نویسنده:اعظم صوفیانی
حال و هوای فضای مجازی در زمان انتخابات
کاربران اینترنتی را بر حسب نوع مواجهه شان با شبکه های اجتماعی به شکل های مختلف دسته بندی کردهاند. از جمله این دسته بندی ها در پژوهش سایت «اندرسون آنالیتیکس» دربارهی کاربران شبکه های اجتماعی انجام شده است. این پژوهش بر روی کاربران اینترنتی آمریکایی، با تأکید بر چهار شبکهی اجتماعی توییتر، فیسبوک، لینکدین و مایاسپیس انجام شده است. پس از گردآوری اطلاعات مربوط به نوع مواجههی این کاربران با شبکههای اجتماعی، آنها در هفت گروه دستهبندی شدهاند. چهار گروه اعضای این سایت ها، کاربران ماهر،[1] کاربران فراغتی،[2] کاربران به دنبال سرگرمی[3]و کاربران تجاری[4]نامگذاری شدهاند. اما در اینترنت کاربرانی هم وجود دارند که در استفاده از امکان های جدید اینترنتی پیشگام هستند، ولی نسبت به عضویت در شبکه های اجتماعی اشتیاقی نشان نمی دهند و در فعالیت های آنلاین شان آنها را به کار نمی گیرند. این نوع کاربران غیر شبکه های اجتماعی نیز در سه گروه قرار گرفتهاند. آنها دلیل عدم استفاده از این سایت ها را نداشتن وقت کافی، احساس عدم امنیت و احمقانه دانستن فعالیت در این نوع شبکه ها اعلام کردهاند و به ترتیب، کاربران پُرمشغله،[5] کاربران نگران[6]و کاربران بدبین[7]نامگذاری شدهاند.
کاربران ماهر، فعال ترین، حرفه ای ترین و کلیدی ترین گروه کاربران شبکه های اجتماعی هستند. آن ها پس از ورود به شبکه های اجتماعی، به سرعت با محیط انطباق پیدا می کنند و تمایل دارند با اشخاص جدید در این سایت ها ارتباط برقرار کنند. این گروه از کاربران در هر جایی، از جمله خانه و محل کار، به شبکه های اجتماعی متصل می شوند، ولی بیشتر زمان استفادهشان از این سایت ها در محل کار است.
کاربران فراغتی، اغلب از طرف دوستان، اعضای خانواده، همکاران یا سایر آشنایان به شبکه های اجتماعی دعوت شدهاند. آنها کاربران به نسبت منفعل سایت های شبکه اجتماعی محسوب می شوند که دریافت و تولید کمتری در این رسانه ها دارند. این گروه اغلب تمایل دارند با دوستان و اعضای خانوادهشان در ارتباط باشند.
کاربرانِ به دنبال سرگرمی، استفادهی تفننی از شبکه های اجتماعی دارند و برای این گروه از کاربران، شبکه های اجتماعی تبدیل به بخشی از زندگی شده است و هر روز به این سایت ها مراجعه می کنند. سرگرمی و تعامل با دوستان دو انگیزهی اصلی آنها برای مراجعهی روزانه به شبکه های اجتماعی هستند.
کاربران تجاری، شبکه های اجتماعی را هدفمندتر به کار می گیرند. آن ها نسبت به استفاده از این شبکه ها برخوردی حسابگرانه و منطقی دارند. آن ها از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند چون ارزش شبکهسازی مجازی را دریافتهاند و به مزایا و کاربردهای مفید آن در زندگی و تجارتشان پی بردهاند و این سایت ها را در مواردی از قبیل سفرهای بینالمللی، ورزش و آموزش به کار می گیرند.
کاربران پرمشغله، عموماً از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند. آنها دیدگاه منفی نسبت به رسانه های اجتماعی ندارند و تنها به دلیل محدودیت زمان است که کاربر جدی این سایت ها به شمار نمی آیند. از این رو، این گروه همواره در معرض پیوستن به شبکه های اجتماعی قرار دارند و برخی از آن ها از تعدادی از رسانه های اجتماعی در سطح محدودی استفاده کرده-اند یا می کنند.
کاربران نگران، تردیدهایی دربارهی وضعیت امنیت و حریم خصوصی شان در این شبکه ها دارند. آن ها معمولاً پس از دریافت چند دعوتنامه از منابع مورد اعتمادشان به شبکه های اجتماعی می پیوندند و در دستهی کاربران فراغتی قرار می گیرند.
کاربران بدبین، کمترین تمایل و رغبت برای استفاده از شبکه های اجتماعی دارند. تعدادی از این کاربران استفاده کنندگان حرفه ای برخی دیگر از ابزارهای تکنولوژیک و اینترنت هستند، ولی دیدی منفی نسبت به شبکه های اجتماعی دارند. آن ها هیچ گونه نگرانی بابت مسائلی از قبیل حریم خصوصی در محیط شبکه های اجتماعی ندارند، ولی شبکه های اجتماعی را غیرمفید و استفاده از آنها را بیهوده توصیف می کنند.
نوع دیگری از تفاوت بین کاربران وجود دارد که می تواند در ارتباطات سیاسی، به ویژه در زمان انتخابات، نقش مهمی ایفا کند؛ اگر نظریهی الگوی دومرحلهای اطلاعات و نقش رهبران افکار در تأثیرگذاری بر افکار عمومی را بپذیریم، باید میان نقش و تأثیر صفحات شبکه های اجتماعی افراد و گروه های مختلف تفاوت قائل شویم. به این ترتیب، می توان گفت که میان صفحات افراد مختلف زیر و تأثیر آن بر سایر کاربران اینترنتی تفاوت وجود دارد:
- صفحات مربوط به افراد عادی که از کاندیدای مورد نظر خود طرفداری می کنند.
- صفحات خود کاندیداها یا صفحه هایی که به نام کاندیداها ساخته می شوند.
- صفحات فعالان سیاسی و احزاب مرتبط با هر کاندیدا.
- صفحات فعالان مطبوعاتی.
- صفحات رسانه های بیگانهی فارسیزبان
وقتی می خواهیم نقش و تأثیر شبکه های اجتماعی را در موضوعی مانند انتخابات بسنجیم لازم است که تفاوت کاربران از نظر ماهیت و نوع استفاده ای که از این شبکه ها دارند را نیز مد نظر قرار دهیم. این تفاوت نشان میدهد که دربارهی تأثیر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در انتخابات و وقایع و نتایج آن، بیشتر می توان پیشبینی هایی ارائه داد تا اینکه با قطعیت از آن سخن گفت.
رجبی در پایاننامهی کارشناسی ارشد خود، به بررسی شبکه های اجتماعی، به ویژه فیسبوک، در دهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری می پردازد. از نظر او، اینترنت را میتوان اولین حوزهی عمومی جدی برای جامعهی ایران دانست؛ اما حوزهی عمومی نه به معنای هابرماسی آن (که کاملاً معطوف به نقد دولت و آزادی بیشتر است)؛ بلکه به معنایی متفاوت، یعنی عرصه ای برای شکلگیری، گسترش و تقویت روابط و مناسبات افراد با یکدیگر. اینترنت در ایران، به تعمیق و گسترش نقد سیاسی، به مفهومی که در حوزه عمومی هابرماسی مطرح است منجر نمیشود. در ایران، اینترنت به عنوان حوزهی عمومی، باید به معنای عرصهای برای شکلگیری، تقویت و شفاف شدن هنجارها و قواعد رفتاری تلقی کرد. طبق نتایج این تحقیق، در دوران انتخابات 1388 شرایط حاکم بر گفت وگوها و مناظره های بین کاربران فیسبوک چندان عقلانی و انتقادی نبود و با اینکه همهی طرفداران نامزدها از قابلیت های فیسبوک، یعنی کامنت و برخی اوقات چت برای بحث و گفت وگو استفاده میکردند، گاهی اوقات تخریب رقیب و فحاشی و تحمل نکردن دیدگاه های رقیب نیز رخ می داد. اما این امر به این معنا نیست که همهی قواعد اخلاق گفت و گو نادیده گرفته شده است. مشارکت در گفت وگوها، حق ابراز نظر و بیان تمایلات سیاسی در فضای فیسبوک در زمان انتخابات محقق شده است. به ویژه اینکه بحث های انتخاباتی اکثراً جدی تر و اصولی تر از بحثهای خیابانی بود و همین امر خیلی ها را مجاب کرده بود که فرصت فیسبوک را از دست ندهند (رجبی، 1389).
نتایج حاصل از یافته های این تحقیق نشان می دهد که آزادی فضای فیسبوک و فضای واقعی، در روزهای منتهی به پایان انتخابات، منجر به خوداظهاری کاربران و آشکارا ابراز کردن علایق و عقایدشان شده است. همچنین دسترسی سریع و آسان و بدون هزینه به این شبکهی اجتماعی، فیلتر نبودن در این مقطع زمانی، نبود رسانههای آزاد و منتقد، کنترل کمتر این رسانه، امکان درج نظر و اخبار در هر لحظه و امکان مشاهدهی انعکاس نظرات کاربران، نداشتن مخاطرات و هزینه های بحث های رودررو، از جمله دلایلی است که موجب خودگشودگی کاربران ایرانی در فیسبوک شده است (همان).
البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که انتقال مباحث سیاسی به فضای مجازی، کسانی را که به این فضا دسترسی ندارند، محروم میکند و بنابراین به شکلگیری یک حوزهی عمومی انحصارگرایانه، نخبهگرایانه و به دور از الگوی آرمانی کمک میکند. بنابراین، ارتباط دهندگی در اینترنت، متضمن یک حوزهی عمومی نیرومند و مبتنی بر نمایندگی نیست و شهروندان را به لحاظ سیاسی فعال نمیکند.
از دیگر نکاتی که به آن اشاره کردیم تمایز قائل شدن میان آنچه «درون» و «بیرون» مبارزات انتخاباتی رخ میدهد است و اینکه فضای مجازی در هر دو مورد کاربرد دارد. شاهد این ادعا، نکاتی است که پایگاه خبری تحلیلی پارسینه به آن اشاره می کند: وقتی در دنیای واقعی و فضای شهری، تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوری طبق قانون کشور، مقطع و زمان خاصی دارد، برای برخی کاندیداها دنیای مجازی فرصتی است تا اقداماتی که نمی توانند در خیابان (و دیگر رسانه ها) صورت دهند به اینترنت بکشانند و با هر نام و نشانی برای تبلیغ خود استفاده کنند. بسیار آسان هم می توانند از زیر بار مسئولیت این صفحه-ها فرار کنند و آن را به افرادی غیر از خود منتسب نمایند.
به همین دلیل، شبکه های اجتماعی این روزها صفحه های جدیدی را در خود می بیند که هر یک به نفع کاندیدایی خاص در حال تبلیغ هستند و صفحاتشان دائماً بهروز می شوند و انواع عکس و شعار و مطلب در آن قرار دادهاند. در مورد یکی از کاندیداها، تعداد صفحه هایی که خود را به این طیف نسبت می دهند آن قدر زیاد هستند که نمی توان ادعا کرد، کدام صفحه متعلق به آنهاست و کدام نیست و همهی این صفحات در قالب های مختلف، پویشی را برای دعوت از این کاندیدا به راه انداختهاند.
با توجه به آنچه گفته شد، چه فرضیات و احتمالاتی را می توان برای انتخابات دورهی یازدهم ارائه داد؟ در انتخابات دورهی دهم، طرفداران برخی از کاندیداها دسترسی بیشتری به شبکه های اجتماعی داشتند و تعاملات، ارتباطات و اطلاع رسانی زیادی را از آن طریق انجام دادند. این تجربه می تواند اهمیت شبکه های اجتماعی را برای سایر کاندیداها نیز روشن کند و به منظور افزایش مشارکت در انتخابات، فعالیت در شبکه های اجتماعی گسترش پیدا کند یا حتی به نوعی ستادهای انتخاباتی اینترنتی نیز شکل بگیرد. آیا همهی کاندیداها می توانند و یا میخواهند در شبکه های اجتماعی فعالیت کنند و از این طریق نیز دست به تبلیغات بزنند؟ وضعیت چه کاندیداهایی در این زمینه بهتر خواهد بود؟ وضعیت فیلترینگ اینترنت و شبکه های اجتماعی در دورهی انتخابات چگونه خواهد بود؟ آیا ممکن است تا زمان برگزاری انتخابات، کاندیداها صفحه هایی رسمی در شبکه های اجتماعی برای خود در نظر بگیرند؟ در هر کدام از این صفحات شاهد چه چیزهایی خواهیم بود؟ چه نمادهای شاخصی وارد عمل می شوند؟ آیا مثل انتخابات دورهی دهم ریاستجمهوری، رنگ ها به نماد تبدیل می شوند؟ در این صفحات چه گروه-هایی ایجاد می شود؟ کدام جنبش های اجتماعی روز یا رویداد مهم جهانی مورد حمایت قرار می گیرد؟ چه لینک هایی بیشتر به اشتراک گذاشته می شود؟ تصاویر پروفایل ها چه خواهد بود و سرانجام چه جملات و شعارهایی روی دیوارنوشته ها قرار می-گیرد؟
منابع:
• رجبی، زهره (1389)، «بازنمایی گرایشهای سیاسی کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی با مطالعهی موردی فیسبوک»، پایاننامهی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی.
• کاشانی، مجیدو سمیهزارع (1391)، «مطالعهیجمعیتشناختیشبکههایاجتماعیمجازی باتأکیدبرکاربرانفیسبوکدرایران»، ماهنامهی کتاب ماه علوم اجتماعی، ش 56، ص 78 تا 84.
• خانیکی، هادی و محمود بابائی (1391)، «تأثیر سازوکارهای ارتباطی اینترنت بر الگوهای تعامل کنشگران فضای سایبر ایران»، فصلنامهی علوم اجتماعی، ش 56، ص 73 تا 115.
• دستهبندی کاربران شبکههای اجتماعی، 19 فروردین 1389:
http://www.monaseb.com/magazine-knowable/knowable-internet/338-users-category-of-social-networking
• تبلیغات خاص انتخاباتی مشایی در شبکههای اجتماعی، پایگاه خبری تحلیلی پارسینه،13بهمن 1391: http://www.parsine.com/fa/news/82064
• مقالهی تحلیلی پیرامون شبکه های اجتماعی در ایران و جهان، 1 خرداد 2013:
http://www.icanoon.com/view_event.php?event_id=811
•شبکههای اجتماعی، فراتر از ابزارهای تکنولوژیکی، 8 اسفند 1391: http://www.bashgah.net/fa/content/show/44866
• Anderson Analytics, «Social Network Service (SNS), A&U Profiler Provided to emarketer.Com, july 13, 2009
• Vázquez-Gestal, M.; Fernández-Souto, A-B. and Pérez-Seoane, J. (2012): “Election campaign communication in universities through the Web 2.0”, Revista Latina de Comunicación Social, 67, pages 388 to 405, http://www.revistalatinacs.org/067/art/961_Vigo/17_Vazquezen.html
. Yousefi Darani,Mahsa and Isabelle Hare (2010),“The Iranian Presidential Election in 2009 on Twitter and Facebook: The Contemporary Forms of the Militancy”, Journal for Communication Studies, ESSACHESS , Vol.3, No6
• Sreberny,Annabelle & Gholam Khiabany (2010), “Blogistan: The Internet and Politics in Iran”.IB Tauris. http://blogs.lse.ac.uk/politicsandpolicy/2011/09/18/book-review-blogistan-the-internet-and-politics-iniran
سایت برهان
/ع
تفاوت کاربران شبکه های اجتماعی
وقتی می خواهیم وضعیت شبکه های اجتماعی مجازی در دوران انتخابات را بررسی کنیم، باید این نکته را مد نظر قرار دهیم که کاربران شبکه های اجتماعی متفاوت هستند. آن ها از قابلیت ها و امکانات متنوع شبکه های اجتماعی به یک میزان و در یک سطح استفاده نمی کنند. برخی کاربران اینترنتی در چند شبکهی اجتماعی عضو هستند، روزانه به این سایت ها سر می-زنند و اکثر امکانات آن ها را به کار می گیرند و برخی دیگر ممکن است تنها در یک سایت عضو باشند و هرازچندگاهی تنها به صفحهی شخصی خودشان مراجعه کنند. بین این دو گروه نیز کاربران اینترنتی بر حسب میزان و نوع استفاده شان از شبکه-های اجتماعی، در طیف وسیعی قرار می گیرند.کاربران اینترنتی را بر حسب نوع مواجهه شان با شبکه های اجتماعی به شکل های مختلف دسته بندی کردهاند. از جمله این دسته بندی ها در پژوهش سایت «اندرسون آنالیتیکس» دربارهی کاربران شبکه های اجتماعی انجام شده است. این پژوهش بر روی کاربران اینترنتی آمریکایی، با تأکید بر چهار شبکهی اجتماعی توییتر، فیسبوک، لینکدین و مایاسپیس انجام شده است. پس از گردآوری اطلاعات مربوط به نوع مواجههی این کاربران با شبکههای اجتماعی، آنها در هفت گروه دستهبندی شدهاند. چهار گروه اعضای این سایت ها، کاربران ماهر،[1] کاربران فراغتی،[2] کاربران به دنبال سرگرمی[3]و کاربران تجاری[4]نامگذاری شدهاند. اما در اینترنت کاربرانی هم وجود دارند که در استفاده از امکان های جدید اینترنتی پیشگام هستند، ولی نسبت به عضویت در شبکه های اجتماعی اشتیاقی نشان نمی دهند و در فعالیت های آنلاین شان آنها را به کار نمی گیرند. این نوع کاربران غیر شبکه های اجتماعی نیز در سه گروه قرار گرفتهاند. آنها دلیل عدم استفاده از این سایت ها را نداشتن وقت کافی، احساس عدم امنیت و احمقانه دانستن فعالیت در این نوع شبکه ها اعلام کردهاند و به ترتیب، کاربران پُرمشغله،[5] کاربران نگران[6]و کاربران بدبین[7]نامگذاری شدهاند.
کاربران ماهر، فعال ترین، حرفه ای ترین و کلیدی ترین گروه کاربران شبکه های اجتماعی هستند. آن ها پس از ورود به شبکه های اجتماعی، به سرعت با محیط انطباق پیدا می کنند و تمایل دارند با اشخاص جدید در این سایت ها ارتباط برقرار کنند. این گروه از کاربران در هر جایی، از جمله خانه و محل کار، به شبکه های اجتماعی متصل می شوند، ولی بیشتر زمان استفادهشان از این سایت ها در محل کار است.
کاربران فراغتی، اغلب از طرف دوستان، اعضای خانواده، همکاران یا سایر آشنایان به شبکه های اجتماعی دعوت شدهاند. آنها کاربران به نسبت منفعل سایت های شبکه اجتماعی محسوب می شوند که دریافت و تولید کمتری در این رسانه ها دارند. این گروه اغلب تمایل دارند با دوستان و اعضای خانوادهشان در ارتباط باشند.
کاربرانِ به دنبال سرگرمی، استفادهی تفننی از شبکه های اجتماعی دارند و برای این گروه از کاربران، شبکه های اجتماعی تبدیل به بخشی از زندگی شده است و هر روز به این سایت ها مراجعه می کنند. سرگرمی و تعامل با دوستان دو انگیزهی اصلی آنها برای مراجعهی روزانه به شبکه های اجتماعی هستند.
کاربران تجاری، شبکه های اجتماعی را هدفمندتر به کار می گیرند. آن ها نسبت به استفاده از این شبکه ها برخوردی حسابگرانه و منطقی دارند. آن ها از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند چون ارزش شبکهسازی مجازی را دریافتهاند و به مزایا و کاربردهای مفید آن در زندگی و تجارتشان پی بردهاند و این سایت ها را در مواردی از قبیل سفرهای بینالمللی، ورزش و آموزش به کار می گیرند.
کاربران پرمشغله، عموماً از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند. آنها دیدگاه منفی نسبت به رسانه های اجتماعی ندارند و تنها به دلیل محدودیت زمان است که کاربر جدی این سایت ها به شمار نمی آیند. از این رو، این گروه همواره در معرض پیوستن به شبکه های اجتماعی قرار دارند و برخی از آن ها از تعدادی از رسانه های اجتماعی در سطح محدودی استفاده کرده-اند یا می کنند.
کاربران نگران، تردیدهایی دربارهی وضعیت امنیت و حریم خصوصی شان در این شبکه ها دارند. آن ها معمولاً پس از دریافت چند دعوتنامه از منابع مورد اعتمادشان به شبکه های اجتماعی می پیوندند و در دستهی کاربران فراغتی قرار می گیرند.
کاربران بدبین، کمترین تمایل و رغبت برای استفاده از شبکه های اجتماعی دارند. تعدادی از این کاربران استفاده کنندگان حرفه ای برخی دیگر از ابزارهای تکنولوژیک و اینترنت هستند، ولی دیدی منفی نسبت به شبکه های اجتماعی دارند. آن ها هیچ گونه نگرانی بابت مسائلی از قبیل حریم خصوصی در محیط شبکه های اجتماعی ندارند، ولی شبکه های اجتماعی را غیرمفید و استفاده از آنها را بیهوده توصیف می کنند.
نوع دیگری از تفاوت بین کاربران وجود دارد که می تواند در ارتباطات سیاسی، به ویژه در زمان انتخابات، نقش مهمی ایفا کند؛ اگر نظریهی الگوی دومرحلهای اطلاعات و نقش رهبران افکار در تأثیرگذاری بر افکار عمومی را بپذیریم، باید میان نقش و تأثیر صفحات شبکه های اجتماعی افراد و گروه های مختلف تفاوت قائل شویم. به این ترتیب، می توان گفت که میان صفحات افراد مختلف زیر و تأثیر آن بر سایر کاربران اینترنتی تفاوت وجود دارد:
- صفحات مربوط به افراد عادی که از کاندیدای مورد نظر خود طرفداری می کنند.
- صفحات خود کاندیداها یا صفحه هایی که به نام کاندیداها ساخته می شوند.
- صفحات فعالان سیاسی و احزاب مرتبط با هر کاندیدا.
- صفحات فعالان مطبوعاتی.
- صفحات رسانه های بیگانهی فارسیزبان
وقتی می خواهیم نقش و تأثیر شبکه های اجتماعی را در موضوعی مانند انتخابات بسنجیم لازم است که تفاوت کاربران از نظر ماهیت و نوع استفاده ای که از این شبکه ها دارند را نیز مد نظر قرار دهیم. این تفاوت نشان میدهد که دربارهی تأثیر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در انتخابات و وقایع و نتایج آن، بیشتر می توان پیشبینی هایی ارائه داد تا اینکه با قطعیت از آن سخن گفت.
شبکه های اجتماعی در دهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری
انتخابات دورهی دهم ریاستجمهوری احتمالاً اولین و گسترده ترین حضور فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در عرصهی سیاست در ایران بود که هم در داخل و هم در خارج از کشور، مقالات و تحقیقات مختلفی دربارهی آن منتشر شده است. پژوهش های صورتگرفته در خارج از کشور دربارهی وقایع انتخابات ریاستجمهوری سال 1388، در اغلب موارد فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در ایران را به عنوان فضایی برای اعتراض مطرح کردند. طبق گزارش این پژوهش ها، در ایران به طور تقریبی 700 هزار بلاگر وجود دارد و رسانه های جدید مانند فیسبوک، توییتر و یوتیوب، نقش کلیدی را در گسترش اخبار مخالفان بازی می کنند. به زعم آنها، اینترنت در کشورهایی مانند ایران اغلب به عنوان عاملی برای تغییر اجتماعی شهرت دارد و اینکه توانسته است یک حوزهی عمومی جدید را ایجاد کند. این پژوهش ها با دیدگاهی مغرضانه جنبش های اعتراضی زمان انتخابات دورهی دهم را «انقلاب توییتر» نام نهادند.رجبی در پایاننامهی کارشناسی ارشد خود، به بررسی شبکه های اجتماعی، به ویژه فیسبوک، در دهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری می پردازد. از نظر او، اینترنت را میتوان اولین حوزهی عمومی جدی برای جامعهی ایران دانست؛ اما حوزهی عمومی نه به معنای هابرماسی آن (که کاملاً معطوف به نقد دولت و آزادی بیشتر است)؛ بلکه به معنایی متفاوت، یعنی عرصه ای برای شکلگیری، گسترش و تقویت روابط و مناسبات افراد با یکدیگر. اینترنت در ایران، به تعمیق و گسترش نقد سیاسی، به مفهومی که در حوزه عمومی هابرماسی مطرح است منجر نمیشود. در ایران، اینترنت به عنوان حوزهی عمومی، باید به معنای عرصهای برای شکلگیری، تقویت و شفاف شدن هنجارها و قواعد رفتاری تلقی کرد. طبق نتایج این تحقیق، در دوران انتخابات 1388 شرایط حاکم بر گفت وگوها و مناظره های بین کاربران فیسبوک چندان عقلانی و انتقادی نبود و با اینکه همهی طرفداران نامزدها از قابلیت های فیسبوک، یعنی کامنت و برخی اوقات چت برای بحث و گفت وگو استفاده میکردند، گاهی اوقات تخریب رقیب و فحاشی و تحمل نکردن دیدگاه های رقیب نیز رخ می داد. اما این امر به این معنا نیست که همهی قواعد اخلاق گفت و گو نادیده گرفته شده است. مشارکت در گفت وگوها، حق ابراز نظر و بیان تمایلات سیاسی در فضای فیسبوک در زمان انتخابات محقق شده است. به ویژه اینکه بحث های انتخاباتی اکثراً جدی تر و اصولی تر از بحثهای خیابانی بود و همین امر خیلی ها را مجاب کرده بود که فرصت فیسبوک را از دست ندهند (رجبی، 1389).
نتایج حاصل از یافته های این تحقیق نشان می دهد که آزادی فضای فیسبوک و فضای واقعی، در روزهای منتهی به پایان انتخابات، منجر به خوداظهاری کاربران و آشکارا ابراز کردن علایق و عقایدشان شده است. همچنین دسترسی سریع و آسان و بدون هزینه به این شبکهی اجتماعی، فیلتر نبودن در این مقطع زمانی، نبود رسانههای آزاد و منتقد، کنترل کمتر این رسانه، امکان درج نظر و اخبار در هر لحظه و امکان مشاهدهی انعکاس نظرات کاربران، نداشتن مخاطرات و هزینه های بحث های رودررو، از جمله دلایلی است که موجب خودگشودگی کاربران ایرانی در فیسبوک شده است (همان).
البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که انتقال مباحث سیاسی به فضای مجازی، کسانی را که به این فضا دسترسی ندارند، محروم میکند و بنابراین به شکلگیری یک حوزهی عمومی انحصارگرایانه، نخبهگرایانه و به دور از الگوی آرمانی کمک میکند. بنابراین، ارتباط دهندگی در اینترنت، متضمن یک حوزهی عمومی نیرومند و مبتنی بر نمایندگی نیست و شهروندان را به لحاظ سیاسی فعال نمیکند.
پیش بینی ها برای انتخابات دورهی یازدهم
همان طور که پیشتر گفته شد، دربارهی تأثیر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در انتخابات و وقایع و نتایج آن نمی توان نظری قطعی ارائه کرد، بلکه می توان احتمالات و پیش بینی ها را مورد توجه قرار داد. علت این موضوع از یک سو، تفاوت کاربران است. به طور مثال، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری کاربران ماهر و کاربران فراغتی متفاوت است و همین طور نقش و تأثیر شبکه های اجتماعی افراد عادی در مقایسه با افراد و گروه هایی که رهبران فکری محسوب می شوند با هم برابر نیست. به علاوه متغیرهای دیگری خارج از فضای مجازی نیز در این عرصه دخیل هستند و تجربهی سال ها انتخابات نشان داده است که رفتارهای انتخاباتی ایرانیان به راحتی قابل پیش بینی نیست.از دیگر نکاتی که به آن اشاره کردیم تمایز قائل شدن میان آنچه «درون» و «بیرون» مبارزات انتخاباتی رخ میدهد است و اینکه فضای مجازی در هر دو مورد کاربرد دارد. شاهد این ادعا، نکاتی است که پایگاه خبری تحلیلی پارسینه به آن اشاره می کند: وقتی در دنیای واقعی و فضای شهری، تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوری طبق قانون کشور، مقطع و زمان خاصی دارد، برای برخی کاندیداها دنیای مجازی فرصتی است تا اقداماتی که نمی توانند در خیابان (و دیگر رسانه ها) صورت دهند به اینترنت بکشانند و با هر نام و نشانی برای تبلیغ خود استفاده کنند. بسیار آسان هم می توانند از زیر بار مسئولیت این صفحه-ها فرار کنند و آن را به افرادی غیر از خود منتسب نمایند.
به همین دلیل، شبکه های اجتماعی این روزها صفحه های جدیدی را در خود می بیند که هر یک به نفع کاندیدایی خاص در حال تبلیغ هستند و صفحاتشان دائماً بهروز می شوند و انواع عکس و شعار و مطلب در آن قرار دادهاند. در مورد یکی از کاندیداها، تعداد صفحه هایی که خود را به این طیف نسبت می دهند آن قدر زیاد هستند که نمی توان ادعا کرد، کدام صفحه متعلق به آنهاست و کدام نیست و همهی این صفحات در قالب های مختلف، پویشی را برای دعوت از این کاندیدا به راه انداختهاند.
با توجه به آنچه گفته شد، چه فرضیات و احتمالاتی را می توان برای انتخابات دورهی یازدهم ارائه داد؟ در انتخابات دورهی دهم، طرفداران برخی از کاندیداها دسترسی بیشتری به شبکه های اجتماعی داشتند و تعاملات، ارتباطات و اطلاع رسانی زیادی را از آن طریق انجام دادند. این تجربه می تواند اهمیت شبکه های اجتماعی را برای سایر کاندیداها نیز روشن کند و به منظور افزایش مشارکت در انتخابات، فعالیت در شبکه های اجتماعی گسترش پیدا کند یا حتی به نوعی ستادهای انتخاباتی اینترنتی نیز شکل بگیرد. آیا همهی کاندیداها می توانند و یا میخواهند در شبکه های اجتماعی فعالیت کنند و از این طریق نیز دست به تبلیغات بزنند؟ وضعیت چه کاندیداهایی در این زمینه بهتر خواهد بود؟ وضعیت فیلترینگ اینترنت و شبکه های اجتماعی در دورهی انتخابات چگونه خواهد بود؟ آیا ممکن است تا زمان برگزاری انتخابات، کاندیداها صفحه هایی رسمی در شبکه های اجتماعی برای خود در نظر بگیرند؟ در هر کدام از این صفحات شاهد چه چیزهایی خواهیم بود؟ چه نمادهای شاخصی وارد عمل می شوند؟ آیا مثل انتخابات دورهی دهم ریاستجمهوری، رنگ ها به نماد تبدیل می شوند؟ در این صفحات چه گروه-هایی ایجاد می شود؟ کدام جنبش های اجتماعی روز یا رویداد مهم جهانی مورد حمایت قرار می گیرد؟ چه لینک هایی بیشتر به اشتراک گذاشته می شود؟ تصاویر پروفایل ها چه خواهد بود و سرانجام چه جملات و شعارهایی روی دیوارنوشته ها قرار می-گیرد؟
منابع:
• رجبی، زهره (1389)، «بازنمایی گرایشهای سیاسی کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی با مطالعهی موردی فیسبوک»، پایاننامهی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی.
• کاشانی، مجیدو سمیهزارع (1391)، «مطالعهیجمعیتشناختیشبکههایاجتماعیمجازی باتأکیدبرکاربرانفیسبوکدرایران»، ماهنامهی کتاب ماه علوم اجتماعی، ش 56، ص 78 تا 84.
• خانیکی، هادی و محمود بابائی (1391)، «تأثیر سازوکارهای ارتباطی اینترنت بر الگوهای تعامل کنشگران فضای سایبر ایران»، فصلنامهی علوم اجتماعی، ش 56، ص 73 تا 115.
• دستهبندی کاربران شبکههای اجتماعی، 19 فروردین 1389:
http://www.monaseb.com/magazine-knowable/knowable-internet/338-users-category-of-social-networking
• تبلیغات خاص انتخاباتی مشایی در شبکههای اجتماعی، پایگاه خبری تحلیلی پارسینه،13بهمن 1391: http://www.parsine.com/fa/news/82064
• مقالهی تحلیلی پیرامون شبکه های اجتماعی در ایران و جهان، 1 خرداد 2013:
http://www.icanoon.com/view_event.php?event_id=811
•شبکههای اجتماعی، فراتر از ابزارهای تکنولوژیکی، 8 اسفند 1391: http://www.bashgah.net/fa/content/show/44866
• Anderson Analytics, «Social Network Service (SNS), A&U Profiler Provided to emarketer.Com, july 13, 2009
• Vázquez-Gestal, M.; Fernández-Souto, A-B. and Pérez-Seoane, J. (2012): “Election campaign communication in universities through the Web 2.0”, Revista Latina de Comunicación Social, 67, pages 388 to 405, http://www.revistalatinacs.org/067/art/961_Vigo/17_Vazquezen.html
. Yousefi Darani,Mahsa and Isabelle Hare (2010),“The Iranian Presidential Election in 2009 on Twitter and Facebook: The Contemporary Forms of the Militancy”, Journal for Communication Studies, ESSACHESS , Vol.3, No6
• Sreberny,Annabelle & Gholam Khiabany (2010), “Blogistan: The Internet and Politics in Iran”.IB Tauris. http://blogs.lse.ac.uk/politicsandpolicy/2011/09/18/book-review-blogistan-the-internet-and-politics-iniran
سایت برهان
پینوشتها:
[1] Social Media Maven
[2] Leisure Follower
[3] Fun Seeker
[4] Business User
[5] Time Starved
[6] Concerned
[7] Social Media Pessimist
/ع