«نرمش قهرمانانه» میتواند به عنوان استراتژی جدید جمهوری اسلامی در سیاستخارجی تعبیر شود و یا دستکم به یک «حرکت فعالانه تاکتیکی»در تعامل با دنیای سلطه قابل تفسیر باشد.
نرمش قهرمانانه؛ اصطلاحی که طی یک هفته گذشته، منشأ صدور تفاسیر و تحلیلهای فراوانی در رسانههای فارسیزبان داخل و خارج کشور و بسیاری از رسانههای مطرح جهان درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوران دولت یازدهم شدهاست.
نکته مهم و قابل توجهی که تقریبا در همه تفاسیر رسانههای بیگانه و بخش قابل توجهی از رسانههای داخلی، حتی رسانههای جریان اصولگرا، برای تفسیر و تحلیل این اصطلاح و بهویژه واژه «نرمش» شده، تأویل و تفسیر آن به انفعال، تجدید نظر، عقبنشینی، تسامح و در صورتی خوشبینانه تساهل و مدارا و مانند آن میباشد. بیشتر تحلیلهای صورت گرفته در تفسیر این اصطلاح به انفعال و عقبنشینی، که از سوی رسانههای بیگانه و همفکران آنها در داخل کشور مطرح شده یا مورد اشاره قرار گرفتهاست، اینگونه استدلال میکنند که چون مقام معظم رهبری، حدود ۴۰ سال پیش، از این اصطلاح در عنوان کتاب ترجمه شده توسط ایشان درباره صلح امام حسن مجتبی(علیه السلام) استفاده کردهاند، پس حالا هم مراد صلح با دنیای سلطه، بعد از گذران دوره تحریم شدید اعمال شده علیه جمهوری اسلامیاست.
با نگاهی به شرایط جمهوری اسلامی در مقطع زمانی آخرین کاربرد این اصطلاح توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، به خصوص در هنگامهای که ایران اسلامی با سربلندی تمام موفق به سامان دادن حماسه سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری و تشکیل دولت یازدهم شده و تحریمها و دشمنیهای علیه ملت ایران بیش از پیش ناکارآمد مینماید، تفسیر منفعلانه از سیاست «نرمش قهرمانانه» تفسیر غلط انداز و بیمبنایی است.
بدون شک سختگیریها و تحریمهای ظالمانه اعمال شده علیه ایران، دولت و مردم ایران را دچار زحمت کردهاست، اما به اذعان اغلب صاحبنظران، ایران اسلامی اکنون سختی این دوران را سپری کرده و در حال بازتعریف استراتژیها برای بازسازی اقتصاد آسیبدیده از آن شرایط است و طبیعیاست که ایرانی که از این کوران سر برمیآورد، بسیار مقاومتر از گذشته سیاستهای اصولی خود در عرصه داخلی و بینالمللی را پیخواهد گرفت.
علاوه بر شرایط سیاسی، در حالی که جمهوری اسلامی در تحولات منطقهای، نیز دست برتر را دارد و دنیای سلطه به رهبری امریکا بهویژه در تهاجم علیه محور مقاومت، آشفتهترین وضعیت ممکن را تجربه میکند، تفسیر انفعال از «نرمش»، برداشتی غیر منطقی خواهدبود.
برداشتهای دیگری هم وجود دارد؛ مانند اینکه اتفاق تازهای رخ نداده و سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر مدار گذشته میباشد و نقطه نظر مقام معظم رهبری، تعبیری جدید از سیاستهای جاری است.
با توجه به موقعیت جمهوری اسلامی بعد از رقمخوردن حماسه سیاسی در داخل کشور و موقعیت برتر جمهوری اسلامی در مناقشه بینالمللی اتحاد غربی – عربی علیه محور مقاومت، و چشم انداز موجود برای گذار ایران از موقعیت سخت تحریمها، به نظر میرسد که «نرمش قهرمانانه»حتی میتواند به عنوان استراتژی جدید جمهوری اسلامی در سیاستخارجی تعبیر شود و یا دستکم به یک «حرکت فعالانه تاکتیکی»در تعامل با دنیای سلطه قابل تفسیر است.
نرمش قهرمانانه چه به مثابه استراتژی جدید در سیاست خارجی و چه حتی به عنوان یک رفتار تاکتیکی، ماهیتی فعالانه دارد. واژه «نرمش» در این اصطلاح، نه عملی انفعالی، بلکه حرکتی فعالانه برای تغییر در شرایط فعلی و جرأت بخشیدن به طرف مقابل برای خروج از موضع انفعال و حرکت به سوی تغییر مثبت است. نرمش در این شرایط، حتی اقدامی برای فریب هم نیست.بلکه میتواند سیاستی جسورانه برای باز کردن گارد و ایجاد حرکت در جبهه مقابل باشد. سیاست نرمش قهرمانانه دراین تفسیر فضاسازی برای دستیابی به سود مشترک حداکثریاست؛ سیاستی که در دیپلماسی از آن به بازی دوسر برد یاد میشود.
نتیجه دادن سیاست نرمش قهرمانانه در تعامل با جهان و به صورت مشخص در ساماندهی به وضعیت روابط ایران و کشورهای تشکیل دهنده بلوک سلطه، رابطه مستقیمی با فهم درست از این سیاست توسط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، طرفهای مقابل و رسانهها دارد. طبیعیاست که سوء برداشت دستگاه دیپلماسی در هر یک از دو سوی ماجرا و تفسیر و تأویل آن به سیاستی منفعلانه، حتی ممکن است نتیجه معکوسی بهبار آورده و به دورتر شدن دو طرف از دستیابی به مفاهمه بیانجامد.
نرمش قهرمانانه؛ اصطلاحی که طی یک هفته گذشته، منشأ صدور تفاسیر و تحلیلهای فراوانی در رسانههای فارسیزبان داخل و خارج کشور و بسیاری از رسانههای مطرح جهان درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوران دولت یازدهم شدهاست.
نکته مهم و قابل توجهی که تقریبا در همه تفاسیر رسانههای بیگانه و بخش قابل توجهی از رسانههای داخلی، حتی رسانههای جریان اصولگرا، برای تفسیر و تحلیل این اصطلاح و بهویژه واژه «نرمش» شده، تأویل و تفسیر آن به انفعال، تجدید نظر، عقبنشینی، تسامح و در صورتی خوشبینانه تساهل و مدارا و مانند آن میباشد. بیشتر تحلیلهای صورت گرفته در تفسیر این اصطلاح به انفعال و عقبنشینی، که از سوی رسانههای بیگانه و همفکران آنها در داخل کشور مطرح شده یا مورد اشاره قرار گرفتهاست، اینگونه استدلال میکنند که چون مقام معظم رهبری، حدود ۴۰ سال پیش، از این اصطلاح در عنوان کتاب ترجمه شده توسط ایشان درباره صلح امام حسن مجتبی(علیه السلام) استفاده کردهاند، پس حالا هم مراد صلح با دنیای سلطه، بعد از گذران دوره تحریم شدید اعمال شده علیه جمهوری اسلامیاست.
با نگاهی به شرایط جمهوری اسلامی در مقطع زمانی آخرین کاربرد این اصطلاح توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، به خصوص در هنگامهای که ایران اسلامی با سربلندی تمام موفق به سامان دادن حماسه سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری و تشکیل دولت یازدهم شده و تحریمها و دشمنیهای علیه ملت ایران بیش از پیش ناکارآمد مینماید، تفسیر منفعلانه از سیاست «نرمش قهرمانانه» تفسیر غلط انداز و بیمبنایی است.
بدون شک سختگیریها و تحریمهای ظالمانه اعمال شده علیه ایران، دولت و مردم ایران را دچار زحمت کردهاست، اما به اذعان اغلب صاحبنظران، ایران اسلامی اکنون سختی این دوران را سپری کرده و در حال بازتعریف استراتژیها برای بازسازی اقتصاد آسیبدیده از آن شرایط است و طبیعیاست که ایرانی که از این کوران سر برمیآورد، بسیار مقاومتر از گذشته سیاستهای اصولی خود در عرصه داخلی و بینالمللی را پیخواهد گرفت.
علاوه بر شرایط سیاسی، در حالی که جمهوری اسلامی در تحولات منطقهای، نیز دست برتر را دارد و دنیای سلطه به رهبری امریکا بهویژه در تهاجم علیه محور مقاومت، آشفتهترین وضعیت ممکن را تجربه میکند، تفسیر انفعال از «نرمش»، برداشتی غیر منطقی خواهدبود.
برداشتهای دیگری هم وجود دارد؛ مانند اینکه اتفاق تازهای رخ نداده و سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر مدار گذشته میباشد و نقطه نظر مقام معظم رهبری، تعبیری جدید از سیاستهای جاری است.
با توجه به موقعیت جمهوری اسلامی بعد از رقمخوردن حماسه سیاسی در داخل کشور و موقعیت برتر جمهوری اسلامی در مناقشه بینالمللی اتحاد غربی – عربی علیه محور مقاومت، و چشم انداز موجود برای گذار ایران از موقعیت سخت تحریمها، به نظر میرسد که «نرمش قهرمانانه»حتی میتواند به عنوان استراتژی جدید جمهوری اسلامی در سیاستخارجی تعبیر شود و یا دستکم به یک «حرکت فعالانه تاکتیکی»در تعامل با دنیای سلطه قابل تفسیر است.
نرمش قهرمانانه چه به مثابه استراتژی جدید در سیاست خارجی و چه حتی به عنوان یک رفتار تاکتیکی، ماهیتی فعالانه دارد. واژه «نرمش» در این اصطلاح، نه عملی انفعالی، بلکه حرکتی فعالانه برای تغییر در شرایط فعلی و جرأت بخشیدن به طرف مقابل برای خروج از موضع انفعال و حرکت به سوی تغییر مثبت است. نرمش در این شرایط، حتی اقدامی برای فریب هم نیست.بلکه میتواند سیاستی جسورانه برای باز کردن گارد و ایجاد حرکت در جبهه مقابل باشد. سیاست نرمش قهرمانانه دراین تفسیر فضاسازی برای دستیابی به سود مشترک حداکثریاست؛ سیاستی که در دیپلماسی از آن به بازی دوسر برد یاد میشود.
نتیجه دادن سیاست نرمش قهرمانانه در تعامل با جهان و به صورت مشخص در ساماندهی به وضعیت روابط ایران و کشورهای تشکیل دهنده بلوک سلطه، رابطه مستقیمی با فهم درست از این سیاست توسط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، طرفهای مقابل و رسانهها دارد. طبیعیاست که سوء برداشت دستگاه دیپلماسی در هر یک از دو سوی ماجرا و تفسیر و تأویل آن به سیاستی منفعلانه، حتی ممکن است نتیجه معکوسی بهبار آورده و به دورتر شدن دو طرف از دستیابی به مفاهمه بیانجامد.
/ج