زنگ زورخانه ها شنیده نمی شود!

ورزش یکی از مهم ترین موضوعاتی است که تقریباً در همه ادیان و حتی در حوزه فلسفه زندگی توسط بسیاری از فلاسفه به آن توصیه شده است. موضوع مهمی که سلامت جسم و روان را تضمین می کند و باید سلامت رفتار و اندیشه را هم با
جمعه، 12 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زنگ زورخانه ها شنیده نمی شود!
زنگ زورخانه ها شنیده نمی شود!

پژوهشگر: مهدی نصیری




 
زنگ زورخانه ها شنیده نمی شود!

رونق ورزشهای وارداتی، غربت ورزشهای ایرانی

ورزش یکی از مهم ترین موضوعاتی است که تقریباً در همه ادیان و حتی در حوزه فلسفه زندگی توسط بسیاری از فلاسفه به آن توصیه شده است. موضوع مهمی که سلامت جسم و روان را تضمین می کند و باید سلامت رفتار و اندیشه را هم با خود به همراه بیاورد. در واقع بخشی از تأثیرهای ورزش به جسم مربوط می شود و بخش مهم دیگری از تأثیرات آن به حوزه های رفتاری و روحی برمی گردد و وقتی که ارزشهای یک مقوله تا این اندازه گسترش پیدا کند بی گمان وارد وسعت دیگری می شود که فرهنگ می تواند یکی از آنها باشد.
مقوله فرهنگ ورزشی از مهم ترین موضوعاتی است که همواره در کنار ورزشها مطرح بوده است و باید اعتراف کرد که در کنار تمامی فرهنگها و همه ورزشها، فرهنگ ورزشی در ایران باستان یکی از جدی ترین و مهم ترین موضوعات مورد توجه ایرانیان بوده است. جوانمردی و پهلوانی از دیرباز در فرهنگ ایرانی و در کنار رقابت ورزشی آن قدر اهمیت داشته اند و مورد توجه بوده اند که حتی می توان موارد بسیاری را مثال زد که در آنها بحث جوانمردی و پهلوانی بسیار بیشتر از خود ورزش و رقابت ورزشی مورد توجه و اهمیت بوده و ارزش و اعتبار داشته است.
«پوریای ولی»ها و جهان پهلوان «تختی»ها و... نه به خاطر زور بازو و پیروزی در رقابتها، بلکه به واسطه اخلاق و رفتار پهلوانی شان در تاریخ ورزش این مرز و بوم برترین جایگاه ها را پیدا کرده اند و درست در نقطه مقابل موفق ترین قهرمانهای ورزش کشور حتی در همین سالهای اخیر به واسطه بسیاری از دلایل و از جمله رفتارهایشان به سرعت جایگاه و اعتبارشان را در میان مردم از دست داده اند.

روزی، روزگاری زورخانه

شاید مهم ترین منابع مربوط به ورزش ایرانی را مثل بسیاری از دیگر حوزه های تاریخی بتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی مورد جستجو قرار داد. پهلوانی، جوانمردی و دادگستری از مهم ترین رویکردهای موضوعی هستند که پهلوانان و زورمندان شاهنامه با توجه به آنها تعریف می شوند. در واقع تاریخ ورزش و زورمندی در ایران همواره با اخلاق، فرهنگ و پهلوانی گره خورده است و جسم قدرتمند همواره زمانی مورد توجه قرار گرفته است که در خدمت اخلاق و ارزشهای معنوی بوده باشد.
این منش فرهنگی و پهلوانی هم در واقع پایه و مایه ورزشهای سنتی ایرانی مثل کشتی پهلوانی و ورزشهای زورخانه ای بوده است. چنانکه تا سالهای سال گود کشتی و زورخانه از اصلی ترین و باارزش ترین مکانهای ورزشی در ایران بوده اند و اهمیت شان را تا دوران معاصر نیز حفظ کرده اند.
رحمت خلیلی از ورزشکاران پیشکسوت زورخانه ضمن تأیید این مطالب به ارزش و جایگاه ورزشهای سنتی ایرانی در میان خانواده های ایرانی اشاره می کند و می گوید: برای صحبت درباره ورزشهای سنتی ایرانی اصلاً لازم نیست که به سالهای بسیار دور برویم. تا همین یک یا دو دهه اخیر در بسیاری از شهرهای کشورمان و در بخشهایی از تهران، اصلاً کسی که به زورخانه می رفت و میل و کباده برمی داشت و با اهل زورخانه رفت و آمد داشت، برای خانواده هم از عزت و احترام بیشتری برخوردار بود. ضمن اینکه حتی امروز هم در شهرهایی از ایران همین طور است.
وی می افزاید: وارد شدن یک ورزشکار به زورخانه فقط ورزش نیست وقتی با نام مولا علی (ع) وارد گود می شود و با یاد و نام ائمه و امامان (ع) ورزش می کند در واقع روح و جسمش را همراه با هم تمرین می دهد و هم جسم و هم اخلاقش پرورش پیدا می کند.
خلیلی تغییرات اجتماعی و سلایق جدید مردم و بویژه نسلهای جوان را نیز مورد اشاره قرار می دهد و می افزاید: متأسفانه عصر کامپیوتر و دیجیتال جوانان را تنبل کرده است و جذابیتهای تبلیغاتی خیلی از ورزشهای جدید و غیرایرانی و اهمیت بیش از اندازه ای که روزنامه ها و تلویزیون و ماهواره به این ورزشها می دهند، علاقه خیلی ها به ورزشهای ناب ایرانی را کم کرده و بین ورزشهای ایرانی و فرزندان ایران زمین فاصله ایجاد نموده است.

پیامدهای ورزشهای وارداتی

واقعیت این است که فوتبال، بسکتبال، والیبال و حتی ورزشهایی مثل بوکس، اتومبیلرانی، موتور سواری و... امروز مثل همه جای دنیا در کشور ما علاقه مندان زیادی دارند. البته طبیعی هم هست جذابیتهایی در این ورزشهای جدید وجود دارد که در برخی رشته های دیگر نیست.
اما باید کسانی هم باشند که از ارزش و اعتبار و اهمیت ورزشهایی که متعلق به این کشور هستند و تازه نقش بسیار زیادی هم در فرهنگ سازی اخلاقیات ورزشی داشته اند حمایت و پشتیبانی کنند.
امین ریاحی، جامعه شناس، نیز به گونه ای دیگر به ارزش و اهمیت ورزشهای اصیل ایرانی در حوزه اجتماعی اشاره می کند.
وی می گوید: بی گمان همه ورزشهای خاص و اصیلی که در طول دورانهای تاریخی در ایران شکل گرفته اند و تکمیل شده اند، ریشه در ویژگی های مشترک فردی و اجتماعی تک تک آدمهای جامعه دارند، به همین دلیل هم هست که حتی سالها بعد از ورود برخی ورزشهای وارداتی هنوز نتوانسته ایم آنها را مال خود کنیم و با بسیاری از تأثیرات و نتایج بازخورد اجتماعی این ورزشها مشکل داریم.
وی می افزاید: به همین فوتبال نگاه کنید، سالهاست این ورزش وارد کشور ما شده است اما حالا برای مقابله با تأثیرات و نتایج منفی حضور آن در جامعه دست به دامن منشورهای اخلاقی شده ایم و شلوغ ترین بخش فوتبالمان کمیته انضباطی است. در حالی که اصلاً پایه و مایه ورزش ایرانی اخلاق و انضباط و جوانمردی است.
متأسفانه ما ورزش امروزمان را بر پایه ها و ساختار اصلی ورزش ایرانی بنا نکرده ایم و پول بازی و تقلب، بی انضباطی و تبانی و... پیامدهای همین کم توجهی است. تازه از این بدتر آنکه طی یکی، دو دهه اخیر، رسانه ها آن قدر روی این ورزشها تمرکز کرده اند که خیلی از ستاره های ورزشی جوان کم تجربه و ریز و درشت همه در دام تبلیغات و هیاهوی رسانه ای از گود اخلاق و فرهنگ خارج شده و اصلاً فرهنگ و ورزش را فدای جو ورزشی حضور ستاره وارشان کرده اند.
حالا در این میان باید دید تکلیف ورزشهای سنتی ایرانی چه می شود؟ آیا می توان به رواج دوباره این ورزشها در ایران امیدوار بود؟ یا اینکه باید بناچار منتظر ماند و به حاشیه رانده شدن این سنتهای فرهنگ ورزشی را دید و دم برنیاورد!

چرا صادرکننده نباشیم؟

دکتر داوود حسینی فومنی، که پژوهشهای زیادی درباره ورزشهای مناطق ایران انجام داده است به گونه ای دیگر به ارزش فرهنگی ورزشهای اصیل ایرانی اشاره می کند و می گوید: ورزشهای گروهی زیادی هستند که امروز نیز در بسیاری از مناطق مختلف کشورمان برگزار می شوند. در واقع این ورزشها بخشی از سنتهای فرهنگی اقوام ایرانی هستند و می توانند شناسنامه قومی و ملی بسیاری از مردم ایران نیز باشند.
وی می افزاید: ورزشها مثل خیلی از دیگر مناسبات اجتماعی و فرهنگی اقوام ریشه در عادت ها، عقاید و رسم و رسوم و حتی جغرافیای مناطق دارند و واقعیت این است که به سادگی نمی توان آنها را حذف و با مؤلفه های دیگر جایگزین کرد. شاید امروز شکل ها و انواع دیگر ورزشها با تبلیغات و جذابیتهای فراگیر به مردم ما تحمیل شده و حتی در ظاهر پذیرفته شده باشند، اما مطمئن باشید این ورزشها به سادگی نمی توانند جایگزین فرهنگ ورزشی مردم ما بشوند.
در این میان مسؤولان ورزشی کشور نیز باید با جدیت و توجه بیشتر در حمایت از ورزشهای سنتی و اصیل ایرانی بکوشند و به جای تسلیم شدن در مقابل ورزشهای وارداتی حتی به فکر صادر کردن ورزشهای سنتی ایرانی به دیگر کشورها و عرضه فرهنگ ایرانی از طریق ابزارهای ورزشی در حوزه بین الملل باشند. در این صورت مطمئن باشید ورزشهای سنتی ایرانی هیچ گاه محبوبیت و جایگاهشان را از دست نمی دهند.

ورزشهای دیروز و جوانان امروز

ورزشهای باستانی و پهلوانی در کشور ما عمر طولانی و دیرپایی دارند و ارزش و اعتبار آنها به علایق، خواسته ها و سلیقه های ما ایرانیان وابسته است. این رشته های ورزشی از سالهای سال بخشی از فرهنگ و ارزشهای اخلاقی جامعه ایرانی را با خود به همراه داشته اند و تا امروز نیز با خود به همراه آورده اند.
اما مهم ترین مسأله ای که امروز این ورزشهای کهن را با چالش روبه رو کرده، هجوم ورزشهای وارداتی به ایران است. البته به هیچ وجه نمی توان جلوی ورود ورزشها و علاقه مندان به آنها را گرفت و چنین رویکردی به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسد و نتیجه نخواهد داد، اما مسأله مهم این است که نباید اجازه بدهیم ورزشهای وارداتی، رشته های سنتی اصیل و باستانی ورزش ایران را به حاشیه ببرند و به فراموشی نزدیک کنند.
منبع: آفتاب http://www.aftabir.com

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط