مقدمه:
نظر به اهمیت انتخابات پیش رو و آرایش جدید و فضای سیاسی شکل گرفته شده در انتخابات پرسش هایی برای حزب الله و جامعه ی مذهبی مطرح است. پیچیدگی دوره ی جدید آنجا بیشتر خود را می نمایاند که شعارهای رادیکال و ادبیات تند در تعارض با انقلاب اسلامی را شاهد نیستیم و چنین شرایطی انتخاب را سخت کرده است. از سوی دیگر کاندیداها ادبیات خود را در یک حالت ابهام و دو پهلویی در قرابت با ادبیات رهبری مطرح می کنند و این مساله، فضای انتخابات را برای جامعه ی مذهبی مه آلود نموده است. از سوی دیگر بستر انتخابات و تامل و تفکر از منظر انقلاب اسلامی در مورد جریان های سیاسی حاضر در انتخابات، موجب رشد معرفتی نیروهای دلداده ی انقلاب اسلامی می گردد. لذا در سوالات زیر - که توسط جمعی از نیروهای دغدغهمند فرهنگی طراحی گردیده است- در پی آن هستیم تا نظرات استاد بزرگوار اصغر طاهرزاده را در مورد صورت مساله های فرهنگی انتخابات پیش رو جویا شویم:سوال1- آرایش سیاسی جریان های حاضر در انتخابات92 را چگونه دسته بندی می فرمائید؟ قالب «اصولگرا- اصلاح طلب» به نظر نمی رسد دیگر جوابگویِ دسته بندی های سیاسی کشور باشد. افراد حاضر در انتخابات در چه طیف های فکری- فرهنگی ملاحظه می کنید؟ ملاک دسته بندی شما چیست؟ با توجه به اینکه اعلام موضع هم نمودید و جناب آقای دکتر جلیلی را فرد اصلح دانستید توضیح دهید که ایشان در این دسته بندی در کدام جریان قرار می گیرد؟
باسمه تعالی: جواب1- متأسفانه هنوز تقسیمبندی افراد سیاسی به اصولگرا و یا اصلاحطلب بر ذهنها سایه افکنده وگرنه هیچوقت نمیشد افراد را صرفاً در این دو قالب درآورد و ذهن را نسبت به قضاوت خود آرام کرد. ولی در هرحال ما بر اصولگرایی حقیقی با شاخصههایی که رهبری عزیز در تاریخ 29/3/1385 تعیین کردند تأکید میکنیم و از این جهت آقای دکتر جلیلی را اصولگرایی میدانیم که شاخصههای آن عبارت است از: «ایمان و هویت اسلامی و انقلابیِ روشن بینانه، دوری از خرافه و سستاندیشی و تمنای دائمیِ عدالت از یکسو و ایمان به آینده، برخورداری از روحیهی مجاهدت علمی، اعتقاد به آزاداندیشی وکرامت انسانی، بهکارگیری اصل تصحیح روشها در مدیریت و تلاش برای شکوفایی اقتصادی - اجتماعیِ کشور، ایمان به مردم، ایمان به خود، ایمان به استقلال و وحدت ملی از سوی دیگر، از مهمترین شاخصها در اصولگرایی است».سوال2- شما بارها در مباحثتان به این موضوع که «ذات انقلاب اسلامی پیشرونده است» اشاره داشته اید. از این منظر این انتخابات را در نسبت با انتخابات های گذشته رو به جلو می دانید؟ چه فضای جدیدی و چه صورت مساله ی جدیدی در این انتخابات مطرح است که در انتخابات قبلی مطرح نبوده است؟ چه رشد جدید معرفتی را حاصل مباحث انتخاباتی این دوره می دانید؟
جواب2- انقلاب اسلامی همچنان رو به جلو به سوی نور حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه» میرود و در این مسیر گاهی در دشت قرار دارد و گاهی باید موانع پیشآمده را پشت سر بگذارد. از دورهی دوم دولت آقای احمدینژاد ما با موانعی روبهرو هستیم که حرکت را کند کرده ولی آنچنان انقلاب را عمق بخشید که همهی جریانها مجبورند در این مرحله فکر کنند و از متهمکردن یکدیگر عبور کنند و به جایگاه حادثهها بیندیشند که این کار سختی است ولی موارد ارزشمندی را به همراه دارد. بنده کتاب «جایگاه تاریخی حادثهها» را در این رابطه نوشتهام و فکر میکنم آن کتاب بتواند دوستان را به تفکر وادارد.سوال3- این دوره از انتخابات را در فرایند تکاملی انقلاب اسلامی درچه جایگاهی میبینید و نسبت به انتخابات سال 84 چه پیشرفتی در گفتمان انقلاب اسلامی شاهد هستیم؟ این مسئله را در نسبت مراحل پنج گانه انقلاب اسلامی نظام اسلامی دولت اسلامی جامعه اسلامی و تمدن اسلامی چگونه میتوان تحلیل کرد.
جواب3- ما هنوز از نظر عمل در مرحلهی تحقق دولت اسلامی در حال تلاش هستیم و همهی تلاشها آن است که بتوانیم تعریف درستی از دولت اسلامی برای دولتمردان و مردم بهدست آوریم تا هر جریانی جایگاه خود را در ایجاد دولت اسلامی بشناسد، هنوز جریان اصلاحطلب نپذیرفته انقلاب باید به مرحلهی دولت اسلامی برسد، آن جریان، دولتی با سازکار غربی را پذیرفته و سعی دارد با پذیرفتن اسلام به عنوان یک عقیدهی فردی، جامعه را با ساز و کار غربی اداره کند و خیز اخیر آنها برای حضور در انتخابات با این نیت است .غافل از اینکه چه در این مرحله پیروز شوند و چه پیروز نشوند ذات انقلاب چیز دیگری را اقتضاء میکند و عملاً این آقایان تبدیل به میهمانان ناخواندهای میشوند که اگر تعریف خود را نسبت به دولت اسلامی تغییر ندهند مجبور میشوند ادامهی زندگی را در کشورهای غربی بگذرانند بدون آنکه نیاز باشد مثل بعضی هاکارگزار نظام استکباری باشند.سوال4- چگونه میتوانیم جریان سکولاریزم پنهان در میان کاندیداها را مشخص کرد با توجه به اینکه تقریبا سکولارترین کاندیداها نیز در این دوره حرف از مذهب و باورهای مذهبی میزنند عیار سنجش آنها چیست؟ شما به عنوان یکی از متفکّرین انقلاب اسلامی چه راه حلی برای فهم عمق سکولاریسم در پشت ادبیات مذهبی کاندیداها پیشنهاد می دهید؟
جواب4- تأکید بر حاکمیت اسلام در تمام مناسبات فردی و اجتماعی تفاوت میکند بر تأکید بر اسلام در امور فردی بدون آنکه آرمانهای اسلامی ما در سبک زندگی و روابط اجتماعی ما ظهور و بروز داشته باشد. اگر سبک زندگی به روش غربی توسط نامزدی پذیرفته شود و تلاشی برای تغییر آن صورت نگیرد و هنر آن نامزد این باشد که امورات مردم را در همین که هست مدیریت کند هرچند آن نامزد فرد متدینی باشد، ما را گرفتار نگاه سکولاریستی میکند و این نگاه با نگاه رهبری که در 14 خرداد امسال فرمودند: «اگر ملت مقتدر باشد، توانا باشد، نیاز خود را کم کند ..... دشمن در مقابله با ملت ایران بیدفاع خواهد ماند» ،نمیخواند چون رهبری عزیز«حفظهالله» به جایگاهی بالاتر از آنکه ما صرفاً نان و آب مردم را تأمین کنیم نظر دارند. ایشان میخواهند ما با «عزم و ارادهی باور به خدا و باور به مردم و باور به خود» به آیندهای نظر داشته باشیم که نهتنها خودمان بلکه ملتهای دیگر نیز از دست حاکمیت ارزشهای غربی آزاد شده باشند.سوال5- ما قلباً احساس می کنیم که بعضی از نامزد ها نسبت ضعیفی با آرمان های مدّنظر امام راحل(ره) و رهبری دارند و در واقع در اظهارات آن ها و همفکرانشان اهداف انقلاب در حدّ مناسبات اجرایی و مدیریتی تقلیل یافته است. منتها مشی تبلیغاتی انتخابات حاضر تا اینجا بدین صورت بوده است که تا انتقادی از سوی نیروهای انقلاب اسلامی به محتوای مواضع کاندیداها مطرح می شود، از سوی کادرهای تبلیغاتی کاندیداها سریعاً «واژه سازی» تبلیغاتی در مقابل انتقاد فرهنگی نیروهای انقلاب دنبال می شود و به نحوی حرف های غلط گفته شده اصلاح و توجیه می گردد و سپس طی یک استراتژی تبلیغاتی گسترده در سطح جامعه منتشر می شود. این مساله برخی نیروهای مذهبی را دچار تردید نموده است. چگونه می توان عمق نگاه غلط کاندیداها را در مهمترین صورت مساله های ریاست جمهوری به طیف مذهبی فهماند؟ به عنوان مثال وقتی نسبت به واژه ی تکنوکراسی نقد تلویحی از سوی رهبری در روزهای آغازین سال مطرح گردید و جناب آقای قالیباف که خود را یک تکنوکرات می دانست در یک چرخش ادبیاتی اینگونه گفتند: «ممکن است که بگویند انسان تکنوکراتی ست که باید بگوئیم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده ی درست از ایزار خوب و مدرن است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی استفاده می شود». یا در نقد عملکرد آقای احمدی نژاد در حوزه ی روابط خارجه- علی الخصوص موضع گیری در قبال هولوکاست- در یک ادبیات آرمانگرایانه ی عقلانی این چنین گفتند: «مثلاً قضیه ی هولوکاست ما را به کجا رساند. ما هیچ گاه با یهود مخالف نبودیم. یک دین است. آنجا که ما مخالف بودیم با صهیونیست ها بوده است. ما سی سال حامی اصلی آرمان فلسطین بوده ایم ولی به واسطه ی هوشمندی امام و رهبری کسی نتوانست ما را متهم به ضدّ یهود بودن بکند. ولی یکباره بدون توجه به نتایج و پیامدها بحث هولوکاست مطرح می شود. این چه نفعی برای انقلاب و فلسطینی ها داشت. ببینید وقتی ما آن زمان به اسم آرمانگرایی موضوع هولوکاست را مطرح کردیم و آن جنجال ایجاد شد، زمانی دیگر سخن از بسیجی بودن و بازگشت و رجعت آقای چاوز را مطرح کردیم. این نتیجه ی و برآیند آرمان گرایی خامی است که در طی زمان استحاله شده است.» در فضای پروپاگاندای تبلیغاتی این جملات را نمی شود درست دید. از سوی دیگر حمایت برخی از اشخاصی که صبغه ی مذهبی دارند- اعم از روحانیون و علما- در مه آلودکردن فضا برای دیده نشدن نگرش های غلط بیشتر خود را نشان داده است. به عنوان مثال چندی پیش مجلسی با حضور خطبا و روحانیون حامی کاندیداتوری آقای قالیباف برگزار شده بود. در خلال اظهارات حاضران محوری ترین دلیل برای حمایت از ایشان را قوت مدیریتی و اجرایی به شمار آورده و حتی یکی ازخطبای معروف وفعال شیرازعلنا بر این نکته تصریح داشت که: «قالیباف نسبت به امثال ماها قطعاً لیبرال ترست ولی این چه ربطی به کار اجرایی و مدیریتی دارد او مشکل گرسنگی و جاده و پل مردم را حل کند، سر رهبری خلوت می شود و ایشان مشکلات فکری و فرهنگی را حل می کنند و این حالت خیلی مطلوب است.» این جملات گوشه ای از اظهارات انتخاباتی این روزها بود. قطعاً جنابعالی در برنامه های تلویزیونی جلوه های دیگری از نگرش کاندیداها را ملاحظه نموده اید. به نظر می رسد جبهه ی فکری انقلاب اسلامی در این انتخابات باید یک مرحله ی جدیدی از فهم را نسبت به جریان های سیاسی تجربه کند. در این رستا باید عمق حرف هایی شبیه آنچه گفته شد را برای جامعه باز نمود. ما را در این راه یاری بفرمائید.
جواب5- همانطور که میفرمایید ما از اصلاحطلبان و با توجه به نزدیکی آنها به ملیمذهبیها، هیچ انتظاری نداریم زیرا خاستگاه و مقصد آنها نسبت به انقلاب اسلامی مشخص است ولی نسبت به امثال آقای قالیباف نگرانیم که چگونه نگاه جامعه را به جایی میاندازند که تصور شود ایدآل جامعه، داشتن یک شهری است که جادههای پهن و تونلهای طولانی داشته باشد به طوری که گویا افقی بالاتر از آن مدّ نظر نیست وگرنه اینهمه به این امور پرداخته نمیشد. در حالیکه رهبری عزیز در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی در تاریخ 23/7/91 فرمودند: اگر با پیشرفت همهجانبه را به معنای تمدنسازی نوین اسلامی بگیریم ما در بخش ابزاری پیشرفت خوبی داشتهایم اما در بخش حقیقی که همان سبک زندگی است در این بخش پیشرفت ما چشمگیر نیست». گویا جناب آقای قالیباف بنا دارند اگر رئیس جمهور شدند باز انقلاب اسلامی را در بخش پیشرفت ابزاری فربهتر از قبل کنند و ما بعد از چندسال به خود بیاییم و ببینیم از انقلاب اسلامی همهچیز داریم غیر از انقلاب اسلامی.سوال6- یکی از تردیدهایی که بر سر دوراهی «جلیلی- قالیباف» برای طیف گسترده ای از حزب الله وجود دارد مساله ی «توان اجرایی» است. از سویی موضوع «اجرایی بودن» چند بار توسط رهبری به عنوان یکی از ملاک ها مطرح گردیده است. تعریف درستی از مفهوم «اجرایی بودن» در فضای جامعه وجود ندارد. تعریف درست «اجرایی بودن» در نسبت با انقلاب اسلامی چیست؟
جواب6- عنایت داشته باشید توان اجرایی برای ریاست جمهوری با توان اجرایی برای حسابداری یک ادراه فرق میکند. رئیس جمهور باید توان تجمیع نظرات وزراء و کارشناسان را جهت هدایت کلیت نظام اجرایی کشور داشته باشد و صرف نظر از اینکه بنده به آقای جلیلی نظر داشته باشم یا نه، تنها آقای جلیلی است که از نظر اجرائی سابقهی چنین کاری را در دبیری شورای امنیت ملی دارند.سوال7- آقای سعید جلیلی در چندین دوره مذاکره سنگین و پیچیده با نمایندگان کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین منظومه ای از اقتدار و عقلانیت و منطق و حقانیت و استواری و اعتدال توأم با انعطاف را از مکتب اسلام به نمایش گذاشته است بنحوی که غربیها را با همه حیله گری و چموشی بر مداری منطقی و گریز ناپذیر وارد کرده است و آنان را بین پذیرش واقعیت ها و یا رفتارهای نابخردانه و رسوای در دیپلماسی رایج امروز در تعارضی آشکار قرار داده است. نگاهی اجمالی بر فضای حاکم بر گفتگو ها از سوئی و موضوع و متن گفتگو از سوی دیگر و بعلاوه هندسه و تسلسل مذاکرات بیانگر آن است که یک نگاه و مدیریت جامع توام با اقتدار و خودباوری جهت مذاکرات را از فضای تاریک و مبهم و غیر قابل محاسبه به مداری منظم و مشخص و قابل پیش بینی و منطبق بر واقعیتها برگردانده است. این اقتدار و خودباوری بیانگر اعتقاد و ایمانی توام با یقین و بصیرت می تواند باشد. با توصیفات فوق آیا چنین شخصی با این تجربه موفق در صحنه اجرایی کشور قادر خواهد بود انقلاب رو به تکامل و رشد در حرکت خود چندگام به جلو ببرد . و آیا چنین فردی می تواند تیلور آمال و آرزوهای انسانهای فرهیخته و مردم انقلابی در صحنه اجرای کشور و ادامه دهنده تجربه های موفق دولت فعلی و پیراسته از نقصهای آن باشد؟
جواب7- بنده با توجه به اینکه معتقدم انقلاب اسلامی، بر عکس سایر انقلابهایی که در صدسالهی اخیر گرفتار ارتجاع و عقبگرد شده، حقیقتی دارد که بهخوبی میتواند رو به جلو رود و به اهدافی که هنوز دست نیافته برسد و همانطور که حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» فرمودند: «راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدّی با جهانخواران حلّ نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟» پس ما نباید از این نکتهی مهم غفلت کنیم که تنها با روحیهای حماسی و با تلاش برای قدرتمندشدن در مقابل جهان امروز میتوانیم به حیات مستقلانهی خود ادامه دهیم . حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» میفرمایند: « کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمىدانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقدهها و حسادتهاى خود را نمىتوانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم.». این روحیه تنها روحیهای است که ما را از گرفتارشدن از ارتجاع گفتمانی نجات میدهد هرچند متهم شویم این گفتمان ،گفتمان طالبانی است. خطری که از سخنان بعضی از کاندیداها و یا نمایندگان فکری آنها بهچشم میخورد، خطر غفلت از موقعیت جهانی نظام اسلامی ایران و انقلاب اسلامی است. گویا آقایان گمان میکنند ملت از اهداف تاریخی خود دست برداشته ملتی که بنا است نظامی ماوراء نظام جهانی نظامی را به بشریت ارائه دهد. ارادت به رهبری ارادت به روحیهی انقلابی کسی است که میداند در جهان امروز چگونه باید عمل کرد و لذا در توصیهی خود به نامزدها در سالگرد امام فرمودند: «بعضی با این تحلیل که به دشمنان امتیاز بدهیم تا عصبانیت آنها را نسبت به خودمان کم کنیم، عملاً منافع آنها را به منافع ملت ترجیح میدهند»، این نشان میدهد روحیهی مورد نظررهبری روحیهی کوتاهآمدن در مقابل بیگانگان نیست، بلکه برخورد مقتدرانه با بیگانگان است. این روحیه در جناب آقای دکتر جلیلی بهخوبی نهادینه شده و بدین لحاظ در مقابل نمایندگان شش قدرت جهانی در پای میز مذاکره، خود را نمیبازد چون فهمیده است ایران بهعنوان یک ابرقدرت دارد جای خود را در جهان امروز باز میکند. بنده این روحیه را در سایر نامزدها – در عین آنکه برای بعضی از آنها احترام قائل هستم – ندیدم. لذا اگر ما به دنبال آن هستیم که نقش تأثیرگذاری خود را آنطور که شأن انقلاب است حفظ کنیم نمیتوانیم از آقای دکتر جلیلی به عنوان رئیس جمهور این کشور چشمپوشی کنیم و امیدوار به نامزدهایی باشیم که مطمئن نیستیم در حال حاضر میتوانند ماوراء سبک مدیریت غربی، انقلاب اسلامی را مدیریت کنند و کشور را از ضایعات مدیریت غربینجات دهند. از این جملهی رهبری در سالگرد رحلت حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» ساده نگذرید که فرمودند: نامزدها «قول بدهند که به مسئلهی اقتصاد که امروز میدان چالش تحمیلی بر ملت ایران از سوی بیگانگان است، بهخوبی خواهند پرداخت» آیا از این جمله بر نمیآید که ما باید در همان راستایی که با بیگانگان درگیر بودهایم و هر روز به جلو رفتهایم، مسائل اقتصادی را نیز حل کنیم؟ پس چرا بعضیها گمان میکنند میتوانیم با کوتاهآمدن در مقابل بیگانگان مشکلات اقتصادی را مرتفع نماییم و در این راستا ملت ایران را از روحیهی انقلابی و قاطع آقای دکتر جلیلی میترسانند که اگر ایشان رئیس جمهور شوند کار بدتر میشود. این به جهت آن است که نمیدانیم ما تنها با مقاومت در مقابل بیگانگان میتوانیم از تنگناهای زندگی غربی و اقتصاد غربی رها شویم. رهبر عزیز«حفظهالله» فرمودند: «عصبانیت آنها ناشی از این است که شما هستید، ناشی از این است که جمهوری اسلامی هست» آنهایی که میخواهند از عصبانیت دشمن کم کنند میدانند در عمل باید از هویت خرج کنند و موجودیت ما را به عنوان جمهوری اسلامی بفروشند. چه سخن عالمانهای است سخن دکتر جلیلی که میفرماید: «نخواهیم گذاشت ما را به اسم تنشزدایی از پشت خیمههای دشمن عقب بکشند» و لذا میفرماید: « تهدیدزدایی را به جای تنشزدایی دنبال میکنم». و این با قدرتمندشدن نظام ممکن است در حالیکه روحیهی انقلابی خود را به بهانهی تعادل فرو ننهیم و بدانیم تعادل در امروز همین روحیهی رهبری است که میفرمایند من انقلابیام و نه دیپلمات. و تنها با روحیهی انقلابی و تقابل با کفر جهانی است که در مسیر انبیاء تاریخ قرار میگیریم و مفتخر به مددهایی میشویم که ریشهی کفر و استکبار را برمیکند و وعدهی الهی بر ملت ما جاری میشود که فرمود: « فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذینَ ظَلَمُوا» پس به جهت روحیهی مقاومت شما ریشهی ظالمان و ستمکاران قطع خواهد شد. موفق باشید/ج