دارد هنگامی که به خانه برمی گردد، خانه را روشن و خوشبو بیابد، ولی دروغ خانه را تاریک و مسایل را مبهم می نماید و غیرواقع را واقعی نشان می دهد و ارتباط و اعتماد را می گسلد. بنابراین چه زشت است که زن و مردی به یکدیگر دروغ بگویند و با آفت دروغ، درخت خرم زندگی و گل بوته اعتماد را پژمرده سازند، زیرا به تجربه ثابت شده است که سخن دروغ بر اعتبار خود پایدار نمی ماند و چیزی نمی گذرد که با کاری و یا سختی، پرده فریبش کنار می رود و بطلان ادعایش ثابت می شود و نادرستی سخنش ظاهر می گردد.(20)7-3-عیبجویی نکردن
آرزوی هر مرد و زنی این است که همسر ایده آلی پیدا کند که از تمام عیوب و نواقص خالی بوده، نقطه ضعفی نداشته باشد. لیکن کمتر اتفاق می افتد که به مطلوب خیالی خویش دست یابد. زنهایی که در صدد عیبجویی باشند، خواه ناخواه عیب یا عیبهایی را درشوهرانشان پیدا می کنند، یک عیب کوچک و بی اهمیت که نباید آن را عیب شمرد، در نظر خودشان مجسم می سازند و آن قدر درباره اش فکر می کنند که کم کم به صورت یک عیب بزرگ -که قابل تحمل نیست- جلوه گر می شود؛ خوبیهای شوهر را یکسره نادیده گرفته، همیشه به آن عیب کوچک توجه دارند، چشمشان به هر مردی که بیفتد دقت می کنند که دارای آن عیب هست یا نه، آنها مرد به اصطلاح ایده آلی را در مغز خویش مجسم می نمایند که حتی کوچک ترین عیبی هم نداشته باشد و چون شوهرشان با آن صورت خیالی تطابق ندارد، همیشه آه و ناله می کنند، از ازدواجشان اظهار پشیمانی می کنند، خود را شکست خورده و بدبخت می شمارند. کم کم مطلب را علنی کرده، گاه و بی گاه از شوهرشان عیبجویی می نمایند...(21)عیبجویی گل بوته دوستی و محبت را می پژمرد و عیب بینی خارزار خشم و دشمنی را در دل می پرورد و زندگی خانوادگی را به تلخی و جدایی می کشاند که هر کسی که عیبهای دیگران را پیگیری کند. خدا او را از محبت دیگران محروم می سازد. (22)
پیش از این که زن و شوهر به عیوب یکدیگر بپردازند، باید در عیوب خود تأمل کنند، نفس خویش را به محاسبه بکشند، زیرا کسی که نفس خویش را به محاسبه فراخواند بتدریج برعیوب وکاستیهایش واقف می شود و گناهانش را می شناسد و جبران می کند و عیوبش را اصلاح می نماید. هر که بر عیب خود واقف شود، دیگری را بر عیبش سرزنش نمی کند.(23)
8-3-چشم پوشی از خطاهای شوهر
به غیر از معصوم(ع)همه کس خطا و لغزش دارد. دو نفر که با هم زندگی می کنند و از جهتی تشریک مساعی و همکاری دارند، باید لغزشهای یکدیگر را ببخشند تا زندگی آنها ادامه پیدا کند. اگر بخواهند در این باره سخت گیری کنند، ادامه همکاری غیرممکن می شود. دو نفر شریک، دو نفر همسایه، دو نفر رفیق، دو نفر همکار، دونفر زن و شوهر باید درزندگی اجتماعی دارای گذشت باشند. هیچ زندگی اجتماعی به مقدار زندگی خانوادگی احتیاج به گذشت ندارد. اگر اعضای یک خانواده بخواهند سخت گیری به عمل آورند و خطاهای یکدیگر را تعقیب کنند، یا زندگی آنها از هم می پاشد یا بدترین زندگی را خواهد داشت.(24)بعضی از زنها برای انتقام گیری از مرد، روش قهر کردن را جزء برنامه زندگی خود قرار می دهند که این روش، ضررهای مهلکی را بر پیکره خانواده وارد می سازد که نه تنها پدر ومادر، بلکه به فرزندان زیان می رساند و آنها را از این محیط خسته کننده، فراری داده به دامهای فساد می کشاند.(25)
این خصلت زیبا و نیکو(گذشت و خطاپوشی )در سیره ائمه معصوم و انبیاء الهی(ع)جلوه تام دارد. روزی شخصی از اهل شام به مدینه آمد. چشمش به امام حسن(ع)افتاد، او را نمی شناخت. وقتی از هویت او پرسید و او را شناخت، تحت تاثیر تبلیغات سوئی که دشمنان اهل بیت عصمت (ع)پراکنده بودند، حضرت را «قربة الی الله»دشنام گفت. بعد از آن که عقده دل خود را گشود و ناسزا و فحش بسیار داد، امام حسن (ع)بدون این که خشمناک شود و اظهار ناراحتی نماید، نگاهی پرمهر و عاطفه به آن مرد انداخت، چند آیه قرآن را مبنی بر حسن خلق داشتن داشتن تلاوت فرمود و افزود:«ما برای هر نوع خدمت و کمک به تو آماده هستیم». سپس از او پرسید:«من با این گونه برخورد و خلق و خوی آشنایی دیرین دارم و سرچشمه آن را نیک می دانم؛ تو در شهر ما غریبی، اگر احتیاجی داری آماده ایم تا به تو کمک کنیم و در خانه خود از تو پذیرایی کنیم، تو را بپوشانیم و به تو پول دهیم.»
مرد شامی که منتظر عکس العمل شدیدی بود و تصور چنین گذشت و عفوی را نداشت، چنان منقلب شد که گفت:«آرزو داشتم در آن وقت زمین شکافته می شد و من در زمین فرو می رفتم و این چنین نشناخته و نسنجیده گستاخی نمی کردم. تا آن ساعت کسی در روی زمین از حسن بن علی و پدرش (ع) برایم مبغوض تر نبود، ولی از آن هنگام به بعد، کسی نزد من از او و پدرش محبوب تر نیست.(26)
پی نوشت ها :
1-عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، مترجم: محمد علی انصاری قمی، ج1، ص 336.
2-جمعی از خواهران طلبه حوزه علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 135.
3-مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، ص 100.
4-دکتر علی قائمی، نظام حیات خانواده دراسلام، ص 121.
5-رضوان یعقوبی، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 136.
6-سیدعلی اکبر حسینی، اخلاق در خانواده، ص 272.
7-دکتر علی قائمی، نظام حیات خانواده در اسلام، ص 122.
8-محمد دشتی، نهج البلاغه، حکمت 124.
9-ابراهیم امینی، آیین همسرداری، ص 65.
10-رهبر، معظم انقلاب اسلامی، خطبه عقد، به تاریخ«1379/12/15»، کتاب مطلع عشق، ص 109.
11-ابراهیم امینی، آیین همسرداری، ص 32.
12-رضوان یعقوبی، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 135.
13-دکتر علی قائمی، نظام حیات خانواده در اسلام، ص 121.
14-رضوان یعقوبی، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 136.
15-عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، مترجم: محمد علی انصاری قمی، ج1، ص 379.
16-رضوان یعقوبی، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 135.
17-رهبر معظم انقلاب اسلامی، خطبه عقد به تاریخ«1376/12/19، کتاب مطلع عشق، ص 71.
18-عبدالواحد آمدی، غرررالحکم و دررالکلم، ج1،ص 376.
19-حسین مظاهری، خانواده در اسلام، ص 78.
20-سید علی اکبر حسینی، اخلاق در خانواده، ص 252
21-ابراهیم امینی، آیین همسرداری، ص 58.
22-سید علی اکبر حسینی، اخلاق درخانواده، ص237.
23-همان، ص 239.
24-ابراهیم امینی، آیین همسردای، ص 69.
25-رضوان یعقوبی، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب،ص 137.
26-حسین مظاهری، خانواده در اسلام،ص 38.